پنجشنبه, ۲۷ صَفر ۱۴۴۷هـ| ۲۰۲۵/۰۸/۲۱م
ساعت: مدینه منوره
Menu
القائمة الرئيسية
القائمة الرئيسية

بیایید و افتخار تأسیس خلافت و آزادسازی مسجدالاقصی را از آن خود کنید!

(ترجمه)

قبلۀ اول مسلمانان و مسجدالاقصی از نیروهای مسلح امت می‌خواهد که از آن دفاع کنند. الله سبحانه وتعالی می‌فرماید:

﴿سُبْحَانَ الَّذِي أَسْرَى بِعَبْدِهِ لَيْلاً مِّنَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ إِلَى الْمَسْجِدِ الأَقْصَى الَّذِي بَارَكْنَا حَوْلَهُ﴾ (اسراء: ۱)

ترجمه: پاک و منزه است اللهی که بنده‌اش را در یک شب، از مسجدالحرام به مسجدالاقصی – که گرداگردش را پربرکت ساخته‌ایم – برد، تا برخی از آیات خود را به او نشان دهیم، چراکه او شنوا و بیناست.

اما جنرال باجوا با تجلیل عید همراه نیروهایش در خط کنترول، دفاع را تنها به سرزمین مادری‌اش یعنی پاکستان محدود کرده‌است. بناءً جنرال باجوا از پذیرش مسؤولیت حفظ مسجدالاقصی و هم‌چنین مسؤولیت آزادسازی کشمیر اشغالی شانه خالی می‌کند. علاوه بر این، وی گفت که قضیۀ کشمیر باید در مطابقت با راه‌حل‌های ابزار استعمار، یعنی سازمان ملل حل شود، حال‌آن‌که قبلاً نیز به انجام مذاکرات مخفی با دولت هندو بر سر کشمیر اعتراف کرده‌بود. همین‌گونه عمران خان و شاه محمود قریشی در سطح رهبری سیاسی نیز دست کمک به‌سوی سازمان همکاری‌های اسلامی و اصطلاحاً جامعۀ بین‌الملل دراز کرده‌اند، درحالی‌که باید نیروهای مسلح راضی و توانای پاکستان را بسیج کنند.

معیار رهبری مسلمانان در اسلام نه بر پایۀ قدمت و آراء، بلکه بر مبنای مسؤولیت، ظرفیت و اطاعت از الله سبحانه و تعالی و رسول‌اش صلی الله علیه وسلم است. رهبری فعلی پاکستان اعتماد امت و نیروهای مسلح‌شان را از دست داده‌است، چون ایشان به مقام و امتیازات بیش‌تر از مقدسات مسلمانان ارزش می‌دهند و آن‌ها را به بهای ناچیز معامله می‌کنند. از همه بدتر این‌که این حکام از قدرت امت برای ازدیاد منافع غرب استفاده می‌کنند. در زمان تجاوز دولت یهود به خاک فلسطین، جنرال باجوا از منافع امریکا در کابل محافظت می‌کرد، درحالی‌که نیروهای راضی و توانای ما را از آزادسازی کشمیر اشغالی منع کرده‌بود. پس بگذارید این افسران مخلص از گریبان حکام‌شان بگیرند تا باشد که برای آزادسازی فلسطین و کشمیر اشغالی حرکت کنند. الله سبحانه وتعالی می‌فرماید:

﴿مِنَ الْمُؤْمِنِينَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَيْهِ فَمِنْهُم مَّن قَضَى نَحْبَهُ وَمِنْهُم مَّن يَنتَظِرُ وَمَا بَدَّلُوا تَبْدِيلًا﴾ (احزاب: ۲۳)

ترجمه: در میان مؤمنان مردان استند که بر سر عهدی‌که با الله (سبحانه و تعالی) بستند صادقانه ایستاده‌اند، بعضی پیمان خود را به آخر بردند (و در راه او شربت شهادت نوشیدند)، و بعضی دیگر در انتظارند و هرگز تغییر و تبدیلی در عهد و پیمان خود ندادند.

ای افسران نیروهای مسلح پاکستان! اگر به گریه‌های بزرگان، اطفال، زنان و مردان بی‌یاور فلسطین و کشمیر پاسخ ندهید، پس هشدار الله سبحانه وتعالی برای‌تان چنین صراحت دارد. او سبحانه وتعالی می‌فرماید:

﴿إِلاَّ تَنفِرُواْ يُعَذِّبْكُمْ عَذَابًا أَلِيمًا وَيَسْتَبْدِلْ قَوْمًا غَيْرَكُمْ وَلاَ تَضُرُّوهُ شَيْئًا وَاللّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ﴾ (توبه:‌۳۹)

ترجمه: اگر (به‌سوی میدان جهاد) حرکت نکنید، شما را مجازات دردناکی می‌کند، و گروه دیگری غیر از شما را به‌جای شما قرار می‌دهد و هیچ زیانی به او نمی‌رسانید، و الله (سبحانه وتعالی) بر هر چیزی تواناست.

پس ای نیروهای مسلح پاکستان! اگر اکنون نه، پس کی؟ همۀ عذرها برداشته شده‌است و حالا زمان عمل می‌باشد، زیرا امت خیر و تقاضایش را برای‌تان واضح کرده‌است. الله سبحانه وتعالی با شماست و این امت نیز همراه‌تان، پس حرکت کنید و نگران مسائل مالی نباشد، چون این امت دار و ندار خانه‌های‌شان را در راه شما خواهند ریخت و الله سبحانه وتعالی رازق است. شما به راه بیفتید، فرزندان این امت نیز دوشادوش‌تان خواهند جنگید. در حقیقت، رهبر نظامی‌ای که دولت یهود را برچیند و بیرق اسلام را بر فراز سریناگر به اهتزاز درآورد از طرف نسل‌های آیندۀ این امت به‌خاطر سپرده خواهد شد، همان‌گونه که امروز از جنرال صلاح‌الدین یاد می‌شود.

پس کدام فرماندۀ نظامی می‌خواهد جایگاه سعد بن معاذ رضی الله عنه را داشته باشد؛ کسی‌که برای آوردن اسلام هم‌چون یک دولت اسلامی در صحنۀ قدرت و حاکمیت نصرت داد؟ همین دولت اسلامی بود که در زمان خلیفۀ راشد، عمر فاروق رضی الله عنه فلسطین و قدس را بخشی از دارالاسلام ساخت و فرمانده‌اش صلاح‌الدین آن را از صلیبیان آزاد کرد. پس ای انصار امروز! به حزب‌التحریر برای تأسیس خلافت راشده به‌طریقۀ رسول الله صلی الله علیه وسلم نصرت دهید، تا باشد سرانجام بتوانید تحت رهبری یک خلیفۀ راشد برای آزادسازی مسجدالاقصی، کشمیر و سایر سرزمین‌های اشغال‌شدۀ مسلمانان به راه بیفتید.

#اقصی_ارتش‌ها_را_صدا_می‌زند

#الأقصى_يستصرخ_الجيوش

#AqsaCallsArmies

دفتر مطبوعاتی حزب‌التحریر – ولایه پاکستان

مترجم: محمد حارث پویا

ادامه مطلب...

خواست تظاهرات‌ها در بریتانیا، راه‌حل اسلامی برای آزادسازی فلسطین است

(ترجمه)

حزب‌التحریر - بریتانیا تظاهراتی را علیه موقف‌های ضعیف و اختلاف دائم حُکام سرزمین‌های اسلامی راه‌اندازی کرد. صدها نفر در شهر لندن و بیرمنگهام به حمایت دعوت برای تأسیس دوباره خلافت بر منهج رسو‌ال الله صلی الله علیه وسلم بیرون آمدند، و تأکید کردند که ارتش‌های سرزمین‌های اسلامی به جای نفع رساندن به استعمار، بهتر است به نفع اسلام و امت مسلمه استفاده شوند.

این جمعیت با سر دادن شعارهای اسلامی، خیانت و بی‌عرضه‌گی حُکام سرزمین‌های اسلامی را محکوم کردند. "حکام مسمانان، آنان با صهیونست‌هاییکه سرزمین‌های‌مان را ربوده‌اند دست رفاقت می‌دهند!" و "ای ارتش‌های مسلمانان کجایید؟ الاقصیٰ شما را صدا می‌زند! " این ناله و فریاد که در دو خیابان پر ازدحام بریتانیا طنین‌انداز شده‌بود را کسی خواهد شنید؟!

گوینده‌گان در جریان این تظاهرات مقام والای الاقصیٰ را در دین اسلام تذکر دادند، چون جزء عقیده و تاریخ‌مان بوده‌است. این حادثه ایمان‌مان را به قرآن کریم و سنت رسول الله صلی الله علیه وسلم از دید اخوت اسلامی و توکل به الله سبحانه وتعالی مورد امتحان و ابتلاء قرار می‌دهد. شریعت الله سبحانه وتعالی به زندگی و سلامتی مسلمانان مظلوم فلسطین حرمت و تقدس داده‌است. ناله‌ها و فریاد مردم مظلوم الاقصیٰ بارها به گوش رسیده‌است که ارتش‌های سرزمین‌های اسلامی هم‌جوار را صدا زده‌اند تا به صدای آن‌ها اعتناء کنند و آنان را از این نیروهای وحشی و اشغال‌گر نجات داده بتوانند.

دراین سخن‌رانی‌ها حُکام و رهبران ارتش‌هایی‌که به ظلم موجود در فلسطین واکنش نشان نداده‌اند مورد انتقاد قرار گرفتند، اما آن‌ها احساس مسؤولیت نمی‌کنند و پاسخ‌گو نیستند، مگر به طرح‌های استعمار علیه اسلام و امت اسلامی. در این سخن‌رانی‌ها تشویق شد تا غفلت این حُکام در قبال مسایل اسلامی و وفاداری‌شان به مسایل ملی به‌طور علنی مورد انتقاد قرار گیرد. درصورتی‌که آن‌ها توبه نکنند و از کفار در عوض اسلام حمایت کنند و به الله سبحانه وتعالی و رسول الله صلی الله علیه وسلم خیانت کنند، باید از قریب‌الوقوع روز آخرت بیم داده‌شوند.

مسلمانان تشویق شدند تا تلاش‌های‌شان برای روند اسلامی و راه‌حل اساسی و درست برای فلسطین به کار گرفته‌شود، حواس‌شان توسط مزدوران دولت‌های استعماری پرت نشود، بلکه آن‌ها را نادیده بگیرند، غیر از تحقیر و ذلت و تأسیس صهیونیست اشغالی کدام چیزی دیگر عاید حال آن‌ها نمی‌شود. در خطاب به جوانان مسلمان، اسوه‌های زیادی‌که در طول تاریخ اسلامی رزمیده اند را یادآور شدند. اسلام به وسیله جوانانی تقویت یافته‌است که هرگز بی‌کار نه نشستند و همیشه در زمان ظلم، کاری را برای کسب رضایت الله سبحانه وتعالی باید انجام داد.

بالاخره، به مسلمانان تذکر داده شد که به الله سبحانه وتعالی توکل داشته باشند و مفهوم توکل را در بین مسلمانان نشر نمایند، به مثل این‌که هرگز فراموش نکنیم که مولای ما چی کسی‌یست، در حالی‌که دشمنان مسلمانان مولایی ندارند که آنان را در توطئه‌های شوم‌شان کمک و یاری رسانند.

﴿وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا مِن قَبْلِكَ رُسُلًا إِلَىٰ قَوْمِهِمْ فَجَاءُوهُم بِالْبَيِّنَاتِ فَانتَقَمْنَا مِنَ الَّذِينَ أَجْرَمُوا وَكَانَ حَقًّا عَلَيْنَا نَصْرُ الْمُؤْمِنِينَ﴾ [روم – ۴۷]

ترجمه:و پیش از تو پیامبرانی را بسوی قومشان فرستادیم؛ آن‌ها با دلایل روشن به سراغ قوم خود رفتند، ولی (هنگامی‌که اندرزها سودی نداد) از مجرمان انتقام گرفتیم (و مؤمنان را یاری کردیم)؛ و یاری مؤمنان، همواره حقّی است بر عهده ما!

الاقصیٰ_ارتش‌هارا_صدا_می‌زند

#AqsaCallsArmies

#الأقصى_يستصرخ_الجيوش

# یحییٰ نسبیت
نماینده مطبوعاتی حزب‌التحریر – بریتانیا
مترجم: دانیال نور

ادامه مطلب...
  • نشر شده در فقهی

(ترجمه)

پرسش

السلام علیکم ورحمت الله برکاته!

می‌خواهم در مورد نت‌ورکینگ پرسان‌کنم. یکی از دوستانم نامه شغلی جدیدی را با معاش بیش‌تری برای من ارسال نمود که این کار از طریق انترنت می‌شود. من هم در برنامه تبلیغاتی مقدماتی آن شرکت نمودم؛ خلاصه‌ی این برنامه این‌بود که باید کار شود و ضرورت به عواید بیشتری در این مقطع زمانی‌ که زند‌گی می‌کنیم، یا داریم، مخصوصاً در این وقتی‌که مصیبت کرونا آمده و همه‌ی تعاملات از دور و الکترونیکی شده است.

کار با شرکت گنیس برای تولیدات زینتی و طبی است، قسمی‌که برای هرشخص یک دوکان الکترونیکی و یا کیف الکترونیکی است و لازم است تا این شخص بسته‌ای را از فراورده‌ها و یا تولیدات این شرکت خریداری نموده و قیمت آن بین یک هزار الی دو هزار دالر برسد و این کم‌ترین مبلغی است که باید قیمت آن به بانک سپرده شود و بعد از آن جنس به خانه می‌رسد.

نحوه‌ی کار فروش و ترویج جنسی نیست که این جنس ملک من باشد و یا فروش آن از طریق انترنت باشد و آن‌ها این‌طریقه را طریقه‌ی سنتی می‌پندارند. کار به دعوت اشخاص دیگری است تا در این کار شرکت کند و تعدادی را با خانواده و اقارب و دوستان‌شان از طریق انترنت قناعت داده و آن‌ها را برای تطبیق و عملی‌سازی این برنامه سهیم سازند و به این شکل اشخاص قدیمی و سابقه‌دار معاشات بیشتر و زیادی را به دست می‌آورند.

 این فائده از طریق فیصدی‌های است که مشتری اول مشتری و مراجعین جدید را تحت پوشش قرار داده و این مشتری‌های جدید بسته را خریداری و در نهایت این مشتری مورد استفاده شخصی قرار می‌گیرد و به این ترتیب به هر تعدادی‌که دیگران شرکت کند و این سلسله زیاد شود، فیصدی مشتری اول زیاد می‌شود. به این ترتیب آنانی‌که تو آن‌ها را دعوت می‌کنی آن‌ها اشخاص دیگری را دعوت می‌کنند و به این ترتیب آن‌ها نیز به فیصدی می‌رسند و تو هم از هرشخص جدید فیصدی بیشتری می‌گیری و به این ترتیب فیصدی به ۳۵ دالر می‌رسد. هم‌چنان هر قدر که شمار این گروه بالا برود، بر امتیازات و فیصدی بیشتری دست می‌یابم؛ این علاوه از آنست که بر عائد مادی ۴۰۰۰ دالر در هردو ماه دست می‌یابم، حالا در نزدم در خصوص این مسئله و مشروعیت آن شک است.

اولین سوالم این است که موقف شریعت، رأی و نظر علما در خصوص این کار چیست؟ به امید روشن شدن موضوع از طولانی شدن سوالم معذرت می‌خواهم.

پرسش عمار ابواویس:

السلام علیکم و رحمت الله و برکاته!

امیدوارم که این موضوع را به زودترین وقت برایم واضح کنید، الله سبحانه وتعالی شما را جزای خیر دهد.

در این اواخر تجارت الکترونیکی مخصوصاً بازاریابی انترنتی نشر شده که نظریات در خصوص حل و حرمت این کار متفاوت است. سوالم این است که حکم بازاریابی انترنتی چیست؟ اجازه دهید که کار شرکت را واضح سازم تا شکل این معامله بیشتر واضح شود. ابتداء شرکت از کسی‌که می‌خواهد به آن بپیوندد، مقدار مشخص پولی را به این شرکت بپردازد تا به آدرس شرکت به آی دی خاص دست یابد که این دست یافتن به آدرس شرکت گویا که اجازه به وکالت است و این آی دی شرکت را ملزم می‌سازد؛ به‌همین دلیل مالی را از کارگرش می‌گیرد، بعد از این‌که شخص به شرکت پیوست کار را به دو گونه‌ی ذیل شروع می‌کند: اول کارگر به بازار یابی و فروش تولیدات شرکت شروع می‌کند که جنس مشخص به صورت واقعی وجود دارد و کدام فریبی در آن نیست و این معامله در برابر فیصدی ‌که شرکت برای کار‌گر از طریق فروش تولیدات آن برای آن‌ می‌دهد، به دست می‌آورد با درک این مسئله که کارگر معلومات مشتری را برای شرکت می‌دهد و شرکت معلومات تولیدات را برای مشتری می‌دهد و برای کارگرش فیصدی آن‌را می‌دهد؛ نه خود تولید را و این فیصدی را در ازای بازاریابی شخص به آن می‌دهد که در این‌صورت در قسمت بائِع کمی پوشیدگی‌ می‌آید.

قسم دوم و مهم‌تر این است که کارگر برای ترویج شرکت کار نموده و دیگر کارگران را استخدام می‌کند که این شکل از راست و چپ یعنی از دو زاویه رشد می‌کند؛ طوری‌که هر کارگری ۵۰۰ نقطه را در نظر می‌گیرد، هرگاه توانست این توازن از طریق فروش تولیدات شرکت و جلب اشخاص حاصل کرد که از دو طرف به ۱۰۰۰ نقطه رسید، این کارگر یک درجه‌ای را در شرکت حاصل می‌کند و بدین ترتیب فیصدی ثابتی مانند عوائِد ثابت به دست می‌آورد و هرچند که شمار این نقطه‌ها از راست و چپ اضاف شود، کارگر اول درجات و فیصدی او بلند می‌رود و به همین ترتیب دیگران هم عین کار را انجام می‌دهند تا درجات و فیصدی شان بلند برود. حالا سوال اینست که در این کار فریب و قماری است و یا این‌ کار در تحت قاعده‌ی اجیر می‌آید؟ به امید این‌که حکم شرعی را در خصوص این مسئله توضیح دهید. الله سبحانه وتعالی شما را بهترین پاداش خیر دهد!

پاسخ

و علیکم السلام و رحمت الله و برکاته!

هردو سوال شما مشابه است؛ قبلاً سوالات مشابه بازاریابی انترنتی آمده بود که ما به تاریخ‌های ۱۳ اوکتبر۲۰۰۷م، ۸ مارچ ۲۰۰۹م و ۱۹ اگست ۲۰۱۵م جواب داده بودیم که قسمتی از اجزاء این جوابات را برایت نقل می‌کنم: «عقود در اسلام واضح و آسان بوده و هیچ پیچیدگی در آن نیست که عمده‌ترین موضوع آن اینست که باید معامله از لحاظ واقعیت و شکل عقد خود معلوم باشد، سپس لازم است که نصوص مربوط به آن و فهم‌شان و استنباط حکم از این نصوص به اجتهاد صحیح باشد.

شرکت‌های‌که در سوالات شما ذکر شده است، به بازاریابی انترنتی بعضی تولیدات می‌پردازد؛ این شرکت‌ها بر بازار‌یاب خود شرط می‌گذارد تا چیزی را از تولیدات‌شان خریداری نماید؛ چنان‌چه در سوال اول شما ذکر شده بود که بازاریاب باید مبلغی را برای شرکت پرداخت کند و گویا‌که در آن و قت وکیل قرار می‌گیرد و در سوال دوم ذکر شده است و این بدین معنی است که این پول پرداخت می‌شود تا حق حضور به مشتری در شرکت داده شده و در مقابل برایش فیصده داده شود؛ یعنی دلال شرکت قرار گیرد که برای شرکت مشتری جذب نموده و در مقابل فیصدی بگیرد و تا زمانی مشتری جذب نکند، این فیصدی برایش داده نمی‌شود؛ یعنی باید مطابق به برنامه‌های شرکت که برای این مقصد ترتیب نموده باید مشتری جذب کند. به عبارت دیگر مشتری اول یا پرداخت کننده مبلغ اول فیصدی از حساب کسانی می‌گیرد که آن‌ها را جذب می‌کند و هم‌چنان فیصدی کم‌تر از کسانی‌ است که دیگران حاضر نموده است و باید کار بازاریابی یعنی دلالی را به این منوال ادامه بدهد.

این نوع از معاملات تجارتی خلاف شرع است که قرار ذیل قابل ذکر است:

v                درست نیست که فروشنده شرط خریدن را بر دلالی وضع کند؛ بلکه وقتی واقعیت دلالی مصداق پیداکند، جائِز است؛ یعنی جائِز است که فروشنده برای شخص بگوید هرگاه مشتری آوردی اجرت ترا پرداخت می کنم؛ اما طوری‌که شما در سوالات تان گفتید؛ نه این‌که بر دلال شرط بگذارد که چیزی از آن خریداری کند و یا مبلغ پولی را برای شرکت پرداخت کند تا شخص بتواند دلالی کند. این در حالی‌ست که در این مسئله شرکت خرید تولیدات خود را بالای بازاریاب، الزامی می‌کند؛ چنانچه در سوال اول ذکر شده است، باید شخص مالی را برای شرکت پرداخت کند؛ چنان‌چه در سوال دوم ذکر شده است تا بتواند به عنوان دلال در برابر فیصدی کار کند و برایش مشتری بیاورد؛ پس عقد خریداری، پرداخت مال و عقد دلالی دو عقدی است که در یک عقد جمع می‌شود، زیرا این دو یکی بر دیگری شرط شده که این عمل و معامله حرام است:

«نَهَى رَسُولُ اللهِ ﷺ عَنْ صَفْقَتَيْنِ فِي صَفْقَةٍ وَاحِدَةٍ»

ترجمه: رسول الله صلی الله علیه و سلم  دو معامله را در یک عقد نهی کرده است. (این حدیث را احمد از عبدالرحمن بن عبدالله بن مسعود از پدرش روایت کرده است)

این مانند این‌است که من برایت بگویم: وقتی برایم چیزی به فروش رساندی من برایت آن‌را به اجاره می‌دهم و یا برایت دلالی می‌کنم و یا چیزی از تو خریداری می‌کنم...

واضح است که معامله به این واقعیت به معامله مورد سوال شما مصداق دارد؛ پس فروش و دلالی در یک عقد قرار می‌گیرند یعنی لزوم خریداری از شرکت شرط عمل دلالی یعنی بازاریابی در برابر فیصدی مشتری‌های قرار می‌گیرد که دلال آن‌ها را جذب می‌کند.

دلالی و یابازاریابی عقدی در بین فروشنده و دلال است و فیصدی بازاریابی در این عقد از اشخاص لازم می‌شود که دلال برای شرکت جذب می کند؛ نه از اشخاصی‌که دیگران آن‌ها را حاضر می‌کند. این در حالی‌است که بازاریاب فیصدی دلالی در معاملات شرکت ذکر شده از کسانی‌که خودش جذب می‌کند و از کسانی‌که دیگران برای شرکت جذب می‌کند، می‌گیرد و این مخالف عقد دلالی است.

قیمت خرید شرکت غبن فاحش می‌شود؛ گرچه مشتری از این قیمت آگاه است؛ مگر این غبن از خدعه و فریب‌کاری طرح شده توسط شرکت خالی نیست، اسالیب فریببنده‌ای‌که شرکت برای عملی ساختن معاملات‌اش طراحی کرده است؛ چنان‌چه مشتری پولی ثمن بسیار زیادی‌را در برابر مال اندک پرداخت می‌کند، دلیل عمده‌ی این اعمال فریب‌کارانه‌ای است که شرکت تحت نام آینده روشن برای مشتری آمده کرده است؛ زیرا شرکت برای مشتری می‌گوید که به زودی از طریق همین بازاریابی مشتری و فیصدی فروش تولیدات شرکت به فایده زیادی می‌رسد؛ فیصدیی‌که خود مشتری را جذب می‌کند و می‌گیرد و یا دیگران حاضر می‌کند؛ اما وقتی مشتری نتواند مشتری دیگری را جذب کند؛ مخصوصاً کسی‌که در اخیر سلسله مشتری‌ها قرار داشته باشد، در این صورت است که فریب شرکت مشتری را از چهار اطراف فرا می‌گیرد و خساره ثمن هنگفت را در برابر مال اندکی برای شرکت می‌دهد که دهم فیصدی پول آن‌را این مال پوره نمی‌سازد؛ این در حالی‌ست که فریب‌کاری در اسلام حرام است.

رسول الله صلی الله علیه و سلم فرموده است: «الخَدِيعَةُ فِي النَّارِ...» ترجمه: فریبنده در جهنم است. این حدیث را بخاری از ابن ابی اوفی تخریج نموده است.

رسول‌الله صلی‌الله علیه وسلم برای مردی‌که در معاملات‌اش فریب‌ می‌خورد، گفت: «إِذَا بَايَعْتَ فَقُلْ لاَ خِلاَبَةَ» ترجمه: وقتی معامله می‌کردی، پس بگو فریب‌کاری در کار نیست. بخاری این حدیث را از عبدالله  ابن عمر رضی عنهما روایت کرده است که منظور و مفهوم حدیث دلالت به حرمت فریب‌کاری دارد.

خلاصه این معامله به صورت و شکلی‌که در سوالات تان ذکر شد، مخالف شروط دلالی است که خالی از فریب‌کاری نیست؛ پس این معامله خلاف شرع است. من از الله سبحانه وتعالی می‌خواهم که به فضل و کرم خود ما را به اقامه خلافت و تطبیق نظام اقتصادی اسلام توفیق دهد؛ نظام اقتصادی‌که معاملات اقتصادی صاف و پاکی را برای زنده گی آرام و زنده‌گی صحیح برای همه‌ای رعیت اش آمده می‌سازد. بدون شک الله سبحانه وتعالی شکست‌ناپذیر و با حکمت است. این نظری است که من آن را در این مسئله ترجیح می‌دهم.

برادر شما عطاء ابن خلیل ابوالرشته

مترجم: مصطفی اسلام

ادامه مطلب...

مفاهیم غلطی‌که زیر نام اعتدال و میانه‌روی در خورد مردم داده می‌شوند!

  • نشر شده در تثقیفی

(قسمت دوم)

(ترجمه)

2- سخنی‌که ما آزادی را باید قبل از طبیق شریعت مطالبه کنیم: «آزادی مقدم‌تر از تطبیق شریعت است.» این سخن توسط بعضی از افراد منسوب به حرکت‌های اسلامی -که در حقیقت آن‌ها سیکولارهای ریش‌دار هستند- گفته می‌شود و اگر از این افراد بپرسیم که آیا آزادی از اسلام است یا چیزی غیر از اسلام؛ می‌گویند که آزادی در اسلام است. به آن‌ها گفتیم که اگر آزادی بخشی از اسلام است، بر شما لازم است که دعوت به سوی تطبیق اسلام را مطالبه کنید و اگر چیزی غیر از اسلام است؛ پس چگونه صدای خود را برای دعوت به سوی غیر از اسلام بلند می‌کنید؟ لذا دعوت به سوی تطبیق و حاکمیت اسلام را خواستار باشید، اگر شما خود را دعوت‌گر می‌خوانید!

به همین اساس، آزادی باید توسط صاحبان عقل اداره شود و هنگامی‌که تحت کنترول افراد غیر عاقل باشد، تفسیر آزادی بر مفهوم سکولاری‌که  بر دین حد و مرز تعین می‌کنند و دین را به یک طرف گذاشته و دین را مورد توجه قرار نداده و هیچ اثر معتبر از شریعت در آن نمی باشد که این مفهوم مغایر با اصول و قواعد شریعت است. چگونه این مفهوم سیکولاری می‌تواند نظر شرعی اسلامی باشد؟ و چگونه یک نظر شرعی اسلامی است که از تاریخ مسلمانان، فقه و مذاهب‌شان کاملاً مفقود شده و هر قدر انسان تاریخ را مطالعه کند، چنین گفته‌های در تاریخ فقهی یافت نمی‌شود؟ این سخنی نیست که بتوانند آن را حق جلوه دهند؛ پس مفهوم آزادی در شریعت خلاف برده‌داری آمده است و اسلام احکامی را وضع کرده که این موضوع را با آن معالجه می‌کند؛ اما آزادی به مفهوم غربی به معنای انحلال هرگونه تعهد شرعی و اخلاقی را می‌رساند.

اما آنچه برخی استنباط می‌کردند که رسول الله ﷺ به کفار می‌گفت: «مَاذَا عَلَيْهِمْ لَوْ خَلَّوْا بَيْنِي وَبَيْنَ سَائِرِ النَّاسِ» بنابراین، ما به آن‌ها می‌گویم که وجه‌مشترک این بحث چیست؟ این چه ارتباط به این گفته دارد که ما باید اول سعی و تلاش برای آزادی و رفع استبداد و برکناری طواغیت را داشته باشیم و سپس حاکمیت اسلام را مطالبه کنیم. بناءً کار برای نابودی طواغیت و منع نمودن ظلم و رفع تسلط و انقیاد امت از حکام مزدور غرب ارتباط تنگاتنگی با ارائه بدیلی دارد که  زندگی اسلامی را برگرداند و آن عبارت از برپا کردن خلافت بر منهج نبوت است؛ نظام بدیل و اصیلی‌که به زودترین فرصت ریشۀ تسلط کفار را از ثروت و دارائی‌های امت قطع می‌کند و این همان چیزی است که ربیعی بن عامر گفته بود: «الله سبحانه وتعالی ما را فرستاده است تا انسان‌ها را از بندگی بندگان به پرستش الله و از تنگنای دنیا به وسعت آن و از جور و ستم ادیان دیگر به عدالت اسلام برسانیم.»

دولت‌ها به این شکل تأسیس می‌شوند و رسول الله ﷺ دولت را این گونه تأسیس نمود که نظام قدیم را بر طرف و نظام اسلام را قائم ساخت. لذا با تأسیس نظام اسلام عدالت برپا می‌شود و حاکمیت به امت بر می‌گردد و نیز حاکمیت شریعت بر قرار می‌شود.

3- صبر(مبارزه شرعی) در مقابل حکام امروزی و اطاعت از ولی الأمر: در تفسیر قرطبی آمده است که ابن خویز منداد می‌گوید: در مورد اطاعت از سلطان لازم است که سلطان از الله سبحانه وتعالی اطاعت کند. وقتی اطاعت الله را نمی‌کند، اطاعت آن واجب نیست و به همین دلیل گفتیم که حاکمان زمان ما اطاعت، احترام و همکاری با ایشان جواز ندارد و جنگ با آن‌ها زمانی لازم است که همراه‌تان جنگ کنند.

در حالی‌که حاکمان زمان آن‌ها در زیر سایۀ دولت خلافت، اسلام را تطبیق می‌کردند؛ ولی آن‌ها در عرصه تطبیق کوتاهی و ظلم می‌کردند و با آن هم می‌گفتند که اطاعت، احترام و همکاری با این حاکمان جواز ندارد. بنابراین حاکمان امروزی که احکام کفری را تطبیق می‌کنند و علی الرغم آن برخی شیوخ در مورد ضرورت اطاعت و عدم خروج علیه‌شان صحبت می‌کنند، نظر شما در رابطه به ایشان چیست؟ پس مسئله اصلی این است که اطاعت از حاکم توسط همین کسانی که به باور دینی تبدیل کرده اند، نادیده گرفته می‌شود؛ درحالی‌که خروج بر حاکم جائر روش تعداد از صحابه و بعد از ایشان فقهاء در قرون سوم هجری اول بود و علمای فقه به حاکمان جابر کشتن کسانی را که به حق علیه‌شان ایستادگی و خروج کرده، حرام دانسته و همکاری با ایشان را گناه دانسته اند و مصداق این گفته الله سبحانه وتعالی است که می‌فرماید:

﴿وَلَا تَرْكَنُوا إِلَى الَّذِينَ ظَلَمُوا فَتَمَسَّكُمُ النَّارُ﴾ [هود: 113]

ترجمه: و به کافران و مشرکان تکیه مکنید (که اگر چنین کنید) آتش دوزخ شما را فرو می‌گیرد.

ما نمی‌گویم که خروج مسلحانه علیه‌شان جواز ندارد؛ چون حکام امروزی اصلاً اسلام را تطبیق نمی‌کنند و کفر بواح آشکارا شده است، بلکه ما باید مطابق به طریقه رسول الله ﷺ در تغییر جامعه باشیم؛ چون در عدم وجود دولت اسلامی و تطبیق اسلام واقعیت مکه مشابه به واقعیت امروزی است.

با این حال، ما می‌گویم که این‌ها هرگز حاکمان قانونی و شرعی ما نیستند و هم‌چنان اطاعت از آن‌ها هم لازم نیست. در عصر اولی اسلام برای بیعت، شروط دقیق گذاشته شده بود که بر دو قسم استوار بود.

اول: جنگ و منازعه با ولی الأمر حرام بود.

دوم: مسلمانان ملزم بر این بودند که سخن حق بگویند و متوجع حاکم (خلیفه) باشند که اسلام را تطبیق کند و مسلمانان از سرزنش هیچ سرزنش کننده‌ای نترسند.

اما قسمت دوم مربوط به مقابله و اصلاح حاکمان بود که در دوره و عصر خلفای راشدین وجود داشت. برخی از گروه‌ها -که در این وقت و زمان  به دنبال استبداد هستند- مفهوم "ولی الأمر" را به خدمت حاکمان جهت استمرار ظلم‌شان قرار می‌دهند.

همانا غلوگرایان با نام‌های (الجامية أو المداخلة...) افشا شده و مؤظف اند که نصوص شرعی را در خدمت حکام مسلمانان قرار دهند؛ مسلمانانی‌که خواستار تطبیق اسلام هستند و این حاکمان با احکام شرعی موافق نیستند. براین اساس، اقدامات آن‌ها در طول تاریخ مغایر و مخالف با اسلام بوده و حاکمان امروزی اسلام را حاکم نمی سازند. چنانچه آن‌ها با تفسیر خودسرانه از اعلام حق و نهی از ظلم دست کشیده و نصوص را پنهان کردند و هم‌چنان فریضۀ امر بالمعروف و نهی از منکر را تعطیل قرار دادند و رسول الله ﷺ می‌فرماید:

«سَيِّدُ الشُّهَدَاءِ حَمْزَةُ بْنُ عَبْدِ الْمُطَّلِبِ، وَرَجُلٌ قَامَ إِلَى إِمَامٍ جَائِرٍ فَأَمَرَهُ وَنَهَاهُ فَقَتَلَهُ»

ترجمه: سرور و سالار شهیدان حمزه بن عبدالمطلب است و هم‌چنین مردی‌که در مقابل فرمانروای ستمگر قیام کند و او را امر و نهی نماید و فرمانروا او را بکشد.

و نیز رسول الله ﷺَ می‌فرماید: 

«والَّذِي نَفْسِي بِيَدِهِ، لَتَأْمُرُنَّ بالْمَعْرُوفِ، ولَتَنْهَوُنَّ عَنِ المُنْكَرِ، أَوْ لَيُوشِكَنَّ اللَّه أَنْ يَبْعَثَ عَلَيْكُمْ عِقَاباً مِنْهُ، ثُمَّ تَدْعُونَهُ فَلا يُسْتَجابُ لَكُمْ»

ترجمه: سوگند به ذاتی‌که جانم در دست اوست، یا امر به معروف و نهی از منکر می‌کنید، یا بیم آن می‌رود که به زودی الله عذابی از سوی خود بر شما فرود آورد و آنگاه او را فریاد می‌خوانید، اما دعای تان قبول نمی‌شود.

و نیز رسول الله ﷺ می‌فرماید: 

«أَفْضَلُ الْجِهَادِ كَلِمَةُ عَدْلٍ عندَ سُلْطَانٍ جائِرٍ»

ترجمه: بهترین جهاد سخن گفتن حق در مقابل حاکم ظالم است.

بناً باید نقابی را که علمائ دربار در زیر آن خود را پوشانیده‌اند، کشف شود؛ علمائی‌که ظلم و بداخلاقی حکام را توجیه کردند و اعتبار خود را از دست داده اند.

نویسنده: حامد عبد العزيز

برای رادیوی دفتر مطبوعاتی مرکزی حزب التحریر

مترجم: پارسا امیدی

ادامه مطلب...

امریکای شکست‌خورده نباید گذاشته شود تا حضور نظامی‌اش در منطقه گسترش یابد! Featured

بر اساس گزارش رسانه‎ها، قرار است نیروهای امریکایی پس از خروج از افغانستان در خاک پاکستان و در نزدیکی خط دیورند مستقر گردند. این در حالی است که چندی قبل خبرگزاری اسوشیتدپرس به نقل از جنرال فرانک مکنزی، فرمانده مرکزی نیروهای امریکایی گزارش داده بود که امریکا پس از خروج از افغانستان در جست‌وجوی پایگاه‌های نظامی و یا مشروعیت پروازهای نظامی در آسیای میانه برای نظارت و کنترول افغانستان است.

دلیل عمده‌ی خروج نظامی امریکا شکست ننگینی است که این کشور زیر نام «جنگ با تروریزم» در افغانستان متقبل گردیده است. امریکا قبل از متحمل شدن پس لرزه‎های فاجعه‎بار این شکست، زیرکانه زیر نام گفت‌وگوهای صلح، توافق‌نامه‌ی دوحه را به امضاء رساند تا شکست‎ ذلت‌بارش را پنهان نماید. لذا امریکا در تلاش است تا با ایجاد پایگاه‎های نظامی در منطقه و کشورهای نزدیک افغانستان، حضور فتنه‌ برانگیزش را همچنان تداوم بخشد.

تاریخ معاصر نشان می‎دهد که حضور اشغال‎گران و استعمارگران به هر نام و نشانی که بوده باشد کشورها را به بحران مواجه ساخته و آتش جنگ، نفاق و فساد را شعله‎ور می‎سازد. چنان‌چه طی بیست‎ سال گذشته امریکا بی‎ثباتی و آتش جنگ را در افغانستان به اوجش رسانیده است. حالا در تلاش است تا افزون بر افغانستان، منطقه را بی‌ثبات ساخته و آتش جنگ را به کشورهای آسیای میانه و پاکستان برای بیشتر شدن نفوذش گسترش دهد. در این میان چین از جمله اهدافی است که امریکا برای به حصارکشیدن و به چالش کشیدن بلندپروازی‌های این غول اقتصادی خواهان حضور در منطقه است.

حزب‌التحریر از مردم مسلمان افغانستان، پاکستان و منطقه می‎خواهد تا مانع این خیانت حُکام مزدور خود گردیده و نگذارند تا بار دیگر منطقه دست‌خوش تحولات ویران‌گر گردد. جا دارد که مردم مسلمان افغانستان و پاکستان از خود بپرسند که در بیست‎ سال اشغال امریکا در افغانستان که با حمایت و همکاری حُکام مزدور پاکستان و منطقه ادامه داشت، مسلمانان افغانستان و پاکستان به چه پیمانه‌ی تلفات جانی و مالی را متقبل شدند؟ آیا می‌خواهید سریال وحشت و جنایت امریکا با تأسیس مراکز جدید نظامی در منطقه ادامه یابد؟ از این‎رو ما عناصری را که در ارتش‎های پاکستان و منطقه که با الله متعال، رسول گرامی‌اش و مسلمانان اخلاص دارند صدا می‎زنیم، نگذارید تا حضور شوم امریکا در منطقه تداوم یابد. در عوض تلاش نمایید تا ریشه‌های نفوذ نظامی، استخباراتی، سیاسی و فکری امریکا را ریشه‌کن نموده و برای اقامه‌ی خلافت بر منهج نبوت که الله متعال و رسولش صلی‎الله‎علیه‎وسلم آن را وعده داده است، مبارزه کنید. در واقع، نصرت دین حقّ فرصت بس بزرگ برای کسانی است که عزت را بر خیانت ترجیح داده و در صدد آن هستند تا مقام انصار را در آخر زمان از آن خود نمایند.   

وَلَا تَرْكَنُوا إِلَى الَّذِينَ ظَلَمُوا فَتَمَسَّكُمُ النَّارُ وَمَا لَكُم مِّن دُونِ اللَّهِ مِنْ أَوْلِيَاءَ ثُمَّ لَا تُنصَرُونَ ﴿هود: ١١٣﴾

و به کسانی که ظلم انجام داده، تکیه مکنید (که اگر چنین کنید) آتش دوزخ شما را فرو می‌گیرد، و (بدانید که) جز الله متعال دوستان و سرپرستانی ندارید (تا بتوانند شما را در پناه خود دارند) و پس از (تکیه به ظالمان، دیگر از سوی الله) یاری نمی‌گردید و (بر دشمنان) پیروز گردانده نخواهید شد!

دفتر مطبوعاتی حزب‌التحریر-ولایه افغانستان

ادامه مطلب...

این کافی نیست که برای فلسطین و مردمش گریه کنید؛ با خنجر قلب آن‌ها را پاره نمائید!!

(ترجمه)

چند روز قبل، نیرو‌های‌اشغال‌گر یهود یک زن فلسطینی را از فاصله بسیار نزدیک در جنوب بثلهم مورد تیر‌اندازی قرار داد که منجر به شهادت‌اش گردید. دولت‌اشغال‌گر یهود ادعا نمود که آن زن 60 ساله تلاش کرد تا در چهارراهی گوش‌اتژون توسط چاقو بالای عساکر‌اشغال‌گر حمله نماید.

دولت یهود به ظلم و کشتار مردم بی‌گناهِ سرزمین مقدس فلسطین با ادعا‌های پوچ و بی‌اساس ادامه می‌دهد. آن خانم برای عساکر مسلح یهود اصلاً تهدید‌جدی محسوب نمی‌شد، حتی اگر ادعای آن‌ها مبنی بر حمل چاقو توسط زن و حمله بالای آن‌ها، درست می‌بود!!

در حقیقت، این اولین ظلم آن‌ها نبوده و آخرین ظلم آن‌ها نیز نخواهد بود. چند روز قبل از آن، آن‌ها به همین بهانه و در همان‌جا یک مرد جوان را نیز به قتل رساندند. در واقع کشتار، تخریب خانه‌ها و آواره کردن مردم سرزمین مقدس، پالیسی دوامدار و پایان ناپذیر دولت یهود است که شواهد آن بیش از حد و کاملاً واضح می‌باشد.

این واقعه هم‌زمان با حوادث منطقه شیخ جراح در مسجد‌الاقصی‌اشغال شده رخ می‌دهد که ساکنین آن با اخراج خانه‌های شان در مدت دو ماه به علت حمله نیرو‌های وحشی‌اشغال‌گر علیه آن‌ها، تهدید می‌شوند. این همه با وجود ادامۀ‌اشغال و تلاش برای ممانعت مردم حتی مردم قدس از رفتن به مسجدالاقصی مخصوصاً در جریان رمضان صورت می‌گیرد. نیروهای یهود ‌اشغال‌گر موانع را در مقابل دروازه باب‌الامود گذاشته بودند که با رفتن آن‌ها توسط جوانان قدس برداشته شد؛ همان‌گونه که قبلاً در نبرد بوآباد و باب الرحمة، مسلمانان با وجود ناامید شدن از کمک حکام سرزمین‌های اسلامی مخصوصاً اردن که محافظ مسجد مبارک الاقصی بود!) ثبات خود را حفظ نمودند. این همه ظلم با وجود حقارت و تملق مقامات فلسطینی به دولت یهود صورت می‌گیرد که آن‌ها هر دم لاف لغو و یا به تعویق انداختن انتخابات را می‌زنند؛ در حالی‌که دولت یهود آن‌ها را از رفتن به مسجد قدس منع نموده است.

در واقع پالیسی منفور یهود در تمام این حوادث ریشه دارد؛ طوری‌که ویب‌سایت هبرو برای ساکنین نام نهاد 0404 بعد از شهادت آن زن در بثلهم عناوین تبعیض‌آمیز مانند (خبر خوش... مرگ یک زن فلسطینی) را به نشر سپارید. ساکنین کینه‌توز و مخمر که در مساجد القدس و الاقصی در مقابل خانه‌های فلسطینی‌ها رقص و پای‌کوبی ‌نمودند مردم را به آوره شدن در منطقه شیخ جراح تهدید می‌کردند. این‌ها کسانی اند که عباس برای مرگ آن‌ها در حادثه جبل الیرموک تسلیت می‌گفت! اما او حتی حادثه کشته شدن آن زن را تقبیح ننمود و یا حد اقل اظهار به تقبیح کشتار آن زن و اقدام برای آواره شدن ساکنین شیخ جراح نکرد!

ای مردم سرزمین مقدس! تمام این‌ها دولت‌های فروخته شدۀ عربی هستند که لاف از محافظت از قدس، محرمات و مردم‌اش می‌زند؛ در حالی‌که این مقامات خائن دیتون به خاطر انتخابات در قدس تشویش دارند؛ نه به خاطر قدس و مردم‌اش. تمام این حوادث شاهد بر آنست که زمانش فرا رسیده تا از شر آن‌ها با تأسیس دولت خلافت راشده بر منهچ پیامبر صلی الله علیه و‌سلم، نجات یابیم و این تنها و یگانه راه برای آزادی سرزمین مقدس و مردم آن می‌باشد.

#الأقصى_يستصرخ_الجيوش

#Aqsa_calls_armies

#AqsaCallsArmies

بخش زنان دفتر مرکزی مطبوعاتی حزب‌التحریر

مترجم: عبدالله صالحی

ادامه مطلب...

امضای معاهدۀ سیداو؛ تخطی از حدود و قیود الله در ماه طاعت

  • نشر شده در سودان

(ترجمه)

جلسۀ کابینه مجوز امضای معاهدۀ محو هرگونه تبعیض علیه زنان (CEDAW) را با قیدگذاری بر مواد ۲، ۱۶ و ۲۹/۱ صادر کرده‌است (منبع: آژانس خبر سودان، ۲۸ اپریل/آوریل ۲۰۲۱ م)

ای مردم سودان! هدف اصلی سیداو از طریق مواد سی‌گانه‌اش برجسته و خلاصه می‌شود، یعنی: اتخاذ ارزش‌ها و روش زندگی فاسد غرب در ایجاد رابطه‌ای مبتنی بر مساوات میان زنان و مردان. شروط این معاهده باعث برچیدن قوانین صریح و قطعی شریعت از زندگی مردم می‌شود، به‌گونۀ مثال: شرط میراث مساویانه، الغای ولی در عقد نکاح، الغای قیومیت مردم بر زن، مساوات در طلاق و نکاح، الغای عده در طلاق، منع تعدد زوجات، ازدواج زن مسلمان با مردم غیرمسلمان، و بسیاری از شروط دیگری که برای تنظیم رابطۀ مردم و زن وضع شده‌است. در حقیقت، صحبت از قیدگذاری به مثابۀ خاک زدن به چشم مردم است و هیچ ارزشی ندارد، چون مادۀ ۲۸ این توافق‌نامه بر ناجایز شمردن هرچیزی تصریح دارد که با اسباب و اهداف معاهدۀ کنونی در تضاد باشد.

ای مسلمانان! ای مردم سودان! آگاه باشید و گمراهی را نپذیرید، چون معاهدۀ سیداو بر مبنای تأمین رفاه و کمال ساخته نشده‌است – چنان‌که حکام مزدور و نهادهای فمنیست مزدبگیر بدان پر و بال می‌دهند – بلکه هدف‌اش مجبور کردن مسلمانان به پیروی از مسیر غرب کافر در آزادسازی زنان و تخریب خانواده‌ها می‌باشد. آنان یک زن نجیب، محفوظ و پاک‌دامن نمی‌خواهند، بل می‌خواهند زنان مسلمان را به کالاهای ارزان برای نمایش و لذت تبدیل کنند – همانند زنان خودشان که سرانجام جایی جز خانه‌های سال‌مندان و بدیلی جز خودکشی ندارند! آنان یک خانوادۀ ازهم‌پاشیده و بی‌پاسدار می‌خواهند، آنان زندگی‌یی مملو از امراض و همه‌گیری‌ها می‌خواهند که کشورشان را در نتیجۀ روش زندگی ذلت‌بارشان فراگرفته‌است، آنان می‌خواهند هر آن مظهر عفت و پاکدامنی که در جوامع‌مان باقی است را نابود کنند.

﴿وَاللَّهُ يُرِيدُ أَن يَتُوبَ عَلَيْكُمْ وَيُرِيدُ الَّذِينَ يَتَّبِعُونَ الشَّهَوَاتِ أَن تَمِيلُوا مَيْلاً عَظِيماً﴾ (النساء: ۲۷)

ترجمه: الله (سبحانه و تعالی) می‌خواهند شما را ببخشد (و از آلودگی پاک کند)، اما آن‌ها که پیرو شهوات اند می‌خواهند شما به‌کلی منحرف شوید.

ای مسلمانان! ای مردم سودان! امضای معاهدۀ سیداو جزئی از یک کارزار آشفته و جنون‌آوری است که تَه‌ماندۀ احکام شریعت در زندگی مسلمانان را هدف قرار می‌دهد، تا غرب استعمارگر کافر بتواند مسلمانان را به وسیلۀ حکام منطقوی و نهادهای فمنیستی از عقایدشان جدا کند، تا نسل فرمان‌برداری را بسازد که بی‌چون و چرا از او پیروی می‌کنند، نسلی بدون هویت، عقیده و دین. این حکومت هرگز جرأت دست‌درازی به عزت و شرف‌تان را به خود نخواهد یافت، مگر درصورتی‌که در برابر دسایس‌اش علیه احکام دین‌تان خاموش بمانید.

امضای سیداو از جانب حکومت انتقالی عملاً به معنی اعلان جنگ با الله سبحانه وتعالی، رسول‌اش صلی الله علیه و سلم و مؤمنان، و تجاوز از حدود و قیود الله سبحانه وتعالی در ماه اطاعت است. ما شما را هشدا می‌دهیم تا به بزرگی دسیسه‌ای که علیه‌تان طرح‌ریزی شده‌است پی ببرید. بناءً بیدار شوید و به‌خاطر خوشنودی الله سبحانه وتعالی برای مقابله با طرحی به پا خیزید که خانواده‌های‌تان را فاسد، خانه‌های‌تان را ویران، و بر شرف و احترام‌تان تعدی می‌کند. پس اعمال خیرتان را به الله سبحانه و تعالی ظاهر کنید و با حزب‌التحریر برای تأسیس خلافت راشدۀ ثانی به‌طریقۀ رسول الله صلی الله علیه و سلم هم‌گام شوید. نباید به مزدوران کفار اجازه دهیم ما را در خزان/پاییزی نگهدارند که در شأن‌مان نیست، زیراکه حالا یک بدیل قابل اعتماد از جانب حزب‌التحریر در دست داریم، یعنی قانون اساسی‌یی که از کتاب الله سبحانه و تعالی و سنت رسول‌اش صلی الله علیه و سلم اخذ شده‌است.

سخنگون رسمی بخش زنان دفتر مطبوعاتی حزب‌التحریر – ولایه سودان

مترجم: محمد حارث پویا

ادامه مطلب...

ولیعهد سعودی سنت پیامبر صلی الله علیه و‌سلم را قطع و سنت قذافی را زنده می‌سازد Featured

(ترجمه)

 چند روز قبل شبکه تلوزیونی العربیه مصاحبه‌ای را با ولیعهد حکومت سعودی، محمد بن سلمان انجام داد. درین مصاحبه ولیعهد حکومت سعود در بخش‌های مختلف به ویژه در مورد دید‌گاه 2030 و دست آورد‌هایش بحث نمود.

دید گاه 2030 که محمد بن سلمان بدان افتخار می‌نمود، در واقع دید‌گاه اقتصادی نظام سرمایه‌داری‌ست که بر پایه‌های مستحکم استوار نبوده و تنها هدفش ثبات و دوام حاکمیت خود می‌باشد. این نوع دید‌گاه، دید‌گاه اقتصادی اسلامی نیست؛ زیرا بر اساس و بنیاد اسلام استورا نمی‌باشد. برعکس، اساس این دید‌گاه را ایدیولوژی سرمایه‌داری، که اساس آن جدایی دین از زنده می‌باشد، شکل داده است. بنابر این، مفاد آن به امت اسلامی نمی‌رسد. این نظر بر اساس مالیات حرام تحمیلی و معاف نمودن غیر اتباع سعود تحت نام سعودی‌سازی وظایف بنا یافته است. این بدین معنی‌ست که حکومت سعودی، حکومت برای مسلمانان نبوده و هدف آن غیر سعودی یعنی خارجی‌ها‌‌ست؛ بدین‌گونه می‌خواهند تا مفکوره استعماری سایکس-پیکو که امت را شدیداً مجروح نموده، دایمی سازند.

برعلاوه؛ این نظر اقتصادی کشور را برای ورود شرکت‌های استعماری مخصوصاً شرکت‌های امریکایی باز می‌سازد که در واقع ثروت امت را به آن‌ها می‌فروشند و اختیار منابع مسلمانان را به آن‌ها می‌سپارند. هم‌چنان این دید‌گاه اقتصادی کشوری که دارای دو مسجد مقدس است و شبه جزیزه عرب را برای ورود سیاحان کافر باز می‌سازد، در حالی‌که ورود آن‌ها توسط پیامبر صلی الله علیه و‌سلم منع شده است.

محمد بن سلمان قانونی را تصویب نموده که کاملاً به نفع کفار می‌باشد و در واقع تمام امکانات لذت‌جویی و عیاشی را تحت نام اعتدال‌گرایی برای کفار مهیا ساخته است. برعلاوه؛ وی برای غرق ساختن جامعه با قوانین سیکولری که در گذشته پنهان بود، کار می‌کند، زیرا وی اعلام نمود که کسی را مجازات نمی‌کند، مگر این که به شکل واضح و متواتر خبر آن برسد. در واقع این کار وی مقدمۀ برای معلق قرار دادن سنت پیامبر صلی الله علیه و‌سلم و شروع سنت قذافی؛ کسی‌که خواست سنت پیامبر صلی الله علیه وسلم را از بین ببرد، می‌باشد. پیامبر صلی الله علیه و‌سلم فرموده است:

«يوشِكُ أنْ يقعُدَ الرجلُ مُتَّكِئاً على أَرِيكَتِهِ، يُحَدِّثُ بحديثٍ مِنْ حديثي، فيقولُ: بينَنَا وبينَكُمْ كتابُ اللهِ، فما وجدْنا فيه مِنْ حلالٍ اسْتَحْلَلْناهُ، وما وجدَنا فيه مِنْ حرامٍ حرَّمْناهُ، ألَا وإِنَّ ما حرَّمَ رسولُ اللهِ مثلَ ما حرَّمَ اللهُ»

ترجمه: به زودی زمانی خواهید رسید وقتی‌که یکی از احادیث من روایت گردد، مرد که در بالشت تکیه کرده خواهد گفت: "کتاب الله (سبحانه ‌و‌تعالی) میان من و شما کافی‌ست. هر آن چیز را که حلال کرده برای ما نیز حلال است و هر چیزی را که حرام ساخته برای ما نیز حرام است. بدون شک؛ هر آن چیزی را که پیامبر الله (سبحانه ‌و‌تعالی) حرام ساخته مثل این است که الله (سبحانه ‌و‌تعالی) حرام ساخته باشد."

در حقیقت؛ محمد بن سلمان با زندانی ساختن مبلغین و مبارزه با داعیان، شیوخ و علمای اسلام فضا را برای تطبیق دید‌گاه 2030 آماده ساخته است و این اشخاص را مانع برای تطبیق هدف استعماری‌اش می‌داند. وی به خاطر خوش ساختن بادار‌اش "امریکا" بی‌حد تلاش کرده و  علما و شیوخ اسلام را متهم به افراطیت و تروریزم می‌نماید و مبلغین اسلام را به دشمن تحویل می‌دهد. محمد بن سلمان هم‌چنان کمیسیون ترویج ارزش‌های خوب و ممانعت از فساد را از بین برد و با نهاد سرگرمی عمومی عوض کرد که باعث ترویج فحشا و فساد در جامعه می‌گردد. الله سبحانه ‌و‌تعالی می‌فرماید:

﴿إِنَّ الَّذِينَ يُحِبُّونَ أَن تَشِيعَ الْفَاحِشَةُ فِي الَّذِينَ آمَنُوا لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَاللَّهُ يَعْلَمُ وَأَنتُمْ لَا تَعْلَمُونَ﴾ [نور: 19[

ترجمه: کسانی‌که دوست دارند زشتی‌ها در میان مردم با ایمان شیوع یابد، عذاب دردناکی برای آنان در دنیا و آخرت است و الله می‌داند و شما نمی‌دانید!

ای مسلمانان در سرزمین حجاز! الله سبحانه ‌و‌تعالی کشور شما را با موجودیت دو مسجد مقدس عزت بخشیده است و آن را محل حمل برای آخرین پیام که برای تمام مردم وحی شده بود گردانید. لذا برای تغییر این منکر قیام نمائید و قبل از روزی که با چشمان خود فساد و فحشا را در خانه‌های خو نظاره گر باشید، از آن جلوگیری کنید و بدانید که در آن زمان قادر به ممانعت و جلوگیری‌اش نخواهید بود. امر به معروف نمائید که سبب رضایت مالک شما می‌گردد و عزت و شوکت را که پیامبر صلی الله علیه و‌سلم مژده تحقق آن را داده است دوباره برگردانید که همانا کار برای احیای دولت خلافت راشده بر منهج پیامبر صلی الله علیه و‌سلم می‌باشد. و این عزتی است که توسط آن مسیر سلف متقین را از میان اصحاب در خواهید یافت و بدانید که بدون آن هیچ عزتی نخواهید داشت. الله سبحانه ‌و‌تعالی می‌فرماید:

﴿وَمَن يُشَاقِقِ الرَّسُولَ مِن بَعْدِ مَا تَبَيَّنَ لَهُ الْهُدَى وَيَتَّبِعْ غَيْرَ سَبِيلِ الْمُؤْمِنِينَ نُوَلِّهِ مَا تَوَلَّىٰ وَنُصْلِهِ جَهَنَّمَ وَسَاءَتْ مَصِيراً﴾ ]نسا: 115[

ترجمه: کسی‌که بعد از آشکار شدن حق با پیامبر مخالفت کند و از راهی جز راه مؤمنان پیروی نماید، ما او را به همان راه که می‌رود می‌بریم و به دوزخ داخل می‌کنیم و جایگاه بدی دارد.

دفتر مطبوعاتی مرکزی حزب‌التحریر

مترجم: عبدالله صالحی

ادامه مطلب...

اعتماد به نظم جهانی؛ مانعی سد راه آزادی کشمیر Featured

(ترجمه)

اکنون همه چیز هم‌چو روز روشن شده‌است. رهبری ملکی و نظامی پاکستان آشکارا بالای قضیه کشمیر معامله‌گری می‌کنند، از عادی‌سازی روابط با دولت هندو گرفته تا ساخت و باخت با مودی در زمان نیاز. حالا وقت آن فرا رسیده‌ که فرزندان مخلص ارتش و پولیس به هر قیمت و با هر وسیلۀ ممکن از خیانت در قبال کشمیر جلوگیری کنند. آن‌ها باید به مانند دیواری فولادین در مقابل دسیسۀ مودی – بایدن بایستند. برعلاوۀ، آنان باید در مطابقت با یک استراتژی واضح حرکت کنند و اشتباهات هفت دهه پیشین را که منجر به آزادی کشمیر نشده‌بود تکرار نکنند، اگرچه آزادی کشمیر در وقت بسیار کم‌تر نیز غیرممکن نیست.

تا کنون هر تلاشی‌که برای آزادی کشمیر روی دست گرفته شده‌است  –چه عملیات نظامی، چه جنگ نامتقارن و یا ابتکار دیپلماتیک – فقط توانسته‌است دولت هندو را به برگزاری همه‌پرسی‌ در کشمیر راضی کند، به‌جای این‌که کشمیر اشغالی را نیز به مانند کشمیر آزاد مستقیماً با نیروی نظامی آزاد کند. پای‌بندی به قوانین نظم جهانی یک اشتباه مهلک است.

نظم جهانی از بطن تأسیس‌اش در دهه ۱۹۴۰م یک سیستم انحصارگر قدرت در دست چند ابر قدرت استعمارگر بوده‌است که توسط امریکا و اروپا اداره می‌شود، در حالی‌که روسیه و چین محدود به دفاع از منافع منطقوی‌شان ‌استند. توقع تسلیم‌دهی عادلانۀ کشمیر اشغالی از سازمان ملل متحد، به مانند توقع ترحم از گرگ بر گوسفند است. بناءً چگونه امکان دارد از ابزار استعمار، یعنی سازمان ملل توقع داشته باشیم که وجدانش به لرزه درآید و کشمیر اشغالی را دو دستی با حسن نیت به محافظین واقعی‌اش، یعنی امت مسلمه تسلیم دهد؟ چطور، حال‌آن‌که همین نظم جهانی از صندق بین‌المللی پول منحیث یک نگهبان وحشی استفاده کرد تا از طریق سرمایه‌های بین‌المللی از دولت‌ها باج‌گیری کند؟

صندق بین‌المللی پول ابزاری است که ملت‌های مخالف را به تسلیمی وادار می‌کند و همزمان مانع صنعتی‌سازی سیستماتیک کشورهای جهان سوم می‌شود. آیا همین بانک جهانی نیست که برای از بین بردن سکتور نیرو و انرژی پاکستان پالسی طرح می‌ریزد و صندق بین‌المللی پول برای تطبیق‌اش سخت تلاش می‌کند؟ آیا گروه و یژه اقدام مالی عملاً در سیاست داخلی، سیاست خارجی و قانون‌گذاری مداخله نمی‌کند تا ساختار جهادی کشمیر را محو کند و به پایه‌های شکنندۀ دولت هندو برای ضمیمه کشمیر اشغالی استحکام بخشد؟ محکمۀ بین‌المللی عدالت/دیوان بین‌المللی دادگستری این نظم جهانی ما را از اعدام مغز متفکر تروریست، یعنی کولبوشان جادها ممانعت می‌کند و توقع دارد که به حیث مهمان ویژه با وی رفتار کنیم. نظم جهانی از اقدام فوری نیروهای مسلح پاکستان بر علیه دولت هندو که بالای دریاهای پاکستان، به شمول بند بغلی‌هار، بندهای آب ساخته‌است ممانعت می‌کند. این نظم همواره نصاب آموزشی، قوانین حکومت‌داری دینی و خانواده‌های ما را به فساد می‌کشاند. برای ما اجازه نداده‌است که نیازمندی‌های نفت‌مان را از ایران مرفوع کنیم، تا همراه با دولت هندو یک راه انتقال را از طریق افغانستان فراهم سازیم و بدین ترتیب آن را به مناطق غنی از انرژی آسیا مرکزی برسانیم. حالا ما را فرا می‌خواند تا مصارف و تعداد نیروهای ارتش‌مان را محدود کنیم! این مقدمه‌یی‌ست برای این‌که سلاح‌های هسته‌یی‌مان را از بین ببرد. پس چطور امکان دارد که از منافع قلمرو تحت حاکمیت‌مان دفاع کنیم، در حالی‌که دست و پای ما به زنجیر نظم جهانی بسته است؟ چطور؟!

حزب‌التحریر در ذات خودش، یگانه و بزرگ‌ترین حزب سیاسی اسلامی‌یی است که در تمام جهان برای آزادی از این نظم جهانی استعمارگر تلاش می‌کند. ما از ظلم این نظم استعمارگر فقط و فقط به وسیلۀ پیروی از دستورات الله سبحانه وتعالی نجات یافته می‌توانیم؛ به مثلی‌که اجدادمان نظم جهانی روم و فارس را درهم کوبیدند. تأسیس دوباره خلافت بر منهج رسول‌الله صلی‌الله علیه وسلم خواهد توانست که این نظم درهم شکستۀ جهانی را با جهان‌بینی لرزان و باطل‌اش نقش بر زمین کند. بناءً ای افسران نیروهای ارتش پاکستان! قدم‌های‌تان را به پیش بگذارید و در این امر سبقت بجویید و برای تأسیس دوباره خلافت نصرت دهید، تا این زنجیرهای استعماری نظم جهانی بشکند و راه برای یک نظم جهانی جدید تحت حاکمیت اسلام فراهم شود. چنان‌چه الله سبحانه وتعالی می‌فرماید:

﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اسْتَجِيبُوا لِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاكُمْ لِمَا يُحْيِيكُمْ﴾ (انفال: ۲۴)
ترجمه: ای کسانی‌که ایمان آورده‌اید! دعوت الله (سبحانه وتعالی) و رسول الله (صلی الله علیه وسلم) را اجابت کنید؛ هنگامی‌که شما را به سوی چیزی می‌خواند که شما را حیات می‌بخشد.

دفتر مطبوعاتی حزب‌التحریر – ولایه پاکستان
مترجم: دانیال نور

ادامه مطلب...

(ترجمه)

رژیم مسخ شدۀ یهود تجاوزهای وحشیانۀ خود را در تمام جهات فلسطین، راه‌اندازی نموده است؛ مخصوصاً در مکان اسرای رسول الله صلی الله علیه وسلم و در غزه. میدان قهرمانی و رادمردی، وحشی‌گری‌های یهود هرسنگ و درخت آن منطقه را به آتش کشانده و جوی‌باری از خون راه‌اندازی نمود است، شما که خود شاهد آسیب‌دیده‌گی‌های مردم فلسطین می‌باشید و حکام سرزمین‌های اسلامی نیز با اسلوبی بهتر از آن برای ما شهداء و زخمی‌های این تجاوز وحشیانه را برمی‌شمارند! و این اقدام یهود را با الفاظ پیش ساختۀشان با تمام بی‌شرمی محض رد و تقبیح می‌کنند؛ موقفی‌که از دائرۀ به زحمت‌اندازی‌که برای یهود چیزی به حساب نمی‌آید، فراتر نمی‌رود...!

این در حالی‌ست که اردوها و لشکرها/سپاهیان مسلمانان در برابر این تجاوزوحشیانه خاموش و بدون حرکت بوده و در اطاعت از سران و بزرگان خود این قول الله سبحانه وتعالی فراموش و یا نادیده گرفته اند:

﴿وَقَالُوا رَبَّنَا إِنَّا أَطَعْنَا سَادَتَنَا وَكُبَرَاءَنَا فَأَضَلُّونَا السَّبِيلَا﴾ [احزاب: ٦٧]

ترجمه: و می‌گویند: پروردگارا! ما از سران و بزرگان خود اطاعت کردیم و ما را گمراه ساختند!

﴿إِذْ تَبَرَّأَ الَّذِينَ اتُّبِعُوا مِنَ الَّذِينَ اتَّبَعُوا وَرَأَوُا الْعَذَابَ وَتَقَطَّعَتْ بِهِمُ الْأَسْبَابُ﴾ [بقره: ١٦٦]

ترجمه: در آن هنگام، رهبران (گمراه و گمراه‌کننده) از پیروانِ خود، بیزاری می‌جویند و کیفر الله (سبحانه وتعالی) را مشاهده می‌کنند و دست‌شان از همه جا کوتاه می‌شود.

ای لشکرها و اردوهای/سپاهیان مسلمانان! آیا در میان شما جوان‌مرد رشیدی یافت نمی‌شود؟ شما که شنیده و شاهد تجاوز وحشیانۀ یهود بر سرزمین مبارک می‌باشید! آیا خون در رگ‌های تان به جوش نمی‌آید؟ چگونه بر این حکام ظالم و ستمکار تکیه می‌نمائید؟ آیا زمان آن نرسیده که به حرکت در بیایید؟ آیا شما قرآن را خوانده و نمی‌دانید که تکیه بر ستمکاران ظالم یک کار بسیار خطرناک بوده و عذاب بزرگ در پی دارد؟ چنان‌چه الله سبحانه وتعالی می‌فرماید:

﴿وَلَا تَرْكَنُوا إِلَى الَّذِينَ ظَلَمُوا فَتَمَسَّكُمُ النَّارُ وَمَا لَكُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ أَوْلِيَاءَ ثُمَّ لَا تُنْصَرُونَ﴾ [هود: ١١٣]

ترجمه: و بر ظالمان تکیه ننمایید، که موجب می‌شود آتش شما را فرا گیرد و در آن حال، هیچ ولیّ و سرپرستی جز الله (سبحانه وتعالی) نخواهید داشت و یاری نمی‌شوید!

ای لشکرها و اردوهای/سپاهیان مسلمانان! شما در حق برادران‌تان در فلسطین که صبح و شام با تجاوز وحشیانۀ یهود مبارزه می‌کنند، چه کردید! شما در کجای از دادرسی برای‌شان قرار دارید؟! شما را چه شده است، چرا در فلسطین نجنگیده و به یاری اهل فلسطین برای از بین بردن رژیمی‌که فلسطین را غصب نموده، نمی‌شتابید؟ برای از بین بردن رژیمی‌که منشأ دردها و لانۀ مصیبت‎ها می‌باشد! با وجودی‌که الله سبحانه وتعالی چنین می‌فرماید:

﴿لَنْ يَضُرُّوكُمْ إِلَّا أَذًى وَإِنْ يُقَاتِلُوكُمْ يُوَلُّوكُمُ الْأَدْبَارَ ثُمَّ لَا يُنْصَرُونَ...﴾ [آل عمران: ١١١]

ترجمه: آن‌ها [= اهل کتاب، مخصوصاً» یهود] هرگز نمی‌توانند به شما زیان برسانند، جز آزارهای مختصر و اگر با شما پیکار کنند، به شما پشت خواهند کرد (و شکست می‌خورند) سپس کسی آن‌ها را یاری نمی‌کند.

تشویش‌تان چیست؟ طبق این فرمودۀ الله سبحانه وتعالی آن‌ها مرد جنگ و قتال نیستند، هرگز در مقابل‌تان به پای ایستاده نمی‌توانند. شما از گذشتگان مؤمن‌تان؛ کسانی‌که به این مشت یهودی‌که به سرزمین اسلام و مقدسات آن دست‌برد زده اند، هیچ ارزشی قایل نبوده اند، در تعامل با اینان تجربه کافی آموختید! اینان نزد الله سبحانه وتعالی و بندگانش خوارتر و خوردتر از این اند که در اولین قبلۀ مسلمانان استقرار یابند. اینان نزد الله سبحانه وتعالی و بندگانش خوارتر و کوچک‌تر از این اند که در سرزمین مبارک، دولت دائمی داشته باشند. اما این شما هستید که در اطراف فلسطین اردو زده ناظر اوضاع بوده و هیچ تحرکی انجام نمی‌دهید.

ای لشکرها و اردوهای/سپاهیان مسلمانان! آیا در میان شما جوان‌مرد رشیدی یافت نمی‌شود؟ تا این را به خوبی درک نماید که از بین رفتن رژیم یهود و غاصب سرزمین فلسطین، تنها ذریعۀ جنگی صورت می‌گیرد که شما قهرمانان و رزمندگان آن بوده و به تقبیح‌های بی‌شرمانۀ حکام‌تان از تجاوزهای وحشیانۀ یهود اکتفاء ننمایید در جای‌تان ننشسته و تنها به دلیل اطاعت از حکامی‌که به بقای یهود از خود یهود حریص‌تر اند، تحرک ننمایید! شما گوش به یاوه‌گویی‌های حکام می‌باشید؛ در حالی‌که جنگنده‌ها و بمب‌افگن‌های  یهود از راست و چپ غزه را می‌زنند، لشکریان و نیروهای یهود خانه‌های مسلمانان را در شیخ جراح در محاصره داشته و سربازان‌شان بر اقصی یورش می‌برند... بیایید بشنوید که این حکام چه می‌گویند، چون از گفته‌های شان شناخته خواهند شد که این‌ها چه کسانی و یا چه موجوداتی می‌باشند: رئیس جمهور ترکیه و شاه اردن بر اهمیت همکاری برای متوقف‌سازی حملات (اسرائیل) تأکید... و اقدام به یگ‌دسته از تحرکات دیپلوماسی فشرده برای اعمال فشار بر(إسرائیل) نموده است... سعودی به شدیدترین عبارات این تجاوز بر مسجد الاقصی را تقبیح می‌نماید... ولیعهد ابوظبی تمام انواع زور و خشونت را در قدس، اکیداً تقبیح می‌نماید...مصر تهاجم بر اقصی را به دلیل مخالفت بر قوانین بین‌المللی تقبیح می‌نماید... و همانطور مصر با حماس و یهود برای آتش‌بس تماس برقرار می‌نمود... پاکستان تجاوزات اسرائیل را رد می‌نماید... دبیرکل سازمان همکاری‌های اسلامی نیروهای مقاومت را به صبر و استقامت فرامی‌خواند... جواد ظریف وزیر خارجۀ ایران اظهار داشت که تنها راه‌حل عادلانه برای قضیۀ فلسطین این است که این قضیه را به ارادۀ فرزندان این سرزمین گذاشته و همه‌پرسی مردمی راه اندازی شود... امیر کویت نیز ابراز تقبیح می‌نماید... وزیرخارجه اردن برای پیشگیری از بی‌جاشدن ساکنان شیخ جراح تماس‌های بین‌المللی از جمله  با امریکا برقرار می‌نماییم... اردن اعلان عملیات نظامی (اسرائیل) در غزه را تقبیح و برای شفافیت تحرک بین‌المللی همراه با سختی‌هایی‌که عاید حال مان شده تدارک می‌بینیم... نشست اضطراری دولت‌های عربی... نشست اضطراری سازمان همکاری‌های اسلامی... وغیره.

این موقف آنان می‌باشد؛ آیا کدام عاقلی و صاحب درکی هست این را نداند که پاسخ جنایات یهود و از بین بردن یهود و بازگشتاندن کامل فلسطین به دیار اسلام، تنها به تحرک لشکریان و اردها/سپاهیان ممکن است و بس؟ آیا کدام انسان بیدار و بابصیرتی هست که نداند پایان دادن به تجاوزات وحشیانۀ یهود تنها به تقبیح نمودن‌های کاذب توخالی و با ترتیب نشست‌های بین‌المللی که در پشت آن‌ها ایجاد این دولت مسخ شده نهفته است، ممکن نیست؟ آیا قضیه فلسطین مجهول بوده و حل آن نیاز به همه‌پرسی مردمی دارد؟ آیا این خود ذلت و خواری نبوده و به معنی به حرکت در نیاوردن اردوهای و لشکرها/سپاهیان از اردوگاهای‌شان نیست؟ آیا این خود مبنای خواری در دنیا و موجب عذاب درناک آخرت نیست؟

ای مسلمانان! لشکرها و اردوها/سپاهیان مجموعۀ شکل یافته از فرزندان، برادران، همسایگان و از کسانی‌باشد که شما با آنان معرفت داشته، در میان‌تان زندگی کرده، شما بر آنان نفوذ دارید... پس چگونه نشسته و از نصرت سرزمین مبارک شانه خالی می‌نمایند؟ چگونه از نصرت مکان اسراء رسول الله صلی الله علیه وسلم شانه خالی می‌نمایند؟ در حالی‌که اردوها و لشکریان/سپاهیان مسلمانان خواری و ذلت دنیا و عذاب آخرت از شما و از خود دور سازند و این است مؤفقیت و کامیابی بزرگ...! از آنان بخواهید که برای به دست آوردن رضایت پروردگارشان و بازگشت عزت خویش، به سوی نصرت برادران خود در فلسطین بشتابند...! کمک‌شان را برای از بین بردن حکام ستم‌کار و برپایی حاکمیت اسلام و تأسیس خلافت راشده‌ای که افضلیت و برتری امت را برایش باز می‌گرداند، بشتابند! الله سبحانه وتعالی چنین می‌فرماید:

﴿كُنْتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَتَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَتُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ﴾ [آل عمران:١١٠]

ترجمه: شما بهترین امتی بودید که به سود انسان‌ها آفریده شده‌اند؛ (چه این‌که) امر به معروف و نهی از منکر می‌کنید و به الله (سبحانه وتعالی) ایمان دارید.

بنا براین  دشمنان الله (سبحانه وتعالی) در مقابل مان جز خوارشده‌گان و ذلت یافته‌گانی بیش نیستند. این تنها ویژۀ یهودی نیست که مهر نیازمندی و ذلت خورده اند، بلکه تمام ستمکاران روی زمین که در تلاش فساد در روی زمین اند، از همین سرنوشت برخوردار اند. ای مسلمانان، از آنان بخواهید که به سوی عزت اسلام و مسلمانان شتابیده و در تمام اطراف و اکناف زمین خیر را گسترش دهند؛ چیزی‌که به اذن و ارادۀ الله سبحانه وتعالی تحقق‌شان حتمی می‌باشد. 

امام احمد در مسند خود به نقل از سلیم بن عامر از مقداد بن اسود روایت می‌نماید که رسول الله صلی الله علیه وسلم چنین می‌فرمایند:

«لَا يَبْقَى عَلَى ظَهْرِ الْأَرْضِ بَيْتُ مَدَرٍ وَلَا وَبَرٍ إِلَّا أَدْخَلَهُ اللَّهُ كَلِمَةَ الْإِسْلَامِ بِعِزِّ عَزِيزٍ أَوْ ذُلِّ ذَلِيلٍ إِمَّا يُعِزُّهُمْ اللَّهُ عَزَّ وَجَلَّ فَيَجْعَلُهُمْ مِنْ أَهْلِهَا أَوْ يُذِلُّهُمْ فَيَدِينُونَ لَهَا»

حزب التحریر

مترجم: علی مطمئن

اميرحزب التحرير

#اقصی_لشکرها و اردوها/سپاهیان را_به فریاد می‌طلبد #Aqsa_calls_armies

ادامه مطلب...
Subscribe to this RSS feed

سرزمین های اسلامی

سرزمین های اسلامی

کشورهای غربی

سائر لینک ها

بخش های از صفحه