سه شنبه, ۲۵ صَفر ۱۴۴۷هـ| ۲۰۲۵/۰۸/۱۹م
ساعت: مدینه منوره
Menu
القائمة الرئيسية
القائمة الرئيسية

قانون حمایت از تغییر جنسیت‌ها حمله‌ایست بالای اسلام و ارزش‌های خانوادگی اسلام، حکام پاکستان با غلامی به غرب به دنبال نابودی نسل جدید ما هستند Featured

  • نشر شده در پاکستان

به تاریخ 5 سپتامبر 2022 "مشتاق احمد" سناتور پاکستانی لایحه اصلاحات در قانون حمایت از تغییر جنسیت‌ها را به کمیته دایمی حقوق بشر سنا ارائه کرد. در جریان این نشست سناتور مشتاق احمد گفت:" تغییر جنسیت یک اصطلاح آمریکایی بوده و در اسلام جایگاهی ندارد و تقنین در رابطه به تغییر جنسیت خلاف قرآن و سنت بوده و سبب ترویج همجنس‌گرایی می‌شود"، ما می‌خواهیم واقعیت را واضیح و روشن بسازیم تا این مذاکره طوری ختم شود که منتج به رضایت الله سبحانه و تعالی گردد.
غرب تمدن خود را بر اساس مفهوم آزادی انسان از هدایت الهی بنا کرده که یکی از این آزادی‌ها آزادی شخصی است. از مفهوم آزادی زن به این نتیجه رسیده اند که نقش زن در جامعه نباید به اساس واقعیت بیولوژیکی وی تعیین گردد. در این اواخر غرب به این نتیجه رسیده‌است که جنسیت یا جنسیت زن به اساس واقعیت بیولوژیکی وی تعیین نمی‌گردد. زن می‌تواند خود را بر اساس اختیار و ادراک آزاد خویش منحیث زن معرفی کند، جامعه نمی‌تواند این هویت را بالای وی تحمیل کند، زیرا این امر با مفهوم اساسی آزادی مخالف می‌باشد. همین مفهوم از سوی غرب در مورد مردان نیز ارائه شده است، بنابراین مفهوم آزادی غربی برای فرد این اجازه را می‌دهد تا با اراده آزاد خود تصمیم بگیرد که مرد باشد یا زن یا ترکیبی از مرد و زن یا هیچ کدام یا چیزی دیگری. این مفهومی است که سبب پیدایش مفهوم تغییر جنسیت گردیده است.
حاکمان مسلمانان که در غلامی به غرب با یکدیگر رقابت می‌کنند قانون حمایت از تغییر جنسیت را بر اساس این مفهوم ویران‌گر وضع کردند و اکنون در حال انجام اصلاحات آن هستند. این قانون تأکید می‌کند که هویت جنسیتی از بدو تولد تعیین نگردیده بلکه تحت تأثیر عوامل روانی و اجتماعی تغییر می‌کند. این قانون تعیین می‌کند که تصور مرد از زن بودن احساسی است که نه تنها باید مورد احترام قرار گیرد بلکه باید از آن حمایت قانونی نیز صورت گیرد. تعریف تغییر جنسیتی در این قانون شامل هر فردی می‌شود که هویت فرد بر اساس واقعیت بیولوژیکی از زمان تولدش برای وی تعیین گردیده است که نسبت به آن دید تفاوت جنسیتی "خود ادراکی" داشته باشد. یعنی هر شخص می‌تواند در هر زمانی مرد یا زن یا ترکیبی از زن و مرد و یا هر هویت دیگری غیر از این‌ها را به شکل قانونی برای خود اختیار کرده و ابراز نماید، بدون آن‌که کدام معاینه پزشکی یا روانی بالای وی صورت گیرد.
بر اساس قانون حمایت از تغییر جنسیت‌ها زمانی که یک مرد هویت خود را به شکل قانونی به زن تبدیل می‌کند، وی از تمام حقوق زنان مانند دست‌رسی به اتاق زنان، استفاده از دست‌شویی زنان، پذیرش در مکتب زنان و از حق ازدواج با یک مرد برخوردار می‌باشد. به همین ترتیب وقتی زنی خود را به شکل قانونی مرد معرفی می‌کند قوانین میراث مرد در مورد میراث وی تطبیق می‌گردد و می‌تواند با هر زنی ازدواج کند. تطبیق این قانون دلیلی است بر این‌که حکام ما در عرصه غلامی برای غرب از حد گذشته اند و فعالانه تلاش دارند تا مسلمانان را از دین شان دور کنند.
الله سبحانه و تعالی می‌فرماید:

﴿وَلَأُضِلَّنَّهُمْ وَلَأُمَنِّيَنَّهُمْ وَلَآمُرَنَّهُمْ فَلَيُبَتِّكُنَّ آذَانَ الْأَنْعَامِ وَلَآمُرَنَّهُمْ فَلَيُغَيِّرُنَّ خَلْقَ اللَّهِ وَمَن يَتَّخِذِ الشَّيْطَانَ وَلِيًّا مِّن دُونِ اللَّهِ فَقَدْ خَسِرَ خُسْرَانًا مُّبِينًا﴾
[نساء – 119]
ترجمه: (من قطعاٌ آنهارا گمراه خواهم کرد و با امیدهای پوچ و بیهوده آنها را فریب خواهم داد. و آنها را امر میکنم، پس گوش چهار پایان را می شکافند و خلقت خدا را دگرگون می سازند، و هرکس شیطان را به جای خدا پرستی بگیرد قطعاٌ زیان بزرگی دیده است(

ترمذی روایت می‌کند:

«لعِنَ رَسُولُ اللَّهِ ﷺ الْمُتَشَبِّهَاتِ بِالرِّجَالِ مِنَ النِّساءِ وَالْمُتَشَبِّهِینَ مِنِّا لَعْنِ الْمُرْجِینَ وَالْمِنَّ الْمُرْجِعُونَ مِنَ الْمِنَّ الْمَرِّینَ لَعْنَهُ مِنَ الْأَسْنَاء»
ترجمه: رسول الله (صلی‌الله علیه و سلم) زنانی را که خود را به مرد مشابه می‌سازند و مردانی را که خود را به زن مشابه می‌سازند لعنت کرده است.

ای مسلمانان پاکستان! قانون حمایت از تغییر جنسیت‌ها حکم کردن به غیر ما أنزل الله است. این طاغوتی‌ است که باید طرد و انکار شود. این قانون ارزش‌های اجتماعی ما را بنای نا مشروع داده و ساختار خانواده ما را از بین می‌برد. این قانون با پیش‌بینی قانون برای ازدواج مرد با مرد و زن با زن ، گناهی را توجیه می‌کند که به موجب آن قوم لوط (علیه‌السلام) مورد عذاب قرار گرفتند. پس از دانستن حقیقت این قانون منفور و نا مشروع، این وظیفه ماست که این قانون را رد کنیم؛ درست مانند این‌که مبارزه برای تطبیق دین وظیفه ماست تا به شکل کامل و همه جانبه تطبیق گردد.
بر خلاف مقررات قانون حمایت از تغییر جنسیت‌ها، در اسلام تنها دو جنسیت قانونی وجود دارد؛ مرد یا زن . جنسیت بر اساس قراین بیولوژیکی تعیین می‌گردد. تغییر جنسیت بر اساس ادراک خودی صرف نظر از قراین بیولوژیکی جایز نمی‌باشد. اگر در جنسیت فرد شک و شبهه‌ای وجود داشته باشد، اگر از لحاظ بیولوژیکی قراین زنانه در وی غالب باشد، زن بودن وی تعیین می‌گردد، و اگر قراین مردانه در وجود وی غالب باشد، مرد بودن وی تعیین می‌گردد. و اگر باز هم در هویت بیولوژیکی یک فرد شک و تردید وجود داشته باشد، متخصصان طبی با معاینه طبی و روانی مشخص خواهند کرد که فرد مذکور مرد است یا زن .
این خلافت بر منهج نبوت است که دین نازل شده از سوی الله سبحانه و تعالی را تطبیق خواهد کرد که بدین وسیله این شرور ایجاد شده توسط تمدن غربی را نیز از بین خواهد برد. و همچنان تمام مردم را از اطاعت و بندگی به غیر از الله خارج ساخته و به بندگی و اطاعت به الله دعوت کرده و راه هدایت را به جهانیان نشان خواهد داد.
الله سبحانه و تعالی در قرآن کریم می‌فرماید:

﴿اتَّبِعُوا مَا أُنْزِلَ إِلَيْكُمْ مِنْ رَبِّكُمْ وَلَا تَتَّبِعُوا مِنْ دُونِهِ أَوْلِيَاءَ قَلِيلاً مَا تَذَكَّرُونَ﴾
[اعراف – 7 ]
ترجمه: از چیزی که از طرف پروردگارتان بر شما نازل شده، پیروی کنید! و از اولیا و معبودهای دیگر جز او، پیروی نکنید! اما کمتر متذکّر می‌شوید!
دفتر مطبوعاتی حزب‌التحریر ولایه-پاکستان

ادامه مطلب...

یک تعداد از حاکمان مزدور، خائن، منافق و کذاب مسلمانان به بریتانیا؛ نابود کنندۀ خلافت، به خاطر مرگ ملکه اظهار تسلیت و غم‌شریکی می‌کنند Featured

در تاریخ ۲۰ نوامبر سال ۱۹۲۲م، جورج کرزن وزیر امور خارجه انگلیس در کنفرانس لوزان چهار شرط را برای کشورش در جهت به رسمیت شناختن استقلال ترکیه اساس قرار داد که این چهار شرط عبارت بود از الغای کامل خلافت، اخراج خلیفه به خارج از مرزها، مصادره پول خلیفه و اعلان دولت سیکولار! این شرایط از جمله مواردی اند که تا حال توسط غرب کافر استعمارگر در جهت به رسمیت شناختن هرگونه نظام حکومتی در سرزمین‌های اسلامی اعمال می‌گردد. این امر از مهم‌ترین دلایلی‌ست که نشان می‌دهد سرزمین‌های اسلامی هنوز هم در استعمار غربی به سر می‌برند. به عبارت دیگر، مزدورانی بر سرزمین‌های اسلامی حاکم اند که هرزگاهی غرب اقدام به غارت این سرزمین‌ها نماید، این حاکمان دروازه‌ها را بروی‌شان باز می‌گذارند و مادامی‌که مسلمانان در برابر آن‌ها قرار بگیرند، توسط همین حاکمان با نیروی آهن و آتش از بین برده می‌شوند.
به همین خاطر است که حاکمان مسلمان از مرگ ملکه الیزابت دوم اظهار تأسف نموده و از این بابت اندوه‌ناک شده اند! این حاکمان وی را با الفاظ مختلفی چون بزرگ، قابل احترام و رهبر طوری توصیف می‌کنند که گویی مادر شان باشد که آن‌ها را به دنیا آورده است! حتی برخی از این‌ها اعلام عزاداری نموده و پرچم‌های‌شان را نیمه برافراشتند، در حالی‌ که بوریس جانسون نخست‌وزیر پیشین در مجلس عوام انگلیس موقع سوگواری از بابت مرگ ملکه با اشاره به این که او و ملکه هردو در سال ۲۰۱۲م چگونه حماقت یکی از حاکمان عربِ نزدیک به انگلیس را مورد استهزا قرار داده و به این ترتیب حاضرین را به خنده در آورد.
ای مسلمانان! این حاکمان نه رهبر اند و نه هم کدام صلاحیتی از خود دارند، بلکه این حاکمان همان مزدوران پست‌فطرت اند که عمدأ توسط غرب کافر استعمارگر انتخاب شده اند. یکی از آن‌ها همچو موش خانگی است که در جیب بادارش خوابیده است و در ژرفای وجدان منحرف خود بدین باور است که منظور از حکومت اش این است که سرزمین‌های اسلامی را فدای منافع غرب نموده و در صورتی که مسلمانان سعی برای بازگشت اسلام به صحنۀ حاکمیت نمایند، آن‌ها را قلع و قمع نماید. بازوهای مطول نفوذ استعمار از سرزمین‌های ما کوتاه نخواهد شد، مگر این که خلافت دوباره به صحنۀ حاکمیت باز گردد، که در این صورت حاکمیت به شما تعلق خواهد گرفت، دین تان صاحب عزت و شکوه خواهد شد و سرزمین‌تان را حفظ خواهد کرد. این امر منوط بر این است که اهل قدرت و نصرت، به ویژه ارتش‌ها به دعوت به سوی اعادۀ خلافت پاسخ قاطع و مستحکم دهند. فلهذا، آنان را از خدمت به حاکمان مزدور بازداشته و وادار به برپایی خلافت نمایید؛ زیرا این‌ها ستون‌های واقعی حکومت در کشور اند.
ای اهل قدرت و نصرت! پادشاه جدید انگلیس با توجه به تاج و تخت خود سوگند یاد کرد که به عنوان مدافع دین، متعهد به حفظ و حراست از دین مسیحی پروتستانت است. اما شما در برابر حاکمانی که بی‌هیچ تردیدی ثابت کرده اند که در جنگ با اسلام و مسلمانان متعهد به غرب اند، سکوت اختیار می‌کنید؟ موضع و موقف شما در این خصوص چیست؟! چه بهانه ای برای تأخیر در ریشه‌کن کردن این خائنان و اعلام سوگند و تعهد برای حفظ دین اسلام، حفظ حاکمیت آن و رسیدگی به امور و مصالح مسلمانان دارید؟
آیا انتظار آن را دارید که الله سبحانه و تعالی افرادی بهتر از شما را جایگزین شما قرار دهد؟! در این صورت عمر خود را در خدمت به چند مشت مزدورِ خائنی که در جنگ با خدا و رسولش قرار دارند، تلف کردید!
الله سبحانه و تعالی می‌فرماید:

﴿وَإِن تَتَوَلَّوْا يَسْتَبْدِلْ قَوْمًا غَيْرَكُمْ ثُمَّ لَا يَكُونُوا أَمْثَالَكُم﴾
[محمد:٣٨]
ترجمه: و اگر روی بگردانید، (الله سبحانه و تعالی ) گروه دیگری را جای شما می‌آورد، پس آن‌ها مانند شما نخواهند بود (و سخاوتمندانه در راه الله انفاق می‌کنند).

انجنیر صلاح‌الدین عضاضه
رئیس دفتر مرکزی مطبوعاتی حزب‌التحریر

 

ادامه مطلب...

جهاد و صدقات

عن أبي موسى الأشعري رضي الله عنه أن النبي صلى الله عليه وسلم قال‏:‏ ‏"‏ليأتين على الناس زمان يطوف الرجل فيه بالصدقة من الذهب، فلا يجد أحداً يأخذها منه، ويرى الرجل الواحد يتبعه أربعون امرأة يلذن به من قلة الرجال وكثرة النساء‏"‏ ‏‏رواه مسلم‏.‏‏

ترجمه: از ابوموسی اشعری رضی الله عنه روایت شده که رسول الله صلی الله علیه و سلم فرمودند: زمانی بر مردم خواهد آمد که شخصی با زکات طلای خود می گردد و هيچ مستحقی نمی يابد که زکاتش را بگيرد. در آن زمان به علت کمیِ مردان و فراوانیِ زنان، هر چهل زن به دنبال يک مرد می افتند و به او پناه می برند.

این حدیث شریف ما را به اموری خبر می‌دهد که تا هنوز اتفاق نیفتاده و زمان آن فرا نرسیده، و نیز دلالت بر این می‌کند که اوضاع و احول در هر زمان تبدیل و تغییر خواهد یافت و زمانی بر ما و بر بشریت خواهد آمد که مردم بی‌نیاز و غنی خواهند بود و صدقات در آن زمان چنان زیاد است که انسان، شخص مستحقی را نمی‌یابد تا آن صدقه را از وی بگیرد و یکی از اساسی‌ترین مواردی که این حدیث بر آن دلالت دارد این است که ملک و سرزمین این امت که توسط کفار و یاران مزدور شان سلب شده است به زودی بازگردانده خواهد شد؛ تا حدی که به سبب ثروت و عزتی که از حیات با کرامت تحت سایۀ حاکمیت اسلام عزیز به آنان رسیده است؛ انسان محتاجی وجود نداشته باشد، چنانکه منادی ندا می‌دهد که آیا کسی هست که صدقه بگیرد، کسی جواب او را نمی‌دهد، چون کسی به آن احتیاج ندارد.
موضوعی دیگری که بشارت به بازگشت دوبارۀ اسلام دارد، ذکر طلا می‌باشد، زیرا نظام مالی و اقتصادی اسلام در معاملاتش تنها بر طلا و نقره استوار است، و اقتصاد زمانی فاسد شد که اعتماد بر آن را ترک کردند.
همچنان نکتۀ دیگری که وجود دارد و بشارت می‌دهد بازگشت جهاد و قتال فی سبیل الله و فتوحاتی است که نزدیک به یک قرن است از آن محروم شده‌ایم و دلیل آن، این توصیف حدیث است که زنان، مردانی را نمی‌یابند آن هم به خاطر تعداد اندک شان نه به این خاطر که تعداد مردان زیاد است و تعداد اندک مردان به خاطر جهاد و قتالی است که شدت خواهد گرفت.
این امور تا حالا اتفاق نیفتاده اما إن شاء الله به زودی خواهد آمد و امید داریم که آن زمان را دریابیم و شواهد زیادی به نزدیکی این چنین زمانی وجود دارد که در آن نظام اقتصادی اسلام باز می‌گردد و جوانان جهت نشر و پخش اسلام به سوی جهاد می‌شتابند.
بر این اساس هیچ مجالی برای شک‌کنندگان و یا برای آنانی که در دل‌های شان ضعف و سستی وجود دارد باقی نمی‌ماند و رسول الله یک بخش معینی را توصیف می‌کند که به زودی به چشم‌ها عیان خواهد شد.
چنانکه الله سبحانه و تعالی به رسول خود صلی الله علیه و سلم توسط خبر دادن به مقام، عزت و رفعت که برای او و امتش خواهد بود صبر می‌داد، در این جا رسول الله صلی الله علیه و سلم به آنچه که سبب عزت و رفعت ما خواهد شد بشارت می‌دهند، چیزی بر ما لازم نیست جز این که راهی را بپیمائیم که راه رسول الله صلی الله علیه و سلم باشد تا به ساحل آرامش و نجات از گناهان برسیم.
یا الله سبحانه و تعالی از تو خواهانیم که ما را به این زمان برسانی، تا دل‌ها از شادمانی سرد شود و امور و وضعیت به حالت اصلی آن باز گردد و بندگان و شهرها را خیر فرا گیرد. آمین.

ادامه مطلب...
  • نشر شده در مقالات

عن عائشة رضي الله عنها، قالت: "دخلتْ امرأةٌ معها ابنتانِ لها تسأَل، فلم تجدْ عندي شيئًا غيرَ تمرةٍ، فأَعطيتُهَا إيَّاها، فَقَسَمَتْهَا بينَ ابنتيْها ولم تأكُلْ منها، ثم قامتْ فخرجتْ، فدخلَ النبيُّ، صلى الله عليه وسلم، علينا فأخبرته، فقال: "من ابْتُلِي من هذهِ البناتِ بشيٍء كُنَّ لهُ سِترًا من " روالناراه البخاري.

ترجمه: از عایشه رضی الله عنها روایت است که گفت: زنی داخل(خانه‌ام) شد که سؤال می‌کرد(چیزی می‎خواست) و همراه وی دو تا دختر بود، غیر از یک دانه خرما چیزی نیافتم و آن را به وی دادم، او خرما را در میان دو دخترش تقسیم نمود و خودش از آن چیزی نخورد، سپس برخاست و رفت؛ هنگامی که رسول الله صلی الله علیه و سلم آمدند، من از آن قضیه ایشان را با خبر ساختم، وی فرمود: کسی که به فرزندان دختر ابتلاء شود و به آنها نیکی نماید. دخترانش مانع ورودش به جهنّم خواهد بود.

این سخن که می‎گوید:(من ابْتُلِي من هذهِ البناتِ بشيٍء) در مفهوم کلمۀ ابتلاء اختلاف وجود دارد که آیا این ابتلاء همان نفس وجود دختر است یا ابتلاء به آن کارهای که از دختر سر می‌زند و وسیلۀ ابتلای شخص می‌گردد.

احتمال دارد که ابتلاء در این جا به معنی آزمایش و امتحان باشد یعنی کسی‌که توسط دختران خود از جانب الله مورد آزمایش قرار گیرد تا دیده شود که آیا به آنان نیکی می‌کند یا بدی.
امام نووی می‌گوید: کلمۀ ابتلاء بدین خاطر آمده است که مردم از داشتن دختر را خوش نمی‌دارند، شریعت آمده و آنان را از چنین عملی هشدار داده است، به ابقای دختران و ترک قتل شان با ذکر ثواب وعده داده شده ترغیب و تشویق نموده به کسی که به دخترانش احسان کرده و با نفس خود در هنگام صبر بر مشکلات شان جهاد نموده است.
در این حدیث بر رعایت حق دختران تأکید شده است، چون در دختران ضعف وجود دارد که مانع می‌شود تا به پیشبرد مصالح شان اقدام کنند. بر عکس پسران که به لحاظ بدنی قوی‌اند و امکان پیشبرد امورشان را در بیشتر حالات دارند.
اسلام آمده است تا زن را حفاظت نماید و حالش را در تمام مراحل زندگی مراعات کند، به همین جهت دستور داده تا حال وی مراعات گردد، از آن حفاظت شود، مصارف وی پرداخت گردد و با وی صلۀ رحم و نیکی صورت گیرد، زیرا وی دختر، خواهر، مادر، خاله و مادر کلان است...
الله سبحانه و تعالی را به این فضل بزرگ سپاسگزاریم.

نویسنده: عفراء تراب
مترجم: احمد صادق امین

ادامه مطلب...

گزارش سازمان ملل متحد در مورد مسلمانان اویغور Featured

  • نشر شده در هالند

دفتر حقوق بشر سازمان ملل متحد در مورد جدی بودن (نقض حقوق بشر) علیه مسلمانان اویغور توسط چین گزارشی را منتشر کرده است. دفتر کمیساری عالی حقوق بشر سازمان ملل متحد (OHCHR) اظهار داشته است که به شواهد قانع کننده‌ای از شکنجه و سایر موارد نقض حقوق بشر دست یافته که می‌تواند به عنوان "جنایت علیه بشریت" تلقی شود. این گزارش به تفصیل توضیح می‌دهد که چگونه مسلمانان اویغور به شکل سیستماتیک در معرض شکنجه و آزار فزیکی قرار می‌گیرند. به عنوان مثال می‌توان به استفاده از چوکی های شکنجه اشاره کرد که در آن دست و پای فرد بسته و سپس شکنجه می‌شود، زنان و دختران مورد تجاوز قرار می‌گیرند، عقیم سازی و سقط جنین اجباری صورت می‌گیرد و زندان های انفرادی طولانی مدت نیز در انتظار مسلمانان مظلوم اویغور قرار دارد. این‌ها تنها موارد کوچکی از این لیست طولانی جنایات می‌باشد.
انتشار این گزارش کمتر از پنج سال طول کشید تا به این نتیجه برسند که این چیزی بود که مسلمانان اویغور و سایر سازمان‌های‌های حقوق بشر سال هاست که از آن می‌گویند. وضعیت تقریباً غیر واقعی مسلمانان اویغور در کمپ های کار اجباری، ازدواج اجباری زنان مسلمان با غیر مسلمانان چینی و ممنوعیت رسوم و عنعنات اسلامی، این‌ها مواردی اند که سالهاست شناخته شده است. این موضوع دلیلی شد که ما به عنوان حزب‌التحریر هلند در آغاز سال 2019 کمپاین ملی را برای رسیدگی به ظلم دولت چین و رنجی که بالای برادران و خواهران مسلمان ما تحمیل شده است به راه بیندازیم.
این گزارش که پس از سالها سیاست آشکار ضد اسلامی دولت چین منتشر شده، بسیار دیر است. این نشان می‌دهد که رسیدگی به جنایات چین علیه مسلمانان هیچ اولویت مستقیمی ندارد، این درحالیست که رژیم چین صدها و هزارها مسلمان را قربانی کرده است. بنا بر این، زمان انتشار این گزارش توسط دولت با کاری که دولت چین با مسلمانان کرده است همسو نبوده بلکه با منافع آمریکا همسو است، حالا منافع استراتیژیک یا هر چیز دیگر. با توجه به این واقعیت ساده که سازمان ملل متحد ابزاریست در دست آمریکا که بعد از جنگ جهانی دوم توسط آن‌ها به جود آمد تا از طریق "قدرت نرم" نفوذ و سلطه خود را بر بقیه جهان اعمال کند.
زمان انتشار این گزارش را باید در چارچوب استراتیژی آمریکا علیه چین آینده دید. این گزارش به عنوان هرمی در کنار ابتکارات متعدد دیگر در سیاست مهار علیه چین عمل می‌کند. احتمال بسیار کمی وجود دارد از طریق این هرم که به نفع آمریکاست از فشار بالای مسلمانان اویغور کاسته شود. اما مشکل این است که سیاست چین علیه مسلمانان درست مبتنی بر این لفاظی، به اصطلاح "جنگ با ترور" (جنگ علیه اسلام) ، می‌باشد، این آمریکا بود که برای دهه‌ها در جهان اسلام ویرانی به بار آورد. آیا امیدوار بودن به رحمت و شفقت سازمان ملل متحد و آمریکا ساده لوحانه نیست؟! قرار دادن امنیت اسلام و مسلمانان در دست های این نهادها و دولت ها به بُن‌بست می‌انجامد. هیچ چیز واضح‌تر از این نیست که مسلمانان باید امنیت خود و اسلام را با تلاش به سوی یک دولت اسلامی که آن‌ها را وحدت بخشد تضمین کنند، دولتی که به خاطر آن‌ها و بقیه بشریت قیام کند.
اوکی پالا
نماینده رسانه‌ای حزب‌التحریر – هلند
مترجم: عبدالرحمن قاطع

ادامه مطلب...
  • نشر شده در سیاسی

پرسش
اودینگا، رهبر مخالف کینیا، روز دوشنبه 22/8/2022 درخواست تجدید نظر رسمی در مورد نتایج انتخابات ریاست جمهوری را که رقیب وی، ویلیام روتو، معاون برکنار شدۀ اسبق ریاست جمهوری در آن برنده شده است را به دادگاه عالی پیشکش کردبه. خبرگزاری آسوشیتدپریس بیان داشت که اودینگا، اوراق اعتراضی‌اش را صبح امروز به محکمه تسلیم نمود و طبق قانون باید در جریان 14 روز پاسخ آن داده شود. (خبرگزاری آناضول، 22/08/2022)
در 15 اگست 2022م اعلام شد که ویلیام روتو در انتخابات ریاست جمهوری کینیا -که در 9 آگوست 2022 در کینیا برگزار شد- با اختلاف اندکی بر رقیبش اودینگا پیروز شده است. در این مبارزۀ انتخاباتی، به نظر می‌رسید که کینیاتا، رئیس جمهور سابق، با معاون خود ویلیام روتو، مخالفت کند و از اودینگا، رهبر مخالف خود پس از مصالحه که بین آن‌ها صورت گرفت، حمایت نماید. آیا این بازی کینیاتا بود تا نشان دهد که او از حریف خود، اودینگا حمایت و با معاون خود، روتو، مخالفت می‌نماید تا بتواند پیروزی را برای معاونش در برابر حریف وی تأمین کند؟ راز تحرکات آمریکا در برابر کینیا چیست؟ آیا در کینیا تنشی بین امریکا و انگلیس وجود دارد؟
پاسخ: نکات ذیل را جهت توضیح پاسخ برای پرسش‌های فوق ارایه می‌داریم:
توجه ما به کینیا به این جهت است که بخشی از شاخ آفریقا است که سرزمین اسلامی بااهمیت استراتژیک و اقتصادی به شمار می‌رود. اکثریت مردم این منطقه مسلمان هستند و تحت حاکمیت اسلام بودند. هرکدام این سرزمین‌ها به یکی دیگری مرتبط هستند و بیشتر آن‌ها زیر یوغ استعمار انگلیس افتادند. کینیا به حاکمیت اسلامی زنگبار مرتبط بود تا این‌که در پایان قرن نوزدهم تحت سلطۀ استعمار بریتانیا درآمد. اگرچه کینیا در اواخر سال 1963 استقلال خود را به دست آورد، اما این امری ظاهری و ساختاری بود، زیرا متابعت وی از بریتانیا از طریق دست نشانده‌ها و مزدوران ظاهر می‌شود. حکومت آن توسط مزدوران بریتانیایی از جوموکینیاتا از زمان استقلال شکلی سال 1978 تا دانیل آراپ موی سال 2002، تا موای کیباکی سال 2013 به پیش برده شد، تا این‌که به اوهورتوکینیاتا، فرزند اولین رئیس جمهور، جومو کینیاتا رسید. او دوباره در انتخابات 2017 پیروز شد. بریتانیا با تمام بینش توسط حاکمان دست نشانده‌اش که هیچ کس را قدرت نمی‌دهند؛ مگر این‌که او مزدوری از نوع خودشان، از جنس زیردستان و وفاداران شان به همان استعمارگر باشد، از پدران تا پسران را مزدور می‌سازد.
آمریكا توانست مزدورانی از مخالفان به ویژه اودینگا را كه قبیلۀ آن‌ها سومین قبیله در آن سرزمین محسوب می‌شود، به دست آورد و به همین دلیل آن سرزمین شاهد یك مبارزۀ سیاسی استعماری بود كه خصلت قبیله‌ای به خود می‌گرفت. احزاب آن قبیله‌ای محسوب می‌شوند و به طور کلی حمایت‌شان را از پیروان قبیلۀشان به دست می‌آورند و وابستگی قبیله‌ای تنها رابط بین اعضای یک حزب است. هر زمان که انتخابات برگزار می‌شد، در اعتراض به نتایج آن، به خاطر تعصبی‌که نسبت به فرزند قبیله وجود داشت، خون‌ها ریخته می‌شد. ویلیام روتو، رئیس جمهور جدید که در انتخابات اخیر اعلام پیروزی کرد، از قبایل کالنجین است که رئیس جمهور سابق دانیل آراپ موی به آن تعلق دارد. روتو به این‌که شاگرد رئیس سابق بوده، فخر می‌کرد تا این‌که در سال 1992 خودش را به حزب وی نسبت داد.
نتایج رسمی اعلام شد که روتو با اختلاف اندکی با 50.5 درصد برنده شده است؛ در حالی‌که اودینگا 48.8 درصد آرا را به دست آورده است. وی خاطرنشان ساخت که در کمیسیون عالی انتخابات انشعاب وجود دارد و وافولا چیبوکاتی رئیس کمیسیون انتخابات گفت: ما این سفر را انجام داده ایم تا اطمینان حاصل کنیم که کینیایی‌ها انتخابات آزاد، عادلانه و معتبر داشته باشند و این یک سفر آسان نبوده است. در حالی‌که معاون او، جولیانا چیرا، گفت: ما به دلیل ماهیت مبهم این مرحلۀ آخر از انتخابات عمومی، نمی‌توانیم نتایجی را که اعلام خواهد شد، بپذیریم. (بی‌بی‌سی 15/8/2022) چهار نفر از هفت عضو کمیسیون انتخابات از به رسمیت شناختن این نتایج خودداری کردند و این باعث ایجاد سوء ظن در مورد تقلب شد. تظاهراتی در اعتراض به نتایج وجود داشت. اودینگا گفت: برای جلوگیری از تردید، مجدداً تأکید می‌کنم که ما نتایج ریاست جمهوری را که دیروز توسط آقای چیبوکاتی اعلام شد، به طور کامل و بدون قید و شرط رد می‌کنیم. (آناضول 6/8/2022)، وی درخواست رسمی تجدید نظر را به دادگاه عالی سپرد. روزنامۀ امریکایی آسوشیتدپرس اعلام کرد که اودینگا صبح امروز (22 اوت 2022) اوراق اعتراض را به دادگاه عالی ارائه کرد که طبق قانون باید در جریان 14روز پاسخ داده شود. در صورتی‌که محکمه/دادگاه درخواست تجدیدنظر را تأیید نماید، انتخابات طبق قانون در جریان 60 روز دوباره برگزار می‌شود و این امر بعید به نظر نمی‌رسد تا این‌که مخالفان کاملاً مسکوت شوند؛ زیرا اختلاف بین دو طرف بسیار کم است و کمیسیون انتخابات نیز منقسم شده است تا اعمال خشونت‌آمیز و آشفتگی با پیامدهای شوم وجود نداشته باشد، مخالفان را امیدوار به پیروزی در دور دوم در صورت برگزاری آن می‌کند. یا موافقت بر یک ساختار مسالمت‌آمیز بین طرفین صورت خواهد گرفت؛ بدین گونه که سمت نخست وزیری بعد از استحداث دوبارۀ آن برای اودینگا داده شود.
طبق معمول، اپوزیسیون زمانی‌که در انتخابات شکست می‌خورند، ادعای تقلب می‌کنند، به ویژه در کینیا که این اپوزیسیون آمریکایی است و برندۀ انتخابات از مزدوران انگلیس است. در سرزمین‌های دیگر تحت کنترل مزدوران آمریکایی برعکس این اتفاق می‌افتد؛ چون هر تیمی به هر طریقی می‌خواهد برنده شود و در زمان حکمرانی از نفوذ خود استفاده کند. در انتخابات 2007 هر یک از طرفین مدعی پیروزی در انتخابات شدند، پیکار و جنجال بین دو طرف درگیری آغاز شد، خون‌ها جاری گردید و حدود 1200 نفر کشته شدند، صدها هزار نفر به دلیل حملات قبیله‌ای از خانه‌های خود آواره شدند. اما در این مورد، زیرکی انگلیسی در توقف مخالفان نقش داشت. بنابراین، با دادن پست نخست وزیری به اودینگا دام انداخت و کیباکی با تمام اختیارات در رأس دولت باقی ماند و موانعی در اختیارات نخست وزیر ایجاد کرد. اما کینیاتا که در انتخابات 2013 اعلام پیروزی کرد، پست نخست وزیری را لغو نمود تا به تنهایی قدرت را در دست بگیرد. در انتخابات 2017 مخالفان ادعای تقلب کردند و از دادگاه عالی خواستند که انتخابات را دوباره برگزار کند. انتخابات در اکتوبر 2017 دوباره برگزار شد و مخالفان آن را تحریم نمودند و کینیاتا و معاونش ویلیام روتو برنده اعلام شدند؛ با وجودی‌که باراک اوباما رئیس جمهور سابق آمریکا در این موضوع دخالت کرد؛ چون او اصالتی کینیایی دارد! او خواستار آرامش و پذیرش نتایج انتخابات شد، زیرا می‌دانست که اگر انتخابات برگزار شود، مزدوران انگلیس دوباره پیروز خواهند شد، زیرا آن‌ها هم‌چنان بر دولت کنترول دارند و به همین جهت می‌خواست بر حاکمان کینیا منت گذارد تا نفوذ او بر آن‌ها قوی‌تر شود و در نتیجه نفوذ آمریکا در کینیا را تقویت کند و فشارهایی را اعمال کند تا مزدوران آیندۀ آن‌ها بتوانند به حاکمیت دسترسی پیدا کنند. اما بریتانیا برای حفظ نفوذ تهدیدآمیز خود در کینیا هر بار از مزدوران خود طفره رفت و مزدور خود کینیاتا را فریب داد که گویی دوستدار مزدور آمریکایی اودینگا بود و باعث شد که مزدورش روتو برنده شود.
این پنجمین بار است که رایلا اودینگا نامزدی خود را برای انتخابات ریاست جمهوری اعلام می‌کند و در آن شرکت می‌نماید و شکست می‌خورد. او قبلاً چهار بار در سال‌های 1997، 2007، 2013 و 2017 نامزد شد، اما مزدوران انگلیسی که صحنۀ سیاسی کینیا را کنترول می‌کنند، مانع پیروزی وی شدند. او امیدوار بود جانشین اوهورو کینیاتا شود که دو دورۀ ریاست جمهوری او به پایان رسیده و طبق قانون اساسی نمی‌تواند برای دورۀ سوم نامزد شود. اودینگا و صالح کینیاتا پس از دست دادن با او در 9 مارچ 2018 بعد از ماه‌ها درگیری خونین بین حامیان شان بپا خاستند و پیروزی کینیاتا را به رسمیت نشناخته و خود را رئیس جمهور کینیا اعلام کردند و با این دست دادن پایان اختلافات بین خود و به رسمیت شناختن ریاست جمهوری کینیاتا را اعلام کردند. اودینگا از کینیاتا به دلیل "حس میهن‌پرستی او در آغاز گفتگو که منجر به دست دادن شد" تمجید کرد. برخی فکر می‌کردند که به توافقی رسیده‌اند که در آن شرط شده تا اودینگا جانشین کینیاتا شود یا اودینگا به مزدور بریتانیا تبدیل گردیده است؛ اما کینیاتا و مزدوران بریتانیا فریب این مصالحه را نخوردند، بلکه از آن به نفع خود استفاده کردند. کینیاتا در طول مبارزات انتخاباتی با نشان دادن این‌که از اودینگا حمایت می‌کند، یک بازی انجام داد و گفت: «روتو لیاقت ندارد و نباید بالاترین مقام کشور را بگیرد و سپردن چنین مقامی به وی مناسب نیست.» بعد از آن روتو سخنان وی را چنین رد نمود که: «کینیاتا می‌خواهد تا اودینگا را جانشین وی سازد؛ زیرا وی چنین عروسک بازی‌ها را دوست دارد.» (بی بی سی 16/8/2022)
مشخص است که حزب روتو در زمان توافق در سال 2012 با حزب کینیاتا ادغام شد. سپس حزب حاکم آن‌ها گسترش یافت. حزب (پیمان) یوبیل از ادغام 11 حزب در تاریخ 8/9/2016 برای شرکت در انتخابات 2017 تشکیل شد. کینیاتا ریاست آن را پس از آن که در سال 2013 به عنوان یک اتحاد سیاسی برای حمایت از کینیاتا در مبارزات انتخاباتی وی بود، بر عهده گرفت. روتو در هر دو دوره متحد و معاون بود و از حامیان دانیل آراپ موی مزدور قدیمی انگلیس و رئیس جمهور سابق بود، جوانان را برای حمایت از وی بسیج می‌کرد؛ بنابراین رضایت او را جلب کرد و شروع به ترفیع وی در مناصب دولتی کرد. او سمت‌های وزارتی را به عنوان وزیر داخله، وزیر زراعت و وزیر تحصیلات عالی داشته است. جنایتکاران بین المللی او را به همراه کینیاتا در سال‌های 2007 و 2008 به ارتکاب جرائم متهم کردند و محکمۀ تحت کنترول اروپا آن دو را تبرئه کرد. کینیاتا در سال 2014 و روتو در سال 2016 تبرئه شد تا هردو باهم در انتخابات سال 2017 حضور یابند و پیروزی کینیاتا به عنوان رئیس جمهور و روتو به عنوان معاون او اعلان گردد. به همین دلیل، روتو یکی از مزدوران با سابقۀ انگلیسی است و فکر نمی‌کند به این راحتی از او بی نیاز گردد و اودینگا مزدور آمریکا بر اساس توافقنامه جایگزین او شود، مگر این‌که فریبکاری سازماندهی شده توسط حیله‌گری انگلیسی‌ها باشد.
کینیاتا بین 26-29/7/2021 از بریتانیا دیدن کرد و با نخست وزیر جانسون دیدار نمود. هدف از این سفر را "تقویت مشارکت استراتژیک بین کینیا و بریتانیا" اعلام کرد و دو طرف قرارداد همکاری دفاعی جدیدی را به مدت پنج سال امضا کردند. وی اعلام کرد که هدف از این توافق "تقویت و استحکام همکاری بین دوکشور در مقابله با چالش‌های امنیتی مشترک در شرق آفریقا" است. (بی بی سی بریتانیا). وقتی کینیاتا به ملاقاتش رفت، بریتانیا مانند آمریکا عمل نکرد و موضوع اسناد پاندورا، مسائل حقوق بشر و فساد را مطرح نمود، او به دلیل وفاداری و تبعیت از او این کار را نکرد! با وجود فهم مبنی بر این که بریتانیا بر اساس توافقنامه بین دوکشور دو پایگاه نظامی در کینیا دارد که یکی از آن‌ها نزدیک به نایروبی، پایتخت کینیا است و ماموریت آن کمک به ثبات حکومت کینیا به نفع نفوذ بریتانیا و حرکت از آن به مناطق دیگر برای محافظت از این نفوذ می‌باشد و دیگری در شمال کینیا است که ماموریت آن آموزش نیروهای بریتانیایی است که برای جنگ در مناطق بیابانی و نیمه بیابانی آماده می‌شوند. نیروهای بریتانیایی را در ساحه‎ای معادل چهار برابر مساحتی‌که ارتش بریتانیا در کشورش استفاده می‌کند، با سلاح‌های زنده و مهمات که موقعیت واقعی جنگ را شبیه‌سازی می‌نماید، تمرین می‌دهد. گزارش‌های رسانه‌ای حاکی از آن است که نیروهای انگلیسی که در افغانستان می‌جنگیدند، در این پایگاه در کینیا آموزش دیده‌اند. به همین دلیل است که آمریکا به دلیل وجود این پایگاه های انگلیسی برای کینیا اهمیت دیگری قائل است، چنانکه در تلاش است آن را از آنجا تصفیه کند.
به نظر می‌رسد انگلیس در سفر کینیاتا از وی خواسته که برای ابراز دوستی با آن‌ها و تأکید مصالحه با اودینگا ترتیب سفر به آمریکا را بدهد تا آمریکا در آینده دست به اقدامات "برهم زننده" برای انتخابات آینده نزند. بنابراین، برنامه‌ریزی برای سفر به آمریکا بود و این اتفاق پس از حدود دو ماه از سفرش به بریتانیا صورت گرفت. بایدن، رئیس جمهور آمریکا در تاریخ 14/10/2021 از اوهورو کینیاتا رئیس جمهور کینیا پذیرایی کرد و او اولین رئیس جمهور آفریقایی است که مورد استقبال رئیس جمهور آمریکا قرار گرفت. جان ساکی، سخنگوی کاخ سفید گفت: دو رئیس جمهور در مورد "روابط دوجانبۀ مستحکم و هم‌چنین نیاز به شفافیت و پاسخگویی در سیستم‌های مالی داخلی و بین المللی" گفتگو خواهند کرد. نام کینیاتا در تحقیقات "مقاله‌های پاندورا" که توسط کنسرسیوم بین‌المللی روزنامه‌نگاران تحقیقی انجام شد، ذکر گردیده و در آن آمده که کینیاتا، که عزم خود را برای مبارزه با فساد نشان می‌دهد، مخفیانه با شش عضو خانواده‌اش شبکه‌ای متشکل از 11 شرکت فراساحلی را در اختیار دارد؛ شرکت‌هایی‌که یکی از آن‌ها دارای سهامی به ارزش سی میلیون دلار است. ساکی در پاسخ به این اطلاعات افزود: «رئیس جمهور همواره عدم تقارن (سوءاستفاده) در سیستم مالی بین المللی را محکوم کرده است. این بدان معنا نیست که ما با اشخاصی‌که با آنان اختلاف داریم، ملاقات نکینم؛ موضوعاتی وجود دارد که کار بالای آن‌ها همراه کینیا به مصحلت ماست و این هدف اصلی دیدار بین دو رئیس جمهور خواهد بود.» دو رئیس جمهور در مورد تلاش‌ها برای دفاع از دموکراسی، حقوق بشر، پیشبرد صلح و امنیت، تسریع رشد اقتصادی و تعامل با تغییرات اقلیمی گفتگو خواهند کرد. (فرانس پرس 14/10/2021). آمریکا سعی کرد با استفاده از اوراق فشار بر کینیاتا حمایت خود را از نامزد خود اودینگا اعلام کند و او این کار را کرد و به نظر می‌رسید که طرفدار اودینگا است، اما این حمایت جدی نبود، بلکه منافقانه بود تا رسوایی‌های او را پوشش دهد. آمریکا او را تحریک نمی‌کند و بدنام نمی‌سازد، زیرا نامزدی وی برای سومین ایالت دشوار بود و آمریکا مخالفت خود را با چنین چیزی نشان داد. بلینکن وزیر خارجۀ امریکا به تاریخ 17/11/2021 به دیدار کینیا اقدام کرد، ضمن سفر وی به افریقا که شامل نیجریه و سنگال بود که یک هفته به طول انجامید. وی در پایتخت نیجریه گفت: "دولت‌ها کمتر شفاف می‌شوند. این در سراسر آفریقا اتفاق می‌افتد. رهبران محدودیت‌های ایالت را نادیده می‌گیرند، انتخابات را تقلب می‌کنند یا به تعویق می‌اندازند، از نارضایتی‌های اجتماعی برای به دست آوردن و حفظ قدرت سوء استفاده می‌کنند، چهره‌های مخالف را دستگیر می‌نمایند، رسانه‌ها را سرکوب می‌نمایند و... به نهادهای امنیتی اجازه می‌دهند تا محدودیت‌های بیماری همه‌گیر (کرونا) را وحشیانه اعمال کنند". (شرق اوسط 21/11/2121)
به همین ترتیب، پایگاه‌های حزب کینیاتا برای جلب حمایت از روتو، با توافق داخلی در حزب بین مزدورانی‌که بازی را می‌دانستند و روتو را با وجود تظاهر به مخالفت با او انتخاب کردند، کار می‌کردند.
بسیاری از کشورهای آفریقایی تحت نفوذ اروپا از جمله کینیا و سنگال در تلاش برای تقویت چین در مقابل آمریکا هستند که در تلاش برای گسترش نفوذ خود در آن است. سنگال تحت نفوذ فرانسه روابط خود را با چین تقویت می‌کند. این مجمع بین 29 و 30/11/2021 میزبان مجمع همکاری چین و آفریقا در پایتخت خود داکار بود و ایساتا تال سال، وزیر امور خارجۀ سنگال گفت: «ما دیپلماسی مستقل داریم که هیچ‌کس را از آن مستثنی نمی‌کنیم.» در حالی‌که نفوذ آمریکا در آفریقا در مقابل نفوذ بریتانیا و فرانسه محدود باقی می‌ماند، برای تقویت آن با ابزارهای مختلف تلاش می‌کند و برای رقابت با نفوذ اقتصادی چین که بریتانیا و فرانسه برای حفاظت مزدوران‌شان در آفریقا با آن تقویت می‌شوند، تلاش به خرچ می‌دهد. اخیراً وانگ یی، مشاور دولتی و وزیر امور خارجۀ چین در تاریخ 6/1/ 2022 از کینیا بازدید کرد و با رئیس جمهور کینیاتا ملاقات کرد که گفت: «چین نه تنها دوست صمیمانه‌ای کینیا است، بلکه شریک توسعه دهنده برای همکاری‌های دوامدار است. دستاوردهای توسعه‌وی در کینیا بدون حمایت قوی چین به دست نمی‌آید. کینیا مایل است همکاری‌های سودمند دوجانبه با چین را برای دستیابی به توسعۀ مشترک تعمیق بخشد.» در همین حال وانگ یی وزیر خارجۀ چین گفت: چین علاقه‌مند است تا با کینیا جهت افزایش قابلیت‌های خودسازی، تسریع صنعتی شدن و ترویج همبستگی و هماهنگی با آن در امور بین‌المللی و چندجانبه کمک کند. وانگ یی "ابتکار توسعۀ صلح‌آمیز در شاخ آفریقا" را ارائه کرد. کینیاتا گفت: «این ابتکار با نیازهای فوری کشورهای شاخ آفریقا موافقت می‌کند و کینیا باید در این زمینه نقش ایفا نماید.» (شین هوا 6/1/2022) همه این‌ها باعث ناراحتی آمریکا می‌شود که در تلاش برای تضعیف نفوذ اروپا در آفریقا و هم‌چنین محدود کردن قدرت رو به رشد چین است.
نتیجه این است که نفوذ انگلیس در کینیا هم‌چنان قوی است و اکثر بازیگران سیاسی در میدان، مزدوران آن هستند و در صورت لزوم آن‌ها را متحد می‌کند؛ چنانکه در صورت لزوم آن‌ها را متفرق می‌سازد. اگر توافقی بین مزدوران او و مزدوران آمریکا باید وجود داشته باشد، سپس در حالی‌که کنترول را در دست دارد، قدرت را با آن‌ها تقسیم می‌کند، این کار را انجام می‌دهد و به مزدوران خود دستور می‌دهد که در این زمینه مصالحه کنند و توافقی منعقد نمایند. اگر موفق شود که مزدور خود، روتو را به قدرت برساند و بتواند مخالفان را ساکت سازد، به مزدور خود دستور نمی‌دهد که این کار را انجام دهد، زیرا آن‌ها در اختیار او هستند و مانند مزدوران امریکا صرف به دنبال اقتدار می‌باشند، نه چیز دیگری. این حالت مزدوران در هر کشوری است! آمریکا عرصه را ترک نمی‌کند و برای تقویت نفوذ خود در کینیا تلاش می‌نماید و خون‌ریزی، هرج ‌و مرج و ناآرامی در آن و سایر کشورهای آفریقایی برایش مهم نیست. با وسایل و اسالیب مختلف، فرق نمی‌کند، اقتصادی باشد یا سیاسی و یا در سطح امنیتی و نظامی. او برای کسب مزدورانی در این دو عرصه تحت عنوان سرمایه‌گذاری امنیتی، کمک به آموزش ارتش و نیروهای امنیتی کار می‌کند، سپس برای ساختن کودتا، همانطور که در مالی انجام داد، یا برانگیختن شورش‌ها، چنانکه در چاد انجام داد و شورش منجر به کشته شدن مزدور فرانسه، ادریس دبی شد، فعالیت می‌نماید.
این سرزمین‌ها و اکثراً سرزمین‌های اسلامی به همین قسم؛ عرصه‌ای برای درگیری بین المللی به ویژه آمریکا، انگلیس و فرانسه باقی می‌مانند. برای این سرزمین‌ها هیچ امیدی به رهایی از این درگیری استعماری نیست که آنان را عقب‌مانده ساخته در حالی‌که یکی از ثروتمندترین سرزمین‌های جهان است؛ مگر با بازگشت خلافت به منهج نبوت و رسول الله صلی الله علیه و سلم در مورد تأسیس و برپایی آن بشارت داده و فرمودند:
«ثم تکون خلافة علی منهاج النبوة» (به روایت احمد)
ترجمه: سپس خلافت بر منهج نبوت است.

مترجم: احمد صادق امین

ادامه مطلب...

اگر ما دولت‌های کفری را به حق دعوت نکنیم آنها ما را به باطل دعوت می‌کنند! Featured

ند پرایس سخنگوی وزارت خارجه امریکا در کنفرانس مطبوعاتی روز پنجشنبه گفت: «به صراحت اعلام کرده ایم که به دنبال به رسمیت شناختن طالبان نیستیم. ما در پی این هستیم که فقط با گام‌های عملی در برخی موارد با طالبان تعامل عملی داشته باشیم و امیدواریم این گام‌ها طالبان را به مسیر درست سوق دهد و بر این اساس به تعامل با آنها ادامه خواهیم داد».

دفتر مطبوعاتی حزب التحریر - ولایه افغانستان در این مورد چند نکته را بیان می‌دارد:

۱. امریکا از «مسیر درست» حرف می‌زند؛ چون هر دولت و نظام فکر می کند که او بر مسیر درست است و در راه مستقیم قدم می زند. دولت امریکا نیز به اساس عقیده سیکولار و منافع خود مسیر خویش را درست و مسیر دیگران را نادرست می داند. وقتی امریکا می گوید که امارت اسلامی را به «مسیر درست» سوق خواهد داد در حقیقت می خواهد که امارت اسلامی را به باطل یعنی به مسیر سیکولاریزم، نظم سیکولار جهانی و ارزش های لیبرال سوق دهد و از طرف دیگر آنرا همگام با منافع خود در منطقه بسازد.

۲. از سوی دیگر سخنگوی وزارت خارجه گفته است که امریکا برای تعامل با امارت اسلامی و سوق دادن آن به «مسیر درست» در پی این است که «گام‌های عملی» بردارد. هدف از گام‌های عملی همان استراتژی و پالیسی‌های است که دهه‌ها از طرف قدرت‌های غربی بخصوص امریکا بر علیه امت اسلامی اعمال شده است. سیاست تهدید و تطمیع برخی از گام‌های عملی است که امریکا می‌خواهد توسط آن امارت اسلامی را به مسیر ارزش‌های غربی و منافع استعماری خود سوق دهد. کمک‌های پولی و تعامل سیاسی به حیث تطمیع و فشارهای سیاسی، تحریم‌های اقتصادی، مسدود ساختن منابع ارزی، حملات درون، انفجارات استخباراتی را به حیث تهدید می‌توان نام برد. و همچنان خواست حکومت همه‌شمول، حقوق بشر، حقوق زن، مبارزه علیه «تروریزم»، عدم تبدیل شدن افغانستان به پناه‌گاه امن تروریستان و غیره مواردی اند که توسط آن امریکا می‌خواهد امارت اسلامی را به مسیری که خودش «درست» می‌خواند سوق دهد.

۳. هر دولت مبدئی و ایدیولوژیک از خود عقیده‌ی دارد که به اساس آن خوب و بد خود را تعریف نموده و منافع و ضررهای خود را می‌سنجد. امریکا که داعیه‌دار رهبری نظم لیبرال جهانی است از یکطرف فکر می کند که جهان در مسیر درستی سوق داده شده است و سیکولاریزم همان صراط مستقیم است. از سوی دیگر در سیاست خارجی خود وقتی از مسیر درست حرف می‌زند در حقیقت از منافع استعماری خویش سخن می‌گوید که دیگران را تابع آن می‌سازد. درحالی‌که مسیر درست همان راهی است که الله متعال آنرا توسط رسالت پیامبر خاتم مشخص نموده است. فقط اسلام همان راه درست (صراط المستقیم) است که توسط دولت اسلامی در دارالاسلام تطبیق و به طریقه دعوت و جهاد برای دارالکفر رسانده می‌شود.

پس اگر ما رسالت خویش را ادا نسازیم، خلافت راشده را بر منهج نبوت تاسیس نکنیم و با سیاست خارجی دولت خویش دیگران را به مسیر جنت و راه درست دعوت نکنیم، دیگران ما را به سوی جهنم دعوت خواهند کرد. چون وقتی حق میدان معرکه را ترک کند باطل فکر می‌کند که حق است و حتی بسیار با جرئت دیگران را به آن دعوت می‌کند.

دفتر مطبوعاتی حزب‌التحریر-ولایه افغانستان

ادامه مطلب...

اندوه حاکمان مسلمان مبنی بر مرگ ملکه انگلیس ناشی از وفاداری آن‌ها به استعمار غربی می‌باشد Featured

  • نشر شده در پاکستان

شهباز شریف نخست وزیر پاکستان، در تاریخ 8 سپتامبر 2022م در صفحه رسمی تویترش نوشت که: « از درگذشت والاحضرت ملکه الیزابت دوم عمیقاً اظهار  تأسف می‌کنم. پاکستان در رابطه به مرگ الیزابت با انگلستان و سایر کشورهای مشترک‌المنافع خود را شریک می‌پندارد." حاکمان سرزمین‌های اسلامی اعم از عرب و عجم از درگذشت ملکه انگلیسی ابراز تألم و تأسف کرده اند؛ تو گویی خلیفه عادلی از دنیا رفته که عدالت و رهبری دلسوزانه را برای بشریت به ارمغان آورده باشد. پیش از این‌که جمعی دیگر از مسلمانان خود را در این غم شریک بدانند، باید واقعیت اشراف انگلیسی از جمله رهبری آن – خاندان سلطنتی انگلیس به دقت مورد بررسی قرار گیرد.

این اشراف انگلیسی است که امور قدرت استعمارگر انگلیس را توسط شبکه‌ی پیچیده ای نفوذی/جاسوسی رهبری می‌کند. نفوذ اشراف انگلیس فراتر از اسناد و مدارک "وایت هال" است که توسط وکلای دفتر کابینه تهیه گردیده است، که نشان می‌دهد لوایح پارلمانی تابع قدرت ارشد خانوادۀ سلطنتی جهت موافقت یا مسدود کردند قوانین جدید است. اشراف انگلیسی نفوذ خویش را از طریق پلت‌فارم‌های چون؛ مجلس اعیان، مجلس عوام، دفتر کابینه، کلیسای انگلستان، شهر لندن، وایت‌هال، سرویس اطلاعات مخفی (M16)، سندهرست و آکس‌بریج بقا می‌بخشد.

اشراف انگلیس، یکی از معماران کمک‌کننده نظم اقتصادی استعماری امروزی است که بیشتری جهان را در بدهی‌های شدید فرو برده است که سرمایه‌گذاران غربی می‌توانند با استفاده از این وام‌ها سود زیادی بدست بیاورند. کاپیتان‌های این صنعت از منابع غنی و نیروی کار وافر در جهان اسلام، از جمله؛ منطقه خلیج و فراتر از آن بهره‌برداری نموده و از توسعه صنعتی آن حسادتأ جلوگیری می‌کنند. اطلاعات آن با بکارگیری اجیران سیاسی و نظامی در سازمان‌های چون آکس‌بریج و سندهرست در مناطق امت اسلامی دردسرها و مشکلاتی را به بار می‌آورد. در حقیقت، این اجیران کسانی اند که با الگوبرداری از لورنس عربی کار و فعالیت می‌کنند تا باشد که بومیان را در مکان‌های دوردست برای تاج‌گذاری به گونۀ بسیار ماهرانه آماده سازند.

با توجه به این، حاکمان پاکستان طوری صحبت می‌کنند که گویا در ویندزور زندگی می‌کنند، نه شبه قاره هند که صحنه‌ی از جنایات اشراف انگلیس در طول سه قرن بود. شبه قاره هند قبل از تهاجم انگلیس در زمان حاکمیت اسلام 23 در صد سهم اقتصاد جهان را داشت که نسبت به کل اروپا بیشتر بود. در سال 1700م در زمان اورنگ‌زیب عالم‌گیر این میزان به 27 در صد افزایش یافت. اما پس از اشغال هند توسط انگلیس به کم‌تر از 4 در صد به گونۀ کاهش یافت که صدها هزار نفر دچار قحطی شدید گردیدند. انگلیس به مدت 173 سال هست و بود این منطقه را غارت کرد که معادل 45 تریلیون دلار امروزی تخمین زده می‌شود!

حقیقتاً که مسلمانان باید اشراف انگلیس را آن گونه که هست بشناسند و مبتنی بر آن به مرگ ملکه پاسخ دهند. در هم‌چو یک زمانی که انگلیس به شدت رو به زوال است، جهان اسلام بایست با استفاده از چنین فرصت طلایی هرگونه زنجیر روابط با انگلیس از جمله؛  زنجیرهای اقتصادی، دام‌های نظامی و منافع مشترک را در هم بشکند و خود را از آن رهایی بخشد. مسلمانان اکنون باید با حاکمان شان آن گونه که از استعمار تعریف و تمجید می‌کنند و در خدمت آن قرار دارند،  تعامل کنند. مسلمانان باید که برای تأسیس دوبارۀ دین خود تلاش نمایند تا خلافت بر منهج نبوت را اقامه کنند تا باشد که جهان در نهایت از ظلم و استبداد استعمار آمریکایی و اروپایی رهایی یابد. در آن زمان جهان دیگر برای درگذشت جنایت‌کاران جنگی و مستبد سوگواری نخواهد کرد. الله سبحانه و تعالی می‌فرماید:

﴿فَمَا بَكَتْ عَلَيْهِمُ السَّمَاءُ وَالْأَرْضُ وَمَا كَانُوا مُنظَرِينَ﴾

 [دخان:٢٩]

ترجمه: نه آسمان بر آنان گریست و نه زمین، و نه به آن‌ها مهلتی داده شد!

دفتر مطبوعاتی حزب‌التحریر-ولایه پاکستان

مترجم: حذیفه مستمر

ادامه مطلب...

ذلت دنیا و آخرت؛ نتیجۀ اجتناب‌ناپذیر عادی‌سازی روابط با دولت یهود!

  • نشر شده در ترکیه

تصمیم تبادل سُفرا میان ترکیه و دولت غاصب یهود در سال گذشته به‌عنوان گامی برای عادی‌سازی روابط‌شان برداشته شد. طوری‌که چاووش‌اوغلو، وزیر خارجۀ ترکیه گفت: «تصمیم گرفتیم به تل آویو سفیر بفرستیم. درحقیقت، تعیین سُفرا در انتقال مستقیم پیام‌مان درخصوص فلسطین و قدس به اسرائیل نیز بسیار حائز اهمیت است.» او حتی بیان این مسئله را لازم دانست که عادی‌سازی روابط با دولت یهود به معنی دست کشیدن از قضیۀ فلسطین نیست!

وقتی به روابط ترکیه و دولت یهود از زمان تأسیس‌اش نگاه می‌کنیم، حوادثی را می‌بینیم که توصیف‌شان حتی در پست‌ترین کلمات موجود در فرهنگ‌های لغات نیز ناممکن است. تنها حوادث یک دهۀ گذشته برای بیان این ذلت و حقارت کفایت می‌کند؛ مثلاً امتیازاتی‌که رئیس جمهور اردوغان پس از صحبت‌های "یک دقیقه" خود اعطا کرد، کرسی پایین سفیر ترکیه، رفتار بی‌شرمانۀ ترکیه با اوباش‌های شهرک‌نشین یهودی، بستن مسجدالاقصی بر روی مسلمانان، اعلام قدس منحیث پایتخت دولت یهود، و محکومیت‌های ریاکارانه علیه این دولت. قرار بر این شد که در عوض دست کشیدن از قضیه ماوی مرمره، از ترکیه معذرت خواسته شود، خسارت‌های وارده بر خانواده‌های آسیب‌دیده جبران شود و محاصرۀ نوار غزه برداشته شود. هرچند گفته می‌شود اوباما، رئیس جمهور ایالات متحده وقت، نخست وزیر نتانیاهو را به معذرت‌خواهی شفاهی مجبور و این‌گونه قضیه را ماست‌مالی کرد؛ او گفت که دولت غاصب یهود در بدل خون شهیدانی‌که ریختانده، از جیب خودش به‌عنوان تحفه غرامت می‌پردازد، اما این پول‌ها نه از طریق دولت بلکه از طریق انجوها به خانواده‌های مستحق پرداخت خواهد شد. بدین‌گونه خون شهدای مرمره به قیمت چند دالری‌که این دولت غاصب منحیث پول امدادی می‌فرستد، به فروش رسید.

مقامات ترکیه به‌عوض این‌که درخصوص برداشتن محاصرۀ غزه و ویرانی نوار غزه در اثر بمباردمان صحبت کنند، دربارۀ منافع حاصل از عادی‌سازی روابط با دولت یهود سخن می‌گفتند. هم‌چنین روابطی در سطح سفیران در پاسخ به کشتار مسلمانان پس از اعلام امریکا مبنی بر انتقال سفارت‌اش به قدس منحیث پایتخت دولت یهود در سال ۲۰۱۸ م به حالت تعلیق درآمده بود، اکنون دوباره به حالت اول برگشته و ترکیه تصمیم دارد به تل آویو سفیر بفرستد. چگونه یک‌بار دیگر روابط خود را به حالت عادی برمی‌گردانند، حال‌آن‌که دولت یهود هنوز یک قدم هم از موضع خود عقب‌نشینی نکرده‌است؟! برعکس، به رذالت و تکبرش می‌افزاید! ترکیه‌ای که از فروپاشی سیاسی، رکود اقتصادی ضعف دیپلوماتیک و نبود روحیه رنج می‌برد، یک‌بار دیگر تحقیر و رسوا شده‌، چون امیدوار است از دولت یهود کمک بگیرد؛ حال‌آن‌که چهره و آبرویش را در نزد مسلمانان ضربه زده‌است.

حتی اگر یک تار موی مردم فلسطین هم از سرشان کم نمی‌شد، دولت یهود به محرمات‌مان دست نمی‌زد و این سرزمین را به باشکوه‌ترین منطقۀ جهان تبدیل می‌کرد، بازهم عادی‌سازی روابط به همراهش قابل‌قبول نبود. ارتش مسلمانان باید تا حدی درمقابلش بجنگند که از نقشۀ روزگار حذف شود. اصلاً باید به تمام روابط با این دولت غرب‌ساخته که هم‌چون خنجری در قلب‌های مسلمانان است پایان داده شود و برای براندازی‌اش هرچه سریع‌تر ارتش‌ها/اردوها به راه بیفتند. شاید امروزه امتیازاتی تحت نام عادی‌سازی برای حکام ترکیه مشروعیت بخشد، ولی این گام‌ها هیچ مشروعیتی به دولت غاصب یهود نخواهد داد. تصامیم و اقدامات این حکام هیچ تغییری در این واقعیت نمی‌آورد و آنان تنها حقارت و ناکامی دنیا و عذاب آخرت را نصیب می‌شوند!

﴿قُلْ هَلْ نُنَبِّئُكُمْ بِالْأَخْسَرِينَ أَعْمَالًا (103) الَّذِينَ ضَلَّ سَعْيُهُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَهُمْ يَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ يُحْسِنُونَ صُنْعاً﴾ [کهف: ۱۰۳ – ۱۰۴]

ترجمه: بگو: آیا به شما خبر دهیم که زیان‌کارترین (مردم) در کارها، چه کسانی هستند؟ آن‌ها که تلاش‌های‌شان در زندگی دنیا گم (و نابود) شده‌است؛ با این حال می‌پندارند کار نیک انجام می‌دهند!

دفتر مطبوعاتی حزب‌التحریر-ولایه ترکیه

مترجم: محمد حارث پویا

ادامه مطلب...

قَدْ بَدَتِ الْبَغْضَاءُ مِنْ أَفْوَاهِهِمْ وَمَا تُخْفِي صُدُورُهُمْ أَكْبَرُ؛ به تحقیق دشمنی در زبان آن‌ها آشکار است و بدون ‌شک آن‌چه که در دل دارند، بزرگ‌تر از آن است!

  • نشر شده در سوریه

مولود چاووش اوغلو، وزیر امور خارجه ترکیه روز پنج‌شنبه در حاشیه نشست "جنبش غیر متعهدها" که در ماه اکتوبر در بلگراد، پایتخت صربستان برگزار شده بود، افشا کرد که در گفتگوی کوتاهی‌که با فیصل مقداد، وزیر امور خارجه دولت سوریه داشت، گفته است که «ما باید به نحوی به آشتی میان دولت سوریه و مخالفین دست پیدا کنیم؛ در غیر آن صلح پایداری وجود نخواهد داشت.» چاووش اغلو در پاسخ به این سوال که آیا میان ترکیه و دولت سوریه در سطوح سیاسی و دیپلوماتیک ارتباطات و جود دارد یا خیر؟ تأکید کرد که در حال حاضر روابط بین دو جناح  محدود به سرویس‌های استخباراتی است.

ای مسلمانان سرزمین مبارک شام!

بیانیه‌های "چاووش اغلو"، وزیر خارجه ترکیه نقش کارکردی دولت ترکیه در خدمت به آمریکا و حفظ  مشتری‌اش " اسد" را نشان می‌دهد و اصرار برای دفن یکی از بزرگترین انقلاب‌های تاریخ آن‌ها را تأیید می‌کند.

تمام دنبال کننده‌گان رویدادها به خوبی می‌دانند که دولت ترکیه از ابتدا در جستجوی آن بوده که در اجرای راه‌حل‌های مخرب به اصطلاح راه‌حل‌های سیاسی آمریکایی، با مصادره تصمیمات رهبران، سلب اراده آن‌ها، باز گرداندن آن‌ها به غلامی و می‌خواهند بعد از این‌که توسط رژیم اسد به بعضی از مناطق دست پیدا کرده اند، تمام مناطق شام را تحت کنترول ظالمانه آن در آورد. آن‌ها در خدمت منافع خودشان و باداران‌شان هستند و فهرست جرایم علیه انقلاب ادامه دارد...

هرکسی‌که با وزیر خارجه دولت جنایت‌کار سوریه و استخبارات سوریه دیدار کند و یا تماس تلفونی یا جلسه‌ای را با این جنایت کار "شام" ترتیب دهد، شکی نیست که او یک توطئه‌گر علیه انقلاب شام است، مهم نیست که او دیگر چی ادعایی دارد. پس حد اقل باید ارتباط با او قطع شود!

ای مسلمانان سرزمین شام – اقامت‌گاه اسلام!

ظهور تظاهرات در مناطقِ به اصطلاح آزاد شده علیه توطئه دولت ترکیه و دعوت آن به آشتی با رژیم جنایتکار، مؤید آن است که انقلاب هم‌چنان در سینه‌های جوانانش شعله‌ور بوده، هنوزهم خواهان سرنگونی این رژیم جنایتکار هستند و مرگ با افتخار را نسبت به حتی فکر کردن در باره صلح شرم‌آور با وی ترجیح می‌دهند. هم‌چنان تأثیر قوی افکار عمومی مردم هنگامی‌که صدای خود را بلند می‌کند، حرف خود را می‌زند و توطئه گران را مجبور می‌کند تا مانند آفتاب‌پرست رنگ خود را تغییر داده و روش‌های جدیدی را اتخاذ کنند که با این کار شرم تجارت قربانی‌ها و خون مردم انقلاب را در خدمت دشمنان آن‌ها پنهان نمی‌توانند.

این امر بعد از افشا شدن حقایق برای تعداد محدودی‌که تا حال چشمان شان بسته بود، مستلزم آن است تا همگی از رویدادها و وقایع آگاه بوده و مسئولیت‌پذیر باشند و باید با تمام دشمنان ما که توسط دولت ترکیه رهبری می‌شدند و انتظار بدبختی ما را داشتند، روابط قطع گردیده و به ریسمان الله سبحانه و تعالی چنگ زده و در عقب یک رهبری سیاسی آگاه و مخلص که حامل برنامه آزادی امت باشد، این راه را ادامه دهند؛ رهبری‌که رژیم را سرنگون کرده مردم را از شر آن نجات دهد و حاکمیت اسلام را توسط خلافت راشده بر منهج نبوت تأسیس کند؛ حتی اگر دشمنان الله از آن کراهیت داشته باشند! الله سبحانه و تعالی می‌فرماید:

﴿وَيَقُولُونَ مَتَى هُوَ قُلْ عَسَى أَنْ يَكُونَ قَرِيباً﴾ [اسرا‌ء- 51]

ترجمه: و آن ها سوال می‌کنند که چی وقت "این اتفاق خواهد افتاد؟" بگو شاید نزدیک باشد!

احمد عبدالوهاب

رئیس دفتر مطبوعاتی حزب التحریر-ولایه سوریه

 مترجم عبدالرحمن قاطع

 

ادامه مطلب...
Subscribe to this RSS feed

سرزمین های اسلامی

سرزمین های اسلامی

کشورهای غربی

سائر لینک ها

بخش های از صفحه