- نشر شده در ویدیوها
خطبه نماز جمعه از استاد فضل الله علی سلیمان
عضو حزب التحریر ولایه سودان
خرطوم, ۲۷ جمادی الآخر ۱۴۴۱ه مطابق ۲۱ فبروری ۲۰۲۰م
خطبه نماز جمعه از استاد فضل الله علی سلیمان
عضو حزب التحریر ولایه سودان
خرطوم, ۲۷ جمادی الآخر ۱۴۴۱ه مطابق ۲۱ فبروری ۲۰۲۰م
(ترجمه)
بهتاریخ 10 فوریه 2020م، دادگاه/محکمهی منطقه نظامی مرکزی(CDMC) در یکاترینبرگ، ادوارد نظاموف را متهم به سازماندهی و پیشبرد فعالیتهای حزب التحریر در روسیه نموده و وی را به مدت 23 سال با "شدیدترین قیودات امنیتی در کلنی یا سلول خاص" محکوم به حبس نمود. این برادر بر اساس چندین مادهی قانون جزایی/کیفری روسیه، از جمله سازماندهی فعالیتهای یک سازمان تروریستی (فصل 1 مادهی 205.5)"، حمایت از فعالیتهای تروریستی (فصل 1 مادهی 205.1)" و تصرف خشونتآمیز قدرت (مادۀ 278) متهم شمرده شد. این در حالیست که رسانههای روسی نظاموف را چندینبار منحیث رییس سازمان "حزب التحریر" خطاب نمودند. قبلاً نیز آقای ادوارد در سال 2005م، بخاطر مشارکت در فعالیتهای حزب التحریر مجرم شناخته شده بود؛ مگر آن زمان دعوت اسلامی در چهارچوب "مبارزه علیه تروریسم" شناخته نمیشد"، بناءً او به مدت تقریباً 2 سال "بهطور رفتارسنجی" طبق فصل 2 ماده 282.2 قانون جزایی/کیفری روسیه بخاطر "اشتراک ورزیدن در فعالیتهای یک سازمان تندرو" محکوم به حبس شد.
نظاموف در جریانیکه "کلمات اخیرش" را به زبان میآورد، در رابطه به اسلام، آزار و شکنجه مسلمانان در روسیه، قوانین و سیاستهای ضد اسلامی، همچنین انتشار پروپاگندهای ضد و نقیض در رسانههای رسمی، سخن گفت. وی خاطر نشان کرد که پیامد طبیعی این چنین سیاستهای دولت، در واقع ترویج اسلامهراسی در جامعه روسیه است و دولت آگاهانه و هدفمندانه تصویر منفی از اسلام و مسلمانان را در جامعه ایجاد میکند تا بتواند سیاستهای ضد اسلامی و سرکوبهای خشن خود را علیه مسلمانان توجیه کند.
ادوارد همچنین در مورد زندگی خود، در مورد اینکه چگونه در پی آموختن فهم اسلام پرداخت و چگونه دین در اوضاع دشوار زندگی، مشکلاتش را حل کرد، صحبت نمود. او تصریح نمود که قرآنکریم یگانه مصدر ثابت و حقیقی احکام است که از 14 قرن تا حال بدون هیچ تغییر و تبدیل، ثابت مانده است. وی برعکس حرفهای فوقاش را از قوانین قابل تغییریکه توسط انسانها ساخته شده یعنی قوانین روسیه مثال زد، که مدام و به سرعت در حال تغییر است. مثلاً بهشدت سختگیرانه میشود و یک وضعیت متناقصی را در جامعه ایجاد میکند که یک مسلمان به هر شکلیکه خود را تطابق به این اصول و قوانین بدهد، بازهم در چشم دستگاه سرکوبگر روسیه منحیث یک جنایتکار باقی میماند. ادوارد تمامی اتهاماتیکه علیهاش صادر شده بود را رد کرد و پس از آنکه او اتهام بالعکس را علیه آن کسانیکه برضد اسلام تهمت میبستند و مسلمانان را بخاطر عقیدهشان زندانی میکردند، بست. او در سخنانش تایید کرد که هیچ جنایتی در عملاش نبوده است.
اتهام تروریسم علیه حاملان دعوت اسلامی، چیزی نیست جز تصدیق و اعتراف و ترس دولت در مقابل حق و در برابر کسانیکه یگانه اسلحهشان بیان حق است.
درینجا هیچ جای شکی نیست که دروغهای سازمانهای خاص جنایی روسیه علیه اعضای حزب التحریر یک روز برای عموم واضح و آشکار خواهد شد و الله سبحانهوتعالی تمامی کسانی را که در زندانی ساختن مسلمانان به دلیل بخاطر ایمانشان به الله محاسبه خواهد کرد. الله سبحانهوتعالی میفرماید:
﴿إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا يُنفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ لِيَصُدُّوا عَن سَبِيلِ اللَّهِ فَسَيُنفِقُونَهَا ثُمَّ تَكُونُ عَلَيْهِمْ حَسْرَةً ثُمَّ يُغْلَبُونَ وَالَّذِينَ كَفَرُوا إِلَى جَهَنَّمَ يُحْشَرُونَ﴾
[انفال: 36]
ترجمه: كافران اموال خود را خرج میكنند تا (مردمان را ) از راه الله (و ايمان به الله) بازدارند. آنان اموالشان را خرج خواهند كرد، اما بعدا مايه حسرت و ندامت ايشان خواهد گشت و شكست هم خواهند خورد. بیگمان كافران همگی به سوی دوزخ رانده میگردند و در آن گرد آورده میشوند.
دفتر مطبوعاتی حزب التحریر-روسیه
مترجم: زکریا وهاج
(ترجمه)
خبر:
تحولات سیاسی در شرق میانه پیچیده و غیرمترقبه است؛ اما طبق گزاراشات و پیشبینیهاییکه توسط مرکز تحقیقات "جیواستراتیژیک میدیا" به انجام رسانیده است؛ آنچه احتمال دارد به وقوع بپیوندد، اینست: از 2019 به بعد الی ختم 2030 میلادی شرق میانه از چنان مخمصه و تنگنایی عبور خواهد نمود که در طی صد سال گذشته آنچه قبلاً در لیبیا، عراق و سوریه در اثر تحولات و مداخلات بیگانه، از کشتار و خونریزیهاییکه به وقوع پیوسته بود، وخیم تر است.
پیشبینی اتفاقات آینده یک امر دشوار است و این را میطلبد تا بر اساس آمارها و دادههای که نشانه بر تحولات و تغییرات رخ داده، آنچه که در آینده واقع خواهد شد و ربط اینها باشد. دولتهای عربی تلاش دارند تا هویت ملی خویش را که به وسیلۀ توافق سایکس-پیکو طی قرن گذشته وضع شده بود، حفظ نمایند؛ چرا که ایدلوژیهای سیاسی عمده بر گِرد منافع کشوری میچرخد؛ نه بر اساس منافع ملیتی. پس برخی ازین دولتها رو به سوی غرب نموده و برخی دیگر جانب شرق را گرفتهاند و همچنان برخی دیگر تلاش جمع بین هردو را دارند. ممکن است چالش در برابر دولتهای عربی اسلامیت و یا عربیت باشد؛ چون هردو تفکر نظامهای منطقوی را رد نموده و با آن تناقض دارند. (منبع: جریدۀ اردنی رأی)
تبصره:
تنها اهل اردن نیست که چنین وضعیت دارند؛ بلکه تمام سرزمینهای اسلامی همینگونه است. آنگونه كه از خبر فوق واضح است، وضعیت حاضر نتیجۀ توافق و پیمان سایکس-پیکو میباشد؛ پیمانیکه به رهبریی انگلیس و همکاری عدهای از یهودیان، ترکها و اعراب منجر به انهدام خلافت اسلامی گردید.
از بارز ترین عمال و مزدوران آن، ایمانویل قراصو است. او از اولین مووسسین حرکت جوانان ترک بود. او مسئول برانگیختن مردم و تحریک آنها علیه سلطان و خلیفۀ مسلمانان بود. درست قبل از آمدن مصطفی کمال یهودی است؛ کسیکه از دانشگاه نظامی در مانستر مقدونیه تحصیل کرده و در همانجا به فعالیت تخریبیاش علیه دولت اسلامی، بر حسب دستورات یهود و انگلیس و ماسونها آغاز نموده بود که به جمع از صاحب منصبان معرفی شد و توانست جمعیت وطن را تأسیس کند.
شخصی دیگر بنام شریف حسین یاد میگردد؛ کسیکه انقلاب را كه به انقلاب بزرگ عربی مسمى است، به راه انداخت. او كسي است که اولین تیر را از کمان مسلمانان علیه مسلمانان رها نمود. او کسی است که عرب زبانان را از غیر آنان جدا ساخت و بین عرب و ترک و عجم حایل ساخت.
حالا بعد از اینکه کفار متوجه شدهاند که امت مسلمه به سبب وضعیت بد خودِ کفار و دست کم گرفتن مسلمانان توسط غرب و مزدورانش رو به بیداری است، دست به طرح دسيسهها زده و با برنامههاى تازه و نقشههای جدید میخواهند که امت را از سیر کردن به مسیر تعالی گذشته باز دارند تا امت اسلامى زمینگیر گردیده، کفار بتوانند خونهایشان را بمكند و ثروتی را که الله سبحانه وتعالی برای امت مسلمه ارزانی کرده است، به تاراج ببرند.
به غرب کافر و مزدوران گناهکارشان که از اِيل و فاميل خودمان اند، میگویم: آرزویتان به خاک یکسان شد؛ چرا که الله سبحانه وتعالی این امت را دوباره به برکت حزب التحریر بیدار میسازد؛ حزبیکه امت را متوجه خواهد ساخت که درد چیست و دوایش در کجاست. امت اسلامی را به طریق شریعت ارشاد نموده؛ طریقیکه عظمت دوباره و عزت گذشتۀ مسلمانان را در بین امتهای سرگردان که به فساد روبرو شده و این فساد بشریت را به فساد گرفتار نموده است، برایشان خواهد بخشید. این امت بسان گذشتهاش دوباره زمام امور را در دست گرفته اسلام را به دیگران نیز حمل خواهد نموده تا باقی بشریت را از ظلم و وحشت سرمایهداری نجات بخشد. همانگونه که الله سبحانه وتعالی میفرماید:
﴿كُنتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَتَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنكَرِ وَتُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَلَوْ آمَنَ أَهْلُ الْكِتَابِ لَكَانَ خَيْراً لَّهُم﴾
[آل عمران:110]
ترجمه:شما بهترین امتی هستید که برای مردم بیرون آورده شده است، به معروف امر میکنید و از منکر نهی مینمایید و به الله و روز آخرت ایمان دارید.
نويسنده: عبدالله عبدالرحمن
مترجم: عبدالقدیر مخلص
(ترجمه)
پرسش:
السلامعلیکمورحمتاللهوبرکاته!
الله متعال عمر طولانی نصیبتان فرماید. از شما پرسشی دارم، امیدوارم پاسخ ارائه فرمایید. واضح است که مالیات در اسلام حرام میباشد؛ پس دولت اسلامی چگونه میتواند چنین مشکلی را بر طرف کند؛ درحالیکه امروز (توظیف، عشر و خراج) وجود ندارد؟
پاسخ:
علیکمالسلامورحمتاللهوبرکاته!
معلوم میشود که در رابطه به پرسش موضوع، شما دچار التباس شدهاید؛ چون میگویید که: مالیات در اسلام حرام میباشد. این به شکل عام در حالات مخصوص درست است. همچنان گفتید: امروزه عشر و خراج وجود ندارد. باید توجه داشته باشید که سرزمین مسلمانان یا عشری است و یا هم خراجی که فعلاً وجود دارد. در رابطه به موضوع، شما کلمات؛ چون: توظیف، عشر و خراج را یادآور شدید که کلمۀ (توظیف) در اینجا بیربط میباشد.
بههرصورت ما برایتان پاسخ مفصلی ارائه خواهیم داشت تا ابهامی باقی نماند. إنشاءالله!
1- شریعت سلطان را از وضع مالیات بالای مسلمانان به خواست خودش نهی نموده است. رسولالله صلیاللهعلیهوسلم در حدیثیکه احمد روایت نموده و زین و حاکم آن را صحیح میدانند، فرمودهاند:
«لا يَدْخُلُ الْجَنَّةَ صَاحِبُ مَكْسٍ»
ترجمه: صاحب مالیات وارد بهشت نمیشود.
کلمۀ (مکس) عبارت از مالیاتی است که از تجار در مرز سرزمینهای گرفته شده اخذ گردد؛ اما نهی رسولالله صلیاللهعلیهوسلم مطابق حدیث متفق علیه که از طریق ابوبکره روایت شده است، تمام مالیات را شامل میشود که فرمودند:
«إِنَّ دِمَاءَكُمْ وَأَمْوَالَكُمْ وَأَعْرَاضَكُمْ عَلَيْكُمْ حَرَامٌ كَحُرْمَةِ يَوْمِكُمْ هَذَا فِي بَلَدِكُمْ هَذَا فِي شَهْرِكُمْ هَذَا»
ترجمه: بدون شک خون، مال و آبروى شما بر يکديگر حرام است؛ مانند: حرمت امروز و اين ماه و اين شهر شما.
این حدیث شامل خلیفه و عامۀ مردم میگردد؛ بناءً برای خلیفه جائز نیست تا به خاطر مصارف، از مردم مالیات اخذ کند؛ بلکه باید از بیتالمال استفاده نماید.
2- اما حالات خاصی وجود دارد که شریعت مطابق نصوص وارده، آن را استثناء قرار داده و مصارف را خاص بیتالمال نکرده و آن را شامل همه مسلمان نموده است. این در صورتی است که مال کافی در بیتالمال وجود نداشته باشد. مصارف از دوش بیتالمال به دوش امت افتاده و از سرمایهداران امت به مقدار ضرورت بدون زیادت از نیاز، مالیه اخذ گردیده و در مواضع خاص خودش مصرف میگردد. باید واضح گردد که اخذ مالیه در چنین یک وضعیت از خواست و صلاحیت حاکم نیست که هرگونه خواست مالیه اخذ نماید؛ بلکه سلطان مجری اوامر الله سبحانهوتعالی است. در چنین یک وضعیت امر الله سبحانهوتعالی را اجراء کرده و مطابق احکام شرعی عمل مینماید [حسب نیاز مالیات را بالای ثروتمندان امت وضع میکند.] بدین اساس شریعت سلطان را مکلف به پرداخت مصارف مسلمانان از بیتالمال نموده است؛ پس اگر مال کافی در بیتالمال وجود نداشت که کفایت مصارف را بکند، خلیفه مطابق احکام شرعی میتواند به قدر ضرورت مالیات را بالای ثروتمندان وضع نماید که در اینصورت عمل وی حرام نمیباشد.
3- جواز وضع مالیات بالای مسلمانان باید دارای شروط زیر باشد:
اینکه در بیت المال مال کافی وجود نداشته باشد؛
وجود نص شرعیکه مصارف را بالای بیتالمال و مسلمانان واجب گرداند؛
وضع مالیات باید بیشتر از نیاز نباشد؛
مالیات باید بالای ثروتمندانیکه بیشتر از نیازشان ثروت دارند، وضع گردد.
4- همچنین اخذ مالیات از مسلمانان مطابق شروط گذشته صورت میگیرد و آن زمانی است که شریعت انفاقِ حالات ویژه را نه تنها بالای بیتالمال؛ بلکه بالای جمیع مسلمین فرض کرده باشد. بهگونۀ مثال: اگر بیتالمال قادر به پرداخت مصارف برای فقراء نبود، مالیات بالای ثروتمندان به اندازۀ ضرورت وضع میگردد؛ چون بیتالمال تنها مسئول پرداخت مصارف فقراء نبوده و ثروتمندان نیز شامل آن میگردد. حاکم در مستدرک خود از عائشه رضیاللهعنها روایت میکند که رسولالله صلیاللهعلیهوسلم فرمود:
«لَيْسَ بِالْمُؤْمِنِ الَّذِي يَبِيتُ شَبْعَانًا وَجَارُهُ جَائِعٌ إِلَى جَنْبِهِ»
ترجمه: مومن نیست آنکه خودش سیر بخوابد؛ ولی همسایه او در کنارش گرسنه باشد.
در روایت طبرانی در معجم کبیر از انس بن مالک رضیاللهعنه روایت شده که گفت: رسولالله صلیاللهعلیهوسلم فرمود:
«مَا آمَنَ بِي مَنْ بَاتَ شَبْعَانًا وَجَارُهُ جَائِعٌ إِلَى جَنْبِهِ وَهُوَ يَعْلَمُ بِهِ»
ترجمه: هرکسیکه شب را سیر به بستر برود و بداند که همسایهاش در کنار او گرسنه مانده به من ایمان نیاورده است.
حاکم در مستدرک از ابن عمر رضیاللهعنهما روایت میکند که رسولالله صلیاللهعلیهوسلم فرمود:
«وَأَيُّمَا أَهْلِ عَرْصَةٍ أَصْبَحَ فِيهِمُ امْرُؤٌ جَائِعًا، فَقَدْ بَرِئَتْ مِنْهُمْ ذِمَّةُ اللَّهِ»
ترجمه: اهل هر سرزمینیکه شب را به روز برسانند؛ درحالیکه شخصی گرسنهای در میان آنان باشد، ذمۀ خدا و رسولاش از آنان بری است.
اگر بیتالمال قادر به پرداخت مصارف جهاد نبود، مالیات بالای ثروتمندان به اندازه ضرورت وضع میگردد؛ چون بیتالمال تنها مسئول پرداخت مصارف جهاد نبوده و ثروتمندان نیز شامل آن میگردد. الله متعال میفرماید:
﴿وَجَاهِدُوا بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنفُسِكُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ ذَٰلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ﴾
[توبه -41]
ترجمه: در راه خدا به مال و جان جهاد کنید، این کار شما را بسی بهتر خواهد بود؛ اگر مردمی با فکر و دانش باشید.
دلایل دیگر نیز در این راستا وجود دارد.
اگر بیتالمال قادر به پرداخت مصارف ارتش نبود، مالیات بالای ثروتمندان به اندازۀ ضرورت وضع میگردد؛ چون: بیتالمال تنها مسئول پرداخت مصارف ارتش نبوده و ثروتمندان نیز شامل آن میگردند؛ چون: احمد در مسند خویش از عبدالله بن عمرو رضیاللهعنه روایت میکند که رسولالله صلیاللهعلیهوسلم فرمودند:
«لِلْغَازِي أَجْرُهُ، وَلِلْجَاعِلِ أَجْرُهُ وَأَجْرُ الْغَازِي»
ترجمه: برای غازی اجر خودش و برای مزددهنده اجر غازی و اجر خودش داده میشود.
اگر در شهری بیمارستان وجود نداشت و عدم موجودیت آن سبب متضرر شدن مردم میگردید و بیتالمال قادر به پرداخت مصارف اعمار آن نبود، مالیات بالای ثروتمندان به اندازۀ ضرورت وضع میگردد؛ چون: اعمار بیمارستان جهت رفع ضرر از مردم، تنها مسئولیت بیتالمال نبوده و ثروتمندان نیز شامل آن میگردد؛ چون: جلوگیری از ضرر واجبۀ عامهای مردم میباشد. حاکم در مستدرک حدیث صحیحی را از ابی سعید خدری رضیاللهعنه روایت میکند که رسولالله صلیاللهعلیهوسلم فرمود:
«لَا ضَرَرَ وَلَا ضِرَارَ، مَنْ ضَارَّ ضَارَّهُ اللَّهُ، وَمَنْ شَاقَّ شَاقَّ اللَّهُ عَلَيْهِ»
ترجمه: ضرر و زیان رسانیدن به خود جائز نیست. کسیکه به دیگری زیان وارد میکند، الله جلجلاله به او زیان رسانده و کسیکه دیگری را به مشقت اندازد، الله جلجلاله او را به مشقت خواهد افگند.
اگر بیتالمال قادر به پرداخت مصارف برای رعیت در حوادث؛ مانند: طوفان و زمین لرزه نبود، مالیات بالای ثروتمندان به اندازۀ ضرورت وضع میگردد؛ چون بیتالمال تنها مسئول پرداخت مصارف حوادث نبوده و ثروتمندان نیز شامل آن میگردد. به دلیلیکه ابوداود در سنن خویش از ابن حُجَیرالعَدَوی روایت میکند که گفت: از عمر بن خطاب رضیاللهعنه شنیدم که رسولالله صلیاللهعلیهوسلم فرمود:
«وَتُغِيثُوا الْمَلْهُوفَ وَتَهْدُوا الضَّالَّ»
ترجمه: متضرر را کمک و گمراه را راهنمایی کنید.
این حدیث در زمان قحطیکه قبلاً یادآور شدیم، نیز صدق میکند.
5- مصارف در مواردی؛ چون: ایجاد راه دومی، اعمار بیمارستان دومی، فابریکههای تولیدی؛ مانند: استخراج نکل و سنگ سرمه، ایجاد حوضها به خاطر کشتیهای تجارتی وغیره که عدم موجودیتشان باعث متضرر شدن مردم نمیگردد، تنها مسئولیت بیتالمال میباشد. در صورت موجودیت پول کافی، بیتالمال باید اقدام به این کارها نماید؛ اما اگر پول کافی در بیتالمال وجود نداشت، مسلمانان مکلف به پرداخت مالیات نبوده و باید منتظر بمانند تا پول مورد نیاز به دسترس بیتالمال قرار گیرد.
6- به جز از ثروتمندان، مالیات بالای دیگر مسلمانان وضع نمیگردد؛ چون کسیکه بیشتر از حاجات اساسیاش ثروت نداشته باشد، از وی مالیات اخذ نمیگردد؛ مگر کسیکه بیشتر از حاجات اساسیاش ثروت داشته باشد، مالیات پرداخت مینماید. بخاری از ابوهریره روایت میکند که رسولالله صلیاللهعلیهوسلم فرمود:
«خيرُ الصدقة ما كان عن ظهر غنى»
ترجمه: بهترین صدقه آن است که با پشتوانۀ بینیازی باشد.
غِنَی آن را گویند که انسان بدان نیاز نداشته باشد و از حد نیازش خارج باشد.
مسلم از جابر رضياللهعنه روایت میکند که رسولالله صلیاللهعلیهوسلم فرمود:
«ابدأ بنفسك فتصدّق عليها، فإن فَضَلَ شيءٌ فلأهلك، فإن فَضَلَ عن أهلك شيءٌ فَلِذي قرابتك، فإن فَضَلَ عن ذي قرابتك شيءٌ فهكذا وهكذا - يقول فبين يديك، وعن يمينك، وعن شمالك»
ترجمه: مصرف را از خود شروع کن و اوّل به نفس خویش کمک نما؛ پس اگر چیزی اضافه شد، آن را به اهل و عیال خود بده؛ اگر از اهل و عیالات چیزی اضافه گردید، آن را به خویشاوندان خویش عطا کن و اگر از آنان چیزی اضافه ماند، این چنین و آن چنان پیشرو، چپ و راست (به هرکی خواهی بدون منت) مصرف کن.
پس کسیکه باید برایش انفاق شود، در مرتبۀ دوم پس از خود انفاقکننده قرار داده شده و مالیات نیز مانند نفقات و صدقه میباشد؛ چون الله سبحانهوتعالی میفرماید:
﴿وَيَسْأَلُونَكَ مَاذَا يُنفِقُونَ قُلِ الْعَفْو﴾
[بقره: 219]
ترجمه: از تو ميپرسند: چهچيز را صدقه و انفاق كنند؟ بگو: مازاد از نيازمندي خود و خویش را.
یعنی مالیکه از نیاز بیشتر باشد و در مصرفاش زحمت نیآید آن را مالیه گرفته میشود؛ پس مالیات از ثروتمندانیکه شامل دایرۀ زکات میگردند، گرفته میشود؛ نه از فقراء.
7- اما مالیات بیشتر از قدر ضرورت بالای رعیت وضع نمیگردد؛ چون نصوص شرعی، گرفتن مالیات را به خاطر رفع نیازمندیهای خاص جواز داده است. این همان حالت استثنائی گرفتن مال یک فرد بدون رضایتاش میباشد. بناءً باید همان حدی را که نصوص در اخذ مالیات معین ساخته [گرفتن مالیات به اندازۀ نیاز؛ نه بیشتر از آن]، رعایت گردد، درغیرآن اخذ مالیات بدون رضایت، ظلم محسوب میگردد.
8- از آنچه که گذشت فهمیده میشود که فرضیه ناتوانی (دائمی و یا شبیه دائمی) در رابطه به بودجه دولت خلافت اسلامی، یک فرضیهای میباشد که در غیر محل اصلیاش قرار دارد؛ چون ناتوانی یعنی اینکه عوائد برای مصارف کفایت نکند. ولی اگر اسلام به شکل احسن تطبیق گردد، این ناتوانی بنا به دو امر مهم، خلاف اصل میباشد:
الف: احکام شرعی بدون درنظرداشت اجتهاد و سنجش مردم، چگونگی اخذ مالیات و مصرف آن را توسط دولت، مفصلاً بیان نموده است. قسمیکه در بالا تذکر دادیم انفاق را در بعضی از اموریکه ربطی به وجود و عدم وجود مال در بیتالمال ندارد، بالای بیتالمال و مسلمانان لازم گردانیده است. اگر مال کافی در بیتالمال وجود نداشته باشد، مالیات جهت تنظیم بعضی امور وضع میگردد. مصارفیکه فقط برای بیتالمال لازم است، هنگامی باید صورت گیرد که بودجۀ کافی برای مصرف در بیتالمال مسلمانان وجود داشته باشد، دراینصورت هیچ نوع مالیاتی بالای مسلمانان وضع نمیگردد.
ب: عوائد دائمی بیتالمال عبارت است از: فَيء، غنائم، أنفال، خراج وغیره. همچنین ملکیت عامه با انواع آن و همچنین ملکیت دولتی نیز شامل عوائد بیتالمال که عبارت است از: عشر، خمس معادن، معدن و اموال زکات.
پس حالات اصلی این است که هرگاه دولت خلافت موجود باشد، دارائی، تنها عوائد دائمی بیتالمال حتماً مصارف اساسی بیتالمال را برآورده میسازد، برابر است که در وقت مشکلات، مال فزیکی در بیتالمال موجود باشد یا خیر. پس تصورِ عجز دولت خلافت در مصارف اساسیاش یک امر خیلی بعید است. لذا تصورِ ناتوانی و ضعف مالی در پرداخت مصارف [برای بیتالمال دولت اسلامی]، امر نادرست و به دور از واقعیت میباشد.
تفصیلات بیشتر در کتابهای نظام اقتصادی، کتاب اموال در دولت خلافت و کتابِ مقدمۀ دستور نیز پیشکش شده است.
امیدوارم این جواب به یاری الله سبحانهوتعالی کافی باشد.
برادرتان شیخ عطاء بن خلیل ابوالرشته
(ترجمه)
خبر:
کانال عربی 21 تحت عنوان "خشم گستردۀ کاربران شبکههای اجتماعی از نسخۀ تحریف شدۀ قرآن عبری" چنین گفته است: صدها اشتباه کشف شده در ترجمۀ قرآن کریم به زبان عبری در انجمن ملک فهد واقع در کشور شاهی سعودی، واکنشهای گسترده را در شبکههای اجتماعی برانگیخته است.
انجمن ملک فهد یک کانال الکترونیک مورد اعتماد در میان کانالهای الکترونیک برای چاپ و نشر نسخۀ الکترونیک و ترجمۀ قرآن به زبان عبری بود؛ اما به سبب اشتباهاتیکه علاء الدین حماد، پژوهشگر فلسطینی (در طی 60 سال) آن را ثبت نموده، اعتماد و جایگاه خود را از دست داده است. وی به کانال "عربی 21" تأکید نموده که اشتباهات ثبت شده از 300 اشتباه بیشتر است و آشکارترین آن آوردن اصطلاح "هیکل" بهجای "مسجد الاقصی" در سورۀ اسراء است.
خبر صدور نسخۀ عبری قرآن کریم با اشتباهاتیکه در بر دارد، با خشم و اعتراض فراوان کاربران شبکههای اجتماعی روبرو شده است و این کاربران تأکید دارند که این اشتباهات "فاحش و عمدی است". همچنان کاربران از یکدیگر میپرسند که چی انگیزهای در پشت ترجمۀ تحریف شدۀ نسخة قرآن کریم وجود دارد که روایات اسرائیلی را با خود داشته و اشتباهاتی دارد که با اصل قرآن مخالف است؟
تبصره:
درست است که اشتباهات یافت شده در نسخۀ ترجمه شدۀ قرآن کریم به زبان عبری با تمام معنی اشتباه فاحش و مصیبت بزرگ است؛ اما مصیبت و بلای حقیقی موجودیت حاکمانی مانند حاکمان سعودی در رهبریت است.
موجودیت این حاکمان در رهبریت اساس و سر چشمۀ تمام زشتیها و بدبختیهاییست که دامنگیر امت مسلمه شده، یا در آینده میشود و توسط اینها امت به انحطاط، عقب افتادگی و نابودییکه اکنون در آن است، رسیدهاند. حاکمان دیگر مسلمان حال بهتری از اینها ندارند، تمامشان بدون استثناء دشمنان الله و رسول او صلی الله علیه وسلم و مؤمنان هستند و دور و نزدیک تاریخِ آل سعود را میشناسند. آنها از ابتدای بهوجود آمدنشان مزدور و اجیر بریتانیا بوده و در کنارش ایستادند و با خلافت عثمانی جنگیدند تا اینکه سقوطش دادند و همیشه تا امروز بر روش خیانت و مزدوری دیگران بودند؛ اما بالا کردن شعار دولت توحید و ادعای اینکه آنها به شریعت الله متعال حکم میکنند و فریب دادن مردم با دین الله از مدت زمان درازی بدینسو، چیز جز پوشاندن بدیهای آشکارشان و زیبا نشان دادن کارهای ناپسندشان نیست تا مردم سطحینگر را فریب دهند. حقیقتشان بر اساس آنچه گذشت بر هیچ کس پوشیده نبوده و همه میدانندکه آنها دشمنانی دین الله و بندگان اوتعالی و دوستان دشمنان الله هستند.
خواست الله متعال بر این بوده که آنها را در دنیا پیش از آخرت رسوا گرداند و آن عده از علمای درباریی را که با آنها منافقت میکنند، رسوا سازد؛ چنانچه در روزهای اخیر زشتی نظام سعودی بیشتر از پیش، خصوصاً در عرصۀ عادیسازی روابط با دولت یهود افشا گردید. در 24/1/2020 کانال 12 رژیم یهود گزارشی را زیر عنوان "اسرائیلی" در سعودی منتشر ساخت. در آن گزارش آمده که یک فیلمبردار رژیم یهود در برخی از شهرهای سعودی گردشگری میکند. در 23/1/2020 محمد عیسی دبیر کل اتحادیۀ علمای جهان اسلام به دیدار پایگاه اوشفیتز نازی در بولندا برای مشارکت در یادبود از 75مین سالروز آزادسازی زندانیاناش رفته و او با همراهاناش نماز را در پایگاه اداء کردند. در 26/1/2020 وزیر داخلۀ رژیم یهود بیانیهای را صادر نمود که بیانگر تقاضای او برای سفر به سعودی جهت کارهای دینی و تجاری میباشد. امروز احمقهای سعودی اقدام به صادر کردن نسخۀ از قرآن کریم به زبان عبری کردند که در آن واژۀ هیکل را به جای واژۀ مسجدالاقصی به کار گرفتند. این گذشته از اشتباهات بزرگ دیگریست که در این نسخه دیده میشود و این بیانگر آنست که آل سعود آمادگی تمام را بر این دارد تا کلام الله متعال را جهت راضی ساختن دولت یهود تحریف کند.
این جدا از آن چیزی است که ابن سلمان جاهل و بیخرد از پخش و نشر فسق و فجور در سرزمین حجاز انجام میدهد و جنگهاییکه در یمن آتش آن را روشن کرده است و آنچه از نابودی و خونریزی در نتیجۀ آن صورت گرفته است. آنچه حاکمان سعود انجام میدهند، به صورت واضحی دلالت بر این دارد که فقط جنگ آشکار با الله و رسول اوست.
پس ای مسلمانان! بدانید هرگز برای ما رهبریتی وجود نخواهد داشت تا زمانیکه این جاهلان بر ما حاکمیت داشته باشند! آنها چشمان غرباند که از لابلای آن میبیند، دست او هستند که ما را توسط آن میگیرد و پای آن هستند که توسط آن بر جسدهای مان راه میرود.
پس با آنانی کار کنید که برای نجات از پلیدی و زشتی اینها و جهت نصب خلیفهای که برای ما سپری باشد و بر ما شریعت الله سبحانه وتعالی را حاکم گرداند، فعالیت میکنند. آیا شما این ندای مخلصانه را اجابت میکنید؟
نویسنده: محمد ابو هشام
مترجم: احمد صادق امین
گروه الوعی (حلقه دانشجویان شباب حزب التحریر در دانشگاه های سرزمین مبارک فلسطین) کنفرانسی را در دانشگاه پولی تخنیک فلسطین بخاطر رد نمودن معامله ترامپ دائر نمودند.
پنجشنبه, ۱۹ جمادی الآخر ۱۴۴۱ه مطابق ۱۳ فبروری ۲۰۲۰م
میزبانی شبکه ماهواره ای ام درمان از استاد محمد جامع (ابو ایمن) معاون سخنگوی رسمی حزب التحریر ولایه سودان بخاطر گفتگو در مورد "عادی سازی روابط با رژیم یهود هرگز مشکلات سودان را حل نمیسازد"
پنجشنبه, ۱۹ جمادی الآخر ۱۴۴۱ه مطابق ۱۳فبروری ۲۰۲۰م
خطبه جمعه استاد نعیم عوده (ابو بهاء)
بیت المقدس – سرزمین مبارک فلسطین
جمعه, ۱۳ جمادی الآخر ۱۴۴۱ه مطابق ۷ فبروری ۲۰۲۰م
برای معلومات بیشتر به لینک زیر مراجعه کنید
خطبه جمعه استاد نعیم عوده (ابو بهاء)
بیت المقدس – سرزمین مبارک فلسطین
جمعه, ۱۳ جمادی الآخر ۱۴۴۱ه مطابق ۷ فبروری ۲۰۲۰م
برای معلومات بیشتر به لینک زیر مراجعه کنید
(ترجمه)
پرسش:
السلامعلیکمورحمتاللهوبرکاته!
برادر محترم، اگر امکان دارد پرسشام را پاسخ دهید!
من یکجوان مسلمان مجردم، الله سبحانهوتعالی، اسلام و آنچه را که حبیب و سردار ما محمد صلیاللهعلیهوسلم آورده و تطبیقاش کرده، دوست دارم. در منطقهای زندگی میکنم که نه دین وجود دارد و نه اخلاق، از اسلام فقط نام و نشان برای ما مانده است و بس. شیوه تدریس در مدرسۀ ما مبارزه علیه اسلام است.
من نمیخواهم ازدواج کنم؛ چون مطمئنام که توانایی حفظ پسران و دخترانم را در مسیر اسلام ندارم؛ اگر ازدواج کنم گویا که قوغ آتش را در دستم گرفته باشم. اولادهای من به زودی چیزهایی را میآموزند که به ضررشان است؛ بدینصورت من وقت کافی برای تعلیمشان ندارم؛ چون شغلام به من اجازه نمیدهد؛ خانمم نیز به سبب شغلیکه دارد نمیتواند آنها را تربیه کند.
خلاصه: احادیث زیادی پیرامون اینکه ازدواج کردن نصف دین است موجود است و فعلاً هم آنها را خواندام. برعلاوه، حدیثی دیگری نیز موجود است که معنای آن این است: "مجردی فسق در امت است"؛ لهذا آیا این درست که اگر من ازدواج نکنم، دینام تکمیل نمیشود؟ میخواهم پاسخ آن را از شما دریافت کنم، درحفظ الله بوده و جنت نصیبتان باد!
برادر شما Абдуллах Ахъяров
من دو پرسش دارم:
1- میخواهم ازدواج کنم، دختری را پیدا کردهام که هیچ یک از نزدیکانش را نمیشناسم، تااینکه اجازۀ ملاقات با دختر را کمایی کنم، پدرش محافظ آن دختر است و او از شخصیت من چیزی نمیداند که اجازۀ دیدار با دخترش را برایم دهد. طبق معمول، ملاقات من با دختر در باغچهای عمومی و یا در قهوهخانه حاصل میشود. آیا همین ملاقات در خانۀ آنها بهتر و خوبتر نیست؟ مخصوصاً خواهران احساس تردد و دودلی میکنند، به عدم جدیت و باورشان در هنگام ملاقات دور از خانه ویا در قهوهخانه که باعث رد کردن ادواجشان میشود.
2- بسیاری از برادران در اینجا در قرم میخواهند ازدواج کنند؛ مگر بسیاری از خواهران برای اینکه درس و تدریس را منحیث سنت تکلیف خود قرار داده و آن را نسبت به ازدواج کردن ترجیح میدهند. در اینجا من دوست دارم سؤال داشته باشم که آیا نزد الله سبحانهوتعالی بهتر و خوبتر نیست که خواهران ازدواج را مقدم و مفضل نسبت به درسهایشان در کانونهای علمی سیکولاریزم بدانند؟
پاسخ:
عليكمالسلامورحمتاللهوبركاته!
در این دو سوال مشابهت و ارتباطی است پیرامون ازدواج و اهمیت آن، از این جهت جواب من به هردو سوال نزدیکترین تفاوت را دارد، الله سبحانهوتعالی شما را هدایت و در این امر مرا موفق بگرداند.
1- بدون شک که الله سبحانهوتعالی انسانها را از یک مرد و زن پیدا کرد و بین آنها موده و رحمت را بر وفق احکام شرعی تنظیم کرد، الله سبحانهوتعالی میفرماید:
﴿وَمِنْ آيَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْوَاجًا لِتَسْكُنُوا إِلَيْهَا وَجَعَلَ بَيْنَكُمْ مَوَدَّةً وَرَحْمَةً إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ﴾
ترجمه: و یکی از نشانههای (دال برقدرت و عظمت) خدا این است که از جنس خودتان برای شما همسرانی را آفرید تا در کنار آنان (در پرتو جاذبه و کشش قلبی) بیارامید و در میان شما و ایشان مهر و محبت انداخت (و هریک را شیفته و دلباختۀ دیگری ساخت، تا با آرامش و آسایش، مایه شگوفائی و پرورش شخصیت همدیگر شوید و پیوند زندگی انسانها و تعادل جسمانی و روحانی آنها برقرار و محفوظ باشد.)؛ مسلماً در این (امور) نشانهها و دلائلی (برعظمت و قدرت خدا) است برای افرادیکه (درباره پدیدههای جهان و آفریدههای یزدان) میاندیشد.
2- بدون شک که اسلام عزیز به ازدواج تشویق میکند؛ پس ازدواج کنترلکنندۀ چشم، محافظ فرج، آرامکنندۀ نفس و حفاظتکنندۀ دین است.
- بخاری از عبدالله رضیاللهتعالیعنه خارج کرده که گفت: ما همراه با نبی کریم صلیاللهعلیهوسلم بودیم، او گفت:
«مَنِ اسْتَطَاعَ البَاءَةَ فَلْيَتَزَوَّجْ، فَإِنَّهُ أَغَضُّ لِلْبَصَرِ، وَأَحْصَنُ لِلْفَرْجِ، وَمَنْ لَمْ يَسْتَطِعْ فَعَلَيْهِ بِالصَّوْمِ، فَإِنَّهُ لَهُ وِجَاءٌ»
ترجمه: هرکه از میان شما توان ازدوج را داشته باشد؛ پس باید ازدواج کند؛ زیرا ازدواج کنترلکنندۀ چشم و محافظ فرج است و هرکه استطاعت ازدواج را ندارد، باید روزه گیرد؛ چون روزه، سپری برای طغیان آتش غریزه است.
- حاکم در مستدرک خود از أنس بن مالکٍ رضیاللهتعالیعنه روایت کرده که رسولالله صلیاللهعلیهوسلم گفت:
«مَنْ رَزَقَهُ اللَّهُ امْرَأَةً صَالِحَةً، فَقَدْ أَعَانَهُ عَلَى شَطْرِ دِينِهِ، فَلْيَتَّقِ اللَّهَ فِي الشَّطْرِ الثَّانِي»
ترجمه: کسی را که الله سبحانهوتعالی زن صالحه نصیب کند، بدون شک که الله سبحانهوتعالی به دیناش کمک میکند؛ پس بترسید از الله در بخش دوم زندگیتان. حاکم گفته، اسناد این حدیث صحیح است و ذهبی هم با صحت این حدیث موافق است.
3- سپس کسیکه ارادۀ ازدواج کردن را به خاطر عفت و پاکدامنی تکلیف خود میداند، آن شخص از جملهای سه شخصی است که الله سبحانهوتعالی برایش کمک میکند. احمد در مسندش از ابی هریره روایت کرده که رسولالله صلیاللهعلیهوسلم گفت:
«ثَلَاثَةٌ كُلُّهُمْ حَقٌّ عَلَى اللهِ عَزَّ وَجَلَّ: عَوْنُهُ الْمُجَاهِدُ فِي سَبِيلِ اللهِ عَزَّ وَجَلَّ، وَالنَّاكِحُ لِيَسْتَعْفِفَ، وَالْمُكَاتَبُ يُرِيدُ الْأَدَاءَ»
ترجمه: سه کسی است که کمکشان به الله سبحانهوتعالی است: مجاهد در راه الله سبحانهوتعالی، کسیکه در پی ازدواج و نکاح بوده و میخواهد عفت و پاکدامنی خود را حفظ کند و غلامیکه ضرورت به پول دارد تا خود را آزاد کند.
4- بدون شک که رسولالله صلیاللهعلیهوسلم نهی کرده کسی را که توانایی ازدواج کردن را دارد و ازدواج نمیکند. سَمُرَة بن جندب از رسولالله صلیاللهعلیهوسلم روایت میکند:
«أَنَّهُ نَهَى عَنِ التَّبَتُّلِ»
ترجمه: بدین معنا که رسولالله صلیاللهعلیهوسلم ما را از مجردی و عدم ازدواج منع کرده است.
ابن ماجه نیز این را روایت کرده است.
5- نبی کریم صلیاللهعلیهوسلم پدران را توصیه میکند که هرگاه کسی به شما قصد ازدواج را دارد که صاحب اخلاق و صاحب دین باشد ازدواجاش کنید، ترمذی از ابی هریره روایت میکند که رسولالله صلیاللهعلیهوسلم فرمود:
«إِذَا خَطَبَ إِلَيْكُمْ مَنْ تَرْضَوْنَ دِينَهُ وَخُلُقَهُ فَزَوِّجُوهُ، إِلَّا تَفْعَلُوا تَكُنْ فِتْنَةٌ فِي الأَرْضِ، وَفَسَادٌ عَرِيضٌ»
ترجمه: اگر کسیکه از دین و اخلاقش راضی هستید، برای خواستگاری از شما خواستگاری کرد، زن مورد نظر را به عقدش درآورید؛ و گرنه فتنه و فساد بزرگی در زمین به وجود خواهد آمد.
ابن ماجه این لفظ را خارج کرده:
«إِذَا أَتَاكُمْ مَنْ تَرْضَوْنَ خُلُقَهُ وَدِينَهُ فَزَوِّجُوهُ، إِلَّا تَفْعَلُوا تَكُنْ فِتْنَةٌ فِي الْأَرْضِ وَفَسَادٌ عَرِيضٌ»
ترجمه: اگر کسیکه از دین و اخلاقش راضی هستید، برای خواستگاری نزد شما آمد، زن مورد نظر را به عقدش درآورید؛ وگرنه فتنه و فساد بزرگی در زمین به وجود خواهد آمد.
همچنان رسولالله صلیاللهعلیهوسلم براین توصیه کرده که هرگاه میخواهید ازدواج کنید، زوجۀ صالحه و صاحب دین انتخاب نمایید که شوهر را احترام، اولاد را تربیه و خانه را بتواند حفظ کند. ابی هریره رضیاللهعنه از رسولالله صلیاللهعلیهوسلم روایت میکند که فرمود:
«تُنْكَحُ المَرْأَةُ لِأَرْبَعٍ: لِمَالِهَا وَلِحَسَبِهَا وَجَمَالِهَا وَلِدِينِهَا، فَاظْفَرْ بِذَاتِ الدِّينِ، تَرِبَتْ يَدَاكَ»
ترجمه: با یک زن به خاطر چهارچیزش ازدواج صورت میگیرد: به خاطر مال و دارائی، اصل و نسب، حسن و جمال و ایمان و دین، سعی کنید زن دیندار، انتخاب کنید تا زندگیتان رونق یابد.
7- اما مفهوم حدیث است که میگوید: "خطاکارترین و فاسقترین از امت، مجردها است" و این حدیث ضعیف است. احمد در مسندش ذکر کرده، مردیکه از أبی ذر نقل میکند که گفت: نزد رسولالله صلیاللهعلیهوسلم شخصی داخل شد که گفته شده عکاف بن بِشر تمیمی است؛ پس رسولالله صلیاللهعلیهوسلم برایش گفت:
«يَا عَكَّافُ، هَلْ لَكَ مِنْ زَوْجَةٍ؟» قَالَ: لا... قَالَ: «إِنَّ سُنَّتَنَا النِّكَاحُ، شِرَارُكُمْ عُزَّابُكُمْ...»
ترجمه: ای عکاف! آیا ازدواج کردهای؟ او گفت: نخیر، پس برایش گفت: بدون شک که نکاح از سنت ماست، بدترین و شرراندازترین شما مجردهای شماست... .
اسناد این حدیث به خاطر جهالت مرد راوی از أبی ذر ضعیف است. اضطرابیکه در اسنادش واقع شده این موضوع را طبرانی وغیره از طریق بن الولید و هردوی آنها از معاویه بن یحیی خارج کرده، او از سلیمان بن موسی، او از مکحول، او از غضیف بن حارث و او از عطیه بن بُسر که مهمل است. مازنی گفت: عکاف بن وداعۀ هلالی نزد رسولالله صلیاللهعلیهوسلم... پس ذکر کرد. این حدیثیکه معاویه بن یحیی و باقی آن را بن ولید نقل کرده، ضعیف است.
از این جهت مجردها در مجموع بدترین و شرراندازترین مردم نیستند؛ بلکه اشرارترین مجردها از سیرت و عملکردشان دیده میشوند.
خلاصه: رسولالله صلیاللهعلیهوسلم کسانی را که قادر به ازدواج هستند تشویق میکند، برای اینکه ازدواج محافظ دین، کنترلکنندۀ چشم و محافظ فرج است. همچنان رسولالله صلیاللهعلیهوسلم نهی کرده کسانی را که از ازدواج کردن دوری میجوید... و بر توست ای سائل، اگر توانایی داری توصیه میکنم ازدواج کن، یک زن صالحه را انتخاب کن، نهایت تلاشات را به خاطر تربیه اولاد صالح انجام ده، اخلاص به الله سبحانهوتعالی کن و رسولالله صلیاللهعلیهوسلم را تصدیق نمود و توکل داشته باش! به خواست الله سبحانهوتعالی قادر به تربیه اولاد نیکو و صالحه خواهید شد. الله سبحانهوتعالی همراه با صالحین است.
8: اما سوالیکه از جوان اوکراینی آمده، جواباش چنین است:
أ- نبی کریم صلیاللهعلیهوسلم وصیت کرده، کسیکه میخواهد با دختری خواستگاری و ازدواج کند، باید او را ببیند، قسمیکه ترمذی ذکر کرده است. از بکر بن عبدِالله المزنیِ از مغیره بن شعبه روایت کرده که او زنی را خواستگای کرد که رسولالله صلیاللهعلیهوسلم گفت:
«انْظُرْ إِلَيْهَا، فَإِنَّهُ أَحْرَى أَنْ يُؤْدَمَ بَيْنَكُمَا»
ترجمه: آن را ببین زیرا که او برایت شایستهتر است، براینکه بین هردوی شما پشیمانی پیش نیاید.
در بابی از محمد بن مسلمه، جابر، أبی حُمیدٍ، أبی هریره و أنس روایت است که این حدیث حسن است، حاکم هم صحیح شمرده و ذهبي هم موافق با این موضوع است.
لهذا این درست و مباح است که خواستگار خانهای دختردار رفته و هردو کف روی آن را ببیند؛ مگر خلوت کردن ویا همرای دختر بیرون رفتن اجازه نیست؛ زیراکه باهم اجنبی و نامحرماند. از این جهت از سوال شما متعجب شدم که میخواهی دختر را مطابق اسلام درخانهاش ببینی و اما وقتی برای تو گفتند که برای ملاقات و دیدار باهم یک جای بیرون بروید، آماده میشوی! پس درسوال شما اندکی مشکلات وجود دارد.
ب- اما آنچه که درسوال آمده: آیا این درست است که دختر درس دانشگاهیاش را نسبت به ازدواج ترجیح دهد؛ درحالیکه کسی به خواستگاریاش بیاید که او دارایی اخلاق و دین بوده باشد؛ لهذا درست است که به حدیث رسولالله صلیاللهعلیهوسلم عمل شود که ترمذی از أبی هریره رضیاللهعنه روایت کرده که رسولالله صلیاللهعلیهوسلم فرمود:
«إِذَا خَطَبَ إِلَيْكُمْ مَنْ تَرْضَوْنَ دِينَهُ وَخُلُقَهُ فَزَوِّجُوهُ، إِلَّا تَفْعَلُوا تَكُنْ فِتْنَةٌ فِي الأَرْضِ، وَفَسَادٌ عَرِيضٌ»
ترجمه: هرگاه کسیکه از دین و اخلاقش راضی هستید، برای شما خواستگاری کند، زن مورد نظر را درعقدش درآورید، وگرنه فتنه و فساد بزرگی در زمین به وجود خواهد آمد.
ابن ماجه به این لفظ ذکر کرده است:
«إِذَا أَتَاكُمْ مَنْ تَرْضَوْنَ خُلُقَهُ وَدِينَهُ فَزَوِّجُوهُ، إِلَّا تَفْعَلُوا تَكُنْ فِتْنَةٌ فِي الْأَرْضِ وَفَسَادٌ عَرِيضٌ»
ترجمه: ابن ماجه این لفظ را خارج کرده: اگر کسیکه از دین و اخلاقش راضی هستید، برای خواستگاری نزد شما آمد، زن مورد نظر را به عقدش درآورید؛ وگرنه فتنه و فساد بزرگی در زمین به وجود خواهد آمد.
در خاتمه، توصیه من برای کسیکه توانایی ازدواج کردن را دارد، این است که با زن صالحه ازدواج کند و این حسنۀ دنیا است، قسمیکه درعمدهالقاري شرح صحیحالبخاری از علی رضیاللهعنه نقل کرده، آمده است:
«الْحَسَنَة فِي الدُّنْيَا الْمَرْأَة الصَّالِحَة، وَفِي الْآخِرَة الْجنَّة» الواردة في الآية الكريمة: ﴿رَبَّنَا آتِنَا فِي الدُّنْيَا حَسَنَةً وَفِي الْآخِرَةِ حَسَنَةً وَقِنَا عَذَابَ النَّارِ﴾
ترجمه: کار نیکو در دنیا ازدواج با زن صالحه و در آخرت جنت است؛ همانگونه آیه کریمه است که: پروردگارا، ما را در دنیا و آخرت از جملهای نیکوکاران بگردان و ما را از عذاب جهنم برهان!
مترجم: محمد حبیبی