سه شنبه, ۱۷ ربیع الاول ۱۴۴۷هـ| ۲۰۲۵/۰۹/۰۹م
ساعت: مدینه منوره
Menu
القائمة الرئيسية
القائمة الرئيسية

رقابت مزدوران استعمار برای مقام کمیشنری/کمیساری عالی سودان

  • نشر شده در سودان

(ترجمه)

روز یک‌شنبه، ۲۶ جولای/ژوئیه ۲۰۲۰ م، روزنامۀ الصیحۀ سودان به نقل از مجلۀ امریکایی «فارین پالیسی» در مورد کشمکش‌های ناخوش‌آیند بین مزدوران امریکا (مرکبۀ نظامی) و مزدوران اروپا (مرکبۀ غیرنظامی) که قدرت سودان را در دست دارند، گزارشی را منتشر کرد که موضوع در مورد هویت کاندیدای رهبری مأموریت بین‌المللی؛ یعنی کمیساری عالی برای سودان، است. برعلاوه، مجلۀ «فارین پالیسی» تمایل شدید عبدالله حمدوک، نخست وزیر سودان را مبنی بر انتصاب کاندیدای فرانسوی به‌نام جین کریستوفر بیلیارد افشاء کرد. به نقل از این روزنامه، تقرر بیلیارد با مخالفت شدید مؤلفۀ نظامی روبه‌رو شد و همین‌گونه پکن و روسیه نیز (قطعاً به دستور امریکا) مانع این انتصاب شدند.

ما، در حزب‌التحریر – ولایه سودان، بارها و بارها از بهر مداخلات نظامی ظالمانۀ قدرت‌های حریص غربی، از زمان عزل عمر البشیر، مزدور امریکا و گرفتن کنترل کشور توسط کمیتۀ نظامی و اعمال فشار اروپا از طریق مؤلفه غیرنظامی بر نوکران امریکا (نظامی‌ها)، تا زمانی‌که قدرت بین این دو مرکبه تقسیم شد، مردم را هشدار داده و آگاه کرده‌ایم. اما قدرت واقعی در دستان مزدوران امریکا بوده و تا هنوز هم قرار دارد؛ بناءً ناگزیر نخست وزیر از سازمان ملل درخواست استعمار سودان از طریق یک مأموریت بین‌المللی را پیش کرد تا او را از گزند ارتش محافظت کنند. ولی امریکا نمی‌گذارد که این قضیه بر وفق مراد اروپا و مزدوران‌اش پیش رود؛ در نتیجه، درگیری دو جناح امریکا و اروپا در سودان قطبی شدن این کشور را به همراه دارد که منجر به اختلال در ساختار اجتماعی این کشور می‌شود. فرجام همۀ این‌ها به جنگ قبایل در تمام نقاط کشور و عدم انتصاب مردمی حکمرانان در ایالت‌ها که همه و همه بیان‌گر تجزیه و هرج‌ومرج کشور است که به رویای دیرینۀ غرب کافر جامۀ عمل می‌پوشاند. متأسفانه، حکام ما اعم از نظامی و ملکی، توطیه و دسایس کفار را با ساده لوحی غیرقابل اجتناب به پیش می‌برند!

ما در حزب‌التحریر – ولایه سودان، به همه فرزندان صدیق و مسلمان این سرزمین که نگران ثبات، امنیت و وحدت سودان هستند، پیامی ارسال می‌کنیم که تنها راه حل‌شان رجوع به اسلام است. ما به‌عنوان مسلمان مستلزم پیروی از اسلام و تنفیذ احکام آن در حکومت، سیاست و در همۀ ساحات زندگی زیر چتر دولت خلافت استیم؛ خلافت راشدۀ ثانی بر منهج نبوت، دولتی‌که به‌تنهایی قادر به حفظ امنیت، وحدت و بافت اجتماعی شهروندان‌اش و راندن استعمار از قلمرو خودش می‌باشد.

﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اسْتَجِيبُوا لِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاكُمْ لِمَا يُحْيِيكُمْ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يَحُولُ بَيْنَ الْمَرْءِ وَقَلْبِهِ وَأَنَّهُ إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ﴾
(الأنفال: ۲۴)

ترجمه: ای کسانی‌که ایمان آورده‌اید! دعوت الله (سبحانه و تعالی) و رسول الله (صلی الله علیه و سلم) را اجابت کنید، هنگامی‌که شما را به سوی چیزی می‌خواند که شما را حیات می‌بخشد! و بدانید الله (سبحانه و تعالی) میان انسان و قلب او حایل می‌شود و همۀ شما (در قیامت) نزد او گردآوری می‌شوید!

ابراهیم عثمان (ابوخلیل)

سخنگوی رسمی حزب‌التحریر – ولایه سودان

مترجم: امیر حسام

ادامه مطلب...

خوش‌خدمتی شیخ حسینه به منافع امریکا و هند پایانی ندارد!

(ترجمه)

اولین کشتی هندی حاوی محموله‌های انتقالی از طریق بندر چیتاگنگ بنگله‌دیش، به‌عنوان بخشی از معاهدۀ کشتی‌رانی ساحلی سال ۲۰۱۸ م، به ایالت‌های شمال شرقی هند رسید. شکی نیست که استفاده از بندرهای استراتیژیک‌مان؛ نه به انگیزۀ اقتصادی؛ بلکه به انگیزۀ استراتیژیک و در روشنی برنامۀ ژئوپولیتیک امریکا انجام می‌شود، تا هند در سطح یک قدرت منطقه‌ای برای مقابله با چین و خلافت راشدۀ ثانی که به إذن الله سبحانه‌وتعالی به‌زودی خواهد آمد، آماده شود.

هند از سلطه یافتن بر منابع استراتیژیک و زیرساختی‌مان ناامید است؛ چون همین اکنون هم برای استفاده از امتیاز این خط، قرارداد ۴.۵ میلیارد دالری دارد. خیانت حکام ما برای این دولت مشرک آزادی عمل داده‌است تا بر ما سلطه یابد؛ هرچند نمونه‌های واضحی؛ مانند: سریلانکا وجود دارد که به چوب‌خور سیاست‌های ژئوپولیتیک این استعمارگر کافر بدل شده‌است. هند نخستین‌بار در سال ۲۰۱۱ م، در بندر شمالی سریلانکا در کانکسانتورای گام نهاد؛ ولی اکنون از تسلط بر بندر شرقی این کشور واقع در ترینکومالی، به‌منظور دست‌برد زدن به نفوذ در حال گسترش چین در منطقه، ناامید شده‌است. (منبع: دیپلومات، ۲۳ می/مه ۲۰۱۷ م، "کشمکش هند و چین بر سر سریلانکا")

جدا از قصد هند برای ایجاد یک ذخیره‌گاه بزرگ نفت و گاز طبیعی مایع در ترینکومالی و انکشاف بندر ترینکومالی به یک نقطۀ ترانزیتی کلیدی، این کشور هم‌چنین می‌خواهد در نقاب روابط دوجانبۀ تجاری و اتصال منطقوی به ساخت خط آهن و طرح جاده در سریلانکا کمک کند. دقیقاً همین الگو با بنگله‌دیش نیز به‌پیش می‌رود؛ شرکت نفت هند همراه این کشور قرارداری را جهت ایجاد یک ترمینال بزرگ در بندر زیرآبی ما به امضاء رسانده‌است تا به بنگله‌دیش گاز مایع وارد کند و همین‌گونه از منافع‌اش برای داخل شدن به تجارت گاز طبیعی مایع و مواد پطروشیمیایی نیز یاد کرد.

ای مردم بنگله‌دیش! این حکام خائن هرگز از معاملۀ حاکمیت کشور از طریق واگذاری منابع و زیرساخت‌های استراتیژیک ما به دشمنان‌مان دست نخواهند کشید و این‌جا را به پاتوق قدرت‌های استعماری تبدیل خواهند کرد. این حکام نوکر متکی به غرب تنها برای خدمت به منافع ژئوپولیتیک استعمارگران کافر و مهره‌های منطقه‌ای‌شان به قدرت رسیده‌اند. پس برماست که هژمونی غرب را از سرزمین خود ریشه‌کن کنیم و این حکام را از طریق تأسیس مجدد خلافت راشده به‌طریقۀ رسول‌الله صلی‌الله‌علیه‌وسلم به‌سزای اعمال خائنانه‌ای‌شان برسانیم. امت مسلمه به‌زودی با بازگشت خلافت به‌عصر جدید تحت رهبری اسلام وارد خواهند شد و ذره‌ای از چاپلوسی کفار را در سطح داخلی و بین‌المللی تحمل نخواهند کرد. از این‌رو، دولت اسلامی سریعاً تمام معاهدات حرام و قراردادهای همراه با دولت‌های متحارب را، به‌عنوان بخشی از مسؤولیت‌های داخلی‌اش برای تنظیم امور مردم، لغو خواهد کرد تا ثروت و منابع‌مان را از ایشان پس بگیرد و آنان را صاحب هیچ‌گونه منفعت استراتیژیک نکند.

﴿وَلَنْ يَجْعَلَ اللَّهُ لِلْكَافِرِينَ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ سَبِيلًا﴾  (النساء: ۱۴۱)

ترجمه: و الله (سبحانه و تعالی) هرگز کافران را بر مؤمنان تسلطی نداده‌است.

دولت خلافت مطابق بخشی از سیاست خارجی‌اش که بر انتشار اسلام به سراسر جهان از طریق دعوت و جهاد استوار خواهد بود، برای بیرون کشیدن سرزمین‌های مسلمانان از اشغال نامشروع و سلطۀ کفار و مشرکین و یک‌جا کردن آن‌ها کار خواهد کرد. در مادۀ شماره ۱۸۸ پیش‌نویس قانون اساسی دولت خلافت آینده که توسط حزب‌التحریر اتخاذ شده، آمده‌است: "حمل دعوت اسلام اساس سیاست خارجی را تشکیل می‌دهد و روابط میان این دولت و تمام دولت‌های دیگر بر همین اساس بنا شده‌است." برعلاوه، دولت خلافت در عوض این‌که قربانی سیاست‌های ژئوپولیتیک استعمارگران و مهره‌های‌شان شود، رقابت سیاسی بین دولت‌های دشمن در سطح منطقه‌ای و جهانی را از نزدیک مشاهده خواهد کرد، باشد که بتواند از این اوضاع به بهترین شکل ممکن بهره گیرد؛ به‌طور مثال: نزاع موجود میان هند و چین بهترین فرصتی خواهد بود که هند را ضمیمۀ دولت اسلامی کنیم و به‌منظور حفاظت از مسمانان مظلوم اویغور در سینکیانگ (ترکستان شرقی) با چین وارد مذاکره شویم. در حقیقت، بازگشت دولت موعود خلافت نزدیک است و خلاهای موجود را با رحمت و عدالت پُر خواهد کرد، حال‌آن‌که نظم جهانی سرمایه‌داری در پشت پردۀ بحران کووید – ۱۹ سریعاً درحال نابودی است. خیلی زود همۀ مسلمانان و غیرمسلمانان در آرامش زندگی خواهند کرد؛ همان‌گونه که قرن‌ها از منافع نظام اسلام بهره می‌بردند و جان، مال و عزت‌شان بدون هیچ تبعیضی در حفاظت کامل قرار داشت.

رسول‌الله صلی‌الله‌علیه‌وسلم فرمودند:

«زُوِيَتْ لِي الْأَرْضُ حَتَّى رَأَيْتُ مَشَارِقَهَا وَمَغَارِبَهَا وَأُعْطِيتُ الْكَنْزَيْنِ الْأَصْفَرَ أَوْ الْأَحْمَرَ وَالْأَبْيَضَ يَعْنِي الذَّهَبَ وَالْفِضَّةَ وَقِيلَ لِي إِنَّ مُلْكَكَ إِلَى حَيْثُ زُوِيَ لَكَ» [رواه مسلم]

ترجمه: زمین برایم جمع شد؛ (یعنی الله سبحانه و تعالی زمین را برایم نشان داد،) به‌طوری‌که مشارق و مغارب آن را دیدم و دو گنج به من بخشیده شد: یکی زرد یا (شک راوی) قرمز و دیگری سفید؛ یعنی طلا و نقره و به من گفته شد: ملک و حکومت تو تا جایی خواهد بود که برایت جمع شد و دیدی.

دفتر مطبوعاتی حزب‌التحریر – ولایه بنگله‌دیش

مترجم: محمد حارث پویا

ادامه مطلب...

تسلیم نمودن قدرت به دست حزب‌التحریر، نخستین گام برای گرفتن عمر بن خطاب رضی‌الله‌عنه من‌حیث یک الگو است!

  • نشر شده در تونس

(ترجمه)

مدت‌هاست که رییس جمهور قیس سعید، مولای (سید) ما، عمر فاروق، خلیفۀ راشد رضی‌الله‌عنه را به‌عنوان الگوی خود در حکومت‌داری برگزیده است. آخرین بار او به‌ نقل از عمر بن خطاب رضی‌الله‌عنه به روز چهارشنبه مورخ 22 ژوئیه/جولای 2020م، در هنگامی‌که در خصوص یکی از جنبه‌های فساد در محاکم تونس سخنرانی می‌کرد، چنین فرمود: "آیا شما می‌دانید که عمر رضی‌الله‌عنه یک روز چنین گفت: «اگر یک‌قاطر در عراق (پایش در راه) بلغزد/لغزیدن بگیرد، الله سبحانه‌وتعالی مرا محاسبه خواهد کرد که چرا تو راه را برای او (حیوان) هموار نکردی یا عمر؟» من در حضور الله سبحانه‌وتعالی قرار خواهم گرفت و از هیچ جنبنده‌ای؛ مگر الله رب‌العالمین نخواهم ترسید، او از من خواهد پرسید، چرا من در برابر حق به‌خاطری‌که آن مسأله حق است، خاموش بودم و کسی‌که در برابر حق خاموشی اختیار کند، در واقع شیطان أخرس (لال و زبان بسته) محسوب می‌شود."

این بیانیه‌ رییس جمهور قیس در تناقض با افعال و عمل‌کرد عمر فاروق رضی‌الله‌عنه قرار دارد:

چنان‌چه عمر بن خطاب رضی‌الله‌عنه شدیداً به‌خاطر تطبیق شرعیت حنیف الله سبحانه‌وتعالی و سنت مطهر نبی صلى‌الله‌عليه‌وسلم حریص بود، تا این‌که رسول‌الله صلى‌الله‌عليه‌وسلم به وی لقب فاروق را عطا نمود؛ زیرا او بین حق و باطل در قضاوت خود بر بالای منافق‌ای‌که از حکم الله سبحانه‌وتعالی راضی نبود، فرق قائل می‌شد. اما رییس جمهور قیس سعید، حرص به تطبیق حاکمیتی دارد که از سوی الله سبحانه‌وتعالی نازل نشده است.‌ او مکرراً تأکید ورزیده است که وی متعهد (ملتزم)، حریص و ضامن "قانون تأسیسی‌ای (‌founding constitution)" است که تحت نظارت «نوح فیلدمان یهودی» قرار دارد!

هم‌چنین، عمر بن خطاب رضی‌الله‌عنه، در خصوص اسلام و خلافت حریص و علاقمند بود؛ بناءً وی اولین کسی‌ بود که به ابوبکر رضی‌الله‌عنه بیعت نمود. فلهذا، پس از مرگ ابوبکر رضی‌الله‌عنه در یک شرایط بسیار سخت و مهم، در هنگامی‌که ارتش مسلمانان در برابر دو قدرت عظیم در جهان می‌جنگیدند، به او خلافت داده شد و به عنوان خلیفه تعیین شد. هنگامی‌که رزشتی/مجوسی‌ وی را با خنجر زد، او یک طرح مشرح دقیق را به‌خاطر انتخاب/نصب خلیفه نوشت که نمایان‌گر این بود که وحدت مسلمانان با ارزش‌تر از خون صحابه است؛ اگر آنان در بیعت نمودن‌شان با یک خلیفۀ واحد سستی یا تاخیر کنند، طوری‌که در نقل قول مشهورش چنین فرموده:

«لا إسلام بلا جماعة ولا جماعة بلا إمارة ولا إمارة بلا طاعة»

ترجمه: اسلام بدون جماعت نیست، جماعت بدون امارت (رهبری) نیست و هیچ امارتی بدون اطاعت نیست.

 ‏چنان‌چه در زمان (حاکمیت) رییس جمهور سعید، اسلام از دایرۀ حکومت‌داری خارج شده بود، در برابر حاملین دعوت‌اش جنگیده می‌شد و اعضای حزب‌التحریر تحت توقیف گرفته می‌شد و آنان را به‌خاطر دعوت برای اقامۀ خلافت راشدۀ ثانی بر منهج نبوت، محکمه می‌نمودند!

فلهذا، جای‌گاه رییس جمهور سعید با توجه به هم‌چو بی‌عدالتی (ظلم) چیست؟! آیا سعید می‌دانست که عمر بن خطاب رضی‌الله‌عنه یکی از حامیان نصرت دعوت به‌سوی اسلام بود و بر ضد دشمنان‌اش عمل می‌کرد، جایی‌که عبدالله بن مسعود در خصوص‌اش چنین فرمود: «ما پس از این‌که عمر مسلمان شد، تا اکنون پیروز هستیم (ما زلنا أعزة منذ أن أسلم عمر)»؟!

بنابراین، سیرت خلیفه عمر بن خطاب رضی‌الله‌عنه، مجهول و ناشناخته نیست. او هرگز با احکام کفر بر بالای مردم حاکمیت نکرده است و هیچ‌گاهی با دشنمان اسلام مصحلت ننموده و به‌خاطر رضایت کفار تلاش نورزیده است؛ او هرگز کشور ما، آب‌های ما، فضای هوای ما و سرچشمۀ منابع‌مان را به دشمنان ما تسهیل ننموده است. ‏او حامی اسلام و خلافت و یکی از داعیان‌اش بود. ‏اولین گامی‌که رییس جمهور قیس سعید باید به‌خاطر الگو قرار دادن عمر فاروق به آن چنگ زند و تعقیب کند، در واقع حمایت از پروژۀ خلافت است؛ بناءً با تسلیم نمودن قدرت به دست حزب‌التحریر، این پروژه را کمک کند تا خلافت را تأسیس و اسلام را تطبیق نماید تا در نهایت کشور را از شر مزخرفات دموکراتیک و نفوذ بیگانه‌ها نجات دهد.

ما به قیس سعید سخن مشهور عمر فاروق رضی‌الله‌عنه را یادآور می‌شویم که فرمودند:

«نحن قوم أعزنا الله بالإسلام فإن ابتغينا العزة بغيره أذلنا الله»

ترجمه: ما مردمی هستیم که الله (سبحانه‌وتعالی) توسط اسلام به ما عزت بخشید. هرگاه ما اندکی هم در جست‌و‌جوی عزت به غیر الله باشیم، الله (سبحانه‌وتعالی) ما را دوباره ذلیل خواهد کرد.

دفتر مطبوعاتی حزب‌التحریر – ولایه تونس

مترجم: داکتر زکریا

 

ادامه مطلب...

بازداشت شباب حزب‌التحریر به پوشاندن جنایات‌تان کمک نمی‌کند

  • نشر شده در تونس

(ترجمه)

به‌روز جمعه، ۱۷ جولای/ژوئیه ۲۰۲۰ م، حزب‌التحریر – ولایه تونس اعلامیه‌ای را با عنوان «ای مردم تونس! تا کی این چرندیات دموکراتیک را تحمل می‌کنید؟» منتشر کرد. شباب حزب این اعلامیه را در سطح گسترده‌ای در سراسر کشور توزیع کردند؛ اما در جریان توزیع آن نیروهای امنیتی تعدادی از شباب حزب‌التحریر را ربودند. از آن جمله عماد امیره و باسم کامله از شهر قبلی ربوده شدند. آنان از صحبت با نیروهای امنیتی در حضور یک وکیل خودداری کردند؛ بناءً پس از مدتی رها شدند. ولی مختار بلهاج و فاخر الربایعی از شهر سفاکس تنها پس از رسیدن وکیل‌شان آزاد شدند. شنبه شب یک نیروی امنیتی به خانۀ زوهیر الامری در شهر سیدی بوزید حمله کرد و او را با خود به حوزۀ امنیتی برد؛ ولی او از همکاری با آنان خودداری کرد (چون آن‌ها دلایل کافی و احضاریه رسمی در دست نداشتند)، نهایتاً او را با ناامیدی رها کردند.

به‌همین ترتیب، نیروهای امنیتی صبح یک‌شنبه، ۱۹ جولای/ژوئیه ۲۰۲۰ م، یکی دیگر از شباب‌مان را به‌نام نورالدین نوری از شهر سواسی به دلیل توزیع همین اعلامیه به‌مانند جلادان و گروه‌های مافیایی دست‌گیر کردند و تا روز دوشنبه، ۲۰ جولای/ژوئیه ۲۰۲۰ م، در بازداشت خود نگه داشتند. در حقیقت، بازداشت جوانانی‌که یک بیانیه سیاسی را توزیع می‌کنند، ننگی بر دولت است که ناسازگاری متصدیان این امر را به اثبات می‌رساند و سقم ادعای‌شان را نشان می‌دهد، این‌که به قوانین ساخت خودشان نیز پای‌بند نمی‌باشند.

به‌نظر می‌رسید که این بیانیه حزب، سفارت‌ها را نگران کرده بود؛ چنان‌که به طبقۀ حاکم هدایت دادند که تعدادی از نیروهای امنیتی را برای بازداشت شباب حزب‌التحریر بفرستند تا موجب سراسیمه‌گی حزب و خفه شدن صدایش شوند.  

بلی، آنان می‌خواهند حزب‌التحریر را از سخن گفتن باز دارند؛ زیرا بیانات‌اش انقیاد طبقۀ سیاسی را به استعمارگران فاش می‌کند، همان استعمارگرانی که دست این طبقه را به تمام بخش‌های دولت و دستگاه امنیتی و قانون‌گذاری، اقتصاد و آموزش/معارف باز کردند و تونس را به سلطه‌اش درآوردند. زیرا حزب‌التحریر به براندازی نظام دموکراتیک فاسدی دعوت می‌کند که باعث آشفتگی سیاسی تونس شده، مردم‌اش را به سمت برده‌گی سوق داده و این سرزمین را وارد دالان تاریکی کرده‌است که راه خروجی ندارد؛ مگر این‌که تونس را به نقطۀ اصلی‌اش؛ یعنی دولت خلافت راشده به‌طریقۀ رسول‌الله صلی‌الله‌علیه‌وسلم، برگرداند.

آن‌چه اسباب رنجش استعمارگران را فراهم آورده‌است، این است که پس از دهه‌ها غربی‌سازی و خشکانیدن ریشه‌های اسلام در تونس، هنوز قوت نیروی فراخوان خلافت را در تونس می‌بینند، شهرت حزب و بیانیه‌هایش را مشاهده می‌کنند. اما آن‌چه ما را ناراحت می‌کند این حقیقت است که نیروهای امنیتی در عوض حمایت از امت و دین‌شان و بازداشت کسانی‌که به خون شهداء خیانت کرده‌اند، زمام کشور را به دست سفرای خارجی و سازمان‌های مالی بین‌المللی سپرده‌اند، سرمایه‌های این سرزمین را با واگذاری‌شان به شرکت‌های چپاول‌گر غربی برباد داده‌اند و تونس را به یک پایگاه پیش‌رفته برای مهم‌ترین اراکین استعمار در منطقه تبدیل کرده‌اند؛ آنان با دست‌گیر کردن اشخاصی‌که خواهان تطبیق اسلام استند، امکانات سیاسی‌شان را برای جدا کردن اسلام از حاکمیت با استعمارگران به اشتراک می‌گذارند. آیا ندیدند که خدمت‌گذاری‌شان به حکامی‌که سرزمین، دین و امت خود را فروختند، آنان را به‌سان گروه‌های تبه‌کار و مافیایی ساخته‌است که نیروی‌شان را در راه اشتباه به‌کار می‌برند و مردم را از راه الله سبحانه و تعالی منحرف می‌کنند؟

بگذارید بدانند که نه پیگردها غیرشرعی و محاکمه‌های سیاسی‌شان مانع شباب حزب‌التحریر از بیان حقیقت خواهد شد و نه آنان در برابر استعماری‌که وارد خانه‌های‌شان شده‌است خاموش خواهند ماند، تا آن‌که او و فسادش را از ریشه برکنند و حدود اسلام را تطبیق کنند.

بگذارید حکام تونس خاطر نشان شوند که حزب‌التحریر فعالیت‌های‌شان را نظاره می‌کند، از توطئه‌های‌شان باخبر است، اعمال و کردارشان را به خاطر دارد و به‌زودی – به اذن و ارادۀ الله سبحانه‌وتعالی – که به قدرت دست یابد با آنان تصفیه حساب خواهد کرد.

بگذارید حکام و سفارت‌های پشت سرشان بدانند که حزب‌التحریر قبل از تولد این دولت ضعیف، عمیقاً در این سرزمین ریشه دوانیده‌است و این دولت‌های وحشی در امر توقف و مختل کردن فعالیت‌هایش ناکام بوده‌اند. پس چگونه یک دولت ضعیفی‌که «وزرایش» مستخدمان گوش به فرمان سفارت‌های استعماری‌اند، با چنین حزبی مقابله می‌کند که دارای بنای مستحکم و معنویات والا می‌باشد؟!

الله سبحانه‌وتعالی می‌فرماید:

﴿إِنَّ الَّذِينَ يُحَادُّونَ الله وَرَسُولَهُ أُولَئِكَ فِي الْأَذَلِّينَ * كَتَبَ الله لَأَغْلِبَنَّ أَنَا وَرُسُلِي إِنَّ الله قَوِيٌّ عَزِيزٌ﴾ (المجادله: ۲۰ – ۲۱)

ترجمه: کسانی‌که با الله (سبحانه و تعالی) و رسول‌اش (صلی‌الله‌علیه‌وسلم) دشمنی می‌کنند، آن‌ها در زمرۀ ذلیل‌ترین افراداند. الله (سبحانه‌وتعالی) چنین مقرر داشته که من و رسولان‌ام پیروز می‌شویم؛ چراکه الله (سبحانه‌وتعالی) قوی و شکست‌ناپذیر است.

دفتر مطبوعاتی حزب‌التحریر – ولایه تونس

مترجم: محمد حارث پویا

ادامه مطلب...

کشتار مسلمانان اویغور تحت نظام سرمایه‌داری "مؤلد ظلم و ستم" شدت گرفته است! Featured

(ترجمه)

بر اساس گزارش تازه‌ای‌که توسط "Associated Press" روز دوشنبه 29 ژوییه/جولای نشر گردید، حکومت چین، پالیسی ظالمانه‌ای کنترل اجباری ولادت را بالای مسلمانان اویغور ترکستان شرقی تحمیل نموده است تا نفوس آن‌ها را کاهش دهد. در حقیقت این نوع ظلم به مراتب شدید‌ترین، بی‌حمانه‌ترین و ظلم سیستماتیک نسبت به فشار‌های قبلی و قساوت‌های قبلی ‌می‌باشد. تحقیقات "Associated Press" بر اساس سند رسمی دولت‌ملت صورت گرفته است و با 30 تن از مسلمانان چینی که قبلاً در کمپ نگهداری مسلمانان زندانی بودند و هم‌چنان با آموزگار قبلی کمپ نگهداری مسلمانان مصاحبه نموده است. این گزارش نشان ‌می‌دهد که از چهار سال گذشته بدین سو، رژیم مستبد چین صد‌‌ها هزار زن مسلمان اویغور را مجبور به معاینۀ فضولانۀ حاملگی نموده است و از وسایل فشار‌آور بالای رحم به منظور جلوی‌گیری از آبستن، استفاده نموده‌اند که در نتیجۀ مبارزۀ ظالمانۀ ضد مسلمانان، تعدادِ زیادی را عقیم و بیش‌تر اطفال را در جنین سقط کردند. درحالی‌که رژیم سفاک چین، مردم غیرمسلمان چینی را تشویق ‌می‌کند تا اولاد بیش‌تر داشته باشند. آن زنان مسلمان اویغور که پالیسی اژدها‌مانندی کنترل ولادت دولت چین را که داشتن فرزند را به تعداد کم‌تر از دو طفل محدود ‌می‌سازد، قبول نکنند، با آن‌ها رفتار بد صورت گرفته و جریمۀ سنگین به مقدار هزار‌‌ها دالر و یا در کمپ‌های زندان‌گونه زندانی ‌می‌شوند که در آن‌جا قبلاً یک میلیون مسلمان توسط آجندای سیاسی رژیم چین، با عقاید کمونستی شست‌وشوی مغزی گردیده‌اند. گزارش‌های قبلی برملا ساخته است که زنان در این کمپ‌‌ها با دواهای ناشناخته تزریق ‌می‌شدند تا به شکل کیمیاوی آن‌‌ها را عقیم سازند و یا مجبور به معاینه در ماشین‌های ضد آبستنی ‌می‌گردیدند. برعلاوه، پولیس حتی داخل خانه‌‌ها هجوم بردند تا اطفال پنهان‌شده را دریابند؛ درحالی‌که حکومت‌های محلی، سیستمی را عیار ساختند که با گزارش تولد اطفال نا‌مشروع برای آن‌ها جایزه دهند. براساس تحقیق "Associated Press" میزان تولد در منطقۀ اویغور از سال 2015 الی 2018 به 60 درصد کاهش یافته و به سمتِ تنزیل در جریان است. در سال گذشته در مقایسه با کاهش ملی 4.2 درصدی، تقریباً 24 درصد کاهش یافته است. در این گزارش هم‌چنان بیان شده است که در سال 2019 مقامات سینک یانگ تصمیم دارند تا حداقل 80 درصد زنان بار‌ور در چهار روستای حوزۀ شرقی اداری اویغور را عقیم و یا توسط ماشین‌های ضد آبستنی، سقط جنین کنند. در سال 2018، 80 درصد تمام مردم در ولایت سینک یانگ چین توسط این ماشین معاینه شدند که بیش‌تر آن‌‌ها را مردم مسلمان اویغور تشکیل می‌داد. تمام این کار‌‌ها فضای ترس و وحشت را در میان مسلمانان اویغور در مورد داشتن طفل ایجاد نمود؛ درحالی‌که داشتن طفل یکی از اساسی‌ترین حقوق بشری و انسانی محسوب ‌می‌شود!

این پالیسی خبیثانه، یکی از وسایل دیگرِ حکومت چین برای تغییر توازن مسلمانان و غیرمسلمانان در ترکستان شرقی‌ست تا از طریق انجنیری جنیتیک اجتماعی تعداد نفوس مسلمانان اویغور را کاهش و هویت و فرهنگ اسلامی را از بین ببرد. رژیم چین قبلاً برای مردم چینی جایزۀ نقدی تعیین نموده است تا به منطقۀ اویغور رفته و با آن‌ها ازدواج کنند. به‌هرحال، در نظم جهان سرمایه‌داری، هیچ دولتی به خاطر ضرر ‌اقتصادی جرئت نمی‌کند تا موقف درست و حیاتی در مقابل ظلم کشور چین اتخاذ نماید. زیرا تحت نظام سرمایه‌داری غرب، نفع مالی و سود بین‌المللی سرزمین‌های اسلامی همیشه و بدون استثنأ بر مفکورۀ انسانیت برتری و ارجحیت داشته است. در واقع، امروز هیچ دولتی نیست تا مخلصانه برای برقراری عدالت و در مقابل ظالمین ایستادگی کند. ولی برعکس، این حکومت‌ها برای ادامۀ ظلم، چراغ سبز نشان می‌دهند و با سکوت خویش ظلم را یاری می‌کنند. برعلاوه، نباید از سازمان ناکام، نابه‌کار و فرسودۀ ملل‌متحد برای خاتمۀ نابودی نسلی و فرهنگی مسلمانان امید داشت؛ زیرا بار‌‌ها و بار‌‌ها عدم همکاری‌اش را ثابت ساخته است و نمی‌خواهد که کدام اقدام محسوس علیه دولت مستبد چین نماید؛ مگر این‌که منافع سیاسی و اقتصادی حامیان غربی‌اش در آن متصور باشد.

ای مسلمانان! بدانید که بدون تاسیس نظام الله سبحانه‌و‌تعالی "خلافت" برمنهج نبوت، هیچ راهی وجود ندارد تا ظلم و برده‌گی  برادران و خواهران ما در ترکستان شرقی خاتمه یابد. هیچ نظامی وجود ندارد که مخلصانه منافع مسلمین را تأمین و بدون یک لحظه تردد، از مسلمانان دفاع نماید. شعار دولت اسلامی "خلافت" تنها سخن پوچ و بی‌معنی برای حفاظت حقوق مسلمانان نیست؛ بلکه تاریخ گواه است که دولت اسلامی چگونه من‌حیث الگوی عدالت در مقابل ظلم در جهان درخشید. فلهذا، شما را دعوت ‌می‌کنیم، بدون تأمل و تردید برای تأسیس این نظام باشکوه کار کنید تا دولت‌های بزدل امروزی‌که مسلمانان در هر گوشۀ دنیا در آن زیست دارند را منهدم سازیم و چهرۀ واقعی امنیت و سعادت را برای امت به ارمغان بیاوریم.

داکتر نسرین نواز

رئیس بخش زنان در دفتر مطبوعاتی مرکزی حزب‌التحریر

مترجم: عبدالله صالحی

ادامه مطلب...
  • نشر شده در فقهی

(ترجمه)

به عابد الله

پرسش

السلام علیکم ورحمت الله وبرکاته!

در کتاب نظام اسلام چنین آمده: بنابر این، اهداف علیا جهت حفاظت اجتماع با ساخت انسان درست نیست؛ بلکه از اوامر و نواهی الله گرفته می‌شود، آن ثابت بوده و تغییر و پیشرفت را نمی‌پذیرد؛ چنانچه محافظت نوع انسان، عقل انسان، کرامت انسان، نفس انسان، ملکیت فردی، دین، امنیت و دولت این‌ها همه اهداف علیای ثابت برای حفاظت اجتماع اند که تغییر و پیشرفت را نمی‌پذیرند.

پرسش اینست: آیا اجتهاداتی در قانون اساسی جهت تغیر بعضی نصوص ممکن است؟ در حالی‌که در نص کتاب آمده که تغییر و پیشرفت را نمی‌پذیرد. در این مورد توضیح می‌خواهم، الله شما را برکت و نصرت دهد.

پاسخ

وعلیکم السلام و رحمه الله و برکاته!

برادر عزیز! اجتهاد در نصوص قطعی‌الثبوت و قطعی‌الدلات صورت گرفته نمی‌تواند، یعنی نصوصی‌که در ثبوتش قطعی باشد، مثل آیت و حدیث متواتر و در دلالتش نیز مطابق بحث‌های زبان و اقسام کتاب و سنت قطعی باشد. اجتهاد در نصوص ظنی‌الدلات صورت می‌گیرد، برابر است که قطعی‌الثبوت باشد یا ظنی الثبوت، پس تا هنگامی‌که دلالت ظنی باشد، در آن اجتهاد صورت می‌گیرد؛ چنانچه این مسئله در علم اصول فقه معروف است.

و امور ذکرشده در کتابی‌که آن اهداف علیا اند، برای حفاظت جامعه اسلامی دلایل آن قطعی‌الثبوت و قطعی‌الدلالت اند، پس حکم آن توسط اجتهاد تغییر نمی‌کند؛ چون اجتهاد در آن صورت نمی‌گیرد و نصوص در مورد آن قطعی است و اجتهاد در صورت قطعی بودن نصوص صورت گرفته نمی‌تواند.

برادرتان عطاء ابن خلیل ابوالرشته

 

ادامه مطلب...

بازداشت شش تن از بانوانان حزب التحریر در قرغیزستان

(ترجمه)

خبر

مسئولین کمیتۀ امنیت ملی، شش تن از بانوان را در قرغیزستان به علت سوءظن‌شان، مبنی بر این‌که آنان وابسته به گروه ممنوعه می‌باشند، بازداشت نموده‌اند.

بر اساس معلومات غیررسمی، گمان می‌رود، بانوانی‌که در شهر نارین قرغیزستان زندانی شده‌اند، وابسته به سازمان حزب‌التحریر (بنیادگرا) می‌باشند. هم‌چنین گفته شده است که در هنگام بازرسی منازل‌شان؛ کتاب‌های (بنیادگرا) و دستگاه دیجیتلی‌ای که در آن مواد کمپاین حزب‌التحریر ثبت شده بود، یافت شده است و هم‌چنان دستگاه‌های کمپیوتر و سیم‌کارت‌هایی‌که هم‌راه‌شان بود، هم‌راه با آجنداها؛ ضبط و توقیف شده‌اند تا این‌که بررسی تمام موارد مورد لزوم انجام شود.

بانوان بازداشت شده در مرکز بازداشت موقت شمارۀ 24، در شهر نارین زندانی شده‌اند و به سبب مادۀ "تنظیم گروه بنیادگرا" قانون جنائی جمهوری قرغیزستان محاکمه خواهند شد و اجراآت قبل از محاکمه شروع شده است.

شایان ذکر است که بازداشت این بانوان با همکاری کمیتۀ امنیت ملی و ادارۀ منطقوی امور داخلی نارین انجام شده است. در عین حال، اولان الییف رئیس ادارۀ پولیس منطقوی هیچ‌نوع معلوماتی را در ارتباط به زنان بازداشت شده ارائه نکرده است. (منبع: رادیو آزادلیک)

تبصره

به تاریخ 14 ژوئن 2109م، مجلس سازمان شنگ‌آی در بیشکک پایتخت قرغیزستان به خاطر همکاری برگزار شد و نمایندگان کشورهای عضو به خاطر بررسی مشکلات منطقوی، مخصوصاً بررسی مسایل اقتصادی و امنیتی جمع شدند. ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه در آن کنفرانس حضور داشت و آن را اداره می‌کرد و بر ضرورت مبارزه با تروریسم و بنیادگرایی تأکید ورزید و تأکید به عمل آورد تا همۀ کشورهای منطقه در این مبارزه به طور یکسان اشتراک داشته باشند.

قابل ذکر است که در اثنای کنفرانس سارانبای جانیبیکاف رئیس جمهور قرغیزستان و ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه در عقب دروازه به طور انفرادی و محرمانه باهم صحبت می‌کردند. سازمان شنگ‌آی دورۀ بعدی مذاکرات را در شهر دوشنبه پایتخت تاجیکستان برگزار نمود و در آن‌جا نیز روی موضوعات امنیتی مربوط به خودش و روی موضوعات بنیادگرایی و مبارزه با تروریسم بحث به عمل آمد.

حکومت قرغیزستان مبارزۀ خود را علیه اسلام و مسلمانان از سال‌های زیادی بدین‌سو تحت نام "مبارزه با تروریسم" اعلام نموده است. بازداشت زنان مسلمان جزئی از برنامه‌اش بوده و در این راستا کوتایی نمی‌کند.

تمام جهان، مخصوصاً حکومت قرغیزستان می‌دانند که حزب‌التحریر یک حزب سیاسی بوده، فقط افکار سیاسی را با خود حمل می‌نماید و به کدام عمل مادی (حمل سلاح) نمی‌پردازد. بازداشت زنان به اتهام  وابستگی‌شان به حزب‌التحریر و ارتباط آن به تروریسم یک نیرنگ بزرگی‌ست. به دلیل این‌که در عین زمان یک یا دو تن نه بلکه شش تن از بانوان به اتهام بنیادگرایی و تروریسم بازداشت شده‌اند و این نشان می‌دهد که حکومت قرغیزستان اوامر باداران خود را در بالاترین سطح اجراء می‌نماید.

زمانی‌که علت ممنوعیت فعالیت حزب‌التحریر در روسیه پرسیده شد، ولادیمیر پوتین رئیس جمهور جماهیر شوروی برای دفتر خبرگزاری ریا گفت: «اجرای ممنوعیت تعیین شده بر فعالیت‌های سازمان اسلامی حزب‌التحریر در روسیه که نیروهای مسلح اتحاد جماهیر شوروی آن را تروریسم می‌خوانند، بالای سرزمین‌های روسیه الزامی می‌باشد؛ چون‌ ایدیولوژی این سازمان عملاً منجر به عواقب وخیمی شده است. به عنون مثال می‌توان به رد نمودن انتقال خون برای اطفال که حیات‌شان در گرو آن می‌باشد، اشاره نمود!»

بلی، کفار برای مبارزه با حق از بیان سبب‌های ناروا و پوچ دریغ نمی‌ورزند. با وجود این‌که آنان اهدف اساسی حزب‌التحریر را می‌دانند؛ ولی حق را با باطل خلط می‌نمایند.

حزب‌التحریر بیانات خود را در سایت‌های رسمی انترنتی منتشر می‌نماید و در آن‌جا می‌توان از افکار و برنامه‌های آن آگاهی حاصل نمود. علاوه بر این، وی در تمام منشورات و کتاب‌های خود تأکید می‌ورزد که وی بر اساس منهج رسول اللهﷺ فعالیت کرده و به طور مداوم به آن پایبند می‌باشد. با وجود این، واقعاً جای تعجب است که حکام دست‌نشاندۀ کشورهای آسیای میانه اصرار بر این دارند که حزب‌التحریر یک حزب بنیادگرا می‌باشد و ادعا دارند که در هنگام بازرسی منازل‌شان اسلحه یافته‌اند!

حکومت قرغیزستان به تعقیب و محاکمۀ اعضای حزب‌التحریر به دلایل دروغین و به اتهامات تهیه شده و ناپایدار ادامه داده است. الله متعال در کتاب مجیدش به ما خبر داده است که مشرکین و یهود هرگز برای ما دوست نمی‌شوند؛ بلکه آنان دشمنان ما می‌باشند. الله متعال چنین می‌فرماید:

﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ لاَ تَتَّخِذُواْ الْيَهُودَ وَالنَّصَارَى أَوْلِيَاء بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاء بَعْضٍ وَمَن يَتَوَلَّهُم مِّنكُمْ فَإِنَّهُ مِنْهُمْ إِنَّ اللّهَ لاَ يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ﴾ [مائدة: 51]

ترجمه:ای مومنان! یهودیان و مسیحیان را به دوستی نگیرید (و به طریق اولی آنان را به سرپرستی نگیرید). ایشان برخی دوست برخی دیگرند (و در دشمنی با شما یکسان و برابرند). هرکس از شما با آنان دوستی ورزد (و آنان را به سرپرستی بپذیرد) بی‌گمان او از زمره آنان به شمار می‌رود. شکی نیست که الله (سبحانه وتعالی) افراد ستمگر را (به سوی ایمان) هدایت نمی‌کند.

به إذن الله سبحانه وتعالی، دولت اسلامی در آیندۀ نه چندان دور تأسیس خواهد شد و در آن هنگام این حکام خیانتکار برای محاسبۀشان به خاطر جنایت‌هایی‌که انجام داده‌اند، به پنجۀ قانون سپرده خواهند شد و در آن روز باداران‌شان مثل پوتین، لاوروف و ترامپ هرگز نمی‌توانند آنان را رهایی بخشند؛ چون‌ آنان مصروف رهایی خودشان خواهند بود.

نویسنده: مخلصه اوزبکی

مترجم: محمد "مزمل"

 

ادامه مطلب...

دوستی و دشمنی به‌خاطر الله، از بهترين اعمال است!

(ترجمه)

از ابوذرغفاری رضی‌الله‌عنه روايت است‌که رسول الله ‌صلی‌الله‌عليه وسلم فرمود:

«أَفْضَلُ الأَعْمَالِ الْحُبُّ فِي اللَّهِ وَالْبُغْضُ فِي اللَّهِ» (رواه ابوداود والطبرانی.)

ترجمه: بهترين اعمال دوستی‌ودشمنی به خاطر الله سبحانه‌وتعالی می‌باشد.

تشريح حديث:

دوستی‌ و دشمنی به‌خاطر الله سبحانه‌وتعالی از مقتضيات ايمان است و اين چيزی‌ست که ما آن را از حبيب ما محمد صلی‌الله‌عليه‌وسلم و از اصحاب بزرگوارش رضی‌الله‌عنهم آموخته‌ايم؛ دوستی ميان آن‏ها از لحاظ قرابت و نسب يا از روی منفعت و کار نبود، وقتی يکی از آن‌ها برادر يا پدر خود را به‌قتل می‌رساند، به‌خاطر اين نبود که با او مشکل شخصی داشته باشد؛ بلکه او را از جهت کافر بودنش می‏کشت. برای مسلمان جايز نيست باکسی دوستی نمايد که از حدود الله‌ و رسولش سرپيچی می‌نمايد؛ اگرچه از نزديک‌ترين خويشاوندان ‌وی باشد؛ پس مفهوم دوستی ‌و دشمنی به‌خاطر الله متعال اين است که با شخصی دشمنی نمائيم که او فرد گنهکار است و در حق الله متعال از حد گذشته است.

ای مسلمانان!

از دوستی‌ و دشمنی به‌خاطر الله سبحانه‌وتعالی در حالی سخن می‏گوئيم که بسياری از مسلمانان باکفار و حکام ظالم رابطه دوستی دارند؛ بدانيد که اعتبار حاکم از جهت تطبيق‌حکم و عدم‌تطبيق حکم الله سبحانه‌وتعالی می‌باشد. واضح است که هيچ‌يکی از حکام امروزی احکام قرآن را بالای امت‌اسلامی تطبيق نمی‌کنند، اگرچه بعضی اوقات در پيش‌روی کامره‌ها نماز بخوانند و در بعضی مراسم قرآن بخوانند يا آذان بگويند يا طفلی را در پيش‌روی مردم در آغوش بگيرند...

پس ای مسلمانان! اين حکام ارزش دوستی را ندارند؛ زيرا آنان با امت‌اسلامی خيانت می‏کنند، احکام کفر را بالای مسلمانان تطبيق می‏کنند و کوچک‌ترين نفع به امت‌اسلامی رسانيده نمی‌توانند، گويا روشنی صبح تاريکی شب‌شان را می‌ربايد؛ اما سخن اميدوار کننده اين است که امت‌اسلامی بنابر وعده پروردگارشان، مثل قاب‌قوسين به اقامه خلافت بر منهاج‌نبوت نزديک شده است.

 يا الله! با آمدن خلافت راشده بر منهاج نبوت که در آن وحدت مسلمانان نهفته باشد بر ما منت بگذار و ما را از آن مستفيد بگردان! اللهم آمين آمین! 

خلاصه حديث

در اين حديث‌شريف، رسول‌الله صلی‌الله‌عليه‌وسلم ما را تشويق نموده که دوستی‌ودشمنی ما باید به‌خاطر الله سبحانه‌وتعالی باشد؛ زيرا اين کار برای يک ‌مؤمن از الزامات ايمان وی محسوب می‏شود، به‌خصوص دوستی با حکام؛ آن حاکمی‌که رعايت حال امت را نموده و حکم الله را بر آن‌ها تطبيق نمايد. اما حاکمی‌که از اسلام سوءاستفاده نموده وکارهای نمايشی می‏کند و امت را با اعمال خود فريب می‌دهد، بايد از او برحذر باشيم.

ادامه مطلب...
  • نشر شده در فقهی

پرسش

 قاعده‌ی شرعی وجود دارد که "اصل در اشیاء اباحت است، مادامی‌که دلیل‌ برحرمت‌ آ‌ن‌ یافت نگردد." بنابر این قاعده، هرمال شئ است، مادامی‌که‌ برتحریم‌اش چیزی‌ از نصوص‌ وارد نشود، بر اصلش که اباحت است، باقی خواهد ماند. بطور مثال: "یک نفر مالی را به سرقت برد" در اینجا که‌ فعل دزدی حرام ‌ ‌و فاعل‌ا‌‌ش گنهکار و بالایش مجازات مرتب می‌گردد؛ اما مال مسروقه منقول باشد یا غیرمنقول قطع نظر از عمل آن عموماً بر اصل‌اش که اباحت است، باقی می‌ماند و برای صاحبش تسلیم می‌گردد. از جهت مباح بودنش هرکس می‌‌تواند آن را به عنوان هبه، هدیه و یا نفقه اخذ کند؛ هیچ حرجی وجود ندارد و به ذمه طرفین گناهی باقی نمی‌ماند. و قاعده دیگری وجود دارد "شر‌‌‌‌اب‌ عین‌اش ‌حرام است" یعنی  اصل آن حرام است. یعنی حرمت شراب در نشه‌آور بودن آن است؛ پس احکام متعلق به اشیاء نشه‌آور شامل «فروشنده و نوشنده آن» می‌گردد؛ پس درین خصوص حرمت شراب به خود شراب واقع می‌گردد آیا این حرمت بالای اشیای منقول باشد یا غیرمنقول که با شراب در هنگام بیع اتصال دارد، نیز واقع خواهد گردید؟ و آیا درین مسئله نشه‌آور بودن و حرمت شراب علت است؟ اگر این‌چنین باشد؛ پس چنین قیاس می‌گردد؛ جواز ندارد که گیلاس و یا وسائل دیگر که در آن شراب گرفته شده و یا وسایلی‌که شراب انتقال داده است، دوباره استعمال شوند؛ چون هردو شیء در علت مشترک اند. با امید توضح  و روشنایی، الله سبحانه وتعالی به شما برکت دهد.

پاسخ

بلی اصل در اشیا اباحت است، مادامی‌که دلیل بر تحریم‌اش وجود نداشته باشد؛ اما پرسش شما در مورد علت حرمت شراب و در مورد وسایلی‌که  شراب انتقال می‌گردد و در مورد ظروفی‌که شراب استفاده می‌گردد، وارد شده است. موضوع  چنین است: در مورد در حدیثی‌که ابو داود از طریق جابر بن عبدالله  نقل کرده است، رسول الله صلی الله علیه وسلم  فرموده است:

«مَا أَسْكَرَ كَثِيرُهُ، فَقَلِيلُهُ حَرَامٌ»

ترجمه: آنچه که زیاد آن مست کند، پس کم آن نیز حرام است.

از متن حدیث شریف واضح است که برای حرمت شراب علتی وجود ندارد؛ چون هرگاه کمی از شراب نوشیده شود و مستی ببار آورد، بازهم حکم حرام بالای آن تطبیق و فاعل آن قابل مجازات است؛ چون حدیث مذکور کمی از شراب را بدلیل این‌که بیشتر آن‌مست می‌سازد، حرام ساخته است. پس کم آن نیز حرام می‌باشد.

 مانند این حدیث، حدیثی دیگر وجود دارد که رسول الله صلی الله علیه وسلم حالات ده‌گانه‌ای از شراب را حرام ساخته است، ولی علت آن را بیان نکرده است. حاکم در کتاب مستدرک که بر صحیحین نوشته است؛ از عبدالله بن عبدالله بن عمر و او از پدرش روایت کرده است که رسول الله صلی الله علیه وسلم فرموده اند:

«عَنَ اللَّهُ الْخَمْرَ، وَلَعَنَ سَاقِيهَا، وَشَارِبَهَا، وَعَاصِرَهَا، وَمُعْتَصِرَهَا، وَحَامِلَهَا، وَالْمَحْمُولَةَ إِلَيْهِ، وَبَايِعِهَا وَمُبْتَاعَهَا، وَآكِلَ ثَمَنِهَا»

ترجمهالله (سبحانه وتعالی)  شراب‌ را، ساقی آن را، نوشنده آن را و عاصر و معتصر آن را، ارسال کننده آن را و انتقال دهنده آن را، فروشنده آن را و خریدار کننده آن را و کسی‌که پول آن را می‌خورد، همه را لعنت کرده است.

بنابر آن، هر نوشیدنی که مست کننده باشد، شراب است. کم و بیش آن در حرام بودن باهم برابر اند و هم‌چنین حالات ده‌گانه نیز بدون علتی حرام می‌باشند. اما حکم حرمت البته تنها بالای اشخاص مکلف قابل تطبیق می‌باشد؛ نه بالای اشیاء. پس حکم حرمت بالای راننده موتر است؛ نه خود موتر و نه بالای ظروف که شراب گرفته شده است. چنانچه طبرانی در کتاب الکبیر از ابی ثغلبه خشنی روایت کرده است که گفت:

«أَتَيْتُ رَسُولَ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ فَقُلْتُ يَا رَسُولَ اللهِ: ... وَأَنَا فِي أَرْضِ أَهْلِ الْكِتَابِ وَهُمْ يَأْكُلُونَ فِي آنِيَتِهِمْ الْخِنْزِيرَ وَيَشْرَبُونَ فِيهَا الْخَمْرَ فَآكُلُ فِيهَا وَأَشْرَبُ...؟ ثُمَّ قَالَ صلى الله عليه وسلم: «...وَإِنْ وَجَدْتَ عَنْ آنِيَةِ الْكُفَّارِ غِنًى فَلَا تَأْكُلْ فِيهَا، وَإِنْ لَم تَجِدْ غِنًى فَارْحَضْهَا بِالْمَاءِ رَحْضًا شَدِيدًا ثُمَّ كُلْ فِيهَا»

ترجمه: گفت‌آمدم پیش‌رسول الله صلی اله علیه وسلم براو گفتم: یا رسول الله صلی الله علیه وسلم من درسر زمینی اهل کتاب زندگی می‌کنم و آن‌ها در ظرف‌های گوشت خوگ می‌خورند و شراب می‌نوشند، من می‌توانم از ظروف آن‌ها استفاده نمایم؟ رسول الله صلی الله علیه وسلم در پاسخ گفت: «...اگر نیازی به ظروف کفار نداشتی در آن‌ها چیزی نخور و اگر ظرفی دیگری نیافتی با آب خوب بشوی و سپس در آن‌ها بخور.

برادرتان عطاء بن خلیل ابوالرشته

مترجم: محمد حبیبی

ادامه مطلب...

تسهیل‌سازی قوانین قرنطینه در انگلیس

خبر:

دولت انگلیس در قوانین قرنطینه، گشودن دروازه‌های رستورانت‌ها، مراکز خرید، آرایشگاه‌ها و سایر مراکز فروش را به روی مردم تسهیل کرد. و این وضعیت قرنطینه درحالی صورت گرفت که ویروس کرونا در انگلیس شروع به گسترش نمود.

تبصره:

دولت انگلیس در زمانی‌که ویروس کرونا در این کشور شروع به گسترش کرد، به خاطر حفظ جان مردم و خاموش کردن وحشت ایجاد شده، قوانین قرنطینه را وضع نمود. و این کشور  قوانینی را طرح نمود که تمام افراد و شرکت‎‌ها به پیروی از آن مکلف شدند. بنابر این، واضح بود كه اظهارات دولت و قوانین قرنطینه آن‌چه را كه در سطح زمین باید رخ می‌داد، نقض می‌كرد؛ گویی دولت واقعاً می‌خواهد شیوع ویروس را با مسدود کردن راه‌های حمل و نقل عمومی، فروشگاه‌های موادغذایی و پارک‌ها كنترل كند. با این حال نه او از نظر صحی مشکل ویروس را معالجه كرد و نه هم توانست مسئله شیوع آن را سازماندهی کند.

در نتیجه با وجود تطبیق قوانین قرنطینه، این ویروس به شکل غیر قابل کنترولی در انگلیس گسترش یافته تا این‌که میزان مرگ و میر ناشی از آن به چهل‌وچهارهزار نفر رسید.

از آغاز این بحران  دولت ادعا نمود که واکنش آن و قوانین قرنطینه‌ای که تصویب شده همه مبتنی بر علم است و به همین دلیل ادعا کرده است که در حال انجام مشاوره با سازمان اورژانس علمی (SAGE) است؛ زیرا این سازمان به دولت توصیه می‌کند که چگونه با ویروس و قوانینی‌که برای محدود کردن شیوع آن باید رعایت شود، اقدام کند. اما طولی نکشید که دولت وقتی خواستار تسهیل قوانین قرنطینه شد، با مخالفت این نهاد مواجه شد و در نتیجه این امر  یک نهاد علمی جدید تشکیل داد تا با وی در مورد نحوه برخورد با ویروس کرونا مشاوره کند.

بنابر این، به نظر می‌رسد که دولت انگلیس غیر از آن برنامۀ دیگری دارد که به مردم نشان می‏دهد که چگونه با ویروس مقابله کنند. شاید بارزترین قسمت این باشد که اگر ویروس گسترش یابد مهم نیست.

ما از الله سبحانه وتعالی می‌خواهیم تا ما را از شرارت‌ها و مکارگی‏های غرب کافر نجات داده و چشم‌های مان را با آمدن دولت اسلامی‌ که امور مارا طوری تنظیم می‌کند که مورد رضایت او سبحانه وتعالی و موافق فطرت انسانی باشد، روشن سازد! اللهم آمین!

نویسنده: عبد الرحمن ايوبی

مترجم: یاسین سادات

ادامه مطلب...
Subscribe to this RSS feed

سرزمین های اسلامی

سرزمین های اسلامی

کشورهای غربی

سائر لینک ها

بخش های از صفحه