دوشنبه, ۱۷ صَفر ۱۴۴۷هـ| ۲۰۲۵/۰۸/۱۱م
ساعت: مدینه منوره
Menu
القائمة الرئيسية
القائمة الرئيسية

حقیقت روابط بین کشورها، شیوۀ برخوردهای سیاسی، معاهده‏ ها، مشارکت‏ها، همکاری‌های نظامی و سیاسی و اتحادیه‌های متعاقب و مرتبط به آن، در واقع مبتنی بر مبدأ این کشورهاست.

اندیشه و مبدأ، ماهیتِ روابط، مشارکت‏ها و پیمان‏ها را تعیین می‏کند. بناءً در دولت اسلامی احکام شرعی، ماهیت روابط، معاهدات، تاکتیک‏های سیاسی و دیگر شیوه‏های برخورد با ممالک را تعیین می‏کند. به عنوان مثال؛ دولت اسلامی برای این‌که به یک کشور کفری حمله کند، با یک کشور کفری دیگر وارد معاهده نمی‏شود؛ حتی اگر باعث پیروزی شود، بازهم از لحاظ شرعی حرام است. رسول الله صلی الله علیه وسلم فرموده است: «لا تستضیئوا بنار المشرکین؛ با آتش مشرکین روشنی ایجاد نکنید.» امام نسایی در سنن خود آن را تخریج نموده است و آتش کنایه از قدرت و قتال در جنگ‏هاست.

اما در مورد کشورهای سرمایه‌داری قضیه از این لحاظ کاملاً متفاوت است؛ زیرا مبدأ‏شان را جدایی دین از زندگی بر مبنای آزادی در فکر و احکام تشکیل می‏دهد که بدون درنظر گرفتن اسلوب و وسایل، زندگی و روابط‏شان را به سوی منفعت و سودجویی سوق می‏دهد. گاهی بخاطر منافع و مصالح، دست به کارهایی می‏زنند که حتی حیوانات درنده چنین کاری انجام نمی‏‏دهند؛ مانند کاری‌که آمریکا در جنگ جهانی دوم با جاپان انجام داد؛ چنانچه جاپان را از نفت تحریم کرد و آن‏را فریفت که به بندرِ هاربر در سال 1941م حمله کند؛ اما آمریکا ناوهای هواپیمابر خود را پیشتر از جاپان خارج نمود، که باعث شد جاپان فریب خورده، به آن حمله کند و هزاران سرباز آمریکایی را بکشد. بناءً "روزولت" توانست مستقیماً مجوز کنگره را برای ورود به جنگ بگیرد، درحالی‌که قبل از آن کنگره این اجازه را نمی‌داد، همانطورکه برای اشغال عراق و افغانستان بهانه‏هایی مانند حادثه برج‏ها و دیگر حوادث ارائه گردید.

در واقع مصلحتی‌که اقدامات دیپلوماسی بر اساس آن صورت می‏گیرد، قابل افزایش است؛ زیرا ثابت نبوده و مبتنی بر افکار ثابتی نیست. بناءً هر دولتی‌که با یک کشور مانند آمریکا معاهده یا پیمان می‏بندد، ممکن است علیه خودش منقلب شود؛ در صورتی‌که کشور دیگری برای امریکا منفعت بیشتری داشته باشد. به عنوان مثال؛ پیمان‏ها و معاهدات زیادی در بین کشورهای بزرگ صورت گرفته که سرنوشت آن شکست فجیع بوده و متحدین بخاطر منافع بیشتر در مقابل یکدیگر قرار گرفته‏اند؛ چنانچه کشورهای غربی بعد از جنگ جهانی علیه پیمان ورشو و اتحاد جماهیر شوروی با آمریکا وارد پیمان آتلانتیک شدند، اما این دیپلوماسی با فریب از جانب آمریکا مواجه گردید و از کشورهای اروپایی بهره‌برداری سیاسی و اقتصادی نمود. بنابراین، از طریق سیاست آشتی در سال 1961م با اتحاد شوروی تفاهماتی برگزار گردید، که توسط دو رئیس جمهور، خرشوف و کِندی به امضا رسید و آمریکا توانست با این سیاست حوزه‏های نفوذ خود را در جهان تقسیم کند و نفوذ خود را در خاورمیانه، آفریقا، جنوب شرق آسیا، آسیا و حتی در خود اروپا نسبت به اروپا افزایش داد. بناءً اتحاد، یک فریب آمریکایی برای زیربال گرفتن اروپا و استثمار اقتصادی آن و افزایش نواحی نفوذ آمریکا در جهان نسبت به دیگر کشورهایی است که وارد این پیمان‏ها می‌شوند.

آمریکا در ابتدای قرن بیست‌ویکم، یک اتحادیه از چند دولت مختلف علیه عراق تشکیل داد و با سیاست دروغ و فریب توانست جمعیت بزرگی از کشورها را تشکیل دهد. این پیمان نظامی از طریق بازرسی، ایجاد مناطق خلع صلاح شده و پرواز ممنوع، سال‏ها ادامه یافت تا این‌که در نتیجۀ آشکار شدن سیاست‏ها و دروغ‏های آمریکا، آهسته آهسته پارچه‌پارچه شدن راه باز کرد، اما آمریکا یک جنگ جدید و یک بهانه دیگر، یعنی مبارزه با تروریزم را ایجاد نمود؛ با این تفاوت که این اتحادیه مانند قبل نبود؛ چنانچه دولت‏های متحد، این دیپلوماسی را تحت ذره‏بین سیاست مبادلۀ منافع قرار دادند. مثال اخیر موضوع تحریم اقتصادی علیه ایران است که آمریکا چند دروغ جدید از قبیل: تهدید چاه‌های نفت و مناطق تقدسی/دینی در حرمین شریفین، تهدید امنیت رژیم یهود و غیره را اختراع کرد که این کار برای آسیب وارد نمودن به سیاست برخی از کشورها و باج‏گیری از کشورهای دیگر و تبدیل کردن ایران به مصدر تهدید برای کشورهای اطراف خلیج فارس صورت گرفت. این پیمان سال‏ها با انواع اقدامات فریب‏کارانه، گاهی با تشدید تحریم‏ها و گاهی با کاهش آن، برای این‌که اروپا را از با بستن قراردادهای تجاری همراه ایران به دام اندازد و دوباره با برعکس کردن وضعیت و تشدید تحریم‌ها باعث شود که کشورهای اروپایی چندین میلیارد دلار ضرر کنند و زیر سلطه آمریکا باقی بمانند، ادامه پیدا کرد.

آری، این آمریکاست که امروزه در رابطه با ایران یک سیاست جدید در پیش گرفته است. اوضاع را برای برداشتن تحریم‏ها از طریق یک راه‌حل سیاسی فریبنده هموار می‏کند که هدف آن وارد کردن ایران به نظام سیاسی منطقه و برقراری روابط بین آن و کشورهای منطقه از جمله، رژیم صهیونیستی می‏باشد و این به عنوان یک مقدمه برای برداشتن نهایی تحریم‏ها است.

همه این کارها برای تأمین منافع آمریکا در جنگ اوکراین و هم‌چنین ایجاد یک پیمان مشترک است که از نظر نظامی به سیاست‌های آمریکا در منطقه خدمت کند؛ مانند پیمان ناتو و پیمان‏های دیگر، از قبیل پیمان "اوکس" و "کواد" و ایجاد یک سیاست دراز مدت جدید در خاورمیانه.

پس از بررسی اصل سیاست غربی و دیپلوماسی، که بر مبنای اندیشه عمل‏گرایانه و اصلاح طلبانه است، به ویژه دیپلوماسی آمریکا، به یک نکته دیگر دست می‏یابیم که: پیمان‏های جدید علیه روسیه تا کجا ادامه خواهد یافت؟ و آیا غرب بالآخره می‌تواند با آمریا مصالحه نماید؟ در پاسخ به این پرسش می‌گوییم: دیپلوماسی آمریکا در پیمان‏هایش علیه روسیه بر اساس اهداف ذیل است:

اول: تهدید هر دولتی‌که بخواهد از سیاست‏های آمریکا خارج شود.

دوم: رساندن یک پیام محکم به چین، که اگر مانند روسیه کدام حرکتی انجام دهد، چنین عاقبتی خواهد داشت.

سوم: ماندن کشورهای اروپایی در محور خدمت به سیاست‌های آمریکا؛ به ویژه فرانسه، آلمان و بریتانیا و زیر بال نگهداشتن این کشورها، ضمن سیاست باج‏گیری سیاسی، اقتصادی و نظامی مداوم.

چهارم: حفظ سلطه جهانی آمریکا و برنامه‏ریزی برای آینده برای جلوگیری از هر حرکتی‌که بخواهد علیه آن اقدام نماید.

امور مختلفی وجود دارد که ممکن است در این سیاست‏ها با آمریکا و متحدان آن مؤثر واقع شده و باعث شود برخی از کشورها از این پیمان‏ها کناره‏گیری کنند: مانند طولانی شدن جنگ با روسیه و متحمل شدن خسارت‌های سنگین بر اثر آن. انجام برخی اقدامات دیپلوماتیک از جانب روسیه که باعث می‏شود در نظر منفعت‏گرایانه دولت‌های اروپایی ترجیح داده شود؛ مانند کاهش نرخ بنزین/تیل و گاز در برابر اخاذی‏های آمریکا و گرانی. هم‌چنین روسیه می‏تواند دست به تهدید و تشویق‏های اقتصادی بزند؛ به ویژه این‌که از لحاظ مواد سوختی، خوراکه و جنبه‏های تجاری، صادرات و واردات، از ظرفیت بالایی برخوردار است.

در پایان می‏گوییم که این کشورها متکی بر سیاست‏های پست، سرچشمه گرفته از مفکوره منحَط و مصلحت‏گرایانه هستند؛ حتی علیه دوستان و ملت خودشان. تنها سیاستی‌که می‏تواند امور جهان را با عدل و انصاف اداره کند و امنیت، عدالت و استقامت را در چهار گوشه زمین گسترش دهد که از نظام الهی؛ یعنی دین اسلام سرچشمه گرفته باشد. این کارها خواستار طرح برنامه‌های مفصل در برابر بشریت است تا به این مشکلات خاتمه دهد و نظام ربانی هدایت‏گر را دنبال کند. هم‌چنین در عین زمان از امت اسلامی می‏خواهد که ارزش و ثبات دین خود را بشناسد؛ به ویژه این‌که دیگر سیاست‏ها را تحریف شده می‏خواند... این دلیلی برای بازگشت امت اسلامی و شکست نظام خبیث سرمایه‏داری است. همه این‏ها دلایلی بر بازگشت دولت اسلامی و شکست نظام خبیث سرمایه‌داری و برپایی نظام اسلام بر مبنای اندیشه اسلامی زیر سایه دولتی است که آن را تطبیق نموده و این رسالت خیر را به سراسر زمین و تمام مردم مظلوم آن برساند.

نویسنده: استاد حمد طیب

مترجم: طه خالد

منبع: جريده الرايه شماره (۴۰۸)

ادامه مطلب...

طرحۀ پیشنهادی ممنوعیت حجاب در مکاتب دنمارک بیان‌گر این است که سکولریزم و فاشیزم دو روی یک سکه است

خبر:
کمیسیون تعیین شده توسط دولت دنمارک در ۲۵ اگست/اوت حضور دختران محجبه را در مکاتب ابتدایی سراسر این کشور ممنوع اعلام کرد. این ممنوعیت بر بنیاد بی‌اساس و تبعیض‌آمیز بنا شده‌است، این‌که خانواده‌های مسلمان دختران‌شان را مجبور به پوشیدن حجاب می‌کنند. این قانون در تمام مدارس/ مکاتب اعم از دولتی، خصوصی و مکاتب/مدارس ابتدایی رایگان تطبیق خواهد شد. این کمیسیون مدعی است که پوشیدن حجاب دختران مسلمان را از دیگر دختران دنمارکی متفاوت می‌کند، با وصف این‌که پوشش مشخصی برای مکاتب در دنمارک وجود ندارد و شاگردان می‌توانند هرطوری‌که می‌خواهند لباس بپوشند. این کمیسیون هم‌چنان توصیه کرد که باید مدیریت سخت‌گیرانه‌ای را بالای مکاتب/مدارس مستقل مسلمانان روی دست گرفت و اذعان داشت که کودکان دورۀ آمادگی باید از تمام جمعیت نمایندگی کند و برای والدین اقلیت‌های منتخب دوره‌های تربیت اطفال به روش دنمارکی برگزار شود. اهداف اعلام شدۀ کمیسیون مذکور این است که توصیه کند: «که چطور مطمئن شوند زنان کم‌سابقه می‌توانند از عین حقوق و آزادی‌ها به مثل دیگر زنان دنمارکی بهرمند شوند." این‌که زنان مسلمان را از تربیۀ اطفال‌شان‌ طبق عقیدۀ دین خودشان باز می‌دارند خنده‌آور است.
تبصره:
این طرح پیشنهادی یکی از جدید‌ترین اقدامات برای برنامۀ حیلۀ اسلام‌‌هراسانه، نژادپرستانه و متجاوزگرانه‌ای است که در دنمارک تطبیق می‌شود و مستقیماً مسلمانان و سایر اقلیت‌ها را هدف قرار می‌دهد و به حاشیه می‌راند. به‌طور مثال «قانون ناحیۀ مسکونی شدیداً آسیب‌پذیر» مهاجرین را به دو طیف غربی و غیرغربی جدا می‌کند و باعث اخراج اجباری مهاجرین مسلمان و خانواده‌های اقلیت‌های دیگر می‌شود. سخن‌رانی‌های اسلام‌‌هراسانه و سخنان نفرت‌انگیز علیه مسلمانان توسط سیاست‌مداران و احزاب سیاسی به یک موضوع عادی تبدیل شده‌است و بحث‌ها در زمان انتخابات به خاطر جلب حمایت قشر بیگانه‌هراس جامعه بالا می‌گیرد. شکی نیست که دولت سوسیال دموکرات دنمارک و احزاب حامی‌اش در پشت طرح ممنوعیت حجاب دست داشته‌باشد چون آنان طبق یک نظر سنجی در آستانه‌ای باختن انتخابات پیش‌روی دنمارک اند. نور اولوان، مدیر ارشد رسانه‌های این سازمان، ناظر حقوق بشر یورو – مد، گفت: «هر زمانی‌که انتخابات فرا می‌رسد گرایش‌های فزاینده‌ و خطرناکی را در دنمارک و سراسر اروپا مشاهده می‌کنیم. مسلمانان و دیگر اقلیت‌ها تبدیل به کیسۀ بوکس، قربانی و یا طعمه‌ای می‌شوند که احزاب سیاسی از آن برای جلب حمایت استفاده می‌کند.»
حامیان ممنوعیت حجاب در مکاتب به دروغ ادعا می‌کنند که لباس اسلامی یک نوع محدودیت اجتماعی برای دختران جوان است. در واقعیت امر، پوشیدن لباس طبق عقیدۀ مذهبی‌ دختران مسلمان است که مظهری از یکه‌تازی اجتماعی و به الفاظ ساده‌تر شعله‌ور کردن دیوسان‌سازی و بدنام کردن اسلام،‌ محرومیت اجتماعی و تعصب و خصومت با زنان مسلمان می‌باشد. طبق این کمیسیون اروپایی یک تحقیق به این نتیجه رسیده‌است که حجاب ممکن است مانع استخدام زنان در دنمارک شود. در تحقیق سال ۲۰۲۰ پوهنتون/دانشگاه استندفورد آمده‌است که ممنوعیت حجاب در مکاتب دولتی فرانسه مانع تکمیل شدن تحصیل متوسطۀ دختران مسلمان و خط سیرشان در بازار کار شده‌است.
در مجموع، این همه حاکی از ماهیت غیرقابل پیش‌بینی و خطرناک سیاست و نظام سکولر است. تحت نظامی‌که به نژادپرستی و حمله بر اقلیت‌ها به چشم ابزار مشروعی برای برنده‌شدن در انتخابات دیده می‌شود و حقوق جمعیت‌های دینی دست‌خوش تعصبات و هوس‌های آنانی‌که در رأس قدرت اند قرار می‌گیرد. این با تطبیق قانون منع حجاب و نقاب در سرزمین‌های تحت سیطرۀ دولت‌های سکولر در اروپا، از قبیل فرانسه، بلجیم و هلند به وضوح دیده می‌شود. این نشان می‌دهد که هیچ تفاوتی بین قانون سکولر و فاشیزم نیست. تحت قانون سکولر ارزش‌های آن‌هایی‌که نسبت به اکثریت جمعیت خارجی دیده‌ می‌شوند من‌حیث شهروند درجه دو و قشر منفور جامعه برخورد می‌شود و با مُشت آهنین قانون وادار می‌شوند تا به عقاید و سبک زندگی نظم سکولر گردن نهند. و این باید برای تمام مسلمانان یک هشدار باشد که تحت نظم بشری سکولر و یا چنین دولتی حقوق و عقاید اسلامی‌شان هرگز محفوظ نه خواهد بود.
واضح است که نظم سکولر قادر به حفظ توازن و هماهنگی بین تمام جمعیت‌ها نیست و نمی‌تواند فضایی را تأمین کند تا اهل تمام عقاید احساس امن و حرمت داشته باشند. هر نظامی که تلاش کند حساسیت‌های عمیق شهروند‌ان‌اش را تطبیق دهد، دیدگاه مبدئی‌اش را با استبداد به خورد مردمی ‌دهد که باور متفاوتی دارند ویا از حقوق اقلیت‌های مذهبی به‌خاطر کسانی‌که در قدرت اند چشم‌پوشی شود؛ یقیناً که نمونه‌ای سالم و با ثبات حکومت‌داری نیست.
ممنوعیت حجاب در مکاتب فقط بخشی از برنامه‌های فراوانی است که توسط دولت‌های سکولر در غرب برای غیر اسلامی‌سازی جوانان مسلمان تطبیق می‌شود. چنین ممنوعیت‌ها برای دختران مسلمان یک پیام دارد و آن این‌که آن‌ها حق ندارند با هویت اسلامی‌شان شناخت داشته باشند و والدین مسلمان حق ندارند تا از آوان جوانی اطفال‌شان را با عقیده و سنت‌های اسلامی تثقیف کنند. مهم است تا به حیث مسلمانانی که در غرب زندگی می‌کنیم صدای‌مان را بالا کنیم و علیه هر تلاشی که هویت اسلامی‌مان را کم‌رنگ می‌کند و جوانان و جامعه‌مان را از عقاید اسلامی بیگانه می‌کند ایستاد شویم. ما مسئولیت داریم تا به اطفال‌مان فهم عمیق، افتخار و عزت دین را آموزش دهیم تا بتوانند به مکلفیت‌های‌شان با افتخار پابند باشند و با قوت و حکمت از آن‌ها در مباحث دفاع کنند. ضرورت است تا اسلام را من‌حیث بدیل نظم سکولر به جامعه اکثریت غیرمسلمان ارایه کنیم تا امور بشر را به‌طور عادلانه و موافق فطرت تنظیم کند. حاکمیت نظام اسلامی تضمین می‌کند تا اقلیت‌های دینی به‌طور قانونی عقاید دینی‌شان را تمثیل کنند و به دیوسان‌سازی و نقض حقوق دینی‌شان‌ اجازه نمی‌دهد. این نتیجۀ نظامی‌ است که خالق عادل و خبیر یعنی الله سبحانه و تعالی برای بشر فرستاده است نه مغز‌های بی‌ثبات و متعفن انسان‌ها. الله سبحانه و تعالی می‌فرماید:

﴿إِنَّ الَّذِينَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا فَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ ❊ أُوْلَئِكَ أَصْحَابُ الْجَنَّةِ خَالِدِينَ فِيهَا جَزَاء بِمَا كَانُوا يَعْمَلُونَ﴾
[احقاف: ۱۴]
ترجمه: کسانی‌که گفتند: «پروردگار ما اللّه (سبحانه و تعالی) است»، سپس استقامت کردند، نه ترسی برای آنان است و نه اندوهگین می‌شوند.آن‌ها اهل بهشت اند و جاودانه در آن می‌مانند؛ این پاداش اعمالی است که انجام می‌دادند.


داکتر نسرین نواز
رئیس بخش زنان دفتر مرکزی مطبوعاتی حزب‌التحریر

ادامه مطلب...

میلیون‌ها انسان درحالی از سیلاب‌ها رنج می‌برند ‌که حکام بی‌تفاوت هستند ای صاحبان قدرت! این حکام بی‌پروا و قصی القلب را حذف و دوباره به جای آن خلافت را تأسیس کنید Featured

  • نشر شده در پاکستان

یک بر سوم حصه پاکستان در معرض سیل قرار دارند که بیش از 1500تن جان‌های شان را از دست داده اند، میلیون‌ها خانه مسکونی از بین رفته است، 35 میلیون تن دیگر در خطر سیل قرار گرفته‌اند که از این جمله 16 میلیون آن را کودکان تشکیل می‌دهد. این در حالی‌ست که این همه مرگ و ویرانی برای رهبری دیموکراتیک پاکستان فقط یک فرصت عکاسی بوده و بس! حکامی‌که با داخل شدن در سیلاب‌ها، توزیع مقدار کمی مواد خوراکی و بررسی مردم سرگردان و درمانده از طریق هوایی، وانمود کردند که با مردم همدردی می‌کنند؛ گویا با این کار مسئولیت شان را ادا کرده و مکلفیت دیگری ندارند!
رهبری سیاسی به جای این‌که به طور کامل و همه‌جانبه مصروف امدادرسانی به سیلاب زده‌گان باشد، مشغول انتصاب یک مسئول جدید نظامی و بازی‌های انتخاباتی است. این در حالی‌ست که رهبری نظامی، خود مصروف مبارزه بر سر رئیس بعدی اردو/ارتش است. "شهاز شریف"، نخست وزیر کشور برای تشییع جنازه "ملکه الیزابیت" به لندن رفت؛ گویا تشییع جنازه بدون وی امکان نداشت. برعلاوه، حزب اپوزیسیون PTI مصروف راه‌پیمایی‌ها، شیرین‌کاری‌های تبلیغاتی، کمپاین‌هادر رسانه‌های اجتماعی، جلسات مخفیانه و بازدید‌های عقب دروازۀ خود مصروف است. حزب PTI پنجاب و دولت‌های ایالتی خیبر پختون‌خواه به دنبال منافع سیاسی و شخصی خود هستند! این همه در حالی‌ست که قربانیان سیلاب بخاطر غذا و نیازمندی‌های اولیه‌شان در زیر آسمان گریه می‌کنند. آن‌ها اکنون در برابر بیماری‌های منتقل شده از طریق آب مانند؛ وبا، دنگی و ملاریا نیز درمانده هستند.
بر اساس یک برآورد، خسارات ناشی از سیلاب بیش از 30 ملیارد دلار هزینه داشته است، محصولات پایدار از بین رفتند و میلیون‌ها فارم حیوانی تحت تأثیر سیلاب‌ها قرار گرفت. در چنین وضعیتِ وخیم، تمام دستگاه‌های دولتی، حکام، بروکراسی، اردو/ارتش، پولیس، دفاع ملکی، وزراء، نماینده‌گان مردم و کدرهای طبی دولتی باید بسیج شوند؛ اما تا حال چنین چیزی دیده نشده است؛ حتی دولت ذخیره‌های غله‌جات و خزانه‌های خودرا هم باز نکرده است. اما بجای آن دهان خزانه‌ها فقط برای جمع‌آوری سود باز می‌شود، نه برای مردم! این هم در حالی‌ست که اولویت حاکمان سوگواری درگذشت ملکه استعمارگر بریتانیای کبیر است، نه شریک شدن با درد مردم!
خلافت راشده نشان داد که چگونه می‌توان با بلاهایی چون قحطی و سیلاب مقابله کرد. هنگامی‌که در قرن 18قمری در حجاز قحطی رخ داد، تمام دستگاه‌های دولتی برای مهار بحران بسیج شدند و کمک‌های قابل توجه، از جمله غذا و پوشاک از ولایت‌های مصر و شام ارسال شد و این در حالی بود که تمام رهبری به طور کامل مصروف امدادرسانی بودند. خلیفه مسلمین، عمر رضی الله عنه شخصاً به شکل خستگی‌ناپذیر در تلاش کمک و امدادرسانی بود؛ در حالی‌که خودش کمترین غذا را می‌خورد. این واکنش اساسی و امت‌شمول دولت خلافت، در جواب و مقابل یک بلای طبیعی بود. این یک فرق کامل با دیموکراسی است؛ جایی‌که شهباز شریف تحقیقاتی را در مورد گرمایش جهانی روایت می‌کند؛ اما برای بودجه گدایی می‌کند.
بی‌توجهی در جریان سیلاب بار دیگر، واضح ساخت که زمان دفن دیموکراسی سیکولار فرا رسیده است. هیچ یک از این حاکمان قبل از سیلاب احساس مسئولیتی نداشتند؛ پس حالا و آینده چطور؟ اکنون زمان آن فرا رسیده تا آن‌ها را حذف و سرنگون و خلافت را مجدداً تأسیس نمایید.
ای افسران نیروهای مسلح پاکستان! دیگر چه دلیلی برای بسیج شدن نیاز دارید؟ در سند، بلوچستان، فقدان دستگاه دولتی، منابع و چگونگی توجه، همه چیز واضح و روشن است. حزب حاکم و مخالفان در حال کشمکش بالای قدرت در ولایت پنجاب هستند؛ در حالی‌که آرای سند و بلوچستان در این درگیری به حساب نمی‌آید. زندگی و آینده میلیون‌هاتن به تصمیم، موقف‌گیری و عمل شما بستگی دارد. همین حالا نصرت دهید تا خلافت را دوباره تأسیس نموده و مردم تان را از شر این نظام ظالم و حکام قص القلب و خون‌سرد رهایی ببخشید!


﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُونُوا أَنْصَارَ اللَّه﴾ [صف – 14]
ترجمه: ای کسانی‌که ایمان آوردید، از جمله نصرت دهندگان الله باشید!

دفتر مطبوعاتی حزب‌التحریر-ولایه پاکستان

ادامه مطلب...

حمله به هویت جوانان کشمیر

خبر:

به روز شنبه 24 سپتامبر 2022م، مجلس متحده علما (MMU) - ترکیبی از گروه‌های مذهبی و اجتماعی در درۀ کشمیر- گفت که برای تضعیف هویت مسلمانان در کشمیر اقداماتی صورت گرفته است. این مجلس نشستی را در مسجد جاما سرینگر ترتیب داد تا در رابطه به تلاش‌های اخیر مبنی بر آغاز خواندن سرودهای هندو و سوریا نامسکار در نهادهای آموزشی دره، بحث و گفت‌گو صورت گیرد.

تبصره:

در یک تلاش ناچیز، مبارزات 75ساله‌ای مسلمانانی را که در تحت ظلم و سرکوب دولت هندو به سر می‌برند، ذهنیت افراطی‌ عنوان کردند تا احساسات اسلامی و هویت مسلمانان را در منطقه خنثی بسازند.

این اقدامات همان مسیری را دنبال می‌کند که چین و فرانسه برای از بین‌بردن افکار و عقایدی‌که مسلمانان را در برابر اعمال تحقیرآمیز و ترس‌افگنی آن‌ها، که به هدف کنترل امت در سطح جهانی بکار می‌بندند، قوی و نیرومند می‌سازد.

سخنگوی مجلس متحده علما (MMU) گفت که یک قطعنامه مشترک برای ابراز نگرانی عمیق و جدی در خصوص تلاش‌هایی‌که در جهت تضعیف هویت مسلمانان این دره مقدس صورت می‌گیرد، صادر گردیده است. مجلس از فعالیت‌هایی‌که از طریق مدارس/ مکتب‌ها و نهادهای آموزشی در جهت پیش‌برد اهداف و برنامه‌های هندوتوا در کشمیر صورت می‌گیرد، شدیداً اظهار تأسف می‌کند. تحت نام یوگا و نماز صبح، دانش‌آموزان را مجبور می‌کنند تا "بهاجان" سر دهند و گاهی هم از آن‌ها خواسته می‌شود، سوریا نامسکر را انجام دهند. این امر از مواردی است که شدیداً با اساسات عملی دینی ما در تناقض قرار دارد.

مجلس متحده علما (MMU)  از دولت خواست که فوراً دستورات خود را واپس گرفته و این اقدامات را متوقف سازد و گفت: «پدر و مادرها! اگر فرزندان شما در مدارس/مکتب‌های دولتی مجبور می‌شوند که در فعالیت‌های غیراسلامی شرکت کنند، شما باید از رفتن فرزندان تا به مدرسه/مکتب صرف‌نظر کنید! ما از آموزگاران مسلمان می‌خواهیم که از ترویج چنین فعالیت‌های غیراسلامی جلوگیری نموده و ایمان و عقیده خود را ارجحیت دهند.»

ضرورت عصر تنها ردِ اعمال جدید فرهنگی نیست که بالای فرزندان ما تحمیل می‌شود؛ بلکه بکارگیری نظام جامعی است که امکان آن را می‌دهد تا نه تنها نظام آموزشی، بلکه تمام نظام‌های اسلامی را مورد اجرا قرار دهیم. مدارس اسلامی در بریتانیا به همین مشکل مواجه اند که در آن کارمندان دولتی بررسی می‌کنند که آیا استندردهای جدید در شیوه‌های آموزشی رعایت می‌شود -که منجر به تعارض با هویت اسلامی جوانان، به ویژه در رابطه به مسائل هویت‌جنسی و روابط اجتماعی گردد- یا خیر؟ ما نمی‌توانیم فراموش کنیم که هدف و مسئولیت جوانان حمل دین حق به سایر نقاط جهان است؛ واقعیتی‌که دشمنان اسلام به خوبی از آن آگاه اند. ما من‌حیث پدر و مادر باید به فرزندان خود راه راست، جنت و ضرورت خلافت را نشان دهیم که از خلوص و پاکی علم و دانش حفاظت می‌کند.

﴿وَالْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْضٍ يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنكَرِ﴾ [توبه:٧١]

ترجمه: مردان و زنان باایمان، ولیّ (و یار و یاور) یکدیگرند؛ امر به معروف، و نهی از منکر می‌کنند.

نویسنده: عمرانه محمد

عضو دفتر مطبوعاتی مرکزی حزب‌التحریر

مترجم: حذیفه مستمر

ادامه مطلب...

برخورد ناعادلانه با شباب حزب‌التحریر Featured

  • نشر شده در اردن

محکمۀ/دادگاه تجدید نظر بر تصمیم ادارۀ امنیت ملی مبنی بر حبس چهار سالۀ اعضای حزب‌التحریر مهر تایید زد. حبس این جوانان به اتهام تعلق‌شان به حزب‌التحریر، حرکت علیه حکومت اردن و پیدا شدن کتاب‌ها و نشریات این حزب در خانه‌های‌شان بود. ما بدین منظور بیان می‌داریم که:

تأسیس حزب‌التحریر تحت نام یک حزب سیاسی برای از سرگیری‌ زندگی اسلامی به‌عنوان یکی از فریضه‌های الهی می‌باشد. تمام قوانین دولتی و محکمه‌ها/دادگاه‌های اردن فاقد کوچک‌ترین ارزش است، زیرا اساس آن بر دروغ و فریب می‌باشد.  ضمناً دعوت حزب‌التحریر بر فعالیت‌های سیاسی و مبارزۀ فکری است، نه فعالیت‌های مادی مانند حمل سلاح. دعوت حزب‌التحریر نه تنها اردن بلکه تمام سرزمین‌های اسلامی را که پیروزی مسلمانان در آن‌ها به معنی بازگشت دوبارۀ شکوه و شأن اسلام تلقی می‌شود نگران ساخته است، پس چرا تنها اردن خود را از‌این میان متمایز کرده‌است و دعوت این حزب را تهدیدی بر حاکمیت نظام خویش می‌پندارد، حال‌آن‌که  این دعوت در دیگر سرزمین‌های اسلامی نیز به‌طور آشکار ادامه دارد و تهدیدی برای حاکمیت آن کشورها تلقی نمی‌شود؟!

حبس ظالمانه‌ی جوانان حزب‌التحریر به دلیل عضویت‌شان به این حزب و دعوت به اسلام و حاکمیت‌اش یک عمل تروریستی، هراس‌افگنانه و سرکوب‌گرایانه علیه کسانی‌ است که دعوت‌شان به گونۀ سیاسی برای نجات امت از سلطۀ استعماری، اقتصادی و سیاسی غرب، افشای دروغ‌های‌شان تحت نام نوآوری، اصلاحات سیاسی و تشویش تشکیل احزاب سیاسی می‌باشد. همان‌طور که در بیانیه‌های گذشتۀمان یادآور شدیم احزاب مورد علاقه‌ی این دولت احزاب موافق با تمام عملکردهای سیاسی‌اش است که کشور را به بحران مواجه می‌کند و با تسلیم‌دهی این سرزمین به کفار به عنوان یک پایگاه نظامی و اجیر قرار دادن اردوی‌مان به آنان، مردم را به فغان آورده‌است.

ای مسلمان!

فعالیت برای تأسیس خلافت و از سرگیری زندگی اسلامی بر دوش همۀتان به‌شمول حزب‌التحریر فرض کفایی است. این کار به عنوان یک  فریضه بر دوش‌تان تا زمان تاسیس خلافت  باقی می‌ماند و این احکام ناعادلانه و ظالمانه در مقابل  جوانان حزب‌التحریر بخشی از جنگ علیه اسلام است تا این‌که شما را از رسالت بزرگی که الله سبحانه و تعالی به آن مکلف‌تان کرده‌است باز دارد.

این حزب از سال ۱۹۵۳، مصادف با تأسیس حزب‌التحریر، تا به حال در راستای از سرگیری زندگی اسلامی و تأسیس خلافت اسلامی کار می‌کند. حزب‌التحریر یک حزب سیاسی است که طریقه‌اش اسلام است، عملکردش برای تمام مردم واضح شده‌است، در چهل کشور جهان فعالیت دارد و از طریق دستگیری اعضایش، سرکوب و رفتار غیرعادلانۀ حکامی‌که زندگی آخرت خود را به باد فنا داده‌اند متوقف نخواهد شد.

﴿وَاللَّهُ غَالِبٌ عَلَىٰ أَمْرِهِ وَلَٰكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ

[یوسف : ۱۰ ]

ترجمه: الله (سبحانه و تعالی) بر کار خود پیروز است، ولی بیش‌تر مردم نمی‌دانند!

دفتر مطبوعاتی حزب التحریر – ولایه اردن
مترجم: راشد مسلم

ادامه مطلب...
  • نشر شده در فقهی

السلام علیکم و رحمت الله و برکاته شیخ عالم و بزرگ.

اگر شما لطف بفرمائید سوالی را برایم جواب دهید که هنوز به جواب قناعت بخش در خصوص آن دست پیدا نکردم، از الله سبحانه و تعالی مسألت دارم که جواب این سوال در نزد شما باشد.

سوال: آیا رزق تنها منحصر به مال می‌شود؟ یعنی مال هر آنچیزی است که به سبب شرعی مالکیت آنرا شخص کسب می‌کند؟ و یا به عبارت دیگر مال شامل پول نقد، اموال منقول و غیر منقول بوده و این‌ها بخشی از رزق و تمام اقسام رزق را شامل نمی‌شود؟ مثلا ازدواج زن صالح، سلامتی، پیروزی و نسل و اولاد صالح هم‌چنان از جملۀ رزق به حساب می‌آید؟

الله تعالی شما را جزای خیر دهد.

محمدالحارثی

جواب: و علیکم السلام و رحمت الله و برکاته،

 بدون شک هر دارایی که در اختیار انسان است رزق است.

1. در لسان العرب آمده است:«رزق به معنی عطاء و بخشش است و کلمه‌ای رزق مصدر است که در این قول استفاده شده است "رزقه الله"، گاهی باران رزق نامیده شده چنانچه در این قول الله سبحانه و تعالی وارد شده است:

﴿وَمَا أَنزَلَ اللَّهُ مِنَ السَّمَاء مِن رِّزْقٍ فَأَحْيَا بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا﴾

ترجمه: (و هر آنچه از رزقی‌که الله سبحانه و تعالی از آسمان فرو فرستاده و به لطف آن زمین را پس از مرگش زنده کرده)

و هم‌چنان الله سبحانه و تعالی فرموده است:

﴿وَفِي السَّمَاء رِزْقُكُمْ وَمَا تُوعَدُونَ﴾

ترجمه:و در آسمان است رزق شما و نیز آنچه به شما وعده داده می‌شود.

مجاهد گفته است منظور از رزق در این‌جا باران است و این وسعت زبان را نشان می‌دهد... و ارزاق الجند یعنی غذای لشکر «و قد ارتزقوا» یعنی غذا خوردند و "رزقة" به فتح به معنی یک وعدۀ غذائی است که جمع آن "رزقات" یعنی وعده‌های غذائی می‌باشد و مفهوم «ارتزق الجند» یعنی لشکرغذائی خود را گرفت و این قول الله سبحانه و تعالی:

(وتَجْعَلونَ رِزْقَكُم أنكم تُكَذِّبونَ﴾

ترجمه: و تنها بهره خود را انکار قرار می‌دهید؟

یعنی شما شکر رزق خود را تکذیب می‌کنید مثل این قول شان «مطرنا بنوء الثریا» یعنی ما از باران‌های فراوان ستارگان آب داده شدیم مثل این قول است﴿وَاسْأَلِ الْقَرْيَةَ﴾ یعنی از اهل قریه سوال کن و امیر لشکر خود را رزق داد و آنها نیز غذا گرفتند و گفته می‌شود لشکر فقط یک بار غذا داده شد و دو رزق داده شدند یعنی دو مرتبه. ابن بری...)

2. در قاموس المحیط آمده است:«رزق به کسر «را» آنچیزی است که توسط آن نفع رسانده می‌شود مانند مرتزق و مطر و جمع آن ارزاق است و به فتح مصدر حقیقی است  به معنی یک وعدۀ غذائی که جمع آن رزقات به صورت حرکت دار به معنی وعده‌های غذائی لشکر می‌باشد"و رزقه الله" یعنی الله سبحانه و تعالی به آن رزق داد و فلان رزق را شکر کرد و از همین قبیل است که جمع آن ارزاق است: ﴿وتَجْعَلونَ رِزْقَكُم أنكم تُكَذِّبونَ﴾.

3. در کتاب «الصحاح في اللغة»آمده است:« رزق: آنچیزی است که از آن استفاده می‌شود و جمع آن ارزاق است، هم‌چنان رزق به معنی عطاء است و آن مصدر این قول است «رزقه الله» و "رزقة" به فتح یک وقت غذاء است که جمع آن "رزقات" است که به معنی وعده های غذائی لشکر است و معنی ارتزق الجند یعنی وعده‌های غذائی خود را گرفتند و این قول الله سبحانه و تعالی: ﴿وتَجْعَلونَ رِزْقَكُم أنكم تُكَذِّبونَ﴾ یعنی شکر رزق خود را تکذیب نمودید مثل این قول الله سبحانه و تعالی (و اسأل القریة) یعنی از اهل قریه سوال کن و باران هم رزق نام گذاری شده مثل این قول الله سبحانه و تعالی:

﴿وَمَا أَنزَلَ اللَّهُ مِنَ السَّمَاء مِن رِّزْقٍ فَأَحْيَا بِهِ الْأَرْضَ﴾

ترجمه: و هر آنچه از رزقی‌که الله سبحانه و تعالی از آسمان فرو فرستاده و به لطف آن زمین را زنده کرده است.

و هم‌چنان این قول الله سبحانه و تعالی: ﴿وَفِي السَّمَاء رِزْقُكُمْ﴾

ترجمه:و در آسمان رزق شما است

4. در "کراسة عن الرزق" آمده است:« اما مسأله رزق؛ در این خصوص آیات بسیاری قطعی الدلاله وجود دارد برای کسانی که قرآن ایمان دارند؛ مجالی نگذاشته مگر اینکه باید ایمان بیاورد که رزق به دست الله سبحانه و تعالی بوده و برای هرکسی‌که بخواهد می‌دهد و مسأله رزق غیر از مسألۀ قدر است، زیرا قدر آن است که الله سبحانه و تعالی می‌داند که فلان مسأله قبل از وقوع این مسأله اتفاق می افتد و او الله سبحانه و تعالی است که نوشته و مقدر کرده اما رزق به معنی این نیست که تنها الله سبحانه و تعالی می‌داند که فلان شخص روزی داده می‌شود و نوشته و مقدر کرده است بلکه در کنار این‌که رزق می‌دهد و رزق را نوشته و مقدر کرده است تنها او تعالی است که رزق را می‌دهد نه بنده، این موضوعی است که آیات قرآن کریم بر این دلالت دارد:

(لَا نَسْأَلُكَ رِزْقاً نَّحْنُ نَرْزُقُكَ وَالْعَاقِبَةُ لِلتَّقْوَى﴾ مائده 88.

ترجمه: ما از تو رزقی نمی‌خواهیم و سر انجام در پرهیز کاری است.

﴿وَكُلُواْ مِمَّا رَزَقَكُمُ اللَّهُ حَلَالاً طَيِّباً وَاتَّقُواْ اللَّهَ الَّذِي أَنتُم بِهِ مُؤْمِنُونَ﴾

ترجمه: از آنچه الله سبحانه و تعالی روزی تان داده به گوارائی و با میل و رغبت بخورید و از الله که به او ایمان دارید پروا کنید

﴿اللَّهُ لَطِيفٌ بِعِبَادِهِ يَرْزُقُ مَن يَشَاءُ وَهُوَ الْقَوِيُّ الْعَزِيزُ﴾ شورای 19.

الله سبحانه و تعالی به بندگانش لطف بسیار دارد هر که را خواهد روزی می‌دهد و او بسیار نیرومند و غالب است.

5. اما آنچه که تحت ملکیت نیست و دارائی به شمار نمی‎رود و شما در سوال خود ذکر کردید مانند: اولاد صالح، صحت‌مندی و سلامتی و هر آنچیزی‌که بر انسان مسلط بوده و در حیطۀ اختیار انسان نباشد همه این‌ها قضاء هستند و این‌ موارد شامل رزق می‌شود، هم‌چنان تمام افعالی‌که از انسان صادر و یا بالای انسان واقع می‌شود بدون آنکه در ان اختیاری داشته باشد... در "کراسه" موضوع قضاء و قدر تحت عنوان (نظر صحیح در مسأله‌ای افعال بنده گان) چنین آمده است:

(نظر صحیح در این مسأله نسبت به افعال بنده گان این است که انسان در دو دائره زنده گی می‌کند یکی از این دو دائره بر انسان مسلط بوده و آن دائرۀ است که در چهارچوب تصرفات انسان و در تحت چهار چوب افعال بنده گان واقع شده و به آن مبادرت می‌ورزد و به اختیار آن انجام می‌شود. دائرۀ دیگری که بر انسان مسلط گردیده دائره است که انسان در چوکات آن واقع شده و در ضمن این دائره افعالی واقع می‌شود که انسان در آن دخل نداشته خواه از انسان صادر شود و یا بر انسان واقع شود، پس افعالی‌که در دائرۀ است که بر انسان مسلط است انسان در آن اختیاری نداشته و هیچ نقش در ایجاد این افعال ندارد و این بخش به دو قسم است: یکی آن است که مطابق به نظام هستی بوده و قسم دیگر آن است که انسان در آن نقش نداشته و قدرت دفع آنرا ندارد و مطابق به نظام هستی نیز نمی‌باشد اما آنچه مطابق به نظام هستی است انسان مطابق به آن مطیع بوده و هم‌گام با آن در سیر جبری قرار دارد زیرا این بخش با نظام هستی، حیات طبق نظام مخصوص پیش رفته و تخلف نمی‌کند لذا اعمال در این دائره بدون اراده انسان صادر و انسان در این مسیر بدون اینکه در آن اختیاری داشته باشد در حرکت است...

پس همه این افعالی‌که در دائرۀ واقع می‌شود که بر انسان مسلط است به نام قضاء یاد می‌شود، زیرا تنها الله سبحابه و تعالی است که این افعال را مقدر نموده و به همین دلیل بنده در خصوص این افعال محاسبه نمی‌شود هر چند که در آن نفع و یا ضرری باشد، مطابق به میل انسان باشد و یا خلاف میل آن، مطابق به تفسیر و تحلیل انسان خیری در آن باشد و یا شری، زیرا انسان هیچ نقش به این دائره و افعال نداشته و هیچ چیزی را از این‌ها و از کیفیت ایجاد این افعال ندانسته و به صورت مطلق نمی‌تواند که این افعال را دفع و یا جلب کند لذا بر انسان لازم است که به این قضاء ایمان آورده که همه این‌ها از جانب الله سبحانه و تعالی است...)

امیدوارم که در همین حد کفایت کند، الله سبحانه و تعالی از همه عالم‌تر و با حکمت‌تر است

برادر شما عطاء ابن خلیل ابوالرشته

مترجم: مصطفی اسلام

             

ادامه مطلب...

در مورد سخن شخصی که بگوید نماز ما فوت شد

در شرح امام نووی بر صحیح مسلم با اندکی تصرف در باب"سخن شخص که بگوید نماز ما فوت شد" آمده است.

عن عبد الله بن أبي قتادة عن أبيه قال:  بينما نحن نصلي مع النبي صلى الله عليه وسلم إذ سمع جلبة رجال، فلما صلى قال: "ما شأنكم"؟ قالوا استعجلنا إلى الصلاة قال: "فلا تفعلوا إذا أتيتم الصلاة فعليكم بالسكينة، فما أدركتم فصلوا وما فاتكم فأتموا".
ترجمه: از عبدالله بن ابی قتادة روايت است، او از پدرش روایت نموده که گفت: با رسول الله صلی الله علیه و سلم مشغول نماز خواندن بودیم که صدای جست و خیز عده‌ای بگوش رسید؛ پس از اتمام نماز، رسول الله صلی الله علیه و سلم خطاب به آنان فرمودند: "این چه کاری بود که کردید"؟ گفتند: برای رسیدن به نماز جماعت عجله داشتیم. رسول الله صلی الله علیه و سلم فرمودند: " این کار را نکنید، هنگامی که برای نماز می‌آیید سکون و آرامش خود را حفظ نمایید، هرچه از نماز را دریافتید،(با امام) بخوانید و بقیه را خودتان کامل کنید".

رسول گرامی ما صلی الله علیه وسلم در این حدیث حکم کسی را بیان نموده که از رفتن به نماز در وقت آن تأخیر کرده و با عجله به سوی نماز می‌شتابد و سبب سر و صدا، پریشانی و ناراحتی غیرعمدی برای نماز گذاران می‌شود، زیرا وی دین را بر اساس عقل خود گرفته نه آنچنان که واجب بود بگیرد، بنابر این رسول الله صلی الله علیه و سلم از چنین اقدامی منع نمودند و این ممنوعیت را با این سخن‌شان "فما أدركتم فصلوا وما فاتكم فأتموا"به شکل واضح بیان نمودند.
ای مسلمانان:
زمانی که برای مسلمانان، پیروی از شریعت در کوچک‌ترین موضوع از موضوعات نماز لازم است تا سبب سر و صدا و آزار مسلمانان نمازگزار نشود، چی فکر می‎‌کنید در مورد مسلمانانی که صورت‌شان با کشته‌های صبح و شام شان آلوده به خون سرخ است، وقتی که رسول گرامی شما صلی الله علیه و سلم حریص بود بر اینکه سر و صدای اذیت‌کنندۀ برای نمازگزاران ایجاد نشود، پس حکم صدای موشک‌ها و بشکه‌های مواد منفجره چیست؟، در حالی که هر روز بر سر مسلمانان در سوریه انداخته می‌شود و آنان در نماز ایستاده‌اند و یا در خانه‌‎های‌شان‌اند، شما را سوگند به الله که این کار چگونه است؟ جواب بدهید ای صاحب نظران، آیا این سر و صدا نیست؟ برحذر باشید، برحذر باشید ای کسانی که در لشکر حاکم‌تان ابلیس قرار گرفتید از اینکه بر این تعدی و تجاوز ادامه دهید، تمام آنچه در این دینی که شما خود را به آن نسبت می‌دهید وجود دارد، سکوت شما را نسبت به وضعیت جاری بر مسلمانان سوریه و هر جای دیگری لعنت می‌کند.
ای بار الها‍! خلافت راشده بر منهج نبوت را زودتر به ما عنایت کن تا پراکندگی مسلمانان را جمع نماید و بلاء و مصیبت‎ها را از ایشان دور سازد و ای بار الها! زمین را با نور وجه کریم خود منور گردان. آمین آمین.

ادامه مطلب...

حزب التحریر ولایه ترکیه، تظاهرات را تحت عنوان" ترکستان شرقی را رها نمی‌کنم" برگذار کرد

قتل عام و بی‌رحمی رژیم وحشی چین در ترکستان شرقی ادامه دارد، و از اشغال دوامدار این سرزمین اسلامی ده‌ها سال می‌گذرد. حکومت چین بر اساس سیاست ادغام مسلمان‌ها به جامعه بی دین چین، ملیون‌ها مسلمان را ایغور تحت نام تربیه و آموزش زندانی کرده است. شواهد زیاد دال بر این است که در این کمپ‌ها شکنجه و تهدید با سلاح می‌خواهد که هویت اسلامی آنها را تغییر دهند؛ و آموزش مردمان ایغوری بهانه‌ی بیش نیست. حزب کمونست چین روزمره به تهدید و شکنجه مسلمان‌ها در این زندان‌ها شدت بخشیده و از هیچ کس هم هراس ندارد.
در کنار زندان سیاسی دولت چین برای مسلمان ایغور ساخته، مردم عادی شهر گلجای ترکستان شرقی را به بهانه جلوگیری از گسترش ویروس کرونا در خانه‌های شان نیز زندانی کرده و حتی اجازه برای خرید ما یحتاج را نیز برای شان نمی‌دهد. ویدیوهای منتشر شده از این شهر نشان می‌دهد که دروازه‌های این مردم از بیرون قلف شده و به دلیل عدم دسترسی به غذا؛ یک تعداد از اطفال بیهوش و حتی تعدادی هم فوت شده اند.
حزب التحریر ولایه ترکیه به همین مناسبت، تظاهرات را در مسجد محمد فاتح در استانبول و مسجد حاجی بیرم در انقره برای دفاع از برادران ما در ترکستان شرقی و نجات آنها از ظلم و شکنجه دولت کمونستی چین برگذار کرده است. در این تظاهرات از دولت ترکیه به طور خاص و از رهبران کشورهای اسلامی به طور عام خواسته شد که سکوت خویش را در برابر وحشی‌گری‌های حکومت چین شکسته و برای دفاع از مسلمانان ترکستان شرقی( ایغور) اقدام عملی کنند.

ادامه مطلب...

قانون حمایت از تغییر جنسیت‌ها حمله‌ایست بالای اسلام و ارزش‌های خانوادگی اسلام، حکام پاکستان با غلامی به غرب به دنبال نابودی نسل جدید ما هستند Featured

  • نشر شده در پاکستان

به تاریخ 5 سپتامبر 2022 "مشتاق احمد" سناتور پاکستانی لایحه اصلاحات در قانون حمایت از تغییر جنسیت‌ها را به کمیته دایمی حقوق بشر سنا ارائه کرد. در جریان این نشست سناتور مشتاق احمد گفت:" تغییر جنسیت یک اصطلاح آمریکایی بوده و در اسلام جایگاهی ندارد و تقنین در رابطه به تغییر جنسیت خلاف قرآن و سنت بوده و سبب ترویج همجنس‌گرایی می‌شود"، ما می‌خواهیم واقعیت را واضیح و روشن بسازیم تا این مذاکره طوری ختم شود که منتج به رضایت الله سبحانه و تعالی گردد.
غرب تمدن خود را بر اساس مفهوم آزادی انسان از هدایت الهی بنا کرده که یکی از این آزادی‌ها آزادی شخصی است. از مفهوم آزادی زن به این نتیجه رسیده اند که نقش زن در جامعه نباید به اساس واقعیت بیولوژیکی وی تعیین گردد. در این اواخر غرب به این نتیجه رسیده‌است که جنسیت یا جنسیت زن به اساس واقعیت بیولوژیکی وی تعیین نمی‌گردد. زن می‌تواند خود را بر اساس اختیار و ادراک آزاد خویش منحیث زن معرفی کند، جامعه نمی‌تواند این هویت را بالای وی تحمیل کند، زیرا این امر با مفهوم اساسی آزادی مخالف می‌باشد. همین مفهوم از سوی غرب در مورد مردان نیز ارائه شده است، بنابراین مفهوم آزادی غربی برای فرد این اجازه را می‌دهد تا با اراده آزاد خود تصمیم بگیرد که مرد باشد یا زن یا ترکیبی از مرد و زن یا هیچ کدام یا چیزی دیگری. این مفهومی است که سبب پیدایش مفهوم تغییر جنسیت گردیده است.
حاکمان مسلمانان که در غلامی به غرب با یکدیگر رقابت می‌کنند قانون حمایت از تغییر جنسیت را بر اساس این مفهوم ویران‌گر وضع کردند و اکنون در حال انجام اصلاحات آن هستند. این قانون تأکید می‌کند که هویت جنسیتی از بدو تولد تعیین نگردیده بلکه تحت تأثیر عوامل روانی و اجتماعی تغییر می‌کند. این قانون تعیین می‌کند که تصور مرد از زن بودن احساسی است که نه تنها باید مورد احترام قرار گیرد بلکه باید از آن حمایت قانونی نیز صورت گیرد. تعریف تغییر جنسیتی در این قانون شامل هر فردی می‌شود که هویت فرد بر اساس واقعیت بیولوژیکی از زمان تولدش برای وی تعیین گردیده است که نسبت به آن دید تفاوت جنسیتی "خود ادراکی" داشته باشد. یعنی هر شخص می‌تواند در هر زمانی مرد یا زن یا ترکیبی از زن و مرد و یا هر هویت دیگری غیر از این‌ها را به شکل قانونی برای خود اختیار کرده و ابراز نماید، بدون آن‌که کدام معاینه پزشکی یا روانی بالای وی صورت گیرد.
بر اساس قانون حمایت از تغییر جنسیت‌ها زمانی که یک مرد هویت خود را به شکل قانونی به زن تبدیل می‌کند، وی از تمام حقوق زنان مانند دست‌رسی به اتاق زنان، استفاده از دست‌شویی زنان، پذیرش در مکتب زنان و از حق ازدواج با یک مرد برخوردار می‌باشد. به همین ترتیب وقتی زنی خود را به شکل قانونی مرد معرفی می‌کند قوانین میراث مرد در مورد میراث وی تطبیق می‌گردد و می‌تواند با هر زنی ازدواج کند. تطبیق این قانون دلیلی است بر این‌که حکام ما در عرصه غلامی برای غرب از حد گذشته اند و فعالانه تلاش دارند تا مسلمانان را از دین شان دور کنند.
الله سبحانه و تعالی می‌فرماید:

﴿وَلَأُضِلَّنَّهُمْ وَلَأُمَنِّيَنَّهُمْ وَلَآمُرَنَّهُمْ فَلَيُبَتِّكُنَّ آذَانَ الْأَنْعَامِ وَلَآمُرَنَّهُمْ فَلَيُغَيِّرُنَّ خَلْقَ اللَّهِ وَمَن يَتَّخِذِ الشَّيْطَانَ وَلِيًّا مِّن دُونِ اللَّهِ فَقَدْ خَسِرَ خُسْرَانًا مُّبِينًا﴾
[نساء – 119]
ترجمه: (من قطعاٌ آنهارا گمراه خواهم کرد و با امیدهای پوچ و بیهوده آنها را فریب خواهم داد. و آنها را امر میکنم، پس گوش چهار پایان را می شکافند و خلقت خدا را دگرگون می سازند، و هرکس شیطان را به جای خدا پرستی بگیرد قطعاٌ زیان بزرگی دیده است(

ترمذی روایت می‌کند:

«لعِنَ رَسُولُ اللَّهِ ﷺ الْمُتَشَبِّهَاتِ بِالرِّجَالِ مِنَ النِّساءِ وَالْمُتَشَبِّهِینَ مِنِّا لَعْنِ الْمُرْجِینَ وَالْمِنَّ الْمُرْجِعُونَ مِنَ الْمِنَّ الْمَرِّینَ لَعْنَهُ مِنَ الْأَسْنَاء»
ترجمه: رسول الله (صلی‌الله علیه و سلم) زنانی را که خود را به مرد مشابه می‌سازند و مردانی را که خود را به زن مشابه می‌سازند لعنت کرده است.

ای مسلمانان پاکستان! قانون حمایت از تغییر جنسیت‌ها حکم کردن به غیر ما أنزل الله است. این طاغوتی‌ است که باید طرد و انکار شود. این قانون ارزش‌های اجتماعی ما را بنای نا مشروع داده و ساختار خانواده ما را از بین می‌برد. این قانون با پیش‌بینی قانون برای ازدواج مرد با مرد و زن با زن ، گناهی را توجیه می‌کند که به موجب آن قوم لوط (علیه‌السلام) مورد عذاب قرار گرفتند. پس از دانستن حقیقت این قانون منفور و نا مشروع، این وظیفه ماست که این قانون را رد کنیم؛ درست مانند این‌که مبارزه برای تطبیق دین وظیفه ماست تا به شکل کامل و همه جانبه تطبیق گردد.
بر خلاف مقررات قانون حمایت از تغییر جنسیت‌ها، در اسلام تنها دو جنسیت قانونی وجود دارد؛ مرد یا زن . جنسیت بر اساس قراین بیولوژیکی تعیین می‌گردد. تغییر جنسیت بر اساس ادراک خودی صرف نظر از قراین بیولوژیکی جایز نمی‌باشد. اگر در جنسیت فرد شک و شبهه‌ای وجود داشته باشد، اگر از لحاظ بیولوژیکی قراین زنانه در وی غالب باشد، زن بودن وی تعیین می‌گردد، و اگر قراین مردانه در وجود وی غالب باشد، مرد بودن وی تعیین می‌گردد. و اگر باز هم در هویت بیولوژیکی یک فرد شک و تردید وجود داشته باشد، متخصصان طبی با معاینه طبی و روانی مشخص خواهند کرد که فرد مذکور مرد است یا زن .
این خلافت بر منهج نبوت است که دین نازل شده از سوی الله سبحانه و تعالی را تطبیق خواهد کرد که بدین وسیله این شرور ایجاد شده توسط تمدن غربی را نیز از بین خواهد برد. و همچنان تمام مردم را از اطاعت و بندگی به غیر از الله خارج ساخته و به بندگی و اطاعت به الله دعوت کرده و راه هدایت را به جهانیان نشان خواهد داد.
الله سبحانه و تعالی در قرآن کریم می‌فرماید:

﴿اتَّبِعُوا مَا أُنْزِلَ إِلَيْكُمْ مِنْ رَبِّكُمْ وَلَا تَتَّبِعُوا مِنْ دُونِهِ أَوْلِيَاءَ قَلِيلاً مَا تَذَكَّرُونَ﴾
[اعراف – 7 ]
ترجمه: از چیزی که از طرف پروردگارتان بر شما نازل شده، پیروی کنید! و از اولیا و معبودهای دیگر جز او، پیروی نکنید! اما کمتر متذکّر می‌شوید!
دفتر مطبوعاتی حزب‌التحریر ولایه-پاکستان

ادامه مطلب...

یک تعداد از حاکمان مزدور، خائن، منافق و کذاب مسلمانان به بریتانیا؛ نابود کنندۀ خلافت، به خاطر مرگ ملکه اظهار تسلیت و غم‌شریکی می‌کنند Featured

در تاریخ ۲۰ نوامبر سال ۱۹۲۲م، جورج کرزن وزیر امور خارجه انگلیس در کنفرانس لوزان چهار شرط را برای کشورش در جهت به رسمیت شناختن استقلال ترکیه اساس قرار داد که این چهار شرط عبارت بود از الغای کامل خلافت، اخراج خلیفه به خارج از مرزها، مصادره پول خلیفه و اعلان دولت سیکولار! این شرایط از جمله مواردی اند که تا حال توسط غرب کافر استعمارگر در جهت به رسمیت شناختن هرگونه نظام حکومتی در سرزمین‌های اسلامی اعمال می‌گردد. این امر از مهم‌ترین دلایلی‌ست که نشان می‌دهد سرزمین‌های اسلامی هنوز هم در استعمار غربی به سر می‌برند. به عبارت دیگر، مزدورانی بر سرزمین‌های اسلامی حاکم اند که هرزگاهی غرب اقدام به غارت این سرزمین‌ها نماید، این حاکمان دروازه‌ها را بروی‌شان باز می‌گذارند و مادامی‌که مسلمانان در برابر آن‌ها قرار بگیرند، توسط همین حاکمان با نیروی آهن و آتش از بین برده می‌شوند.
به همین خاطر است که حاکمان مسلمان از مرگ ملکه الیزابت دوم اظهار تأسف نموده و از این بابت اندوه‌ناک شده اند! این حاکمان وی را با الفاظ مختلفی چون بزرگ، قابل احترام و رهبر طوری توصیف می‌کنند که گویی مادر شان باشد که آن‌ها را به دنیا آورده است! حتی برخی از این‌ها اعلام عزاداری نموده و پرچم‌های‌شان را نیمه برافراشتند، در حالی‌ که بوریس جانسون نخست‌وزیر پیشین در مجلس عوام انگلیس موقع سوگواری از بابت مرگ ملکه با اشاره به این که او و ملکه هردو در سال ۲۰۱۲م چگونه حماقت یکی از حاکمان عربِ نزدیک به انگلیس را مورد استهزا قرار داده و به این ترتیب حاضرین را به خنده در آورد.
ای مسلمانان! این حاکمان نه رهبر اند و نه هم کدام صلاحیتی از خود دارند، بلکه این حاکمان همان مزدوران پست‌فطرت اند که عمدأ توسط غرب کافر استعمارگر انتخاب شده اند. یکی از آن‌ها همچو موش خانگی است که در جیب بادارش خوابیده است و در ژرفای وجدان منحرف خود بدین باور است که منظور از حکومت اش این است که سرزمین‌های اسلامی را فدای منافع غرب نموده و در صورتی که مسلمانان سعی برای بازگشت اسلام به صحنۀ حاکمیت نمایند، آن‌ها را قلع و قمع نماید. بازوهای مطول نفوذ استعمار از سرزمین‌های ما کوتاه نخواهد شد، مگر این که خلافت دوباره به صحنۀ حاکمیت باز گردد، که در این صورت حاکمیت به شما تعلق خواهد گرفت، دین تان صاحب عزت و شکوه خواهد شد و سرزمین‌تان را حفظ خواهد کرد. این امر منوط بر این است که اهل قدرت و نصرت، به ویژه ارتش‌ها به دعوت به سوی اعادۀ خلافت پاسخ قاطع و مستحکم دهند. فلهذا، آنان را از خدمت به حاکمان مزدور بازداشته و وادار به برپایی خلافت نمایید؛ زیرا این‌ها ستون‌های واقعی حکومت در کشور اند.
ای اهل قدرت و نصرت! پادشاه جدید انگلیس با توجه به تاج و تخت خود سوگند یاد کرد که به عنوان مدافع دین، متعهد به حفظ و حراست از دین مسیحی پروتستانت است. اما شما در برابر حاکمانی که بی‌هیچ تردیدی ثابت کرده اند که در جنگ با اسلام و مسلمانان متعهد به غرب اند، سکوت اختیار می‌کنید؟ موضع و موقف شما در این خصوص چیست؟! چه بهانه ای برای تأخیر در ریشه‌کن کردن این خائنان و اعلام سوگند و تعهد برای حفظ دین اسلام، حفظ حاکمیت آن و رسیدگی به امور و مصالح مسلمانان دارید؟
آیا انتظار آن را دارید که الله سبحانه و تعالی افرادی بهتر از شما را جایگزین شما قرار دهد؟! در این صورت عمر خود را در خدمت به چند مشت مزدورِ خائنی که در جنگ با خدا و رسولش قرار دارند، تلف کردید!
الله سبحانه و تعالی می‌فرماید:

﴿وَإِن تَتَوَلَّوْا يَسْتَبْدِلْ قَوْمًا غَيْرَكُمْ ثُمَّ لَا يَكُونُوا أَمْثَالَكُم﴾
[محمد:٣٨]
ترجمه: و اگر روی بگردانید، (الله سبحانه و تعالی ) گروه دیگری را جای شما می‌آورد، پس آن‌ها مانند شما نخواهند بود (و سخاوتمندانه در راه الله انفاق می‌کنند).

انجنیر صلاح‌الدین عضاضه
رئیس دفتر مرکزی مطبوعاتی حزب‌التحریر

 

ادامه مطلب...
Subscribe to this RSS feed

سرزمین های اسلامی

سرزمین های اسلامی

کشورهای غربی

سائر لینک ها

بخش های از صفحه