سه شنبه, ۰۱ ربیع الثانی ۱۴۴۷هـ| ۲۰۲۵/۰۹/۲۳م
ساعت: مدینه منوره
Menu
القائمة الرئيسية
القائمة الرئيسية

تیراندازیی ساهیوال این مسئله را واضح می‌سازد که چگونه اشتراک بر "جنگ علیه تروریزم" امریکا، دولت پاکستان را به یک ادارۀ بی‌رحم عصر استعمارگر تبدیل می‌کند

  • نشر شده در پاکستان

(ترجمه)

به تاریخ ۱۹ جنوری ۲۰۱۹م، مقامات امنیتی دولت در روز روشن به یک موتر کوچک که در شاهراه بزرگ نزدیک ساهیوال‌تول پلازه در حرکت بود، به آن تیراندازی کردند. ‏در این ساحۀ خون‌بار، در اثر گلوله‌باری، پدر و مادر همراه با دختر نوجوانش و یک دوست نزدیک خانواده‌گی آنان کشته شدند؛ در حالی‌که از سه طفل کوچک آنان که تنها در پای یکی‌شان مرمی اصابت کرده بود، به طور معجزه‌‌آمیز جان به سلامت برده است. "ادارۀ ضد تروریزم(CTD)" در شرح‌ گزارش خود ادعا نمود که دوست خانواده‌گی آنان یک تروریست تحت تعقب بوده که حمله بر نظامیان را با سلاح دست‌ داشته‌اش نخست او آغاز نموده بود و در جریان همین حمله سه تن از تروریست‌ها بر موتوسایکل فرار نمودند. پس از خاتمه این درگیری از نزد مجرم کشته شده واسکت انتحاری، نارنجک دستی، تفنگ مکروف و چند میل سلاح خورد و ثقیل را دریافت نمودیم. به‌هرحال، به گفتۀ شاهدان عینی: «نظامیان‌ ادارۀ ضد تروریزم، بدون آن‌که بدانند این خانواده بخاطر اشتراک در یک محفل عروسی به مقصد لاهور در سفر اند، نخست نظامیان بر موتر شلیک کردند و از نزد آنان نه سلاح و نه هم مواد انفجاری به دست آمده است.» 

پس از این‌که حکام خائن پاکستان به طور قاطعانه بر جنگ "امریکا علیه تروریزم" در پاکستان تعهد کردند، استفادۀ بی‌رحمانه از قدرت سیاسی توسط نیرو‌های "ادارۀ ضد تروریزم" یک اصل برای دولت شد تا وحشیانه عمل کند؛ زیرا علیه تروریزم مبارزه می‌کند. بناءً نیروهای مسلح امنیتی بدون درنظرداشت حرمت زنان خانواده و امنیت خصوصی در خانه‌ها هجوم می‌برند، ‏پول مردم ضبط می‌شود، به شمول پول زکات، که این ضبط پول بدون مدرک رسمی بوده و پول هرگز واپس نمی‌شود.  آنانی‌که بر "رشد پالیسی‌های امریکا" صدا بلند می‌کنند، همواره تحت ظلم و شکنجه قرار گرفته و یا حتی ربوده می‌شوند. حتی بعد از ترخیص یا رهایی، آن کسانی‌که به دست "ادارۀ ضد تروریزم" افتاده بودند، معمولاً سال یک‌بار مورد آزار و اذیت و حتی شکنجه جسمی و روحی قرار می‌گیرند تا عبرتی برای ایشان باشد. دولت به جای این‌که مخلصانه برای حفاظت شهروندان خود عمل کند، به یک ادارۀ بی‌رحم عصر استعمارگر تبدیل شده که به شدت، تمام جمعیت را تحت فشار قرار داده است. به جای این‌که عزت، شرافت، اموال و جان شهروندان خود را محافظت کند، این دولت بی‌پروا و خائن با برآورده کردن ضروریات امریکا در تلاش به دست آوردن دالر است، که این حقیقت بعد از اشغال وحشیانه‌ی کشور همسایه یعنی افغانستان واضح شد.

ای مسلمانان پاکستان! باوجود وعده‌های قبل از انتخابات عمران خان که گفت: «دیگر هرگز مرمی در شاجور امریکا نخواهم بود.» متأسفانه این مرد کاملاً برخلاف آن‌چه که گفته عمل نمود و در "جنگ امریکا علیه تروریزم" اشتراک  نمود که در نتیجه پاکستان را به یک دولت "مشت آهنین پولیس" تبدیل کرده، که نیروهای نظامی بدون هیچ انتقاد و پاسخگویی به پوز مردم بی‌گناه می‌کوبند. ‏بیایید بر این فیصله برسیم که این آخرین تلفات شدید از ریختن خون بی‌گناهان و یتیم شدن اطفال معصوم در تیراندازی ساهیوال باشد که ما آن را بخاطر دوستی حکومت خائن باجواه-عمران همراه تروریزم جهانی یعنی امریکا، تحمل می‌کنیم. دیگر اجازه ندهید تا قربانی توهم و خیال‌بافی‌های تصمیم محکمه و تحقیقاتی پولیس گردیم که این امر محض به ادامۀ حیات این نظام شکست‌خورده و متحدین بدبخت‌اش می‌‎انجامد. بیائید برای سرنگونی و از بین بردن این "ادارۀ ضد تروریزم(CTD)" فوراً تلاش به خرج دهیم و پاکستان را از هرگونه اطاعت، تعهد و فرمانبردار از امریکا رهایی بخشیده، و کار برای تأسیس مجدد خلافت راشدۀ ثانی بر منهج نبوت را در اولویت کاری خویش قرار دهیم، که به تنهایی سپر حقیقی مسلمانان و اسلام است. رسول الله ﷺ می‌فرماید:

«إِنَّمَا الْإِمَامُ جُنَّةٌ يُقَاتَلُ مِنْ وَرَائِهِ وَيُتَّقَى بِهِ»

(مسلم)

ترجمه: به تحقیق امام(خلیفه) سپری است که شما از عقب آن می‌جنگید و به او پناه می‌برید.

دفتر مطبوعاتی حزب التحریر ولایه پاکستان

ادامه مطلب...

صدور حکم ناعادلانه‌ی زندان از سوی محکمه‌ی نظامی اردن علیه استاد انجینیر اسماعیل الوحواح، یکی از شباب حزب‌التحریر!

  • نشر شده در اردن

(ترجمه)

بعد از تلاش‌های سرکوب‌گرایانه‌ای رژیم اردن، برادر انجینیر اسماعیل الوحواح یکی از اعضای حزب‌التحریر در میدان هوایی ملکه علیا در ۲۵ جولای ۲۰۱۹م دستگیر شد و محکمۀ ظالم نظامی رژیم اردن برایش حکم سه سال زندان را داد که بعداً به یک سال کاهش یافت. رژیم اردن به اتهام تحریک برای تضعیف رژیم-یک اتهام سرکوب‌گرانه و مستعد برای اداره‌ی اطلاعات این محکمه که از الله سبحانه وتعالی به‌خاطر قضاوت‌های گناه‌کارانه‌ی شان نمی‌ترسند-‌ در کینه و دشمنی علیه حزب‌التحریر و شباب آن،‌ صرفاً به این خاطر که آن‌ها با الله سبحانه وتعالی عهد کردند که دعوت اسلامی را به‌طور فکری و سیاسی حمل می‌کنند، پرداخته اند.

علی‌الرغم این خشونت دایمی، که رژیم مذکور به‌طور بی‌شرمانه علیه حزب‌التحریر و شباب‌اش انجام می‌دهد و از آن، دست‌نمی‌کشد،‌ پس ما من‌حیث یک حزب سیاسی شناخته‌شده، نکات زیر را برای تمام مردم بیان می‌داریم:

اول) حزب‌التحریر یک حزب سیاسی‌ بوده، ایدیولوژیِ آن اسلام است و بر اساس این فرمودۀ الله سبحانه‌وتعالی تأسیس گردیده است:

﴿وَلْتَكُن مِّنكُمْ أُمَّةٌ يَدْعُونَ إِلَى الْخَيْرِ وَيَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنكَرِ وَأُولَٰئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ﴾

 [آل عمران: 104]

ترجمه: باید از میان شما گروهی باشند که به خیر دعوت کنند و امر به معروف و نهی از منکر کنند،‌ اینان رستگارانند.

این یک وجیبه در تمام زمان‌هاست،؛ اما وقتی‌که این موضوع در عصری مطرح می‌شود که مسلمانان هیچ دولت و استقلال سیاسی ندارند،‌ این برای‌شان واجب می‌گردد که با امت کار کنند و در کنار آن برای ازسرگرفتن شیوه‌ی زنده‌گی اسلامی از طریق تأسیس دولت اسلامی، که براساس اسلام حکومت کرده و اسلام را تطبیق می‌کند، فعالیت کند؛ قسمی‌که الله سبحانه وتعالی می‌فرماید:

﴿وَأَنِ احْكُمْ بَيْنَهُمْ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ وَلا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَهُمْ وَاحْذَرْهُمْ أَنْ يَفْتِنُوكَ عَنْ بَعْضِ مَا أَنْزَلَ اللَّهُ إِلَيْكَ﴾

[مائده: 49]

ترجمه: میان‌شان بر وفق آن‌چه الله(سبحانه‌وتعالی) نازل کرده است، حکم کن و از خواهش‌شان پیروی مکن و از ایشان بپرهیز که مبادا ترا بفریبند تا از بعضی چیزهایی‌که الله(سبحانه‌وتعالی) بر تو نازل کرده است، سر باز زنی و اگر رویگردان شدند،‌ بدان که الله(سبحانه‌وتعالی) می‌خواهد آنان را به پاداش برخی گناهان‌شان عقوبت کند و هر آئینه بسیاری از مردم نافرمانند.

ثانیاً) طریقه‌ای را که حزب‌التحریر برای دست‌یابی به هدف‌اش دنبال می‌کند، همانی‌ست که توسط پیامبر صلی‌الله علیه وسلم تا زمان تأسیس اولین دولت اسلامی دنبال شد و نمی‌تواند به اندازه‌ی یک انچ از آن منحرف شود و به‌خاطر الله سبحانه‌و‌تعالی از ملامت هیچ ملامت‌گری نمی‌هراسد. این طریقه‌ی حمل دعوت توسط فعالیت‌های فکری و سیاسی‌ست، بدون توسل به فعالیت‌های مادی و من‌حیث یک حزب سیاسی جهانی و دارای عمر طولانی و هرگز به کدام فعالیت مادی اقدام نکرده است. این توسط سرویس اطلاعاتی خارجی شناخته شده است؛ به شمول اتحادیه‌ی اروپا که حزب‌التحریر در بسیاری از بخش‌‌های آن در روز روشن فعالیت دارد؛ اما نتوانست برادر اسماعیل الوحواح را بازداشت کند؛ بناءً این وظیفه‌ی کثیف را به دستگاه سرکوب‌گر اردن سپرد!

ثالثاً) اتهامات پوچ و غلطی مانند تحریک برای تضعیف رژیم متوجه تمام کسانی می‌شود که نشریات، اصطلاحات و دیدگاه‌های سیاسی و فکری خود را در رسانه‌های اجتماعی الکترونیکی شریک می‌سازند؛ فقط به این خاطر است تا حداکثر مجازات را بر شباب حزب‌التحریر تحت قوانین بشریِ رژیم ظالم اردن اعمال کند. آن‌ها هیچ اساسی نه در قانون اساسی رژیم و نه در قوانین الهی دارند. پس آیا رژیم خود را در برابر ازسرگیریِ طریقه‌ی زنده‌گی اسلامی با تطبیق شریعت الله سبحانه‌و‌تعالی و تأسیس تنها ارگان مشروع سیاسی امت اسلامی مانند دولت خلافت راشده بر منهج و طریقه‌ی پیامبر صلی‌الله علیه وسلم قرار می‌دهد؟

این دعوتی‌ست که حزب‌التحریر به‌خاطرش در تمام نقاط جهان شناخته شده و این سخت‌کوشی و فعالیت روزانه‌ی آن ‌را نشان می‌دهد.

زندان برای ما قضای الله سبحانه‌وتعالی بوده و دعا می‌کنیم که الله سبحانه‌و‌تعالی به خاطرش برای مان پاداش بدهد؛ اما این ظلم و استبداد از جانب کسانی‌ست که این قوانین ظالمانه و خشونت‌آمیز را علیه آن‌هایی‌که می‌گویند: الله سبحانه وتعالی پروردگار ماست، امضاء می‌کنند؛ چه رژیم باشد، چه دستگاه‌های نظامی یا قضات محکمه‌ی نظامی؛ آن‌ها ما را از فعالیت صادقانه با سخت‌کوشی و قربانی‌دادن و پیش‌برد فعالیت برای تأسیس خلافت بر منهج نبوت، بازنخواهند داشت.

﴿وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ﴾

[شعراء: 227]

ترجمه: و ستم‌کاران به‌زودی خواهند دانست که به چه مکانی باز می‌گردند!

دفتر مطبوعاتی حزب‌التحریر- ولایه‌ی اردن

ادامه مطلب...

تنها خلافت اسلامی اقتصاد پاکستان را از دام استعماری دالر کثیف و قرض‌های سودی نجات خواهد داد

  • نشر شده در پاکستان

(ترجمه)

با توجه به این‌که مسلمانان پاکستان‌ خود را برای بودجۀ کوچک به‌تاریخ 23 جنوری 2019م آماده می‌کنند، واضحاً نظام اقتصادی فعلی مقصر بدتر شدن روزافزون وضعیت اقتصادی می‌باشد که مردم با آن مواجه اند. در تحت نظام فعلی، واحد پولی پاکستان توسط دالر کثیف، که ذریعۀ استعمارگران غربی به‌حیث اساس تجارت بین‌المللی تحمیل شده و صندوق بین‌المللی پول به‌عنوان یکی از محافظین بی‌رحم‌اش می‌باشد، فلج شده است. برای بقای هژمونی دالر، استعمارگران خواهان افزایش مالیات شده اند تا پاکستان بتواند دالر بیشتری بخرد؛ به‌همین ترتیب روپیه در برابر دالر ضعیف شده تا دالر در وضعیت غالب بماند؛ حتی در حالتی‌که روپیه در حال غرق شدن است، رکورد تورم را در هفته‌های اخیر شکسته است. در مورد قرضه‌های سودی باید گفت که این‌ها گودال‌های بی‌انتهایی اند که بخش قابل ملاحظه‌ای از دارایی پاکستان در آن‌ها انداخته شده اند که بیشتر به نفع غول‌های بانکی سودخوار همیشه گرسنه-که استعمارگران آن‌ها را به‌وجود آورده و سپس در سرتاسر جهان انتشار داده اند- بوده است. به‌نقل از بانک دولتی پاکستان، دوسیۀ قروض کشور در سال مالی 2018م دو تریلیون روپیه بوده است که بیش از یک‌ونیم تریلیون روپیۀ آن قرضه‌های سودی محلی و خارجی بوده است.

هیچ چیزی کم‌تر از تطبیق همه‌جانبۀ اسلام پاکستان را از مشکلات اقتصادی نجات داده نمی‌تواند؛ مشکلاتی‌که قرار است در هفته‌های آینده و در تحت نظام فعلی بدتر هم بشوند. اسلام واحد پولی حکمی وابسته به دالر کثیف را رد کرده و به سیاست نگهداری ذخایر دالر و تضعیف پول محلی در مقابل آن به‌صورت قوی پایان می‌دهد. رسول‌الله صلی‌الله‌علیه وسلم  طلا و نقره را من‌حیث واحد پولی دولت اسلامی، که در مدینه تأسیس شد، تبنی کردند. تنها خلافت برمنهج نبوت ثبات و قوت را در واحد پولی دولت آورده، به‌شکلی‌که طلا و نقره ارزش ذاتی خود را در تجارت بین‌المللی قبول کرده‌اند. راجع به‌تلۀ قرضه‌های سودی، الله سبحانه‌وتعالی می‌فرماید:

﴿وَأَحَلَّ اللَّهُ الْبَيْعَ وَحَرَّمَ الرِّبَا

[بقره: 275]

ترجمه: الله(سبحانه‌وتعالی) دادوستد را حلال و ربا را حرام گردانیده است.

پس این تنها خلافت است که کاسۀ گدایی قرضه‌های سودی را با در دسترس گذاشتن تمویل‌های مالی کلان برای سرمایه‌گذاری در بخش‌های زراعت و صنعت و کمک به‌محتاجان می‌شکند.

ای مسلمانان پاکستان! رژیم فعلی کاری کرده که رژیم‌های خاین و فاسد گذشته را در نظر شما خوب جلوه بدهند. پس این یک  اشتباه مرگ‌بار است که دوباره برای تغییر چهره‌ها تلاش کنی؛ در حالی‌که ضرورت فوری همانا ریشه‌کن کردن نظام فاسد ساختۀ دست بشر و تأسیس دوبارۀ خلافت برمنهج نبوت می‌باشد. در جهتی‌که حاکمیت الله‌سبحانه‌وتعالی آن‌ را به‌ما نازل کرده کار کنید تا مایۀ پیشرفت در زندگی و سبب رضایت الله سبحانه‌وتعالی گردد. الله سبحانه‌وتعالی فرموده است:

﴿وَابْتَغِ فِيمَا آتَاكَ اللَّهُ الدَّارَ الآخِرَةَ وَلاَ تَنسَ نَصِيبَكَ مِنَ الدُّنْيَا وَأَحْسِنْ كَمَا أَحْسَنَ اللَّهُ إِلَيْكَ وَلاَ تَبْغِ الْفَسَادَ فِي الأَرْضِ إِنَّ اللَّهَ لاَ يُحِبُّ الْمُفْسِدِينَ

 [قصص: 77]

ترجمه: و در آن‌چه الله(سبحانه‌وتعالی) به‌تو داده است، سرای آخرت را بجوی و بهره‌ات را از دنیا هم فراموش نکن و نیکی کن؛ هم‌چنان‌که الله(سبحانه‌وتعالی) به‌تو نیکی کرده است و در زمین فساد مجوی که الله(سبحانه‌وتعالی) فساد پیشه‌گان را دوست نمی‌دارد.

دفتر مطبوعاتی حزب‌التحریر-ولایه پاکستان

ادامه مطلب...

اصلاحات جدید در قانون جمهوری قرغیز از آغاز ۲۰۱۹م Featured

(ترجمه)

به اساس گزارش اسپوتنیک، یک تعداد اصلاحات در قانون‌نامۀ جزایی جمهوری قرغیز در مورد جرایم نقدی ایجاد شده‌است. به‌طور مثال: کسی‌که با جنگ و دعوا در اماکن عامه اغتشاش برپا کند، ۵۵۰۰ سوم قرغیزی(تقریباً ۸۰ دالر) جریمه می‌شود. هم‌چنان، اشخاصی‌که کثافات خانۀ‌شان را می‌سوزانند یا انبار می‌کنند، کسانی‌که سرپوش فاضلاب را باز می‌گذارند و آنانی‌که ثبات عامه را برهم می‌زنند، ۵۵۰۰ سوم قرغیزی جریمۀ می‌شوند. تقریباً همۀ جرایم ده‌برابر شده‌است.

جرایم مالکان موتر و راننده‌گان نیز از ۱۰۰۰ به ۴۵۰۰۰ سوم قرغیزی افزایش یافته‌است. انتظار می‌رود این طرح با جمع‌آوری حداکثر پول از مردم زیر عنوان "شهر عاقل" آغاز شود. طرح مذکور، نصب دوربین‌های مراقبت را در مرکز شهر برای نظارت شامل می‌شود و یک سیستم ثبت‌کننده نیز کار گذاشته خواهد شد. این طرح به پیشنهاد یک شرکت مشخص اجراء می‌شود. در نتیجه، تمام اعمال "جرمی"  در کمپیوترهای مرکزی ثبت و یک وجه جریمۀ سنگین بر شهروندان تحمیل می‌شود. این‌چنین قضیه در یک تعداد کشورهای پیشرفتۀ اقتصادی؛ مانند اتحادیۀ اروپا، گرجستان و روسیه نیز وجود دارد.

هرچند، زمانی‌که به معیار زنده‌گی شهروندان قرغیز و تطبیق این پروژه‌ها نگاه کنیم، خواهیم دانست که استفادۀ این طرح‌ها آسان نیست؛ طوری‌که حداقل معیار پیشبرد زندگی برای مردم قرغیز ۴۷۰۰ سوم قرغیزی است. حقوق تقاعد نیز بیشتر نمی‌باشد و اوسط ماهانۀ معاش امسال به ۱۵۰۰۰ سوم رسیده و شمار افراد بیکار به رقم قابل ملاحظه‌ای در سطح جهان افزایش یافته‌است. برخلاف کشورهای اروپایی، دولت قرغیز مسئلۀ فراهم‌سازی زمینۀ کار را برای شهروندان، از جمله‌ای وظایف خود نمی‌داند. اکثر مردم آسیای‌مرکزی در وظایف رسمی در دولت کار نمی‌کنند و مردم خود برای‌شان شغل ایجاد می‌کنند؛ ولی مقامات رژیم بر خودشان لازم نمی‌بینند تا حداقل با ایجاد معیار پایین زنده‌گی برای مردم، زمینۀ کار و کسب درآمد را فراهم کنند.

حکومت قرغیزستان به ایجاد اصلاحات فوق، احمقانه افتخار می‌کند؛ بر‌علاوه دولت مکلف است تا قبل از تقاضای پرداخت جریمه از شهروندان، حقوق‌شان را تأمین کند. در حقیقت، حاکم نباید از زنده‌گی‌اش راضی باشد؛ در حالی‌که مردم از سطح زنده‌گی‌شان خوشنود نیستند. زمانی‌که در دوران سردارمان حضرت عمر ابن الخطاب رضی الله تعالی عنه در جریان عام الرمضا(سال خاکستر) خشک‌سالی آمد، حضرت عمر رضی الله تعالی عنه عهد کرد که تا پایان قحطی روغن نخورد؛ قسمی‌که سبب دگرگون شدن رنگ چهره‌اش شد. (منبع: گرفته‌شده توسط ابوبکر الشیبانی از کتاب الآحاد والمثانی) او حضرت والیانش را نیز به این کار نصیحت می‌کرد و به عتبه نوشت: «قبل از خودت به مسلمانان غذا بده، همان‌گونه که به خویشتن غذا می‌دادی.» (منبع: به روایت البیهقی در سنن الکبری)

در واقع، حکومت در برابر مردم مسئول و پاسخگو می‌باشد؛ آن‌ها اول وظایف‌شان را انجام می‌دهند و سپس از مردم می‌خواهند تا بر اساس قانون منتظر باشند! قدرت‌های قرغیز جرایم فوق را از دورنمای جلوگیری از جنایات یا رفاه مردم ندیده‌اند؛ برعلاوه، هدف این جرایم کامل کردن خزانه‌های حکومت است که در نتیجۀ محاسبات سیاسی و اقتصادی نامتوازن خالی شده‌است. یک ضرب‌المثل است که می‌گوید: "پایت را از گلیمت درازتر مکن." در حقیقت، با تطبیق این طرح، جرایم افزایش می‌یابد و دستگاه‌های امنیتی، مقامات دولتی و نظام قضایی از یک محیط سادۀ مجرمانه برای کسب پول بر اساس قانون لذت خواهند برد. آنان از قانون اساسی هم‌چون وسیله‌ای برای فساد استفاده می‌کنند و به این ترتیب، مردم به‌طور فزاینده‌ای سرخورده و مأیوس می‌شوند. حکومت، به‌منظور ممانعت از یأس مردم، حقوق تقاعد و معاشات را اندکی افزایش خواهد داد؛ ولی به دلیل این‌که بیش از نیمی از نفوس بیکار اند و از مسئلۀ سفر به بیرون از مرز برای کسب پول رنج می‌برند، واضح می‌شود که دولت بار دیگر ما را اغوا کرده‌است.

دفتر مطبوعاتی حزب‌التحریر-قرغیزستان

ادامه مطلب...

ضرر رسانیدن به خود و ديگران روا نيست

(ترجمه)

از حضرت ابو سعید خدری رضی الله عنه روایت است که رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمود:

«لَا ضَرَرَ وَلَا ضِرَارَ»

(حدیث حسن رواه ابن ماجه، دارقطنی و غیرهما)

ترجمه: ضرر رسانیدن به خود یا به ديگران روا نيست.

شرح حدیث

این قاعده(ضرر رسانیدن به خود و دیگران در اسلام جواز ندارد) یکی از قواعد بزرگ و تهداب اخلاق کامل در احکام اسلام محسوب می‌شود؛ طوری‌که پابندی به آن سبب نیک بختی انسان می‌گردد؛ یا به عبارت دیگر، قانونی است که باید با آب زرین نوشته شود؛ غائب است؛ اما در حقیقت حاضر، چنان غائبی‌که بسیاری از مسلمانان در زمانی‌که نظام سرمایه‌داری با اسلام در جنگ قرار گرفت و اجتماعات ما را از بین برد، از آن چشم‎پوشی نمودند؛ سپس حالتی پیش آمد که شخصی به سبب دشنام برادر خود از هیچ نوع ضرر و اذیت در حق او کوتاهی نمی‌نماید؛ گاهی او را دشنام می‌دهد و گاهی او را تحقیر می‌کند؛ بلکه او را می‌زند و بعضی اوقات او را به قتل می‌رساند .به طور مثال: شما وسایل ارتباطی(انترنت، فیسبوک و...) را ببینید که به چی پیمانه دشنام و بدگویی حیرت‌انگیز وجود دارد؛ چه قدر الفاظ ناسزایی است که نفس انسانی از آن شرم و دست انسان از نوشتن آن خودداری می‌نماید.

ای مسلمانان! کسی‌که در مقابل اسلام می‌جنگد، در حقیقت با این قاعده و این افکار در جنگ قرار دارد و می‌خواهد که اذیت بالای مردم حاکم گردیده و نظام سرمایه‌داری به حال خود باقی مانده و او در مقام عیش و عشرت زندگی نماید، و نیز می‌خواهد تاریکی بالای روشنایی پیروز شده و باطل بالای حق حاکم گردد؛ هم‌چنان می‌خواهند دولت‎های مسلمانان دولت‌های ضرررسان(غیر عادل و ظالم) به حال خود بمانند و از بازگشت نظام خلافت، که نظام عدل و انصاف است، جلوگیری نمایند.

ادامه مطلب...

(ترجمه)

در دوران حاکمیت خلافت اسلامی اقتدار مسلمانان در دست خودشان بود تا این‌که سرانجام پس از قرن‌ها، خلافت عثمانی درسال 1924م سقوط کرد. این موضوع از خلال اقداماتی‌که خلفای پیامبر صلی الله علیه وسلم و صحابۀ کرامش انجام داده‌اند، به خوبی آشکار می‌باشد. حضرت ابوبکر صدیق رضی الله عنه خطاب به مردم گفت: «در صورتی از من اطاعت کنید که من از الله سبحانه وتعالی اطاعت می‌کنم.» حضرت عمربن خطاب رضی الله عنه گفت: «اگر در من کدام کجی را دیدید؛ پس راستم کنید.» حضرت عبدالرحمن بن عوف رضی الله عنه نیز با کسانی‌که وی را پس از حضرت عمر رضی الله عنه من‌حیث خلیفه انتخاب می‌نمودند، مشورت نمود. اقدامات و عملکردهای صحابه و خلفای پیامبر به طور کاملاً شفافی بیان‌گر این بود که قدرت و اقتدار در دست امت بود.

پس از سقوط اقتدار مسلمانان، حکام ستمگر و مزدور کفار استعمارگر غربی بر آنان مسلط شد، قدرت مسلمانان را از آن‌ها سلب کرد و برای خوش‌خدمتی به دشمنان اسلام و جلوگیری از بازگشت حاکمیت اسلامی، آنان را به اشکال گوناگونی شکنجه نمودند؛ ده‌ها سال است که این وضع برمسلمانان ادامه داشته و مسلمانان از حقوق خویش به غفلت به سرمی برند و ده‌ها سال است که شریعت پروردگارشان در میان‌شان تطبیق نمی‌شود.

جنایت‌های ننگینی‌که از زمان سقوط حاکمیت اسلام تا امروز علیه مسلمانان صورت گرفته، به لکۀ تاریکی می‌ماند که در جبین بشریت نقش بسته، اعمالی‌که تمام هدف آن‌ها جلوگیر از باز گشت اقتدار امت بوده و باعث غفلت و بی‌خبری امت از حقوقش می‌شود تا این‌که در سال 2011م امت بیدار و دست بالی را تکان داده برخاست و حقوق و قدرت از دست رفتۀ خویش را مطالبه نمود.

جنبش امت از تونس آغاز و مصر و لیبیا و سپس یمن را در بر گرفت تا این‌که به سرزمین مبارک شام رسید؛ در آنجا بود که دشمنان اسلام متوجه جدی بودن این رویداد شد و به فکر راه‌چاره‌ای برای برخورد با آن شدند.

همه می‌دانند که در سرزمین‌های اسلامی چه اتفاقی افتاده و آگاه اند که چگونه انقلاب‌های امت اسلامی به سرقت برده شد؛ کسانی را که به خواسته‌های مردم لبیک می‌گفتند، در رأس دولت‌هایی نشاند که در واقع سیکولرهایی با ظاهرِ مزین به شعارهای اسلامی بودند. بدین ترتیب، بار دیگر قدرت را از امت سلب نمودند؛ لیکن این بار از طریق به بازی گرفتن خواسته‌های مردم، مردم گمان می‌کردند که قدرت را به کسی می‌سپارند که خواستار مصلحت آن‌ها می‌باشد. چنین بود که این سلب قدرت سکوت امت را همراه داشت و حال و اوضاع تمام سرزمین‌های انقلاب به همین منوال بود.

اما بعد از این‌که این انقلاب به سرزمین شام رسید، بر یک پیچیدگی بنایافته بود که خود به سردرگمی هر راه‌حل پیشنهادی کافی بود و تلاش هرکسی‌که می‌خواست در آن دخالت کند، ضایع می‌شد؛ چون اسد در دوران حکومت ظالمانه‌اش، برای جلوگیری از ایجاد هرگونه کدر سیاسی رقیب و مخالف نظامش، تمام زیربناهای جامعه و دولت را متلاشی ساخته بود. این وضعیت هم‌چنان تا انفجارانقلابی ماه مارچ 2011م ادامه داشت. مردم درین سال از خانه بیرون شد، فریاد سرنگونی نظام اسد را سرمی‌دادند و خواستار بدست آوردن دوبارۀ قدرت از دست رفته خود بودند؛ چون با مقایسه به بقیه سرزمین‌های بهار عربی، کدام کدر سیاسی لازمه‌ای مزدوری غرب در سوریه نبود، کفار استعمارگر غربی هیج راه‌حلی برای انقلاب شام نداشتند و هیچ مخالف سیاسی‌ای‌که در میان مردم از نفوذی برخوردار بوده و قدرت را بتواند به دست گیرد، نبود. انقلاب دوام یافت و  راه‌حل‌ها از راهروهای کفار و دهلیزهای مکر و فریب بیرون نشد.

با وجود این واقعیت سوریه، تلاش‌های سلب قدرت از مسلمان‌ها، یک بار دیگر تبدیل به شغل دائمی ملت‌های کفری شد؛ این تلاش‌ها متوقف نشد تا این‌که از طریق نمایندگان دائمی آن‌ها در دولت‌های کفری و در اتاق‌های دربسته، میان گروه‌های انقلابی راه‌چاره پیدا کردند. درین میدان سلاح‌شان پول‌هایی بود که برای سست‌عنصرها و ضعیف‌نفس‌ها پرداخت می‌نموند؛ چنین‌گروه‌ها هرچه می‌خواستند، برای‌شان محیاء می‌شد؛ اما در عوض از مردم غافل شدند. موازی با توسعۀ گروه انقلابی، هدفی‌که مردم برای به دست آوردن آن بیرون شده بودند، کم‌رنگ می‌شد تا این‌که وضعیت به جایی رسید که در نتیجه مانند قبل منجر به سلب قدرت امت شد؛ لیکن کسی‌که این بار قدرت را از امت سلب کرد، کسی بود که به حمایت مردم و به دفاع از آن برخاسته بود؛ حالتی مانند حالت دیگر سرزمین‌هایی‌که وزش تغییر از آن‌ها گذشته بود. ظاهر قضیه طوری به نظر می‌رسید که انقلابیون نتایج انقلاب‌شان را، که ممثل قدرت‌شان بودند، به کسانی از فرزندان انقلاب سپرده اند که در برپایی انقلاب سهم داشته و برایش قربانی داده اند؛ در حالی‌که آن‌ها بدون هیج سهمی در درد و رنج مردم و مشکلاتی‌که در ایام انقلاب متحمل شده اند و بدون هیج توجهی به این درد و رنج ها، نتایج انقلاب را به بازی می‌گیرند؛ عملی‌که شرعاً سلب قدرت به شمار می‌‌رود.

دیری نگذشته که به سبب اقدامات سرکوب‌گرانه، گروه‌های مذکور و تحمیل نظم زندگی مخالف هدفی‌که مردم برای بدست آوردن آن بیرون شده بودند، نتایج این سلب قدرت یکی پس از دیگری در حال وقوع می‌باشد.

از جمله بارزترین نشانه‌های این سلب اینست که گروهای امروز فرزندان مسلمان‌ها را به سمت مردن جهت اهداف بی‌معنی سوق می‌دهند. آن‌ها فرزندان امت را وارد جنگ‌هایی می‌نمایند که هیچ سودی برای‌شان ندارد. این گروه‌ها فرزندان امت را قربانی اهداف دشمنان اسلام می‌کنند و تأسف‌آور تر از آن، اینست که مردم نیز در برابر آنچه در حال وقوع می‌باشد، سکوت اختیار نموده اند. نشانی بر این‌که اقتدار آن‌ها سلب شده و دیگر قدرتی برای‌شان باقی نمانده است.

حال مسمانان امروزه در شام مانند آن روزگاری‌ست که قدرت‌شان توسط نظام مزدور اسد سلب شده بود؛ چون امروز نیز قدرت‌شان قربانی مصلحت گروهای مزدوری شده است که تا پایان زمان خاصی، تا پایان یافتن ماموریت و نقشی‌که برای‌شان داده شده و تا زمان شکستن ارادۀ امت، برای حمایت از منافع ملت‌های کفری باقی مانده و از بین‌برده خواهند شد.

شرایط امروز، به شرایط قبل از ماه مارچ2011 م شباهت زیادی دارد؛ بناءً راه‌حل نجات از این وضعیت همان است که امت در ابتداء به آن اقدام نموده بود: مردم باید پردۀ سکوت را بدرند، صدای خویش را بلند کرده، در جاده‌ها بریزند و خواستار بازگرداندن قدرت خویش باشند که حق مسلم‌شان است.

این از واجب‌ترین وظایف امت می‌باشد. این تنها راه باز گشت حق از دست رفته و قدرت غصب شده‌ای شان می‌باشد. امت نباید در راه الله از سرزنش هیچ ملامت‌گری حراس داشته باشد و اگر برای خود هنوز حقی قایل است، از مردم نترسد. فریاد حق نمی‌تواند اجل را نزدیک کند. فریاد حق هیچ سختی را نمی‌آفریند. آنچه که امروزه از غاصب جدید دیده می‌شود، قابل سکوت و تحمل نیست؛ مخصوصاً این‌که انقلاب و اهل آن را به سمت آن تاریکی سوق می‌دهد که عنصر اساسی از بین رفتن انقلاب می‌باشد.

برای این‌که دیگر قدرت امت در معرض سلب شدن قرار نگیرد، این بار برای سیر انقلاب به جهت هدف اساسی آن باید شاخصه‌هایی را تعیین کرد که از انقلاب بهتر پاسداری شده و از سرقت آن جلوگیری کند. باید در قسمت هدف و مراحل رسیدن به آن مقرارات مشخصی وضع گردد و هرکسی‌که خود را با آن عیار نمود، پذیرفته شود و هردسیسه‌گری‌که قصد سرقت انقلاب و تسلط بر آن را دارد، کنار زده شود. حالتی‌که ما امروزه در آن قرار داریم، چیزی جز نتیجۀ سکوت امت از حقوق‌اش و جز نتیجۀ موقف غیرمسئولانه‌ای امت در برابر کسانی‌که قربانی‌های‌شان را دزدیده اند، چیزی دیگری نیست. امت امروزه باید برحذر باشد و از زمرۀ کسانی قرار نگیرد که از حق پشت کرده و مصداق این هشدار رسول الله صلی الله علیه وسلم قرار گرفته اند:

«لَتَأْمُرُنَّ بالْمَعْرُوفِ، ولَتَنْهَوُنَّ عَنِ المُنْكَرِ، أَوْ لَيُوشِكَنَّ اللَّه أَنْ يَبْعَثَ عَلَيْكُمْ عِقَابًا مِنْهُ، ثُمَّ تَدْعُونَهُ فَلا يُسْتَجابُ لَكُمْ»

(سنن ترمذی)

ترجمه: یا امر به معروف و نهی از منکر می‌کنید یا(درغیر این صورت) نزدیک خواهد بود که الله(سبحانه وتعالی) عذاب خودرا برشما فرود آورد و آنگاه شما(برای نجات خود) به درگاه الله(سبحانه وتعالی) دعا کنید و دعای شما قبول نشود.

شما ای اهل شام و مخصوصاً کسانی‌که هنوز از آزادی برخوردار می‌باشید، موقف کنونی امت در تنگ‌ترین لحظات خود و در آخرین نقطۀ مسیرش قرار دارد! خود شاهد تسلیم مناطق زیادی به نظام بودید و با آن‌که به چشم سر نتیجۀ موقف غیرمسئولانۀ مردم آن مناطق را مشاهده کرده، بازهم برای بازپس‌گیری ملک خویش و قدرت خویش هیچ حرکت نمی‌کنید؛ پس این را فراموش نکنید که وضعیت پیش‌روی شما از وضعیت گذشتۀ شما بهتر نیست؛ باید صدای خود را بلند کرده و دست بدست هم داده مانند قبل در جاده‌ها بریزید؛ چون اوضاع دیگر نیازی به خاموشی ندارد و گرنه آنچه که در حال آمدن است، سخ‌تر و تلخ‌تر است.

برگرفته از جریدۀ الرایه

نویسنده: استاد عبدو الدلی

عضو دفتر مطبوعاتی حزب التحریر-ولایه سوریه 

ادامه مطلب...

عبدالطیف بن عبدالعزیز، وزیر شئون اسلامی عربستان سعودی، انقلاب‌های بهار عربی را مورد انتقاد قرار داد؛ او دلیل این کار خود را ویرانی سوریه و آوارگی مردم آن را به سبب این انقلاب‌ها دانست. این وزیر سعودی در جریان صحبت‌هایش که در گردهمایی علمای رسمی در پایتخت سعودی، ریاض، ایراد نمود، انقلاب‌های بهار عربی را به انقلاب‌های کشنده و نابودکننده برای انسان مسلمان عربی" توصیف نمود؛ انقلاب‌هایی‌که خرابی و ویرانی را برای کشورها و ملت‌ها به بار آورده و تر و خشک را می‌سوزاند. او تأکید کرد که تمام این حالات به سبب دعوت‌گران فتنه و کسانی‌که دین را وسیله‌ای برای به دست آوردن دنیا و رسیدن به قدرت قرار داده اند، به وجود آمده است.

بن عبدالعزیز اضافه کرد که: «اجازه دادن به دعوت‌گران فتنه و شر و معامله کنندگان با احساسات مردم باعث آوارگی، قتل، ویرانی و نابودی ملت‌ها بدون رسیدن کدام منفعت به دین و دنیای مردم و ملت‌ها می‌شود.» او در سخنانش در مورد انقلاب‌ها، به بحران سوریه و آنچه که به مردم سوریه از آوارگی و فقر به سبب انقلاب آن‌ها رسیده است و دعوتگران فتنه؛ آنانی‌که اجازه دادند تا مردم به خیابان‌ها بیرون شوند و سوریه به این وضعیت برسد، استدلال نمود.

پس شما علمای اسلام! امروز امت به دیدگاه‌های شما نیازمند است؛ همان دیدگاه‌هایی‌که مشابه دیدگاه‌های اولین گروه از علمای صدر اسلام باشد، چنانچه آن‌ها با باطل مبارزه نموده و آن را شکست دادند؛ این‌که از تحرک امت بر ضد ستمکارانی‌که پایان‌شان نزدیک شده، خود را تبرئه کنید، بهراسید و از خشم امت، که بیداری و حرکت را به همراه دارد، بترسید و در پیشاپیش این بیداری قرار بگیرید؛ نه در عقب آن. بدون شک سخن حق در نزد پادشاه ظالم، شعار کسی‌ست که کتاب الله سبحانه وتعالی را حفظ، سنت پیامبرش را جمع نموده و به شریعت او عالم گشته باشد؛ و چه بسیار اند داستان‌های دعوت‌گرانی در مسیر تاریخ‌های خالی اسلام در منازعه و کشمکش میان حکام و علماء که از خود استقامت نشان داده اند و صفحات تاریخ پر از مردان، علماء و عابدان زن و مردی است که در برابر حکام ظالم ایستاده، با آنان استدلال نموده و نصیحت‌شان کردند و هم‌چنان حجت را بر آن‌ها قائم ساخته، شکایت امت را به گوش‌شان رسانده و در نهایت حالت امت را توسط اعادۀ حقوق از دست رفتۀشان اصلاح نمودند.

                                                                                                                         ذبیح الله رضوان

ادامه مطلب...

شراب کلید همه شرو بدی‌هاست

(ترجمه)

از حضرت ابو درداء رضی الله عنه روایت است که گفت: دوست من(پیامبر صلی الله علیه وسلم) مرا چنین وصیت فرمود:

«لَا تَشْرَبْ الْخَمْرَ، فَإِنَّهَا مِفْتَاحُ كُلِّ شَرٍّ»

(رواه ابن ماجه)

ترجمه: شراب را ننوشید؛ زیرا شراب کلید همه شر وبدی‌هاست!

توضیح حدیث

شراب از این جهت کلید همه شر و بدی‌ها گفته شده که زایل کنندۀ عقل است. هرگاه عقل زایل شود، دروازۀ شر و بدی‌ها، که توسط عقل بسته بود، باز می‌گردد.

حکایت است که شخصی بین امور سه گانه مخیر قرار داده شد: زنا کند یا قتل نفس و یا شراب بنوشد. وی فکر کرد؛ زنا از گناهان کبیره، قتل نفس از همه بزرگ‌تر و بزرگ که به اختیار خود قابل قبول نیست؛ لذا نوشیدن شراب را آسان دید، زمانی‌که شراب را نوشید و عقلش را زایل کرد، هم قتل نمود و هم زنا کرد؛ زیرا وقتی عقل زایل شد، هرگناه دیگری سهل و حلال است.

لذا ای مسلمانان! شراب‌نوشی از امور عظیم و از گناهان گبیره است. با این همه رسول الله صلى الله عليه وسلم شراب، فروشندۀ آن و نوشنده‌اش را لعنت کرده است؛ اما با تأسف امروزه ما در شهرهای مسلمانان شراب‌نوشی را مشاهده می‌کنیم؛ می‌بینیم که آن را تجارت می‌کنند؛ به اندازه‌ای رایج شده که گویا این چیزها در شهرهای غیرمسلمانان نو ایجاد شده و برعکس در شهرهای مسلمانان سابقۀ دیرینه دارد. حکام سرزمین‌های اسلامی، شراب‌نوشی و بقیه خبائث و گناهان را خود ترویج می‌دهند و محفل‌های شراب‌نوشی را ایجاد می‌کنند.

حتی در بازارها، اماکن عامه و شهرهای مسلمین خرید و فروش شراب دیده می‌شود و ممانعت فروش آن در بازارها، که در اصل از منکرات دولت محسوب می‌شود، لیکن دولت‌های موجود در شهرهای مسلمانان برای جلوگیری از خرید و فروش شراب نه تنها توجه ندارند؛ بلکه در ترویج آن میان مسلمانان کوشش می‌کنند. بدین اساس، دور کردن هم‌چو دولت‌ها و کسانی‌که در این دولت‌ها حکم‏روائی دارند، واجب و شرعی می‌باشد. چنانچه در قاعدۀ اصولی گفته شده: «آنچه انجام واجبی بدون آن ممکن نباشد، خودش نیز واجب است.»

لذا ای مسلمانان! از شما دعوت می‌کنیم تا در راستای اعادۀ تطبیق احکام قرآن در روی زمین با عاملین آن همکاری نمائید، تا حکم الله سبحانه وتعالی توسط دولت اسلامی(دولت خلافت ثانی بر منهج نبوت) نافذ گردد؛ دولتی‌که رسول گرامی اسلام صلى الله عليه وسلم بشارت آن را داده است.

علاقه مندان گرامی! تا ارایۀ بعدی حدیث شریف دیگر، شما را به الله بی‌نیاز می‌سپاریم.

والسـلام علی من اتبع الهدی

***

ادامه مطلب...

اشتراک در پروسه‌های دموکراتیک باعث ذلت و تفرقه‌ای بیشتر میان قشر مجاهدین و احزاب اسلامی می‌گردد Featured

برای انتخابات آینده ریاست جمهوری افغانستان، تکت‌های متعدد انتخاباتی تشکیل گردیده‌اند. در این میان تعدادی از احزاب اسلامی و چهره‌های جهادی که علیه قشون سرخ شوروی به جهاد پرداخته بودند، در کنار چهره‌های کمونیست اسبق و سیکولارهای طرف‌دار غرب قرار گرفته و تکت واحد انتخاباتی تشکیل داده‌اند. چهره‌هایی که دشمنی آن‌ها علیه ارزش‌های اسلامی از دور نمایان است، و در انزوای مجاهدین از قدرت نیز نقش فعال داشته‌اند.

ما از یک دهه بدینسو بصورت پیهم به مسلمانان افغانستان، به ویژه قشر مجاهدین و احزاب اسلامی از عاقبت شوم سهم‌گیری در پروسه‌های دموکراتیک هُشدار داده‌ایم، که این روندها موجب ذلت و تفرقه گردیده و باعث چند دسته‌گی حزبی، شکست سیاسی و از دست دادن نفوذ آنان در میان مردم می‌گردد. چنان‌که در این دور نیز صفوف قشر مجاهدین چند پارچه شده و حتی یکدیگر را متهم به خیانت کرده‌اند.

 ما از قشر مجاهدین می‌پرسیم که در کدام میدان و به کدام هدف مبارزه سیاسی می‌کنید و براساس کدام ارزش‌ها می‌رزمید؟ برای حاکم ساختن ارزش‌های اسلامی یا ارزش‌های دموکراسی و یا رسیدن به منافع شخصی و قومی؟

چشم‌پوشی از ارزش‌های سیاسی اسلام و بازی در میدان دموکراسی، ذوب شدن در نظم امریکایی و کارت بازی‌های قومی و سمتی در یک‌و‌نیم دهه‌ی گذشته، شما را از بلندای قدرت و عزّت پایین آورده، منجر به ترور فزیکی و شخصیتی رهبران تان گردیده، هیبت و محبوبیت تان را در میان مردم به شدّت خدشه‌دار ساخته است. ما یک‌بار دیگر تذکر می‌دهیم که مجاهدین و احزاب اسلامی همیشه در میدان فکر و سیاست باخته‌اند، و این باخت بدلیلی بوده که در میدان اشتباه به مبارزه می‌پردازند. مبارزۀ سیاسی در میدان دموکراسی برای یک سیاست‌مدار مسلمان امر ناممکن است، و نمی‌شود با ارزش‌های اسلامی در این میدان به مبارزه پرداخت.

این قشر بصورت عمیق باید درک کنند که همواره در بازی‌های سیاسی دموکراتیک منحیث بانک‌های رأی و مشروعیت بخشیدن به نظام حاکم مورد سوءاستفاده قرار می‌گیرند، چنان‌که در سه انتخابات قبلی قرار گرفتند. در صورت پیروزی در انتخابات آینده نیز امریکایی‌ها اجازه نمی‌دهند که در رأس قدرت قرار گیرند. طوری‌که تجربه‌ی انتخابات 2014 به وضوح این مسئله را ثابت ساخت که امریکایی‌ها به صورت شرم‌آور نتایج انتخابات را دست‌کاری کرده و کاندیدای دلخواه خویش را برنده اعلام نمودند. آنان باید بدانند که در نظم امریکایی به جز جایگاه سمبولیک و ابزاری، نقش واقعی نداشته و در عوض برای برپا ساختن ارزش‌های اسلامی تلاش و مبارزه نمایند تا دوباره به قدرت واقعی و جایگاه مردمی شان برسند. به قول حضرت عمر رضی‌الله عنه که گفته است:

"إنَّا كنَّا أذلَّ قوم، فأعزَّنا الله بالإسلام، فمهما نطلب العِزَّة بغير ما أعزَّنا الله به أذلَّنا الله"

«ما قوم ذلیلی بودیم که الله سبحانه وتعالی توسط اسلام به ما عزّت داد و هرگاه این عزّت را در جای ديگری جستجو کنيم، الله سبحانه وتعالی ما را خوار و ذلیل می‌گرداند».

دفتر مطبوعاتی حزب‌التحریر - ولایه افغانستان

ادامه مطلب...

زدوخورد سیاسی و اختلافات در امریکا

بر اساس گزارش "الجزیره نت" به تاریخ 19 جنوری 2019م رئیس مجلس نمایندگان امریکا، نانسی پیلوسی، رئیس جمهور ترامپ را به افشاءساختن جزئیات سفر او به افغانستان، که عزم انجام آن را همراه با هیئتی از کانگرس داشت، متهم ساخته است؛ چنان‌چه او را مسئول اصلی در معرض خطر قرار دادن زندگی او، نیروهای امریکایی و شهروندان آن در افغانستان دانست.

پیلوسی بعد از آن در تلاش آمادگی برای سفر به افغانستان از طریق یک پرواز تجارتی شد-که ترامپ مانع او از استفادۀ طیارۀ نظامی گردید؛ ولی قرار بیانیۀ دفتر پیلوسی، او بعد از آن‌که حکومت امریکا برنامه‌هایش را افشاءساخت، سفر خود را به تأخیر انداخت؛ اما یک‌تن از مسئولین در قصر سفید این اتهامات را رد نمود؛ اتهاماتی‌که در سایۀ اوج گرفتن اختلافات میان ترامپ و پیلوسی هم‌زمان با داخل شدن تعطیلی بخش‌هایی از حکومت به بیست‌وهشتم روزش، وارد می‌گردد.

ساره ساندرز سخنگوی قصر سفید بخاطر توجیۀ این اختلافات گفت: «بدون شک تلاش حکومت برای باقی ماندن پیلوسی در امریکا، بخاطر انجام گفتگوها به هدف پایان دادن تعطیلی دوامدار بخش‌هایی از حکومت، از چهار هفته بدین‌سو که به طولانی‌ترین تعطیلی در تاریخ امریکا مبدل گشته، می‌باشد‌. این تعطیلی حکومت، ۸۰۰ هزار کارمند فدرالی را بدون معاش قرار داده است؛ بحران سیاسیی‌که ترامپ آن را بخاطر عملی ساختن وعدۀ انتخاباتی‌اش مبنی بر ساختن دیوار مرزی با مکزیکو، به راه انداخته است.

از طرف دیگر، دموکرات‌ها گفته اند که هیچ‌گونه گفتگوهای جاری در مورد تعطیلی حکومت وجود ندارد. دروهامیل سخنگوی پیلوسی گفته است: ‌«هیچ‌گونه دعوتی را از سوی قصر سفید برای انجام گفتگوها دریافت نکرده ایم.» و نیز به دلیل رد نمودن برنامه‌های ترامپ از سوی آن‌ها، ترامپ دستوری را بخاطر منع تمامی اعضای کانگرس از سفر نمودن با طیارات حکومتی در جریان تعطیلی صادر نمود.

این گونه مراحل اختلافات میان ارکان حکومت در امریکا ادامه می‌یابد؛ چیزی‌که از افزایش اختلافات و پارچه شدن حکومت خبر می‌دهد.

ذبیح الله رضوان

ادامه مطلب...
Subscribe to this RSS feed

سرزمین های اسلامی

سرزمین های اسلامی

کشورهای غربی

سائر لینک ها

بخش های از صفحه