دوشنبه, ۰۲ ربیع الاول ۱۴۴۷هـ| ۲۰۲۵/۰۸/۲۵م
ساعت: مدینه منوره
Menu
القائمة الرئيسية
القائمة الرئيسية

مسلمانان اویغور تُرکستان شرقی بخشِ از اُمت اسلامی‌ست، رها کردن آن‌ها به ظُلم چین خشمِ الله سبحانه‌و‌تعالی را در قبال دارد!

(ترجمه)

به تاریخ 12 اکتوبر 2020م، مشاور امنیت ملی پاکستان داکتر معید یوسف، در مصاحبه خود با یکی از  رسانه‌ی هندی تمام گزارش‌ها و شواهد ناشی از ظُلم و ستم وحشیانه‌ی چینایی‌ها بر مسلمانان اویغور در (سنکیانگ) ترکستان شرقی را رد کرد و آن را یک قضیه‌ی غیرِ مشخص خواند. برای دهه‌های زیادِ مسلمانان اویغور که در خارج از چین زندگی می‌کنند، از آزار و اذیت سیستماتیک چین نسبت به اسلام خبر داده اند که سال‌ها در زندان بوده اند. مقامات چینایی مسلمانان را از گرفتن روزه در ماه مبارک رمضان و از اشتراک نماز‌گذاران  در مساجد جلوگیری می‌کند. حداقل یک میلیون از مسلمان را زندانی ساخته اند و آن‌ها را بخاطر خوردن گوشت خوگ و نوشیدن الکول (شراب) مجبور می‌سازند. آن‌ها حتّی زنانِ مسلمان را از پوشیدنِ حجاب که ربِ آن‌ها الله سبحانه‌و‌تعالی امر کرده است، منع می‌کند و آن‌ها را به عقیم‌سازی مجبور می‌سازند.

ادعای رژیم باجوا-عمران در حمایت از دولت مدینه به عنوان یک ایده‌آل، دروغِ ثابت شده با دروغ گفتن بر سر اوضاعِ وحشتناکِ مسلمانان در چین است. باوجود این‌که الله سبحانه‌و‌تعالی فرموده است:

﴿لَّعْنَةُ اللّهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ﴾

[ آل‌عمران:61 ]

ترجمه: لعنت الله بر دروغگويان.

رژیم - باجوا موضوع مسلمانان اویغور را یک قضیه‌ی غیر‌ِمشخص تلقی کرد، حتّی باوجودِ این‌که رسول الله صلی الله علیه وسلم فرموده اند:

«تَرَى الْمُؤْمِنِينَ فِي تَرَاحُمِهِمْ وَتَوَادِّهِمْ وَتَعَاطُفِهِمْ كَمَثَلِ الْجَسَدِ إِذَا اشْتَكَى عُضْوًا تَدَاعَى لَهُ سَائِرُ جَسَدِهِ بِالسَّهَرِ وَالْحُمَّى»

ترجمه: مثل مؤمنان در پیوند، دوستی، محبت و رحمت به هم و اهمیت دادن به سرنوشت یکدیگر مثل یک پیکر زنده است که اگر جزئی از آن به درد آید سایر اجزای پیکر با بیداری و رنج با آن همدردی می‌کنند.

 در عوض رژیم در حمایت از چین بی‌قرار است.

ای مسلمانان پاکستان! مسلمانان یک اُمت واحد هستند و اسلام برای ما این اجازه را نمی‌دهد که مسلمانان ستم‌دیده را به حالِ‌شان رها کنیم، حتّی اگر بخاطر تأمین منافع اقتصادی و نظامی دنیوی هم باشد. الله سبحانه‌و‌تعالی می‌فرماید:

﴿وَمَا لَكُمْ لاَ تُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللّهِ وَالْمُسْتَضْعَفِينَ مِنَ الرِّجَالِ وَالنِّسَاء وَالْوِلْدَانِ الَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَا أَخْرِجْنَا مِنْ هَـذِهِ الْقَرْيَةِ الظَّالِمِ أَهْلُهَا﴾

[نساء:75]

ترجمه: شما را چه شده كه در راه‌ الله و در راه نجات مردان و زنان و كودكان مستضعف نمى‌جنگيد، آنان كه مى‌گويند: پروردگارا! ما را از اين شهرى كه مردمش ستمگرند بيرون بر.

به منظور در امان ماندن مظلوم از ظلم، خلافت به ترتیب محمد بن قاسم رحمه الله علیه را به جان هندو راجا داهر و طارق بن زیاد رحمه الله علیه را به جان پادشاه‌‌ی عیسوی، ردریک جهتِ خاتمه دادن به ظُلمِ آن‌ها فرستاد. هرچند، در نبود سپر ما، دولت خلافت، باوجود داشتن این‌همه نیروهای مسلح قوی و صلاح‌های اتومی، رژیم باجوا-عمران از ستم‌گران پشتیبانی می‌کند. بگزارید رژیم باجووا-عمران بداند که قضیه‌ی مسلمانان اویغور برای ما کدام قضیه‌ی غیرِمشحص نیست. این قضیه‌، درست همانند قضیه‌ی کشمیر و فلسطین، قضیه مرگ و زنده‌گی‌ست.

چگونه می‌توانیم مسلمانان اویغور را به باد فراموشی سپرده و خشم الله سبحانه‌و‌تعالی را برای هرگونه قیمت دنیوی پولی بر انگیزیم؟ همراه با کشمیر و فلسطین، دولت خلافت مسلمانان اویغور را از ظلم و اشغال آزاد خواهد کرد و با نصرت و یاری الله سبحانه‌و‌تعالی نأیل شدن به این هدف سخت نیست.

﴿ وَلَيَنصُرَنَّ اللَّهُ مَن يَنصُرُهُ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِيٌّ عَزِيزٌ ﴾

[حج :40]

ترجمه: و قطعاً الله كسى كه (دين) او را يارى كند، يارى مى‌دهد، همانا الله نيرومند شكست ناپذير است.

دفتر مطبوعاتی حزب‌التحریر-ولایه پاکستان

مترجم: ارسلان مبارز

ادامه مطلب...

معاون اول رئیس جمهور برای انحراف افکارعامه و فرار از پرسش‌های مردم به اتهامات ناحق پناه برده است! Featured

امرالله صالح، معاون اول ریاست جمهوری افغانستان، در گزارش جلسه شش‌ونیم بجه‌ی صبح به تاریخ ۲۴ عقرب سال‌ جاری در صفحات اجتماعی خویش از دستگیری طراح حمله بالای دانشگاه کابل خبر داده و گفته است: "چنانچه گفته بودیم داعش اسم است. این‌هایی که این کار را کرده‌اند چند هویتی استند، حزب‌التحریر - طالب – داعش و همه" وی می‌افزاید: "هر زمانی‌که نیاز بود از یک عنوان و لقب خاص کار گرفته‌اند".

دفتر مطبوعاتی حزب‌التحریر ولایه ـ افغانستان اظهارات غیرمسوولانه‌ی معاون اول ریاست جمهوری را به شدیدترین الفاظ ممکن محکوم نموده و اکیداً بیان می‌دارد که حزب‌التحریر همواره از هر نوع ترور و وحشتی که نه‌تنها در افغانستان بلکه در سراسر جغرافیای امت مسلمه توسط نهادهای استخباراتی، قاتلین‌کرایی و اجیران کفار صورت می‌گیرد، برائت خود را اعلام کرده است.

حزب‌التحریر من‌حیث بزرگ‌ترین حزب فکری و سیاسی در جهان اسلام، اوضاع جاری در افغانستان را از نزدیک پیگیری نموده و حملات تروریستی که اخیراً بالای تحلیل‌گران سیاسی، امامان مساجد، متنفذین قومی، نهادهای تعلیمی و تحصیلی و خبرنگاران صورت گرفته کار آن‌عده از نهادهای استخباراتی و قاتلین‌کرایی می‌داند که در جنگ جاری افغانستان سهمی بزرگی داشته و اکنون در پروسه صلح بقای سیاسی خویش را در خطر می‌بینند. لذا برای جلب توجه جهانیان به‌خصوص بادارشان امریکا که رهبری آن در حال تغییر است، تحت نام‌های مختلف به انجام چنین حملات وحشیانه متوسل می‌شوند تا امریکا و ناتو را از خروج نیروهایی شان منصرف نموده و شرایط بازی را به نفع خویش تغییر دهند تا در کیک صلح سهم بیشتری را نصیب شوند.

حادثه‌ی دانشگاه کابل یک حادثه مرموز استخباراتی، دلخراش و غیرانسانی بوده و معاون اول ریاست جمهوری افغانستان برای فرار از پرسش‌های مردم و انحراف افکارعامه از روی ناچاری و درماندگی به چنین اتهام‌زنی پناه برده و حتی خواسته است تا این لکه بدنامی و جرم نظام را به یک محصل منسوب نماید، و در کنار طالب و داعش نام حزب‌التحریر را نیز ذکر کرده است.

در حالی‌که حزب‌التحریر در سراسر جهان بر اساس طریقه‌ی رسول الله صلی‌الله‌علیه‌وسلم برای تغییر جامعه و تاسیس دولت اسلامی )خلافت راشده)، مبارزه فکری و سیاسی نموده و هیچ‌گاهی به اعمال مادی و نظامی متوسل نشده است. چنانچه اکثر رهبران سیاسی، متنفذین قومی و مردم مسلمان افغانستان در طول یک و نیم دهه فعالیت حزب‌التحریر در افغانستان شاهد این واقعیت بوده‌اند.

دفتر مطبوعاتی حزب‌التحریر-ولایه افغانستان

ادامه مطلب...

رای‌ دادن مسلمانان: عمل بی‌معنی یا ممنوع(حرام)؟

  • نشر شده در امریکا

(ترجمه)

در حال‌ حاضر، به مسلمانان در مورد رای دادن در انتخابات پیش‌رو امریکا، موارد(چیزهای) مختلفی گفته شده است. جامعه مسلمان تحت ابر و غبار "ارعاب، سوظن و تمرکز" قرار دارد. درین میان تلاش‌های موزون و هم‌نوا، مشابه به انتخابات ریاست جمهوری گذشته وجود دارد تا به مسلمانان فشار وارد کنند تا رای دهند، خوا این امر بر اساس ترس، منافع و یا شکلی از وظیفه اجتماعی(مدنی) باشد. مسلمانان به‌عوض "گیر افتادن(الصاق)" در یک ذهنیت و طرز فکر مغشوش یا متناقض، باید دید واضحی در مورد رأی دادن و این‌که آیا شرکت در انتخابات واقعاً با اهداف آنان در این زنده‌گی و آخرت سازگاری دارد یا خیر، داشته باشند. ‏ما می‌خواهیم یک دیدگاه سیاسی جدید و مسیری را برای مسلمانان در آمریکا فراهم کنیم تا طبق خطوط پیامبر صلی الله علیه وسلم  قدم بردارند.

بناً یگانه مبنای صحیح برای مسلمانان این است تا هدایت  الله سبحانه وتعالی را من‌حیث یگانه ملاک(معیار) ارزیابی و انجام هرگونه اقدام مربوط به رأی گیری، قرار دهند! الله سبحانه وتعالی می‌فرماید:

﴿...إِنِ الْحُكْمُ إِلاَّ لِلّهِ أَمَرَ أَلاَّ تَعْبُدُواْ إِلاَّ إِيَّاهُ ذَلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ وَلَـكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لاَ يَعْلَمُونَ﴾

[یوسف: 40]

ترجمه: ...فرمانروائی از آن الله است و بس. (این، او است که بر کائنات حکومت می‌کند و از جمله عقائد و عبادات را وضع می‌نماید). الله دستور داده است که جز او را نپرستید. این است دین راست و ثابتی (که ادلّه و براهین عقلی و نقلی بر صدق آن رهبرند) ولی بیشتر مردم نمی‌دانند (که حق این است و جز این پوچ و ناروا است).

هم‌چنین الله سبحانه وتعالی می‌فرماید:

﴿أَمْ لَهُمْ شُرَكَاء شَرَعُوا لَهُم مِّنَ الدِّينِ مَا لَمْ يَأْذَن بِهِ اللَّهُ...﴾

[شورى: 21]

ترجمه: آیا (مشرکان) معبودانی دارند که برای آنان دین و آیینی ساخته اند که الله به آن فرمان نداده است؟...

با رأی دادن به منظور انتخاب یک زن یا مرد تا به عوض الله سبحانه وتعالی او "تشریع قانون(قانون وضع)" کند، در داقع به معنای مشارکت با الله سبحانه وتعالی است که اساساً با توحید و ایمان در تضاد است و از این رو از جدی‌ترین اعمال منع شده(حرام) محسوب می‌شود. یقیناً، الله سبحانه وتعالی امر کرده که فقط تشریعات(قانون‌گذاری) او باید برای حکم در میان مردم و حل مشکلات آن‌ها اجرا(تنفیذ) شود. الله سبحانه وتعالی می‌فرماید:

﴿...فَاحكُم بَينَهُم بِما أَنزَلَ اللَّهُ ۖ وَلا تَتَّبِع أَهواءَهُم عَمّا جاءَكَ مِنَ الحَقِّ...﴾

[مائده: 48]

ترجمه: ...پس (اگر اهل کتاب از تو داوری خواستند) میان آنان بر طبق چیزی داوری کن که الله بر تو نازل کرده است، و به خاطر پیروی از امیال و آرزوهای ایشان، از حق و حقیقتی که برای تو آمده است روی مگردان...

به همین ترتیب، ایمان ما کامل نیست، مگر این‌که ما قضاوت(داوری) و حکم را طبق آنچه حضرت محمد صلی الله علیه وسلم از جانب الله سبحانه وتعالی نقل کرده، جستجو و محدود کنیم. الله سبحانه وتعالی می‌فرماید:

﴿فَلاَ وَرَبِّكَ لاَ يُؤْمِنُونَ حَتَّىَ يُحَكِّمُوكَ فِيمَا شَجَرَ بَيْنَهُمْ ثُمَّ لاَ يَجِدُواْ فِي أَنفُسِهِمْ حَرَجًا مِّمَّا قَضَيتَ وَيُسَلِّمُواْ تَسْلِيمًا﴾

[نساء: 65]

ترجمه: امّا، نه! به پروردگارت سوگند که آنان مؤمن بشمار نمی‌آیند تا تو را در اختلافات و درگیری‌های خود به داوری نطلبند و سپس ملالی در دل خود از داوری تو نداشته و کاملاً تسلیم (قضاوت تو) باشند.

این امر به خوبی معلوم(واضح) است که "لا إله إلا الله" به معنی عبادت، تشریع(وضع قانون)، حکومت، اطاعت و وفاداری تنها از آن الله سبحانه وتعالی واحد است. بناً، هیچ کسی مستحق عبادت نیست مگر الله سبحانه وتعالی. هیچ کسی مستحق اطاعت نیست مگر الله سبحانه وتعالی و هیچ کس حق تشریع قانون را ندارد مگر الله سبحانه و تعالی.

پس رأی دادن در روز سه‌شنبه، 3 نوامبر (آیا) واقعاً معنی دارد؟

 (در اسلام) انتخاب نمودن و رأی دادن یک نوعی اختیار دادن وکالت به کسی است که در نیابت شما "قیام(اقدام)" به اموری کند، که این امر به عنوان یک اسلوب به طور عام حلال(مجاز) است؛ به عنوان مثال هنگام انتخاب نمودن یک هیئت مدیره(امناء) مدرسه/مکتب در یک مقام اداری یا انتصاب حکمران اسلامی که طبق شریعت قضاوت(داوری) و حکمرانی خواهد کرد. 

با این‌حال، در مورد قضیه انتخابات ریاست جمهوری امریکا، رأی دادن عبارت است از اقدام و تلاش(جستحو) برای تعیین و تفویض کسی‌ست تا:

  • به‌ غیر شریعت اسلامی حکم و حاکمیت بکند.
  • آن فرد در تشریع(قانون‌گذاری) صاحب سیادت باشد، بدین وسیله یک مرد و یک زن منتخب را شریک الله سبحانه وتعالی می‌کنند.

بنابراین، ما با رأی دادن در این انتخابات، انسانی را انتخاب و تفویض می‌کنیم تا قانون‌گذاری(تشریع) و حکمرانی کند، موضوعی‌که به وضوح حرام(ممنوع) است و از جدی‌ترین اقدامات ممنوعه به‌شمار می‌رود؛ زیرا در مغایرت با عقاید اسلامی و ایمان قرار دارد.

این مسئله هم‌چنین به وضوح از زندگی(حیات) حضرت محمد صلی الله علیه وسلم بیان شده است و مثالی است که باید در هنگام تقابل شدن با ناامنی‌هایی‌که ممکن است به عنوان یک مسلمان در ایالات متحده و یقیناً در سراسر جهان احساس می‌کنیم، باید روی آن تأمل و فکر کنیم. ‏مسلمانان در مکه با آزار و اذیت مواجه شدند، جایی‌که آن‌ها با ترس، توهین، ارعاب، تهدید، خشونت، شکنجه روبرو شدند و از تحریم‌های اجتماعی و اقتصادی رنج می‌بردند. اما هنگامی‌که(از سوی مشرکین) با مقاصد مهم‌تر و تأثیرگذارتر نسبت به رای‌گیری (برای پیامبر صلی الله علیه وسلم) فرصتی برای کاهش این شرایط دشوار(صعب) پیشنهاد شد، یعنی برایش قیادت و رهبری سیاسی واقعی پیشنهاد شد، که می‌توانست هم منافع مادی را تأمین بکند و هم مشکلات را برطرف نماید؛ ولی حضرت محمد صلی الله علیه وسلم  پیشنهاد‌شان را رد کرد؛ زیرا دستور و امر الله سبحانه وتعالی نقص می‌شد. ‏در عوض، حضرت محمد صلی الله علیه و سلم در تعامل اجتماعی و سیاسی خود با جامعه استقامت ورزید و در عین حال استقامت خود را در راه اسلام نیز حفظ نگه‌داشت.

بنابراین، منافع مادی، ترس یا هر عامل دیگری مبنای قضاوت یا تصمیم گیری نبود و نیست. ‏بنابراین چگونه پیامبر صلی الله علیه وسلم  می‌تواند فرصت رهبری(قیادت) سیاسی که به وی پیشنهاد شده بود را رد بکند، ولی ما رأی دادن در یک نظام غیر اسلامی برای یک اقتدار سیاسی غیر اسلامی را قابل قبول می‌دانیم(و رای می‌دهیم)؟ آیا حضرت محمد صلی الله علیه وسلم، الگو و پیشوای ما نیست که از وی تقلید بکنیم؟ الله سبحانه وتعالی می‌فرماید:

﴿لَّقَدْ كَانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ ٱللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِّمَن كَانَ يَرْجُواْ ٱللَّهَ وَٱلْيَوْمَ ٱلآخِرَ وَذَكَرَ ٱللَّهَ كَثِيرًا﴾

[أحزاب: 21]

ترجمه: به راستی برای شما، برای کسی‌که به (پاداش) الله و روز قیامت امیدوار است و الله را فراوان یاد می‌کند، در رسول الله، الگو و سرمشقی نیکوست.

ای مسلمانان، این امر باید برای تان واضع و آشکار شده باشد که ما در حال حاضر فریب می‌خوریم و در نهایت فریب خوردیم که سکولاریسم را معیار زنده‌گی خود قرار دادیم؛ جایی‌که ما ارزش‌ها و قوانین اسلامی را تنها به امور شخصی خود تحمیل و محدود کردیم. با این‌حال ما در میان  جوامع خود مصلحت را (در اذهان عموم) تزریق می‌کنیم و کنترل فرهنگی و مفاهیم سکولاری را بر مسلمانان تداوم می‌بخشیم. بنابراین ما به جای این‌که محافظ و سفیر اسلام باشیم، محافظ و علم‌بردار سکولاریسم می‌شویم.

ای مسلمانان، آرای ما اهمیتی ندارند و بر جهت گیری هیچ دولت سکولار، به ویژه نسبت به اسلام و مسلمانان هیچ تأثیری نمی‌گذارند و از نظر سیاسی بسیار ساده‌لوحانه است که باور کنیم چنین است، یعنی رای ما نتیجه مثبت خواهد داد. به‌عوض، رای ما تنها برای آجندای ادغام(همبستگی یا الحاق) و از بین رفتن هویت و ارزش‌های اسلامی، بکار می‌رود.

ای مسلمانان، یقیناً ما در مشکلات امتحان خواهیم شد:

﴿أَحَسِبَ ٱلنَّاسُ أَن يُتْرَكُوۤاْ أَن يَقُولُوۤاْ آمَنَّا وَهُمْ لاَ يُفْتَنُونَ﴾

[عنكبوت: 2]

ترجمه: آیا مردمان گمان برده‌اند همین که بگویند ایمان آورده‌ایم (و به یگانگی الله و رسالت پیغمبر اقرار کرده‌ایم) به حال خود رها می‌شوند و ایشان (با تکالیف و وظائف و رنج‌ها و سختی‌هائی‌که باید در راه آئین آسمانی تحمّل کرد) آزمایش نمی‌گردند؟!

ما نمی‌توانیم اجازه دهیم که ترس اعمال ما را دیکته و  تعیین بکند. این امر به سادگی به این معنی است که‌ ما معیارهای خود را از حلال و حرام جدا کرده ایم و به دست کسانی پیروزی را واگذار می‌کنیم که به‌طور خستگی ناپذیر تلاش می‌کنند تا ما را از اسلام و از امت ما جدا بکنند. ‏این صفت مسلمان نیست؛ بلکه باید اعتماد به نفس داشته باشیم تا در برابر اسلام بایستیم، تا هویت و ارزش‌های اسلامی خود را حفظ کنیم، تا دعوت اسلام را به جامعه وسیع‌تر تقدیم و براسانیم و الگویی برای فرزندان و نسل‌های بعدی مان باشیم. همه این‌ها واجباتی است که بر دوش ما قرار گرفته است. ‏الله سبحانه وتعالی برای ما هشدار می‌دهید:

﴿...فَلا تَخشَوُا النّاسَ وَاخشَونِ وَلا تَشتَروا بِآياتي ثَمَنًا قَليلًا...﴾

[مائده: 44]

ترجمه: ...پس (ای علمای یهودیان، و شما ای مؤمنان!) از مردم نهراسید و بلکه از من بهراسید (و همچون سلف صالح خود محافظان و مراقبان کتاب الله و مجریان احکام آسمانی باشید) و آیات مرا به بهای ناچیز (دنیا، همچون رشوه و جاه و مقام) نفروشید...

ای مسلمانان، ما نمی‌توانیم اجازه دهیم که منفعت اعمال ما را دیکته و تعیین بکند، به این معنی که ما قضاوت را به هوی و هوس خود به‌دور از حکم الله سبحانه وتعالی موکول کرده ایم، حال آن‌که امری‌ست غیرمجاز و حرام‌. الله سبحانه وتعالی می‌فرماید:

﴿...وَعَسىٰ أَن تَكرَهوا شَيئًا وَهُوَ خَيرٌ لَكُم وَعَسىٰ أَن تُحِبّوا شَيئًا وَهُوَ شَرٌّ لَكُم وَاللَّهُ يَعلَمُ وَأَنتُم لا تَعلَمونَ﴾

[بقره: 216]

ترجمه: ...لیکن چه بسا چیزی را دوست نمی‌دارید و آن چیز برای شما نیک باشد، و چه بسا چیزی را دوست داشته باشید و آن چیز برای شما بد باشد، و الله (به رموز کارها آشنا است و از جمله مصلحت شما را) می‌داند و شما (از اسرار امور بی‌خبرید و مصلحت خود را چنان که شاید و باید) نمی‌دانید.

منافع ما این است که زنده‌گی خود را با معیارهای حلال و حرام محدود کنیم. علاوه بر این، چگونه می‌توان عدم‌رضایت یا غضب الله سبحانه وتعالی را توسط "حاکم قرار دادن یک انسان در تشریع" منفعت دانست؟ چگونه می‌توان با مصحلت نمودن در اسلام، کنار گذاشتن هویت و ارزش‌های اسلامی، از دست دادن پیوند ما با امت اسلامی و از دست دادن فرزندان‌مان به دلیل ارزش‌های انحرافی و منحط سکولار، سبک زنده‌گی و فرهنگ غربی، آن را منفعت دانست؟ ‏چگونه می‌توان با رای دادن به رهبری که جنگ خود را علیه اسلام ادامه می‌دهد، هم‌چنین دستانش پر از خونی مسلمانان بی‌گناه در سوریه، عراق، یمن، لیبی و فراتر از این کشورها است و همچنان به پشتیبانی و مسلح کردن رژیم های وحشی در جهان اسلام ادامه می‌دهد که مسلمانان و دعوت برای تأسیس مجدد اسلام یعنی نظام خلافت را سرکوب می‌نمایند، را ما منفت بدانیم و به خیر مان تلقی نمائیم؟ ‏چگونه می‌توان این رأی دادن را به یک حاکم و نظامی‌که به طور سیستماتیک از منابع ما در جهان اسلام با همدستی حکمرانانی دست نشانده خود در سرزمین‌های اسلامی بهره برداری می‌کنند را به نفع خود تلقی نمایم که(این غارت شان) اکثریت مردم را به‌طور خمود و زار در فقر و با یک اقتصادی خراب، نگهداشته است؟ ‏چگونه رای دادن به حاکم و نظامی که همچنان به حمایت از جنایات علیه مردم فلسطین و اشغال الاقصی ادامه می‌دهد و ادامه تفرقه سیاسی مسلمانان را تضمین می‌نماید، منفعت تلقی می‌شود؟

ای مسلمانان، مصلحت و فلاح مان در تمسک جستن به اسلام است؛ در تقویت وفاداری ما به یکدیگر به عنوان یک مسلمان است، در ایجاد اعتماد به نفس برای ایستادن در برابر اسلام است؛ هم‌چنین در تفاعل و مشارکت با جامعه وسیع‌تر برای مقابله با تصویر منفی اسلام است؛ در افشای نفاق و فساد سیاست خارجی غرب به ویژه در جهان اسلام  است؛ در اثبات برتری‌ ارزش‌ها و احکام اسلامی است؛ در شرح جامعیت اسلام به عنوان یک راه حل و گزینه و در نهایت فلاح مان در حمایت از جد و جهد و التزام برای تأسیس مجدد اسلام در سرزمین‌های اسلامی یعنی دولت خلافت راشده ثانی بر منهج نبوت است.

ای مسلمانان، یگانه طریقه‌ای که ما می‌توانیم منافع و مصلحت حقیقی خود را درین حیات دنیا و در آخرت تضمین بکنیم، مستلزم تمسک جستن به احکام شریعت الهی است، زیرا این امر ملاک و معیار (محاسبه انسان‌ها) در روز قیامت خواهد بود. ‏هیچ چیزی و هیچ کسی نمی‌تواند به ما ضرر وارد کند؛ مگر به اراده و قدر الله سبحانه وتعالی و ما شما را به آنچه دعوت می‌کنیم که الله سبحانه وتعالی ما را جمیعاً دعوت نموده است:

﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اسْتَجِيبُواْ لِلّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاكُم لِمَا يُحْيِيكُمْ...﴾

[أنفال: 24]

ترجمه: ای مؤمنان! فرمان الله را بپذیرید، و دستور پیغمبر او را قبول کنید هنگامی که شما را به چیزی دعوت کند که به شما زندگی (مادی و معنوی و دنیوی و اخروی) بخشد،...

حزب التحریر-امریکا

مترجم: داکتر زکریا

ادامه مطلب...

ای مسلمانان! بر ضد دسایس صلیبی‌های غربی که ما را از طریق توهین پیامبر محبوب ما بی‌احساس ساخته و مجبور می‌سازند ارزش‌های سکیولری شان را بپذیریم؛ ایستاده گی نمایید و خواستار تأسیس دوباره دولت خلافت مقتدر شوید که قدرت‌اش عزت وحرمت پیامبر صلی الله علیه و

(ترجمه)

مجله طنز‌آمیز فرانسوی بنام "شارلی ابدو"دوباره جرئت نمود که به مقدسات اسلام با حمایت آزادانه حکومت جنایت‌کار فرانسه من‌حیث بخش کمپاین‌های "اسلام ستیزی" توهین کند. توهین عمدی پیامبر محبوب ما صلی الله علیه و‌سلم و اسلام عمل خصمانه  عمدی در برابر هر مسلمان به شکل جهانی توسط صلیبی‌های غربی می‌باشد. گرچه آن‌ها در سال 1924 مؤفق به از بین بردن خلافت شدند و بعد از آن به طور سیستماتیک دین مارا بدنام ساختند تا این‌که مارا بی‌احساس ساخته و مجبور سازند که ارزش‌های سیکولری  آن‌ها را بپذیریم. الله سبحانه و‌تعالی می‌فرماید.

﴿ وَلَن تَرْضَى عَنكَ الْيَهُودُ وَلَا النَّصَارَى حَتَّىٰ تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ

[البقره: 120]

ترجمه: یهود و نصارا هرگز از شمار راضی نخواهند شد؛ مگر این که از عقیده‌شان پیروی کنید.

در واقع ناکامی نقشه‌هایی‌که مانع برگشت اسلام می‌شود و افزایش توقع خلافت‌خواهی در میان امت و جهانی شدن‌اش، غرب را به تشویش انداخته است. در حقیقت نهضت سریع نفرتِ ضد اسلام‌گرایی در غرب و کمپاین‌هایی‌که دین ما را تحت نفوذ خود قرار می‌دهند و پیامبر مارا تحقیر می‌کنند، نشانه‌های ناکامی و نا‌امیدی آشکار آن‌ها‌ست که امت اسلام را با این چنین تعدی ضعیف سازند. از آن جهت این واضح است که رئیس جمهور منافق فرانسه "مکرون" کوشش می‌کند که این بحران شدید ایدیولوژیک خویش را که از جذب کردن مسلمان در آن ناکام مانده با حمله بالای مسلمانان در قالب تبصره‌های منافقت‌آمیز پنهان نموده و اسلام را دلیل بحران قرار دهند.

یگانه دلیلی‌که فرانسه همراه با ملل‌های غربی دیگر قادر هستند که با این جنایات شوم‌شان موفق شوند خیانت حاکمان دست‌نشانده سرزمین‌های اسلامی می‌باشد. غرب ملعون بسیار خوب می‌فهمند که این حاکمان  دست‌نشانده هیچ‌گاه به توهین و تحقیر پیامبر صلی الله علیه و‌سلم و دین ما به شیوه خلافت عبدالحمید‌ثانی که در جریان خلافت عثمانی‌ها انجام داد واکنش نشان نخواهند داد. او در سال 1890 فرانسه و بریتانیا را تنها با اعلام جهاد علیه شان مجبور ساخت تا درامه‌ئی را که قرار بود برای تحقیر رسول الله صلی الله علیه و‌سلم اجرا می‌شد توقف دهد. او گفت: "ای فرانسه! موقف‌ات را بشناس در غیر آن چیزی را که بار اول خواهید شنید صدای پای اردوی من خواهد بود." زیرا تا همان زمان دولت خلافت اردوی قوی و مخلص داشت. اما چیزی را که امروز می‌بینیم حاکمان مانند اردو غان نوکر یک صلیبی دیگر مانند امریکا است که با فصاحت و بلاغت‌اش با احساسات امت بسیار خوب بازی می‌کند. او با اعلام تحریم تولیدات فرانسه بار مسؤلیت خویش را بالای شانه‌های امت می‌گذارد. در حالی‌که اردوی قوی را در حالت آماده‌باش قرار داده و حتی فرانسه را تهدید نمی‌کند. ما توسط حاکمان مانند شیخ حسینه که حتی احساس اذیت در مورد احساسات امت نکرده و در مورد فرانسه و مکرون یک حرف هم نگفته است احاطه شده ایم. و چرا باید بگوید، وقتی‌که او خط اول سربازان صلیبی‌های غرب در جنگ‌های ضد اسلام را تشکیل می‌دهد و بارها توسط آن‌ها مورد پاداش قرار گرفته است!

ای مسلمانان! یگانه راهی‌که برای همیشه به این دسیسه‌ها و ظلم‌های صلیبی‌ها خاتمه داد؛ تاسیس دوباره سپر و محافظ حقیقی ما خلافت راشده ثانی بر منهج رسول الله صلی الله علیه و‌سلم می‌باشد که برای حفاظت حرمت پیامبر ما صلی الله علیه و‌سلم قدرت کافی دارد. ما باید به اعتراض خود ادامه دهیم، اما تنها تظاهرات محض نمی‌تواند به دسایس و جرایم کفار غربی نقطه پایان گذارد! تا وقتی‌که تمام تلاش‌های ما برای ریشه‌کن‌سازی حکام مزدور خاین که محبت کفار نسبت به محبت پیامبر صلی الله علیه و‌سلم نزد آن‌ها اهمیت دارد، کار نکنیم. از این که حاکمان دست‌نشانده فعلی از منافع و ارزش‌های صلیبی‌های کافر حمایت و دفاع می‌کنند، هیچ‌گاه اردوی شجاع که خون شان هم‌چنان با خشم می‌جوشد را اعظام نخواهند کرد. فلهذا؛ وقتی‌که برای اعتراض به جاده‌ها می‌ریزید، بازگشت خلافت را که واقعا از حرمت رسول محبوب ما دفاع خواهد کرد را بخواهید.

ای مسلمانان! بالای شما فرض است که از دوستان و خانواده‌های تان که در اردو هستند، تقاضا کنید تا حزب‌التحریر را نصرت (حمایت مادی) نمایند تا بتواند خلافت راشده ثانی را بر منهج رسول الله صلی الله علیه و‌سلم تاسیس نماید. بنا بر آن برای نشان دادن محبت واقعی نسبت به رسول الله صلی الله علیه و‌سلم بیایید و این وظیفه را انجام دهید. از اردوی مسلمان تقاضا کنید که برای تاسیس این فرض بزرگ در این دنیا برخیزند تا شفاعت پیامبر صلی الله علیه و سلم را نصیب شده و با وی در آخرت از چشمه کوثر بنوشید.

«لاَ يُؤْمِنُ أَحَدُكُمْ حَتَّى أَكُونَ أَحَبَّ إِلَيْهِ مِنْ وَلَدِهِ وَوَالِدِهِ وَالنَّاسِ أَجْمَعِينَ» [مسلم]

ترجمه: هیچ یک شما مومن نیست تا وقتی‌که من به وی نسبت به اولاد، پدر و تمام مردم محبوب‌تر نباشم.

دفتر مطبوعاتی حزب‌التحریر-ولایه بنگله‌دیش

مترجم: بنیامین سادات

ادامه مطلب...

حزب التحریر-ولایه لبنان تظاهراتی را در حمایت از اسلام و پیامبر اسلام در مقابل سفارت فرانسه در بیروت راه‌اندازی کرد!

  • نشر شده در لبنان

(ترجمه)

حزب التحریر-ولایه لبنان تظاهراتی را بعد از ادای نماز جمعه بتاریخ ۱۳ ربیع الاول که مصادف با ۳۰ اکتوبر ۲۰۲۰ است راه اندازی کرد. این تظاهرات از مسجد عبدالناصر در المزرعه آغاز و تا مرکز فرماندهی اسبق فرانسه استعمارگر که فعلاً سفارت فرانسه در آن قرار دارد، رسید. مظاهره‌کننده‌گان شعارهایی را سر می‌دادند که بیان‌گر محبت آن‌ها نسبت اسلام و پیا‌مبر محبوب‌شان بود و علی‌رغم شعارهای شان کفار استعمارگری غربی که در راس آن فرانسه و مکرون قرار دارد را تقبیح نمودند. در اخیر تجمع، بیانیه‌ای توسط شیخ داکتر محمد ابراهیم مسئول دفتر مطبوعاتی حزب التحریر-ولایه لبنان ارائه گردید. وی در بیانیه‌ای خود مقام و جایگاه حضرت محمد صلی الله علیه وسلم را که در قلب مسلمانان جای دارد اظهار نموده و ضمناً از تلاش‌های مقامات دولتی لبنان مبنی بر این که مبادا این تظاهرات راه اندازی گردد انتقاد نموده و هم‌چنان حکومت فرانسه را که یک حکومت نژادپرست و متکبر می‌باشد را رأس فتنه در این خصوص عنوان نمود. شیخ ابراهیم فرانسه و در کل کفار را مخاطب قرار داده گفت که بخاطر اسلام و رسول الله صلی الله علیه وسلم ما حاضریم جان، مال و فرزندان خود را فدا کنیم.                                                                                                     

یک صحنه‌ای که نعره‌های تکبیر و یادآوری از محمد صلی الله علی‌ه وسلم طنین انداز بود و  پرچم های لوا و رایه در اهتزاز قرار داشت؛ این صحنه چهرۀ واقعی بیروت را نشان می‌داد. و اما بیشتر از آن مردم ار هر گوشه و کناری بخاطر اشتراک در این گردهمایی جمع شدند و به دعوت حزب‌التحریر بخاطر حمایت از اسلام و پیامبر معظم اسلام لبیک گفتند.

با این حال، مقامات لبنان اصرار نمودند تا فساد و جدایی شان را از نشان دهند و اقداماتی را پیرامون منطقه که در آن مظاهره کننده‌گان قرار داشتند، روی دست گرفتند. به نظر می‌رسد برخی از سیاستمداران اوباش به اتاق‌های سیاه دستور دادند تا اقدامات انسدادی را علیه مظاهره کننده‌گان انجام دهند! ایست های بازرسی در ورودی‌های شهر از جنوب و شمال قرار داده شده بود و در فاصله زیادی از محل تجمع، اتوبوس‌ها را  تلاشی می‌کردند و ساعت‌ها مانع حرکت آن‌ها می‌شدند. در واقع، این همان مرجع ایست که علیرغم بحرانی‌که از آن عبور می‌کند، هم‌چنان بر جنگ علیه الله سبحانه‌وتعالی، پیامبر صلی الله علیه وسلم و مؤمنان اصرار می‌ورزد تا رضایت غرب کافر استعمارگر حاصل گردیده و با آن نزدیکی صورت بگیرد حتی اگر این امر به قیمت الله و رسولش هم که می‌بود. با این حال، الله سبحانه‌وتعالی کردار آن‌ها را خنثی کرد و مکر شان علیه خود شان بکار بست و به جای یک جمعیت، دو جمعیت از جنوب و شمال آن وارد منطقه شدند. 

این سیاسیون هم‌چنین سعی کردند که بالای برخی از ارازل و اوباشان‌شان فشار وارد کنند تا کار را خراب کنند؛ ولی عقلانیت و خردمندی اعضای نظم و دسپلین و ثابت قدمی آن‌ها اوباشان را وادار به از دست دادن این فرصت کردند. در واقع نام حزب‌التحریر پاک و دست نخورده است و همگی از دور و نزدیک آن را خوب می‌شناسند و این امر باعث شد که حتی نیروهای امنیتی متوجه شوند که واکنش‌های بی‌نظم از ویژگی اعضای این حزب نیست و نه هم از ویژگی‌های کاری آن می‌باشد که تأثیر به سزایی در کار خود جهت رسیدن به هدفش دارد که همانا رسانیدن صدای واقعی مردم در دفاع از دین و از پیامبرشان می‌باشد. در یک صحنه‌ای که رسانه‌های جمعی -که حضور گسترده داشتند- نمی‌توانستند آن را به شکل متمدنانه توصیف و شکل دهند. الله سبحانه‌وتعالی یک بار دیگر پلان‌های شان را علیه خودشان برگرداند؛ نه آن‌ها و نه هم استادان شان را توان بر آن است که واقعیت کار را همراه با افتخار و تصویر طبیعی و دست‌نخوردۀ آن خراب نمایند.

خدا را بابت فضل و کرم بی‌پایانش سپاس‌گزاریم. او سبحانه‌وتعالی می‌داند که ما هرگز بخاطر آرزوهای دنیوی این کار را به پیش نمی‌بریم و نه هم بخاطر موقف که در صدد آنیم. خدا می‌داند که قطعاً بخاطر جلب رضایت کدام حاکم یا سیاست‌مدار این کار را به پیش نمی‌بریم؛ بلکه بر عکس خاص بخاطر دفاع از اسلام و مقدسات آن و امر به معروف و نهی از منکر به این کار مبادرت می‌ورزیم و ان شاء الله محافظین مخلص و صادق اسلام باقی خواهیم ماند. در برابر هر متکبر و سرکش صدای حق را بلند خواهیم کرد و حاکمیتی را خواهانیم که قوانین شریعت در چهارچوب دولت خلافت راشده ثانی بر منهج نبوت تطبیق گردد و پیوسته در مسیر خود یا این که خدا جان‌های مان را می‌گیرد و یاهم بدون آن هلاک می‌شویم، ثابت قدم خواهیم ماند.                                                                                        

﴿ إِنَّ اللَّهَ بَالِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِكُلِّ شَيْءٍ قَدْراً

[طلاق: ۳]

ترجمه: الله (سبحانه‌وتعالی) فرمان خود را به انجام می‌رساند؛ و الله برای هر چیزی اندازه‌ای قرار داده است!

دفتر مطبوعاتی حزب التحریر - ولایه لبنان

مترجم: ابوزید

ادامه مطلب...
  • نشر شده در سیاسی

(ترجمه)

پرسش

مولود چاووش اوغلو وزیر خارجۀ ترکیه به‌تاریخ 8 سپتامبر 2020م از به‌دست آمدن توافق‌نامۀ جدید بین کشور خویش و  کشور یونان خبر داد. بر اساس گزارش سایت "ترکیۀ الآن" وی در اظهاراتی بیان داشت: «من همراه همتای یونانی خویش "نیکوس دیندیاس" بر اجرای گفت‌وگو های تحقیقاتی بین دو کشور، به توافق رسیدم.» این اظهارات وی پس از دیدارش همراه "دیندیاس" در حاشیۀ اشتراکش در انجمن "براتیسلاوا برای امنیت جهانی" که در اسلواکی برگذار شده بود، ایراد گردید. وی توضیح داد در حالی‌که یونان به عملی نمودن پیشنهادها نزدیک می‌شود، ترکیه میزبانی این گفت‌وگوها را برعهده خواهد داشت.» (منبع: سایت الآن ترکیه)

این در حالی‌ست که ترکیه قبلاً روابط خود با یونان را با ارسال کشتی اکتشافی که آن‌را کشتی‌های جنگی همراهی می‌کردند، کاملاً بحرانی نمود. واقعیت این بحران بین ترکیه و یونان چیست؟ و واقعیت مواضع جهانی در این بجران از چه قرار است؟ و آیا امریکا در پَس آن قرار دارد یا که ترکیه مستقل عمل می‌کند؟ سپس توضیح وخامت بزرگ اوضاع در ابتداء که در نهایت منتهی به قبول گفت‌وگوها شد، چه می‌تواند باشد؟ از شما متشکرم.

پاسخ

نگاه به بحران ترکیه همراه یونان باید از دریچۀ اسباب و پیامدهای ملی در ترکیه و هم‌چنان ابعاد اقتصادی و جهانی آن بررسی گردد و برای کندوکاوی این امر، باید به امور ذیل که در ابتدای آن، به توافق‌نامۀ "لوزان" که در ربع اول قرن گذشته منعقد شده بود، پرداخت.

اول: توافق‌نامۀ لوزان

1- ترکیه صاحب بزرگ‌ترین سواحل در دریای "ایجه" و خاورمیانه می‌باشد. مگر توافق‌نامۀ "لوزان" – که نمایندۀ مجرم تاریخ مصطفی کمال، به‌نام "حکومت بزرگ جمعیت ملی ترکیه در انقره" حکومتی منشعب شده از خلافت، امضاء نمود – ترکیه را در دریای ایجه منحصر نمود. بر اساس این توافق‌نامه، سواحل ترکیه از آن‌ جدا شد. چنان‌چه جزایر داخل دریای ایجه تمام یا اکثر آن، متعلق به یونان شد! این امر وقتی اتفاق افتاد که مصطفی کمال نمایندۀ خود را به لوزان سویس فرستاد تا به متفقین گوش‌زد نماید که حکومت منشعب از خلافت استانبول در انقره، قادر است تا هر توافق‌نامه‌ای که خواسته باشند، همراه شان امضاء کند! به این ترتیب، توافق‌نامۀ لوزان در سویس بین نمایندگان انگلیس، فرانسه و سایر کشورها از یک‌طرف و از طرف دیگر، نمایندۀ مصطفی کمال به ریاست "عصمت اینونو" به‌نام حکومت جمعیت ملی بزرگ انقره، به امضاء رسید.

2- در این توافق‌نامه موارد حیرت‌آوری ذکر شده است که مصطفی کمال و نمایندۀ آن بر این موارد توافق نمودند؛ مثلاً بر اساس ماده 12 آن جزایر دریای ایجه تمام یا اکثر آن متعلق به یونان شده است با آن‌که از خشکه‌های یونان تقریباً 600 کیلومتر فاصله دارند؛ در حالی‌که این جزایر بعضاً در دو کیلومتری خشکۀ ترکیه قرار دارند چنان‌چه واقعیت جزیرۀ "میس" که در مقابل شهر "کاش" ولایت/استان آنتالیای ترکیه قرار دارد، یونان در آن تسلط دارد و نام آن‌را "کاستیلو روز" گذاشته است.

یونان بر اساس همین توافق‌نامه درخواست خویش مبنی بر عدم کاوش در سواحل ترکیه را مشروعیت می‌بخشد؛ چون ادعا می‌کند که بر اساس توافق‌نامۀ لوزان، این سواحل حق خالص یونان است! بر اساس مادۀ 15 این توافق‌نامه، ترکیه به‌خاطر منافع ایتالیا از تمام حقوق و مالکیت خود بر جزایر ذیل چشم‌پوشی نموده است:

ستامبالیا (استرابالیا)، دودس (رودوس)، کالکی (خارکی) و ... هم‌چنان مادۀ 20 این توافق‌نامه الحاق قبرص را به حکومت انگلیس که انگلیس آن‌را در نوامبر 1914م اعلام نمود، تأیید می‌کند. مادۀ 23 نیز صراحت دارد که طرف‌های قرارداد اساس آزادی در عبور و مرور، کشتی‌رانی در تنگۀ "دردنیل"، دریای مرمرة و باسفور را اعلام نموده، و بر آن رضائیت و توافق دارند. چه از طریق آب، چه از خشکه، چه در زمان صلح یا جنگ باشد.

به این ترتیب ترکیه که صاحب طولانی‌ترین ساحل در شرق دریای خاور میانه است، فاقد آزادی گشت‌وگذار در اطراف جزایر موجود این دریاها است. موضوعی‌که اردوغان امروز از آن به‌ "آبی سلب شده از وطن" یاد نمود! اردوغان از ظلمی‌که در این قرار داد علیه ترکیه روا داشته شده است، دادخواهی می‌کند و در عین زمان، بالای سر خویش تصویر مجرم تاریخ مصطفی کمال را، کسی‌که به این رسوایی‌ها در لوزان تن داد، آویزان می‌کند و با هر دو حالت فوق، جرئت گفتن یک کلمه علیه مصطفی را ندارد!! بلکه احساسات ملت ترک را با نام گذاری کشتی‌های کاوش‌گر به‌نام رهبران بزرگ عثمانی مثل محمد فاتح و قانونی، بر می‌انگیزد در حالی‌که خودش در تمام سیاست‌های خویش از این رهبران بزرگ، بویی نبرده است!

اردوغان اعلام می‌کند که: «ترکیه از لحاظ سیاسی، اقتصادی و نظامی قادر است تا اسناد و نقشه‌های ظالمانه که استنادشان به عدم اخلاق است، پاره نموده و علیه شان دعوا کند.» علاوه براین وی مدعی‌ست که: «کشورش با مرور تجارب دردناک، برای ثابت نمودن این ادعا چه در میز مذاکرات و چه در میدان، آماده است.» (منبع: الجزیره مورخ 5 سپتامبر 2020م) مگر اردوغان صرفاً در ادعا بسنده نموده و فکر می‌کند که همین کافی‌ست! ملت ترکیه حتماً شاهد آن اند که یونان – کشوری‌که دارای اردوی موثر نیست – اردوی خویش را به جزیرۀ "میس" فرستاده است؛ در حالی‌که توافق‌نامۀ لوزان بر این تاکید دارد که این جزیره منطقۀ غیر نظامی است؛ ولی با این همه، ترکیه با قوتی‌که ایجاب می‌نمود، برای یونان پاسخ نداد!

3- با آن‌که این توافق‌نامه یک معامله‌ای خائنانه بوده که مصطفی کمال همراه متفقین با آن توافق نمود، مگر این توافق‌نامه به‌نام "جمعیت ملی بزرگ انقره" به امضاء رسید. انگلیس به این اکتفاء نکرده بلکه از مصطفی خواست تا شرایطی را که برای وی وضع نموده، کامل کند که بارزترین آن الغای کامل خلافت و قبول سکولاریزم در کشور بود. مصطفی کمال این شرایط را پذیرفته و در صبح 3 مارچ 1924م الغاء خلافت و جدایی دین از دولت را اعلام نمود. در شب همین روز، فرمانی را به حاکم استانبول ارسال نمود که خلیفه عبدالمجید را مجبور نماید تا قبل از صبح روز بعد، ترکیه را ترک نماید. هوا‌داران مصطفی از افراد پولیس و اردو، در نیمۀ شب به قصر خلافت رفتند و در آن‌جا خلیفه را مجبور نمودند تا با وسیلۀ نقلیه حاضر شده، ترکیه را ترک کند و افراد فوق خلیفه را تا مرزهای سویس تعقیب نمودند. پس از گذشت دو روز، مصطفی کمال تمام امراء عهد، اعم از مرد و زن را جمع نمود و آنان را به خارج کشور تبعید نمود. تمام وظایف دینی را لغو نموده و اوقاف مسلمانان، مُلک دولت گردید؛ چنان‌چه مدارس دینی به مدارس مدنی تبدیل گردیده و زیر مجموعۀ وزارت معارف/آموزش و پرورش گردید. به این ترتیب، مصطفی کمال شرایط چهارگانۀ ذیل را که "کرزون" (وزیر خارجۀ همان وقت انگلیس) از وی خواسته بود اجرا کرد.

-          الغاء کامل خلافت.

-          اخراج خلیفه در خارج از مرزهای ترکیه.

-          مصادرۀ اموال خلیفه.

-          اعلام سکولاریستی ترکیه.

سپس توافق‌نامۀ لوزان که قبل از الغاء خلافت منعقد شده بود، مصطفی پس از الغای خلافت نیز بر آن تأکید کرده و آن‌را اجرا نمود! به این ترتیب، توافق‌نامۀ لوزان به الغای خلافت کمک نمود. پس از آن کشورها استقلال ترکیه را به رسمیت شناخته و انگلیس نیز از استانبول و تنگه‌ها عقب نشینی نمود. به تعقیب این عمل‌کرد دولت انگلیس، یکی از نمایندگان انگلیس در پارلمان این کشور بر این عمل "کرزون" که ترکیه را به‌عنوان کشوری مستقل شناخته است، انتقاد نمود. اما "کرزون" در جواب گفت: «موضوع این است که کار ترکیه دیگر خاتمه یافته است و دیگر چیزی برایش باقی نمانده است چون ما توان معنوی آن‌، که خلافت و اسلام است را از آن سلب کرده ایم.» این چنین، علی‌رغم خواست تمام مسلمانان به‌شکل عام و مسلمانان ترکیه به‌شکل خاص، انگلیس توسط مصطفی کمال بر خلافت و اسلام نقطۀ پایان گذاشت. به این ترتیب، حکم مطابق آن‌چه الله نازل نموده است، از تمام روی زمین رخت بربست و حکم به‌غیر آن‌چه الله نازل نموده، تداوم پیدا نمود. تنها حکم طاغوت باقی ماند که بالای تمام مردم و در تمام جهان تطبیق می‌گردد!

دوم: این همان توافق‌نامه‌ای‌ست که نمایندۀ مصطفی کمال در شهر لوزان سویس به امضاء رساند چنان‌چه بر اساس آن، ترکیه در دریای ایجه محدود شد، جزایر و سواحل آن‌را مربوط یونان دانسته شد! در حدود صد سال می‌شود که ترکیه بر اساس همین توافق‌نامه عمل می‌کند چه چیز ترکیه را واداشته که مخالف آن عمل کند؟

کسی‌که جریان امور (روزانه) را دنبال می‌کند، درخواهد یافت که این بحران از پَس دو عامل سربرآورده است. عامل داخلی که به‌خطر شرایط اقتصادی این کشور است و عامل خارجی که در پَس آن ایالات متحدۀ امریکا قرار دارد.

1- عامل داخلی

الف) ترکیه به‌عنوان کشور مصرف کنندۀ انرژی و نه تولید کنندۀ آن، شناخته می‌شود. در این اواخر تولید نفت آن به 53 هزار بُشکه در روز رسیده است. (منبع: آژانس خبرگذاری آناضول 25 جولای 2020م) رقم فوق در مقایسه با مصرف نفت روزانۀ آن که روزانه یک ملیون بُشکه می‌باشد، ناچیز است. (منبع: العربی جدید مورخ 22 آپریل 2020م). این کشور در حدود 475 ملیون متر مکعب گاز تولید می‌کند و بیش از 45ملیارد متر مکعب آن‌را وارد می‌کند. (الجزیرة نت: مورخ 31 آگست 2020م)

به این ترتیب ترکیه باید مبالغ هنگفتی برای پرداخت بهای نفت و گاز بپردازد که آن‌را وارد نموده و در سال 2019م بالغ بر 41 ملیارد دالر شد که به‌دلیل کاهش قیمت جهانی، از سال 2018م کم‌تر شد چون در آن سال، به 43 ملیارد دالر رسیده بود. (منبع: روزنامۀ دیلی صباح ترکیه مورخ 27 فبروری 2020م) این عاملی است که اقتصاد ترکیه را تا حدی زیاد، از پای در آورده است.

 ب) چون ترکیه بین کشورهای تولیده کنندۀ نفت در منطقۀ عربی، ایران، آذربایجان و کشورهای مصرف کنندۀ آن یعنی کشورهای اروپایی قرار دارد، بخش زیادی از استراتیژی خود را نسبت به انرژی بر اساس همین واقعیت خود یعنی کشوری‌که از آن انرژی عبور می‌کند، بنا نهاده است. بندر "جیهان" ترکیه بندر صدور نفت آذری بوده که در آن و از طریق آن، شبکه‌ای از لوله های نفت جریان دارد که آخرین آن خط سیل ترکیه برای انتقال گاز روسیه به غرب ترکیه و از آن‌جا به اروپا می‌باشد که در 8 جنوری 2020م افتتاح گردید. علی رغم این‌که ترکیه به‌خاطر این‌که انرژی از این کشور عبور می‌کند مالیات می‌گیرد، با آن‌هم، پرداخت بهای نفت و گاز بار سنگینی را بر دوش اقتصاد این کشور گذاشته است.

ج) از سال 2009م رژیم یهود و شرکت‌های جهانی اخبار جدیدی را از کشف مقادیر  زیاد گاز در مدیترانۀ شرقی دادند. در چاه نفت "تامار" که در 80 کیلومتری شهر "حیفا" قرار دارد، 9 تریلیون فوت مکعب از گاز قابل استخراج کشف گردید. سپس با گذشت چند ماه، چاه نفت "دالیت" در غرب و وسط فلسطین اشغالی کشف گردید که مقدار 500 فوت مکعب گاز دارد. در سال 2010م، مقادیر فوق تصور در چاه "جوناثان" در غرب فلسطین به مقدار 16 تریلیون فوت مکعب کشف گردید. روزنامۀ "فارین پالیسی" در زمان کشف آن گفته بود:«این بزرگ‌ترین کشف گاز طبیعی در سطح جهان در طول یک قرن است».

د) به همین دلیل ترکیه مبادرت به خرید کشتی حفاری بزرگ و مجهز با تکنالوژی روز "کشتی فاتح" از کوریای جنوبی کرده تا با اختیار داشتن آن، برای اولین بار در سال 2011م به حفاری برای جست‌وجوی نفت و گاز پرداخت. پس از آن یک مجموعه از بحران‌ها بین ترکیه، قبرص و یونان ایجاد شد مبنی بر این‌که ترکیه در مناطق بحری متعلق به قبرس به حفاری پرداخته است و ترکیه به قبرسی‌های ترک تبار استناد می‌کرد. مگر در ماه‌های اخیر تنش‌ها زیاد شد چون ترکیه کشتی اکتشافی دیگری از انگلیس خرید البته به‌خاطر کارهای حفاری دریایی تا ناوگان مکملی از حفاری دریایی و بررسی زمین شناسی داشته باشد یعنی قادر به جست‌وجو و حفاری در زمان واحد در دریای سیاه، غرب سواحل ترکیه و جنوب قبرص در خاور میانه باشد.

ه) به این ترتیب، ترکیه برای سروسامان بخشیدن به اوضاع اقتصادی خویش، به کشف نفت و گاز نیاز داشت. موضوع دیگری‌که باید تذکر داد این است که اقتصاد ترکیه در معرض ضربه‌های سهم‌گینی قرار گرفته است که درد آن در کاهش پول ترکیه "لیره" مشهود است. همین موضوع رئیس جمهور اردوغان را واداشت تا بر تنش حفاری برای یافتن گاز بیافزاید به امیدی‌که بتواند روزنۀ امیدی برای اقتصاد خویش بیابد تا در نهایت بر میزان محبوبیت خویش بیافزاید – با درنظر داشت این‌که به‌خاطر کاهش قیمت لیره، برخی از رهبران حزب‌اش برعلیه وی گردن‌کشی نموده و احزاب مخالفی را تشکیل دادند که این موضوع، محبوبیت اردوغان را کاهش داده است – به همین دلیل، کار حفاری برای یافتن گاز، شامل دریای سیاه شده و تنها منحصر به مناطق اختلافی با یونان در دریای مدیترانه نیست.

2- عامل خارجی

الف) ایالات متحدۀ امریکا از این اقدامات ترکیه حمایت می‌کند و این موضوع از دو زاویه واضح قابل بحث است:

اول: مفاد امریکا از دید منطقوی در حمایت اردوغان این است که پای آن در ترکیه (اردوغان) اگر مشکلات اقتصادی خویش را حل کند، در وضع بهتری قرار خواهد گرفت و محبوبیت مردمی خویش را افزایش خواهد داد تا حدی‌که به عالی ترین سطح آن برسد؛ چنان‌چه در سال 2014م این چنین بود. در این صورت است که می‌‌تواند سیاست‌های امریکا را به اجراء در آورد چنان‌چه در مداخلۀ خویش به "لیبیا" این چنین نمود و اگر ترکیه، از اوضاع اقتصادی خوب برخوردار باشد، می‌تواند در مداخلات منطقوی خویش برای منافع امریکا، پول مصرف کند.

دوم: امریکا در عین زمان که نمی‌خواهد اروپا تحت سیاست‌های گازی روسیه قرار داشته باشد، نمی‌خواهد که اروپا در مسئلۀ گاز، مستقل نیز باشد. یونان و قبرص دو عضو اتحادیۀ اروپا اند که خطوط لولۀ گاز از این دو کشور به اروپا وصل می‌گردد تمام این موارد برای امریکا خوشایند نیست. به همین دلیل، امریکا از تهدید کردن استقلال گاز اروپا توسط ترکیه، حمایت می‌کند. به این معنی که اردوغان رئیس جمهور ترکیه به تهدید یونان و بدون توافق همراه آن، به حفاری در مناطق دریایی‌ای که از خود می‌داند و با حمایت مخفیانۀ امریکا پرداخته است. به همین دلیل کشتی‌های نظامی امریکا همراه ترکیه در مانورهای نظامی ترکی، اشتراک نمودند چنان‌چه وزارت دفاع ترکیه از مشارکت ناوشکن‌های امریکای "یو اس اس واشنگتن" در این مانورها خبر داد. (منبع: روزنامه الآن ترکیه 26 آگست 2020م)

تمام این به‌رغم این‌که امریکا در تنگنای شدید قرار دارد صورت می‌گیرد؛ چون یکی از کشورهایی را که داخل پیمان ناتو است، علیه کشور اروپایی دیگر که آن نیز داخل پیمان ناتو است، حمایت می‌کند. این حمایت امریکا در حالی صورت می‌گیرد که فرانسه – کشوری دیگر در پیمان ناتو– همراه یونان در مانور نظامی، اشتراک کرد.

این مانورها و برخی دیگر از لشکر کشی‌های نظامی، زنگ‌های تهدید را به‌صدا در آورده است و وضع خطرناکی را در شرق مدیترانه ایجاد نموده است که تهدید به درگیری نظامی بین کشورهای ناتو می‌کند یعنی بین ترکیه که از پشت پرده توسط امریکا حمایت می‌شود و بین یونان که علناً توسط فرانسه حمایت می‌شود. البته اگر بعداً از طریق دیپلوماسی حل نگردد.

ب) از زاویۀ دیگر، اجازۀ امریکا به بروز کشمکش بزرگ، که نزدیک است به اعمال نظامی بین دو کشور بزرگ عضو پیمان ناتو – پیمانی‌که امریکا خود زعامت آن‌را برعهده دارد – منجر شود، بدون آن‌که امریکا با در نظرداشت خطر جدی این بحران کاری بکند، این خود بیان‌گر آنست که امریکا به مشکلات داخلی خویش مثل ویروس کرونا و موضوع انتخابات، دست و پنچه نرم می‌کند و در حال حاضر، این کارها را در برابر اروپا و خاصتاً یونان، به اردوغان سپرده است با در نظرداشت این‌که اردوغان را با روش‌هایی حمایت می‌کند که بیان‌گر در مضیقه قرار داشتن آمریکاست چون ترکیه و یونان دو عضو پیمان ناتو اند که رهبری آن‌را امریکا به عهده دارد. به همین دلیل، امریکا همراه ترکیه در مانورهای نظامی اشتراک می‌کند به‌عنوان حمایت وی در شرایط کنونی. این از یک‌طرف؛ اما از طرفی دیگر، "پومپئو" در سفری از قبل تعیین نشده به قبرص بخش یونان سفر کرده و از ترکیه می‌خواهد که نیروهای خویش را از شرق مدیترانه – جایی‌که کشتی اکتشافی ترکیه با حمایت کشتی‌های نظامی فعالیت می‌کند، – عقبی نشینی دهد. (منبع: آرتی 13 سپتمبر 2020م)

این بدان معناست که امریکا (حامی ترکیه) خود را در برابر تنگنای شدیدی از سوی هم‌پیمانان اروپایی خویش یافته است. بناءً ناگزیر از اردوغان علی رغم تمایلش، می‌خواهد که کشتی اکتشافی خود را به عقب کشیده و به مذاکرات روی آورد چون یونان برای گفت‌وگوها، عقب کشی کشتی اکتشافی ترکیه را به‌عنوان پیش شرط، مطرح کرده بود.

سوم: مواضع کشورهای دیگر:

1- موضع فرانسه از همان ابتدا، قوی‌ترین موضع در اروپا بود؛ چون از همان اولین لحظات، حمایت خود را از یونان اعلام نمود و در این مسیر، به تنهایی حرکت نمود و "ماکرون" رئیس جمهور آن گفت: «من تصمیم گرفتم با هم‌کاری شرکای اروپایی، از جمله یونان، حضور نظامی فرانسه در شرق مدیترانه را به طور موقت تقویت کنم.» (منبع: خبرگزاری آناتولی ترکیه 13 آگست 2020م)

پس از آن به مانورهای نظامی مشترک دریایی همراه یونان پرداخت با اشتراک هواپیماهای "رافال" که بر فراز هوای قبرس به پرواز آمدند. سپس در 26 آگست 2020م همراه فرانسه ایتالیا به اضافۀ یونان و قبرس بخش "روم" به مانور اشتراک ورزید. تمام این موارد، علی رغم این‌که فرانسه هیچ نفوذی در منطقه ندارد، صورت پذیرفت که این خود، به این دلالت دارد که فرانسه می‌خواهد سر ازنو، برای خویش نفوذ معتبری را به‌وجود آورد.

پرداختن فرانسه به مانور نظامی همراه یونان آن‌هم پس از آن‌که امریکا همراه ترکیه مانور نظامی انجام داده بود، بیان‌گر آنست که فرانسه می‌خواهد به‌شکلی پوشیده امریکا را به چالش بکشد و اشتراک ایتالیا در این مانور، بدین معناست که کشورهای اروپایی می‌خواهند علیه ترکیه بسیج شوند. هم‌چنان شاهد بر این مدعا، نشستی است که برخی از کشورهای اروپایی دارای قدرت متوسط، همراه فرانسه داشتند مثل ایتالیا، مالت، اسپانیا به اضافۀ یونان و قبرص بخش روم. رئیس جمهور فرانسه بالای کشورهای فوق در اتحادیه اروپا و پیمان ناتو فشار می‌آورد تا موضع جدی علیه ترکیه اتخاذ کنند چنان‌چه وی گفته بود: «ما به‌عنوان اروپائیان، همراه حکومت رئیس جمهور اردوغان که تصرفات غیر قابل قبول انجام می‌دهد، باید موضع واضح و تصمیمی اتخاذ کنیم.» وی بدین باور است که ترکیه در این منطقه، شریک استراتیژی نیست. (منبع: فرانس 24، 10 سپتامبر 2020م)

هم‌چنان "ژان ایو لودریان" وزیر خارجه فرانسه گفت: «نشست پیش‌روی پارلمان اروپا، به مجازات ترکیه اختصاص خواهد یافت.» وی به این اشاره نمود که رجب طیب اردوغان رئیس جمهور ترکیه برای سرپوش گذاشتن به اوضاع بد اقتصادی، به افزایش تنش همراه یونان، ادامه می‌دهد. (منبع: ایندپندنت عربی 7 سپتامبر 2020م)

علی‌رغم جسارت فرانسه در اتخاذ موضع مخالف ترکیه و تلاش آن برای نابود کردن شوکت رئیس جمهور ترکیه و علی‌رغم این‌که اردوغان رئیس جمهور ترکیه مثل "فاتح" یا "قانونی" نیست – اشخاصی‌که کشتی‌های خود را به‌نام‌های شان نام‌گذاری می‌کند – تا فرانسه را در دریای مدیترانه درس عبرتی بدهد و در مقابل هزاران آرزویی‌که کشتی‌ها و هواپیماهای فرانسه در کاهش شأن اردوغان در خانه اش نقش بر آب نمودند، اردوغان هم در مقابل آن، حداقل یک کشتی از فرانسه را غرق کند.

علی‌رغم این همه، سیاست‌های فرانسه نامدّون و فاقد عُمق است؛ چنان‌چه "مالت" به سرعت خود را از اتحاد همراه فرانسه خارج نمود؛ چنان‌چه "ایفارست بارتولو" وزیر خارجۀ این کشور در خلال نشست مطبوعاتی که همراه همتای ترکی خویش "مولود چاووش اوغلو" داشت، گفت: «اتحادیۀ اروپا باید روابط خویش را با ترکیه از منظر استراتیژیک ببیند.» وی اضافه نموده گفت: «من معتقدم که وقت آن رسیده تا اتحادیۀ اروپا همراه ترکیه با جدیت تمام تعامل کند؛ خصوصاً در بخش تجارت، حقوق بشر و مبارزه با تروریزم.» (منبع: خبرگذاری آناتولی ترکیه 12 سپتامبر 2020م)

2- اما انگیس بر تنش شرق خاورمیانه هیچ‌گونه تبصره‌ای نداشت که این خود بر نگرانی فرانسه افزوده است حتی فرانسه از زمان مطرح شدن "بریگزیت" به نقش انگلیس به‌دیدۀ شک می‌نگرد؛ زیرا شاهد آن است که بعضاً با وی مخالفت می‌کند چنان‌چه در الجزایر چنین عمل نمود. وقتی بازارهای بزرگ مالی در لندن به‌خاطر ارتباط به "خام برنت" و توابع آن از قیمت‌گذاری ها برای سایر انواع نفت و حتی گاز طبیعی، برای انگلیس در بازار نفت و گاز جای‌گاه می‌دهد، خصوصاً در قیمت گذاری‌ها؛ فرانسه می‌داند که انگلیس از اتحادیۀ اروپا خارج شده و برای خویش در بخش نفت که از لحاظ مسائل جهانی اهمیت حیاتی دارد، می‌خواهد جای‌گاهی راست و ریست کند. به همین دلیل، فرانسه خواست تا برای خویش جای پاهی را در یونان باز کند تا شاید این امر وی را کمک کند که در مسائل انرژی فعالانه عمل کند نه این‌که فقط مصرف کنندۀ انرژی باشد.

در مقابل، انگلیس به‌خاطر خروج از اروپا سیاست اتخاذ شده توسط اروپا را چیزی مثل "سیاست مجازات" علیه خود می‌بیند. به همین دلیل، راهِ خود را جدا نموده و سیاست مخصوص خود را ترسیم می‌نماید و شاید از افزایش تنش در شرق خاورمیانه نگران باشد. به همین دلیل، علیه ترکیه سیاست خصمانه را تخاذ ننموده است؛ چون یونان در مقابل منافع آن از آدرس ترکیه، چیزی محسوب نمی‌شود. به همین دلیل، فکر می‌کند که روی موج یونان، کسی جز متعصب کور مثل فرانسه، سوار نمی‌شود!

فرانسه در مقایسه با انگیس و آلمان فاقد دور اندیشی می‌باشد و پس از انجام کارهای سیاسی دشوار، دست خالی بر می‌گردد. به همین دلایل، رئیس جمهور ترکیه سخت بر وی هجوم آورده گفت: «آقای ماکرون تو همراه شخص من، مشکلات بیشتری خواهی داشت.» وی اضافه نموده گفت: «تو فاقد معلومات تاریخی هستی و حتی تاریخ فرانسه را نمی‌دانی پس از اشتغال به ترکیه و ملت آن بپرهیز.» (منبع: قدس عربی 12 سپتامبر 2020م)

3- اما آلمان کشور دیگری است که در پَس موضع خصمانۀ فرانسه علیه ترکیه، پایش نلغزید و خواهان وساطت بین طرف‌های درگیر شد. چنان‌چه برخی نقش آن را شکلی تفسیر می‌کنند که باید آن‌را واشنگتن بازی می‌نمود. این کشور همواره مخالف موضع فرانسه بوده، وساطت را اختیار نموده و به گفت‌وگو فرا می‌خواند.

آلمان شدیدترین موضعی‌که در قبال ترکیه اتخاذ نموده، آن‌چه است که "هایکو ماس" وزیر خارجۀ آن در خلال بازدیدش از "آتن" بیان داشت. چنان‌چه گفته بود: «در خصوص کاوش‌گری ترکیه در شرق خاورمیانه، ما موضعی کاملاً واضح داریم... باید به حقوق بین المل احترام شود. بنابر این، پیش‌رفت در روابط اتحادیۀ اروپا با ترکیه وقتی ممکن خواهد بود که انقره تحرکات در شرق مدیترانه را متوقف کند.» وی در ادامه گفته بود که باید ترکیه حفاری در سواحل قبرص را متوقف کند. (منبع: فرانس 24، 22 جولای 2020م)

4- اما روسیه با استفاده از روابط حسنۀ خویش همراه ترکیه، می‌خواهد نقش میانجی‌گری بازی کند؛ مگر طبق عادتش قادر به هیچ‌گونه اقدام شخصی نیست هرچند که در مقابل مانورهای فرانسه، انجام مانورهای نظامی را در شرق خاور میانه اعلام نموده شاید می‌خواهد به‌خودش تذکر دهد. بر اساس گذارش خبرگذاری بلومبرگ به نقل از نیروی دریایی ترکیه، قرار است روسیه در روز سه شنبۀ آینده، مانورهای دریایی – نظامی خود را با مهمات جنگی در دریای مدیترانه اجراء کند. این مانور تا 22 سپتامبر ادامه خواهد داشت و مانور دیگر از 17 الی 25 سپتامبر جاری ادامه خواهد داشت. "ایگور دیگالو" سخن‌گوی نیروی دریایی روسیه گفت: «ما روابط اقتصادی و دفاعی قوی‌ای همراه ترکیه داریم مگر سیاست ما عدم حمایت یکی از طرفین نزاع است.» مانورهای نظامی روسیه پس از تمرین‌های نظامی دیگری است که فرانسه در منطقه اجرا نمود؛ چنان‌چه هواپیماهای نظامی و کشتی جنگی برای حمایت از یونان و قبرس در این کشمکش مستقر نمود. (منبع: ایندپندنت عربی 7 سپتامبر 2020م) یعنی موضع روسیه حاشیه‌ای باقی می‌ماند و به انتظار اشاره از پَس اقیانوس است مگر در عین زمان، قدرت خویش را نیز می‌خواهد به نمایش گذارد.

چهارم: با درنظر داشت آن‌چه گفتیم، بحران ترکیه و یونان اگر همین‌طور ادامه یابد، انتظار می‌رود تا شگاف عمیقی را در روبط جهانی در بخش اقیانوس اطلس، ایجاد کند. کشورهای اروپایی می‌خواهند تا جایگاه خویش را در جهان ببینند – جهانی‌که امریکا به خاطر تمرکز بر چین و مشکلات روز افزون داخلی خود – می‌خواهد از رهبری بر آن عقب، نشینی کند.

کشورهای اروپایی خواهان نقشی جدا از امریکا اند و امریکا در سایۀ حکومت ترامپ – با استفاده از تقش دیگران مثل نقش ترکیه و روسیه در لیبیای کنونی – از تهدید منافع اروپا، عقب نشینی نمی‌کند. کشورهای اروپایی به‌شدت نگران این اند که بحران شرق دریای مدیترانه – اگر ترکیه بر بخش بزرگی از آن تسلط یابد – منجر به از بین رفتن رؤیاهای شان که دست‌یابی به منبع امن گاز طبیعی است، شود از آن‌جا که ترکیه در پَس پرده توسط واشنگتن حمایت می‌گردد، به همین دلیل، سیاست فرانسه در شرق دریای مدیترانه تلاش می‌کند تا نقشی‌ را که در واشنگتن برای ترکیه و روسیه تهیه می‌گردد، رد نماید.

این اختلاف در اقیانوس اطلس کم‌تر از اختلاف دیگر در داخل خود اروپا نیست به همین دلیل، موضع آلمان این بوده که فرانسه را از کشاندن اروپا برای مجازات ترکیه، باز دارد یعنی فرانسه در داخل اروپا موفق نشد تا کشورهای اروپایی را علیه ترکیه بسیج کند. به همین دلیل، فرانسه هم کشورهای حوزۀ مدیترانه را گِردهم جمع نمود!

آلمان به منافع خود زیاد فکر می‌کند حتی به‌تاریخ خویش همراه ترکیه فکر می‌اندیشد چون آلمان و ترکیه در در جنگ جهانی اول در کنار هم با متفقین جنگیدند و روابط آلمان همراه ترکیه همواره قوی بوده است که این روابط را فقط بعضاً سیاست‌هایی‌که رئیس جمهور اردوغان به‌خاطر امریکا اتخاذ می‌کند، مخدوش می‌نماید. علاوه بر این، اقلیت بزرگ از ترک‌ها در آلمان زندگی می‌کنند.

پنجم: اما آیا بحران خاتمه یافته است یا نه؟ ترکیه اکتشاف مهم گاز در دریای سیاه به‌ میزان 320 متر مکعب را اعلام نموده است. این خود وی را انگیزه می‌دهد تا حفاری را در دریای سیاه و شرق دریای مدیترانه ادامه دهد؛ چون تلاش این کشور برای کاهش بار اقتصادی، مستمر است و حمایت امریکا را هم‌چنان با خود خواهد داشت که این حمایت توسط امریکا، برای فشار آوردن بالای اروپا و خاصتاً فرانسه استفاده می‌گردد تا این‌که خیلی در تضاد و برای برهم زدن سیاست امریکا در منطقه به پیش نرود! مگر مسئلۀ دردناک این است که سرزمین‌های اسلامی در خلال صد سال پسینَ پس از فروپاشی خلافت – دولت واقعی و عنصر عزت مسلمانان – این کشورها در ذیل ملت‌های دیگر قرار گرفتند و کفار استعمارگر توسط ابزار خود از حکام، امورشان را به‌دست گرفتند!! با آن‌هم، پس از تاریکی شب، طلوع صبح خواهد درخشید، خاصتاً این‌که حزب التحریر در بین امت ان شاء الله برای اعادۀ خلافت تلاش می‌کند؛ چنان‌چه این امت قبلاً با عزت، نصرت و نور توسط خلافت تاج‌گذاری شده بود.

﴿إِنْ هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ لِلْعَالَمِينَ * وَلَتَعْلَمُنَّ نَبَأَهُ بَعْدَ حِينٍ﴾ [ص: 87 و 88]

ترجمه: ‏اين قرآن، چيزي جز پند و اندرز جهانيان (و مايه بيداري جملگي ايشان) نمي‌باشد ‏و خبر آن را بعد از مدّت زماني خواهيد دانست (و به زودي صدق وعد و وعيد و راستي اخبار و گفتار قرآن را هم در اين جهان و هم در آن جهان خواهيد ديد).‏

مترجم: اسماعیل نصرت

      

ادامه مطلب...

امتِ بیدار به خاطر پیامبرشان خشم می‏گیرند و قدرت‌شان با بیعت به حاکمی‌که بر اساس کتاب و سنت حکم نماید، کامل می‏گردد

(ترجمه)

خبر

نسبت به بیانات توهین‏آمیز ماکرونِ اسلام‏ستیز؛ تظاهرات گسترده‏ای در قسمت مناطق آزاد سوریه صورت گرفته است.

تبصره

تا هنوز نبضِ جسد پر جراحت این امت می‏زند و با وجود دردهای جسمی و همه طعنه‏ها و تحقیرهای وارده؛ خون در شریان‏هایش جاری‏ست و چون شیر زخمی آهسته‌آهسته می‏خزد.

مسلمان‏ها به صورت عموم و خاصتاً اهل شام، ثابت ساخته‌اند که عقیده و باورشان به اسلام مستحکم است و با این حرکت‌شان نشان داده‏اند که در برابر توهین و تمسخر به دین الله سبحانه وتعالی و پیامبرش صلی الله علیه وسلم، بیدار هستند. هر چند از این امت سخنوران زیادی بر منابر رسول الله صلی الله علیه وسلم برخاسته و مظاهر این دین را پوشیده‌اند و پیامبرش صلی الله علیه وسلم را به ترس و ناتوانی توصیف کرده‌اند، تن به ذلت و خواری داده؛ اما با حرکت مخالف در برابر کسانی‏که بر دین الله سبحانه وتعالی و رسولش صلی الله علیه وسلم ثابت ساخته‌اند که این امت همانا امت برگزیده است و راز زنده‏ماندش در دین آن است، لیکن این امت در بند حکامی است که آن‏ها کمر خدمت به منافع استعمار کسانی بسته‌اند که با اسلام در جنگ بوده و پیامبرش را می‏یازارند.

این امت با بیعت کردن با امام و خلیفه‏ای که بر اساس قرآن و سنت حکم نموده، لشکریانی را به خاطر هتک حرمت به زن مسلمان و یا مردی مسلمانی‏که مورد آزار و اذیت قرار گیرد، گسیل دارد؛ پس خشم امتی‏که این‏گونه عمل کند، به دفاع از هتک حرمت به پیامبرش چه خواهد کرد!؟

پس ما امتِ نیستیم که به نام جاهل مضحکه دیگران قرار گیریم؛ بلکه امتِ هستیم که عزت خویش را در استوار بودن در راه اعادۀ عظمت گذشتۀ خود می‏دانیم، این چیزی است که دشمنان این امت را به جزع و فزع انداخته، تلاش دارند تا در بین امت و اقامۀ دولت اسلامی خلافت بر منهج حایل شده نگذارند این امت به عظمت و اقتدار گذشتۀ‌شان دست یابند، لیکن کید آن‏ها از بین می‏رود و مکرشان نیز با نصرت که مژدۀ طلوع صبح آن به اذن پروردگار با نشانه‏های واضح نمایان است، خنثی می‏شود.

نویسنده: منیر "ناصر"

مترجم: عبدالقدیر "مخلص"

 

ادامه مطلب...

با دنبال کردن درجه ولایتی برای گلگت-بلتستان، رژیم باجوا-عمران کشمیر اشغالی را به دولت هندو واگذار می‌کند Featured

  • نشر شده در پاکستان

(ترجمه)

به تاریخ 1 نومبر 2020م در سکردو، عمران‌خان  نخست‌وزیر پاکستان اعلام نمود: «ما تصمیم گرفتیم که به گلگت-بلتستان درجه ولایتی داده شود. این تصمیم با نظر داشت قطع‌نامه شورای امنیت سازمان ملل‌متحد گرفته شده است.» با این حال، برای هفتاد سال، یک درجه خاص، نسبتاً درجه ولایتی برای به کشمیر و گلگت-بلتستان داده شده است، که این امر ادعای پاکستان را در تمام کشمیر منعکس‌ می‌کند. بنابرین، رژیم باجوا-عمران از یک طرف الحاق گلگت-بلتستان را با الحاق کشمیر اشغالی توسط مودی را به تاریخ 5 اکست 2019م، با کنار گزاشتن ادعای پاکستان تایید کرد. این یک امر روشن است که هردو جناح و حاکمان دوستان مودی و فروشندگان کشمیر هستند. آن‌ها با استدلال غلط غیر‌نظامیان در مقابل بحث برتری ارتش به چشم مردم خاک می‌پاشند. وقتِ مسئله تامین منافع امریکایی‌ها باشد، خواه صحبت از وام‌های صندوق بین‌المللی پول باشد، خواسته‌های گروه ویژه اقدام مالی، عملیات قبیله‌ای یا اجیران استخدام‌شده برای نجات رژیم دست‌نشانده آمریکا در آفغانستان، در آن وقت رهبری ملکی و نظامی هردو در یک صف هستند.

جهت برجسته‌ ساختن هند به‌عنوان عسکر منطقه‌ای، تا بتواند چین و مسلمانان را نظارت کند، آمریکا می‌خواهد قضیه‌ای کشمیر را بر اساس وضع موجود دفن کند و با ایجاد خط کنترول بین‌المللی، کشمیر اشغالی را برای همیشه به دولت هندو واگذار کند. رژیم باجوا-عمران به‌طور پیوسته بر اساس طرز‌العمل‌های آمریکا به پیش می‌رود. بدین ترتیب در سال 2019، عمران خان گفت که من برای پیروزی مودی دعا می‌کنم و اُمید دارم تا در حاکمیت‌اش قضیه‌ای کشمیر حل شده خواهد باشد. با وجود لب‌زدن و نمایش‌های برای فریب مردم از جمله اعتراضات نیم ساعته، توییت‌ها، سخنرانی‌ها در سازمان ملل، فراخواندن سازمان همکاری اسلامی، درخواست مودی، روشن است که رژیم باجوا-عمران راه‌حل واقعی برای آزادسازی کشمیر را رد کرده است، که بسیج نیروهای مسلح ما است.

ای مسلمانان نیروهای مسلح پاکستان! ما از زمان مشرف به شما هشدار داده‌ایم كه رهبری سیاسی و نظامی كشمیر را تسلیم می‌كند، همانگونه كه آن‌ها افغانستان را به رابطه آمریكا و هند تسلیم كردند. ما به شما هُشدار داده‌ایم که این خیانت متوقف نخواهد شد تا زمانی‌که خائنان را از گردن آنها بگیرید و نصرت خود را برای تأسیس مجدد خلافت به روش نبوت گُسترش دهید. وظیفه شماست که جلوی این خیانت را بگیرید زیرا کاملاً قادر هستید و بنابر این در برابر الله سبحانه‌وتعالی‌ پاسخگو هستید. در حال حاضر ما سه رودخانه‌ها، بنگال و سیاچن را به دلیل خائنان در رهبری نظامی و سیاسی از دست داده‌ایم. ما به طور مداوم به پرتگاه‌ی حقارت کشانده شده‌ایم، این حقارت در طی چند ساعت با رساندن نصرت‌تان برای حاکمیت آن چی که الله سبحانه‌وتعالی نازل کرده است خاتمه می‌یابد.

برخیزید و نصرت خود را به حزب‌التحریر بدهید تا مودی راجا داهیر امروزی را شکست دهید و مسلمانان کشمیر اشغالی را از ظلم و ستمِ دولت هندو آزاد سازید.

دفتر مطبوعاتی حزب‌التحریر-ولایه پاکستان

مترجم: ارسلان مبارز

ادامه مطلب...

آیا پاداش کسی‌که از پیامبر صلی الله علیه و‌سلم دفاع و خیانت حکام را برملا می‌سازد، همین است؟! Featured

  • نشر شده در سوریه

(ترجمه)

به تاریخ 25 اکتوبر 2020م  روز شنبه؛ مردم آوارۀ گوته شرقی، منطقه‌افرین واقع در قسمت شمالی شهر الیپو به منظور حمایت و دفاع از پیامبر صلی الله علیه و‌سلم، تظاهراتِ را به راه انداختند. یکی از شباب حزب‌التحریر مسمی بر محمد رامز پسر شهید باصم از منطقه گوته‌شرقی نیز در این تظاهرات شرکت کرده بود. این شباب در جریان سخنرانی‌اش در این تظاهرات تمام حکام مسلمان به خصوص اردوغان حاکم رژیم ترکیه را مسؤل دانست تا کسانی‌که به پیامبر صلی الله علیه و‌سلم توهین کرده بود را مجازات نماید. او تاکید نمود که اگر مسلمانان صاحب دولت واحد و امام واحد می‌بودند، هیچ کسی جرئت نمی‌کرد تا به پیامبر صلی الله علیه و‌سلم توهین نماید.

در واقع دفاع و حمایت از پیامبر صلی الله علیه و‌سلم با چنین الفاظ، نیرو‌های امنیتی جیش‌الاسلام را اذیت نمود و با نیرو‌های امنیتی گروه سلطان‌مراد عملیات‌مشترک را طرح کردند تا به خانۀ محمد رامز که ساکن منطقه افرین می‌باشد هجوم ببرند و هنگامی‌که آن‌‌ها این شباب را در خانه‌اش نمی یابند، خانه را محاصره و با زنجیر می‌بندند. سپس ظهر روز سه شنبه 27 اکتوبر 2020م برای جستجوی وی وارد محل کار آن گردیده و محمد رامز را دست‌گیر و به جای نامعلومِ انتقال می‌دهند.

آیا حمایت و دفاع از پیامبر صلی الله علیه و‌سلم جرم و جنایتی‌ست که منجر به زندانی شدن گردد؟ و یا هم مسئول دانستن حکام مسلمان که الله سبحانه ‌و‌تعالی آن‌‌ها را مکلف بر حمایت و دفاع از پیامبر صلی الله علیه و‌سلم نموده، تهمت علیه این حکام محسوب می‌شود که نیرو‌های امنیتی گروه‌های شمالی این منطقه، چنین اقدام می‌کنند؟!

محمد رامز یکی از شباب حزب‌التحریر و یکی از پسر‌های این انقلاب مقدس می‌باشد. وی از زمان آغاز این انقلاب از منطقه گوته‌شرقی در مبارزۀ فکری و سیاسی شرکت کرده و یک جا با حزب‌التحریر دعوت را حمل می‌نمود. سپس با کسانی‌که آن جا را ترک کردند، بعد از واگذاری آن منطقه به رژیم جنایت‌کار از منطقه گوتۀ شهر دمشق اخراج گردید و مهد پدر شهید‌اش را که در نتیجۀ بمباردمان رژیم جنایت‌کار شهید شده بود را ترک گفت.

نیرو‌های امنیتی باید این را بدانند که با ظلم و فشار آوردن بالای مردم این انقلاب و با پیروی از مسیر حکام‌خاین شام؛ با خشم و غضب الله سبحانه ‌و‌تعالی رو به رو خواهند شد و سپس قهر و غضب این امت همۀ آن‌‌ها را فرا خواهد گرفت که از ظلم نیرو‌های امنیتی این رژیم جنایت‌کار به ستوه آمده اند که مردم را به خاطر سخنان شان اذیت و شکنجه می‌کنند. فلهذا؛ نیرو‌های امنیتی قبل از این‌که مورم خشم و این فرموده الله سبحانه ‌و‌تعالی قرار گیرند باید از الله سبحانه ‌و‌تعالی بترسند. الله سبحانه ‌و‌تعالی می‌فرماید:

﴿ بَلِ اتَّبَعَ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَهْوَاءَهُم بِغَيْرِ عِلْمٍ فَمَن يَهْدِي مَنْ أَضَلَّ اللَّهُ وَمَا لَهُم مِّن نَّاصِرِينَ [روم: 29[

ترجمه: ولی ظالمان بدون علم و آگاهی از هوی و هوس‌های خود پیروی کردند. پس چه کسی می‌تواند آنان را که الله گم‌راه کرده است هدایت کند و برای آن‌ها هیچ یاوری نخواهد بود.

مردم شام باید در مقابل این همه رفتار بی‌باکانۀ این رژیم قیام نمایند؛ زیرا خاموشی ما علیه این رژیم نفس کشیدن را برای مردم دشوار و صدای حق‌جویانۀ آن‌‌ها را خاموش نموده است! ما کسانی را که ادعای انقلاب را می‌کنند و خود در میان مردم نیستند را هشدار می‌دهیم که این اشتباه را ادامه ندهند. الله سبحانه ‌و‌تعالی می‌فریاد:

﴿وَاتَّقُوا فِتْنَةً لَّا تُصِيبَنَّ الَّذِينَ ظَلَمُوا مِنكُمْ خَاصَّةً وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ﴾ [انفال:25[

ترجمه: و از فتنه‌ای بپرهیزید که تنها به ستمکاران شما نمی‌رسد (بلکه همه را فرا خواهد گرفت، چرا که دیگران سکوت اختیار کردند) و بدانید خداوند کیفر شدید دارد.

احمد عبدالوهاب

رئیس دفتر مطبوعاتی حزب‌التحریر-ولایه سوریه

مترجم: عبدالله صالحی

ادامه مطلب...

ورود سفیر ایران به صنعاء اولین بذر امریکایی است تا توسط جامعه بین‌المللی حوثی‌ها را بپذیرند و با آن‌ها روابط دیپلماتیک برقرار کنند!

  • نشر شده در یمن

(ترجمه)

در روز شنبه، مورخ 17 اکتبر 2020م، وزارت امور خارجه ایران از طریق سخنگویش، سعید خطیب‌زاده، از ورود سفیر جدید ایران به حوثی‌ها، حسن إيرلو به صنعا، خبر داد. سفیر جدید به زودی اوراق اعتبارنامه(مدارک) خود را به وزیر امور خارجه در حکومت نجات و رئیس شورای عالی سیاسی، ارائه خواهد کرد. این امر پس از پذیرفته شدن اوراق ابراهیم الدیلمی توسط رئیس جمهور حسن روحانی در آگوست 2019م به عنوان سفیر حوثی‌ها در تهران، صورت می‌گیرد.

ورود سفیر ایران به صنعاء سروصدای‌های زیادی را در مورد مسیر یا راهی‌که حسن ایرلو توانست علی‌رغم محاصره شدید هوای، دریایی و زمینی که ائتلاف بر حوثی‌ها تحمیل کرده اند، به صنعاء برسد، ایجاد کرد. ‏در قرائت دیگر، این عمل به عنوان یک همدستی سعودی-ایرانی در یک گامی در راه توافق تحمیل شده‌ی امریکایی به‌نظر می‌رسد تا برای پایان دادن به جنگ در یمن، تقسیم نقش در منطقه، آماده‌سازی برای اجرای برنامه‌های مهم امریکایی تلاش می‌نمایند و تا زنده‌گی مردم را از ترسیم دوباره مرزهای خاورمیانه‌ی کبیر و عادی‌سازی روابط با کیان یهودی، در معرض خطر بیندازند.

درین‌جا هیچ‌جای شک و تردیدی نیست که سازمان ملل برجسته‌ترین نقش را در معرفی نمودن سفیر ایران ایفا نمود، زیرا هواپیماهایی‌که در فرودگاه صنعاء فرود آمده بودند را این سازمان اجاره کرده بود. در واقع این حزب(سازمان) در نزاع بر سر یمن است و طوری‌که بعضی‌ها (مثبت)فکر می‌کنند؛ ولی اصل این سازمان یک حامی بی‌طرف نیست. 

ورود سفیر ایران به صنعاء اولین تلاش برای شکستن محاصره دیپلماتیک تحمیل شده‌ای است که شش سال قبل از سوی ائتلاف به رهبری عربستان سعودی بر حوثی‌ها اعمال شده بود. ثانیاً به‌رسمیت شناختن رسمی حوثی‌ها توسط ایران می‌باشد و بدانید که ایران توانایی این‌ کار را بدون چراغ سبز امریکا هرگز نداشت، البته ایران بخاطری زمینه‌سازی و اعلام یک نظام حکومت‌داری بیگانه( یعنی دموکراسی) در یک سرزمین اسلامی تلاش‌ می‌کند و در نهایت آنان به روابط باز پاسخ خواهد دادند. دیپلماسی رسمی(ایران) با حوثی‌ها، طوری‌که این امر یک دلیل موجه برای جامعه بین المللی خواهد بود تا این‌که ایجاد روابط دیپلماتیک عادی با حوثی‌ها را بپذیرد.

این نحوه برخورد دیپلماتیک این جامعه بین‌الملل با گروه‌هایی است که نه از طریق دموکراسی که امریکا توجه جهانیان را به خود جلب کرده البته در زمانی‌که جامعه بین‌المللی نباید با آن‌ها توافق داشته باشد، به قدرت می‌رسند.

"معیار دوگانه/چهره منافقت‌آمیز جامعه جهانی در واقع عملکرد مداوم‌اش در بسیاری از موضوعات است. از جمله پذیرش افرادی‌که بدون دموکراسی به قدرت می‌رسند و به تصویب آنان نائل می‌شود، که این امر کودتاهایی را به ذهن انسان می‌آورد که در اواسط قرن گذشته توسط "سیا(CIA)" انجام شد تا غلامان‌شان را در صف‌های طولانی از سرزمین‌های اسلامی با شروع از اندونزی، سوریه، مصر، الجزایر و یمن شمالی و ضد کودتاهای MI6 بریتانیا علیه غلامان(نمایده‌گان) امریکایی به قدرت برسانند.

تلاش سودمندگرایانه ذاتی در ایدیولوژی کپیتلیزم محصولات و حیوانات را نابود کرده است. الله سبحانه وتعالی می‌فرماید:

﴿وَإِذَا تَوَلَّى سَعَى فِي الْأَرْضِ لِيُفْسِدَ فِيهَا وَيُهْلِكَ الْحَرْثَ وَالنَّسْلَ وَاللَّهُ لَا يُحِبُّ الْفَسَادَ﴾ [بقره: 205]

ترجمه: و هنگامی‌که پشت می‌کند و می‌رود (و یا به ریاست و حکومتی می‌رسد)، در زمین به تلاش می‌افتد تا در آن فساد و تباهی ورزد و زرع و نسل (انسان‌ها و حیوانات) را نابود کند (و با فساد و تباهی خود، اقوات و اموال و ارواح را از میان ببرد)، و خداوند فساد و تباهی را دوست نمی‌دارد.

فلهذا، اسلام همان چیزی است که مسلمانان باید در زندگی خود تحت دولت خلیفه راشده ثانی به آن حکم کنند. در نهایت امر آنان در تحت چتر این نظام خوشحال می‌باشد و همراه آنان دنیا نیز به خوسخالی می‌رسد. الله سبحانه وتعالی می‌فرماید:

﴿وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنكُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِي الْأَرْض كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِينَ مِن قبلهم...﴾ [نور: 55]

ترجمه: الله به آن دسته از شما که ایمان آوردند و کارهای شایسته کردند، وعده(و نوید) می‌دهد که حتماً در زمین به آنان خلافت(جانشینی و حکمرانی در زمین) می‌بخشد...

هم‌چنین رسول الله صلی الله علیه وسلم می‌فرماید:

«...ثُمَّ تَكُونُ خِلَافَةٌ عَلَى مِنْهَاجِ النُّبُوَّةِ...» (احمد)

ترجمه: ...و سپس خلافت بر منهج نبوت قائم خواهد شد...

دفتر مطبوعاتی حزب التحریر-ولایه یمن

مترجم: داکتر زکریا

ادامه مطلب...
Subscribe to this RSS feed

سرزمین های اسلامی

سرزمین های اسلامی

کشورهای غربی

سائر لینک ها

بخش های از صفحه