یکشنبه, ۲۳ صَفر ۱۴۴۷هـ| ۲۰۲۵/۰۸/۱۷م
ساعت: مدینه منوره
Menu
القائمة الرئيسية
القائمة الرئيسية

خطاب به معترضین در یمن؛ تنها ارتش مسلمانان می‌تواند فلسطین را آزاد سازد!

  • نشر شده در یمن

(ترجمه)

در آخرین جمعه ماه مبارک رمضان برای یادبود از روز بین‌المللی قدس در پایتخت یمن، "صنعا" و چندین ولایات که تحت کنترول هوثی‌ها است، تظاهرات صورت گرفت. سخنرانی‌هایی‌که در جریان این اعتراضات صورت گرفت، نشان داد که موقف مردم یمن از گذشته تا حال حمایت مردم فلسطین و فرزندان امت در دفاع از شعایر و محرمات اسلام و مقاومت آن‌ها در برابر نیرو‌های اشغال‌گر صهیونست بوده است.

لذا لازم است تا به موارد ذیل اشاره نمائیم:

یکم) اشغال فلسطین توسط یهود برعلاوۀ کشتار، بی‌جا ساختن و مهاجر ساختن مسلمانان یکی از بزرگ‌ترین مصیبت‌هایی است که امت بعد از انهدام خلافت با آن مواجه شده است. در حالی‌که در اواخر خلافت عثمانی‌ها با وجود ضعف، دولت خلافت قادر بود تا به حیث دژ محکم و غیر قابل نفوذ علیه پلان‌های شوم صهیونست‌ها برای اشغال فلسطین که در عقب آن غرب کافر قرار داشت، مقابله نماید. قضیه فلسطین به طور عام در تمام سرزمین‌های اسلامی و به طور خاص در کشور‌های کفری فضا گیر شد. راه‌حل این موضوع از زمان ورود یهود در فلسطین با حمایت انگلیس و فرانسه در سال‌های 1920 م تا اکنون که در هر روزنامه و رادیو پخش می‌گردد، تنها در بطن برگذاری کنفرانس‌ها، راه پیمائی‌ها و راه حل‌های پوچ و بی‌معنی خلاصه ‌گردیده است.

دوم) حقیقت موضوع فلسطین این است که آن قضیه سرنوشت‌ساز تمام مسلمانان است و این سرزمین اسلامی توسط کفار استعمار‌‌گر غصب و اشغال گردیده است. اولین بار خلیفۀ راشد حضرت عمر رض بن خطاب آن را فتح و صلاح‌الدین ایوبی آن را آزاد ساخت. امروز فلسطین در انتظار کسی است تا آن را از کثافت یهود پاک و آزاد سازد.

سوم) وظیفه مسلمانان است تا فلسطین را دوباره جزء سرزمین‌های اسلامی سازند؛ فلهذا، باید بدانند که چگونه به شکل اساسی و درست توسط اسلام و ارتش اسلامی که پرچم جهاد را در اهتزاز در آورده و قلعه‌های یهود را به خاک یکسان نمایند، این مشکل را حل سازند. این را بدانید که فلسطین توسط شعار‌ها، کنفرانس‌ها، راه پیمائی‌ها و ایستادن در مقابل دروازه‌های مساجد برای تقاضای پول از مسلمانان، هرگز از چنگال یهود آزاد نمی‌گردد. باید کاملاً واضح باشد که قضیه فلسطین یک موضوع حیاتی مسلمانان است و باید مرجع راه‌حل آن قوانین الله سبحانه و تعالی باشد و غیر از آن هر راه حلِ دیگر باطل است. آزاد سازی آن، مسئولیت امت اسلامی مخصوصاً ارتش مسلمانان است تا توسط جهاد فی سبیل الله برای رهاسازی آن اقدام نمایند نه توسط مذاکرات بیهوده و دعوت برای عادی سازی روابط که توسط عباس و حکام مزدور در سرزمین‌های اسلامی رهبری می‌گردد.

چهارم) مفکوره چنین راه پیمائی‌ها برای یاد‌آوری مسلمانان از روز بین‌المللی قدس توسط ایران و پیروان آن آغاز شد. اما جالب این که از زمان آغاز چنین راه پیمائی‌ها تا اکنون، ما شاهد هیچ گونه حملات موشکی بالای یهود نبوده ایم! ما از اشخاص که خود را ریشه‌های مقاومت می‌نامند، در شگفتیم، زیرا آن‌ها به طور عام امت را و به طور خاص مردم فلسطین را با اعمال شان احمق ساخته و با شعار‌های بیهوده، فریب می‌دهند. در حقیقت ما خواستار عملِ هستیم که باعث سرنگونی یهود و خواری آن‌ها گردد.

پنجم) قضیه فلسطین چهره اصلی و حقیقی حکام قبلی و فعلی را کاملاً برملا ساخت. این حکام تنها با فروختن فلسطین راضی نشدند، بلکه در عادی‌سازی روابط با دولت یهود رقابت نمودند. در حقیقت کشور‌های خلیج با عادی‌سازی روابط با دولت یهود خود را در مقابل آن‌ها خوار و ذلیل ساخته اند. در واقع تمام حکام سرزمین‌های اسلامی باید توسط دولت اسلامی که باعث وحدت میان مسلمین و حفاظت اسلام توسط ارتش واحد و یک امام می‌گردد، تعویض گردد و یکی از مسؤلیت‌های اساسی دولت اسلامی وحدت سرزمین‌های می‌باشد که توسط غرب استعمار‌‌گر پارچه پارچه گردیده است. از این که برگرداندن فلسطین تحت حاکمیت اسلام واجب است؛ لذا، لازم است تا برای تأسیس دولت اسلامی تلاش صورت گیرد، زیرا آزاد سازی فلسطین تنها مسئولیت دولت اسلامی توسط ارتش واحد می‌باشد. قاعده شرعی این است "هر چیزی‌که بدون آن واجب ادا نمی‌گردد، خودش نیز واجب است". پس بالای تمام مسلمانان و حرکات اسلامی فرض است تا با سرعت و انرژی کامل برای سرنگونی حکام خائن و نصب یک خلیفه برای تمام مسلمانان کار نمایند تا احکام الله سبحانه و تعالی تطبیق و از تحقیر و ظلم یهود که الله سبحانه و تعالی آن‌ها را خوارترین و زشت‌ترین مردم دنیا خطاب نموده و از زیر نفوذ حکام خائن مسلمانان، رهائی یابیم. حزب‌التحریر از شما دعوت می‌نماید تا در چنین مبارزه و پیکار اشتراک ورزید.

ششم) قدرت‌های بین‌الملل در پشت پرده در قضایای امت به شمول قضیه فلسطین فضولانه دخالت می‌نمایند و این قضایا را بر محور منافع و نفوذ خود می‌چرخانند. اما به خواست الله سبحانه و‌تعالی در آیندۀ نزدیک تمام این دسائس و پلان‌های شوم کفار توسط خلافت راشدۀ ثانی بر منهج پیامبر صلی الله علیه و‌سلم به خاک یکسان خواهد شد و زمان آن نزدیک و هلال ماه درخشان دولت خلافت ظاهر گردیده است. الله سبحانه و‌تعالی می‌فرماید:

﴿وَاللَّهُ غَالِبٌ عَلَى أَمْرِهِ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ٥٣﴾ [یوسف:21[

ترجمه: الله بر كار خود چيره و مسلّط است، ولي بيش‌تر مردم ( حكمت و لطف تدبيرش را) نمي‌دانند.‏

دفتر مطبوعاتی حزب‌التحریر-ولایه یمن

مترجم: عبدالله صالحی

ادامه مطلب...

نظام آموزشی پاکستان ناقص و فاسد است، باعث بدبختی می‌شود و جلو پیشرفت را می‌گیرد

(ترجمه)

بدبختانه از بدو ایجاد پاکستان هرگز روی نظام معارف/آموزش این کشور کار نشده و به فساد گراییده است. این امر منجر شده‌است تا میلیون‌ها پسر و دختر از تعلیم و تربیه/آموزش و پرورش محروم شوند، حال‌آن‌که اسلام دستور به فراگیری علم داده‌است. نظام آموزشی به جا مانده از بریتانیای استعمارگر، علوم اسلامی را از علوم تجربی جدا کرده‌است تا دو نهاد جداگانه تحت نام مدارس عادی و مدارس دینی به وجود آیند. این چارچوب بدون در نظرداشت حکم اسلام در رابطه به این موضوع هنوز تطبیق می‌شود. بر خلاف تمدن غرب، چیزی به‌نام جدایی دین از زندگی در اسلام وجود ندارد. اسلام اساس تمام دیدگاه‌ها و اعمال زندگی‌مان را تشکیل می‌دهد، درحالی‌که نظام تحصیلی فعلی از یک سو یک تعداد رجال دنیایی را عرضه می‌کند که به اسلام منحیث یک ایدیولوژی جهانی نمی‌بینند،‌ و از سوی دیگر اشخاصی را تربیه می‌کند که توانایی تطبیق اسلام را در زندگی عملی‌‌شان ندارند. این انشعاب منجر به انحطاط فکری، پذیرش مفاهم غربی،‌ رشد احساسات غربی، کاهش علما، مفکرین شایسته و سیاست‌مداران مخلص شده‌است؛ به همین دلیل مردم از «خلأ رهبری» شکایت دارند.

هدف و پالیسی نظام آموزشی فعلی این است تا اسلام را از حوزۀ عملی دور نگهدارد و آن را به یک مضمون علمی تبدیل کند،‌ درحالی‌که اسلام به پیشرفت شخصیت‌های پویا، مخلص و آگاه دستور می‌دهد. اما خلافت افراد را به روش اسلامی تثقیف می‌کند تا بتوانند اسلام را در زندگی فردی و سیاسی‌شان تطبیق کنند. آن‌ها می‌دانند که هدف زندگی‌ در این دنیا عبادت و کسب رضایت الله سبحانه و تعالی است‌، نه دور کردن اسلام از زندگی سیاسی‌. این طرز دید باعث می‌شود تا فرزندان پسر و دختر امت اسلامی دین‌شان را به‌عنوان مجموعه‌یی ببینند که به مشکلات اقتصادی،‌ سیاسی، داخلی و خارجی امت راه‌حل دارد؛ به همین خاطر است که تمدن اسلامی بیشتر از یک هزاره علم‌دار هدایت بشر بود. دولت اسلامی فرزندان با استعدادی را به ارمغان آورد که در زمینه‌های گوناگون اعم از ریاضیات، طب، فقه و نجوم پیش‌گام بودند. زبان عربی، زبان رسمی خلافت، به نشانۀ مردان و زنان تحصیل‌کردۀ جهان تبدیل شده‌بود، و شهرهای تحت حاکمیت دولت خلافت به مقاصد ارزش‌مند کسب تحصیل برای اروپائیان تبدیل شده‌بود.

برعلاوه، نظام فعلی روش‌های تدریس غلطی را نشر می‌دهد که روی یادگیری مجمل طوطی‌وار تمرکز دارد، نه روی رشد فکری که افکار شخص را به احساسات‌اش به‌منظور ایجاد وضاحت ارتباط می‌دهد؛ این دلیل انحراف از تفکر عقلی است که طی قرن‌ها معیار سنجش تمدن اسلامی به‌حساب می‌آمد. به‌علاوه، کمبود سهولت‌های مناسب در مکاتب، ازجمله نبود استادان مسلکی و شایسته نیز قابل رویت است.‌ اکثر مضامین در بیشتر مکاتب به زبانی تدریس می‌شود که نه زبان قرآن و نه هم زبان مادری شاگردان است. پاکستان در میان ۱۲۰ کشور جهان از لحاظ تعلیم، مقام ۱۱۳ را از آن خود کرده‌است. ناکامی‌های حکومت در پالیسی و بودجۀ به افزایش سکتور خصوصی تحصیلات انجامیده است، حتی پوهنتون‌ها/دانشگاه‌های خصوصی نیز رایج شده‌است. بناءً بار اقتصادی والدین افزایش یافته است. با این وجود، اکثر والدین احساس می‌کنند که نیاز به استخدام استادان خصوصی دارند و این باعث چندین برابر شدن زمان، تلاش و فیس آموزش می‌شود. به‌خاطر این‌همه کاستی‌ها، اکثر شاگردان/دانش‌آموزان دوست دارند برای تحصیلات عالی خود به غرب سفر کنند. بناءً با فرار مغز‌ها از پاکستان و دیگر سرزمین‌های اسلامی، جوانان ارزشمند و با استعدادی را از دست می‌دهیم که باید مصدر خدمت به امت مسلمه قرار گیرند. آنان دلیلی برای برگشت به پاکستان ندارند چون تحصیلاتی را کسب کرده‌اند که فراتر از صنعت و زراعت موجود در این کشور می‌باشد، و دولت در ایجاد ارتباط بین تحقیقات و نیازمندی‌های صنعتی و زراعتی ناکام بوده‌است.

نظام آموزشی پاکستان ابزاری بیش نیست که مسلمانان را از عقیدۀ اسلامی و میراث اسلامی‌شان دور می‌کند و مانع احیاء اسلام و پیشرفت‌شان می‌شود.

پالیسی استعمار تطبیق طرح تحصیلی است که دربرگیرنده نصاب و هدفی می‌باشد که ارتباط مسلمانان با عقیدۀشان را با ترویج مفاهیم سکولریزم،‌ لیبرالیزم، دموکراسی،‌ نقش انسان به حیث شارع و دیگر مفاهیم مبدئی غرب تأمین می‌کند، مفاهیمی‌که اساسات‌اش توسط بریتانیا در جریان اشغال ریخته شده‌است و امروز توسط امریکا، اروپا و دیگر سازمان‌های استعماری از قبیل بانک جهانی نظارت می‌شود. بنابراین کتاب‌هایی‌که از طرف دولت، و هم‌چنان کتاب‌هایی‌که در مکاتب خصوصی تدریس می‌شود، توسط اساتید غربی تألیف و خاصتاً برای پاکستان طرح شده‌است. پلان‌شان این است تا از اسلام تنها یک تصویر دینی محض را ارایه دهند. آن‌ها می‌خواهند مفاهیم فاسد روشن‌فکران، فیلسوفان و دانش‌مندان غربی را در این سرزمین اسلامی  مستحکم کنند و علاقمندی به ادبیات و روش زندگی غربی را ترویج دهند. هدف‌شان تربیۀ شخصیت‌های سکولری است که به ایدیولوژی سرمایه‌داری و قوانین بشری رجوع کنند.

در نظام کنونی مدارس،‌ اسلام به شکل نظری تدریس می‌شود، طوری‌که هیچ ارتباطی با واقعیت زندگی برقرار نمی‌کند. نصاب تعلیمی مدارس به یک تعداد احکام معین عبادی و اخلاقی گذشته، به‌طور مثال میراث، نکاح و طلاق خلاصه می‌شود. سایر احکامی‌که به معاملات، داد و ستد اقتصادی، و‌ امورات و مسایل خارجی که به حاکمیت ارتباط دارد نادیده گرفته می‌شود.

بودجۀ دولت کفایت فراهم‌آوری منابع،‌ سهولت‌ها و اساتید ورزیده‌ و متخصص را برای تولید، تحقیق، تکنالوژی و پیشرفت نمی‌کند.

پیشرفت نظام آموزشی مطابق عقیدۀ اسلامی

الله سبحانه و تعالی می‌فرماید:

﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا قُوا أَنْفُسَكُمْ وَأَهْلِيكُمْ نَارًا وَقُودُهَا النَّاسُ وَالْحِجَارَةُ﴾ (تحریم: ۶)

ترجمه: ای کسانی‌که ایمان آورده‌اید! خود و خانودۀ خویش را از آتشی که هیزم آن انسان‌ها و سنگ‌ها است نگهدارید.

دولت اسلامی مسئولیت آموزش و پرورش پسران و دختران امت را بر عهده خواهد گرفت. هدف اصلی‌اش ایجاد راهکار آموزشی است که شخصیت‌های اسلامی را با عقلیه و نفسیۀ قوی رشد دهد. بنابر‌این نصاب تعلیمی  را به نحوی توسعه می‌دهد که مهارت‌های فکری، تفکر تحلیلی و علاقه به آموختن علم به‌منظور کسب ثواب و رضایت الله سبحانه و تعالی و نیز همکاری‌های معنادار با جامعه را در شاگردان/دانش‌آموزان می‌پروراند. حزب‌التحریر در مقدمۀ قانون اساسی خود در مادۀ ۱۷۰ چنین استنباط کرده‌است: «عقیدۀ اسلامی اساس نصاب تعلیمی اسلام را تشکیل می‌دهد، بناءً معیار پذیرش معلومات را از زاویۀ تصدیق و باور به آن قرار داده‌است، نه از این زاویه که آن‌ها اطلاعات محض است.»

علوم تجربی در هر سطح تعلیمی با هدف ایجاد تحقیق، توسعۀ و فن‌آوری جدید مورد اولویت قرار می‌گیرد تا خلافت در عرصۀ نوآوری‌های صنعتی، صحی/بهداشتی، مهندسی و سایر نیازهای عملی بشر پیشتاز جهان باشد. علم و فناوری با نیازهای عملی و محرک‌اش مانند صنعت، زراعت و مراقبت‌های صحی/بهداشتی ارتباط داده خواهد شد. این همان چیزی‌ست که استفادۀ داکتران/پزشکان، دانشمندان و انجنیران/مهندسان موجود در میان امت را به بهترین وجه ممکن تضمین می‌کند. ازین‌رو، ازدواج پسران و دختران توانای امت با هدف علیای ایجاد انقلاب در عرصۀ خلاقیت و تولیدات انجام می‌شود، و خلافت را به سمت یک قدرت پیشتاز سوق می‌دهد. علوم فرهنگی نیز در سطوح ابتدایی و متوسطه بر طبق راهکارهای خاصی تدریس می‌شود که مفاهیم و قوانین اسلامی را نقض نمی‌کند. این علوم فرهنگی در عرصۀ تحصیلات عالی مانند سایر علوم مورد مطالعه قرار می‌گیرد، با این شرط که باعث انحراف از راهکار تعلیمی و هدف‌اش نشود. حزب‌التحریر در مقدمۀ قانون اساسی خود در مادۀ ۱۷۴ در مورد علوم فرهنگی چنین استنباط کرده‌است: «از آن‌جایی‌که آموختن آن‌چه موجب انحراف، گمراهی و ضعف در عقیده می‌شود به آسانی بر کودکان تأثیر می‌گذارد، بناءً تدریس این نوع دانش حتی در کم‌ترین مقدار برای سطوح آموزشی ابتدایی و متوسطه جایز نمی‌باشد.»

زمان برابری به زبان عربی و علوم اسلامی اختصاص داده خواهد شد تا اطفال‌مان در فراگیری اصول دین و پیاده‌سازی اسلام به پخته‌گی برسند. فرهنگ اسلامی در تمامی مقاطع تعلمیی تدریس خواهد شد. بااستعدادترین پسران و دختران‌مان به فقیه شدن تشویق خواهند شد تا فهم اسلام در زندگی عملی در دستان بهترین اشخاص قرار گیرد. حزب‌التحریر در مقدمۀ قانون اساسی خود در مادۀ ۱۷۳ استنباط کرده‌است این‌که: «هدف از تدریس تمام این علوم در دورۀ مکتب این است که شخصیت اسلامی شاگرد/دانش‌آموز ساخته شود، برای ورود به عرصۀ عملی زندگی آماده شوند، با ادامۀ تحصیلات عالی به شخصیت‌های متمایزی تبدیل شوند که لازمۀ ارتقای سطح علمی امت است، و برای هدایت جهان و بیرون بردن تمام مردم از ظلمت کفر به نور اسلام و از ظلم و ستم قوانین بشر به عدالت شریعت الهی آماده شوند.» در مادۀ ۱۷۵ حزب‌التحریر آمده‌است: «دلیل این ماده از عمل رسول الله صلی الله علیه و سلم است، زیرا ایشان احکام اسلام را به مردان و زنان و پیران و جوانان آموزش می‌دادند امری‌که به تدریس اسلام به تمام نسل‌ها و یادگیری موضوعات‌اش در تمام سطوح تعلیمی دلالت دارد.»

دولت خلافت سهولت‌هایی را برای مکاتب و برنامه‌های آموزشی را برای معلمان فراهم می‌آورد تا دانش نوین را رشد دهند و روش‌های تدریس عقلی و منطقی را برای سهولت در یادگیری حاصل کنند. آموزش و تعلیم از سطح ابتدایی تا عالی ارائه، و به تحقیق و پژوهش اولویت داده خواهد شد.

خلافت به‌منظور تأمین بودجۀ آموزشی مجدداً به نسل درآمدزای خود ساختار خواهد داد تا روند رشد آموزشی را طبق احکام شریعت تسریع کنند. به‌علاوه، درآمد بالایی را از مالکیت‌های عمومی مانند انرژی و شرکت‌های دولتی مانند شرکت‌های ساختمانی بزرگ و تولیدکننده‌گان ماشین‌آلات به‌دست خواهد آورد. هم‌چنین به مالیات سرسام‌آور بر عاید و فروش که موجب افول فعالیت‌های اقتصادی شده‌است پایان خواهد داد. خلافت از بازپرداخت قرضه‌ها/وام‌های سودی به استعمارگران و دیگران که یک سوم هزینه‌های پاکستان را به‌عنوان خدمات بدهی می‌بلعند خودداری می‌کند، و اگر این قیودات برای انجام تعهدات‌اش کافی نباشد، فقط از کسانی‌که می‌توانند نیازهای اولیه و برخی از تجملات خود را تأمین کنند، مالیات موقتی را بر ثروت‌شان وضع خواهد کرد. خلافت باری‌دیگر امت را همانند قرن‌ها قبل به عنوان چراغی برای علم و دانش برخواهد انگیخت. حزب‌التحریر در مقدمۀ قانون اساسی خود در مادۀ ۱۷۹ چنین استنباط کرده‌است: «هرچه برای انجام یک ماموریت و وظیفه لازم باشد خود آن نیز یک ماموریت و ظیفه است». کتاب‌خانه‌ها و آزمایش‌گاه‌ها و سایر ابزار رشد علم جزء امور امت است که امام باید آن را کنترول کند و زیرا از کوتاهی در برابر آن مورد بازخواست قرار خواهد گرفت.»

حزب‌التحریر – ولایه پاکستان

مترجم: راشد مسلم

ادامه مطلب...

عامل اصلی بحران جهانی غذا نظام سرمایه‌داری است و راه‌حلی جز تطبیق اسلام ندارد

(ترجمه)

خبر:

آنالینا بیربوک، وزیر امور خارجه آلمان روز چهارشنبه روسیه را متهم کرد که صادرات غلات از اوکراین را به عنوان یک سلاح جنگی مسدود میکند. بیربوک در نشست وزیران امور خارجه در سازمان ملل در نیویورک گفت: "روسیه با یک سلاح وحشتناک و قدرتمند دیگر، گرسنگی و محرومیت، این جنگ را رهبری می‌کند. روسیه با بستن بنادر اوکراین و با تخریب سیلوها، خیابان‌ها و راه‌آهن‌ها، در حال راه‌اندازی یک جنگ غلات است که جرقه یک بحران جهانی غذا را برانگیخته است".

وی افزود: "مسکو این کار را در زمانی انجام می‌دهد که میلیون‌ها تن به ویژه در خاورمیانه و آفریقا به دلیل اثرات مخرب بحران آب و هوا، به دلیل همه‌گیری کووید19 و به دلیل درگیری‌های شدید در مناطق آن‌ها به خطر گرسنگی مواجه هستند".

به گفتۀ دولت آلمان، روسیه از صادرات 20 میلیون تن غلات از اوکراین به ویژه به شمال آفریقا و آسیا جلوگیری می‌کند  که بسیاری از آن‌ها در بندر اودسا مسدود شده اند.

اوکراین یکی از بزرگ‌ترین تولیدکنندگان غلات در جهان است. آنتونیو گوترش، دبیر کل سازمان ملل متحد بر اهمیت عرضه غلات، مواد غذایی و کودهای اوکراینی تولید شده توسط روسیه و بلاروس به بازارهای جهانی تاکید کرد. او گفت که اوکراین و روسیه با هم نزدیک به یک سوم گندم و جو و نیمی از روغن آفتابگردان جهان را تولید می‌کنند. وی خاطرنشان ساخت که جنگ در اوکراین می‌تواند میلیون‌ها تن را به ناامنی غذایی سوق داده و باعث ایجاد بحرانی شود که سال‌ها ادامه یابد.

تبصره:

الله انسان را آفرید و برآوردن نیازهای اولیه او از قبیل غذا و نوشیدنی و مسکن را حق او قرار داد و امنیت و صحت و آموزش را از ضروریات زندگی انسان تعین نمود که این امور از ارکان اساسی زندگی انسان بشمار می‌رود؛ هیچ فردی ولو هرکس که باشد، حق ندارد از این حقوق انسان را محروم کند، زیرا زندگی او به آن امور بستگی دارد؛ حتی بیشتر از آن، فرد در جامعه باید بتواند تا حد امکان به تجملات دست یابد.

اسلام برای تحقق این امور، احکام شرعی متعددی وضع کرده است،  بنابراین دولت را موظف نموده تا اطمینان حاصل کند که هر یک از افراد رعیت حق خود را در مورد غذا، پوشاک، مسکن، امنیت، امور صحی و آموزشی به دست آورده و فرد را قادر می‌سازد تا حد امکان تجملات خود را برآورده کند و همه این‌ها به تفصیل در کتب فقهی با تمام جزئیات آمده، و شیخ تقی الدین النبهانی رحمه الله در کتاب نظام اقتصادی در اسلام خالص‌ترین و ناب‌ترین این احکام را جمع‌آوری نموده است.

وضعیت امروز جهان بر هیچ‌کس پوشیده نیست، پس از آن که مبدأ فردی سرمایه‌داری جنایتکار در تمام بخش‌های زندگی و در تمام نقاط جهان مورد توجه قرار گرفت، دنیا در آتش این مبدأ جنایتکار و ناعادلانه شروع به سوختن کرد. مبدئی‌که ارزشی جز ارزش مادی توخالیی‌که جامعه را به سمت بدبختی، فلاکت، گرسنگی و محرومیت سوق می‌دهد ندارد. در بین کشورهای جهان، تعداد بسیار کمی را می‌یابید که صاحب سرزمین و منابع خود باشند و معیشت اکثریت قریب به اتفاق مردم را کنترل کنند.

بر مردم جهان واجب است که علیه این ایدیولوژی ظالم که حتی یک قرص نانی برای آن‌ها باقی نگذاشته است قیام کنند. دولت‌های غرب و شرق در جنایت برابرند، نه آلمان از روسیه بهتر است، نه چین از امریکا و نه فرانسه بهتر از انگلیس؛ بلکه تمام آن‌ها به یک اندازه در بدی مساوی اند، و از شرایط طوری سوء استفاده می‌کنند که فقط به نفع خودشان باشد؛ دین و قبلۀ شان فقط مصلحت، منفعت و ارزش مادی میباشد نه چیز دیگری. آن‌ها لاشخورهای وحشی اند که بدون ترحم و شفقت گوشت انسان را می‌بلعند.

هم‌چنین مایه تأسف و درد است که سرزمین‌های اسلامی غذای کافی برای تغذیه مردم خود تولید نمی‌کنند و بحران جهانی غذای امروز ناشی از جنگ روسیه و اوکراین این رژیم‌های دست نشانده را رسوا کرد و نشان داد که آن‌ها از جنس دشمنان امت هستند.

ای مسلمانان در اقصی نقاط جهان! خود و جهان را با خانوادهای از جنایات سرمایه‌داری نجات دهید که به دلیل آن تعداد گرسنگان جهان به بیش از یک چهارم میلیارد نفر رسیده و تعداد آن‌ها در حال افزایش است. بیشتر از این منتظر نباشید، زیرا این حالت از حد گذشته، و ای مسلمانان! بدانید که جز شما هیچ کس بشریت را نجات نمی‌دهد! چگونه ممکن نباشد؛ درحالی‌که صاحب بزرگ‌ترین عقیده از جانب رب العالمین هستید؟!  عقیده‌ای که عقل را قناعت داده و به آن آرامش می‌بخشد و انسان را اشرف مخلوقات قرار داده و بهترین‌های دنیا و پیروزیی آخرت را به او عطا می‌کند. ای مسلمانان! بدانید که این کار جز با تلاش در راه اقامۀ خلافت راشده بر منهج نبوت ممکن نیست و فقط در این صورت است که احکام پروردگار عالم به دستور حق تعالی اجرا می‌شود! پس بشتابید تا بشریت را از کفر و زیان نجات داده و انسانیت را سیر از ایمان کنید؛ همانطوری‌که ایشان را از گندم و غذا سیر می‌کنید، برای انجام آن دست به کار شوید!

نویسنده: دکتر.  محمد التمیزی

مترجم: محمد یاسین سادات

ادامه مطلب...

حزب‌التحریر بریتانیا تظاهراتی را علیه مداخله امریکا در سیاست داخلی پاکستان راه‌اندازی خواهد کرد

 

(ترجمه)

اعضای حزب التحریر-بریتانیا به روز شنبه، 7 می، ساعت ۲:۳۰ بعد از ظهر تظاهراتی را در مقابلکمیسیون عالی پاکستان در لندن علیه مداخله امریکا در سیاست پاکستان، راه‌اندازی می‌کند. این تظاهرات تحت عنوان؛ "آزدای، نه مداخله –مداخله امریکا در امور پاکستان و عادی‌سازی روابط با هند را توقف دهید." راه‌اندازی می‌گردد.

سخنگویان واقعیت اسفبار مداخله امریکا در امور داخلی و خارجی پاکستان را مورد بحث قرار خواهند داد؛ به گونه‌ای که آن‌ها تصمیم خواهند گرفت که چه کسی پاکستان را اداره خواهد کرد؟ پالیسی اقتصادی پاکستان چگونه خواهد بود، و این که آیا از کشمیر دفاع خواهد شد یا آن را به برنامه عادی‌سازی با هند واگذار خواهد شد؟

مسلمانان در بریتانیا صدای شان را بلند خواهند نمود که آن‌ها قطعاً مداخله امریکا و تسلیمی سرزمین مسلمانان به رژیم افراطی ملی‌گرای هند به دستور امریکا را که هرگز به مردم پاکستان خدمت نمی‌کند و نه هم می‌گذارد که پیام اسلام به سایر ملل حمل شود، هرگز نخواهند پذیرفت.  

﴿ الٓر كِتَابٌ أَنزَلْنَاهُ إِلَيْكَ لِتُخْرِجَ النَّاسَ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِ رَبِّهِمْ إِلَىٰ صِرَاطِ الْعَزِيزِ الْحَمِيدِ﴾ [ابراهیم:1]

ترجمه: الر (الف. لام. را) این (قرآن) کتابی‌ست که بر (ای پیامبر) نازل کردیم، تا مردم را به فرمان پروردگارشان از تاریکی‌ها (ی شرک و جهالت) به سوی روشنایی (ایمان و دانش) در آوری، به سوی راه (الله) پیروزمند ستوده.

یحیی نسبت

نمایندۀ مطبوعاتی حزب‌التحریر-بریتانیا 

ادامه مطلب...

با سقوط روپیه و انفجار تورم، سیاست‌های سرمایه‌داری دموکراتیک اقتصاد را به مراقبت‌های ویژه سوق داده است خلافت به تنهایی از طریق سیاست‌های اسلامی، اقتصاد مستقلی را ایجاد خواد کرد Featured

(ترجمه)

یک ملت مستقل هرگز نمی‌تواند زاده ساختارها، سیاست‌ها و رژیم‌های اقتصادی مبتنی به برده‌داری باشد. چه شد نتیجه هفتاد سال سیاست بردگی، دموکراتیک و سرمایه‌داری؟ هنگامی‌که قیمت بین‌المللی نفت افزایش می‌یابد، اقتصاد شروع به تزلزل، انفجار و متلاشی شدن می‌کند. زمانی‌که فدرال رزرو آمریکا نرخ بهره را بلند می‌بَرد، دلار شروع به افزایش سرسام‌آور می‌کند، در حالی‌که روپیه به شدت در حالت سقوط است. زمانی‌که یک معامله گاز ملی مایع (LNG) با نرخ بالاتری تسویه شود، اقتصاد دچار بحران می‌شود. وقتی روسیه و اوکراین وارد جنگ می‌شوند، غذا برای مردم عادی به طرز وحشتناک گران می‌شود. ما می‌پرسیم این چه نوع اقتصادی‌ست که همیشه روی هواکش است، در حالی‌که مردم از شکم خالی رنج می‌برند، در گرمای سوزان بدون برق، شب‌ها نمی‌توانند بخوابند؟ علاوه بر این، حاکمان دموکرات پاکستان همیشه آماده اجرای همان نسخه‌های صندوق بین‌المللی پول هستند که در نتیجه آن پاکستان را در همان وهلۀ اول به دستگاه تنفس مصنوعی پرت کرد. در واقع، حاکمان دموکرات پاکستان نسخه‌های مخرب صندوق بین‌المللی پول را قبلاً 21 بار اجرا کرده‌اند که منجر به وابستگی کامل به غرب و فرسایش هر مفهوم از حاکمیت شده است.

یقیناً ملت آزاد هرگز از بردگی زاده نمی‌شود. اقتصاد وابسته به واردات پاکستان همیشه از بحران دلار رنج خواهد برد که برای آن صندوق بین‌المللی پول اقداماتی را جهت تحت فشار قرار دادن فعالیت‌های اقتصادی به منظور کاهش واردات و در نتیجه کاهش بحران دلار و کسری حساب جاری تجویز می‌کند. با این حال، نسخه مورد نیاز جایگزین واردات، سیاست‌های کوتاه‌مدت و بلندمدت صنعتی‌سازی برای خودکفایی و متحد کردن مناطق غنی از انرژی مسلمان در یک کشور عظیم است.

خلافت به تنهایی می‌تواند نسخه مورد نیاز را ارائه دهد، در حالی‌که حاکمان دموکرات همیشه بردگی فلج کننده را برای غرب تضمین می‌کنند. پاکستان وابسته به صادرات، همیشه آمادۀ به خطر انداختن حاکمیت خود خواهد بود و حتی حفاظت از آبروی پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وسلم را برای «امتیازاتی» مانند GSP- Plus  یا «کلیت‌بخشیدن سیستم اولویت‌ها» کنار می‌گذارد. در واقع، اقتصاد یک کشور مستقل هرگز نمی‌تواند به صادرات به صلیبیون غربی وابسته باشد.

این خلافت است که به تنهایی خود با ایجاد تجارت بین‌المللی بر طلا و نقره به هژمونی دالر پایان خواهد داد. تنها خلافت است که اقتصاد را پاسخگوی نیا‌زهای محلی و تکالیف شرعی می‌کند تا خلافت با سیاست خارجی مستقل پیام اسلام را از طریق دعوت و جهاد منتشر کند. این حاکمان دموکراتیک حتی نمی‌توانند چنین بینشی را در خواب ببینند، زیرا به برده‌گی عادت کرده اند.

ای افسران مخلص ارتش پاکستان، وقت آن است که در قبال این نمایش دموکراتیک «بی‌طرف» نباشیم و یک بار برای همیشه از شر آن خلاص شویم! این شما هستید که جان خود را در پیشگاه الله سبحانه‌وتعالی وثیقه برای دفاع از مسلمین قرار داده اید و بیش از هر چیز به دنبال اطاعت از الله متعال و اوامر او هستید. همه شما در پیشگاه الله سبحان‌وتعالی حاضر خواهید شد، از تمام درجات، مدال‌ها و دارایی‌های دنیوی محروم خواهید شد، و به خاطر قدرتی‌که الله سبحانه‌وتعالی به شما عطا کرده است، حساب خواهید داد. پس بیرون بیایید و نصرت را برای برپایی مجدد خلافت بر منهج نبوت عطا کنید. حزب‌التحریر شما را با آمادگی کامل فرا می‌خواند، اکنون پاسخ دهید! الله سبحانه‌وتعالی می‌فرماید:

﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اسْتَجِيبُوا لِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاكُمْ لِمَا يُحْيِيكُمْ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يَحُولُ بَيْنَ الْمَرْءِ وَقَلْبِهِ وَأَنَّهُ إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ﴾(انفال: 24)

ترجمه: اى كسانى‌كه ايمان آورده‏ ايد چون الله و پيامبر شما را به چيزى فرا خواندند كه به شما حيات مى‌‏بخشد آنان را اجابت كنيد و بدانيد كه الله ميان آدمى و دلش حايل مى‏‌گردد و هم در نزد او محشور خواهيد شد.

دفتر مطبوعاتی حزب‌التحریر-ولایه پاکستان

مترجم: ارسلان مبارز

ادامه مطلب...

ناامنی غذایی در زیر چتر نظام سرمایه­داری

ترجمه

خبر:

آنتونیو گوترش، دبیرکل سازمان ملل گفت: به شدت نگران خطر گرسنگی گسترده به دلیل تأثیر جنگ در اوکراین بر امنیت غذایی جهانی می­باشد. (سازمان ملل)

تبصره:

 شواهد و قرائن برای همه واضع ساخت که اعلان جنگ روسیه علیه اوکراین به تحریک امریکا بوده و این برای دستیابی به منافع بسیاری است که نه تنها روسیه را تضعیف نموده و آن را در یک جنگ طولانی مدت استهلاک می‏کند، بلکه اروپا را نیز تضعیف کرده و مجبور می‏کند زیر عبای امن امریکا بماند و به فکر رهایی از یوغ پیمان ناتو و کنترل نظامی امریکا نباشد؛ پیمانی به گفتۀ ماکرون رئیس جمهور فرانسه: بیماری‌که در بستر مرگ به سر می‌برد.

آمریکا به جنگ اوکراین دامن زده و میلیاردها دالر را برای تسلیحات، پشتیبانی لوجستیکی و اطلاعاتی خرج می‏کند و با وعده حفاظت از اوکراین و الحاق آن به ناتو پس از پیروزی در جنگ، وحشی‌گری جنگ را تشدید می‏بخشد. در این جنگ نه تنها مردم اوکراین؛ بلکه تمام کشورهای آسیب‌پذیر قربانی می‏شود. و این ابراز نگرانی از جانب گوترش به جنگ پایان نمی‌دهد و بحران‌های انسانی که میلیون‌ها نفر را از شدت گرسنگی و فقر به دلیل قطع مواد اولیه غذایی مانند گندم، جو و روغن و یا قیمت‌های بالا خواهد کشت، حل نخواهد کرد.

دیگر این‏که اتکای قدرت‏های کارتونی در سرزمین‌های مسلمان به واردات مواد غذایی، آن‌ها را در برابر این بحران‌ها آسیب‌پذیرتر می‌سازد، زیرا هر زمان که کشورهای سرمایه‌داری بخواهند اقوام و یا ملت‌ها را مطیع سیاست‌های خود کنند، از طریق وضع تحریم‏ها بر مواد اولیه طرح‌های استعماری خود را اجرا کرده و نقاط قوت این ملل را تحت کنترل خود می‏گیرند‏.

عجیب نیست کشورهای تحت حاکمیت سرمایه­داری، که بر اساس منافع شخصی ساخته شده اند، ارزش‏های انسانی و اخلاقی را نادیده بگیرند و برای تأمین منافع خود به قیمت جان دیگران با نهایت غرور، تکبر و حماقت رفتار کنند، حتی اگر آن ملت از هم‏نوعان خودشان باشد. حالت فعلی اوکراین گواه بر این مدعاست، پس اگر محراق توجه کفار یکی از سرزمین‌های اسلامی باشد، چه خواهند کرد؟! از محاصرۀ عراق دیری نمی‌گذرد که ده‏ها هزار کودک به دلیل کمبود دارو و غذا جان خود را از دست دادند و از این قبیل قضایا در تاریخ بسیار است.

زمان آن فرا رسیده که همۀ امت علیه حاکمان حقیر خود قیام کرده و این وضعیت را قبل از همه گیری گرسنگی و فقر، حتی شدیدتر از آنچه که اکنون هست تغییر دهند. این قول الله سبحانه و تعالی ما را هشدار می‏دهد:

﴿إنَّ اللَّهَ لَا يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّىٰ يُغَيِّرُوا مَا بِأَنفُسِهِمْ﴾ [رعد: 11]

ترجمه: الله سرنوشت هیچ قوم (و ملّتی) را تغییر نمی‌دهد، مگر آنکه آنان آنچه را در خودشان است تغییر دهند!

نویسنده: م. یوسف سلامه

مترجم: محمد یاسین سادات

 

ادامه مطلب...
  • نشر شده در فقهی

 (ترجمه)

به جواب مقدسی

پرسش

السلام علیکم و رحمت الله و برکاته!

 الله سبحانه و تعالی شما را یاری رساند! در نزدم دو پرسش است: اول در خصوص نماز و دوم در خصوص ملاقات‌های فامیلی.

پرسش اول: حکم خواندن سورۀ فاتحه بر مقتدی در نماز چیست؟ آیا در صورتی‌که مقتدی امام را در حالی در یابد که او در رکوع و یا نزدیک به رکوع است، به گونه‌ای که برای مقتدی ممکن نیست تا سورۀ فاتحه را به صورت مکمل بخواند، آیا در این صورت آن رکعت تکمیل محسوب می‌شود؟

سوال دوم: در ملاقات‌های فامیلی و یا صله‌رحم در عیدها و غیره که شوهر خواهر با زن برادر ملاقات می‌کند و یا پسر کاکا با دختر کاکا و یا زن برادر با برادر ملاقات می‌کند و به همین ترتیب، سایر اقارب در حالی‌که محارم نیز حضور دارند و در یک مجلس بر طعام و غیر طعام در خانه جمع می‌شوند؛ پس در این صورت حکم شرعی چیست؟ موضوع را واضح سازید الله سبحانه و تعالی به شما برکت دهد.

پاسخ

وعلیکم السلام و رحمت الله وبرکاته!

  • در خصوص این‌که شخص امام را در حالی‌ در می‌یابد که برایش مقدور نیست تا سورۀ فاتحه را قرائت نماید، این مسئله را در کتاب احکام نماز در صفحه ۶۷ بیان نموده و به گونۀ ذیل واضح ساختیم:

«اگر مقتدی امام را در قیام دریافت و می‌ترسید که قرائت‌اش ترک می‌شود، دعای شروع نماز را ترک و قرائت را بخواند؛ زیرا قرائت فرض و به نفل مشغول نشود، اگر قسمتی از فاتحه را خواند، سپس رکوع کرد، باید مقتدی هم رکوع کرده و قرائت را ترک نماید، زیرا متابعت از امام تأکید بیشتری شده است؛ اگر مقتدی امام را در حالی‌ در یافت که امام در رکوع بود، در این صورت در حالی‌که مقتدی ایستاده است، تکبیر تحریمه را گفته سپس تکبیر گفته به رکوع برود؛ اگر مقتدی تکبیر گفت و نیت تحریمه را در آن تکبیر داشت و به همان تکبیر به رکوع رفت، آن تکبیر به عنوان تکبیر فرض جایز محسوب نشده و جایز نمی‌باشد؛ زیرا او نیت را در بین فرض و نفل خلط نموده پس در این صورت نمازش منعقد نمی‌شود و اگر مقتدی رکوع جایز و تکمیل را با امام دریافت، پس در حقیقت رکعت را در یافته است و اگر رکوع جایز را در نیافت، در حقیقت رکوع را در نیافته است و زمانی‌که رکعت را با امام در یافت پس در این صورت نماز جماعت را در یافته است؛ به دلیل آن‌چه از ابوهریره رضی الله عنه روایت شده است که رسول الله صلی الله علیه و سلم فرموده است:

«إذا جئتم إلى الصلاة ونحن سجود فاسجدوا ولا تعدوها شيئاً ومن أدرك الركعة فقد أدرك الصلاة»

ترجمه: وقتی به سوی نماز رفتید و ما در حال سجده بودیم، پس در این صورت شما نیز سجده نمائید و از آن تجاوز نکنید و کسی‌که رکعت را در یافت، در حقیقت نماز را در یافته است.

و اگر مقتدی رکعت اخیر را با امام در یافت در حقیقت همان رکعت اول نماز مقتدی است، به دلیل آنچه از حضرت علی رضی الله عنه روایت شده است که او قرموده است:

«ما أدركت فهو أول صلاتك»

ترجمه: آنچه در یافتی او اول نمازت است.

بنابر این، وقتی امام سلام داد، مقتدی ایستاده شده و باقی ماندۀ نماز‌ش را اداء نماید؛ اگر در نماز بود که قنوت داشت، با امام قنوت خوانده باز در اخیر نماز، قنوت را اعاده نماید؛ هم‌چنان برای مقتدی لازم است که از امام متابعت نموده و در هیچ عملی از امام پیش قدم نشود؛ چنان‌چه ابوهریره روایت نموده که رسول الله صلی الله علیه وسلم فرموده است:

«إنما جعل الإمام ليؤتم به فلا تختلفوا عليه، فإذا كبر فكبروا، وإذا ركع فاركعوا، وإذا قال سمع الله لمن حمده فقولوا اللهم ربنا لك الحمد، وإذا سجد فاسجدوا»

ترجمه: امام تعیین شده است تا به آن اقتداء صورت گیرد، پس در خصوص امام اختلاف نکنید، وقتی امام تکبیر گفت شما نیز تکبیر بگوئید، وقتی امام رکوع کرد، شما نیز رکوع نمائید، وقتی امام سمع الله لمن حمده گفت، شما ربنا لک الحمد بگوئید و وقتی امام سجده نمود، شما نیز سجده نمائید.

اگر امام در نماز‌ش سهو کرد و سهو آن در قرائت بود، مقتدی به آن فتحه دهد؛ به دلیل آن‌چه که انس رضی الله عنه روایت نموده که گفته است:

«كان أصحاب رسول الله يلقن بعضهم بعضاً في الصلاة»

ترجمه: اصحاب رسول الله صلی الله علیه وسلم بعضی بعض دیگر را در نماز تلقین می‌کرد.

و اگر در یاد آوردن غیر از قرائت بود، مقتدی باید آن‌را بلند بگوید تا آن‌را برای امام بشنواند و اگر امام در عمل خود سهو کرد، مقتدی تسبیح بگوید تا امام را متوجه بسازد و اگر مقتدی مفارقت امام را نیت کرد و نماز را برای خودش تمام کرد، درست است خواه اتمام نماز به دلیل عذر باشد و یا بدون عذر:

«لأن معاذاً أطال القراءة فانفرد عنه أعرابي، وذكر ذلك للنبي فلم ينكر عليه».

 ترجمه: حضرت معاذ قرائت را طولانی کرد و شخص اعرابی از آن به تنهائی جدا شد و این مسأله را برای رسول الله صلی الله علیه و سلم گفت، رسول الله صلی الله علیه و سلم این عمل اعرابی را رد نکرد.»

  • اما در خصوص صله‌رحم باید گفت که در این خصوص در کتاب‌های ما صراحت دارد:

ا- در کتاب نظام اجتماعی در خصوص صله‌رحم آمده است:

«از احادیث چنین ظاهر می‌باشد که صلۀ رحم شامل هرکدام از صاحبان رحم را می‌شود، خواه رحم محرم باشد و یا غیر محرم، از عصابات باشد و یا از ذوالارحام، زیرا بر همه ایشان کلمه ارحام مصداق دارد. احادیث متعددی در خصوص صلۀ رحم آمده است؛ مثلاً رسول الله صلی الله علیه وسلم گفته است:

«لا يَدخلُ الجنَّةَ قاطعُ رحِم»

ترجمه: قطع کنندۀ رحم داخل جنت نمی شود. (این حدیث را مسلم از طریق جبیر بن مطعم روایت نموده است).

از انس بن مالک روایت شده که رسول الله صلی الله علیه وسلم فرموده است:

«من أَحبَّ أن يُبْسَطَ له في رِزْقِهِ ويُنْسَأَ له في أَثَرِهِ فَلْيَصِلْ رَحِمَهُ»

ترجمه: کسی‌که دوست دارد تا رزق‌اش وسیع و عمرش طولانی شود، باید صله رحم را به جای آورد(و ینسأ له اثره یعنی اجل آن به تأخیر انداخته ‌شود). (متفق علیه)

از ابوهریره روایت شده که رسول الله صلی الله علیه وسلم فرموده است:

«إِنَّ اللَّهَ خَلَقَ الْخَلْقَ حَتَّى إِذا فَرَغ مِنْ خَلْقِهِ قَالَتْ الرَّحِمُ هَذَا مَقَامُ الْعَائِذِ بِكَ مِنْ الْقَطِيعَةِ قَالَ نَعَمْ أَمَا تَرْضَيْنَ أَنْ أَصِلَ مَنْ وَصَلَكِ وَأَقْطَعَ مَنْ قَطَعَكِ قَالَتْ بَلَى يَا رَبِّ قَالَ فَهُوَ لَكِ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ  فَاقْرَءُوا إِنْ شِئْتُمْ فَهَلْ عَسَيْتُمْ إِنْ تَوَلَّيْتُمْ أَنْ تُفْسِدُوا فِي الأَرْضِ وَتُقَطِّعُوا أَرْحَامَكُمْ»

ترجمه: الله (سبحانه و تعالی) مخلوقات را آفریده، وقتی از خلقت مخلوقات فارغ شد، رحم گفت؛ این جایگاه کسی است که صله رحم را قطع می کند؟ الله (سبحانه و تعالی) فرمود بلی، و فرمود؛ آیا راضی هستی که هرکس ترا وصل کرد آن‌را برای خودم وصل کنم و هرکس آن را قطع کند آن را قطع کنم؟ گفت؛ بلی پروردگارم، سپس پروردگار گفت آن برای توست، رسول الله صلی الله علیه و سلم فرمود اگر می‌خواهید بخوانید، اگر شما روی بگردانید در روی زمین فساد می‌کنید و رحم‌های خود را قطع می‌کنید.

این حدیث متفق علیه است و لفظ از بخاری چنین است که گفته است:

«لَيْسَ الواصِلُ بالمُكافئِ ولكنَّ الواصِلَ الذي إذا قَطَعَتْ رَحِمُهُ وَصَلَها»

ترجمه: وصل کننده به شخصی گفته نمی‌شود که هرگاه با آن صلۀ رحم شود او در برابر آن عمل مقابل بالمثل نماید، بلکه وصل کننده کسی است که صله رحم قطعت شده باشد و او آن را وصل کند.

بخاری این حدیث را عبدالله بن عمرو روایت نموده است. و تمام این احادیث دلالت به تشویق کردن صله‌رحم می‌کند و صله‌رحم دلالت بر ارزش واهمیت آن‌چیزی است که الله سبحانه و تعالی آن‌را مشروع نموده و دوستی را در بین گروه مسلمانان از طریق صله‌رحم اقارب و هم‌کاری در بین‌شان قرار داده است و هم‌چنان صله‌رحم را بر اهمیت توجه شریعت در تنظیم زن با مرد قرار داده است، هم‌چنان تنظیم نمودن آن‌چه که از این اجتماع و ارتباطات نشأت می‌کند قرار داده پس شریعت اسلامی به احکامی‌که در بخش اجتماعی در جامعه شرع نموده بهترین اجتماع برای انسان است.»

ب: در کتاب نظامی اجتماعی در خصوص حیات خاص چنین آمده است: «احکام حیات خاص در خانه برای کسانی‌ است که می‌خواهند داخل خانه شوند، فرق در این نیست که شخص اجنبی باشد و یا محرم نزدیک و یا محرم دور باشد؛ اما احکام حیات خاص در داخل خانه یک شکل آن این است که زن با دیگر زنان و یا با محارم‌اش زندگی می‌کند؛ زیرا برای زن جایز است که برای این اشخاص محل زینت اعضای خویش را آشکار سازد؛ اعضای‌که آشکار کردن آن در حیات خاص ناچاری است و غیر از زنان و غیر از محارم جایز نیست که با ایشان زندگی کند؛ زیرا برای زن جایز نیست که محل زینت‌اش را از اعضایش آشکار سازد؛ اعضای‌که زن در حیات خاصه نیاز است که غیر از روی و کف‌های دست خود آشکار سازد؛ پس حیات خاصه تنها محدود به زنان و محارم شرعی است و فرق بین زنان مسلمان و کافر نمی‌باشد؛ پس تمام شان زن است. زنی‌که آشکار کردن اعضایش نهی شده آن است که برای اجانب زینت نماید و نهی شده که این اعضای محل زینت‌اش را برای اجانب آشکار سازد؛ دلیل آشکار بر منحصر شدن حیات خاصه برای محارم این قول الله سبحانه و تعالی است:

﴿وَقُل لِّلْمُؤْمِنَاتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَيَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَلَا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَلْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَىٰ جُيُوبِهِنَّ ۖ وَلَا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبَائِهِنَّ أَوْ آبَاءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنَائِهِنَّ أَوْ أَبْنَاءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِي إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِي أَخَوَاتِهِنَّ أَوْ نِسَائِهِنَّ أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُنَّ أَوِ التَّابِعِينَ غَيْرِ أُولِي الْإِرْبَةِ مِنَ الرِّجَالِ أَوِ الطِّفْلِ الَّذِينَ لَمْ يَظْهَرُوا عَلَىٰ عَوْرَاتِ النِّسَاءِ﴾ (نور:31)

ترجمه: و به زنان مومن بگو که نگاه‌های‌شان را فروکاهند و عفت خویش را حفظ نموده و زینت خویش را جز آنچه آشکار است آشکار نسازند و رو سری‌های خویش را برگریبان شان بیندازند و زینت خویش را آشکار نسازند، جز برای شوهران شان، پدران شان، پدرشوهران شان، برادران شان، زنان شان، برادرزاده‌های شان، خواهرزاده‌‌های شان، زنان شان، بردگان تحت تسلط شان خواجگان تحت تبعیت که بی رغبت به زنان اند و کودکانی‌که بر شرمگاه‌های زنان آگاه نشده اند.

بردگان آزاد شده که مالکیت شان را دارند، نیز به محارم قیاس شده. هم‌چنان پیرمردانی‌که شهوت نداشته، سال‌خورده و ناتوان شدند و یا کسانی‌که خصیه ندارند و یا کسی‌که ذکرش قطع شده و یا کسانی‌که مانندشان است که دارای عقل نیستند؛ یعنی حاجت به زن ندارند؛ زیرا جایز که این اشخاص در حیات خاصه باشند غیر از این‌ها از مردان اجانب جایز نیست که در حیات خاصه باشند، هرچند که از اقارب باشند؛ زیرا برای زن جایز نیست که محل زینت خویش را از اعضایش آشکار سازد؛ اعضایی‌که عادتاً در خانه ظاهر می‌شود. پس اجتماع مردان اجانب با زنان اجانب در حیات خاصه مطلقاً حرام بوده؛ مگر در حالاتی‌که شریعت استثناء کرده باشد؛ مانند طعام خوردن و صله‌رحم به شرطی‌که با زن محرم شرعی باشد و زن تمام عورت خویش را پوشیده باشد.»

هم‌چنان ما این مسئله را در چندین جواب واضح ساختیم که از جمله جواب‌های ذکر شده این جواب است: جواب سوال ۲۸ فیبروری ۲۰۱۰م است: «وجود مردان و زنان در حیات خاصه اسلامی که رسول الله صلی الله علیه و سلم آن‌را تائید کرده جایز بوده و دلایل شرعی‌که معاملات شرعی بین مردان و زنان را تنظیم نموده موجود می‌باشد... تمام این دلایل بیان‌گر این مطلب می‌باشد و در این مورد بیش‌تر از یک جواب صادر شده امیدواریم که در این خصوص هیچ‌گونه غموض و ابهامی وجود نداشته باشد، با وجود آن من چیزی را اضافه می‌کنم تا به یاری الله سبحانه و تعالی وضاحت بیش‌تری بوده و امید است که هرگونه ابهامی‌که در این خصوص وجود داشته باشد برطرف گردد:

حیات عامه یعنی این‌که مردان و زنان در اماکن عامه که نیاز به اجازه وارد شدن در آن نیست می‌باشد و این بخش از زندگی احکام شرعی دارد که روابط مردان و زنان را تنظیم می‌کند.

اما حیات خاصه یعنی خانه‌ها، مسئله‌ی آن واضح بوده و احتیاج به وضاحت بیش‌تری ندارد؛ زیرا زندگی زنان در حیات خاصه تنها با محارم شان بوده نه با اجانب مگر این‌که نصی در حالت مشخص وارد شود، مانند صله‌رحم. پس در این بخش زندگی جایز است که زن با قریب و قومش صله‌رحم را به جا آورده اگرچه محرم نباشد، مثل این‌که پسر کاکا در روزهای عید به دختر کاکایش سلام کند، طبعاً که در این صورت نباید خلوت صورت گیرد و نباید کشف عورت شود؛ مثلاً با پدرش و یا کاکایش به دیدن آن برود و صله‌رحم را به جا آورد، اگرچه که از غیر محارم است.

اما حیات عامه: اگر نیازی باشد که شریعت اجتماع مردان و زنان را تائید نماید، در این صورت اجتماع مردان و زنان بر وجه شرعی‌اش جایز است، وجه شرعی گفتیم به خاطری‌که در این قسمت احکام شرعی وجود دارد که اجتماع مردان و زنان را به صورت ذیل تنظیم می‌کند:

  • لازم است که در بین صفوف مردان و زنان فاصله باشد، آن هم وقتی که شریعت اجتماع مردان و زنان را اجازه داده و اجتماع مردان و زنان به خاطر یک هدف باشد، مثل وجود مردان و زنان در نماز، فراگیری علم، حاضر شدن در دعوت و یا عمل دیگری از اعمال عامه مربوط به دعوت... در این حالات وجود مردان و زنان با رعایت فاصله صفوف جایز است و این حالت‌ها حیات عامه گفته می‌شود که احکام خاصی دارد، یعنی کیفیت خاص برای حضور مردان و زنان وجود دارد.
  • عدم لزوم فاصله صفوف در حیات عامه؛ وقتی‌که شریعت وجود مردان و زنان را برای یک نیاز مشروع گردانیده باشد، مثلاً وقتی با اهداف مختلف باشد، مثل وجود مردان و زنان در بازار و یا در سرک یا در باغ عمومی و در سواری سرویس‌های عمومی... و این حالت به دوقسم است:

ا- اغراض مختلف به دست نمی‌ آید، مگر به وسلیۀ اختلاط از لحاظ مکان و سخن زدن مانند خرید و فروش در بازار و در این بخش اختلاط جایز می‌باشد.

ب: اغراض مختلف بدون اختلاط به دست می‌آید، یعنی ضرورت به خلط شدن از لحاظ مکانی و سخن زدن نمی‌باشد؛ مانند سواری موترها و سرویس‌‌های عمومی و باغ‌های عمومی و رفتن در سرک‌ها ... در این حالت‌ها وجود مردان و زنان بدون اختلاط جایز بوده یعنی نیاز به خلط شدن از لحاظ مکان و سخن نبوده؛ بلکه امکان دارد که مردان و زنان از لحاظ مکانی در مجاوریت همدیگر باشند، ولی هرکدام شان برای هدف و مقصد خودش بدون این‌که با همدیگر سخن بگویند حضور داشته باشند، مانند رفتن در سرک و باغ‌های عمومی و رفتن در موترهای عمومی... طوری‌که شما می‌بینید احکام اجتماع مردان و زنان واضح بوده و در حیات خاصه و عامه تعریف شده است: پس حیات خاصه یعنی خانه و جای است که برای داخل شدن در آن نیاز به اجازه داشته و حیات عامه جای است که برای داخل شدن نیاز به اجازه نمی‌‌باشد، و از حیات عامه بخش‌های است که نیازی ایجاد فاصله در صفوف را داشته و بخش‌های است که نیازی به فاصله در صفوف را ندارد. هم‌چنان از حیات عامه بعضی بخش‌های است که خلط شدن از لحاظ مکانی و سخن زدن در آن جایز بوده و بعضی بخش‌های است که از لحاظ مکانی خلط شدن جایز بوده ولی از لحاظ سخن زدن اختلاط جایز نمی‌باشد...» ختم.

امیدوارم که در همین حد کفایت کند.» ختم.

در جواب سوال ۶ جون ۲۰۲۶م چنین آمده است: «ا- اختلاط یعنی اجتماع مردان و زنان اجنبی وقتی بدون ضرورت باشد، حرام است، ضرورتی‌که شریعت آن‌را برای اجتماع مردان و زنان تائید نماید... اما وقتی اجتماع شان به خاطری نیاز وضرورت باشد که شریعت آن‌را تائید نموده باشد جایز است، به گونه که این نیاز بدون اجتماع مردان و زنان حاصل نشود، پس در این صورت اختلاط جایز است.

ب- دلایل شرعی‌که اجتماع را به خاطری نیاز‌های‌که شریعت آن‌را تائید کرده وارد شده خواه این اجتماع در حیات خاصه باشد و یا در حیات عامه، مثلاً: در بخش حیات خاصه با اقارب دلایل شرعی وارد شده که صله‌رحم، نان خوردن و عیادت مریض را اجازه داده و در حیات عامه معالجه‌‌ای مجروحین جنگی را نیز اجازه داده است و در بازار رفتن، نماز در مساجد، حضور در مجالس علم، حج و غیره و تمام این موارد طبق احکام شریعت از لحاظ فاصله صفوف بیان شده است مانند مساجد، گرد همائی‌های عامه و یا بدون فاصله مانند بازار و حج...

ج- صله‌رحم تنها برای محارم نیست؛ بلکه برای اقارب غیر محارم نیز می‌باشد، مانند پسر کاکا؛ «موضوع صله‌رحم در کتاب نظام اجتماعی را ببین» پس صله‌رحم جایز بوده و اقارب می‌توانند که بعضی ایشان به مناسبت‌های عید و سایر مناسبات صلۀ‌رحم کنند و با هم بنشینند؛ اما صله‌رحم باشد، یعنی برای احوال پرسی و جویا شدن از صحت و سلامتی و عیادت مریضی و بر آورده کردن نیازها و مانند آن باشد، نه به این شکل که با هم بنشینند و با شکل فضیع بازی کنند و یا این‌که با هم به تفریح بیرون شوند و در پارک با هم بنشینند و با صحبت‌های شان جذب همدیگر شوند این جایز نیست...» ختم.

امیدوارم که جوابات فوق به سوالات تان کفایت کند و الله سبحانه و تعالی از همه عالم‌تر و با حکمت‌تر است.

برادرتان عطاء ابن خلیل ابوالرشته

مترجم: مصطفی اسلام

ادامه مطلب...

سرو صداهای ترور روزنامه‌نگار، شیرین ابوعاقله

(ترجمه)

خبر:

رسانه‌های عربی و بین‌المللی خبر کشته شدن شیرین ابوعاقله، خبرنگار الجزیره و مجروح شدن همکارش، علی السمودی از ناحیه کمر هنگام پوشش تهاجم نیروهای جنایتکار یهودی به اردوگاه جنین در فلسطین را در پی تیراندازی سربازان یهودی منتشر کردند.

در مصاحبه‌های تلویزیونی، شاهدان عینی، تک تیراندازان یهودی را متهم کردند که علی رغم آگاهی از وابستگی آن‌ها به رسانه‌ها، عمداً کارکنان رسانه‌ها را با خون‌سردی هدف قرار داده اند. احزاب مختلف قصد خود را برای تشکیل پرونده علیه ارتش و دولت یهود اعلام کردند.

سیکولارها در شبکه‌های اجتماعی گردابی از بحث و جدل به راه انداختند و باوجود مسیحی بودن شیرین ابو عاقله او را شهید خطاب کردند. از سوی دیگر، بسیاری خواستار کنار گذاشتن بحث در این زمینه و صرف تمرکز بر افشای جرایم نهاد جنایتکار شدند.

تبصره:

در این خصوص مطالب مهمی را مطرح می‌کنیم که نباید ذهن یک مسلمان از آن غافل باشد:

اول: خون یک روز نامه‌نگار مشهور از خون یک مرد عام و ناشناخته رنگین‌تر نیست. وجود اختلاف در واکنش رسانه‌ها و روشنفکران جای تأسف دارد. چنانچه واکنش به کشتار جوانان و زنان در فلسطین، شام، یمن و دیگر سرزمین‌های اسلامی بسیار سرد و بی‌توجه است. فقط تعداد و ارقام قربانیان را بر شمرده، سپس صدای بلند موزیک را پخش می‌کنند و کاغذ را کنار گذاشته خبرهای اقتصادی و ورزشی و امثال این‌ها را می‌خوانند. اما وقتی یک فرد یا خبر نگار مشهور کشته شود، سروصداهایی  به راه می‌اندازند که باعث ایجاد تصور بی‌ارزش بودن خون بی‌گناهان نزد مردم می‌شود و اهمیت خون هرکس را به اندازه اهمیت وظیفه و کار آن قرار داده و آنچه در رسانه‌ها و محافل سیاسی نشان می‌دهد، باعث دور شدن آگاهی عامه مردم از مفهوم اسلامی و شدت حرمت ریختن خون بی‌گناه شده است و لو که صاحب آن هرکه باشد.

دوم: وظیفه ملت در قبال خون‌های بی‌گناه و حرامی‌که دشمنان ملت ما در سرزمین ما ریخته اند؛ قصاص، جنگ و جهاد با کسانی است که به مقدسات ما توهین می‌کنند، که در رأس آن‌ها رژیم یهود قرار دارد. مسئولیت حفاظت از غیر مسلمانانی‌که تحت ذمه امت رسول صلی الله علیه وسلم هستند، بر عهده ما مسلمانان است.

اگر ناکامی ما در اتحاد کلمه، نیرو و ارتش مان بر سر اسلام و دولت آن نبود، در برابر هر قربانی خویش که به دست ترسوترین مردم، یعنی یهودیان رخ می‌دهد، مات و مبهوت نمی‌ایستادیم. مسئولیت ما این نیست که قضایای خویش را به محاکم غرب ببریم، بلکه اینست که این رژیم را از بیخ و بن برکنیم. بردن قضایا به محاکم غرب مثل پناه بردن از گرمی به آتش است که در برخورد با مسائل ما، خون ما و اهل ذمه از معیارهای دوگانه استفاده می‌کند و با وقاحت تمام در برخورد با پرونده اوکراینی در تمام جنبه‌های آن دو میلیارد مسلمان را تحریک می‌کنند.

سوم: عقیده و احکام اسلام هرگز قابل سازش نیست؛ علی رغم تلاش سیکولرها برای تضعیف اعتقادات و احکام دین ما و با استفاده از احساسات و عواطف ما می‌خواهند مفاهیم سیکولاریستی‌شان را بر مفاهیم و احکام اسلامی‌مان ترجیح دهیم. برای مسلمان جایز نیست که بخاطر دین الله احساس ملامتی کند و چیزی از دین خود را برای دلجویی از کسانی‌که از آنچه الله سبحانه و تعالی نازل کرده بیزاری می‌جویند، بفروشد و برای کشته شده‌گان غیر مسلمانان دعای رحمت نماید. آن‌ها آنگونه که ادعا می کنند، نه به دنبال ترویج "وحدت ملی"است و نه هم به دنبال بستن صفوف در برابر دشمنان؛ بلکه هدف آن‌ها ضعیف کردن احکام ولاء وبراء در اسلام بوده و می‌خواهد مسلمانان را از استناد به ایمان از جمله ایمان به آخرت یا معیار قرار دادن آن برای گفتار و کردار منصرف کند. چون رحمت بر اموات در اسلام معطوف به رحمت خاصی است که الله سبحانه و تعالی برای مؤمنان فراهم کرده است که همان مغفرت و ورود به بهشت ​​است. برای مسلمان جایز نیست به غیر مسلمانانی‌که از دنیا رفته است، دعای رحمت کند. این بدان معنا نیست که او از همسایه خود دلجویی نمی‌کند یا ویژگی‌ها و رفتارهای خوب او را ذکر نمی کند. و این به معنی تبرئه از خون بی‌گناه او و یا ترک قصاص برای او نیست و این ربطی به وحدت اوضاع در مواجهه با قاتلان جنایتکار ندارد؛ بلکه واقعیت ثابت کرده  که غیر مسلمانان اهمیتی نمی‌دهند که مسلمانان برای اموات شان طلب رحمت می‌کنند یا نه. هم‌چنان مسلمانان هم اهمیت نمی‌دهند که غیر مسلمان برای اموات شان طلب رحمت می‌کنند یانه. این موضوع در طول تاریخ برای مسلمانان و دیگران مشکلی ایجاد نکرده، اما سکولارها آن را به عنوان توهین به اسلام و وسوسه‌ای بین مسلمانان و دیگران مطرح می‌کنند تا اعتقادشان، یعنی جدایی دین از زندگی را تبیلغ کند.

اما شهادت در اسلام، مقام مسلمانانی است که در راه اطاعت الله سبحانه و تعالی کشته شده باشند؛ پس ما لازم می‌دانیم همان طوری‌که است باشد و ما آن را به قوانین ملی سیکولارهایی‌که هیچ چیزی از واقعیت آن را ندارند، مبدل نمی‌کنیم. و اما دعوت به ترک بیان حکم شرعی در این مورد به بهانه وحدت صف، ابتدا متوجه سکولارهایی است که از عواطف و غم و اندوه مردم برای هجوم حقیرانه به أصول و احکام اسلام سوء استفاده می‌کنند. به نظر می‌رسد این دعوت مشتاق تمرکز نیزه‌ها بر روی سینه قاتلان است. اما ناخواسته از ما می‌خواهد که خود را در معرض جراحات چاقوی کشنده‌تری نسبت به گلوله‌های متجاوزان قرار دهیم و در را برای سکولارها باز گذاشت تا مفاهیم  خود را به یکی از مبانی دین تبدیل کنند.

از الله متعال می‌خواهیم که ما را در امور دین‌مان بصیرت دهد و ما را در حمایت از دین خود و حمایت از ضعیفان یاری فرماید!

نویسند: عدنان مزیانه

عضو دفتر مطبوعاتی مرکزی  حزب التحریر

 

ادامه مطلب...
  • نشر شده در سیاسی

(ترجمه)

پرسش:

بازارهای مصر شاهد افزایش زیاد قیمت‌هاست و بانک مرکزی اقدام به کاهش ارزش جنیه "واحدپولی مصر" نمود، پس از آن دولت اعلان نمود قصد دارد با تمام احزاب وارد گفتگوی ملی شود و در عین حال سه هزار تن از زندانیان را نیز آزاد نموده، واقعیت و اسباب این بحران اقتصادی در مصر از چه قرار است؟

پاسخ:

بلی، عوامل مختلف و شرایط جهانی دست به دست هم داده و سایۀ تاریکی را روی اقتصاد مصر انداخته، این سایۀ تاریک اوضاع را به فاجعه نزدیک نموده و برخی خبرها نشان می‌دهد که نظام حاکم در مصر و کسانی‌که پشت سر آن قرار دارند، اوضاع را با نگرانی دنبال می‌کنند، توضیحات بیش‌تر در این زمینه قرار ذیل است:

اول: مصر 85% نیاز گندم خود را از روسیه و اوکراین رفع می‌کند. (منبع: العربی 27 فبروری 2022م) و اینک با شروع جنگ روسیه علیه اوکراین، مصر یکی از بزرگ‌ترین قربانیان غیرمستقیم این جنگ قرار گرفته و نان مردم مصر هم از نظر وجود و هم از نظر قیمت در معرض تهدید قرار گرفته است. هرچند برخی از مسؤولین مصر اعلان نموده اند که نیاز ما به گندم تا آخر سال جاری مرفوع است، اما بهای گندم پس از آغاز جنگ اوکراین به شدت بالا رفته و صادرات گندم از روسیه و مصر متوقف گردیده است. «آخرین مورد خریداری گندم توسط مصر، به صفت بزرگ‌ترین خریدار گندم، پرده از افزایش شدید بهای گندم در مقایسه با ما قبل جنگ روسیه علیه اوکراین برداشت. بلومبرگ افزود که در مزایدۀ روز چهارشنبه گذشته، مشتریانی‌که توسط دولت مدیریت می‌شوند 350 هزار تن گندم را پس از محاسبۀ هزینۀ حمل و نقل آن به قیمت متوسط 490 دالر در ازای هر تن خریداری نموده اند. این قیمت نشان دهندۀ افزایش عظیمی در حد 44% در مقایسه با قیمتی است که در نیمۀ ماه فبروری پیش از شروع مستقیم جنگ تبادله شد و بیش‌ترین قیمتی است که حد اقل در شش سال گذشته در ازای هر تن پرداخت گردیده.» (منبع: عربی 21، 19 اپریل 2022م) افزایش بهای گندم نخستین سایۀ سنگینی است که اقتصاد مصر را متأثر نموده. تحریم‌های اعمال شدۀ غرب علیه روسیه به دلیل جنگ در اوکراین نیز باعث افزایش قیمت حمل و نقل و هم‌چنین نفت گردیده و این به نوبۀ خود دومین سایۀ سنگینی است که بالای اقتصاد مصر تأثیر گذاشته و بودجۀ دولت مصر را زیر فشار قرار داده، بودجه‌ای که پیش از آن نیز زیر فشار سنگین فساد حکومتی قرار داشت. سومین سایۀ سنگینی که اقتصاد مصر را تحت تأثیر قرار داده این است که بهای علوفۀ مرغ و چهارپایان و بهای کود پس از متوقف شدن واردات آن از روسیه و یا کاهش شدید تولید جهانی آن به سبب وابسته‌گی که به گاز وارداتی روسیه دارد، تا حد زیادی افزایش یافته است «دوکتورة منی محرز معاون وزیر زراعت تأکید نمود که مصر 95% از علوفه‌جات سرمایۀ مرغ‌داری خود را وارد می‌کند. (منبع: صدی البلد 12 می 2018م) این فیصدی بلند بیان‌گر آن است که نظام حاکم در مصر امنیت غذایی مردم این سرزمین را تا چه حد در اختیار بیگانه‌گان قرار داده است.

دوم: سال‌هاست که مصر تبدیل به تولیدکنندۀ بزرگ گاز از منابع گازی بحر متوسط گردیده و اینک پس از آغاز جنگ در اوکراین و تلاش‌های امریکا برای تأمین گاز طبیعی مورد نیاز دولت‌های اروپایی از دولت‌های مختلف به عنوان بدیل گاز روسیه، روشن است که حکومت مصر در افزایش ارسال گاز مایع مصر به اروپا به هدف عملی شدن نقشۀ امریکا همکاری می‌کند و این خود باعث شده بهای گاز در مصر تا حد زیادی افزایش داشته باشد، چنان‌چه بهای هر کپسول گازی که در پخت و پز خانه استفاده می‌شود برای دومین بار در مصر تا 7% افزایش یافت» (منبع: CNN عربی 21 مارچ 2022م). گذشته از فشاری که بالای شهروند عادی مصر آمده، شهروندی که گمان می‌نمود پس از کشف منابع گاز مصر در بحر متوسط احساس خوشبختی نموده و مصر تبدیل به مرکز منطقه‌ای استخراج گاز گردیده، اما این افزایش تمام عرصه‌های تولیدی را متضرر نموده، از جمله عرصه‌های حیاتی‌که سفرۀ نان شهروند عادی را تحت تأثیر قرار داده که به عنوان مثال می‌توان به مرغ‌داری در مصر اشاره نمود که سیستم گرمایشی آن وابسته به گاز می‌باشد. (منبع: اندپندنت عربی 10 اپریل 2022م) به این ترتیب واضح می‌شود که سرخم نمودن نظام حاکم در مصر در برابر سیاست‌های جهانی امریکا، توانایی‌های مصریان را سخت متضرر نموده، گذشته از زندگی اقتصادی آنان به شکل عام. به این ترتیب افزایش بهای گاز سایۀ سنگین دیگری است که نظام حاکم برای کسب رضایت امریکا بالای مصر به وجود آورده.

سوم: مصر مانند سایر کشورهایی که غرب آن را بازارهای نوظهور می‌نامد در جریان اوج ویروس کرونا از پول‌های داغ امریکا و جهانی استفاده نمودند، چنان‌چه ملیاردهای دالر داغ در جریان سال‌های 2020 و 2021م وارد بازار مصر گردید و این سال‌ها در امریکا و بسیاری از کشورهای سرمایه‌داری دوران سود صفر بود، اما امریکا به دلیل اوضاع اقتصادی و سیاسی داخلی خود، نرخ سود را بالا برد و بالارفتن نرخ سود در امریکا خود به گونۀ اوتومات سایۀ سنگین دیگری را بالای اقتصاد مصر انداخت، طوری‌که از مجموع 25 ملیارد دالر امریکایی 15 ملیارد آن به عنوان پول داغ در بازار مصر به جانب بازارهای امریکا سوق داده شد. «بازار بورس مصر در جریان ربع اول سال 2022م در حدود 4 ملیارد دالر از ارزش بازاری خود را از دست داد که دلیل آن موج فروشات مستمری است که از شروع سال جاری توسط سرمایه‌گذاران بیگانه ایجاد گردیده.» (منبع: عربی 21، 27 اپریل 2022م) «سرمایه‌گذاری‌های غیر مستقیم بیگانه "پول‌های داغ" در سپتمبر گذشته با کسب حدود 25 ملیارد دالر به بالاترین سطح خود رسید.» (منبع: اندپندنت عربی 8 اپریل 2022م) این پول‌های داغ در طول زمانی که در مصر وجود داشت به نوعی پشتیبانۀ جنیه به شمار می‌رفت و به همین دلیل در جریان سال‌های 2020 و 2021 نشانه‌های ثبات در آن دیده می‌شد، اما با از دست رفتن این پول‌ها بانک مرکزی مصر وادار شد نرخ بهره را افزایش داده و ارزش جنیه را کاهش دهد که خود نشانۀ بحران بزرگ مالی است که دولت مصر از آن رنج می‌برد. «به گفتۀ آژانس بلومبرگ امریکا؛ تصامیم اخیر بانک مرکزی مصر مبنی بر افزایش نرخ بهره و کاهش ارزش جنیه در پی خروج پول‌هایی اتخاذ گردیده که به 15 ملیارد دالر می‌رسد و در سه هفتۀ گذشته از بازار قرض داخلی بیرون کشیده شده است.» (منبع: الجزیره 24 مارچ 2022م) «بانک مرکزی مصر بهای جنیه در برابر دالر امریکا را تا حدود 14% کاهش داد و این کار پس از کاهش شدیدی که در حجم پول‌های بیگانه در مصر اتفاق افتاد صورت گرفته است، پول‌هایی‌که سرمایه‎‌گذاران بیگانه پس از تصمیم ذخایر فدرال امریکا مبنی بر افزایش سود به مبلغ یک چهار نقطه که به 0.5% رسید از قرضه‌های حکومتی بیرون کشیده اند و این نخستین باری است که از سال 2018 افزایش می‌یابد و این کار بانک مرکزی مصر را وادار نمود نرخ بهره بر سپرده‌ها و قرضه را تا 100 نقطه بر اساس" یک در صد" افزایش دهد پس از آن بود که ارزش جنیه را کاهش داد.( منبع: اندپندنت عربی 8 اپریل 2022م)

چهارم: با این تصمیم مبنی بر کاهش ارزش جنیه، بهای تمام کالاهای وارداتی از خارج به شکل اوتومات افزایش یافت و این نوع کالا‌ها بسیار زیاد است، طوری‌که باعث گردیده سایۀ سنگین آن بالای اقتصاد مصر سنگینی کند، در حدی‌که زندگی مردم مصر را نزدیک به فلج نموده است. به این ترتیب بود که بهای بسیاری از کالاها در بازارهای مصر به اوج خود رسید و پول لازم برای وارد نمودن گندم، روغن و سایر کالاهای غذایی و وابسته به آن کم‌یاب گردید، چه رسد به کالاهای صنعتی. مسألۀ دیگری‌که اوضاع را دشوارتر نموده تغییری است که دولت در جریان چند دهه در سیاست‌های زراعتی ناکام خود رونما کرده، طوری‌که زمین‌های حاصل‌خیز زراعتی در حومۀ رود نیل را به دستور امریکا از کاشت گندم و سایر عناصر امنیت غذایی به کاشت پنبه تغییر داده تا به این ترتیب بتواند تسلط تسلط خود بالای دولت و مردم مصر را تضمین نماید. مسلم است که دولت در وضعیت پیش آمده نگران ازهم‌پاشی نظام سیسی است و به همین دلیل زیر فشار تمام این سایه‌های سنگینی که ناگهان بالای نظام مصر افتاده و آن را در معرض خطر قرار داده سعی دارد از پشت صحنه داد و فریاد راه انداخته و درخواست کمک کند. در نتیجه عربستان سعودی و سایر دولت‌های خلیج با سپرده‌های خویش از راه رسیدند: «بنا به گزارش آژانس خبری سعودی "واس"؛ سعودی به دستور سلمان بن عبدالعزیز شاه سعودی و محمد بن سلمان ولیعهد وی 5 ملیارد دالر را در بانک مرکزی مصر به ودیعت گذاشته و این کار به هدف احترام به روابط دو جانبۀ مستحکمی صورت گرفته که میان دوکشور و مردم برادر در تمام عرصه‌ها و سطوح وجود دارد. بنا به اظهارات رسمی منتشر شده؛ بانک مرکزی مصر هم‌چنین زمان بازپرداخت دو سپردۀ دیگر سعودی به ارزش 2.3 ملیارد دالر را از اپریل 2022م به اوکتوبر 2026م به تأخیر انداخت، به علاوۀ به تأخیر انداختن زمان بازپرداخت سپردۀ کویت به ارزش دو ملیارد دالر از اپریل پیش رو تا سپتمبر 2022م.» (منبع: اندپندنت عربی 8 اپریل 2022م)

پنجم: شاید یکی دیگر از نشانه‌های شدت بحران مالی و اقتصادی در مصر این باشد که نظام ناکام حاکم برای تغذیۀ اقتصاد پولی در درجۀ نخست به قرضه‌ها متکی شده و این که درخواست کمک‌ها و سپرده‌های خلیج به دلیل نیاز بزرگی که به دارایی وجود دارد، به هیچ وجه درد را دوا نمی‌کند. «به گفتۀ روزنامۀ دیلی نیوز ایجیپت مصر که به زبان انگلیسی منتشر می‌گردد؛ حکومت مصر قصد دارد 634 ملیارد جنیه مصری معادل "34.6" ملیارد دالر امریکایی را در ربع اخیر سال مالی 2021/2022، یعنی پیش از پایان ماه جون آینده قرضه بگیرد.» (منبع: عربی 21، 10 اپریل 2022م) قرضه‌هایی‌که وارد مصر می‌گردد، همواره در معرض فساد گستردۀ حکومتی قرار دارد، چنان‌چه مسئولین حکومتی این پول‌ها را غارت می‌کنند و بازپرداخت آن را به دولت می‌گذارند، اما دولت توان این کار را ندارد. یکی از مواردی‌که نشان می‌دهد دولت هیچ‌گاه از سیاست قرضه مستفید نگردیده این است که حجم این قرضه‌ها در جریان چند دهه‌ای که از فساد دولت می‌گذرد بسیار بزرگ گردیده و بهره "سودی" این قرضه‌های سودی بیش‌تر از نیمی از درامد دولت از مدرک مالیات را می‌بلعد: «یکی از وکلای پارلمان به نام ضیاء الدین داوود، تداوم ضعف بودجه و افزایش حجم قرضه‌ها را به باد انتقاد گرفته گفت: مصر در برابر بحران مالی عظیمی قرار دارد. وی به آمار قرضه‌های عامی که سالانه تا 16.8 فیصد افزایش دارد اشاره نمود و این نشان می‌دهد که مردم مصر در حال حاضر با قرضه به سر می‌برند. وی در سخنانی‌که در نشست وکلای پارلمان مصر در جریان مناقشۀ محاسبات پایانی بودجۀ سال 2020 -2021 داشت گفت: قسط‌هایی وجود دارد که 51% از هزینه‌های بودجه را می‌خورد و این بدان معناست که مصر در معرض فاجعه‌ای قرار گرفته که هیچ راه گریزی از آن وجود ندارد» (منبع: عربی 21، 22 اپریل 2022م). به این ترتیب دیده می‌شود که نظام حاکم در مصر برای حل معضله‌های اقتصادی راه‌حلی بجز دو برابر نمودن مشکل با گرفتن قرضه‌های بیش‌تر و تن دادن به قوانین صندوق جهانی پول نیافته!

ششم: ناکامی این نظام به جایی رسیده که حاکم آن، ضعف اقتصادی را به رشد نفوس ارتباط می‌دهد، در حالی‌که رشد آمار نفوس اگر به درستی رعایت شود، خود در رشد اقتصادی کمک می‌کند؛ نه این که باعث ضعف آن گردد، چنان‌چه دولت‌های اروپائی و جاپان برای جبران ضعف رشد نفوس خویش به منظور رشد اقتصادی، دارند کارگر و مهاجر می‌پذیرند، اما رئیس‌جمهور مصر اسبابی را به آن ارتباط می‌دهد که هیچ ربطی به آن ندارد: «عبدالفتاح سیسی رئیس‌جمهور مصر گفت: چالش‌های پیش روی مصر بزرگ‌تر از هر حکومت دیگری است و تلاش داریم، برنامه‌ای را طراحی نمائیم که همه در آن سهم داشته باشیم. وی افزود: میزان رشد اقتصادی در مصر، آمار رشد نفوس آن را پوشش نداده بناءً سعی داریم شکاف میان رشد دولت و رشد نفوس را کم نمائیم، اگر روند رشد نفوس را مهار نکنیم، هرگز روی بهبود اقتصادی را نخواهیم دید. رئیس‌جمهور اشاره نمود که هرچند چالش‌ها بزرگ‌تر از هر رئیس‌جمهور یا حکومتی است، اما بزرگ‌تر از مردم مصر نیست و تأکید نمود که نیاز برای اجرای نقشه‌ای جهت حل این بحران‌ها جدی و لازمی است. سیسی هم‌چنین تأکید نمود که اگر اصلاح اقتصادی صورت نگیرد اوضاع در جریان بحران کورونا پیچیده‌تر خواهد شد.» (منبع: آرتی، 21 اپریل 2022م)

هفتم: یکی دیگر از مواردی که نظام حاکم در مصر به شدت نگران آن می‌باشد این است که شرایط پیش آمده آن را وادار کند رشوت‌های خورد و کوچکی را که به جریان‌های حامی خوداش از طریق "کمک‌هزینه‌ها" توسط وزارت خواربار می‌پرداخت، کاهش دهد، "کمک‌هزینه‌هایی" که دنباله روان حکومت بر مبنای آن برخی از کالاها را با بهای اندک دریافت می‌نمایند و در بدل آن به حمایت از حکومت کف می‌زنند، اما در حال حاضر شمار این دنباله روان به سرعت در حال کاهش می‌باشد و این بدان معناست که حکومت دارد هرگونه حمایت و پشتی‌بانی مردمی را از دست می‌دهد و در صورت بالا گرفتن اعتراض‌های مردمی به ساده‌گی در معرض سقوط قرار خواهد داشت: «وزارت خواربار چند روز قبل از ساختار جدید کارت‌های کمک هزینه‌ای خبر داد که بر اساس آن قرار است هشت گروه مردمی سر از ماه می آینده از این ساختار حذف گردند. هزینۀ کالاهای کمکی در بودجۀ سال مالی 2021 -2022 به حدود 108 ملیارد جنیه "5.8 ملیارد دالر" می‌رسد و به گونۀ زیر تقسیم می‌شود: 87 ملیارد جنیه "4.6 ملیارد دالر" برای کمک به کالاهای غذایی، 18 ملیارد جنیه "969 ملیون دالر" برای مواد سوخت، 665 ملیون جنیه "36 ملیون دالر" برای کشاورزان و 2.5 ملیارد جنیه "135 ملیون دالر" برای دوا و شیر کودکان. این در حالی است که حکومت از دو سال به این طرف دست از کمک‌های برق و آب دست کشیده و این کمک‌ها به صفر رسیده است. دولت در جریان پنج سال گذشته کالاهای کمکی را تا حدود 54% کاهش داده است. (منبع: اندپندنت عربی، 25 اپریل 2022م).

هشتم: بالا بردن نرخ بهره یکی دیگر از نشانه‌های شدت ترس و نگرانی نظام حاکم در مصر از پیامدهای این بحران ناگهانی می‌باشد که مصر را تبدیل به نخستین کشورهایی نموده که به گونۀ غیر مستقیم از جنگ در اوکراین و تصامیم داخلی امریکا متضرر می‌شود، این به علاوۀ بحرانی است که نظام حاکم برای مردم به بار آورده و شهروندان را وادار می‌کند پیوسته دنبال لقمۀ بخور و نمیر خویش بدوند و به سختی آن را دریابند. تمام این موارد نشان می‌دهد چرا نظام حاکم در مصر اقدام به آزاد نمودن زندانیان نموده و فراخوان گفتگو داده است، چنان‌چه «وزارت داخلۀ مصر روز چهارشنبه اعلان نمود که عبدالفتاح سیسی رئیس‌جمهور مصر حکم عفوی را صادر نمود که شامل 3273 تن از زندانیانی می‌گردد که در قضایایی جنایی مجرم شناخته شده بودند.» (منبع: آر تی، 27 اپریل 2022م) این اقدام پس از آماده‌گی‎‌های سریع در جریان روزهای گذشته برای فعال نمودن کمیتۀ عفو روی دست گرفته شد بدون این که توضیح داده شود چرا این کمیته در مدت طولانی گذشته پس از آغاز بحران اقتصادی فعال نگردید و اینک سیسی به ناگهان تبدیل به کبوتر صلح شده و ندای گفتگو سر می‌دهد، گفتگو با همه طرف‌ها: «بنا به گفتۀ شماری از رسانه‌های رسمی و داخلی، عبدالفتاح سیسی رئیس‌جمهور مصر روز سه شنبه خواهان "گفتگوی ملی" با تمام جریان‌های سیاسی بدون هیچ نوع تمییز و استثنائی شد. وی این موضوع را در جریان شرکت‌اش در محفل سالانۀ "افطار دسترخوان مصر" مطرح نمود. روزنامۀ رسمی "الاهرام" گفته که سیسی "ادارۀ رسمی کنفرانس ملی جوانان را موظف نموده در هماهنگی با تمام جریان‌های سیاسی و حزبی مربوط به جوانان، گفتگویی سیاسی را در خصوص اولولیت‌های کار ملی در جریان مرحلۀ موجود راه اندازی نماید. وی خواسته نتیجۀ این گفتگوها مستقیماً به شخص خود وی برسد و وعده داده در مراحل پایانی این گفتگوها شخصاً حضور خواهد یافت.» (منبع: اناضول 26 اپریل 2022م)

 نهم: با این توضیحات، واقعیت بحران مالی و اقتصادی در مصر به خوبی روشن می‌گردد و دیده می‌شود که این بحران، بحران مزمن بوده و ریشه در اعمال سیاست فشار اقتصادی بالای مردم به هدف وادار نمودن آنان به اطاعت از نظام خائن حاکم، اما به دلیل جنگ در اوکراین و تصامیم ویژۀ امریکا در مورد اوضاع داخلی پس از کورونا، به ناگهان سایه‌های سنگینی روی اقتصاد مصر سایه افگند که «در چهارچوب استحکام بیش‌تر شانس حزب دموکرات برای پیروزی در انتخابات جدید میان دوره‌ای کانگرس امریکا در نومبر 2022م» مطرح می‌گردد. تمام این اتفاقات اقتصادی پیشین و جدید، زنگ خطر نظام حاکم در مصر را به صدا در آورده و دولت‌های خلیج و همراه با آن رژیم یهود را بر انگیخته تا برای نجات نظام حاکم در مصر دست به کار شوند، اما روشن است که این بحران بسیار شدید و بزرگ بوده و ریشه در سیاست ویرانگر اقتصادی دارد که دولت در جریان چند دهه به دستور امریکا و به هدف ضمانت اطاعت اجباری مردم مصر پیش گرفته و امروز با آمدن ناگهانی این سایه‌های سنگین، نظام حاکم چنان زیر فشار قرار گرفته که وادار شده دست از حمایت جریان‌هایی بردارد که پیوسته برای حمایت از آن کف می‌زدند و به این ترتیب تمام حمایت‌های مردمی را از دست بدهد و این نظام در معرض تکان‌هایی شدیدی قرار گیرد، تکان‌هایی که ممکن است رفته رفته در صورت اصرار مردم به ریشه کن کردن نظام تبدیل به تکان‌های کشنده شود.

ممکن است این بحران پیش‌آمده و آتشی‌که مردم مصر در آن می‌سوزند، فرصتی برای مخلصین باشد تا با استفاده از آن به حمایت و پشتیبانی از جوانان حزب‌التحریر بپردازند؛ جوانانی‌که سعی دارند این نظام فاسد را بر کنده و خلافت بر منهج نبوت را به جای آن پایه گذاری نمایند و به این ترتیب تمام زنده‌جان‌ها جان دوباره گیرند و اسلام و مسلمانان عزت از دست رفتۀ خویش را برگردانند.

﴿وَيَقُولُونَ مَتَىٰ هُوَ قُلْ عَسَىٰ أَن يَكُونَ قَرِيبًا﴾

[اسراء: 51]

ترجمه: می‌گویند این وعده چه زمانی محقق می‌شود؛ بگو امیدوارم که نزدیک باشد.

مترجم: عبدالله دانشجو

ادامه مطلب...
  • نشر شده در سیاسی

(ترجمه)

پرسش:

«بلاول بوتو زرداری پسر بینظیر بوتو، نخست‌وزیر فقید پاکستان، امروز چهارشنبه به صفت وزیر خارجۀ حکومت شهبازشریف، نخست‌وزیر جدید این کشور سوگند یاد کرد؛ حکومتی‌که پس از سلب اعتماد از عمران خان تشکیل گردیده است. بوتو زرداری 33 ساله حزب مردم پاکستان را رهبری می‌کند.» (منبع: الجزیره 27 اپریل 2022م). حکومت شهبازشریف که پس از برادراش نواز شریف رهبری حزب مسلم لیگ را دارد، به تاریخ 19 اپریل 2022م سوگند یاد نموده بود، یعنی پس از گذشت بیش‌تر از یک هفته از سلب اعتماد از عمران خان. پرسش این است: دلیل این تغییر چیست؟ با توجه به این‌که پارلمان به حمایت اردو در زمان تعیین عمران خان به صفت نخست وزیر برایش رأی اعتماد و در آن زمان حزب مسلم لیگ و مردم در آن زمان زیر خشم اردو قرار داشتند، اینک چه تحول جدیدی رونما گردیده؟ و این‌که آیا امریکا در این مسأله دخلی دارد، با توجه به این‌که سال‌هاست در پس حاکمیت در‍‌پاکستان قرار دارد؟

پاسخ:

برای روشن شدن پاسخ به پرسش‌های مطرح شده به بررسی امور زیر می‌پردازیم:

اول: عمران خان چگونه به قدرت رسید:

  1. شکی نیست که این اردو بود که حکومت را به عمران خان سپرد و عمران خان در ادارۀ حکومت‌اش چنان وابسته و مطیع ژنرال‌های اردو بود که در پاکستان بی مثیل بوده است. چنان‌چه وی از همان ابتدای پیروزی اش در انتخابات سال 2018م که وعدۀ تأسیس "پاکستان نوین" برای رهایی از فساد و حساب‌دهی را داد به دلیل نزدیکی بیش از حد اش به اردو مورد انتقاد قرار می‌گرفت. حتی تا همین اواخر عمران خان در پاکستان به صفت یکی از رؤسایی خوانده می‌شد که بیش‌ترین ائتلاف را با نظامیان دارد، بلکه حتی وی متهم بود که از اردو فرمان می‌برد. اگر پشتی‍بانی اردو نمی‌بود وی قطعاً رأی اعتماد نمی‌گرفت، چنان‌چه وی در سال 1996م از تشکیل حزب‌اش زیر نام "تحریک انصاف پاکستان یا PTI خبر داد، در انتخابات سال 1997م حتی یک چوکی هم در مجلس شورای ملی به دست نیاورد و تنها در سال 2013م بود که حزب وی توانست به کمک اردوی پاکستان در سیاست این کشور تأثیر گذار شود و حزب‌اش موفق شد 30 چوکی را در مجلس شورای ملی به دست آورد و پس از حزب مسلم لیگ و حزب مردم تبدیل به بزرگ‌ترین حزب مخالف در پاکستان شد. سپس در سال 2018م اردو تصمیم گرفت به عمران خان فرصت دهد در انتخابات برنده شود، اما این تصمیم اردو پس از آن صورت گرفت که عمران خان موافقت نمود افراد قمر باجوا رئیس اردو انتخابات سراسری را رهبری نمایند.
  2. اردو و دستگاه استخبارات زیر نظر ژنرال فایز حمید بی‌وقفه برای بهبود فضای سیاسی به نفع عمران خان دست به کار شدند و اطلاعات پاکستان در تشکیل گرهمایی‌هایی در سراسر پاکستان همکاری نمود و وی را به صفت کاندیدای پیروز مطرح نمود و اردو سیاست‌مداران سایر احزاب را قناعت داد از احزاب شان جدا شده و همراه با رأی دهندگان طرف‌دار خویش به حزب عمران خان بپیوندند. اردو رسانه‌ها را هشدار داد از پوشش رسانه‌ای مثبت به نفع حزب انصاف در جریان هجوم به حزب مسلم لیگ خودداری نمایند، چنان‌چه دستگاه‌های امنیتی فعالان حزب مسلم لیگ پاکستان – شاخۀ نواز – را بازداشت، محدود و یا زیر فشار قرار می‌داد و از پشت پرده برای محروم نمودن کاندیدان این حزب از کاندیداتوری کار می‌نمود.
  3. با آن که حزب عمران خان در مجلس شورای ملی 149 چوکی را به دست آورده بود، اما باز هم تعداد چوکی‌های لازم "172" چوکی برای تشکیل حکومت اکثریت را کامل نکرده بود، اما با هماهنگی و ترتیباتی‌که اردو انجام داد، توانست حکومت ائتلافی تشکیل دهد. تشکیل حکومت ائتلافی نقشۀ اردوی پاکستان بود، برای تضمین امکان برگشت از این نقشه در صورتی‌که عمران خان تغییر جهت داده و یا علیه اردو عمل کند. دستگاه اطلاعات هم‌چنین توانست شماری از اعضای حزب مردم پاکستان را طرف‌دار حکومت عمران خان نماید. در نهایت با تأثیرگذاری آژانس استخباراتی پاکستان گروهی با 17 عضو از حزب عمران خان و تنها سه عضو از پیروان حرکت انصاف که هیچ‌گاهی با هیچ حزبی یکجا نشده بودند، در نشست وزراء تشکیل گردید.

سوم: عمران خان پس از رسیدن به مقام نخست‌وزیری، خدمات زیادی به امریکا نمود:

  1. شبکۀ جیوتی در پاکستان به نقل از عمران خان گفت که وی: «امروز 3 دسمبر 2018م نامه‌ای از جانب ترامپ دریافت نمود که در وی از پاکستان خواسته شده در گفتگوهای صلح افغانستان نقش داشته باشد و در آوردن گروه طالبان پشت میز مذاکره کمک نماید.» (منبع: سبوتنیک روسیه 3 دسمبر 2018م) دو روز پس از این نامه عمران خان با خلیلزاد نمایندۀ ویژۀ امریکا برای افغانستان در اسلام آباد دیدار نمود و تأکید کرد که پاکستان مسیر نقشۀ امریکا در افغانستان را دنبال می‌کند.
  2. خواجه آصف وزیر دفاع پیشین پاکستان، درحالی‌که خودش یکی از افراد حکومت بود، پرده از خیانت حکام پاکستان برداشت، آنجا که به تاریخ 19 نومبر 2018م روی صفحۀ تویتراش نوشت: «پاکستان هنوز به با دخیل شدن در جنگ‌هایی‌که جنگ ما نیست، به خاطر امریکا خون می‌دهد. ما ارزش‌های دین خویش را برای این که با منافع امریکا متناسب شود زیر پا کرده ایم و روحیۀ گذشتی را که داشتیم با تعصب و عدم گذشت مبادله کرده ایم.» صریح‌تر از این سخن چه باشد که می‌گوید: پاکستان وارد جنگی شده که جنگ خودش نیست و خون فرزندان مسلمان را به خاطر امریکا می‌ریزد و ارزش‌های دین اسلامی خویش را به هدف خدمت به منافع امریکا هدر می‌دهد!
  3. موقف پاکستان در برابر هند نیز چنین بوده، چنان‌چه در قضیۀ کشمیر خود را کنار کشیده و در برابر ملحق نمودن آن به خاک هند سکوت اختیار نموده بجز برخی اقداماتی‌که بیش‌تر به آتش‌بازی‌های شبانه می‌ماند. در پاسخ به پرسشی‌که به تاریخ 18 آگست 2019م منتشر نموده بودیم، گفتیم: «زمانی‌که هند تصمیم اخیرش مبنی بر لغو حالت اضطرار در کشمیر را اعلان نمود، موقف پاکستان ذلت‌آمیز بود و فراتر از تقبیح به هدف دفع اعتراض از خود نبود، چنان‌که وزارت خارجۀ پاکستان با انتشار بیانیه‌ای گفت: «پاکستان اعلامیۀ منتشر شده به تاریخ 5 آگست 2019م توسط دهلی نو را به شدت تقبیح می‌کند و باید دانست که هیچ‌گونه اقدام یک‌جانبه توسط حکومت هند نمی‌تواند اوضاع متنازع علیه را حل و فصل نماید و پاکستان به صفت بخشی از این کشمکش جهانی هرچه را در توان دارد برای جلوگیری از این اقدامات غیر قانونی به کار خواهد گرفت.» (منبع: أ ف ب 5 آگست 2019م). این واکنش پاکستان درست مانند واکنشی است که حکومت محمود عباس و دولت‌های عربی همجوار آن از خود نشان می‌دهند، چنان‌چه به جای این که در برابر هتک حرمت‌های دولت یهود به مقدسات مسلمانان در سرزمین مبارک فلسطین لشکر‌های شان را برای جنگیدن به حرکت آورند، تقبیح می‌کنند و اعتراض و بس. پاکستان نیز بدون این‌که اردویش را برای جنگیدن به حرکت در آورد، همان نقش تقبیح و اعتراض کننده را بازی می‌کند.»
  4. عمران خان با صندوق بانک جهانی تعامل می‌کند؛ در حالی‌که این صندق زیر تسلط امریکا قرار داد و سیاست‌های امریکا را عملی می‌کند. این درحالی است که وی در جریان تبلیغات انتخاباتی‌اش علیه تعامل با این صندق شعار می‌داد و در اظهاراتی گفت: «پیش از آن که از صندق بین‌المللی پول قرضی بگیرم، خودم را خواهم کشت.» سپس این وعدۀ خویش را شکست و شروع به مذاکره با صندق مذکور نمود. صندوق بین‌المللی پول در ماه جولای 2019م با فراهم نمودن قرضه‌ای به ارزش 6 ملیارد دالر را بر اساس تسهیلات صندوق برای مدت در 39 ماه برای پاکستان موافقت نمود.
  5. عمران خان نخست‌وزیر پاکستان در گفتگویی‌که به تاریخ 22 جولای 2019م با شبکۀ فاکس نیوز داشت، از خدمات پاکستان برای امریکا یاد نموده گفت: «استخبارات پاکستان معلوماتی را در اختیار آژانس استخباراتی مرکزی امریکا "سی آی ای" قرار داد که باعث پیدا نمودن و کشتن بن لادن رهبر القاعده گردید. این نخستین دیدار قهرمان سابق کرکت به قصر سفید از زمان انتخاب وی در سال قبل در پاکستان است، جایی‌که روز یک‌شنبه با دونالد ترامپ رئیس‌جمهور امریکا دیدار نمود.» (منبع: القدس عربی 23 جولای 2019م)

سوم: مختل شدن روابط عمران خان با رهبری اردو و به سبب آن با امریکا:

عمران خان در سه سال از حکومت خویش تابع و مطیع رهبری اردو و از طریق آن امریکا بود تا این‌که در اواخر سال سوم روابط‌اش با باجوا رهبر اردو و از طریق آن با امریکا که موقف اردو را حمایت می‌کند، مختل گردید. عمران خان با کاندید شدن ژنرال انجوم ندیم در پست ریاست استخبارات نظامی مخالفت نمود و این کاندیداتوری را برای مدت طولانی معطل نمود و این باعث ناراحتی کدرهای سیاسی اردو شد. «قرار است انجوم پست جدیداش را از 20 نومبر عملاً در دست گیرد. باجوا انجوم به تاریخ 6 اکتوبر جاری به عوض ژنرال فایز حمید به صفت رئیس دستگاه استخبارات پاکستان تعیین گردید. انجوم پیش از آن به صفت فرمانده لوای اردو در شهر کراچی که در سواحل جنوب موقعیت دارد ایفای وظیفه می‌نمود و باجوا حمید در ماه جاری به صفت فرمانده لوا در شهر پشاور تعیین گردید.» (منبع: شبکۀ المنار 27 اکتوبر 2021م) عمران خان به گونۀ علنی از رهبری امنیت داخلی توسط فایز حمید یاد می‌نمود. به این ترتیب پس از تعیین شدن انجون به عوض فایز حمید روابط حکومت عمران خان با اردو وارد تنش گردید، مخصوصاً با توجه به حدس و گمان‌های زیادی که وجود داشت مبنی این که عمران خان قصد دارد حمید را به عوض قمر جاوید باجوا کاندید نماید؛ کسی‌که قرار بود دورۀ دوم‌اش در این پست در سال 2022م به پایان برسد. طبیعی است که امریکا در پشت رهبر اردو قرار دارد و این امریکا بود که تصمیم زمینه‌سازی برای سلب اعتماد از عمران خان و جستجوی بدیلی برای وی را مطرح نمود. برخی از این معلومات به عمران خان رسید و وی تلاش نمود روابط خویش با رهبری اردو را اصلاح نماید، چنان‌چه با تعیین انجوم به عوض دوست‌اش فایز حمید موافقت نمود، اما اردو با حمایت امریکا هم‌چنان اصرار نمود وی را از مقام نخست وزیری کنار زده و فرد دیگری را به جای وی تعیین نماید. اردو و امریکا ترسیدند که مبادا این مخالفت وی با تصمیم اردو، شروع سرپیچی‌های وی از تصامیمی باشد که اردو به کمک امریکا اتخاذ می‌کند؛ به همین دلیل بود که قضیۀ کنار رفتن وی جدی گرفته شد.

چهارم: عمران خان از این اقدام بهت زده شد، به ویژه چنان‌که گفتیم باتوجه به خدمات بزرگی‌که به امریکا انجام داده بود و همواره گوش به فرمان اردو بود. انگار عمران خان بعید می‌دانست اردو و امریکا پس از آن همه خدماتی‌که وی برای آنان انجام داده بود، برای برکناری وی وارد عمل شوند و فراموش نموده بود و یا هم خود را به فراموشی زده بود که دولت‌های کفری به مزدوران شان اجازه نمی‌دهند هوایی خارج از هوای آنان را استنشاق کنند! در هر صورت، عمران خان از آن اقدامات ناراحت شد و اظهاراتی را در مورد امریکا مطرح نمود، اما پس از آن که فرصت از دست رفته بود! از جمله اظهارات وی موارد زیر بود:

  1. عمران خان نخست‌وزیر پاکستان امروز شنبه خطاب به گروهی از خبرنگاران خارجی گفت: «اقداماتی‌که برای کنار زدن من جریان دارد، مداخلۀ صریح ایالات متحده در سیاست داخلی ماست.» (منبع: یورو نیوز عربی 2 اپریل 2022م) برخی از رسانه‌های داخلی گفتند؛ «عمران خان نامه‌ای را از طرف سفیر اسلام‌آباد در واشنتن دریافت نموده که در آن به نقل از یک مسئول بلندپایۀ امریکایی، "که گفته می‌شود دونالد لو وزیر امور خارجۀ امریکا در امور جنوب و وسط آسیا باشد" چنین گفته شده "ایالات متحده احساس می‌کند ممکن است روابط ما با کنار رفتن عمران خان از قدرت بهتر به پیش رود». (منبع: عربی پوست 3 اپریل 2022م)
  2. عمران خان در خصوص حملۀ روسیه به اوکراین موقفی بر خلاف موقف واشنتن اتخاذ نمود، چنان‌چه از تقبیح نمودن این حمله خود داری کرد، بلکه حتی به مسکو سفر نمود و به تاریخ 24 فبروری 2022م، یعنی در نخستین روز شروع جنگ روسیه در اوکراین، در کناری پوتین رئیس‌جمهور روسیه ظاهر شد، در حالی‌که باجوا فرمانده اردو حملۀ مذکور را تقبیح نمود و به گونۀ آشکار موقف‌گیری‌های امریکا را تأیید نموده و با اظهارات اخیر عمران خان مخالفت نشان داد. «فرماندۀ اردوی پاکستان از جنگ روسیه علیه اوکراین انتقاد نمود و خواستار توقف فوری به گفتۀ او "فاجعۀ بزرگ" شد که در یک کشور کوچکتر به راه انداخته است. آن‌چه توجه را به خود جلب می‌کند، این است که انتقاد ژنرال قمر جاوید باجوا از مسکو مخالف اظهارات نخست‌وزیر کشورش عمران خان است، کسی‌که از حمایت اسلام آباد از حوادث اوکراین دفاع نموده و با انتقادها از اقدامات ولادیمیرپوتین رئیس‌جمهور روسیه مخالفت کرد.» (منبع: الحرة، 2 اپریل 2022م)
  3. عمران خان در یک موقف دیگری گفت: «سفرای اتحادیۀ اروپا با ارسال نامه‌ای از ما خواسته اند عملیات نظامی روسیه در اوکراین را تقبیح نمائیم، می‌خواهم بپرسم آیا شما چنین نامه‌ای را به هند نیز فرستاده اید؟ وی افزود: مگر ما غلام شما هستیم که هرچه شما بگوئید انجام دهیم؟ این مسئول پاکستانی ادامه داد: زمانی‌که هند قوانین جهانی را در کشمیر اشغال شده نقض نمود، آیا کسی از شما روابط خویش را با هند قطع نمود و یا تجارت خویش را با آن متوقف کرد؟» (منبع: العربی جدید، 7 مارچ 2022م)
  4. پنجم: چنان‌که قبلاً گفتیم؛ عمران خان توقع نداشت تمام خدماتی را که به اردو و از طریق آن به امریکا انجام داده بود، بی فایده بماند! انگار او به این واقعیت پی نبرده بود؛ کسی‌که به کمک و حمایت کفار استعمارگر به قدرت می‌رسد باید مزدوری آنان را نموده و برای آنان به سان مهرۀ شطرنج است که به خواست و ارادۀ آنان حرکت داده خواهد شد و اگر اندکی به ضرر منافع آنان باشد، فوراً او را سقوط می‌دهند و این دقیقاً همان اتفاقی است که با عمران خان افتاد! چنان‌چه محکمۀ عالی پاکستان به تاریخ 7 اپریل 2022م تصمیم معاون رئیس پارلمان مبنی بر مخالفت با رأی‌گیری در مورد پیشنهاد جریان‌های مخالف حکومت در خصوص سلب رأی اعتماد از حکومت عمران خان را ملغا اعلان نمود، هم‌چنین تصمیم رئیس‌جمهور مبنی بر منحل نمودن پارلمان به تاریخ 3 اپریل 2022م و راه‌اندازی انتخابات زودهنگام بر اساس توصیۀ عمران خان نخست‌وزیر به وی را نیز ملغا کرده و این کار را مخالف قانون اساسی خواند و آن را اقدامی لغو شده و باطل تلقی نمود. محکمۀ مذکور از رئیس پارلمان خواست به تاریخ 10 اپریل 2022م در این خصوص جلسه‌ای را برگزار نماید و در آن جلسه پارلمان پاکستان که متشکل از 342 کرسی می‌باشد، با اکثریت 174 رأی با سلب رأی اعتماد از عمران خان موافقت نمود. روشن است که در چنین حوادثی، این اردو است که اوضاع را از پشت پرده مدیریت می‌کند، زیرا مسئولین دستگاه قضائی هیچگاهی بدون حمایت همه‌جانبه فرماندۀ اردو چنین تصامیمی را اتخاذ نمی‌کند.

ششم: در روز بعد 11 اپریل 2022م پارلمان شهباز شریف را تا زمان برگزاری انتخابات سراسری در ماه آگست 2023م به صفت نخست‌وزیر برگزید. شهباز برادر کوچک نواز شریف نخست‌وزیر اسبق پاکستان است. شهبازشریف از سال 2018م رهبری مجمع ملی پاکستان را دارد و وی پس از برادرش، نوازشریف مؤسس حزب مسلک لیگ پاکستان، رهبری این حزب را نیز بر عهده دارد. اردو و امریکا برای انتخاب شدن شهباز شریف کمک نمودند و شهباز برای این‌که ثابت کند منتظر اشارۀ اردو و امریکاست، اقدامات زیر را انجام داد:

  1. شهباز سیاست خویش را مبتنی برخواست امریکا آغاز نمود، چنان‌چه در قبال هند با لهجۀ مصالحت‌آمیز شروع نمود و گفت که حاضر است به جای رویارویی از طریق گفتگو وارد عمل شود. شهباز شریف در نخستین اظهارات‌اش گفت: «پاکستان خواهان روابط بهتر با هند می‌باشد و بدون حل و فصل اوضاع کشمیر هرگز صلح دائمی وجود نخواهد داشت. نخست‌وزیر هند باید به ما اجازه دهد قضیۀ کشمیر را حل و فصل نمائیم و انرژی مان را برای شکوفایی کشورهای مان به کارگیریم.» (منبع: اسکای نیوز 14 اپریل 2022م) مودی نخست‌وزیر هند در صفحۀ تویتر خویش در پیوند به اظهارات شریف نوشت: «انتخاب شهباز شریف به صفت نخست‌وزیر پاکستان را برایش تبریک می‌گویم. هند علاقمند صلح و ثبات در منطقۀ خالی از ترور می‌باشد تا فرصت داشته باشیم روی رشد و شکوفایی خویش تمرکز نموده و رفاه و شکوفایی را برای مردم مان به بار آوریم.» باید گفت که نخست‌وزیر هند از اسلام کینه به دل دارد و پیروان هندویش را علیه مسلمانان هند تحریک می‌کند و مسلمانان را در هند در تنگناه قرار داده و با اقامت مسلمانان در سرزمین هند مخالف می‌باشد و دختران مسلمانان را در موضوع لباس شرعی در مکاتب/مدارس زیر فشار قرار داده است.
  2. اخبار حاکی از این است که شهباز شریف پیشنهاد همکاری با ژنرال‌ها را در صورت انتخاب شدنش مطرح نموده و گفته که کشور نیاز به جلو رفتن و حل و فصل اختلافات با اردو دارد، در حالی‌که وی قبلاً در کودتای اردو در سال 1999م برعلیه نوازشریف برادر بزرگ‌ترش که نخست وزیر پاکستان بود، از اردو انتقاد نموده بود. سپس شهباز با عمران خان در انتخابات وارد رقابت شد؛ اما برنده نشد. در ماه دسمبر سال 2019م دیوان حساب‌داری، 23 مورد از املاک مربوط به این دو برادر را مصادره نمود و آنان را به پول‌شویی متهم نمود. در ماه سپتمبر 2020م شهباز را به اتهام اقدام به پول‌شویی بازداشت نمود و در ماه اپریل 2021م با ضمانت آزاد گردید. بناءً مصالحۀ وی با اردو یکی از عواملی است که باعث به قدرت رسیدن وی گردید.
  3. امریکا انتخاب شهبازشریف به صفت نخست‌وزیر را به سرعت برایش تبریک گفت، چنان‌چه بلنکن وزیر خارجۀ امریکا در اظهاراتی گفت: «ایالات متحده شهبازشریف نخست‌وزیر جدید پاکستان را به خاطر انتخاب شدنش به این پست تبریک می‌گوید و ما سعی داریم همکاری‌های گذشتۀ مان با حکومت پاکستان را هم‌چنان ادامه دهیم.» (منبع: اسکای نیوز 14 اپریل 2022م) این تبریک‌گویی سریع بیان‌گر آن است که امریکا مصالحۀ وی با اردو و تعهدش در عملی نمودن سیاست‌های امریکا را از وی پذیرفته و با هماهنگی برای پیروزی‌اش در رسیدن به قدرت موافقت نشان داده، هرچند قبلاً بالای وی و برادرش نوازشریف فشار آورده بود، اما اینک پس از آن که متعهد شده به گونۀ همه جانبه با امریکا همکار باشد و با اردوی پاکستان که وابسته به امریکاست وارد مصالحه شده، با همکاری با آن موافقت نموده است.
  4. حکومت جدید به تاریخ 12 اپریل 2022م اعلان نمود که «به گونۀ مثبت و سازنده و به هدف استحکام اهداف مشترک برای صلح و امنیت و شکوفایی منطقه با ایالات متحده همکارخواهد بود». دفتر شهباز شریف روابط وی با امریکا را تأیید نموده و در بیانیه‌ای گفت: «از تأکید مجدد ایالات متحده روی روابط طولانی مدت با پاکستان استقبال می‌کنیم و سعی خواهیم نمود این رابطۀ مهم بر اساس اصول مساوات و منافع مشترک و دوجانبه عمیق تر شود» بساکی گفت: «ادارۀ حکومت بایدن از پایبندی مسالمت آمیز به اصول و اساسات دموکراسی و قانونی حمایت می‌کند و از هیچ حزب سیاسی در پاکستان علیه یک حزب دیگر پشتیبانی نمی‌کند. ما از همکاری‌های درازمدت خویش با پاکستان خرسندیم و همواره خواستار پاکستانی شکوفا و دموکرات می‌باشیم؛ زیرا چنین پاکستانی برای منافع ایالات متحده حیاتی است. روابط درازمدت، قوی و همیشه‌گی ما زیر سایۀ رهبران جدید در اسلام‌آباد ادامه خواهد داشت.» (منبع: صدای امریکا 12 اپریل 2022م)

به این ترتیب دیده می‌شود که امریکا در پس سقوط مزدور سابق‌اش عمران خان قرار داشته و هم امریکاست که شهباز شریف را به قدرت رسانید، شهباز شریفی‌که با صراحت کامل اعلان نمود آمادۀ همکاری با امریکا بوده و با همت و نشاط بیش‌تر از عمران خان در خدمت امریکا قرار خواهد داشت.

هفتم: ظاهراً این حکام مزدور پند نمی‌گیرند و نمی‌اندیشند، هرگاه امریکا یکی از آنان را کنار زند، دیگران فوراً شروع به تملق و چاپلوسی نموده ابراز آماده‌گی برای خدمت‌گزاری برای امریکا می‌کنند تا راه خویش به سوی قدرت را باز کنند. به عوض این که دست از هم‌کاری با آن بردارند به سرعت در کنار آن قرار می‌گیرند تا در صورت کنار زدن شان مجدداً آنان را به قدرت برگرداند! امریکا آنان را به خوبی شناخته و می‌داند آنان کم‌تر از آن اند که رهبران متعهد سیاسی و عقیدوی باشند، زیرا ثابت کرده اند که آنان دنبال پست و مقام اند و نه چیزی فراتر از آن. چنان‌چه شهبازشریف از این درس نگرفت که چگونه امریکا چند بار برادرش را کنار زد و سپس هر دو را با تبعید نمودن شان مجازات نمود. امت اسلامی نیاز به سیاست‌مداران معتقد و دارای ایدئولوژی دارد که همانا ایدئولوژی امت است؛ اسلامی که تمام امور را به گونۀ ریشه‌ای و درست معالجه خواهد نمود و چنین سیاست‌مدارانی استند که امت را از این مهلکه‌ها نجات داده و آن را به حرکت می‌آورد و دولتی بزرگ و مستقل را برپاخواهند نمود، نه دولتی وابسته و مطیع به امریکا. پاکستان شایسته‌گی و اهلیت این را دارد که نقطۀ تمرکز برای برپائی این دولت بزرگ، دولت خلافت راشده را باشد، به خواست الله متعال.

﴿ ِنَّ فِي هَٰذَا لَبَلَاغًا لِّقَوْمٍ عَابِدِينَ﴾

[انبیاء: 106]

ترجمه: بدون شک این ابلاغ و بیانی است برای قومی‌که عبادت (الله) را می‌کنند.

مترجم: عبدالله دانشجو

ادامه مطلب...
Subscribe to this RSS feed

سرزمین های اسلامی

سرزمین های اسلامی

کشورهای غربی

سائر لینک ها

بخش های از صفحه