دوشنبه, ۳۰ ربیع الاول ۱۴۴۷هـ| ۲۰۲۵/۰۹/۲۲م
ساعت: مدینه منوره
Menu
القائمة الرئيسية
القائمة الرئيسية
  • نشر شده در ویدیوها

تقدیم: شیخ معاویه عبد الوهاب عضو حزب التحریر – ولایه سوریه

پنج شنبه ،02 جمادی الثانی 1440هـ.ق / 07 فبروری 2019م

ادامه مطلب...

(ترجمه)

"جوان گوآیدو" رئیس پارلمان وینزویلا خود را سرپرست ریاست جمهوری این کشور اعلان کرد و به تاریخ 23 جنوری 2019م سوگند و فاداری را به حضور طرف‌دارانش ادا نمود؛ این‌ در ‌حالی است ‌که ارتش "وینزویلا" این عملکرد گوآیدو را شورش بر ارزش‌های دموکراسی و قانون اساسی دانسته و حمایت‌شان را از رئیس جمهور "نیکلاس مادورو" اعلان نمود. هم‌چنان، محکمۀ عالی نیز حمایت‌اش را از مادورو اعلان کرد؛ اما ترامپ، رئیس جمهور امریکا، گوآیدو را به عنوان رئیس جمهور وینزویلا به رسمیت شناخته و پامپیو، وزیرخارجه‌اش را دستور داد تا از گوآیدو به عنوان رئیس جمهور وینزویلا حمایت کند. هم‌چنان، ترامپ نمایندۀ ویژه‌ای را در امور وینزویلا تعیین نمود تا روابط خود را با این کشور مستحکم سازد و به همین ترتیب، پیشنهادی را به تاریخ 26 جنوری 2019م به شورای امنیت پیش نمود تا توافق‌ بین‌المللی را به حمایت و رسمیت شناختن گوآیدو بگیرد؛ اما روسیه و چین این موضوع را رد کرده و این مسئله را زورگیری قدرت و دخالت خارجی عنوان نمودند.

 "مادورو" قطع روابط دیپلوماتیک کشورش را با امریکا اعلان نمود و به این ترتیب، 11 دولت، گوآیدو را به رسمیت شناخت؛ رئیس سازمان ملل دولت‌های امریکائی و هم‌چنان انگلیس این مسئله را برای گوآیدو تبریک گفت. این در حالی‌ست که اروپا اخطار داد و گفت: در صورتی‌که انتخابات در جریان هشت روز آینده در وینزویلا برگزار نشود، گوآیدو را به رسمیت خواهد شناخت. هم‌چنان، امریکا از وخیم شدن وضعیت هشدار داده و خواستار گفتگوها به منظور جلوگیری از گسترش اوضاع ناهنجار گردید.

 تمام این مسایل دلیل ناهنجاری‌ها و شگاف‌های داخلی و دخالت‌های خارجی؛ مخصوصاً امریکا در وینزویلا می‌باشد؛ امریکایی‌که صاحب قدرت در امریکای لاتین بوده و این منطقه را حیات خلوت خود می‌پندارد. با درک این‌که بزرگ‌ترین وارد کنندۀ نفت وینزویلا امریکا بوده و 39 درصد نفت وینزویلا وارد این کشور می‌شود. در صورتی‌که امریکا بر صادرات نفت وینزویلا تحریم وضع نماید، باعث مشکلات مصیبت‌باری بر وینزویلا خواهد شد؛ اما پیامدهای منفی آن بر خود امریکا نیز وارد شده و باعث بلند رفتن اسعار در امریکا می‌گردد. بناءً امریکا هیچ تحریمی‌ را بر صادرات نفت وینزویلا وضع نخواهد کرد؛ بلکه بعضی تحریم‌ها را از جمله توقف خریداری طلای این کشور وضع خواهد نمود.

اقتصاد وینزویلا 90 درصد بر عواید نفت استوار است و زمانی‌که قیمت یک بیلر نفت به 100 دالر رسیده بود، وضعیت اقتصادی این کشور بسیار خوب بود؛ اما وقتی‌که قیمت نفت افت کرد و پول آن پائین آمد، ورشکستگی به 147000 درصد رسید و قیمت‌ها به طور سرسام‌آور بالا رفته است. به همین دلیل، 65 درصد حزب مخالف در پارلمان راه یافت و حزب حاکم را به شکست مواجه نمود. بنا به گزارشات سازمان ملل، بیشتر از 3 میلیون وینزویلائی از این کشور مهاجر و اقتصاد این کشور به شکل بیسار شدید آن متلاشی شده و در تحت تسلط امریکا قرار گرفت.

"مادورو" بعد از فوت "چاویز" در سال 2013م قدرت را به دست گرفت و به تاریخ 20می 2018م بار دوم برندۀ انتخاب شد؛ اما واشنگتن مادورو را به تقلب‌کاری انتخابات متهم کرده، تلاش کرد تا آن را ترور شخصیتی نموده و ارتش را به آن مواجه سازد. مادورو سیاست چاویز را تعقیب کرد تا تسلط امریکا را از بالای وینزویلا برطرف و یا حد اقل کاهش دهد.

طوری‌که معلوم است، تمام امریکای لاتین تحت نفوذ امریکا قرار داشته و امریکاست که مانع استقلال آن می‌گردد. امریکا در سال 2002م انقلابی را بر ضد چاویز راه‌اندازی نمود؛ اما چاویز توانست که خود را ثابت نگهدارد و هایتی رئیس جمهور منتخب را در سال 2004م برطرف کرد. پس امریکا سیاست راه‌اندازی انقلابات را در امریکای لاتین پیش گرفته تا در کنار مداخلات نظامی، این منطقه را زیر نفوذ خود نگهدارد؛ چنانچه امریکا نیمی از مکزیک را اشغال نموده و جزء خاک خود ساخت. امریکای لاتین از زمان به قدرت رسیدن "مونورو" که قبلاً در سال 1823م اروپا را هشدار داده بود، منطقۀ نفوذ امریکا به حساب می آید؛ پس اقدامات سیاسی در این منطقه به انحصار امریکا و مداخلات آن تبدیل شده، هرکسی را که خواسته باشد، سر قدرت می‌آورد و هرکسی را که خواسته باشد، از قدرت برکنار می‌نماید؛ به همین دلیل، امریکا نزد مردم وینزویلا بدنام و منفور شده است.

لذا امریکا در زمان حکومت اوباما تلاش نمود تا با مردم وینزویلا مصالحه نموده و چهرۀ فریبنده‌اش را نزد این مردم یک چهرۀ برحق جلوه دهد. بناءً امریکا می‌خواهد روابط خود را اولاً با وینزویلا و سپس با کوبا مستحکم سازد.

بایدن نخست‌وزیر، تعداد زیادی از دولت‌های امریکائی را دیدار نمود و در جریان دیدارش با تشیلی به تاریخ 28 مارچ 2009م گفت: «حالا زمان همکاری‌ها و گفتگوهای ایالات متحدۀ امریکا با امریکای لاتینی فرا رسیده است.» و امریکا خواهان امضای توافق‌نامه‌ای که در زمان بوش پسر به خاطر ایجاد منطقۀ تجاری بین دو امریکا منعقد گردیده بود، شده است؛ توافق‌نامه‌ای‌که در کنفرانس امریکای جنوبی و شمالی در سال 2003م در میامی منعقد گردیده بود؛ ولی عملی نگردید؛ اما چاویز این توافق‌نامه را وسیلۀ استعمار خوانده و امریکا را متهم نمود که دولت‌های امریکائی را مجبور به امضای منطقۀ تجاری بین دو امریکا می‌سازد و در نهایت، آن کنفرانس بدون کدام دست‌آوردی خاتمه یافت و روابط امریکای جنوبی و شمالی به سردی گرائید.

امریکا نتوانست که دولت‌های امریکائی را دو باره قناعت دهد تا چنین توافق‌نامه‌ای را بار دوم منعقد سازند؛ چنانچه امریکا در سال 2005م تلاش کرد تا کنفراسی را در بین دو امریکا در ارجنتاین برگزار نماید که موفق نشد.

بناءً یکی از اهداف مهم امریکا در قارۀ جنوبی اینست که این منطقه را منطقۀ تجاری خود قرار داده و زیر نام چنین توافق‌نامه‌ها، راه را برای غارت کردن سرمایه‌های این کشورها، آن هم به رضایت خودشان باز نماید تا بتواند با بردن سرمایه‌های‌شان، آن‌ها را فقیر نگهداشته و تحت تسلط خودشان داشته باشد؛ چنانچه امریکا در مکزیک به این برنامۀ خود موفق گردید و مشکل به نظر می‌رسد که مکزیک خود را از دام استعمار امریکا نجات دهد.

ادارۀ اوباما تلاش کرد تا این استعمارگری را با اسلوب دیگری تحت نام "شراکت گسترده" عملی سازد؛ اما زمانی‌که ترامپ به سر قدرت آمد، اسلوب قلدر مآبانه را پیش گرفته و سیاست‌های استعماری حکومت امریکا را به شکل علنی و بی‌سابقۀ تحمیل کرد و در تمام دولت‌ها دخالت خود را علنی ساخت. هم‌چنان، ترامپ حکام دولت‌های مستعمره را به صورت علنی توهین و تحقیر نمود؛ هرچند که این حکام تابع امریکا هستند؛ چنانچه ترامپ حکام مکزیک، سعودی و ترکیه را آشکارا تحقیر نموده و جنگ خود را برضد مادورو اعلان نمود.

مادورو گفت: «من بر ضد امریکا نیستم؛ بلکه بر ضد استعمار هستم. من روابط خود را با ملت امریکا قطع نمی‌کنم؛ بلکه روابط خود را با حکومت ترامپ قطع می‌سازم. من حاضرم که کچالو، نفت، پیاز و مرغ را به امریکا بفروشم.» با درک این‌که مادورو در وقت سوگند وفاداری‌اش در دور دوم به تاریخ10 جنوری 2019م گفت: «حالا جهان جدیدی به وجود آمده که اجازه نمی‌دهد تا نظام‌های استعماری دیکتاتوری که به دست یک دولت و یا به دست دولت‌های تابع آن است، بالای‌شان حکومت کنند.»

واقعیت اینست که بالای مادورو مشکلات پیش آمده و فشارهای زیادی از داخل و خارج بالایش وضع گردیده است. با وجودی‌که ارتش وینزویلا از آن حمایت می‌کند، حمایت روسیه و چین در داخل وینزویلا مؤثر نبوده؛ بلکه امریکا در وینزویلا نقش اساسی دارد. امریکاست که امروزه وینزویلا را به مداخلات‌اش تهدید نموده؛ چنانجه ترامپ رئیس جمهور امریکا گفته است: «تمام اختیارات وینزویلا از دست‌شان رفته است.»

هم‌چنان دولت‌های اروپائی در وینزویلا نقش و جایگاهی ندارند. آن‌ها دولت‌های استعماری اند و تلاش کردند که موقف دیگری بگیرند و اعلان کردند، در صورتی‌که انتخابات در هشت روزه آینده برگزار نگردد، به زودی "غوادیر" را به رسمیت می‌شناسند. "مادورو" گفتگوهایش را با مخالفین و امریکا از سر گرفته است؛ چون او قدرت و نقش امریکا را درک می‌کند و غیرممکن نخواهد بود که انتخابات در این کشور بر گزار گردد.

از موارد فوق روشن می‌گردد که مردم کشورهای وینزویلا و امریکای لاتین از شدت فقر و ورشکستگی رنج برده و در زندگی سختی به سرمی‌برند. این کشورها در زیر یوغ و تسلط استعمار امریکا قرار دارند و می‌خواهند خود را از زیر این یوغ نجات دهند که نمی‌توانند. نظام‌های این کشورها کاملاً فاسد؛ اما راه بیرون رفت را نمی‌دانند. بناءً امت مسلمه که بهترین امت است، لازم است به پا خیزد تا این مردم و تمام بشریت را از زیر بار استعمار و استبداد دولت امریکا نجات داده، مردم و بشریت را از زیر بار ظلم نظام‌های ظالمی‌که مزدور و فرمان‌بردار استعمار هستند، نجات دهد. البته نجات بشریت و این مردم بدون امت مسلمه هرگز تحقیق نخواهد یافت. ما که ایدیولوژی حق و پاک را حمل می‌کنیم، بر ماست تا گام‌ها و حرکت خود را سرعت بیشتری بخشیده و دولت خلافت راشده را بر منهج نبوت اقامه کنیم تا مردم وینزویلا و همه‌ای بشریت را از ظلم استعمار بیرون کرده و به زیر بیرق عدل اسلام در آوریم.

برگرفته از جریدۀ الرایه

نویسنده: اسعد منصور

ادامه مطلب...

آيات (91-90) "إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا بَعْدَ إِيمَانِهِمْ ثُمَّ ازْدَادُوا كُفْرًا لَّن تُقْبَلَ تَوْبَتُهُمْ وَأُولَٰئِكَ هُمُ الضَّالُّونَ (90) إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا وَمَاتُوا وَهُمْ كُفَّارٌ فَلَن يُقْبَلَ مِنْ أَحَدِهِم مِّلْءُ الْأَرْضِ ذَهَبًا وَلَوِ افْتَدَىٰ بِهِ أُولَٰئِكَ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ وَمَا لَهُم مِّن نَّاصِرِينَ (91)"
تقدیم: شیخ یوسف مخازره (ابو الهمام)
بیت المقدس، سرزمین مبارک (فلسطین)
سه شنبه، 11 ربیع الثانی 1440هـ.ق / 18 دیسامبر 2019م

ادامه مطلب...
  • نشر شده در ویدیوها

تقدیم: استاد مروان عبید
حزب التحریر - ولایه اردن
یک شنبه، 05 جمادی الثانی 1440هـ.ق / 10 فبروری 2019م

ادامه مطلب...
  • نشر شده در ویدیوها

آيات (89-86) "كَيْفَ يَهْدِي اللَّهُ قَوْمًا كَفَرُوا بَعْدَ إِيمَانِهِمْ وَشَهِدُوا أَنَّ الرَّسُولَ حَقٌّ وَجَاءَهُمُ الْبَيِّنَاتُ وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ (86) أُولَٰئِكَ جَزَاؤُهُمْ أَنَّ عَلَيْهِمْ لَعْنَةَ اللَّهِ وَالْمَلَائِكَةِ وَالنَّاسِ أَجْمَعِينَ (87) خَالِدِينَ فِيهَا لَا يُخَفَّفُ عَنْهُمُ الْعَذَابُ وَلَا هُمْ يُنظَرُونَ (88) إِلَّا الَّذِينَ تَابُوا مِن بَعْدِ ذَٰلِكَ وَأَصْلَحُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ (89)"

تقدیم: شیخ یوسف مخازره (ابو الهمام)
بیت المقدس، سرزمین مبارک (فلسطین)

سه شنبه، 04 ربیع الثانی 1440هـ.ق / 11 دیسامبر 2019م

ادامه مطلب...

ارایه پیامی از مسجد توسط محمد عفیف شدید

سرزمین مبارک (فلسطین)

جمعه، 03 جمادی الثانی 1440هـ.ق / 08 فبروری 2019م

ادامه مطلب...

بازگشت به عقب... خصوصی‌سازیِ بندر جنوبیِ سودان مختل‌کردن امنیت کشور،‌ ضایع‌کردن منابع و بی‌جا کردن مردم است

  • نشر شده در سودان

                                                                                                                   (ترجمه)  

در 27 دسمبر 2018م، حکومت یک قرارداد واگذاری را با یک کمپنی فیلیپینی در خصوص اداره‌ی بندر جنوبیِ سودان برای یک دوره‌ی 20 ساله در قبال 530 میلیون یورو امضاء کرد. در نخست کمپنی مبلغ 410 میلیون یورو را در 3 جنوری 2019م می‌پردازد و بعد از ده روز بندر را تسلیم می‌شود. برخلاف این درونما،‌ یک بحران شدید از میان دولت و کارگرانی‌که بی‌جا خواهند شد، برخاسته است؛ کارگرانی‌که برای جلوگیری از گرفتن بندر توسط کمپنی، بسیج‌ شده اند و‌ کارگران دروازه‌های بندر را با گذاشتن کانتینرها در پشت آن‌، مسدود کرده اند.

ما در حزب‌التحریر-ولایه‌ی سودان می‌خواهیم این‌چنین حقایق را درباره‌ی خصوصی‌سازیِ بندر جنوبیِ سودان روشن کنیم. ازبین‌رفتن اعتماد و بی‌جاشدن کارگران،‌ قسمی‌که ما در اعلامیه‌ی خود در 10 اگست سال 2017م تذکر دادیم، درست زمانی‌که پیشنهاد خصوصی‌سازی بندر ارایه شده بود.

نخست: بندر جنوبیِ سودان یک تأسیسات سودآور است که ثروت زیادی را به خزانه‌ی دولت جمع می‌کند. از بندر سودان بیشترین در‌آمد در میان تمام بنادری‌که در حدود 2 تریلیون پوند سودان در سال تخمین شده‌است، به‌دست می‌آید. بنابر تخمین متخصصان، 530 میلیون یورویی‌که توسط این کمپنی در 20 سال پرداخت می‌گردد، فقط معادل با 40 درصد درآمد پیش‌بینی شده از بندر است، که این به معنای خیانت به ثروت عامه و ضیاع آن به نفع کمپنی‌های سرمایه‌دار می‌باشد؛‌ قسمی‌که دولت در بخش مخابرات تلیفونی انجام داد.

دوم: این کمپنیِ فیلیپینی مدت 5 سال مدیریت بندر را در دست داشته؛ ولی هیچ‌کاری برای توسعه و مدرن‌کردن آن انجام نداده است؛ قسمی‌که توسط مزدورانِ سیاسی و به‌کارگماشته‌گانِ سرمایه‌دار این کمپنی ادعا می‌شود. این کمپنی با مدیریت بندر، به سودآوریی آن پی‌برده است؛ بناءً تمایل شدیدی برای کنترول بندر دارد و توسط سیاسیون فاسدی‌که فقط به منافع خود فکر می‌کنند و توسط بحران پولیِ خارج، که توسط دولت با مانع‌شدن تولیدات و اطاعت کامل آن از صندوق بین‌المللی پول و هدایات وقیح آن خلق شده است، کمک می‌شود. بناءً کمپنی اندیشیده و دانسته است که بندر را با یک قراراداد واگذاری جدید و برای یک دوره‌ی طولانی‌تر 20 ساله آن ‌را به‌دست آورد!

سوم: تأثیر مستقیم این قراردادِ اشتباه با دادن دروازه‌‌ی کشور به این کمپنی‌های چندملیتی، که هدف‌شان فقط کسب منفعت می‌باشد، تخریب امنیت کشور است. در آن هنگام، بی‌جاکردن 1800 کارگرِ بندر یک جنایت دیگر است که به جنایات این دولت ناکام افزون می‌گردد. بیانیه‌ی مدیر بندر مبنی بر این‌که کمپنی با حضور یک‌هزار کارگر موافقت کرده، جدی نیست؛ به‌خاطری‌که کمپنی با شرایط قرارداد محدود شده و این یکی از آن شرایط نیست! جذب شماری از کارگران و بی‌جاکردن دیگر آن‌ها، یک راه کینه‌جویانه برای تقسیم آن‌ها و تضعیف موضع‌شان است. پس تقاضا باید ابطال قرارداد باشد‌ و دولت باید وظیفه‌ی خود را با مراقبت از امور مردم بر مبنای اساسات اسلام انجام دهد.‌

چهارم: بندر جنوبی، منحیث تنها بندر حمل و نقل کانتینری در سودان، از جمله‌ی تسهیلات جامعه در نظرگرفته شده که الزامی هم به نظر می‌رسد. با این توصیف، بندر باید جزء ثروت عمومی باشد. بنابر این، دولت و هم‌چنان افراد و کمپنی‌ها از تصاحب آن منع شده است. بندر باید جزء ثروت عمومی باقی بماند، از عواید آن باید تمام شهروندان دولت مستفید شوند و بندر باید در راستای منافع جامعه توسط دولت مدیریت شود.

ای مردم ما در سودان! این دولت هیچ احترامی به قوانین شریعت ندارد، کشور را ویران کرده، آن ‌را تقسیم نموده، مردم را بی‌جا ساخته، مسبب مصیبت، مشقت و وضعیت خشن زنده‌گی برای مردم شده است. این دولت با ارتکاب جنایات به جلو حرکت می‌کند. این بی‌عدالتی و ضایع‌کردن، جز با قانون اسلام متوقف نخواهد شد؛ قانونی‌که توسط دولت خلافت راشده بر منهج و طریقۀ نبوت اجراء خواهد شد؛ پس در فعالیت برای تأسیس آن بپیوندید.

﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اسْتَجِيبُوا لِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاكُمْ لِمَا يُحْيِيكُمْ﴾

 [انفال: 24]

ترجمه: ای کسانی‌که ایمان آورده‌اید، چون الله(سبحانه وتعالی) و پیامبرش(صلی الله علیه وسلم) شما را به چیزی فراخوانند که زنده‌گیِ تان می‌بخشد، دعوت‌شان را اجابت کنید!

حزب‌التحریر-ولایه سودان

ادامه مطلب...

مسلمانان اویغور و محو هویت اسلامی آن‌ها توسط چینی‌های ملحد

(ترجمه)

خبر:

در یک تحقیقی‌که مجلۀ اتلانتیک آن را نشر نمود، آمده است: «چین نزدیک به یک میلیون مسلمان را در بازداشتگاه‌ها در منطقۀ سینگیانگ(ترکستان شرقی) حبس نموده است.» این تحقیق به نقل از کارشناسان سازمان ملل گفته است: «هدف از ایجاد این اردوگاه‌ها انجام عملیات شستوشوی مغزی مسلمانان ایغور بخاطر دست کشیدن آن‌ها از اسلام می‌باشد.» معلوم‌دار است که چین از جمله سرسخت‌ترین کشورها در دشمنی آشکار با اسلام می‌باشد. هم‌چنان، مجلۀ اینتلیجنس این اعلان چین را که: «قطعاً اسلام یک بیماری واگیر و مسری بوده و معالجۀ آن از هر راه ممکن؛ حتی توسط شکنجه و قتل لازم می‌باشد.» به نشر سپرده است.

تبصره:

این همه ظلم و شکنجه با برادران مسلمان ما در ترکستان شرقی صورت می‌گیرد و هیچ‌کس برای رهایی آن‌ها از این حالت حرکت نمی‌کند و حتی شاهد کوچک‌ترین محکومیتی‌که حکام مسلمین کاری به جز همین را انجام داده نمی‌توانند، در این مورد نیستیم. گویا این‌که برادران ایغور ما اصلاً مسلمانان درمانده و بیچاره‌ای نیستند و قطعاً یاری آنان بالای امت و حاکمان آن واجب است! آیا الله سبحانه وتعالی نفرموده است:

‏﴿وَمَا لَكُم لَا تُقَٰتِلُونَ فِي سَبِيلِ ٱللَّهِ وَٱلمُستَضعَفِينَ مِنَ ٱلرِّجَالِ وَٱلنِّسَآءِ وَٱلوِلدَٰنِ ٱلَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَآ أَخرِجنَا مِن هَٰذِهِ ٱلقَريَةِ ٱلظَّالِمِ أَهلُهَا وَٱجعَل لَّنَا مِن لَّدُنكَ وَلِيّٗا وَٱجعَل لَّنَا مِن لَّدُنكَ نَصِيرًا﴾

[نساء: ۷۵]

ترجمه: ‏چرا باید در راه الله(سبحانه وتعالی) و(نجات) مردان و زنان و کودکان درمانده و بیچاره‌ای نجنگید که(فریاد برمی‌آورند و) می‌گویند: پروردگارا! ما را از این شهر و دیاری‌که ساکنان آن ستمکارند(و بر ما بیچارگان ستم روا می‌دارند) خارج ساز و از جانب خود سرپرست و حمایت‌گری برای ما پدید آور و از سوی خود یاوری برای‌مان قرار بده(تا ما را یاری کند و از دست ظالمان برهاند).‏

قطعاً ترکستان شرقی یکی از بخش‌های اصلی قلمرو دولت اسلامی در گذشته بوده و چین هیچ وقت جرئت یکجا ساختن آن را در قلمرو خودش ننموده بود، مگر بعد از آن که خلافت اسلامی سقوط داده شد و سرزمین های اسلامی از هم پاشیدند؛ ولی حکام مسلمین که وظیفۀشان یاری رساندن به این برادران مسلمان ما می‌باشد، بعضی از آن‌ها شتاب‌زده به چین می‌روند تا دوستی آن را جلب نمایند؛ مانند عمر البشیر رئیس جمهور سودان که در رأس یک هیئت بلندپایه به زعم این‌که بخاطر اشتراک در نشست انجمن همکاری‌های چین و افریقا، که میزبانی آن را پایتخت چین داشت، شتاب‌زده خود را به چین رساند. در متن اخبار گفته شده است که رئیس جمهور البشیر با رئیس جمهور چین دیدار خواهد کرد؛ نه بخاطر این‌که در مورد مسلمانان ستمدیده در چین با او صحبت نماید؛ بلکه بخاطر تجدید نظر در مورد همکاری دوجانبه در چارچوب توافق مشارکت استراتیژیکی‌که در جریان دیدار اخیر البشیر از چین به امضاء رسید. چه بد کاری‌که این حکام انجام می‌دهند.

هیچ‌کسی به جز دولت خلافت راشده بر منهاج نبوت، که عنقریب به خواست الله سبحانه وتعالی برپا خواهد شد، برادران مستضعف ما را در ترکستان شرقی یاری رسانده نمی‌تواند و در آن روز مؤمنان از نصرت پروردگارشان خوشنود خواهند شد.

نویسنده: ابراهیم عثمان(ابوخلیل)

سخنگوی رسمی حزب التحریر-ولایه سودان

ادامه مطلب...

مبارزه با لباس‌های درازِ زنان مسلمان اویغور در چین

(ترجمه)

خبر:

طبق گزارش‌های رسیده، پولیس چین در چارچوب هجوم پیاپی بر مسلمانان، لباس‌های دراز زنان مسلمان را در منطقۀ سینکیانگ، که در شمال غرب چین موقعیت دارد و دارای اکثریت مسلمان است، قیچی و کوتاه می‌نمایند.

به بهانۀ "مبارزه با افراط‌گرائی" مقامات چینی در منطقۀ سینکیانگ زنان را از پوشیدن دامن‌های دراز و نقاب منع نموده و روزه گرفتن ماه رمضان را بر باشندگان آن منطقه ممنوع قرار داده اند؛ این در حالی‌ست که صدها هزار و شاید حتی حدود یک میلیون تن را خارج از چارچوب قانون به دلیل قانون‌شکنی به "مراکز بازآموزی" فرستاده اند. ماندن ریش، تماس گرفتن با اقارب در خارج از چین و گاه سائر اعمال عادی را بدون دلیل، قانون‌شکنی عنوان می‌نمایند. هم‌چنان مجلۀ بزنس انسایدر گزارشی‌ را با  ضمیمۀ تصویرهایی از شبکه‌های اجتماعی به نشر رسانده است که در آن نیروهای پولیس ظاهر شده، زنان را در میان سرک ایستاد نموده و دامن‌ها و لباس‌های درازشان را قیچی می‌نمایند. نیروهای امنیتی چین در پروسۀ قیچی نمودن لباس‌های زنان، حتی با لباس‌های شخصی نیز اشتراک می‌‌ورزند.

مجلۀ بزنس انسایدر در گزارش خود گفته است که زنان و مردان مسلمانان اویغور در اطراف سینکیانگ تحت مراقبت و کنترول جدی مقامامت امنیتی چین قرار دارند و مقامات مبایل‌های باشندگان این منطقه را با برنامه‌های تعقیب کننده وصل نموده و به ثبت اطلاعات دی ان ای، اثر انگشت، شبکیۀ چشم و گروپ خون مسلمانان اویغور، که 12 ساله الی 65 ساله بودند، آغاز کرده اند. علاوه بر این، برای شناخت هویت کسانی‌که با مبایل‌هایی‌که تحت تعقیب دستگاه امنیتی چین قرار دارند، صحبت می‌کنند، شبکه‌های صوتی را فعال ساخته اند. در این گزارش نیز بیان شده است که 40 هزار عدد کمره برای شناسایی چهره به منظور تحت تعقیب قرار دادن مسلمانان اویغور و محدود کردن رفت و آمدشان، نصب گردیده است.

خبرگزاری فرانس پرس در گزارش خود به نصب کمره‌های امنیتی در 967 مسجد در یک منطقۀ وسیع سینکیانگ برای تثبیت پابندی ائمۀ مساجد به  متنِ خطبه‌ها و موعظه‌های تنظیم شده از سوی حکومت، اشاره نموده است.

 تبصره:

دردآور این است که این اقدامات وحشیانۀ چین علیه مسلمانان اویغور در برابر چشم و گوش میلیون‌ها مسلمان در سراسر جهان بدون این‌که هیچ‌گونه مؤثریتی در جلوگیری از این اقدامات وحشیانه داشته باشند، اتفاق می‌افتد! دلیل آن اینست که این میلیون‌ها مسلمان به صورت پراگنده زندگی نموده و دولت واحدی ندارند که آنان را کنار هم جمع نموده و به آنان انسجام و وحدت بخشد. دولت واحد اسلامی موسوم به دولت خلافت راشده که سال‌هاست مسلمانان آن را از دست داده و اینک تقاص نبودش را پس می‌دهند؛ دولتی‌که بر هر مسلمان واجب است تا در حد توانش برای تأسیس مجدد آن سعی و تلاش ورزد تا باشد که پس از تأسیس چنین دولتی، خلیفه یا امام مسلمانان در رأس آن قرار گرفته و امور مسلمانان را چنان‌که باید سر و سامان دهد  و مسلمانان سراسر جهان به دستور او صف واحدی را شکل داده و با دشمنان خونخوار اسلام به جنگ و مبارزه بپردازند و در هنگام خطر-مثل خطری‌که در حال حاضر مسلمانان ترکستان شرقی را تهدید می‌کند- به این خلیفه و امام پناه برده و از وی درخواست کمک نمایند. چنانچه در صحیح بخاری به نقل از حضرت ابوهریره رضی الله عنه روایت است که رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمود:

«وَإِنَّمَا الإِمَامُ جُنَّةٌ يُقَاتَلُ مِنْ وَرَائِهِ وَيُتَّقَى بِهِ»

ترجمه: امام(خلیفه) هم‌چون سپری است که مسلمانان به فرمان او به جنگ و مبارزه پرداخته و به او پناه می‌برند.

و آنگاه است که چین و امثال آن هرگز جرئت نخواهد کرد که حتی یک فرد مسلمان را مورد آزار و اذیت قرار دهد؛ زیرا می‌دانند که بهای هرگستاخی در حق مسلمانان را باید دو برابر بپردازند. بدون شک الله سبحانه وتعالی از همه نیرومندتر و تواناتر است. (منبع: گرفته شده از پاسخ به پرسش تجاوز وحشیانۀ چین بالای ترکستان شرقی) الله سبحانه وتعالی می‌فرماید:

﴿وَمَا نَقَمُوا مِنْهُمْ إِلَّا أَن یُؤْمِنُوا بِاللَّهِ الْعَزِیزِ الْحَمِیدِ (8)‏‏ الَّذِی لَهُ مُلْکُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاللَّهُ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ شَهِیدٌ (9)‏ ‏ إِنَّ الَّذِینَ فَتَنُوا الْمُؤْمِنِینَ وَالْمُؤْمِنَاتِ ثُمَّ لَمْ یَتُوبُوا فَلَهُمْ عَذَابُ جَهَنَّمَ وَلَهُمْ عَذَابُ الْحَرِیقِ﴾

[البروج: 8 - 10]

ترجمه: ‏شکنجه‌گران هیچ ایرادی و عیبی و جرمی بر مؤمنان نمی‌دیدند؛ جز این‌که ایشان به الله(سبحانه وتعالی) قادر و چیره و شایستۀ هرگونه ستایشی، ایمان داشتند؛ ذاتی‌که سلطنت و سرزمین آسمان‌ها و زمین از آن او است و بر هرچیزی حاضر و ناظر است. بی‌گمان کسانی‌که مردان مؤمن و زنان مؤمن را شکنجه می‌دهند تا از دین الهی برگردند و سپس توبه نمی‌کنند و از کردۀ خویش پشیمان نمی‌شوند، قطعاً عذاب دوزخ دامنگیر ایشان خواهد شد و هم‌چنین عذاب آتش سوزان بهرۀ آنان خواهد بود.

نویسنده: محمد عبد المالک

برای دفتر مطبوعاتی مرکزی حزب التحریر

ادامه مطلب...
Subscribe to this RSS feed

سرزمین های اسلامی

سرزمین های اسلامی

کشورهای غربی

سائر لینک ها

بخش های از صفحه