پنجشنبه, ۰۵ ربیع الاول ۱۴۴۷هـ| ۲۰۲۵/۰۸/۲۸م
ساعت: مدینه منوره
Menu
القائمة الرئيسية
القائمة الرئيسية

روسیه از امریکا می‌خواهد تا برای آتش‌بس در لیبیا مداخله نماید

(ترجمه)

آژانس خبری اطلاعات روسیه به نقل از سرگئی لاوروف وزیر امور خارجه روسیه ، در ۱۷ جون ۲۰۲۰م خبرداد که مسکو ازکارکردهای واشنگتن برای دستیابی به آتش‌بس در لیبیا استقبال می‌کند.

روسیه در مورد موضوع لیبیا به ضعف خود پی برده است و به همین دلیل نقش امریکا را در حل بحران لیبیا به رسمیت شناخته و تاثیرگزاری آن را مهم می‌داند.

امریکا تاکنون حمایت و پشتیبانی خود را از دولت "الوفاق" اعلام نکرده است و ادعا دارد که با حملات نیروهای تندرو جنرال حفتر مخالف است، اما براساس شواهد، حکومت امریکا با نیروهای جنرال حفتر در ارتباط بوده و به بهانه مبارزه با تروریزم و دسترسی به نفت لیبیا ازاین گروه حمایت می‌نماید. سال گذشته رئیس جمهور امریکا در گفتگو با جنرال حفتر به این موضوع اشاره نموده بود.

امریکا از طریق مصر، عربستان سعودی و هم‌چنان از طریق روسیه پشتیبانی خود را از اعلان آتش‌بس در لیبیا ابراز نموده است.

مقامات امریکایی توسط تماس های تلفنی با حفتر و دیداری‌که با وی در مسکو داشتند، وی را مجبور به درخواست کمک از امریکا نموده اند.

با برقراری ارتباط گسترده بین امریکا و جنرال حفتر اکنون روسیه خود را درمعرض دردسر دیده و نسبت به موضوع لیبیا خود را ضعیف حس می‌کند و به همین سبب روسیه از آمریكا می‌خواهد كه در این موضوع مداخله كند. این بدان معناست كه روسیه به تنهایی خود نمی‌تواند مسائل لیبیا را حل و فصل نماید و احساس می‌كند كه آمریكا قادر به چنین کاری است که این امر بدون شک نفوذ بین المللی روسیه را در سطح جهان کاهش می‌دهد.

مترجم: عبدالله حماس

 

ادامه مطلب...

غربی‌ها بت‌های شان را می‌شکنند؛ اما مسلمانان چی وقت پند می‌گیرند؟

خبر

وب سایت القدس العربی به تاریخ 13جون2020 خبری را تحت عنوان سلیمان القانونی پخش نمود: "آن کدام حاکم عثمانی است که اسم‌اش را از یکی از خیابان ‌های شهر ریاض حذف نموده‌اند؟". (منبع: بی بی سی عربی)

تبصره

در این وب سایت دلیلی‌که مسئولین نظام آل‌سعود را وادار به این عمل کرده ذکر نشده است، اما دانستن این دلیل نیاز به تفکر زیاد ندارد. دیگر وسعت نفرت رژیم آل‌سعود و همه حاکمان مسلمان‌ها نسبت به خلافت عثمانی و خواسته‌های آن‌ها برای از بین بردن تاریخ روشن اسلامی و دوران طلایی آن، از کسی پوشیده نیست. کیست که سلطان سلیمان قانونی مجاهد را نشناسد؟

غرب کافر و استعمارگر از زمان سقوط خلافت برای گسترش ایدیولوژی و فرهنگ کفر که در تضاد با ایدیولوژی و فرهنگ اسلام قرار دارد، سعی و تلاش نموده است. بدین ترتیب، آن‌ها طی چند دهه تلاش کردند تا ذهن فرزندان امت را با عقاید و مفاهیم سرمایه‌داری و سکولاریستی که دین را از زندگی به طور عموم و از سیاست و نظام حکومتی در اسلام به طور خصوص جدا می‌کند، آلوده سازند. غرب کافر موفق شد که بسیاری از مسلمانان به رهبران نظامی خود به عنوان قهرمانان و الگوهایی‌که باید از آنان پیروی گردد، نگاه نکنند، جنگ‌های استعماری آن‌ها علیه خلافت در منهج تعلیمی تدریس شود و در عقل و ذهن فرزندان امت ریشه داشته باشد که سرزمین‌های عربی تحت اشغال دولت عثمانی بوده است!

آن‌چه که شهر ریاض در مورد حذف نام خلیفه عثمانی «سلیمان قانونی» انجام داد، هم‌راه با اعتراضات گسترده در آمریکا به دلیل کشته شدن جورج فلوید به دست برخی از پلیس‌های آمریکایی صورت گرفت. معترضین در بسیاری از شهرهای امریکا به شکستن مجسمه‌ی کریستوفر کلمب بر علاوۀ مجسمه‌های دیگر از جنرال‌های مثل چرچیل که در جنگ‌های داخلی جنگید تا سیاهان را مانند برده نگه دارد، اقدام کردند.

بی بی سی العربیه نقل می‌کند که: "معترضان در ایالات متحده در جریان فشارهای زیاد بر مقامات برای حذف مجسمه‌های مربوط به دوران برده‌داری و استعمار، مجسمه‌ای کریستوفر کولمب نماد کشف و سفر را برعلاوۀ نمادهای کنفدراسیون شکستند".

درحالی‌که نمادهای سکولاریستی در حال سقوط‌اند، معلوم می‌شود که حکومت‌ها در غرب و در سرزمین‌های مسلمانان در حال نابودی‌اند و این نشان می‌دهد که پایان ایدیولوژی سرمایه‌داری نزدیک بوده و تغییر آمدنی است و دولت‌ها در سرزمین‌های مسلمانان نگران این تغییر هستند. شاید تغییر قابل ذکری در آمریکا رخ ندهد، اما مطمئناً فرصتی برای کار جهت تغییر در سرزمین‌های مسلمانان می‌باشد که به حد بالایی از تحقیر و ذلت رسیده‌اند. آیا پند می‌گیرند آن مسلمانانی‌که به غرب کافر چشم دوخته‌اند که ایدیولوژی و عقاید خود را بیان کرده است؟ تغییر بعدی باید مبتنی بر منهج  خلیفه، سلیمان قانونی و خلافت وی باشد که چهل‌و‌هشت سال به طول انجامید و دولت خلافت در دوران وی در بسیاری از کشورها در سه قارۀ جهان توسط فتوحات اسلامی ارتش‌های دولت خلافت گسترش یافت. پس اسلام هم‌راه خلافت راشده با عدالت، امنیت و امان خود تنها راه‌حل برای تمام جهان است.

نویسنده: ام عاصم الطویل – سرزمین مبارک فلسطین

مترجم: احمد صادق "امین"

 

 

ادامه مطلب...

سیسی به امر بادارش امریکا، می‌خواهد حفتر را از چنگال نوکران انگلیس نجات دهد!

خبر

پس از دستیابی به دولت شناخته شده بین المللی، مصر ابتکار عمل را برای حل بحران لیبی آغاز کرده است که در تقابل این کشور با نیروهای نظامی جنرال خلیفه حفتر پیروزی‌های مهمی به دست آمد. ابتکار عمل با عنوان "اعلامیه قاهره" شامل یک پیشنهاد آتش‌بس است که از دوشنبه ۸ جنوری آغاز می‌شود... این ابتکار عمل براساس نتایج اجلاس برلین، که در ژانویه گذشته برگزار شد، انجام شد و با دعوت طرفین درگیر به پیروی از تحریم تسلیحاتی به لیبی و کار برای دستیابی به یک توافق سیاسی پایان یافت. این شامل پنج مقام نظامی از هر یک از طرفین درگیری است. ( منبع: بی بی سی، 8 جون 2020م)

تبصره

سیسی نقش خود را برای خدمت به آمریکا با ارائه پیشنهادات و راه‌حل‌هایی به طور کامل به نفع خود انجام می‌دهد. این اعمال را برای دستیابی به یک راه‌حل سیاسی در لیبی و به خاطر نجات شریک‌اش حفتر، که مزدوری امریکا است، پس از این پیروزی، هم‌پیمان  دولت سراج مزدور انگلیس بود... آمریکا از سیسی می‌خواهد که این کارها را به منظور این اهداف انجام دهد:

1- بلندبردن نام‌اش به عنوان رهبر مهم عرب در منطقه، مشابه جمال عبدالناصر؛

2- نجات دادن حفتر از شکست‌های پی‌درپی و سقوط شهرها و مناطق تحت کنترول‌اش به صدها کیلومتر.

معلوم شده است كه حاكم مصر امید آمریكا برای منطقه است و سیاست آمریکا را اتخاذ می‌كند؛ زیرا دولت مصر توانایی بیرون شدن از خطوط كشیده شده  توسط امریکا را ندارد. بنابراین ما از اعمال این حکام متعجب نیستیم كه به نفع غرب کافر است. پس سیسی و امثالش از حاكمان مسلمان، مزدورانی هستند که هیچ احساسی ندارند؛ زیرا آن‌ها حقارت و رسوایی را بوجود آوردند و ما از این‌كه چگونه عقل‌های‌شان را و سرزمین‌های خود را تسلیم كردند، متعجب نیستیم و پس آن‌ها بدون اراده و بدون عزت شدند.

پس حیاء از آن‌ها دور می‌شود، به اقتباس این گفته: «إِذَا لَمْ تَسْتَحْيِ فَاصْنَعْ مَا شِئْتَ» یعنی اگر تو حیاء نداشتي هركارى را كه بخواهى انجام می‌دهی. سیسی به دلیل عدم حیاء در وى آن‌چه را که آمریکا از او بخواهد انجام می‌دهد. او از نیاکان‌اش که در مزدوری اسم‌شان با خیانت یاد می‌شود، پند نمی‌گیرد، که امت آن‌ها را می‌شناخت؛ چنان‌چه حالا خودش را می‌شناسد.

فرزندان مخلص امت از مزدوری سیسی برای آمریکا آگاه هستند. ما از مردم ما در لیبی می‌خواهیم تا نوکران فرومایه خائن را اعم از نوکران انگلیسی مانند "سراج" و یا نوکران آمریکایی مانند "حفتر" را به دور اندازند و از حزب التحریر حمایت کنند، که وعده داده است که هر مزدور و خائن را برای این امت شریف آشکار نماید. به زودی دولتی‌که در آن شوکت و عزت مسلمانان است، برای جدا کردن تمام کسانی‌که با امت اسلامی فریب و نیرنگ انجام‌می‌دهند و کسی‌که به غیر ما انزل الله حکم می‌نماید بر پا می‌شود و آن به زودی می‌آید که آمدن آن دولت وعده الله سبحانه وتعالی و بشارت پیامبر صلی الله علیه وسلم است. بلی خلافت راشده بر منهج نبوت که ریشه این حکام مزدور را از بیخ و بن می‌خشکاند و این از خواست الله سبحانه وتعالی دور نیست.

نویسنده: استاد محمد طاها الزیلعی

برای رادیوی دفتر مرکزی مطبوعاتی حزب التحریر

مترجم: احمد صابر "خالد"

ادامه مطلب...

جهان آزاد و بی‌بند؛ جایی‌که نژادپرستی را می‌پروراند و نظم می‌دهد!

خبر

یوم یک‌شنبه، شعلۀ خشم اعتراضات گسترده به‌خاطر مرگ جورج فلوید به پنجمین شب متوالی‌اش رسید و همۀ نقاط امریکا را از فیلادلفیا تا لوس آنجلس فراگرفت، طوری‌که موترها/ماشین‌های پولیس به آتش کشیده شد و ارقام مجروحین افزایش یافت.

این اعتراضات که در شهر مینیاپولیس درپی قتل فلوید به روز دوشنبه توسط یک افسر پولیس به راه افتاد، اکنون به یک عارضۀ ملی تبدیل شده‌است؛ طوری‌که حالا معترضان از سال‌ها وحشی‌گری پولیس در برابر افریقایی – امریکایی‌ها انتقاد و آن را محکوم می‌کنند. (منبع: اندیپندنت، ۳۱ می/مه ۲۰۲۰ م)

تبصره

در حالی‌که جهان با وحشت و انزجار از قتل یک شهروند افریقایی –  امریکایی دیگر، جورج فلوید، به عقب می‌رود، سوالی‌که پیش می‌آید این است که ازین پس روابط نژادپرستانه به کجا خواهد کشید؟

درحالی‌که سوءاستفاده کاملاً غیرمجاز از سوی مقامات ایالتی و فدرال ایالات متحده، حکایتی است که ریشه در یک تاریخ غم انگیز و دردناک دارد، برخی معتقد اند که قدرت رسانه‌های اجتماعی یک درخشش امیدبخش را فراهم می‌کند و شفافیت بیش‌تر و اشتغال عمومی باعث می‌شود تا عدالت اجرا شود. علاوه بر این، ایدۀ جایگزینی متخصصان سفیدپوش نظام قضایی درعوض ادارات پولیس آبی‌پوش، نزد بعضی‌ها احتمال عدم برقراری عدالت را کاهش می‌دهد، چون این‌گونه تحقیقات در مورد آخرین قتل‌های مربوط به احمد آربری و جورج فلوید می‌تواند به درستی رسیدگی شود.

ولی این پنج شب اخیر داستان دیگری را روایت می کند. ما شاهد گسترش اعتراضات از مینیاپولیس به بیش از سی شهر در سراسر امریکا بودیم که آن‌جا را به یک منطقه جنگی شبیه می‌کرد. درحالی‌که مردم باری دیگر به رسم اعتراض در برابر وحشی‌گری نهادینه در پولیس به خیابان‌ها آمده‌اند، اما باز هم پولیس خشونت‌اش را تشدید کرده و آن‌ها را با نیروی بسیار و غیرضروری پاسخ داده‌است، تا یک‌بار دیگر آن‌چه را افریقایی -–امریکایی‌ها بدان محکوم استند تأیید کند.

تیم والز، فرمان‌دار مینه‌سوتا، در متحد کردن ایالت‌اش و همدلی با معترضان ناکام بوده‌است. از طرف دیگر، رئیس جمهور ترامپ با آدم‌کش خواندن متعرضان و حتی تکرار سخن مشهور والتر هیدلی، رئیس پولیس نژادپرست میامی در سال ۱۹۶۰ م، که گفت، "وقتی غارت‌گری شروع شود، شلیک نیز شروع می‌شود،" به شدت این درگیری‌ها افزوده‌است.

اگرچه عام مردم از سیاست‌مداران می‌خواهند که کاری فراتر از لفاظی و تملق در خصوص موضوع نژاد در امریکا انجام دهند، ولی رنگین‌پوستان به خوبی می‌دانند که این مفکورۀ فاسد در ذات و طبیعت این جامعه نهادینه شده‌است. داکتر کورنل وست در مصاحبه‌اش با اندرسون کوپر در شبکۀ سی ان ان با اشاره به این موضوع گفت: «ما سیاه‌پوستانی را در مقامات بلند داشتیم» و به این موضوع پرداخت که چگونه نماینده‌گان جوامعی‌که در اقلیت قرار دارند، به نظام فاسدی‌که به ناچار بخشی از آن شده‌اند، احترام می‌گذارند. بخشی از انتقادات فعلی در خصوص ساختارهای ایالتی با انتظارات نادرست کسانی امثال كیت الیسون، دادستان کل، همراه است، اگرچه کاملاً واضح است که هرگونه تغییر نظام‌مند بعید به‌نظر می‌رسد.

این امر به این دلیل است که نهادهای رسمی و غیر رسمی که جامعۀ امریکا را ساخته‌اند و اکنون آن را تنظیم می‌کنند، تغییر یک‌شبۀ نظرات و افکار نژادپرستانۀ اکثریت عظیم امریکایی‌ها را غیرممکن کرده‌اند.

در نهایت، این نظام مبتنی بر سرمایه‌داری است كه نابرابری‌ها را در سطح وسیعی تشدید بخشیده و کرامت حیات بشر را با بی‌تفاوتی در برابر استثمار و قحطی فطری كشورهای توسعه‌یافتۀ غربی تشدید كرده‌است. تبعیض گسترده علیه افریقایی – امریکایی‌ها در مسکن و اشتغال، همانند افسانۀ شایسته‌سالاری، ۴۰ میلیون (۱۳٪ جمعیت) را در فقر ویران‌کننده‌ای قرار داده‌است.

تمرکز اسلام در توزیع ثروت جای تجمع و حفظ دارایی‌ها را از طریق هر نوع امتیازگیری یا سوء مدیریت دولت گرفته‌است. نظام اقتصادی اسلامی، که بر پایۀ قرآن و سنت بنا شده‌است، یک دستگاه حقوقی پاسخ‌گو و شفافی را ایجاد می‌کند که به نیازهای شهروندان بر مبنای احتیاجات و مسئولیت‌های‌شان پاسخ می‌دهد.

﴿وَ لا تُؤْتُوا السُّفَهاءَ أَمْوالَکُمُ الَّتی‏ جَعَلَ اللَّهُ لَکُمْ قِیاماً وَ ارْزُقُوهُمْ فیها وَ اکْسُوهُمْ﴾ [نساء: ۵]

ترجمه: و اموال خود را که الله (سبحانه وتعالی) وسیلۀ قوام زندگی‌تان قرار داده‌است، به دست سفیهان نسپارید و از آن، به آن‌ها روزی دهید و لباس بر آنان بپوشانید.

بنابراین، اسلام بین همه اقوام، مذاهب و نژادها عدالت برقرار می‌کند. این به عنوان یک مفهوم اسلامی به طور جهانی پذیرفته شده‌است که در اسلام پیوند بین شهروندان یک دولت بر اساس مفهوم برادری استوار است و به هیچ وجه به اساس قبیله‌گرایی، ملی‌گرایی یا نژادگرایی نمی‌باشد. این اصول تفرقه‌انداز است و منجر به صحنه‌های غم‌انگیزی می‌شود که نه تنها در هفتۀ گذشته، بلکه قرن‌ها در امریکا شاهد آن بوده‌ایم. اسلام نسبت به شهروندان دید انسانی را دارد، بنابرین به همه افراد حق خوراک، پوشاک، و مسکن را می‌دهد و از این لحاظ همه را برابر می‌پندارد و از همه مهم‌تر این‌که برای حرمت زندگی انسان احترام قائل است.

﴿وَمَنْ أَحْیاهَا فَكَأَنَّمَا أَحْیا النَّاسَ جَمِیعًا﴾ [مائده: ۳۲]

ترجمه: و هرکس انسان را از مرگ رهایی بخشد، چنان است که گویی همۀ مردم را زنده کرده‌است.

این همان چیزی‌یست که اسلام به ما می‌آموزد.

امید است که الله سبحانه وتعالی ما را از تاریکی نظام‌های ناقص (بشری) به سوی روشنی نظام الهی‌اش سوق دهد، باشد که پایان ظلم و ستمی را که این قوانین بر بشریت مرتکب شده‌اند مشاهده کنیم. آمین

نویسنده: ملیحه حسن

برای دفتر مطبوعاتی مرکزی حزب‌التحریر

مترجم: امیر حسام

ادامه مطلب...

حقانیت اسلام در برابر هر حادثه روشن‌تر می‌شود

خبر

مجله امریکایی نیوزویک: «پیامبر اسلام اولین کسی بود که با نژادپرستی و برده‌داری مبارزه نمود.» (منبع: شبکه الجزیره ۱۳/۶/۲۰۲۰ )

تبصره

آکادمی کاتولیک آمریکایی مقاله‌ای را در مجله "نیوزویک" منتشر نموده که در آن شگفتی‌اش از شخصیت و انسان دوستی محمد مصطفی (صلی الله علیه وسلم) را اظهار نموده است و هم‌چنان تعالیم او را در عرصه مقابله با بیماری‌های واگیردار یادآور گردیده است.

دکتر کریج کونسیدین نویسنده و محققی که در عرصه روابط بین ادیان تخصص دارد می‌گوید: پیامبر اسلام اولین کسی بود که در تاریخ بشریت با نژادپرستی و برده‌داری مبارزه نمود.

نویسنده کتاب "انسانیت محمد ... دیدگاه مسیحیت" می‌افزاید که: وی از شخصیت و سخنان پیامبر اکرم  صلی الله علیه و آله وسلم متاثر می‌باشد و غالباً در مقالاخود از احادیث پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم استناد می‌کند و در بسیاری از مواقع که او در معرض بحران قرار می‌گیرد و هیچ راه حلی پیدا نمی‌کند، بسیاری از متفکران غربی را می‌بیند که با شگفتی زیادی در می یابند که چنین راه‌حل‌هایی بیش از 14 قرن قبل در دین مبین اسلام وجود داشته است.

اما تا زمانی‌که قدرتی در قالب یک دولت وجود نداشته باشد تا اندیشه‌های اسلام را به سوی غرب حمل نماید و قدرت سیاسی و وزن بین المللی خود را به کار گیرد تا غرب را به کنار گذاشتن ناهنجاری های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی مانند سیاست غارت ثروت مردم، سود و نژادپرستی وادار نماید، این امر تنها در چارچوب تحسین و قدردانی باقی خواهد ماند. تمام این موارد از این ناحیه است که دین مبین اسلام کاملاً آن‌ها را رد می‌کند. در آن هنگام است که  اندیشه و احکام اسلام نه تنها در ذهن برخی از متفکران بلکه در میان سیاستمداران غربی و تمام مردم نیز دارای قدرت و وزن خواهد گردید.

هر زمانی‌که مردم با آتش سودی‌که توسط بانک‌های غربی مدیریت می‌شود سوخته اند، معترضین در آن کشورها خواستار تصویب احکام اسلام  که ربا را حرام می‌سازد شده اند.

به همین اساس در غرب قدرت‌های داخلیی به وجود آمدند که خواستار تحکیم اسلام می‌باشند و سیاست خارجی دولت خلافت زمینه آن را فراهم می‌سازد.

ادامه مطلب...
  • نشر شده در فقهی

حمد و ستایش الله سبحانه و تعالی را و درود و سلام بر رسول الله صلی الله علیه وسلم، بر اولاد و اصحاب آن حضرت و کسی‌که او را پیروی می‌کند؛ اما بعد:

به پاسخ تمام کسانی‌که سوالاتی برایم ارسال کردند و سوال نمودند که حکم فاصله گرفتن از دیگر نمازگزاران در نمازهای جماعت و جمعه چیست؟ این سوال‌کنندگان می‌گویند که حکام در بعضی از سرزمین‌های اسلامی مساجد را بسته و هرگاه مساجد را باز می‌کنند، نمازگزاران را مجبور می‌سازند که در صف‌های‌شان دو متر فاصله بگیرند، این حکام استدلال می‌کنند که اشخاص مصاب به این مرض معذور گفته شده، مثلی‌که برای مریض جائز است که نماز را نشسته بخواند؛ یعنی بنا به ادعای این حکام فاصله بین نمازگزاران نیز به حالت مریضی قیاس شده و حتی اگر شخص مریض نبود و احتمال مریضی را داشت باز هم فاصله بگیرند؟ این اشخاص از من سوال کردند که آیا برای حکام جائز است تا نمازگزاران را به فاصلۀ این‌چنینی مجبور سازند؟ آیا این فاصله بین صف‌ها بدعتی است که حکام گناه‌اش را می‌کشند؟ سوال‌کنندگان بر دانستن جواب این سوالات‌شان اصرار دارند.

پاسخ بر سوالات این اشخاص را به توفیق الله سبحانه و تعالی چنین می‌دهم:

در گذشته در طی چندین پاسخ از حکم بدعت معلومات داده بودیم که اگر اشخاص سوال‌کننده آن پاسخ‌ به پرسش‌ها را عمیق در نظر بگیرند این جواب هم برای‌شان واضح می‌شود و برای‌شان معلوم می‌گردد که آیا فاصله به این صورت بدعت و گناه‌شان به گردن حکام است و یا خیر؟ که ‌پاسخ‌ این سوالات قرار ذیل است:

اول- به تاریخ 28 رجب 1434هـ.ق، در این‌خصوص پاسخ داده بودیم: (بدعت مخالفت امر شارع است که برای آن امر کیفیت مخصوصی آمده باشد؛ پس بدعت طوری‌که در لسان‌العرب آمده است: "مبتدع کسی است که امری را از امور شرعی به خلاف صورت و کیفیت اصلی‌اش انجام دهد." و هم‌چنان گفته می‌شود: ابدعت الشیء؛ یعنی این شی را بدون کدام مثال و نمونۀ اختراع نمودم و در اصطلاح هم بدعت به معنای آن است که شخصی عملی را بر خلاف عمل رسول الله صلی الله علیه وسلم انجام دهد؛ یعنی در کیفیتی‌که شریعت بیان کرده عمل خود را بر خلاف آن کیفیت انجام دهد و همین معنی و مدلول این حدیث رسول الله صلی الله علیه وسلم است که فرموده است:

«وَمَنْ عَمِلَ عَمَلاً لَيْسَ عَلَيْهِ أَمْرُنَا فَهُوَ رَدٌّ»

ترجمه: کسی‌که عملی را بر خلاف امر ما انجام داد آن عمل مردود است. (لفظ از بخاری و تخریج از بخاری و مسلم است.)

هم‌چنان کسی‌که سه سجده در نماز خود انجام دهد مرتکب بدعتی شده؛ زیرا مخالف عمل رسول الله صلی الله علیه وسلم انجام داده است. هم‌چنان کسی‌که هشت سنگ‌ریزه در بدل هفت سنگ‌ریزه در جمرۀ منی بزند او هم بدعتی را انجام داده؛ چون این شخص با این عمل خود، عملی را مخالف عمل رسول الله صلی الله علیه وسلم انجام داده است. هم‌چنان کسی‌که بر لفظ اذان افزون و یا کم کند او هم بدعتی را مرتکب شده؛ زیرا اذان را بر خلاف شکلی‌که رسول الله صلی الله علیه و سلم تأئید کرده مرتکب شده است.

اما مخالفت امر شارع که کیفیتی ندارد آن مخالفت در باب احکام شرعی واقع شده در آن صورت شخص یا عمل حرامی مرتکب شده و یا عمل مکروهی و این در صورتی است که خطاب تکلیفی از سوی شریعت در خصوص آن حکم موجود بوده و یا شخص در آن صورت باطل و فاسدی را مرتکب شده این در صورتی است که خطابی وضع شده و شناخت هرکدام این موارد ارتباط به قرینه‌ای دارد که توأم به امر شرعی باشد.

مثلاً: مسلم از ام المومنین عائشه رضی الله عنها روایت نموده که عائشه رضی الله عنها نماز رسول الله صلی الله علیه وسلم را توصیف کرده، گفت:

«... وَكَانَ إِذَا رَفَعَ رَأْسَهُ مِنَ الرُّكُوعِ لَمْ يَسْجُدْ، حَتَّى يَسْتَوِيَ قَائِماً، وَكَانَ إِذَا رَفَعَ رَأْسَهُ مِنَ السَّجْدَةِ، لَمْ يَسْجُدْ حَتَّى يَسْتَوِيَ جَالِساً...»

ترجمه: رسول الله (صلی الله علیه وسلم) وقتی سرشان را از رکوع بلند می‌کرد سجده نمی‌کرد تا این‌که راست استاده شده و وقتی سر خود را از سجده بلند می‌کرد، سجده نمی‌کرد؛ مگر این‌که راست می‌نشست.

در این حدیث رسول الله صلی الله علیه وسلم واضح ساخته که مسلمان بعد از بلند کردن سرش از رکوع باید راست استاده شده و وقتی از سجده سر خود را بلند کرد باید راست بنشیند، بعداً سجدۀ دوم را انجام دهد. کسی‌که این کیفیت را مخالفت کند بدعتی را مرتکب شده است و وقتی نمازگزار از رکوع بلند شد، قبل از استواء و راست استادن سجده کند، بدعتی را انجام داده؛ چون کیفیتی را که رسول الله صلی الله علیه وسلم بیان کرده مخالفت کرده است.

اما مسلم از عباده بن صامت روایت کرده است که او گفت: من از رسول الله صلی الله علیه وسلم شنیدم: 

«يَنْهَى عَنْ بَيْعِ الذَّهَبِ بِالذَّهَبِ، وَالْفِضَّةِ بِالْفِضَّةِ، وَالْبُرِّ بِالْبُرِّ، وَالشَّعِيرِ بِالشَّعِيرِ، وَالتَّمْرِ بِالتَّمْرِ، وَالْمِلْحِ بِالْمِلْحِ، إِلَّا سَوَاءً بِسَوَاءٍ، عَيْناً بِعَيْنٍ، فَمَنْ زَادَ، أَوِ ازْدَادَ، فَقَدْ أَرْبَى»

ترجمه: رسول الله (صلی الله علیه و سلم) از بیع طلا به طلا، نقره به نقره، گندم به گندم، جو به جو، خرما به خرما و نمک به نمک منع نموده؛ مگر این‌که وزن‌شان برابر و مساوی باشد، کسی‌که اضافه داد و یا اضافه گرفت؛ واقعاً که عمل سودی را مرتکب شده است.

اگر مسلمان این حدیث را مخالفت و طلا را در برابر طلا زیادتر از وزن‌اش گرفت گفته نمی‌شود که او بدعتی را انجام داده؛ بلکه گفته می‌شود که او حرامی؛ یعنی عمل سود را مرتکب شده است.

خلاصه: این‌که مخالفت از کیفیتی‌که رسول الله صلی الله علیه وسلم بیان نموده است بدعت بوده و مخالفت از مطلق امر رسول الله صلی الله علیه و سلم که کیفیت آن بیان نشده باشد، در باب احکام شرعی؛ یعنی در باب حرام، مکروه، باطل و فاسد واقع می‌شود.) ختم جوابیۀ 28 رجب 1434هـ.ق.

 هم‌چنان ما در جواب دیگری در 8 ذوالحجه 1436هـ.ق، بدعت را بیش‌تر واضح کرده بودیم و هم‌چنان قبل از آن پاسخ‌های دیگری صادر کرده بودیم که در این‌جا تنها به همین پاسخ فوق اکتفاء می‌کنیم.

دوم- بنا به مسائل فوق‌الذکر، دولت‌ها در صورتی‌که در سرزمین‌های اسلامی به دلیل ترس سرایت ویروس، نمازگزاران را به اندازۀ یک‌متر و یا دومتر به فاصله مجبور سازند، برابر است که این عمل‌شان در نماز جمعه باشد و یا نماز جماعت پنج وقت؛ مخصوصاً درصورتی‌که علائم دیده نشود، بدون شک در این صورت گناهی بزرگی را مرتکب شده‌اند؛ چون این فاصله بدعت است؛ زیرا این فاصله مخالفت واضحی در کیفیت و چگونگی صفوف و پیوستن صفوفی است که رسول الله صلی الله علیه وسلم انجام داده است که از جمله دلائل آن قرار ذیل‌اند:

بخاری در صحیحین خود از ابی سلیمان مالک بن حویرث روایت کره که گفته است: درحالی‌که ما جوانانی هم‌سن و هم‌سال بودیم، نزد رسول الله صلی الله علیه وسلم آمده و بیست شبانه روز را در نزد آن ماندیم که رسول الله صلی الله علیه وسلم رفیق مهربانی بود:

«فَقَالَ ارْجِعُوا إِلَى أَهْلِيكُمْ فَعَلِّمُوهُمْ وَمُرُوهُمْ وَصَلُّوا كَمَا رَأَيْتُمُونِي أُصَلِّي وَإِذَا حَضَرَتِ الصَّلَاةُ فَلْيُؤَذِّنْ لَكُمْ أَحَدُكُمْ ثُمَّ لِيَؤُمَّكُمْ أَكْبَرُكُمْ»

ترجمه: رسول الله (صلی الله علیه و سلم) فرمودند: بازگردید در نزد خانواده‌های‌تان و آن‌ها را از چیزهای‌که آموختید تعلیم و امر کنید، نماز بخوانید، مانندی‌که من نماز خواندم، هرگاه وقت نماز فرا رسید یکی از شما اذان دهد؛ سپس بزرگ‌تر شما برای شما امامت دهد.

بخاری در صحیحین خود از انس بن مالک روایت کرده که گفته است: نماز بر پا شد و رسول الله صلی الله علیه و سلم روی خود را به طرف ما کرده گفت:

«أَقِيمُوا صُفُوفَكُمْ، وَتَرَاصُّوا، فَإِنِّي أَرَاكُمْ مِنْ وَرَاءِ ظَهْرِي»

ترجمه: صف‌های‌تان را راست نموده و با هم پیوست ایستاده شوید؛ چون من شما را از پشت سرم مى‌بينم.

مسلم در صحیح خود از نعمان ابن بشیر رضی الله عنه روایت کرده که گفت: رسول الله صلی الله علیه و سلم صف‌های ما را برابر می‌کرد؛ مثلی‌که یک چوب را راست کند تا مطمئن شدند که انگار به آن گره خوردیم؛ سپس رسول الله صلی الله علیه و سلم یک روزی به نماز بیرون شده نزدیک بود که تکبیر بگوید نا گهان دید که یک مرد صحرانشینی سینۀ آن از صف بیرون است، رسول الله صلی علیه و سلم فرمود:

«عِبَادَ اللهِ لَتُسَوُّنَّ صُفُوفَكُمْ، أَوْ لَيُخَالِفَنَّ اللهُ بَيْنَ وُجُوهِكُمْ»

ترجمه: ای بندگان الله (سبحانه و تعالی!) صف‌های‌تان را راست کنید؛ درصورتی‌که در بین صف‌های‌تان پراکندگی باشد، الله (سبحانه و تعالی) در بین شما اختلاف می‌آورد.

هم‌چنان مسلم در صحیح خود از جابر بن سمره روایت کرده که او گفت رسول الله صلی الله علیه و سلم فرموده است:

«أَلَا تَصُفُّونَ كَمَا تَصُفُّ الْمَلَائِكَةُ عِنْدَ رَبِّهَا؟» فَقُلْنَا يَا رَسُولَ اللهِ، وَكَيْفَ تَصُفُّ الْمَلَائِكَةُ عِنْدَ رَبِّهَا؟ قَالَ: «يُتِمُّونَ الصُّفُوفَ الْأُوَلَ وَيَتَرَاصُّونَ فِي الصَّفِّ»

ترجمه: آیا مانندی‌که که ملائکه در نزد پرودگارشان صف می‌بندند، شما صف نمی‌بندید؟ ما گفتیم یا رسول الله! ملائکه چگونه در نزد پروردگارشان صف می‌بندند؟ رسول الله (صلی الله علیه وسلم) فرمود: صف‌های اول‌شان را تکمیل می‌کنند و در صف پیوست می‌شوند.

هم‌چنان حاکم تخریج نموده و این حدیث بر شرط مسلم صحیح است که از عبدالله بن عمرو روایت است که رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمود:

«مَنْ وَصَلَ صَفّاً وَصَلَهُ اللَّهُ، وَمَنْ قَطَعَ صَفّاً قَطَعَهُ اللَّهُ»

ترجمه: کسی‌که صف را وصل کند، الله (سبحانه وتعالی) آن را وصل می‌کند و کسی‌که صف را قطع کند، الله (سبحانه و تعالی) آن را قطع می‌کند.

احمد از عبدالله بن عمر روایت کرده است که رسول الله صلی الله علیه وسلم گفته است:

«أَقِيمُوا الصُّفُوفَ فَإِنَّمَا تَصُفُّونَ بِصُفُوفِ الْمَلَائِكَةِ وَحَاذُوا بَيْنَ الْمَنَاكِبِ وَسُدُّوا الْخَلَلَ وَلِينُوا فِي أَيْدِي إِخْوَانِكُمْ وَلَا تَذَرُوا فُرُجَاتٍ لِلشَّيْطَانِ وَمَنْ وَصَلَ صَفّاً وَصَلَهُ اللَّهُ تَبَارَكَ وَتَعَالَى وَمَنْ قَطَعَ صَفّاً قَطَعَهُ اللَّهُ»

ترجمه: صف‌های‌تان را برابر کنید؛ زیرا شما مثل ملائکه صف می‌بندید، شانه‌های‌تان را با هم برابر کنید و خالی‌گاه‌های بین صف‌ها را پر کنید، در برابر برادران‌تان نرمی وعطوفت کنید، خالی‌گاه برای شیطان نگه ندارید، کسی‌که صفی را وصل کرد الله (تبارک و تعالی) آن را وصل می‌کند و کسی‌که صفی را قطع کرد الله (سبحانه و تعالی) آن را قطع می‌کند.

این احادیث توضیح کاملی است از جانب رسول الله صلی الله علیه وسلم برای کیفیت اداء نماز جماعت که صحابه رضی الله عنهم مقید بر همین کیفیت بودند. مالک در موطأ و بیهقی در سنن کبرا روایت نموده‌اند که عمر بن خطاب رضی الله عنه به برابری صف‌ها امر می‌کرد، وقتی از برابری صف‌ها به او خبر داده می‌شد، آن‌گاه تکبیر می‌گفت.

سوم- گفته نشود مرض ساری عذری است که فاصله را در صف‌های نماز جائز می‌گرداند؛ زیرا مرض ساری عذری است برای نرفتن به مسجد؛ نه این‌که شخص به مسجد برود؛ ولی از دیگر نمازگزاران یک‌متر و یا دومتر فاصله بگیرد؛ زیرا امراض ساری در زمان رسول الله صلی الله علیه وسلم اتفاق افتاده؛ ولی از رسول الله صلی الله علیه وسلم کدام روایتی نیامده که شخصی که مصاب به مرض طاعون بوده به مسجد رفته؛ ولی از صحابه دو متر فاصله بگیرد؛ بلکه این شخص معذور پنداشته شده که در خانۀ خود نماز می‌خواند؛ پس منطقۀ که مرض در آن‌جا منتشر می‌شود، معالجۀ آن مرض توسط دولت به صورت جدی صورت گرفته و مریض‌ها در بین اشخاص صحت‌مند نباید خلط شوند، رسول الله صلی الله علیه وسلم فرموده است:

«الطَّاعُونُ آيَةُ الرِّجْزِ ابْتَلَى اللَّهُ عَزَّ وَجَلَّ بِهِ نَاساً مِنْ عِبَادِهِ، فَإِذَا سَمِعْتُمْ بِهِ فَلَا تَدْخُلُوا عَلَيْهِ وَإِذَا وَقَعَ بِأَرْضٍ وَأَنْتُمْ بِهَا فَلَا تَفِرُّوا مِنْهُ»

ترجمه: طاعون نشان عذاب الله (سبحانه و تعالی) است که مردمی را از بندگان خود به آن مبتلا می‌سازد، وقتی شما از این مرض شنیدید، در آن شهر داخل نشوید و وقتی در یک شهر این مرض پیدا شد و شما در آن شهر بودید از آن شهر خارج نشوید. (این حدیث را مسلم در صحیح خود از اسامه بن زید روایت کرده است.)

یعنی شخصی‌که به مریضی ساری مبتلا است در بین اشخاص صحت‌مند نرفته و باید برای علاج و تداوی آن شخص تلاش‌های کافی صورت گیرد که اگر ارادۀ الله سبحانه و تعالی رفته بود شفایاب خواهد شد؛ اما اشخاص صحت‌مند باید به مسجد رفته و نماز جمعه و جماعت‌شان را بدون فاصله مانند حالت عادی اداء کنند.

چهارم- هم‌چنان گفته نشود که فاصله در نماز در وقت وباء، بر حکم رخصت نشستن در نماز قیاس می‌شود؛ اگر چنین قیاسی صورت گیرد، این قیاس قیاس شرعی نبوده؛ زیرا مریض نشسته نماز می‌خواند؛ چون از جانب الله سبحانه و تعالی به دلیل عذری‌که دارد رخصت است و اعذار از جملۀ اسباب بوده؛ نه از جملۀ علت‌ها؛ پس شریعت هر عذری را برای حکم معینی آورده که این عذر به دیگر احکام سرایت نمی‌کند؛ بلکه آن عذر خاصی پنداشته می‌شود که تنها برای همان حکم مشخص عذر می‌باشد؛ نه برای عموم احکام؛ پس سبب، وجۀ علت نبوده؛ بناءً بر آن چیزی دیگری قیاس کرده نمی‌شود؛ بلکه سبب مخصوص همان مورد خاص خودش بوده به غیرش سرایت نمی‌کند؛ اما به خلاف علت؛ چون علت مخصوص حکم مخصوصی نبوده؛ بلکه بر دیگر موارد نیز سرایت کرده و بر آن دیگر موارد نیز قیاس کرده می‌شود به همین دلیل است چیزی‌که در مورد عبادات واقع شده سبب است؛ نه علت، به همین سبب عبادات را توقیفی قرار داده که تعلیل و قیاس کرده نمی‌شود؛ زیرا سبب مخصوص همان موردی است که در همان مورد وارد شده است.

پنجم- رخصت حکمی از احکام شرعی است که یک مکلفیت را از انسان مرفوع ساخته، می‌توانیم بگوئیم رخصت خطاب شارع است که متعلق به افعال بندگان از جهت رفع حکم شرعی است؛ بناءً زمانی‌که رخصت موصوف به صفت خطاب شارع باشد لازم است که دلیل شرعی موجود باشد که بر آن دلالت کند؛ به گونۀ مثال: در مورد این‌که مریض نماز را نشسته می‌خواند، بخاری در صحیح خود از عمران بن حصین رضی الله عنه روایت کرده است که او گفت، من مرض بواسیر داشتم از رسول الله صلی الله علیه وسلم در مورد نمازم سوال کردم، رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمود:

«صَلِّ قَائِماً فَإِنْ لَمْ تَسْتَطِعْ فَقَاعِداً، فَإِنْ لَمْ تَسْتَطِعْ فَعَلَى جَنْبٍ»

ترجمه: نماز را ایستاده بر پا دار؛ اگر نتوانستی، نشسته بخوان و اگر نمی‌توانستی بر پهلو بخوان.

پس این رخصت است که دلیل شرعی در مورد آن آمده و هرگاه دلیل شرعی در مورد خاص آمد و آن را به عنوان عذری برای حکم معینی شناخت، همان مورد عذر پنداشته می‌شود و اگر دلیلی برای آن نبود، اعتبار داده نمی‌شود و مطلقاً به عنوان عذری پنداشته نمی‌شود؛ بناءً نظر به این‌که کدام دلیلی وجود ندارد که مریض در نماز از نمازگزاران پهلویش یک متر و یا دو متر فاصله بگیرد؛ بناءً شرعاً به این مسأله ارزش و اعتبار داده نشده و این مورد به عنوان عذری صحیح نمی‌باشد؛ مخصوصاً درحالتی‌که هنوز مریضی مشخص نبوده؛ بلکه تنها احتمال مریض بودن موجود می‌باشد.

  ششم- خلاصۀ آن‌چه که گذشت این است:

1-       تغییر کیفیتی‌که رسول الله صلی الله علیه وسلم در نماز بیان کرده بدعت پنداشته می‌شود؛ بناءً حکم شرعی در این حالت این است که شخص صحت‌مند مانند حالت عادی‌اش به نماز رفته و در صف نمازگزاران به صورت پیوست و بدون خالی‌گاه ایستاده شود؛ اما مریض مبتلا به مرض ساری در مسجد به نماز نرفته تا مرض آن به دیگران سرایت نکند.

2-       وقتی دولت مساجد را بسته کرده و اشخاص سالم را از رفتن به مسجد و نمازهای جمعه و جماعت منع کند به دلیل تعطیل کردن جمعه و جماعت گنه‌کار است؛ پس باید طبق ارشادات رسول الله صلی الله علیه وسلم مساجد دائماً برای برپائی نمازها باز باشند.

3-       هم‌چنان وقتی دولت نمازگزاران را از اداء نماز مطابق کیفیت اداء نماز رسول الله صلی الله علیه وسلم منع کرد و مردم را به فاصله گرفتن یک‌متر و یا دو متر ملزم ‌ساخت؛ مخصوصاً درحالتی‌که علائم مرض در وجود شخص موجود نباشد، در این حالت هم گناه بزرگی را مرتکب شده است.

این است حکم شرعی‌که من در خصوص این مسأله ترجیح می‌دهم و الله سبحانه و تعالی از همه عالم‌تر و درکارش با حکمت‌تر است. من از او سبحانه و تعالی می‌خواهم که مسلمانان را به مهم‌ترین مکلفیت‌شان هدایت فرموده تا او سبحانه و تعالی را همان‌گونه که امر کرده عبادت کنند. هم‌چنان مسلمانان پای‌بند بر سنت رسول الله صلی الله علیه و سلم بوده و شریعت ناب و خالص او تعالی را بدون کجی و نقص توسط خلافت راشده بر پا کنند. بدون شک که در برپائی شریعت و دین الله سبحانه و تعالی خیر و کامیابی است که آن را به یاری الله سبحانه و تعالی هیچ‌چیزی در آسمان و زمین عاجز نمی‌سازد، او ذات قدرت‌مند، با حکمت و شکست‌ناپذیر است.

السلام‌علیکم‌ورحمت‌الله‌وبرکاته!

برادرتان عطاء ابن خلیل ابوالرشته

مترجم: مصطفی اسلام

 

 

ادامه مطلب...

ضعف ملت‌ها و قوت الله سبحانه وتعالی

  • نشر شده در تثقیفی

برخی مسلمانان در بحث و گفتگوی خویش بدین‌نظراند که برگشت حاکمیت اسلام با ایجاد خلافت بر منهاج نبوت یک امر غیرممکن می‌باشد؛ زیر آن‌ها استدلال می‌کنند که در این ميان دولت‌های قوی و بزرگ؛ مانند: امریکا، کشورهای اروپائی، روسیه، چین و دیگر کشورها فوراً در حین تأسیس‌اش دست به تخریب آن زده و مانع آن می‌شوند.

عدۀ دیگر این دیدگاه را ارایه می‌دارند که تحریک کردن ارتش‌های کنونی در پاکستان، ترکیه، مصر و یا دیگر ارتش‌های موجود در سرزمین‌های اسلامی، برای آزادسازی سرزمین‌های اشغالی و یا سرزمین‌هایی‌که اوضاع در آن پرخشونت ومتشنج است و مردمان آن قتل عام می‌شوند؛ مانند: فلسطین، سوریه و کشمیر، یک انتحار سیاسی و نظامی می‌باشد. برای آن عده کشورهایی‌که اکثریت نفوس مسلمان را داشته و ادعا دارند که نتائج این‌گونه برخورد نظامی حتماً به شکست مواجه خواهد شد؛ چون در این حالت، کشورهای اسلامی نه تنها با کشورها بزرگ مبارزه دارند؛ بلکه با کشورهای دوست وهم‌پیمان غربی و شرقی نیز مواجه خواهند شد. ادعای اساسی آن‌ها این است که دولت بزرگ کنونی را هیچ دولتی مغلوب و شکست داده نمی‌تواند و تا ابد حاکم خواهند بود. این طرز دید، نشان‌دهندۀ دیدگاه‌های رهبران فعلی جهان است، از جمله دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریكا كه در سال 2017م در جریان بحث خود دربارۀ زرادخانۀ هسته‌ای آمریكا گفت: "ما امیدواریم که هرگز مجبور نباشیم از این قدرت استفاده کنیم؛ اما زمانی هم فرانخواهد رسید که قدرت‌مندترین ملت جهان نباشیم."

هرگاه در بین خود مسلمانان تعدادی را به این‌گونه باور نسبت به آیندۀ مسلمانان داشته باشیم حتماً نزد مردم مفکورۀ شکست‌طلبی جایگزین می‌گردد و مردم عادی همیشه به واقعیت حاکم تسلیم گردیده، تداوم ظلم، خشونت و کشتار را خواهند پذیرفت. مسلمانانی‌که با این طرز دید بزرگ می‌شوند؛ هرگاه در سرزمینی مردم خواهان تغییرات وضع موجوده شوند، آن‌ها تغییرات را از طریق ارگان‌های؛ مانند: سازمان ملل و يا از طریق روش‌های دیپلوماسی آن سازمان که با احزاب سیاسی مبارز می‌خواهند سازش نمایند، به میان آورند؛ زیرا مفکورۀ آن‌ها چنین است که واقعیت تباه‌کن موجوده را ملاک عمل قرار داده‌اند. ما بار بار شاهد کارکرد چنین سازمان‌ها در قبال حمایت خون بی‌گناهان بوده‌ایم که ناکام شده و به جای آن حاکمان ظالم، نظام‎ و نهادهای ظالم را قدرت بیش‌تری داده‌اند و یا برعکس، این‌گونه احزاب و سازمان‌ها ابزاری‌اند که دولت‌های بزرگ برای تقویت وضع موجود، مطابق به حوزۀ نفوذ و سلطۀ خویش در جهان استفاده می‌کنند.

این چنین اندیشه‌های شکست‌پذیر از احساساتی‌که نتیجه اقدامات واقعیت‌های حاکم در جهان است، به وجود می‌آید. فرضاً پذیرفته شود که کشوری با قدرت نظامی بزرگ را نمی‌توان توسط کشور ضعیف‌تر شکست داد، آیا کنترل رویدادهای سیاسی و نظامی؛ مانند: کنترل دانه‌های شطرنج است؟ مطئمناً این‌گونه طرز دید -تنها تکیه بر قوت نظامی- را رد می‌سازد. این است که عمل خارجی‌ای در جهان در پشت صحنه در عقب پیروزی و تداوم ملل وجود دارد که آن الله سبحانه وتعالی، ذات قوی، قادر و توانا می‌باشد. این واقعیت برای جهانیان در زمان ظهور و گسترش ویروس کرونا برجسته گردید. این مخلوق کوچک که حتی به چشم هم قابل رویت نیست رکود اقتصادی بزرگی را در جهان به وجود آورد. پیام کرونا برای آن طبقه درس عبرتی است که با چشمان باز ضعف ملل قوی را در مقابل قوت الله سبحانه وتعالی مشاهده کردند.

چنین درسی بار بار در قرآن کریم ذکر شده است که بسیاری از امت‌های گذشته  و امپراتورهای بزرگ، گمان داشتند که از بین رفتن وشکست آن‌ها غیرممکن است و از هرگونه فروتنی و تسلیم شدن در پیش‌گاه الله سبحانه و تعالی امتناع ورزیدند و طغیان کردند؛ ولی الله سبحانه و تعالی به مؤمنین یادآوری می‌کند، تنها ذاتی‌که شکست‌ناپذیر است او سبحانه و تعالی است. چنان‌چه می‌فرماید:

﴿أَلَمْ يَرَوْاْ كَمْ أَهْلَكْنَا مِن قَبْلِهِم مِّن قَرْنٍ مَّكَّنَّاهُمْ فِي الأَرْضِ مَا لَمْ نُمَكِّن لَّكُمْ وَأَرْسَلْنَا السَّمَاء عَلَيْهِم مِّدْرَارًا وَجَعَلْنَا الأَنْهَارَ تَجْرِي مِن تَحْتِهِمْ فَأَهْلَكْنَاهُم بِذُنُوبِهِمْ وَأَنْشَأْنَا مِن بَعْدِهِمْ قَرْنًا آخَرِينَ﴾

 [الأنعام: 6]

ترجمه: آیا ندانسته‌اند که پیش از ایشان چه بسیار از ملت‌ها و اقوام را هلاک کردیم؟ که به آنان در پهنۀ زمین، نعمت‌ها و امکاناتی دادیم که به شما ندادیم و بر آنان باران‌های پی‌درپی و پر ریزش فرستادیم و نهرهای از زیر پای آنان جاری ساختیم [ولی ناسپاسی کردند]؛ پس آنان را به کیفر گناه‌شان هلاک کردیم و بعد از آنان اقوامی دیگر را پدید آوردیم.

هم‌چنین فرموده:

﴿قُلْ سِيرُواْ فِي الأَرْضِ ثُمَّ انظُرُواْ كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُكَذِّبِينَ﴾

[الأنعام: 11]

ترجمه: بگو: در زمین بگردید! سپس به تأمل بنگرید که فرجام تکذیب‌کنندگان چگونه بوده است؟

 و هم‌چنین فرموده است:

﴿أَلَمْ يَأْتِهِمْ نَبَأُ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ قَوْمِ نُوحٍ وَعَادٍ وَثَمُودَ وَقَوْمِ إِبْرَاهِيمَ وِأَصْحَابِ مَدْيَنَ وَالْمُؤْتَفِكَاتِ أَتَتْهُمْ رُسُلُهُم بِالْبَيِّنَاتِ فَمَا كَانَ اللّهُ لِيَظْلِمَهُمْ وَلَـكِن كَانُواْ أَنفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ﴾

[التوبه: 70]

ترجمه: آیا خبر کسانی‌که پیش از آنان بودند، به اینان نرسیده؟ خبر قوم نوح، عاد، ثمود، قوم ابراهیم، اصحاب مدین و شهرهای زیر و رو شده [قوم لوط] که پیامبران‌شان برای آنان دلایل روشن آوردند [ولی نپذیرفتند]؛ خدا بر آن نبود که به آنان ستم ورزد؛ ولی آنان بودند که همواره برخود ستم می‌کردند.

پس داستان قوم عاد که در قرآن کریم آمده است نزدیک ترین مثال به واقعیت امروزی است که آنها فکر می‌کردند شکست‌ناپزیر اند. و قوم عاد اولین قوم بودند که پس از حضرت نوع علیه السلام بت پرستی را آغاز کردند و در اثر طغیان توسط طوفان بزرگ الهی تباه شدند. طوریکه در سورت فجر می فرماید:

﴿أَلَمْ تَرَ كَيْفَ فَعَلَ رَبُّكَ بِعَادٍ * إِرَمَ ذَاتِ الْعِمَادِ * الَّتِي لَمْ يُخْلَقْ مِثْلُهَا فِي الْبِلَادِ﴾

[الفجر: 6]

ترجمه: آیا ندانسته‌ای که پروردگارت با قوم عاد چه کرد؟ و با [آن شهر] ارم  که دارای کاخ‌های باعظمت و ساختمان‌های بلند بود؟ همانا که مانندش در شهرها ساخته نشده بود.

امروزه قوت‌های بزرگ جهان در توانائی و سیطره برابر با قوم عاد نمی‌باشند؛ چون قوم عاد را رقیبی در جهان نبود، در تمام جهان هرچه می‌خواستند انجام می‌دادند و هیچ‌کس توان رقابت با آن‌ها را نداشت. از لحاظ اقتصادی قوم عاد دارای ثروت و رفاه کامل بودند که از جمله باغ و باغ‌چه‌های مختلف را در اختیار داشتند؛ طوری‌که دارائی آن‌ها چنان زیاد بود که در بالای کوه‌ها برای رقابت قصرها می‌ساختند که هیچ‌کس در آن‌ها زیست نداشت؛ فقط برای نمایشِ فخر و بزرگی خود ساخته بودند. از لحاظ کثرت و نفوذ الله سبحانه و تعالی به آن‌ها نسل بیش‌تر و جسد‌های قوی و بزرگ داده بود. هم‌چنین الله سبحانه و تعالی این قوم را در ساختن شهرها مهارت و ذکاوت خوبی اعطاء کرده بود.

به هرحال با تمام نیروی که داشتند، آن‌ها را تکبر و کفر به الله سبحانه و تعالی فراگرفت و رسالت هود علیه السلام را که برای هدایت و عبادتِ الله وحده لاشریک له فرستاده شده بود، انکار کردند. ادعا کردند که بزرگ‌ترین و قوی‌ترین امت روی زمین‌اند و نیاز به هدایت کسی ندارند. چنان‌چه الله سبحانه و تعالی می‌فرماید:

﴿فَأَمَّا عَادٌ فَاسْتَكْبَرُوا فِي الْأَرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِّ وَقَالُوا مَنْ أَشَدُّ مِنَّا قُوَّةً أَوَلَمْ يَرَوْا أَنَّ اللَّهَ الَّذِي خَلَقَهُمْ هُوَ أَشَدُّ مِنْهُمْ قُوَّةً وَكَانُوا بِآيَاتِنَا يَجْحَدُونَ﴾

[فصلت: 15]

ترجمه: اما قوم عاد به ناحق در زمین تکبر کردند و گفتند: نیرومندتر از ما کیست؟ آیا ندانستند الله‌ای که آنان را آفرید از آنان نیرومندتر است؟ و [به گمان این‌که نیرومندتر از آنان وجود ندارد] همواره آیا ما را انکار می‌کردند.

آن‌ها به جای استفاده عاقلانه از قدرت خود برای کسب خیر، ظلم کردند و وحشیانه رفتار کردند. به همین دلیل الله سبحانه و تعالی باد بزرگی را بر آن‌ها فرستاده و آن‌ها را نابود کرد تا برای نسل‌های آینده نمونه‌ای از عبرت باشند که این تنها الله سبحانه و تعالی است که همه قدرت را در دست دارد و او قدرتمندترین و قادرترین ذاتی است که کارها را انجام می‌هد و تصمیم می‌گیرد تا نشان دهد که  ظهور و سقوط ملت‌ها تنها در کنترل او است. طوری‌که الله سبحانه و تعالی می‌فرماید:

﴿وَأَمَّا عَادٌ فَأُهْلِكُوا بِرِيحٍ صَرْصَرٍ عَاتِيَةٍ * سَخَّرَهَا عَلَيْهِمْ سَبْعَ لَيَالٍ وَثَمَانِيَةَ أَيَّامٍ حُسُومًا فَتَرَى الْقَوْمَ فِيهَا صَرْعَى كَأَنَّهُمْ أَعْجَازُ نَخْلٍ خَاوِيَةٍ * فَهَلْ تَرَى لَهُم مِّن بَاقِيَةٍ﴾

[الحاقة: 6]

ترجمه: و اما قوم عاد با تندبادی بسیار سر و طغیان‌گر نابود شدند که الله  آن را هفت شب و هشت روز پی‌درپی بر آنان  مسلط کرد و [اگر آن‌جا بودی] می‌دیدی که آنان مانند تنه‌های پوسیده و پوک درختان خرما روی زمین افتاده و [هلاک شده‌اند.]

این قوم بزرگ در چند روزی به قدرت الله سبحانه و تعالی توسط بادی‌که با چشم دیده نشده؛ بلکه تنها آثارش احساس می‌گردید؛ چنان نابود شدند که گویا اصلا نبودند. سبحان الله! در مورد الله سبحانه و تعالی در سورۀ مبارکه فجر عهد بسته است که نهایت سرکش‌ها، ظالمین و کافران همان تباهی است و الله هیچ‌گاهی اجازه نمی‌دهد در روی زمین سرکشی و معصیت تداوم یابد. چنان‌چه می‌فرماید:

﴿فَأَكْثَرُوا فِيهَا الْفَسَادَ * فَصَبَّ عَلَيْهِمْ رَبُّكَ سَوْطَ عَذَابٍ * إِنَّ رَبَّكَ لَبِالْمِرْصَادِ﴾

[الفجر: 12]

ترجمه: و در آن‌ها فساد و تباه‌کاری فراوانی به بار آوردند؛ پس پروردگارت تازیانه عذاب‌های گوناگون را بر آنان فرو ریخت. بی تردید پروردگارت در کمین‌گاه است.

و هم‌چنین فرمود:

﴿وَلَوْ يُؤَاخِذُ اللّهُ النَّاسَ بِظُلْمِهِم مَّا تَرَكَ عَلَيْهَا مِن دَآبَّةٍ وَلَكِن يُؤَخِّرُهُمْ إلَى أَجَلٍ مُّسَمًّى فَإِذَا جَاء أَجَلُهُمْ لاَ يَسْتَأْخِرُونَ سَاعَةً وَلاَ يَسْتَقْدِمُونَ﴾

[النحل: 61]

ترجمه: و اگر الله مردم را به سبب ستم‌شان مؤاخذه کند، هیچ جنبده‌ای را [که مستحق مؤاخذه است]  بر روی زمین باقی نمی‌گذاشت؛ ولی آنان را تا مدتی معین مهلت می‌دهد؛ پس هنگامی‌که اجل‌شان سرآید، نه ساعتی پس می‌ماند و نه ساعتی پیش می‌افتد.

قانون الله سبحانه و تعالی در گذشته در برخورد با حاکمان و ملل ستم‌گر که  حق را رد می‌کردند، فساد را گسترش می‌دادند و مؤمنین را عذاب می‌دادند، همین است. چنان‌چه ما دیدیم که چگونه الله سبحانه و تعالی نمرود پادشاه ظالم را که فکر می‌کرد پروردگار جهانیان است، توسط موجودی کوچک مانند یک پشه از راه سوراخ بینی و به مغز او رسید، نابود کرد. ما دیدیم که چگونه پیامبر خود داود علیه السلام را توفیق داد تا با یک ضربه‌ای از یک سنگ کوچک، فرمانده بزرگ و قدرت‌مند فلسطین را که نافرمانی الله را می‌کرد کشت و از بین برد. ما شاهدیم که فرعون یک امپراتوری بزرگ را اداره می‌کرد، با ارتش خود در دریا چگونه غرق ساخت. هم‌چنین شاهدیم که رسول الله صلی الله علیه وسلم  تنها به کمک الله خود کفار قریش را در غزوه بدر شکست داد.

تاریخ شاهد است که مسلمانان در خلافت عمر بن خطاب رضی الله عنه چگونه امپراتوری بزرگ فارس را که از نگاه تعداد و تجهیزات قوی‌تر بودند، در معرکه قادسیه شکست دادند؛ طوری‌که الله سبحانه و تعالی می‌فرماید:

﴿وَكَمْ أَهْلَكْنَا قَبْلَهُم مِّن قَرْنٍ هَلْ تُحِسُّ مِنْهُم مِّنْ أَحَدٍ أَوْ تَسْمَعُ لَهُمْ رِكْزًا﴾

[مريم: 9]

ترجمه: چه بسیار ملت‌ها پیش از آنان [به سبب طغیان‌شان] هلاک کردیم، آیا کسی از آنان را می‌یابی، یا هیچ زمزمه و صدای آهسته از آنان می‌شنوی؟

درحالی‌که امم و امپراتورهای گذشته از نگاه سیاسی، اقتصادی و نظامی از دولت‌های امروزه بزرگ‌تر بودند. طوری‌که الله سبحانه و تعالی می‌فرماید:

﴿أَوَلَمْ يَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَيَنظُرُوا كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ وَكَانُوا أَشَدَّ مِنْهُمْ قُوَّةً وَمَا كَانَ اللَّهُ لِيُعْجِزَهُ مِن شَيْءٍ فِي السَّمَاوَاتِ وَلَا فِي الْأَرْضِ إِنَّهُ كَانَ عَلِيمًا قَدِيرًا﴾

[فاطر: 44]

ترجمه: آیا در زمین گردش نکردند تا بنگرند سرانجام کسانی پیش از اینان زندگی می‌کردند و از اینان نیرومندتر بودند، چگونه بود؟ و هیچ‌چیز در آسمان‌ها و زمین نیست که بتواند خدا را عاجز کند [تا از دسترس قدرت او بیرون رود]؛ زیرا او همواره دانا و تواناست.

تمام این موارد درس مستمری است برای بنی بشر و مبین این است که قوت و قدرت تنها از آن الله است و پیش‌رفت و تمدن بشر هر قدر هم بزرگ و قوی باشد؛ هرگاه الله سبحانه و تعالی نابودی آن‌را بخواهد با تمام امکان‌اش نابودش می‌سازد. این پندی است برای مومنین که هرگاه الله نصرت خود را شامل حال مومنین بسازد، هیچ
قوت سیاسی، نظامی و اقتصادی آن را جلوگیری کرده نمی‌تواند.

با موجودیت این چنین شواهدی، اکنون هم برخی مسلمانانی یافت می‌گردد که پیروزی مسلمانان بر دشمانان خویش را افسانه‌های گذشته و تنها شایان حال رُسل و صحابۀ آن زمان می‌دانند و بالای مسلمانان عصر کنونی منحیث مثال و عبرت استفاده نمی‌کنند که با حوادث سیاسی موجود می‌توانند مبارزه کنند. اما در طول زمان ما شواهدی داریم که مسلمانان پس از عصر خلفای راشدین و صحابه در خلال حکمرانی بقیه خلفاء و یا حکام مسلمین هم پیروزی‌های قهرمانانه‌ای داشتند که چنین تصورات منطقی را کاملاً نفی می‌سازد؛ به عنوان مثال: پیروزی بزرگی‌که مسلمانان در برابر صلیبیون به رهبری قهرمان بزرگ سلطان صلاح‌الدین ایوبی در زمان خلافت عباسی به دست آوردند که منجر به آزادسازی سرزمین مبارک فلسطین و مناطق اطراف آن از چنگال صلیبیان گردید و در دل تاریخ منحیث عبرت دیگران ثبت گردید؛ طوری‌که در سومین جنگ صلیبی که منجر به نبرد مشهور حطین و آزادسازی بیت‌المقدس گردید، در آن جنگ آلمان، فرانسه و انگلیس اتحادی را تشکیل داده بودند که شامل یک ارتش بزرگی به رهبری پادشاهان آن‌ها بود و در تلاش باز پس‌گیری بیت‌المقدس متحد شده بودند، همه ناکام گردیدند.

 در این نبرد برخی تحقیقات حاکی از آن است که ارتش آلمان به تنهایی‌اش حدود 300000 سرباز داشته است - که این رقم در آن زمان خیلی زیاد وبالایش حساب می‌شد. صلاح‌الدین با وجود داشتن تعداد ارتش کم در مقایسه با اتحاد صلیبیون؛ اما با آن هم توانست از بیت‌المقدس دفاع کند؛ چون وی عقیدۀ کامل داشت براین‌که دفاع از بیت‌المقدس دفاع  امر و دستور الله سبحانه وتعالی است و این سرزمین در اسلام سرزمین مبارکه و قابل احترام به شمار می‌آید. قدرت و نصرت الله سبحانه و تعالی در این جنگ از آن‌جا معلوم می‌گردد که گزارش شده است که وقتی ارتش صلیبی آلمان به سمت شام در حرکت بود، پادشاه آن‌ها فریدریک بارباروسا درگذشت و سپس در بین ارتش بیماری‌ها و اختلافات گشترش یافت، تا آن لحظه که ارتش برای مقابله با صلاح‌الدین به شام رسید، از آن‌جمله تعداد چند صد سرباز باقی ماند که به اثر ضعف و ناتوانی از بین رفتند. هم‌چنین در این معرکه یکی از کمک‌های الهی این بود که فیلیپ دوم پادشاه فرانسه در زمان محاصرۀ شهر عکا بیمار شد و با ارتش خود به فرانسه بازگشت و پادشاه انگلیس ریچارد را در برابر صلاح‌الدین تنها گذاشت. هم‌چنین ارتش ریچارد از شدت گرمی و کمبود آب آشامیدنی رنج می‌بردند و شب هنگام لشکری از عنکبوت‌های زهری آنان را نیش زد. پس در هنگامی‌که شهر قدس در چند متری چشم دید آن‌ها قرار داشت تنها 2000 سربازی باقی مانده بود که توان جنگ و تصرف شهر را نداشتند. الله اکبر! پس این یک درس بزرگی است برای مسلمانان که الله سبحانه و تعالی حامی و ناصر کسانی است که در پی بازگشت اسلام می‌باشند.

در خلال تاریخ اسلام شاهد چندین پیروزی بودیم؛ هرزمانی‌که مسلمانان برای اعلاء دین الله و اجابت به اوامر او سبحانه و تعالی و برای دفاع از اسلام و مسلمانان برخواسته بودند؛ باوجود قلت عدد و ضعف نظامی در مقابل دشمن خویش، الله سبحانه و تعالی مسلمین را نصرت داده است. به طور مثال در قرن 13م قبیله تاتار که انسان‎‌های وحشی‌ای بودند با هجوم بر خلافت اسلامی، خلیفه را اسیر و قتل نمود و تقربیاً سه ربع سرزمین‌های اسلامی را اشغال کردند و زمانی‌که آن‌ها به سمت مصر آخرین مرکز اسلامی حرکت کردند، تاتار به حاکم مصر محمود سیف‌الدین قطز نامه‌ای نوشته و در آن گفتند: "سرزمین‌های اسلامی را تصرف، اطفال را یتیم، انسان‌ها را جزای سخت و قتل عام کردیم و انسان‌های عزیز آن را ذلیل و رهبران آن‌ها را اسیر گرفتیم؛ پس تو چه فکر می‌کنی به کجا فرار خواهی کرد؟" قطز از مسلمانان، علماء و خلیفۀ مسلمین برای دفاع اسلام و سرزمین اسلامی کمک خواست و آن‌ها را به یک پارچگی فراخواند. همان بود که در نبرد عین جالوت تحت فرمان دهی وی در ماه مبارک رمضان مسلمانان در مقابل تاتار پیروزی بزرگی را به دست آوردند. آن‌چه که قطز را در آزادسازی چندین سرزمین اشغال شده خلافت اسلامی مساعدت نمود، همان مبارزه برای دفاع از اسلام بود؛ نه هدف شخصی. مثال‌های زنده در طول تاریخ خیلی زیاد است. زمانی‌که مسلمانان برای الله و استجابت به اوامر او برخواسته‌اند با وجود قلت نفوذ، الله سبحانه وتعالی آن‌ها را نصرت داده باشد، خیلی زیاد است.

برعلاوه برای تحقق نصرت در مقابل دشمنان، وجود رسول، صحابه و هم‌چنین توازن قدرت هیچ شرط نصرت نمی‌باشد. طوری‌که الله سبحانه و تعالی می‌فرماید:

﴿قَالَ الَّذِينَ يَظُنُّونَ أَنَّهُم مُّلاَقُو اللّهِ كَم مِّن فِئَةٍ قَلِيلَةٍ غَلَبَتْ فِئَةً كَثِيرَةً بِإِذْنِ اللّهِ وَاللّهُ مَعَ الصَّابِرِينَ﴾

[البقره: 249]

ترجمه: ولی کسانی‌که یقین داشتند که دیدارکنندۀ الله اند، گفتند: چه بسا گروه اندکی‌که به توفیق الله بر گروه بسیاری پیروز شدند و الله با شکیبایان است.

 کفار همیشه اصطلاحات توازن قوی؛ یعنی توازن قدرت سیاسی و نظامی را شرط پیروزی در میدان جنگ و سیاستِ جهان به کار برده‌اند. اما همیشه ضرور نیست طرز تفکیر مسلمانان همین‌گونه باشد؛ چون ما می‌دانیم که الله سبحانه و تعالی به اساس منطق و قضاوت فکر محدود بشری نصرت نمی‌دهد؛ بلکه الله سبحانه و تعالی برای اعطاء نصرت، قضاوت و مبدء معین خویش را دارد که آن عبارت از پیروی مسلمانان از اوامر الله سبحانه و تعالی، توکل بر آن و سعی برای نصرت دین اسلام است! طوری‌که می‌فرماید:

﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِن تَنصُرُوا اللَّهَ يَنصُرْكُمْ وَيُثَبِّتْ أَقْدَامَكُمْ﴾

[محمد: 7]

ترجمه: ای مؤمنان! اگر الله را یاری کنید، الله هم شما را یاری می‌کند و گام‌های‌تان را محکم  و استوار می‌سازد.

هم‌چنین در زمان خلافت اسلامی نیز شاهد بودیم که هرگاه مسلمانان برای تطبیق اسلام و تحقق وحدت صفوف پیکار کردند، مطابق به وعده، الله خلافت اسلامی را قوی‌ترین دولت نگهداشت. تا آن‌جا که قدرت سیاسی، اقتصادی و نظامی‌اش تمام دنیا را فراگرفته دشمنان اسلام از آن ترسیدند و پیروزی‌های پی‌درپی را به دست آوردند تا این‌که سرحدات آن مناطق زیادی را در برگرفت- از اسپانیه تا آسیای میانه-؛ ولی زمانی‌که مسلمانان در آموختن، فهم و تطبیق اسلام در چوکات دولت خلافت تنبلی و سستی کردند و به جای آن افکار بیگانه‌گان را از مبادی دیگران اخذ کردند، سرزمین‌های اسلامی پراگنده شده و دولت اسلامی به ضعف گرائید. کار به جای رسید که سرزمین‌های اسلامی آلۀ بازی و نقطۀ بحث در کنفرانس‌های اشغال‌گران قرار گرفت و دروازۀ آن بروی حملات نظامی، تقسیم و استعمار سرزمین و ریختاندن خون مسلمانان باز گردید.

قرآن، سیرت و تاریخ اسلامی به ما درس‌ها و اندرزهای را می‌دهد که می‌بایست  بر اساس آن مفکوره و قناعت‌های خویش را بنا نهیم و این‌که اقامۀ نظام اللهی؛ یعنی خلافت اسلامی حتماً به کمک الله متعال تأسیس خواهد گردید، صرف نظر از قدرت و پیش‌رفت دول جهان؛ چون دین ما به ما امر داده است که در هر حالت از رب خویش اطاعت نمائیم و به قدرت و راستی دین خویش ایمان داشته باشیم. بنابراین، اعتماد کامل داشته باشیم براین‌که ارتش‌های اسلامی می‌توانند برادران و خواهران رنجدیدۀ خویش در سوریه، فلسطین، کشمیر، چین، میانمار و دیگر سرزمین‌ها را نجات دهند، صرف نظر از حجم ارتش‌های آن سرزمین‌ها؛ چون ارتش‌های ما تنها به این امر الله سبحانه و تعالی لبیک می‌گویند: دفاع از زندگی و سرزمین‌های مسلمانان. این‌گونه باورها و یقین‌ها با اصطلاحات و حرف‌های گره خورده است که بارها ما آن را تذکر داده‌ایم؛ ولی کم‌تر کسانی‌اند که معنی و مفهوم آن را درک کنند- لاحول ولا قوه الا بالله! در این شکی نیست که الله سبحانه و تعالی نصرت‌اش را به آنانی اعطاء می‌کند که دین‌اش را نصرت  می‌دهد. در مورد فرموده است:

﴿وَلَوْلاَ دَفْعُ اللّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَّفَسَدَتِ الأَرْضُ وَلَـكِنَّ اللّهَ ذُو فَضْلٍ عَلَى الْعَالَمِينَ * تِلْكَ آيَاتُ اللّهِ نَتْلُوهَا عَلَيْكَ بِالْحَقِّ وَإِنَّكَ لَمِنَ الْمُرْسَلِينَ﴾

[البقره: 251]

ترجمه: و اگر الله [تجاوز و ستم] برخی از مردم را به وسیلۀ برخی دیگر دفع نمی‌کرد، قطعاً زمین را فساد فرا می‌گرفت؛ ولی الله نسبت به جهانیان دارای فضل و احسان است.

د. نسرين نواز

رئیس بخش زنان دفتر مطبوعاتی مركزی حزب‌التحرير

مترجم: عبدالحمید سلیمی

ادامه مطلب...

الحاق کرانۀ غربی و درۀ اردن واقعیت فلسطین را تغییر نمی‌دهد!

  • نشر شده در اردن

ایمن الصفدی، وزیر امور خارجۀ اردن، اظهار کرد که وی از جامعۀ بین‌المللی می‌خواهد که به‌منظور حفظ صلح و حفظ قوانین بین‌المللی، از تطبیق برنامۀ "اسرائیل" جهت الحاق سرزمین‌های فلسطین اشغالی ممانعت کند. او هشدار داد که تطبیق این تصمیم برای رسیدن به صلح منطقه‌ای و برقراری روابط اردن – اسرائیل، پیامدهای ناگواری را به دنبال دارد. او تأکید کرد که "پیام‌مان باید واضح باشد: این الحاق بی‌پاسخ نخواهد ماند و تطبیق‌اش منجر به راه‌اندازی مبارزۀ شدیدی خواهد شد که گزینۀ دو دولت را ناممکن می‌کند." هم‌چنین ادامه داد: "اقتصاد این کشور زیر چنگال‌های خسیس اشغال رشد نخواهد کرد." نمی‌توان با الحاق یک سوم دولت فلسطین به صلح رسید، وی افزود: "مگر از طریق راه‌حل دو دولت و تأسیس یک دولت مستقل و ماندگار فلسطینی بر مبنای منافع ملی اردن." (منبع: الغد الاردنیه، ۳ جون/ژوئن ۲۰۲۰ م)

موضع‌گیری‌های سست رژیم‌های عربی باعث اوج گرفتن این حیله‌گری و دروغ‌پراگنی شده‌است، زیرا آنان بیش‌تر مشتاق حفظ روابط صمیمانۀشان با دولت یهود اند. به‌طور نمونه، می‌توان به اظهارات وزیر خارجۀ اردن اشاره کرد که گفت رژیم اردن نسبت به هر دولت دیگری از فعالیت‌های دولت یهود و اعلامیۀ نتانیاهو به‌منظور پیش‌برد طرح الحاق یک سوم کرانۀ غربی و درۀ اردن، ترس بیش‌تری دارد. این بدین خاطر است که الحاق یا عدم الحاق نیز، همانند راه‌حل دو دولت که رژیم اردن برای تطبیق‌اش می‌گریست، نمی‌تواند واقعیت اشغال و سلطۀ دولت یهود بالای کل فلسطین را تغییر دهد. در واقع، وزیر خارجه از این حقیقت که صلح حتی با الحاق یک سوم دولت فلسطین هم حاصل نخواهد شد چشم‌پوشی می‌کند. او هم‌چنین انکار می‌کند که فلسطین از دریا تا رود امتداد دارد و آن‌چه از الحاق باقی می‌ماند ۱۵ درصد کل فلسطین هم نخواهد شد.

بناءً الحاق یا عدم الحاق چیزی را از واقعیت اشغال و سلطه‌اش بر سرزمین مقدس فلسطین تغییر نمی‌دهد. این اشغال‌گران از انجام هیچ‌گونه جنایتی، از قبیل؛ قتل، تخریب مساکن، برقراری توافق‌نامه‌ها و بی‌حرمتی به اماکن مقدس، مخصوصاً مسجدالاقصی، سومین مسجد مقدس مسلمانان، دریغ نکرده‌اند. حکام عربستان سعودی، ترکیه و اردن با یکدیگر رقابت می‌کنند تا مسؤولیت پاسداری از مسجدالاقصی را که زیر اشغال یهودیان قرار دارد، با گرفتن یک نقش کوچک در معاملۀ ترامپ عوض کنند؛ و تنها بدین خاطر با طرح الحاق مخالفت می‌کنند که نزد مدافعان راه‌حل دو دولت، فضای قوی‌تری به دست آورند. بناءً این امر نیز در خیانت کم‌تر از چشم‌پوشی از الحاق و معاهدات استعماری همچون: توافق‌نامۀ صلح میان دولت یهود با مصر، توافق‌نامۀ وادی عربه با اردن و معاهدۀ اوسلو با حکومت فلسطین نیست. آخرین مورد، توافق‌نامۀ ترامپ است که تمام فلسطین را در بدل چند مشت دالر برای کشورهای همسایه، به‌منظور حمایت از دولت جدید فلسطین و تطبیق برنامه‌های اقتصادی‌اش، به یهودیان واگذار می‌کند.

مبنای راه‌حل دو دولت این است که در عوض واگذار کردن اکثریت فلسطین به یهودیان، به‌رسمیت شناختن دولت یهود و دادن مشروعیت بین‌المللی برایش، یک حکومت ضعیف را بر بخش‌هایی از ساحل غربی و نوار غزه تحت نام فلسطین، فارغ از هرگونه نیروی نظامی و تشکیلات دولتی، ایجاد کند. مطمئناً بزرگ‌ترین منفعت این طرح، ایجاد یک دولت یهود در بدل ثبات مجازی مورد پسند رژیم‌های عربی خواهد بود. برعلاوه، دفاع نتانیاهو از تصمیم الحاق در اول جولای/ژوئیه، پرده از دروغ‌ها و حیله‌های راه‌حل دو دولت که رژیم اردن پنهان کرده بود برداشته‌است و براساس اظهارات وزیر خارجه، احتمالاً منجر به یک خیزش یا یک خشونت دوام‌دار می‌شود و تمام امیدهای رسیدن به صلح را از دیدگاه او نابود می‌کند.

گریه و زاری جامعۀ بین‌المللی برای ممانعت از اجرای تصمیم دولت یهود به‌منظور الحاق سرزمین‌های فلسطین اشغالی به بهانۀ حفظ صلح و پاسداری از قوانین بین‌المللی، همانا تحقیر و خیانت به مردم اردن، مردم این سرزمین مقدس و تمام مسلمانان است. در حقیقت، قوانین بین‌المللی تنها در دستان متکبران قدرت‌مند قرار دارد و طی چندین دهه هرگز ندیدیم که اروپا و امریکا اقدامی را در قبال دولت یهود، از زمان اشغال‌گری‌اش تا ایجاد طرح الحاق یا عدم الحاق فلسطین، انجام داده باشند. در واقع، امریکا متحد دولت یهود است و پیش از این نیز به معاهدات دولت یهود و الحاق گولان و بیت‌المقدس مشروعیت داده‌بود و حتی سفارت‌اش را به آن‌جا منتقل کرد.

اما این بیانیۀ صفدی، "پیام‌مان باید روشن باشد: الحاق بی‌پاسخ نخواهد ماند،" خنده‌دار و تهوع‌آور است، زیرا در گذشته دیدیم که بزرگ‌ترین پاسخ این رژیم به یهودیان فقط این بود که با توسل به قوانین بین‌المللی سفیرشان را برای چند روزی اخراج کند، نزد رهبران اتحادیۀ اروپا شکایت کند و بیانیه‌های رسانه‌ای پوچ را انتشار دهد. رژیم اردن فکر می‌کند که قرارداد وادی عربه یک موافقت‌نامۀ راهبردی دائمی همراه دولت یهود است که نمی‌تواند از آن خارج شود، بناءً می‌کوشد با چنین بیاناتی به چشم مردم خاک بپاشد، خود را مدافع قضیۀ فلسطین نشان دهد و مدعی شود یگانه رژیم عربی است که (از طریق رسانه‌ها) به تصمیم الحاق دولت یهود پرداخته و در پی اقدام رسمی برای این تهدید است. در واقع، این اقدامات مداوای خشم برخاسته از تکبر و مقاومت برخاسته از تجاوز دولت یهود بر این ملت نیست.

ای مسلمانان!

ترامپ معاملۀ جنایت‌کارانه‌اش را به‌منظور حمایت از دولت یهود به راه انداخته‌است تا رفته رفته کل فلسطین را ببلعد. بایستی این جنایت را با شکستن دندان‌های ترامپ، براندازی دولت شریر یهود و بازگرداندن کل فلسطین به سرزمین‌های مسلمانان پاسخ دهیم، نه با توسل به حکام فعلی. هم‌چنین، پاسخ معاملۀ ترامپ رضایت و اکتفای محض به مقاومت‌ها در ساحل غربی و غزه نیست. این سخن که "فلسطین تنها قضیۀ فلسطینیان است و نه سایر مسلمانان" فلسطین را نابود می‌کند؛ زیرا فلسطین شرعاً قضیۀ تمام مسلمانان، اعراب و غیراعراب است. این قضیه با پاسخ رژیم‌های عربی و حکومت‌های‌شان که نزد دشمنان خود برای اجرای عدالت گریه و زاری می‌کنند جواب داده نمی‌شود، بلکه پاسخ این قضیه را دولت‌هایی می‌دهند که ارتش‌های‌شان را برای ریشه‌کن کردن دولت یهود به حرکت درمی‌آورند. یهودیان فلسطین را غصب و در آن‌جا برای‌شان یک دولت برپا کرده‌اند و در انجام این امر کمک حکام و معلمان مسلمانان را نیز به همراه داشته‌اند؛ بناءً برچیدن آن نیز امکان ندارد؛ مگر توسط دولتی‌که برای نابود و ریشه‌کن کردن آن، ارتش‌ها به راه اندازد.

ای مردم اردن و ای مسلمانان!

حزب‌التحریر پاسخ معاملۀ ناکام ترامپ و پاسخ نخوت دولت یهود را برای‌تان شرح داده‌است، بنابرین این حزب مسلمانان و ارتش‌های امت مسلمه را به اتخاذ یکی از دو پاسخ ذیل دعوت می‌کند:

اول: این‌که مجدانه و شکوه‌مندانه برای ازسرگیری زندگی اسلامی از طریق تأسیس خلافت فعالیت کنند. ارتش‌های مسلمانان بایست برای جنگ با یهودیان و برانداختن دولت‌شان حرکت کنند و کل فلسطین را به پیکر سرزمین‌های اسلامی بازگردانند.

دوم: باوجود این‌که امروز خلافت وجود ندارد، جنگ با کفار، مخصوصاً آنانی‌که سرزمین‌مان را اشغال کرده‌اند، به موجودیت یا غیبت دولت خلافت بستگی ندارد؛ چون جنگ با کفار یک مکلفیت است، خواه حاکم مسلمانان یک خلیفه باشد و یا کسی‌که مبنی بر اسلام حاکمیت نمی‌کند. بناءً این وظیفۀ ارتش‌های مسلمانان است که برای جنگ با یهودیان و براندازی دولت‌شان قدم بردارند و فلسطین را به سرزمین‌های اسلامی برگردانند.

ای مسلمانان!

خلافت خواهد آمد – ان‌شاءالله – و خوش خبری رسول الله صلی الله علیه وسلم با نبرد سربازان اسلام در برابر یهودیان محقق خواهد شد. در صحیح مسلم از ابوهریره رضی الله تعالی عنه روایت شده‌است که رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمودند:

«لَا تَقُومُ السَّاعَةُ حَتَّى يُقَاتِلَ الْمُسْلِمُونَ الْيَهُودَ فَيَقْتُلُهم الْمُسْلِمُونَ»

ترجمه: قیامت نخواهد آمد، مگر زمانی‌که مسلمانان در برابر یهودیان بجنگند و مسلمانان آن‌ها را بکُشند.

و بعداً دولت غاصب‌شان را از فلسطین محو کنند، این سرزمین مقدس را از نجاست‌شان پاک کنند و به پیکر سرزمین‌های مسلمانان برگردانند. امت مسلمه زنده و بیدار است و در بی‌عدالتی به خواب نمی‌رود، حتی اگر ترامپ و پیروش نتانیاهو و پیروان و حامیان‌اش فکر کنند که این امر رخ نخواهد داد و حتی اگر گمان کنند که حکام امروزین مسلمانان باقی نخواهند ماند و این‌که خلافت باز نخواهد گشت. ان‌شاءالله، الله سبحانه وتعالی آنان را نابود کند.

﴿وَذَلِكُمْ ظَنُّكُمُ الَّذِي ظَنَنْتُمْ بِرَبِّكُمْ أَرْدَاكُمْ فَأَصْبَحْتُمْ مِنَ الْخَاسِرِينَ﴾

(فصلت: ۲۳)

ترجمه: آری این گمان بدی بود که دربارۀ پروردگارتان داشتید و همان موجب هلاکت شما گردید، و سرانجام از زیانکاران شدید!

خورشید خلافت به زودی به اذن الله سبحانه وتعالی طلوع خواهد کرد، زیرا مژده‌هایش درحال نمایان شدن است؛ بناءً از بارگاه الله سبحانه وتعالی می‌طلبیم که ما را در زمرۀ کسانی قرار دهد که در آوردن‌اش کوشیده‌اند.

﴿هَذَا بَلَاغٌ لِلنَّاسِ وَلِيُنْذَرُوا بِهِ وَلِيَعْلَمُوا أَنَّمَا هُوَ إِلَهٌ وَاحِدٌ وَلِيَذَّكَّرَ أُولُو الْأَلْبَابِ﴾ (ابراهیم: ۵۲)

ترجمه: این (قرآن) پیام (و ابلاغی) برای (عموم) مردم است تا همه به وسیله آن انذار شوند و بدانند او الله یکتاست و تا صاحبان مغز (و اندیشه) پند گیرند!

دفتر مطبوعاتی حزب‌التحریر – ولایه اردن

مترجم: محمد حارث پویا

ادامه مطلب...

سیاست استبداد و ارعاب، شباب حزب را از ادامۀ مسیر‌ِشان منصرف نکرده و نخواهد کرد!

  • نشر شده در تونس

(ترجمه)

بعد از ظُهرِ روز شنبه، به تاریخ 6 ژوئن محافظ امنیتی یک مرد جوان را بنام طارق رفیع که یکی از عضای بخش کمیته روابط مرکزی حزب‌التحریر-ولایه تونس می‌باشد، گرفتار و به یکی از حوزه‌های امنیتی در شهر گابِس منتقل نمود و سپس به خانه وی یورش برده و آن را مورد تلاشی قرار داد. این در حالی صورت می‌گیرد که طارق جوان به تاریخ 5 ژوئن در مقابل مسجدِ سیدی ابی لبابه بعد از ادای نماز روز جمعه در سخنانش مقامات این کشور را پس از آن طاغوت (استبدادگران) خطاب کرد که آن‌ها علاوه بر تحمیل بدعت/نوآوری بر تشریفات مذهبی که الله سبحانه‌وتعالی آن را هرگز نازل نکرده بر دوباره بسته کردن مسجدی‌که در آن ورود یک بیمار ویروس کرونا مثبت تأیید شده مردم را تهدید نمودند. او طی سخنانش مقامات را به دلیل بسته ساختن مساجد گنهکار توصیف کرد و افزود که چرا خانه‌های الله سبحانه‌وتعالی را جهت بازگشائی دوباره بعد از ختم دورۀ قرنطینه آن در ردهِ‌ی اخیر قرار داده اند.

پاسخ عضو کمیته روابط به بررسی‌های مقدماتی این بود که حزب‌التحریر نه چاپلوسی می‌کند و نه هم سخن‌اش را تغییر می‌دهد و از سوی دیگر خطاب قرار دادنِ مقامات به‌عنوان طاغوت نه برای مناقصه بود و نه هم برای مذاکره؛ بلکه این صفت توسط الله سبحانه‌وتعالی به هر کسی‌که به‌غییر از آن‌چه او تعالی نازل کرده است حکم کند، داده شده است. هم‌چنان معیار‌های غیرعادلانه‌ای که توسط مقامات تونس بالای عبادت‌کننده‌گان در هنگام ادای نماز تحمیل شده، مانندِ تحمیل بر ایجاد فاصله بین نماز‌گذاران که مستقیما ً با گفته‌های پیامبر بزرگ اسلام در تضاد می‌باشد.

﴿أَقِيمُوا الصُّفُوفَ وَحَاذُوا بَيْنَ الْمَنَاكِبِ وَسُدُّوا الْخَلَلَ﴾

ترجمه: صف‌های نمازتان را راست و منظم کنید و شانه‌های‌تان را برابرکنید.

بنابرین این، وظیفه ما بود که چنین اعمال رسوایی‌آور و ننگین را تکذیب و آن را رد می‌نمودیم و آن‌ها را آنچه‌ که الله سبحانه‌وتعالی مورد خطاب قرار داده است، برچسب می‌زدیم؛ مخصوصاً از زمانی‌که روش‌های جلوگیری عفونت همه‌گیر مستلزم به این شد که فردِ آلوده شده به این ویروس را به هیچ صورت به داخل مسجد و حتّی با مراعت نمودن فاصله بین نمازگذاران به طور تحمیلی اجازه دخول داده نشود.

این عضوِ حزب‌التحریر بعد از نسخه آزمایشی نوشته‌شده که هنوز امضاء نشده بود، صبح روز دوشنبه قبل از تصمیم‌گیری دفتر دادستانی عامه، آزاد گردیده بود. بناءً ما در حزب‎التحریر-ولایه تونس در مواجهه با این سوء استفاده‌های بی‌جا، هدف قرار دادن حزب‌التحریر و فعالیت‌های سیاسی آن، با دستگیری شباب آن، در کمین‌ قرار دادن خانه‌ها و تهدید نمودن خانواده‌ها‌ی‌شان برای بسته‌نمودن دهان‌شان، تأکید می‌داریم که سیاست ظلم  و تهدیدآمیز هرگز نمی‌تواند شباب حزب‌التحریر را از ادامه فعالیت‌های‌شان جهت برگشتاندن عزت امت مسلمه و در مسیری‌که گام برداشته اند و پیمان را که با الله سبحانه‌وتعالی بسته‌اند بازدارند. روی این ملحوظ، ما از برادران خود در نیروهای امنیتی می‌خواهیم که از اطاعت بی‌چون و چرای فرمان‌روایان مستبدشان دست بردار شوند، و سد راه تحقق وعده الله سبحانه‌وتعالی و بشارت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم جهت تأسیس نمودن خلافت راشدۀ ثانی بر منهج نبوت قرار نگیرند.

دفتر مطبوعاتی حزب‌التحریر-ولایه تونس

مترجم: ارسلان مبارز

ادامه مطلب...

پیام‌ها و هدایای الهی

خبر

تظاهرات در سرتاسر امریکا و سایر دولت‌های غربی و رکود اقتصادی.

تبصره

بشریت در صدسال گذشته دو اصل را تجربه کرده است: یکی از آن‌ها که وجود خالق را انکار کرد و با فطرت انسان مخالف بود نابود گشت و فروپاشید و دیگری دین را از زندگی جدا ساخت و لجام را برای عقل محدود و عاجز سپرد تا تشریع و قانون‌گذاری نماید و منفعت را معیار قرار داد و خودخواهی پوشش آن قرار گرفت، بشریت را نابود ساخت و زندگی‌اش را در پریشانی و بحران قرار داد، اصلی‌که ادعای رهبری و تمدن را داشت و در نردبان علم و فناوری صعود کرد و انسان را در خلای معنوی، بدون آرامش و انشراح صدر رها کرد؛ اگرچه ظاهراً در نعمت بود؛ آنچه را می‌خواست می‌پوشید و آن‌چه را می‌خواست می‌خورد و آن‌جا که می‌خواست زندگی می‌کرد، اما اضطراب، سردرگمی و تردید، بشریت را فراگرفت و ناتوانی نظام سرمایه‌داری افشا شد.

هنگامی‌که بحران کورونا نمایان گردید و سرزمین‌های غرب و شرق را فراگرفت و ناکامی نظام‌ها در تعامل با آن و معالجۀ آثار آن آشکار گردید و تنها در امریکا تعداد وفات یافته‌گان از مرز صدهزار عبور کرد، امریکا تلاش کرد تا چین را مقصر ناکامی‌اش بداند؛ درحالی‌که جنایت چین کم‌تر از امریکا نیست.

به تعقیب آن اعلامیۀ رسمی مبنی بر رکود اقتصادی امریکا بود که پیش از کورونا پیش‌بینی می‌شد تا شکستی بر شکست‌های غرب بیفزاید.

بعد از آن تظاهرات سخت و گسترده‌ای بود که امریکا و دولت‌های غربی را در بر گرفت و تنها در حد سیاه‌پوستان خلاصه نشد؛ بلکه همه را در ردّ صریح اصل نظام سرمایه‌داری قرار داد.

بحران‌ها و درگیری‌های پیاپی، کشمکش‌های قومی و نژادپرستانه، غرب را به شکستی بعد از شکست مواجه ساخت.

پیام‌ها و هدایای الهی برای تمام بندگان، توجه‌شان را جلب می‌نماید تا به رشد خود برگردند و به شریعت پروردگارشان چنگ زنند و دست یاری به آنانی بدهند که مخلصانه جهت نجات بشریت از فساد عقیدۀ سرمایه‌داری فعالیت می‌کنند.

آن‌چه برای غرب رخ می‌دهد، هدیه‌ای است از طرف الله سبحانه وتعالی برای همه امت اسلامی به ویژه برای آن عده از برادران و فرزندان قدرتمند مان در ارتش مسلمانان تا روی آورند به سوی برنامۀ امتی‌که حزب التحریر برای از سرگیری زندگی اسلامی بیان می‌کند و برایش نصرت دهند تا آن را توسط خلافت بر منهج نبوت اعلان نماید تا پروردگار بشریت از آن راضی گردد و تمام بشریت را با عدل و آرامش در رفاه قرار دهد.

غرب به سبب ضعفی‌که دچار آن شده به حالتی رسیده است که قدرت ایستادگی در برابر اهل حق را ندارد؛ گذشته از آن‌که دست کمک به سوی مزدورانش دراز کند؛ یعنی حکام فرومایۀ این زمان که آنان را بر گردن بندگان و سرزمین‌ها نصب نموده است.

پیام‌ها و هدایای الهی نشان می‌دهد که امریکا و غرب توهم بوده و پلنگ کاغذی است و تمدن او در پرتگاه نابودی قرار دارد! ای بندگان الله! به انتظار شماست تا فروپاشد پس به سوی خیر دنیا و آخرت بشتابید و بايد مسابقه دهندگان براي به دست آوردن آن با هم‌ديگر مسابقه بدهند و بر يك‌ديگر پيشي بگيرند.‏

نویسنده: د. عبدالله ناصر ـ ولایه اردن

مترجم: احمد صادق "امین"

ادامه مطلب...
Subscribe to this RSS feed

سرزمین های اسلامی

سرزمین های اسلامی

کشورهای غربی

سائر لینک ها

بخش های از صفحه