- نشر شده در ویدیوها
پیام مسجد توسط دوکتور محمد عفیف شدید-سرزمین مبارک فلسطین
09 ربیع الاول 1441 هـ.ق/ 06 نومبر 2019م
پیام مسجد توسط دوکتور محمد عفیف شدید-سرزمین مبارک فلسطین
09 ربیع الاول 1441 هـ.ق/ 06 نومبر 2019م
پیام مسجد توسط استاذ ابو انس حصری-سرزمین مبارک (فلسطین)
06 ربیع الاول 1441 هـ.ق/ 03 نومبر 2019م
ارایه کننده انجنیر اسماعیل الوحواح (ابوانس) عضو دفتر مطبوعاتی حزب التحریر در آسترلیا
04 ربیع الاول 1441 هـ.ق/ 01 نومبر 2019م
در یک نامهی سرگشاده از سوی سازمان عفو بینالملل، چنین ذکر گردید: «پارلمان جدید باید به حقوق بشر الویت بدهد.» این سازمان به نمایندهگان مجلس خطاب نمود که 10 مسئله مهم و عاجل را به شورا مشخص بسازند تا در شش ماه آینده بهطور رسمی قانونی شوند، از جمله تضمین برابری جنسیتی اجتماعی و منع همجنسگرایی و... هرچند این تقاضاها توسط احزاب سیاسی در کشور دفاع شده و مورد تصویب قرار گرفت است، این نامهی در واقع ماهیت اصلی احزاب را در عقب این تقاضاها آشکار میسازد که تمامش با رنگ کاذب حقوق بشر پنهان شده اند. این نامه همچنین تایید میکند که این امر تقاضای مردم مان در تونس نیست بلکه آن را رد میکنند، علی رغم تلاشهای عظیم رسانهها در قبال این مسئله که میخواهند به نمایندهگی از مردم صحبت کنند.
در پیوند به همین مسئله به نکات آتی میپردازیم:
ما به مقامات رسمی در کشور، منجمله معاونین فعلی و جدید المنتخب و تمامی سیاسیون و صاحب نظران ندا بلند کرده و خطاب میکنیم تا جدی بودن این ادعاها و سخنانی که از سوی نهاد "حقوق بشر" بیان شده را متوجه شوند و نیز واقعیت تحمیل آجندای غربی را متوجه شوند که به هدف پایهدارسازی نظام غربی توسط فریب، غارت و پول، تلاش میورزند. هدف غرب بر علاوه اینکه امت را از قضیه اساسی و حقیقی زندهگی منحرف بسازد، اولین گامهایش اینست که "امت" را از رهبری سیاسی، داشتن اقتصاد و فرهنگ مستقل، تخلیص بدارد. بناً ما را سرگرممسائل جزئی کشور کرده حال آنکه موارد فوق در اسلام مستلزم یک حکومت میباشند. بدین لحاظ، هیچ تلاشی برای فهم دقیق پروژه تمدن اسلامی منحیث یک جایگزین واقعی که بهطور رادیکالی اوضاع را تغییر میدهد، صورت نگرفته است. فلهذا، ما به ارتش زنده در میان امت ندا میزنیم تا درک کنند و این تمدن جایگزین را بهوجود میآوردند، نه اینکه توسط شعارهای همچو " نه به بلاغت ایدیولوژیک(No to the ideological rhetoric)" فریب بخورند، که با استفاده از همین روند غرب در مقابل انقلاب امت ظهور کرده و در نتیجه انقلاب به دست انسانهای سادهلوح و سرخوردهی متاثر از فرهنگ غربی میافتد، بناً میدان سیاسی و مفاهیمی برای پروزه غربی مبنی بر "جدایی دین از زندهگی" خالی میماند. از سوی دیگر، حکام جرات پیشنهاداتی را کردند که در غرب بحث برانگیز و ستیزهآمیز بود و آنها همین مسائل را برای ما منحیث راهحل قبول شدهی جهانی بیان نموده و عرضه کردند! الله سبحانه و تعالی میفرماید:
﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اسْتَجِيبُوا لِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاكُمْ لِمَا يُحْيِيكُمْ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يَحُولُ بَيْنَ الْمَرْءِ وَقَلْبِهِ وَأَنَّهُ إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ * وَاتَّقُوا فِتْنَةً لَا تُصِيبَنَّ الَّذِينَ ظَلَمُوا مِنْكُمْ خَاصَّةً وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ شَدِيدُ العقاب﴾ [انفال: 24-25]
ترجمه: ای کسانیکه ایمان آوردهاید! دعوت الله(سبحانهوتعالی) و پیامبر را اجابت کنید؛ هنگامیکه شما را به سوی چیزی میخواند که شما را حیات میبخشد و بدانید الله(سبحانهوتعالی) میان انسان و قلب او حایل میشود و همۀ شما(در قیامت) نزد او گردآوری میشوید. خويشتن را از بلا و مصيبتی به دور داريد كه تنها دامن گير كسانی نمیگردد كه ستم میكنند(بلكه اگر جلو ستمكاران گرفته نشود، خشك و تر به گناه آنان میسوزد) و بدانيد كه الله دارای كيفر سخت و مجازات شديد است!
دفتر مطبوعاتی حزب التحریر-ولایه تونس
مترجم: زکریا وهاج
یک هیئت از سوی حزب التحریر-ولایه سودان با رهبری عبد الله عبد الرحمن عضو مجلس ولایه و با همراهی برادرانی منجمله، ناصر رضا رئيس کمیته ارتباطات مرکزی حزب التحرير-ولایه سودان و إبراهيم عثمان (أبو خليل) سنخگوی رسمی حزب التحرير-ولايه سودان و محمود عبد الرحيم حمدی عضو حزب التحرير، همراه استاد نصر الدين مفرح وزیر امور دین و اوقاف، در دفتر وزارت ملاقات نمودند. در این دیدار، هیئت مذکور در مورد سه مسئله حیاتی اظهار نظر نمودند:
اول: حزب التحریر را به معرفی گرفتند که حزب سیاسیست که مبدأ و ایدیولوژی آن اسلام میباشد و برای اعاده طریقه زندهگی اسلامی توسط تأسیس مجدد خلافت راشده ثانی بر منهج نبوت سعی و تلاش مینماید و اینکه هیچ نظام حکومتداری در اسلام نیست مگر نظام خلافت اسلامی. همچنین این حزب داری دستور/قانون اساسی تحت 191 مادهی است که از کتاب الله سبحانه وتعالی و سنت رسول الله صلی الله علیه وسلم با اجتهاد صحیح استنباط شده است و این یک دستور مشروع مشروطهی است که به امت پیشنهاد میشود تا آن را مطالعه و در صحنه تطبیق و تنفیذ قرار بدهند.
دوم: اسلام یک دین حق است و ماسوای آن باطل میباشد، الله سبحانه وتعالی میفرماید:
﴿إِنَّ الدِّينَ عِنْدَ اللَّهِ الإسْلامُ...﴾ [آل عمران: 19]
ترجمه: دین در نزد الله(سبحانهوتعالی)، اسلام است...
﴿إِنَّ الدِّينَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلَامُ... وَمَنْ يَبْتَغِ غَيْرَ الإسلام دِيناً فَلَنْ يُقْبَلَ مِنْهُ وَهُوَ فِي الْآخِرَةِ مِنَ الْخَاسِرِينَ﴾ [آل عمران: 85]
ترجمه: هرکس جز اسلام(و تسلیم در برابر فرمان حق) آیینی برای خود انتخاب کند، از او پذیرفته نخواهد شد و او در آخرت، از زیانکاران است
وظیفه مسلمانان اینست که غیرمسلمانان را دعوت کنند تا داخل اسلام شوند؛ زیرا مسوولیت امت در قبال ایشان اینست که آنان را از تاریکیهای کفر خارج و در نور اسلام سوق بدهند.
سوم: منابر جمعه یک مسوولیت بزرگیست، زیرا منبر نبی صلی الله علیه وسلم محسوب میشوند. به همین دلیل، هر آن کسیکه بر این منابر برمیخیزد، بدون ترس از ملامت دیگران صرف از الله سبحانه وتعالی خشیه و ترس داشته باشد. برعلاوه، چگونه غرب کافر استعمارگر سعی میکند تا این منابر را تحتنام "حد اعتدال" در مفهوم اسلام امریکایی استفاده کند، بدین گونه میخواهند در اسلام جعل بکنند که اسلام هیچ ارتباطی با تنظیم امور زندهگی مردم ندارد، زیرا کفار میدانند که این منابر برای نشر اگاهی و بیداری امت چقدر اهمیت بسزای دارند(اگر واقعاً امت ارزش منابر را درک کنند!).
إبراهيم عثمان (أبو خليل)
سنخگوی رسمی حزب التحریر ولایه سودان
مترجم: زکریا وهاج
از انس بن مالک رضی الله عنه روایت است که رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمود:
«مَا مِنْ مُسْلِمٍ يَغْرِسُ غَرْسًا، أَوْ يَزْرَعُ زَرْعًا فَيَأْكُلُ مِنْهُ طَيْرٌ أَوْ إِنْسَانٌ أَوْ بَهِيمَةٌ إِلاَّ كَانَ لَهُ بِهِ صَدَقَةٌ» (رواه البخاری)
ترجمه: هر مسلمانیكه درختی غرس نمايد يا بذری بيفشاند که انسان، پرنده يا حيوانی ازآن بخورد، برايش صدقه محسوب میگردد.
توضیح حدیث
این حدیث مفهوم این را میرساند که آبادانی زمین تنها مختص به زراعت وغرس نهال نبوده، بلکه غرس افکار اسلامی در انسانها از مهمترین ابعاد نهالشانی در انسانها میباشد، لذا در دین اسلام اگر به غرس اشجار و درختان تشویق میکند، در غرس افکار صحیح اسلامی نیز توجه خاصی نموده است. همچنان اسلام در غرس نهال تشویق نموده، در انجام اعمال صالحه و متنوع خیر نیز تشویق میکند. در این حدیث واضح میشود که نهالشانی صدقه جاریه است، لذا چنانکه دیگران نهال شاندند تا شما از میوهاش بخورید، شما نیز بنشانید تا دیگران بخورند. بناءً دین ما دین عمل است، دین بذل ومساعی است، دین توسل به اسباب است و دینی است که از تمایل به کسالت و تنبلی برحذر میدارد.
ای مسلمانان! عقل انسان به تنهائی از درک حقیقت مصالح، سعادت دارین و تمییز خیر و شر عاجز است، زیرا انسان موجود ناقص، قاصر و محدود است، به مین لحاظ فقط اسلام است که یگانه مصدر اساسی در همه شئون حیات و زندگی ما میباشد، پس الله متعال را نه به طریقه دموکراسی عبادت میکنیم، نه به طریقه علمانیت و وطنی و نه هم بطریقه قومی؛ زیرا همه اینها افکاری اند که کارائی نداشته و ناکامی آنها ثابت میباشد، پس لازم است که امت اسلامی این حقیقت را درک نموده در افکار و اذهان نسل جوان غرس نماید، تابدین طریقه مسئولیت ایمانی خود را ادا کنیم و نیز لازم است که امت امروز نسبت به گذشته تلاش زیادی نمایند، زیرا ممکن بودن راه خلاصی در حقیقت مثل آفتاب روشن است. بدانید که اقامه خلافت، ختم و انتهای حکومتهای جبری و آغاز مرحله خلافت دوم بر منهج نبوت خواهد بود، انشاءالله.
بار الها! هرچه زودتر خلافت راشده بر منهج نبوت را نصیب مان بگردان! اللهم آمین آمین آمین!
خلاصه حدیث
1- غرس افکار صحیح اسلامی بیشتر و پراهمیتتر از غرس اشجار است.
2- اسلام عزیز چنانچه در غرس اشجار و نبات توجه نموده واهمیت میدهد، در غرس افکار بیشتر اهمیت داده است.
3- تا زمانی افکار صحیح، جای افکار مزخرف واسلامستیز را نگیرد، حالت مسلمین به صلاح در نمیآید.
(ترجمه)
پرسش:
السلام عليكم و رحمة الله و بركاته!
من در حزب التحریر نیستم؛ اما نزدم سوالی خلق شده است که آیا حزب التحریر نظام آموزشی و برنامه آموزشی دارد که بخوانم و برایم جالب تمام شود؟ آیا برنامه منظم و کاملی برای بخشهای علوم شرعی وتجربی وجود دارد تا در مناطق آزاده شدۀ شام و یا دیگر مناطقیکه آزادی آموزش و ظرفیت خاصی وجود دارد، تطبیق شود؟ چون هرکس به ذوق خودش مکاتب ایجاد کرده و منهج خود را تعمیل مینمایند برابر است که هدفی خاصی داشته باشد و یا خیر و نمیدانیم که این نسل چگونه تربیه خواهند شد؟
مفکوره خویش را خدمت هرآنکسیکه توان ترتیب منهج و نظام آموزشی داشت و هر آن کس بالای فرزندان خویش وسائر فرزندان امت مسلمه دلسوزی داشتند، تقدیم کردم. با خود فکر کردم زمانیکه نزد شما منهجی باشد، چرا وقت را در مناهج دیگری ضایع سازم و این برنامه را میخواهم از دوستان و اقاریب خویش آغاز نمایم. جزاکم الله خیرا!
پاسخ:
وعليكم السلام و رحمة الله و بركاته!
بلی حزب التحریر دارای منهج آموزش و تربیه ویژهای است؛ اما این امر نیازمند موجودیت قدرت و فضای خاصی است که مکاتب و استادان و تشکیلات صنفی را بر اساس شریعت ایجاد نماید که این چنین عمل از توان افراد و احزاب بالا بوده و برای تطبیق منهج آموزشی اسلام دولت اسلامی نیاز است که منهج تعلیمی را برگزیند. اکنون اینگونه دولت در جهان وجود ندارد، شما چگونه و در کجا این منهج را میتوانید عملی سازید؟ به هرحال، همهای ما برای تأسیس خلافت اسلامی راشدۀ دوم تلاش میورزیم تا منهج آموزشی اسلام را بالای مردم تطبیق نماید؛ إن شاء الله که آمدنش قریب است. در پایان، از الله متعال میخواهم در علاقه و توجه شما برکت نهد.
برادرتان عطاء بن خليل أبو الرشته
20من محرم 1435هـ.ق
23 نومبر 2013م
خبر:
قربانیان غیرنظامی حملات شبانه و هوایی در دو سال اخیر به طور چشمگیری افزایش یافته است. درین حملات برخوردهای فرا قانونی به عنوان «محاکمه صحرایی» و «جرایم جنگی» گوناگون توسط واحدهای خاص موسوم به ۰۱، ۰۲، ۰۳ و ۰۴ و «نیروی حفاظتی خوست» که در ظاهر تحت ریاست امنیت ملی افغانستان فعالیت میکنند، اما در واقعیت از سوی «سی آی ای» استخدام، آموزش، تجهیز و مدیریت میشوند، صورت گرفته است. دیدبان حقوق بشر در تازهترین گزارش ۵۰ صفحهیی خود بر اساس مصاحبه با قربانیان و شاهدان عینی در ولایتهای مختلف افغانستان، این واحدهای خاص را متهم به تخطیهای جدی از جمله کشتن غیرنظامیان در جریان عملیات شبانه نموده و از امریکا و حکومت افغانستان خواسته که باید تمام گروههای شبهنظامی را که خارج از چارچوب فرماندهی نیروهای امنیتی هستند، فوراً منحل و خلع سلاح کرده و با تحقیقات مستقل در باره تمام اتهامات جرایم جنگی و نقض حقوق بشر همکاری کنند.
تبصره:
اول؛ اینکه جنایات جنگی که امریکا، ناتو و نیروهای اجیرشان در ۱۸ سال گذشته در حق مردم افغانستان انجام دادهاند، توسط مؤسسات و نهادهای حقوق بشر اصلاً قابل ثبت و شمارش نبوده و نیست. زیرا اکثر نهادها و مؤسساتِ حقوق بشر جزء هژمونی، برنامههای سیاست خارجی و ماشین جنگی دولت امریکا و ناتو بوده و در اکثر سرزمینهای اسلامی منحیث سازمانهای اغوا کننده در قبال جرایم جنگی امریکا و متحدینش ایفای وظیفه میکنند، تا احساسات برانگیخته شدهی مردم را در اثر نشر یک گذارش و نقد کدام برنامه و پالیسی جنگی فروکش نمایند.
دوم؛ اینکه تاریخ غرب کپیتلیست به خصوص امریکا مملو از چنین جنایات است، و جنایاتِ افغانستان نسبت به جرایمی که دولتهای سرمایهداری در تاریخ خود مرتکب شده است در چشمان شان تا هنوز هم اندک به نظر میرسد. لذا همواره بر ادامه و شدت جنگ علیه مردم تاکید داشته و حتی تحت نام ظاهراً زیبای صلح، برنامههای جنگی و تروریستی خود را در سرزمین ما با کمال وحشت و دهشت به پیش میبرند.
سوم؛ اینکه جرایم غرب به خصوص امریکا در جرایم جنگی خلاصه نمیشود، چرا! از زمانی که سرمایهداران و ایدیولوژی منحوس کپیتلیزم و نظام خونآشام دموکراسی زمام امور را به سطح جهان به دست گرفته است، تمام بشریت به خصوص امت مسلمه تحت ظلم، فقر، گرسنگی، تحریمها، جنگها و مهاجرتها قرار گرفته و با تمام شدومدش تا اکنون ادامه دارد.
چهارم؛ وقتی ما روایات دردناک ترور و وحشت امریکاییها و نیروهای اجیرشان را از چهارگوشهی افغانستان میشنویم و میبینیم که سیاستمداران افغان و پیروان شان را در بازیهای مزخرفِ انتخابات، پروسهی صلح، تعصبات قومی، سمتی و مذهبی مصروف ساخته تا افکار عامه و ذهنیت مردم را از جرایم خود منحرف سازند، و داراییهای سرزمین مان را به غارت ببرند.
گذارش سازمان دیدبان حقوق بشر علاوه بر لیست گذارشها در مورد جنایات امریکا، متحدین و اجیرانشان اضافه شد، اما جهان متمدن بدون ثبت و ارایهی ارقام و گذارشها تغییری دیگری را در سرنوشت بشریت مشاهده نمیکند. لذا ننگ بر آنان باد که خود را جهان متمدن مینامند؛ در حالیکه هر قربانی و متضرر درین جرایم و جنایات حداقل یک انسان است. خود آنان به خوبی میفهمند که چرا در سرزمین خودشان کشته، بیخانمان و مهاجر میشوند؟! چرا برای جستجو و حل ریشهیی این معضله نمیپردازند، بلکه همواره آن را پیچیدهتر ساخته و لیستها و گذارشها درین مورد طولانیتر میشوند؟ آنها ایمان که ندارند، اما وجدان شان نیز تکان نمیخورد تا وقتی که افراد و منافع شان در خطر و تهدید قرار نگیرند، چون سرمایهداران بیدین و استعمارگر اند!
پس آیا ما تنها شکایت خود در مورد جرایم و دسایس دشمنان اسلام را به الله متعال برسانیم و یا از عدم حمایت حُکام سرزمینهای اسلامی از امت و قضیهیی سرنوشت ساز آن و اشتراک آنان درین جرایم و دسایس با کفار را نیز با الله متعال در میان بگذاریم، و عملاً درک کنیم که کجاست موقف قوی امت درین مورد؟! کجاست حاکم مسلمان که درین مورد جواب دندان شکن را به دشمنان اسلام بدهد؟ آیا تمام حُکام مسلمان مصروف تنفیذ برنامههای ترور، وحشت و دسایس با امریکا و کفار هستند و یا هم مصروف نگهداشتن چوکیهای خود به قیمت خون، داراییها و عزت مسلمانان؟!
فلهذا کافی نیست که تنها مسوولیت ادامهی این سناریوی ترور و وحشت را به دوش امریکا، متحدین و مزدوران شان بیندازیم، بلکه همهی آنانی که قلبهای آگاه و چشمهای بینا دارند باید تمام برنامههای کفار را رد نموده و هر نوع همکاری با آنان را متوقف سازند و قضیهی سرنوشت ساز خود را نخست درک کنند، سپس در راستای تحقق آن مبارزه نمایند و شریعت پروردگار خود را با اقامهی خلافت راشده تطبیق کنند. آن زمان میتوانند به امریکا، متحدین و مزدوران شان چنان درس تاریخی بدهند که حتی وسوسههای شیطان نیز نتوانند آنها را از اذهان شان فراموش کنند و سپر حقیقی برادران خود در افغانستان و سایر سرزمینهای اسلامی گردند. زیرا:
"إنما الإمام جنة يقاتل من ورائه ويتقى به" رواه مسلم
بدون شک امام(خلیفه) سپری است که در عقب وی میجنگید و به وی پناه میبرید.
سیف الله مستنیر
رییس دفتر مطبوعاتی حزب التحریر- ولایه افغانستان
ترتیب دهنده: دفتر مطبوعاتی حزب التحریر ولایه سوریه
یکشنبه، 28 صفر 1441 هـ.ق/ 27 اکتوبر 2019م
ترتیب دهنده: دفتر مطبوعاتی حزب التحریر در سرزمین مبارک(فلسطین)
جمعه، 26 صفر 1441 هـ.ق/25 اکتوبر 2019م