دوشنبه, ۱۷ صَفر ۱۴۴۷هـ| ۲۰۲۵/۰۸/۱۱م
ساعت: مدینه منوره
Menu
القائمة الرئيسية
القائمة الرئيسية

وبا(طاعون) مردم سوریه را از بین می‌برد، پس کجاست دولت حامی؟!

وزارت صحت/بهداشت دولت سوریه روز دوشنبه اعلام کرد که شیوع وبا در مناطق مختلف منجر به کشته شدن 29تن شده است. بر اساس احصایه بدست آمده توسط انجمن خیریه اداره بهداشت دولت سوریه (GOS) تلفات و مجروحین در شمال شهر حلب متمرکز گردیده است که تا حال مرگ 25 تن تأیید شده و الی تاریخ 19 سپتمبر چندین هزار مورد مشکوک در شمال و شرق سوریه گزارش شده است. این واقعه پس از آن اتفاق افتاد که سازمان ملل در ماه جاری اعلام کرد که شیوع این بیماری به آبیاری محصولات با استفاده از آب آلوده و نوشیدن آب غیرصحی از رودخانه فرات، که از شمال به شرق سوریه می‌گذرد، ارتباط دارد.

فاجعه و رنجی‌که ناشی از جنگ سوریه است، گسترده می‌باشد؛ زیرا نزدیک به نیمی از تأسیسات بهداشتی و درمانی را ویران کرد و علاوه بر آسیب جدی به زیر ساخت‌ها، باعث کمبود منابع آب در بسیاری از مناطق آسیب دیده شد. این امر بسیاری از مردم را به تکیه بر منابع آب غیرصحی سوق داده که به نوبۀ خود شیوع امراض ساری را سرعت می‌بخشد و این‌که این مرض به ویژه مردم حلب را که بزرگ‌ترین پایگاه مخالفان رژیم اسد است، درگیر خود کرده، واضح و آشکار است. هدف قرار دادن مناطق پر جمعیت، که در آن اطفال، زنان، جوانان و کهن‌سالان کشته شدند و به دلیل هدف قرار دادن مکاتب/مدارس آن‌ها و یا هم نقل مکان خانه‌های آن‌ها هزاران دانش‌آموز از ادامه تحصیل محروم شدند، ایجاد ناامنی غذایی و گسترش گرسنگی و سوء تغذی در میان هزاران طفل از مواردی هستند که نباید فراموش شوند.

ادعای سازمان‌هایی‌که مبنی بر مراقبت از وضعیت انسانی در سوریه خود را انسان‌دوستانه می‌خوانند، صحت ندارد. هدف آن‌ها آن‌قدر که می‌خواهند از مسئولیت رژیم جنایت‌کار بعث و کسانی‌که دستان‌شان نیز با این جنگ وحشیانه -که قدرت‌های بزرگ علیه مردم شام را که در مقابل  ظلم و ستم قیام کرد، اعلام کرده اند و آلوده شده- کاسته شود، آن‌قدر از رنج مردم نمی‌خواهند بکاهند. روشن است، همانطوری‌که کشورهای سرمایه‌داری هیچ نیت صادقانه‌ای برای نجات مسلمانان در یمن، میانمار، فلسطین، کشمیر و دیگر سرزمین‌های مسلمانان ندارند، پس آن‌ها نیت صادقانه‌ای برای مردم سوریه نیز ندارند؛ زیرا بر اساس معیارهای سرمایه‌داری پوسیدۀ آن‌ها از توقف یا پایان دادن به کشتار کودکان و غیر نظامیان بی‌دفاع هیچ‌گونه منافع سیاسی یا اقتصادی حاصل نمی‌شود.

ای مسلمانان! طوری‌که می‌دانید، در حال حاضر یک فاجعه انسانی توسط افرادی‌که بر مردم ما در سوریه تأثیرگذار هستند، رخ می‌دهد؛ زیرا ممکن است که در نتیجه موادی‌که در صنعت و زراعت توسط مردم استفاده می‌شود، مانند فلزات سنگین، سرب وغیره... آلوده شود. مواد کیمیاوی و ترکیبات خطرناک مانند آفت‌کش‌ها و کودها هم‌چنان ممکن است که در نتیجه مواد با منشأ طبیعی مانند فلز آرسنیک یا مایکرو ارگانیزم‌های مرض‌زا مانند باکتری‌ها، ویروس‌ها و کرم‌های مانند یک سلولی و حشره‌ها آلوده شود. این موارد در صورت عدم تداوی و درمان باعث ایجاد طیف وسیعی از امراض می‌شود که اضرار بزرگی به صحت انسان وارد خواهد کرد. بر اساس گزارش سازمان جهانی صحت، بیش از یک میلیاردتن در سراسر جهان از آب آشامیدنی صحی محروم هستند و حد اقل چهار میلیون تن که بیشتر آن‌ها اطفال هستند، سالانه به اثر مریضی‌های ناشی از آب آشامیدنی آلوده؛ مانند تب حصبه، وبا، شیستوزومیازیس، اسهال خونی و سایر امراض اسهالی جان‌های خود را از دست می‌دهند.

بنابر این، با توجه به مبانی گسترده قانونی که بیان می‌کند که "هیچ ضرری نباید وجود داشته باشد" و طبق روایات احادیث که آلودگی آب‌های عمومی متعلق به همه مسلمانان را منع می‌کند و نظارت بر کیفیت آب آشامیدنی و اطمینان از عدم وجود آلودگی در آن وظیفه دولت است که مراقب پاکیزگی منابع آب باشد؛ اما کجاست آن دولت حامی و عادل؟!

بلی، این وضعیت امت اسلامی در نبود دولتی می‌باشد ‌که به امور آن رسیدگی و از آن دفاع کند. این امت هم‌چنان در انحطاط باقی خواهد ماند تا این‌که درک کند که سعادت و رستگاری‌اش از طریق شناخت دینش و اجرای آن در زندگی است، تأسیس دولتی‌که از عقیده شان سرچشمه گرفته و احکام و مقرراتی‌ را که به آن باورمند هستند، تطبیق کند؛ خلافت راشده بر منهج نبوت!

﴿وَيَوْمَئِذٍ يَفْرَحُ الْمُؤْمِنُونَ (4) بِنَصْرِ اللَّهِ يَنصُرُ مَن يَشَاءُ وَهُوَ الْعَزِيزُ الرَّحِيمُ﴾ [روم: 5-4]

ترجمه: و در آن روز است که مؤمنان از یاری و نصرت الله شادمان می‌گردند. هرکی را بخواهد نصرت می‌دهد و او شکست‌ناپذیر مهربان است.

بخش زنان دفتر مطبوعاتی مرکزی حزب‌التحریر

مترجم عبدالرحمن قاطع

 

ادامه مطلب...
  • نشر شده در سیاسی

پرسش

چرا عربستان سعودی در حالی‌که مزدور امریکاست، در چهارچوب سازمان "اوپک پلس" با روسیه همگام شده و سطح تولید نفت‌اش را تا حد زیادی کاهش داده؛ کاهشی‌که منجر به افزایش قیمت نفت خواهد گردید؛ درست برخلاف چیزی‌که امریکا می‌خواهد؟ چنان‌چه امریکا از این اقدام سعودی خشم‌گین شده و اعلان نمود که روابط‌اش را با سعودی بازنگری خواهد نمود. «بایدن متعهد شد که قرار گرفتن سعودی در کنار روسیه در کاهش سطح تولید برای سعودی "عواقبی" خواهد داشت و این عواقب منجر به بازنگری در خصوص روابط واشنگتن با ریاض خواهد شد.» (منبع: فرانس 24 16 اوکتوبر 2022) این اقدام را چگونه تفسیر می‌کنید؛ با توجه به این‌که سعودی و ابن سلمان حاکم برحال آن مزدور امریکاست؟ و این‌که چه انتظاری از آن می‌رود؟

پاسخ

در نخست باید تأیید نمود که اقدام سعودی برای کاهش شدید تولید نفت عرضه‌شده به بازارهای جهانی به مقدار دو ملیون بشکه در روز در چهارچوب سازمان "اوپک پلس" و در هماهنگی با روسیه و نیز پیوستن امارات به آن، برای بایدن و اروپا شک‌آور بوده؛ زیرا این دولت‌ها با تمام توان سعی دارند خود را از منابع انرژی روسیه بی‌نیاز کنند و برای این‌کار شدیداً در جستجوی منابع انرژی بدیل منابع روسیه در بازارهای جهانی می‌باشند تا کمبود این منابع، بالای قیمت‌ها تأثیرنگذارد؛ قیمت‌هایی‌که همین حالا به اوج خود رسیده، به ویژه در اروپا.

برای این‌که درک اهداف سعودی از این اقدام آسان‌تر گردد، باید با واقعیت فضای بین‌المللی که این اقدام را احاطه نموده، آشنا شد:

اول) بحران انرژی در اروپا:

1. «اتحادیۀ اروپا چند ماه قبل ششمین دور تحریم‌هایش را به دلیل جنگ اوکراین بالای روسیه تأیید نمود. این تحریم‌ها شامل ممنوعیت واردات نفت مسکو از شروع ماه دسمبر آینده می‌باشد و عملاً واردات نفت خام اتحادیۀ اروپا در ماه آگست گذشته از روسیه به 1.7 ملیون بشکه در روز رسید؛ در حالی‌که در ماه ژانویه روزانه 2.6 ملیون بشکه وارد می‌نمود.» (منبع: اندپندنت عربی 12 سپتمبر 2022م) این تحریم‌ها شامل واردات نفت روسیه از طریق بحر می‌باشد و نه وارداتی‌که از طریق سایر لوله‌ها صورت می‌گیرد. ایالات متحدۀ امریکا برای اظهار همکاری با اروپا، عملاً اقدام به جبران نیمی از نفتی نمود که این اتحادیه قبلاً (پیش از بستۀ ششم تحریم‌ها) از روسیه وارد می‌نمود و سپس آن را متوقف کرد.

2. از جانب دیگر، مشخصاً اروپا از بحران شدید انرژی رنج می‌برد و بهای گاز و برق در آن دو برابر شده و دلیل آن، وابسته‌گی شدیدی است که اروپا قبل از جنگ اوکراین به منابع انرژی روسیه داشت. اگرچه بهای گاز طبیعی این روزها میان امریکا و اروپا چهار برابر متفاوت می‌باشد، اما این واقعیت در خصوص نفت صدق نمی‌کند؛ زیرا بهای نفت در تمام جهان تقریباً یک‌سان است؛ در حالی‌که بهای گاز به دلیل وجود لوله‌های انتقال یا ایستگاه‌های پالایش گاز مایع متفاوت می‌باشد. این بدان معنی است که بستۀ ششم تحریم‌های اروپا بالای روسیه منجر به کاهش عرضۀ نفت در اروپا به میزان 1.4 ملیون بشکه در روز خواهد رسید و انتظار می‌رود این کاهش بزرگ باعث افزایش بیش‌تر بهای نفت گردد که اگر تصمیم اخیر سازمان "اوپک پلس" مبنی بر کاهش تولد جهانی به میزان 2 ملیون بشکه در روز به آن علاوه گردد، در این صورت بهای نفت سر به فلک خواهد زد.

دوم) روسیه و تأثیرگذاری آن بر این روند:

1. در عین حالی‌که امریکا و دولت‌های اروپائی سعی دارند اقتصاد روسیه را محاصره نموده و آن را از درامد زیاد محروم نمایند، در عین حال این دولت‌ها علاقمند عرضۀ بیش‌تر نفت در بازارهای جهانی می‌باشند تا درامد روسیه از این ناحیه کاهش یابد؛ اما تصمیم اخیر سازمان "اوپک پلس" از عرضۀ مذکور می‌کاهد که در نهایت منجر به کاهش عرضه و افزایش قیمت‌ و سر انجام بهره‌برداری مالی روسیه خواهد شد؛ چیزی‌که دولت‌های مذکور نمی‌خواهند. درست است که امریکا برای قطع روابط اروپا با روسیه اهداف درازمدتی دارد، یعنی می‌خواهد رشته‌های واردات انرژی از روسیه به اروپا را قطع نماید؛ اما به مخمسه قرار دادن مسکو از نظر مالی نیز یکی از اهداف بزرگ امریکا به شمار می‌رود. اینجاست که قرار گرفتن عربستان سعودی در برابر این هدف امریکا تعجب‌برانگیز می‌شود.

2. در خصوص اهداف فوق‌الذکر امریکا و اروپا باید گفت که این دولت‌ها با جدیت تمام سعی دارند برای قیمت نفت روسیه سقف مشخصی تعیین و هم‌چنین برای گاز آن اعمال نمایند. به دلیل این‌که دولت‌های مذکور متوجه شده اند پس از آن‌که درامدهای روسیه از منابع انرژی آن در بازارهای اروپا به دلیل تحریم‌ها کاهش یافت، اینک توانسته برای نفت خود بازارهای جدیدی در هند، چین و کشورهای دیگری در آسیا پیدا نماید. هرچند روسیه نفت‌اش را برای کشورهای مذکور با بهای اندک می‌فروشد؛ اما بالا بودن بهای جهانی نفت در پی تحریم‌های اعمال شده بالای روسیه، به این کشور فرصت داده تا این تفاوت در قیمت را جبران نماید؛ به این معنی که درامد روسیه از درک نفت در مقایسه با دورۀ پیش از جنگ اوکراین تغییر نکرده و دلیل آن بالا بودن بهای جهانی نفت است. با توجه به این مسئله، مفکورۀ تعیین سقفی برای بهای نفت روسیه به هدف محاصره نمودن درامد مسکو از نفت مطرح گردید و در عین حال، عرضۀ نفت در بازارهای جهانی کافی باشد و به این ترتیب؛ بهای نفت از نظر این دولت‌ها معقول باقی بماند. البته اعمال سقف مشخصی برای بهای نفت روسیه هنوز زیر بررسی است و دولت‌های اروپائی و امریکا جرأت نکرده اند؛ با توجه به پیامدهای این اقدام برای بهای جهانی نفت عملاً دست به کار شوند؛ زیرا ممکن است روسیه صدور نفت‌اش را به کشورهایی‌که قصد تعیین سقفی برای بهای نفت آن دارند، کاملاً قطع نماید.

سوم) انتخابات کانگرس امریکا:

1. انتخابات نیمه دوره‌ای کانگرس امریکا به تاریخ 8 نومبر 2022م بر گزار می‎شود و حزب جمهوری‌خواهان، یعنی حزب دونالدترامپ، رئیس‌جمهور سابق امریکا امیدوار است در این انتخابات برنده شده و هردو مجلس کانگرس؛ پارلمان و سنا را در دست گیرد. این انتخابات از آن جهت اهمیت دارد که نتائج آن بالای انتخابات ریاست‌جمهوری سال 2024م تأثیرگزار خواهد بود؛ انتخاباتی‌که حزب جمهوری‌خواه برای برگشتن به قدرت روی آن حساب باز نموده و برنامه‌ریزی دارد. در شرایط کنونی -که امریکا به شدت از دوپارچه شدن رنج می‌برد- تصمیم سازمان "اوپک پلس" مبنی برکاهش تولید، ابعاد عمیق داشته و به انتخابات ریاست‌جمهوری امریکا مرتبط می‌باشد؛ یک طرف حزب دموکرات و شرکت‌های تکنالوژی که از آن حمایت می‌کنند و طرف دیگر حزب جمهوری‌خواه با حمایت شرکت‌های نفت. اینجاست که تصمیم عربستان سعودی مبنی بر همراهی با سازمان اوپک پلس در کاهش تولید نفت، حساسیت برانگیز می‌شود.

2. دلیل اصلی حساسیت مذکور، مرحله بسیار سرنوشت‌سازی است که امریکا در آن قرار دارد، یعنی یک ماه پیش از انتخابات کانگرس: «ائتلاف کشورهای تولیدکنندۀ نفت "اوپک+" به تاریخ 5 اوکتوبر سال جاری اعلان نمودند که تولید نفت‌شان را از ماه نومبر تا دوملیون بشکه در روز کاهش خواهند داد. این اعلان منجر به افزایش بهای نفت تا حدود 10% گردید، در حالی‌که یک هفته قبل از آن تا حدودی کاهش داشت.» (منبع: اناضول 12 اوکتوبر 2022م) این نتیجۀ قطعی تصمیم "اوپک پلس"، یعنی بالارفتن بهای نفت، دقیقاً همان چیزی است که سعودی در حمایت‌ از تصمیم اوپک پلس دنبال آن می‌باشد. به دلیل این‌که قیمت مواد سوخت در امریکا برای رأی‌دهندۀ امریکائی حساس بوده و بالارفتن آن، دیدگاه رأی‌دهنده را تغییر داده، او را از بایدن و حزب دموکرات‌اش دور کرده و تشویق خواهد نمود که به کاندیدان حزب جمهوری‌خواه رأی دهد. از جمله نشانه‌های ثبوت این ادعا، اینست که امریکا با سعودی و دولت‌های خلیج در تماس شده و از آنان خواسته تا تصمیم "اوپک پلس" را یک ماه به تعویق اندازند؛ یعنی تا پس از انتخابات نیمه دوره‌ای پارلمان امریکا، «روزنامۀ وول استریت ژورنال گفته که عربستان سعودی درخواست‌های مسؤولین امریکایی مبنی بر تعویق انداختن تصمیم کاهش تولید نفت در چهارچوب گروه "اوپک پلس" را رد نموده است. روزنامۀ مذکور به نقل از منابعی‌که در جریان گفتگوها بوده اند، می‌گوید که مسئولین امریکائی چند روز قبل از نهائی شدن تصمیم مذکور در پنجم اوکتوبر با همتایان شان در عربستان سعودی و سایر دولت‌های تولید کنندۀ نفت خلیج در تماس شده و از آنان خواسته بودند تصمیم شان را یک ماه دیگر به تعویق بیندازند؛ اما آنان این درخواست را رد کردند. برخی افراد -که در جریان این امور قرار دارند- گفته اند که شماری از مسئولین دولت امریکا جهت وادار نمودن سعودی برای به تعویق انداختن تصمیم‌اش یک سلسله اعمال فشارهای سختی را راه‌اندازی نموده اند. به گفتۀ روزنامۀ مذکور، مسئولین قصر سفید چندین بار با محمد بن سلمان، ولیعهد سعودی در تماس شدند و جانیت یلین وزیر خزانه‌داری امریکا با وزیر مالی سعودی تماس گرفته است.» (منبع: الحرة 11 اوکتوبر 2022م) به این ترتیب، روشن می‌شود که تصمیم کاهش تولید نفت پیش از انتخابات، برای حزب دموکرات و ادارۀ حکومت بایدن به شدت حساسیت‌برانگیز است و این اداره سعی نمود آن را به تعویق اندازد، اما موفق نشد.

3. با توجه به موارد فوق، روشن می‌شود که هدف سعودی از حمایت قاطع‌اش از تصمیم "اوپک پلس" در کاهش تولید نفت به میزان بسیار زیاد (2 ملیون بشکه در روز)، این نیست که به درامد روسیه‌ کمک نماید؛ روسیه‌ای‌که غرب با آن سر دشمنی دارد! و نیز هدف سعودی این نیست که بحران انرژی را در اروپا عمیق‌تر نماید؛ زیرا سعودی ناتوان‌تر از آن است که بتواند در برابر اروپا قرار گیرد؛ مگر این‌که بادارانش در واشنگتن از آن بخواهند. هم‌چنین روشن می‌شود که عربستان سعودی همراه با بادارانش در امریکا قصد دارند شانس حزب جمهوری‌خواه؛ حزبی را ‌که ترامپ عضو آن می‌باشد، در انتخابات بالا ببرد. این اوضاع نشان می‌دهد که زندگی سیاسی در امریکا تا چه حد در معرض دو پارچه شدن قرار دارد؛ در حدی‌که یک حزب برای ضربه زدن به منافع حزب دیگر با طرف‌های خارجی همکار می‌شود، حتی اگر حزب رقیب حکومت را در دست داشته باشد!

4. ادارۀ حکومت بایدن علیه عربستان سعودی و تصمیم آن سخت ابراز خشم و انزجار نمود. «بایدن در گفتگویی با شبکۀ "سی ان ان" در شام سه شنبه گفت: کاری را که "سعودی‌ها" در همرای با روسیه انجام دادند، عواقبی خواهد داشت. بایدن اشاره نمود که: وقت آن رسیده که واشنگتن در خصوص روابط‌اش با عربستان سعودی تجدید نظر نماید.» (منبع: اناضول 12 اوکتوبر 2022م) هم‌چنین: «کارین جان بیبر سخن‌گوی قصر سفید گفت که رئیس‌جمهور بایدن از همان شروع کار اداره‌اش به صراحت می‌گفت که لازم است با سعودی روابط متفاوت داشته باشیم. سخنگوی مذکور افزود که واشنگتن روابط با سعودی را بررسی نموده و تحولات را در جریان هفته‌های آینده با مشورۀ پارلمان دنبال خواهد نمود. وی هم‌چنین افزود: تصمیم "اوپک پلس" نشان می‌دهد که سعودی در خصوص سیاست‌های مربوط به انرژی با روسیه هم‌پیمان شده است.» (منبع: الجزیره نت 12 اوکتوبر 2022م)

چهارم) این‌که پیش‌بینی‌ها در این خصوص چیست؟ باید گفت:

1. شکی نیست که کاهش تولید توسط سازمان "اوپک پلس" به مقدار دو ملیون بشکه در روز، تصمیمی است که به هدف زیر فشار قرار دادن شدید عرضۀ نفت اتخاذ گردیده. ادارۀ حکومت بایدن حتی پیش از این تصمیم، مصمم بود که برای شش ماه یک ملیون بشکه از ذخیرۀ اضطراری امریکا را پس گیرد تا با افزایش بهای مواد سوخت در ایالات متحده مقابله نماید و به این ترتیب، ادارۀ بایدن در انتخابات پارلمانی متضرر نشود و نیز در برابر روسیه قرار گرفته باشد. «جوبایدن رئیس‌جمهور امریکا از راه‌اندازی فعالیت‌های بی سابقه‌ای در خصوص ذخایر نفت امریکا و روی دست گرفتن اقداماتی برای مجازات شرکت‌های نفت به دلیل عدم افزایش تولید اجاره‌های به کارگرفته نشده در مناطق فدرالی خبر داد. قصر سفید در این خصوص گفته: رئیس‌جمهور پس از مشوره با هم‌پیمانان و شرکاء، بزرگ‌ترین روند به کارگیری ذخایر نفت در طول تاریخ را اعلان خواهد نمود؛ طوری‌که در شش ماه پیش‌رو، روزانه به گونۀ متوسط یک ملیون بشکه اضافه به بازار عرضه خواهد شد.» (منبع: سی ان ان عربی 31 مارچ 2022م)

2. به این ترتیب واضح می‌شود که رئیس‌جمهور امریکا چگونه سعی دارد پیش از انتخابات پارلمانی بازار مواد سوخت داخلی را آرام نماید؛ در حالی‌که سعودی درخواست‌های بایدن برای افزایش تولید را نمی‌پذیرد و سرانجام که یک ماه به انتخابات پارلمانی مانده، اقدام به حمایت از تصمیم "اوپک پلس" مبنی بر کاهش شدید تولید نفت می‌نماید؛ بلکه عربستان سعودی حتی از این هم پا فراتر گذاشته و میزان نفت وارداتی‌اش از روسیه را دو برابر نموده است. اظهارات "ریفینیتیف ایکون" نشان می‌دهد که: «عربستان سعودی 647 هزار تن نفت از روسیه وارد نموده که معادل 48 هزار بشکه در هر روز می‌شود. سعودی این نفت را در جریان ماه‌های اپریل تا جون و از طریق بندرهای روسیه و استونیا تسلیم شده است. این مقدار نفت دو برابر مقداری است که سعودی در همین مدت در سال 2021م از روسیه وارد نموده بود.» (منبع: الحره 15 جولای 2022م) این خود دلیلی است بر دسیسه‌ای بزرگی که سعودی در توافق با شرکت‌های نفت امریکا و حزب جمهوری‌خواه امریکا برای مختل نمودن سیاست بایدن برعلیه روسیه و در برابر بهای جهانی نفت راه‌اندازی نموده است.

اگر تماس‌های شماری از ارکان ادارۀ حکومت پیشین ترامپ مانند جارید کوشنر با سعودی را به موارد فوق علاوه نماییم، به خوبی روشن خواهد شد که عربستان سعودی سیاست‌های نفتی خود را با حزب جمهوری‌خواه امریکا، به ویژه تیم ترامپ رئیس‌جمهوری پیشین و شرکت‌های نفتی امریکایی وابسته به حزب جمهوری‌خواه هماهنگ می‌نماید، مخصوصاً با توجه به این‌که شرکت‌های مذکور دست باز و بلندی در نفت سعودی دارند.

3. شکی نیست که این سیاست‌هایی را که سعودی در قبال امریکا پیش گرفته در روزهای آینده آن را در معرض فشارهایی از جانب ادارۀ ترامپ قرار خواهد داد؛ چنان‌چه ادارۀ بایدن پیش از این اعلان نموده بود که پس از تصمیم "اوپک پلس" مبنی بر کاهش شدید تولید نفت، در پی تجدید نظر در روابط خود با سعودی می‌باشد. حتی برخی از مسئولین ادارۀ بایدن ادعا می‌کنند که سعودی با روسیه در ارتباط می‌باشد: «بایدن رئیس‌جمهور امریکا تأکید نمود که تصمیم سعودی برای کاهش تولید نفت در چهارچوب اوپک پلس "بی پیامد" نخواهد بود. وی تأکید نمود که زمان "تجدید نظر" در روابط با سعودی فرا رسیده. از جانب دیگر، جون کربی سخن‌گوی شورای امنیت ملی امریکا نیز تأکید نمود که رئیس‌جمهور دستور "ارزیابی مجدد" روابط میان ایالات متحده و سعودی را داده.» (منبع: الحرة 12 اوکتوبر 2022) هم‌چنین بوب مینیندیز یکی از سناتورهای متنفذ دموکرات به شدت از رئیس کمیتۀ روابط خارجی سنای سعودی انتقاد نموده و ادعا نمود که «ریاض در جنگ وحشیانۀ روسیه علیه اوکراین به گونۀ فعال از روسیه حمایت می‌کند. وی که در تلویزیون CNN صحبت می‌نمود گفت: بگذارید در این خصوص کاملاً روشن و واضح صحبت کنیم. پوتین و حکومت شاهی عربستان سعودی در ایالات متحده قرار دارند. وی تأکید نمود که: سعودی هم‌پیمان قابل اعتمادی نیست.» (منبع: الحرة 12 اوکتوبر 2022م) شکی نیست که سعودی به خاطر منافع روسیه اقدام به این کارها نمی‌کند؛ چنان‌چه در سال 2020م و در جریان حکومت ترامپ برای وادار نمودن روسیه به کاهش تولید نفت، منافع روسیه را زیر فشار قرار داد، چنان‌چه در پاسخ به پرسش مان زیر عنوان "بحران نفت و پیامدهای آن" که به تاریخ 29 اپریل 2020م منتشر نمودیم، به این موضوع پرداختیم. بنابر این نباید حتی تصور نمود که سعودی برای کمک به روسیه علیه امریکا قرار گرفته، بلکه مطمئن باید بود که حکام سعودی مزدوران سروپا قرص امریکا می‌باشند.

پنجم: اینست واقعیت سیاست نفتی سعودی در حال حاضر، سیاستی‌که به وضوح با تمایلات ادارۀ حکومت بایدن در تناقض قرار دارد؛ اما هم‌خوان و هم‌نوا با تمایلات حزب جمهوری‌خواه امریکا و شرکت‌های نفتی امریکاست که از این حزب حمایت می‌کنند؛ شرکت‌هایی‌که از یک طرف می‌خواهند با افزایش بهای نفت سود بیش‌تری بدست آورند و از طرف دیگر و مهم‌تر، قصد دارند طرف‌داران دیموکرات بایدن را در انتخابات نیمه‌دوره‌ای پیش‌روی کانگرس از صحنه دور نمایند، به امید این‌که حزب جمهوری‌خواه بتواند هردو اتاق کانگرس را در اختیار بگیرند و به این ترتیب، راه‌شان برای برگشتن به پیروزی در انتخابات ریاست‌جمهوری سال 2024م هموار گردد.

اگر سعودی و برخی از دولت‌نماهای نفتی خلیج اراده می‌کردند که بازارهای نفت، اعم از بازاریابی و قیمت نفت را به نفع خود و منافع مردم خود جهت دهند، قطعاً توان و امکانات آن را داشتند، اما چنین فکری حتی در تصور این حکام مزدور نمی‌گذرد؛ زیرا مزدوری و تن دادن برای بیگانه‌گان با خون آنان عجین گشته؛ درست همان‌طور که دشمنی با اسلام و اهل اسلام نیز با خون آنان عجین شده است. پس هرگز نفت مسلمانان به عنوان سلاحی کشنده از اختیار دشمنان اسلام بیرون و در دست خود مسلمانان قرار نخواهد گرفت، مگر توسط دولت خلافتی‌که به خواست الله متعال به زودی برپا خواهد شد.

﴿ویومئذ یفرح المؤمنون (4) بنصر الله ینصر من یشاء و هو العزیز الرحیم

ترجمه: و در آن روز مؤمنان شادمان می‌شوند؛ به نصرت الله، اللهی‌که هرکی را بخواهد نصرت می‌دهد و او شکست‌ناپذیر و بخشنده است.

ادامه مطلب...

اطفال افغانستان و منافقت غرب

پس از ختم اشغال آمریکا در افغانستان و به قدرت رسیدن طالبان، فشارهای غرب علی‌الرغم برخی دیگر از تصمیماتش علیه طالبان افزایش یافته است؛ آن‌هم پس از آن‌که طالبان تصمیماتی را در رابطه به تحمیل حجاب بالای زنان و تفکیک طبقاتی میان زن و مرد اتخاذ کردند که در تناقض با تمدن و سبک زندگی غربی قرار دارد.

 رسانه‌های غربی گردبادی از گزارشات و اخبار را ایجاد کرده‌اند که در آن اسلام سیاسی، اساساً طالبان را به عنوان آفت/بلای معرفی می‌کند که با آن می‌توانند غرب را از اسلام بترسانند.

سازمان ملل و سازمان‌های وابسته به آن، در باره اطفال افغانستان نگران هستند و در مورد آن‌ها نسبت به طالبان در هراس اند! در یک تصویر تکراری، غرب لطف و مهربانی‌اش را نسبت به رنج اطفال افغان برای ما نشان می‌دهد که گویا اطفال افغان از تحصیل محروم اند، از تبعیض جنسیتی رنج می‌برند و مجبور به کار کردن می‌شوند، و این‌که اگر از یکی آن‌ها بپرسید چه آرزویی در سر دارند، آن‌ها نمی‌دانند. در گزارشی‌که توسط سازمان حمایت از اطفال"Save the Children" تهیه و توسط ABC News  نشر گردید، اعلام کرده که یک تحقیق بالای 1400 طفل و 1400  مراقبت کنندگان اطفال صورت گرفته، نشان می‌دهد که فیصدی خانواده‌هایی‌که می‌گفتند فرزند کارگر دارند، از ماه دسامبر تا ژوئن از 18درصد به 22درصد افزایش یافته است. این گزارش می‌افزاید: «این نشان می‌دهد که بیش از یک میلیون طفل در سراسر کشور مشغول بکار هستند.»

این گزارشات رسانه‌ای فاقد تخصصی بودن و دقت در کار هستند؛ چون مبتنی بر توهم  و تصورات از قبل تعین شده تحریر شده و 40 میلیون تن را از احصایه‌ای که بالای 1400 طفل انجام شده، مورد قضاوت قرار داده است. سپس گزارش حاکی از وجود یک میلیون طفل کارگر زمانی منحیث خبر تأیید می‌شود که ذهن غربی آن را به میل خود بسازد و از آن برای متقاعد کردن مردم به آن‌چه فکر می‌کند، استفاده نماید.

همدردی غرب سرشار از غم و اندوه اطفال افغانستان است؛ اطفالی‌که در زمستان و تابستان برای تأمین غذای خانواده‌های شان کار شاقه می‌کنند؛ اما غرب این را به یاد نمی‌آورد که منابع این سرزمین را به تاراج می‌برد تا خودش در رفاه زندگی کند! غرب برای طفل افغانی‌که برای زنده ماندن کار می‌کند و دختری‌که محجبه است، می‌گرید؛ اما از این‌که سالیان متمادی این سرزمین را تحت اشغال داشت، هزاران طفل را به قتل رساند و طعم فجایع را به این سرزمین چشاند، چشم‌پوشی می‌کند! غرب از اطفال یمن و آفریقا، که ثروت و منابع شان را کشورهای غربی به تاراج بردند، چشم‌پوشی می‌کند؛ اطفالی‌که همین‌طور رها شده اند تا از گرسنگی بمیرند! غرب از اطفال سوریه و فلسطین، که توسط یهودیان و روس‌ها به قتل می‌رسند، چشم‌پوشی می‌کند؛ اما فقط برای اطفال اوکراین نگران است! شاید بخاطر این باشد که آن‌ها برخلاف اطفال افغانستان و مسلمانان آسیای‌میانه جلد سفید و چشمان آبی دارند!

تلاش غرب برای تحریف تصویر اسلام با به چالش کشاندن قابلیت طالبان در اداره امور کشور، یک تلاش بدخواهانه و ناموفق خواهد بود. ان شاءالله! چون اسلام قانون عادلانه الله سبحانه و تعالی است که باطل بر آن تأثیر نمی‌گذارد! اسلام توسط طالبان نمایندگی نمی‌شود؛ بلکه این طالبان است که توسط اسلام شناخته شده و مورد قضاوت قرار می‌گیرند!

اسلام با نظام‌های اقتصادی خود و سیاست رسیدگی به امور امت می‌تواند به زندگی مرفه و کافی دست یابد و حق کامل خوراک، پوشاک و مسکن را برای هر فردی بدهد؛ اما این امر زمانی صورت می‌گیرد که اسلام به شکل درست و کامل تطبیق شود و آن‌هم در داخل یک نظامی‌که پاشیده و پارچه‌پارچه نبوده و یا این‌که بخواهد به تدریج اسلام را تطبیق کند و بدون این‌که به سوی کدام قدرتی رجوع کند، به جز از قدرت الله سبحانه و تعالی که یگانه و شکست‌ناپذیر است! به زودی شاهد این امر خواهیم بود! ان شاءالله! و این چیزی‌ست که غرب به خوبی آن‌را می ‌داند و سعی دارد تا برای جلوگیری و دفع آن از مردم به سیاست توطئه پناه ببرد؛ اما الله سبحانه و تعالی وعده داده و ما به بازگشت با شکوه آن ایمان داریم که در آن امت ما سر بلند خواهد بود، فرزندان ما آینده روشنی خواهند داشت و دشمن ما آن‌چه را که شایستۀ آن است، ان شاءالله خواهد دید!

﴿أَمْ يُرِيدُونَ كَيْداً فَالَّذِينَ كَفَرُوا هُمُ الْمَكِيدُونَ﴾ [طور: 42]

ترجمه: یا قصد توطئه (علیه پیامبر) را دارند، سپس این کافران هستند که قربانی مکرهای خویش می‌شوند.

بخش زنان دفتر مطبوعاتی مرکزی حزب‌التحریر

مترجم عبدالرحمن قاطع

 

ادامه مطلب...

بزرگ‌ترین دموکراسی جهان برای آزادی بخشیدن به زنان مسلمان، آنان را سرکوب می‌کند!

خبر:

حکومت کارناتاکا به‌تاریخ ۲۲ فبروری ۲۰۲۲م بر پوشیدن حجاب محدودیت وضع کرد. این محدودیت که از قبل نیز وجود داشت؛ درحالی توسط محکمه/دادگاه عالی هند تأیید شد که تحلیل‌گران به عواقب اجتماعی گسترده‌ی آن، به‌خصوص روی شاگردان/دانش‌آموزان پی‌بردند. اتحادیۀ آزادی‌های مدنی مردم (PUCL) طی تحقیقی گزارش داده‌است: «از آن‌جایی‌که محدودیت پوشیدن حجاب منجر شده‌است شاگردان به جستجوی نهادهای اسلامی بپردازند و روابط‌شان را با شاگردان سایر جوامع محدود کنند، این امکان نیز وجود دارد که قانون مذکور به محرومیت آموزشی نیز بینجامد.»

تبصره:

تحقیقات اخیر بیان‌گر تأثیرات روانی ناشی از این قانون بر زنان جوان مسلمان است. این محدودیت باعث حس عمیق تفرق و افسرده‌گی جوانانی شده‌است که تحت تأثیر این قوانین تبعیض‌آمیز قرار گرفته اند.

بدبختی این خواهران چیزی جز زندگی تحت کنترول قدرتی نیست که هیچ اعتنایی برای‌شان ندارد و از نظریات آزادی‌خواهانۀ عده‌ای از زنان مجهول‌الهویت به‌منظور بهانه‌جویی حقوق انسانی‌شان استفاده می‌کند.

محکمه/دادگاه عالی کارناتاکا بیان کرده‌‌است که: «پوشش حجاب از الزامات دینی عقیدۀ اسلامی به‌شمار نمی‌رود و این قانون در آزادی‌های مذهبی مادۀ ۲۵ قانون اساسی هند شامل نیست.»

در اوایل این ماه، حین یک صحبت در محکمه/دادگاه عالی به‌منظور به‌چالش کشیدن محدودیت حجاب، ادعای مزخرفی صورت گرفت و آن این‌که: «حق پوشش، حق لخت شدن را نیز دربر می‌گیرد.»

در گزارش (PUCL) آمده است که فرمان محکمه/دادگاه عالی حق پوشیدن حجاب توسط زنان را به‌طور اختیاری نقض کرده‌است.

احکام ستمگرانه‌ای که طرز پوشش زنان را تعیین می‌کند، روایت‌گر نفاق بی‌شماری نظم لیبرال دموکرات است که با رهایی زنان ایرانی از لباس به دنبال آن می‌باشد. با این حال، برای زنان مسلمانی‌که حجاب را انتخاب کرده‌اند، نیز از همان مجازات‌های تنبیهی استفاده می‌کنند.

دیدگاه‌های لیبرال دموکراتیک درحالی محدودیت آموزش زنان افغان را به‌منظور بدنام‌سازی قوانین شرعی محکوم می‌کند که خودشان همین کار را به‌خاطر تأمین خواسته‌های‌شان انجام می‌دهند.

بعضی زنان در هند، صرف نظر از دین‌شان، دوست دارند سر خود را بپوشند؛ چون با پوشیدن سر حس مصؤنیت کرده و یا به‌خاطر رسوم فرهنگی به این کار عادت کرده‌اند. قرار نگرفتن این زنان تحت فشار محدویت حجاب واضح می‌کند که تنها اسلام زیر بار این حملات قرار دارد. دفتر مطبوعاتی مرکزی حزب‌التحریر قبلاً نیز خبر و تبصره‌ای را در خصوص تبعیض در محل کار زنان مسلمان در هند بیان کرده‌است که به معنی آزادی دروغین زنان تحت نظام سکولار می‌باشد. تنها راهی‌که زنان مسلمان می‌توانند توانایی‌های‌شان را در میدان عمل نمایان کنند، تحت حاکمیت خلافت است که تمام نیازهای زنان مسلمان را بدون هیچ‌گونه تبعیض فراهم می‌کند.

آموزش زنان در اسلام یک امر ارزشمند است و مخالفت با آموزش زنان مسلمان با قوانین شرعی مطابقت ندارد.

﴿يُؤتِى الْحِكْمَةَ مَنْ يَشاءُ وَمَنْ يُؤتَ الْحِكْمَةَ فَقَدْ اُوتِىَ خَيْراً كَثِيراً وَمَا يَذَّكَّرُ اِلَّا اُولُوا الاَلْبَابِ﴾ [بقره: ۲۶۹]

ترجمه: (الله سبحانه وتعالی) حکمت را به هرکس بخواهد (و شایسته بداند) می‌دهد و به هرکس حکمت داده شود خیر فراوانی داده شده‌است و جز خردمندان (این حقایق را درک نمی‌کنند و) متذکر نمی‌شوند.

نویسنده: عمرانه محمد

عضو دفتر مطبوعاتی مرکزی حزب‌التحریر

مترجم: راشد مسلم

 

 

 

ادامه مطلب...

اعضای سازمان شانگهای؛ دولت‌های تروریستی که ادعای جنگ علیه تروریزم را در افغانستان دارند! Featured

یکی از اداره‌های سازمان همکاری‌های شانگهای تحت نام «ساختار مبارزه با تروریزم منطقه‌یی» به روز جمعه ۱۴ اکتوبر نشستی را به همین هدف در شهر دهلی نو برگزار کرد. در نتیجه‌ی این نشست برخی از اعضای این سازمان سند همکاری جهت اقدامات مشترک به هدف «مبارزه با تروریزم» در افغانستان را تصویب کردند.

این در حالیست که جنگ جهانی غرب علیه تروریزم پس از سال ۲۰۰۱م -که در واقع جنگ علیه اسلام و مسلمانان بود- به شکست فاحش مواجه شده است. اما فعلاً هر دولت به اساس منافع خود تروریزم را تعریف نموده و دشمن خود را برچسب تروریزم و یا حامی آن را می‌زند. در فرهنگ لغات آکسفورد در تعریف تروریزم آمده است: «تروریزم عبارت از استفاده‌ای غیرقانونی از قوه و خشونت و هراس‌افکنی به خصوص علیه غیرنظامیان به هدف پیشبرد اهداف سیاسی می‌باشد.» به اساس این تعریف، کشورهای عضو کنفرانس شانگهای خود کشورهای تروریستی‌ اند.

برخورد تروریستی دولت چین در برابر مسلمانان ترکستان شرقی که سرزمین شان را اشغال کرده و تنها به این دلیل تعذیب می‌شوند که مسلمان اند. جنبش هندوتوا و دولت هندوگرای مودی که کشمیر را اشغال نموده و هر نوع ظلم را بر مسلمانان این منطقه و سراسر هند روا داشته است. دولت پاکستان که در مناطق بلوچ و پشتون نشین بر مسلمانان ستم نموده و برای منافع خود با قدرت‌های استعماری به خصوص امريكا در کشتن مسلمانان همکاری می‌کند. چنانچه دهلیزهای هوایی خود را برای طیارات بی‌پیلوت امریکایی باز نگه‌می‌دارد. همچنان برای حملات استخباراتی در افغانستان با قدرت‌های بزرگ همدستی می‌نماید. همین گونه دولت ایران که مسلمانان سوریه، عراق و یمن را به خاک و خون کشانیده است. در افغانستان و عراق همچنان ترور و وحشت امریکا و ناتو را همکاری کرده و در داخل برای بقای محض خود اتباعش را به اسالیب و وسایل مختلف دچار ترور و وحشت نموده است. دولت روسیه نیز صدها هزار مسلمان را در سوریه به شهادت رسانید، و مسلمانان چچن و آسیای میانه تا فعلاً در گرو ظلم آن قرار دارد. دولت‌های آسیای میانه نیز آرام نه‌نشسته‌اند؛ آن‌ها در شکنجه و سرکوب مسلمانان و حرکات اسلامی با بادار خود همدست هستند.

اما تصامیم، مکرها و کیدهای این دولت‌ها هرگز به نتیجه نخواهد رسید. زیرا از یک طرف واقعیت این سازمان چنان است که از لحاظ سیاسی باهم همدست نیستند، بلکه باهم در رقابت و کشمکش اند. این نوع همکاری کشورهای تروریستی دلالت بر تشویش از ظهور دولت مقتدر اسلام در منطقه دارد؛ دولتی که قدرت‌های مستبد می‌کوشند با همچو تصامیم جلو ظهور آن را بگیرند. ولی از تاریخ باید یاد بگیرند که در جنگ میان حق و باطل، حق میدان را برنده می شود و باطل را زمینگیر می‌کند.

ما به این باور هستیم که بیشتر از هر نقطه‌ی جهان در مناطق افغانستان، پاکستان و آسیای میانه بیداری اسلامی مجال وحدت مسلمانان و تاسیس دوباره خلافت بر منهج نبوت وجود دارد؛ تشویش این کشورها ریشه در همین مسأله دارد. به همین خاطر این دولت‌های ستم‌پیشه می‌خواهند با اقدامات ضعیف خود جلوی این موج بزرگ را بگیرند. ولی موج بیداری چنان عمیق و بزرگ است که فرصت حاکمیت این دولت‌های قاتل و وحشی را به حداقل رسانیده است.  ان‌شاءالله زود است که مسلمانان منطقه از ظلم این دولت‌ها نجات یافته و با تاسیس دولت خلافت بر منهج نبوت، آینده‌ی درخشان و به دور از ترور وحشت را به تجربه بگیرند.

﴿لِلَّهِ الْأَمْرُ مِن قَبْلُ وَمِن بَعْدُ وَيَوْمَئِذٍ يَفْرَحُ الْمُؤْمِنُونَ * بِنَصْرِ اللَّهِ يَنصُرُ مَن يَشَاءُ وَهُوَ الْعَزِيزُ الرَّحِيمُ﴾

همه‌چیز در فرمان او تعالی است، چه قبل و چه بعد. در آن روز مؤمنان شادمان می‌شوند. (آری!) از یاری الله متعال (خوشحال می‌شوند). الله متعال هر کسی را که بخواهد یاری می‌دهد، و او بس چیره (بر دشمنان خود) و بسیار مهربان (در حق دوستان خویش) است.

دفتر مطبوعاتی حزب‌التحریر-ولایه افغانستان

ادامه مطلب...

ملی‌گرایی؛ ابزاری پلید در دستان خائنان!

خبر:

سرویس مطبوعاتی وزارت امور خارجه جمهوری قرغیزستان به تاریخ ۱۶ سپتمبر گزارش داد: «ما در ساختمان همین وزارت به جناح تاجیک راجع به تحرکات غیرقانونی و مخرب‌شان هشدار دادیم. طرف قرغیز به تاریخ ۱۶سپتمبر ۲۰۲۲م متوجه شد که طرف تاجیک خلاف تمامی توافق‌نامه‌ها نیروهایش را در مرز قرغیزستان پیش از پیش جابه‌جا کرده و به‌طور خائنانه، همراه با نیروهای مسلح و تجهیزات سنگین نظامی‌اش به مرز و تأسیسات ملکی اطراف مرز بین قرقیزستان و تاجیکستان، که در مجاورت ولسوالی‌های بتکین و لیلیک جمهوری قرغیزستان قرار دارد، حمله کرده‌است. طرف قرغیز جداً از تاجیکستان می‌خواهد تا به توافق‌نامه‌ها پایبند بماند، آتش بس اعلام کند و تشکیلات نظامی خود را عقب‌نشینی دهد تا باعث تشنج بیش‌تر در مناطق مرزی نشود و تأکید می‌کند که تمام مشکلات مرزی باید از راه سیاسی و دیپلوماتیک حل شود.»

تبصره:

کشمکش اخیر مرزی بین تاجیکستان و قرغیزستان زندگی تعداد زیادی را تحت شعاع قرار داده‌است. بنابر گزارش وزارت صحت/بهداشت قرغیزستان، در نتیجۀ تنش برخاسته از طرف تاجیک ۵۹ تن کشته و ۱۴۰ تن زخمی شده‌اند. تقریباً ۱۴۰۰۰۰ نفر در مناطق هم‌جوار این ناحیه مجبور به کوچ شده‌اند. وزارت خارجۀ دولت تاجیکستان هم به نوبۀ خود کشته شدن ۴۱ تن را تأیید کرده‌است. هردو طرف یک دیگر را به تحریکات و تجاوز به خاک‌شان متهم کرده‌اند.

این کشمکش زمانی شدت گرفت که رؤسای جمهور دو طرف در سمرقند ازبکستان به تاریخ ۱۶ سپتمبر برای نشست سازمان همکاری شانگهای اشتراک کردند. رهبران ۱۵دولت در این نشست اشتراک کرده‌بودند. امنیت بین‌المللی در صدر آجندای این سازمان همکاری شانگهای قرار داشت؛ اما کشمکشی‌ که در این اواخر در مرز بین تاجیکستان و قرغیزستان رخ داد، اصلاً در آجندای نشست مطرح نشده‌بود.

هنگامی‌که ولادیمیر پوتین منتظر یک جلسۀ رسمی با صدر جباروف، رئیس جمهور قرغیزستان بود، ازبکستان و چین توافق‌نامه‌های همکاری تجاری به ارزش ۱۵ میلیارد دالر را امضاء کردند. هم‌چنان چین،‌ قرغیزستان و ازبکستان توافق‌نامه‌ای را برای اعمار خط آهن بین ازبکستان،‌ قرغیزستان و چین به امضاء رساندند. فعلاً کالاهای ازبکستان از مسیر قرغیزستان، روسیه و بلاروس به بازار اروپا منتقل می‌شود و این مسیر برای ازبکستان راه کوتاه‌تری را –نسبت به روسیه که تحت تحریم‌های شدید قرار دارد– به بازارهای اروپا و آسیا فراهم خواهد کرد.

همه می‌دانند که روسیه تلاش دارد در طولانی‌مدت ازبکستان را تحت حاکمیت خود بیاورد؛ اما شوکت میرضایف از کریملین فاصله می‌گیرد. انصراف ازبکستان از عضویت در سازمان پیمان امنیت جمعی نیز دال بر این مدعاست. به‌نظر می‌رسد، ولادیمیر پوتین ملاقات و توافق‌نامه‌هایی‌ را که بین رئیس جمهور قرغیزستان و جباروف امضاء شده‌است، نوعی توهین به خودش تلقی می‌کند. در نتیجه ولادیمیر پوتین به امام علی رحمن ظالم و مزدور وفادارش چراغ سبز نشان داد تا به صدر جباروف درس عبرت دهد و شوکت میرضایف را با تنش مسلحانه بترساند. این کشمکش خیلی از مرز ازبکستان دور نیست؛ بدین وسیله ضرر آن به شوکت میرضایف هم می‌رسد. برعکس، امام علی رحمن به همسایه‌های خود حمله می‌کند و مردم را به ملی‌گرایی دعوت می‌کند تا احساسات‌شان را برانگیزد و آن‌ها را به محور خود جمع کند. از سوی دیگر مقامات قرغیزستان از خودشان دفاع می‌کنند و این باعث شعله‌ورتر شدن آتش ملی‌گرایی می‌شود. بالآخره دو برادر مسلمان خودشان را در تنشی خونین در می‌یابند.

احساسات ملی‌گرایی که با بسیار مهارت توسط خائنان استفاده می‌شود، بار‌دیگر تبدیل به ابزار پلید در دستان امام علی رحمن و ولادیمیر پوتین شده‌است که برای کسب اهداف‌شان از آن استفاده می‌کنند. این دو ملت برادر تاجیک و قرغیز اصلاً مسلمان اند. الله سبحانه و تعالی در قرآن مجید می‌فرماید:

﴿إِنَّمَا ٱلْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ﴾ [حجرات: ۱۰]

ترجمه:‌ همانا مؤمنان برادر یکدیگر اند.

ای مسلمانان! ملی‌گرایی، میهن‌پرستی و چنین مفکوره‌ها در اسلام و برای مسلمانان بیگانه است! همۀ ما اولاد آدم علیه السلام هستیم! رب ما الله سبحانه و تعالی است! پیامبر ما محمد صلی الله علیه و سلم و کتاب ما قرآن است! همین‌گونه رسول الله صلی الله علیه و سلم فرموده‌اند:

«يا أيُّها الناسُ إنَّ ربَّكمْ واحِدٌ ألا لا فضلَ لِعربِيٍّ على عجَمِيٍّ ولا لِعجَمِيٍّ على عربيٍّ ولا لأحمرَ على أسْودَ ولا لأسودَ على أحمرَ إلَّا بالتَّقوَى إنَّ أكرَمكمْ عند اللهِ أتْقاكُمْ» (رواه احمد)

ترجمه: ای مردم به درستی که پروردگار شما یکی است و پدر شما یکی است، پس عرب بر عجم و عجم بر عرب و سفید بر سیاه و سیاه بر سفید فضیلتی ندارد؛ مگر به سبب تقوا و پرهیزگاری، چنان‌که الله (سبحانه و تعالی) می‌فرماید: به درستی که گرامی‌ترین شما نزد الله (سبحانه و تعالی) با تقواترین شما است.

نویسنده: الدار خمزین

برای دفتر مطبوعاتی مرکزی حزب‌التحریر

مترجم: دانیال نور

 

 

ادامه مطلب...

سه شخصی که الله سبحانه و تعالی در روز قیامت با آنان صحبت نمی‌کند

رسول الله صلی الله علیه و سلم فرمودند:

:‏ ‏"‏ثلاثة لا يكلمهم الله يوم القيامة ولا ينظر إليهم ولا يزكيهم ولهم عذاب أليم‏:‏ رجل على فضل ماء بالفلاة يمنعه من ابن السبيل، ورجل بايع رجلاً سلعة بعد العصر فحلف بالله لأخذها بكذا وكذا، فصدقه وهو على غير ذلك، ورجل بايع إماماً لا يبايعه إلا لدنيا، فإن أعطاه منها وفى وإن لم يعطه منها لم يفِ‏"‏ ‏‏متفق عليه‏‏‏.

ترجمه: سه گروه از مردم‌اند که الله سبحانه و تعالی در روز قیامت با آنان سخن نمی‌گوید، ایشان را پاک نمی‌سازد و عذاب دردناکی برای شان خواهد داد: مردی که در صحراء آب زیادی دارد و مسافر را از (استفاده از آن) مانع می‌شود، مردی که پس از نماز عصر کالای را به شخصی می‌فروشد و به الله سبحانه و تعالی سوگند یاد می‌کند که به بهای این مال چنین و چنان مبلغی داده است و آن شخص سخنش را راست میپندارد و آن مال را به وی می‌دهد در حالی که او به بهای آن مبلغ مذکور را نداده است و مردی که با امامی بیعت می‌کند و جز به خاطر مال دنیا با او بیعت نمی‌کند که آگر آنچه خواست به وی داد، به بیعت خود وفا می‌کند ور نه بدان وفا نمی‌نماید.

رسول الله صلی الله علیه و سلم در این حدیث شریف به ما از اشخاصی خبر می‌دهند که الله سبحانه و تعالی به خاطر بزرگی گناهی که در آن واقع شدند در روز قیامت با آنان سخن نمی‌گوید و به آنان نظر رحمت نمی‌کند، آنان سه گروه اند:

اول: شخصی که الله سبحانه و تعالی در دسترس او خیری قرار داده تا به مردم نفع برساند و مردم زیادی از وی مستفید شوند، اما هرگاه کسی نزد وی بیاید و تقاضای خیری از او داشته باشد در حالی که او می‌داند که این شخص نیازمند است، اما به خاطر محبتی که به مالش دارد از وی منع می‌کند، به کسانی مانند این فرد، الله سبحانه و تعالی نظر رحمت و لطف در روز قیامت نمی‌کند و برای شان عذابی دردناک است، مثال این شخص مانند کسی است که به خیرات زمین همچون آب و مانند آن دست یافته است، سپس وی مردم را از آن منع می‌کند. خیرش را منحصر به کسانی می‌سازد که دوست دارد و به آنان تمایل دارد. در حالی که مردم دیگر نیز مستحق اند آن هم از جانب الله سبحانه و تعالی، مالک آسمانها و زمین و آنچه در آن است.

دوم: همان تاجری است که به دروغ سوگند یاد می‌کند با مردم غش و فریب می‌نماید تا فایده و نفعی به دست آورد، امثال این تاجران کسانی‌اند که به نام الله سبحانه و تعالی در خرید و فروش خود سوگند دروغ می‌گویند تا منفعت بی ارزشی بدست آورند، غضب الله سبحانه و تعالی بر چنین مردمی لازم می‌آید زیرا آنان کسانی‌اند که زندگی دنیا را در بدل آخرت خریدند.

سوم: منافقی است که برای دنیای بی‌ارزش نزد الله سبحانه و تعالی تلاش می‌کند، او از کسی پیروی می‌کند که منفعت او را تأمین نماید و نعمات ابدی باقی را ترک می‌کند، این چنین شخصی اخلاص و ولاء او فقط برای منفعت اوست، هرجا که منفعت او باشد همانجا ولاء اوست. امثال این منافقین آنانی اند که جهت رسیدن به بهرۀ از دنیا هجرت کردند و به آن رسیدند اما از اجر و پاداش آخرت محروم ماندند، غیر از بندگان صالح و مصلحی که به امانات و عهد و پیمان شان پایبند اند، در این عصر کسانی را می‌بینی که یک روز به همراه تو و روز دیگر بر علیه تو قرار دارند، این تغییر موضع بدین خاطر نیست که آنان به جستجوی حق و پیروی از آن هستند بلکه به خاطر اختلاف موجودیت یا عدم موجودیت منفعت شان نزد توست، وجود یا عدم موجودیت این چنین مردمی پیرامون تو، ارتباط به مصالح و منافع دنیوی شان دارد، به چنین مردمی نه تکیه می‌شود و نه اعتماد، اعمال صالحی شان در آخرت مورد قبول قرار نمی‌گیرد و سبب حسرت و پشیمانی‌شان خواهد گشت در حالی که گمان می‌کردند آنان اعمال نیک انجام می‌دهند.

از الله سبحانه و تعالی خواهانیم که ما از جمله کسانی باشیم که بخشندۀ خیراند نه مانع آن، از او سبحانه و تعالی می‌طلبیم که ما را از جمله کسانی قرار دهد که در قول و عمل با الله سبحانه و تعالی و رسول وی صلی الله علیه وسلم و مسلمین صادق باشیم، از جملۀ آنانی که به میثاق شان پایبند و برای ولی‌امر بر حق شان وفادار اند، همگام او، ناصح برای وی، آمر به معروف و نهی‌کننده از منکر می‌باشند.

ای بار الها اجابت فرما.

نویسنده: د. ماهر صالح (رحمه الله)

مترجم: احمد صادق امین

ادامه مطلب...

وابستگی روپیه به دالر، کاهش ارزش آن را تضمین می‌کند، اسعار در اسلام مبتنی بر طلا و نقره می‌تواند پاکستان و مسلمانان جهان را از زیر سلطۀ دالر نجات دهد! Featured

  • نشر شده در پاکستان

دولت دموکراتیک پاکستان به علت بحران‌های شدید پولی و طوفان تورمی ناشی از آن، با قهر جدی عام مردم مواجه است. دولت بخاطر خاموش‌ساختن سروصداهای مردم، مفتاح اسماعیل وزیر دارایی/ مالیه را برکنار و در عوض اسحاق دار را که مسئولیت ثبات‌بخشی روپیه را به عهده دارد، به حیث وزیر دارایی گماشته است. در حالی‌که این کار دولت جز فریب دادن مردم چیزی بیش نیست. دلیل اصلی کاهش روپیه وابستگی آن به دالر می‌باشد. بنابرین، علت اساسی تورم این است که حاکمان پاکستان اصرار دارند تا داد و ستدهای بین‌المللی بر مبنای دالر آمریکایی صورت گیرد.

به تاریخ 21 سپتامبر 2022م، فدرال رزرو یا ذخیره فدرال بانک مرکزی آمریکا تصمیمی را اتخاذ کرد تا نرخ بهره حکومت پاکستان را به 0.75 درصد برای سومین بار متوالی افزایش دهد و هشدار داد که امکان می‌رود نرخ بهره بیشتر افزایش یابد. با توجه به افزایش بهای دالر، سرمایه‌گذاران دالرهای خود از بازارهای قرضه جهانی و بازارهای سایر کشورها جمع‌آوری می‌کنند تا بدین ترتیب در اوراق قرضه آمریکایی سرمایه‌گذاری کنند. نتیجه برداشت‌های دالر از بازارهای مرکزی و افزایش دادن ارزش دالر به سطح جهانی، امریست که منجر به کاهش ارزش پول کشورهای می‌شود که داد و ستدهای بین‌المللی‌شان را بر اساس دالر انجام می‌دهند. روی این ملحوظ، با کاهش ارزش روپیه و افزایش بهای دالر در پاکستان قیمت کالاهای وارداتی بالا رفته و منجر به تورم می‌گردد.

ای مسلمانان! ذخیره فدرال بانک مرکزی آمریکا نرخ‌های بهره را بلند برده و ارزها را در سراسر جهان تنزیل می‌دهد! این چگونه یک نظم اقتصادی است که سیاست پولی آمریکا برای تأمین منافع آن، باعث می‌گردد تا ارزش ارزها را در سطح جهانی از بین ببرد؟ حاکمان پاکستان هیچ‌گونه نقشی در تعیین سیاست پولی آمریکا ندارند، در حالی که به دلیل همین نظم پولی، تورم پولی در پاکستان افزایش یافته است. پول پاکستان افت می‌کند و به این خاطر است که تورم پولی افزایش می‌یابد و در نتیجه یک بحران کلان اقتصادی در این کشور به وجود می‌آید. پس آیا وقت آن نیست که نظم اقتصادی کنونی را از بین برده و یک نظام اقتصادی مبتنی بر اسلام را احیا کنیم؟    

ای اهل قدرت و قوت! این چی نوع یک نظام اقتصادی جهانی‌ست که حاکمان پاکستانی به خاطر منافع آمریکا و غرب ما را به آن وابسته کرده و تمام جهان را در معرض بحران‌های اقتصادی قرار داده است؟  چگونه این را می‌پذیرید که مردم از فقر و تورم بمیرند، و  اقتصاد آمریکا رونق پیدا کند؟ تنها دلیل بحران اقتصادی پاکستان وابستگی آن به نظم اقتصادی غربی‌ست. تورم پولی از پاکستان را نمی‌توان به گونه اساسی و ریشه ای از بین برد، مگر این که پول خود را از وابستگی به نظم اقتصادی استعماری برهانیم. واحد پولی نظام اقتصادی اسلام بر مبنای طلا و نقره استوار می‌باشد که باعث می‌گردد تا از تورم پولی جلوگیری کند. در نظام خلافت یک واحد پولی برای استفاده داخلی و واحد پولی دیگر برای دادوستدهای بین‌المللی وجود ندارد؛ بلکه معاملات داخلی و خارجی هردو توسط واحدپولی طلا و نقره صورت می‌گیرد.

ای اهل قدرت و قوت! ثبات اسعار در پاکستان با تبدیلی وزیر دارایی تغییر نخواهد کرد. این امر با بیرون‌رفت از وابستگی نظم اقتصاد غربی و تطبیق یک نظام اقتصادی که بر اساس شریعت اسلامی بنا گردیده باشد، ممکن است. فلهذا، دست به کار شوید و مردم خود را از فلاکت اقتصادی نجات دهید که توسط نظام اقتصادی کپیتالیستی بوجود آمده است. انصار الله شوید، و برای تأسیس خلافت اسلامی بر منهج نبوت نصرت دهید. در آن‌صورت است که لقب انصار امروز را کسب خواهید کرد و نسل‌های امت اسلامی در دعاهای‌شان شما را از یاد نخواهند برد. پس آیا این عزت، احترام و رستگاری دنیا و آخرت را نمی‌خواهید که انصار رسول الله صلی الله علیه وسلم نسبت به آن مبادرت ورزیدند؟

الله سبحان‌و‌تعالی می‌فرماید:

﴿ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُونُوا أَنْصَارَ اللَّهِ

[صف:14]

ترجمه: اى كسانى كه ايمان آورده‏ ايد انصار دین الله باشد.

دفتر مطبوعاتی حزب‌التحریر ولایه پاکستان

مترجم: ارسلان مبارز

ادامه مطلب...

پس از غرق شدن کشتی پناهندگی در شام اطفال عزیز جان‌های شان را از دست دادند بدون خلافت چه تعداد دیگر را از دست خواهیم داد؟

به تاریخ 23 سپتمبر 2022 بی‌بی‌سی گزارش داد که 71 تن از پناه‌جویان مهاجر در یک کشتی، که در حال غرق شدن در سواحل سوریه بود، پیدا شدند که ده‌هاتن کشته گزارش شده و 20تن از نجات یافتگانِ زخمی برای تداوی به شهر طرطوس منتقل شده اند. در میان 120الی150سرنشینان این کشتی زنان و کودکان لبنانی، سوری و فلسطینی هم بودند. مصطفی مستو یکی از برادران این امت بود که با دو دختر و پسرش جان‌های شان را از دست دادند. مادرش عادله از این حادثه که عزیزانش را از دست داده است، وضعیتِ خوبی نداشته و هیچ کلماتی برای تشریح چگونگی وقوع این فاجعه ندارد. وی می‌گوید: «او از فقر و شرایط دشوار موجوده فرار کرده و ما را در آن رها کرد؛ چون سیاست‌مداران نمی‌توانستند به زندگی ما اهمیتی بدهند. هیچ چیز نمی‌تواند او را دوباره به من باز گرداند. هیچ چیز نمی‌تواند اطفال اورا به من بازگرداند.»

بر اساس گزارش کمیسیون عالی پناهندگان سازمان ملل متحد (UNHCR) لبنان میزبان 1.5 میلیون پناهنده سوری و تقریباً 14 هزار نفر از دیگر کشورها می‌باشد. این کشور میزبان بیشترین تعداد پناه‌جو بر حسب سرانه جمعیت در جهان است. ناظران بین‌المللی گفته‌اند که با افزایش بحران جهانی بدون خاتمه، چنین عبورهای خطرناک با کشتی، به % 70 رسیده است. بیش از % 80 از جمعیت لبنان برای تأمین غذا و دارو با مشکل مواجه هستند. طبق آمار سازمان ملل، خروج از این کشور تنها در سال 2021 نسبت به سال 2020 تقریباً دو برابر شده است.

وضعیت اسفبار هزاران پناهندۀ غرق‌شده از این جهت نشان داده می‌شود که این پدیده‌ ویران‌گر دریایی به یک بحران بین‌المللی تبدیل شده است. یک صنعت کامل در واسکت‌های نجات و قاچاق غیر قانون انسانی وجود دارد که کاملاً خارج از کنترول و اجرای هرنوع قانون بین‌المللی می‌باشد. اطفال کوچک و بی‌گناه ما فقط از اعتمادشان به هدایت آن‌ها به سوی یک زندگی بهتر جعلی و دروغین چیزی جز خیانت، ندیده اند.

خلافتی‌که تحت رهبری یک خلیفه مخلص به پیش برده می‌شود و خلیفه مذکور که به امور امت رسیدگی می‌کند، هرگز این خسارات جانی و چنین فراق‌های درازمدت را نمی‌پذیرد. مهاجرت اجباری یک واقعیت غم‌انگیز برای مسلمانان ناامید است؛ زیرا آن‌ها تمام امید خودرا از دست داده اند. هیچ پدر و مادری فرزندان خودرا با میل و رغبت در معرض خطر قرار نمی‌دهد؛ مگر این‌که واقعاً به دلایل زندگی و مرگ فکر کنند. از طرف دیگر، کدام مرد با غیرت زن و فرزندش را به دست مرگ می‌فرستد؟ آیا می‌توانید این وحشت را تصور کنید که بدانید در حال غرق شدن هستید و کسی نمی‌آید و یا این‌که شاهد باشید که فرزندان‌تان برای کمک فریاد می‌زنند، اما شما هیچ کاری نمی‌توانید انجام دهید؟

از الله متعال می‌خواهیم که هرگز چنین غم و اندوهی را متوجه نشویم و دعا می‌کنیم که الله حافظ و ولی ما را به زودی برگرداند -خلافت بر منهج نبوت- که این امت را از این جلا وطنی، رنج و ظلم انسانی نجات دهد، حافظ مسلمانان بوده و دوباره به آنان امنیت را باز گرداند! الله سبحانه و تعالی می‌فرماید:

 ﴿وَإِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلاَئِكَةِ إِنِّي جَاعِلٌ فِي الأَرْضِ خَلِيفَةً قَالُواْ أَتَجْعَلُ فِيهَا مَن يُفْسِدُ فِيهَا وَيَسْفِكُ الدِّمَاء وَنَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِكَ وَنُقَدِّسُ لَكَ قَالَ إِنِّي أَعْلَمُ مَا لاَ تَعْلَمُونَ﴾ [بقره: 30]

ترجمه: و هنگامى‌كه پروردگارت به فرشتگان گفت: همانا! می‌خواهم در زمین جانشینی قرار دهم، گفتند: آیا کسی را در آن‌جا قرار می‌دهی که در آن فساد کند و خون بریزد و ما تو را تسبیح می‌گوییم و تقدیس می‌کنیم؟ گفت: همانا من چیزی می‌دانم که شما نمی‌دانید.

بخش زنان دفتر مطبوعاتی مرکزی حزب‌التحریر

متـرجـم عبـدالـرحـمن قـاطـع

 

ادامه مطلب...
  • نشر شده در سیاسی

پرسش

به تاریخ 1 اکتوبر 2022م در صفحۀ انترنتی فرانس24 آمده است: «سخنگوی اردوی اوکراین اعلان نمود که نیروهای اوکراینی پس از محاصرۀ نیروهای روسیه وارد شهر لیمان در شرق اوکراین "منطقۀ دونتسک" شده‌اند.» همچنان پوتین، رئیس‌جمهور روسیه روز چهارشنبه دستور «نخستین فراخوان برای نام‌نویسی نیروی احتیاطی را از زمان جنگ جهانی دوم و پس از شکست‌های بزرگی که در میدان جنگ اوکراین متحمل گردیده، صادر نمود.» (منبع: یورونیوز 21 سپتمبر 2022م) پوتین این دستور را پس از آن صادر کرد که نیروهای اوکراینی با حملات متقابل توانستند مناطق وسیعی را که روسیه اشغال نموده بود، دوباره تصرف کنند. «معاون وزیر دفاع اوکراین امروز یک‌شنبه در اظهاراتی به کانال تلویزیونی "الحرة" گفت: اوکراین 10 هزار کیلومتر مربع از مناطق شرق اوکراین را که روسیه قبلاً آن را اشغال کرده بود، پس گرفته است. وی تصریح نمود که کی‌یف کمک‌های فراوانی را از دولت‌های غربی دریافت نموده و تاکید کرد که ما در حملات متقابل خویش در شرق اوکراین موفق بوده‌ایم.» (منبع: البلد 18 سپتمبر 2022م)

پرسش این است که آیا واقعاً روسیه از نظر نظامی ضعیف و ناتوان است و یا این‌که کمک‌های تسلیحاتی غرب به پیمانۀ زیاد افزایش یافته است؟ آیا ممکن است فراخوانی‌که برای جلب و جذب سربازان بیش‌تر در روسیه راه‌اندازی شده اوضاع را تغییر دهد؟ همچنان الحاق مناطق چهارگانۀ اوکراین به روسیه را چگونه ارزیابی می‌کنید، به ویژه این‌که اوکراین یک روز بعد از الحاق، لیمان را که بخشی از مناطق مذکور می‌باشد، دوباره تصرف کرد؟ و آیا امکان این وجود دارد که روسیه از طرح الحاق مناطق دست بکشد؟

پاسخ

برای این‌که واقعیت تحولات اخیر واضح شده ابعاد و پیامدهای آن به خوبی درک شود در ابتدا باید تأکید نمود که برای ایجاد تغییر در موقف و یا موازنه‌ای قدرت‌ها، همان گونه که در طول تاریخ انجام شده جنگ‌های بزرگ سریع‌ترین روش برای این تغییر محسوب می‌شود. این مسئله با دنبال کردن تحولات در جنگ اوکراین قابل فهم می‌باشد:

1. روسیه آتش جنگ اوکراین را تنها به هدف دفاع از روسی ‌زبانان منطقۀ دونباس شعله‌ور نکرد؛ هرچند این مسئله را بهانه نمود، بلکه این جنگ را در اصل به هدف استحکام جایگاه بین‌المللی روسیه راه‌اندازی کرد. چنان‌چه در آستانۀ شروع جنگ خواستار دریافت ضمانت‌های امنیتی از جانب اروپا و امریکا و پیمان ناتو شد. از جملۀ ضمانت‌های مذکور این بود که اوکراین نباید به پیمان ناتو ملحق شود. این اهداف روسیه از آن‌جا سرچشمه می‌گیرد که روس‌ها موقف‌گیری‌های غرب را در قبال خود ظلم دانسته و با توجه به برخوردار بودن روسیه از نیروی طراز اول هسته‌ای، آن را ستمی در برابر جایگاه بین‌المللی خود می‌دانند. اهداف مذکور در اظهاراتی‌که اندکی قبل از آغاز جنگ از مسکو صادر شد خیلی واضح و روشن بود. اصرار مسکو به دریافت ضمانت‌های فوق‌الذکر و این‌که امریکا و غرب باید کتباً ضمانت دهند نیز اهداف روسیه را مشخص می‌کند. با این حساب درک این مسئله بسیار مهم است. زیرا امریکا و به دنبال آن اروپا با جنگ روسیه به عنوان سرکشی در برابر نظم جهانی برخورد نمودند و نه فقط چشم داشتن به مناطقی از خاک اوکراین و یا دفاع از روسی‌تبارهای ساکن در شرق اوکراین. تعامل کنونی امریکا و غرب با روسیه با تعامل آن در سال 2014م زمانی‌که روسیه شبه‌جزیرۀ کریمیه را به خاک خود ملحق نمود کاملاً متفاوت می‌باشد. به این معنا که در آن زمان برخورد با قدرت بزرگی بود که نظم جهانی را به چالش کشیده بود که امریکا رهبری آن را بر دوش داشت؛ اما اکنون چنین نیست.

2. بنابر این، واکنش امریکا و اروپا علیه روسیه شدید بود و روسیه که به حماقت سیاسی شهرت دارد، انتظار چنین واکنشی را نداشت. چنان‌چه امریکا و اروپا سخت‌ترین تحریم‌ها در طول تاریخ را علیه روسیه وضع نمودند، و دارایی‌های بیرونی آن را منجمد ساختند. علی رغم نیاز شدید اروپا به نفت و گاز روسیه این دولت‌ها تمام قرارداد‌های خود را با آن قطع نمودند. تمام اروپا مخصوصاً آلمان مجدداً شروع به مسلح شدن کرد، امریکا و در پی آن اروپا آغاز به ارسال کمک‌های هنگفت نظامی برای اوکراین نمودند. امریکا با راه افتادن جنگ روسیه در اوکراین، جایگاه خود را به صفت رهبر غرب به طور واضح و بدون هیچ‌گونه پوشیده‌گی برجسته نمود، در حالی‌که قبلاً در جریان حکومت ترامپ در مورد این جایگاه شک و گمان‌ها بالا گرفته بود. به این ترتیب امریکا بسیاری از خلل‌هایی را که در روابط‌‌اش با هم‌پیمانان ایجاد شده بود از میان برداشت.

3. از آن‌جایی‌که توان نظامی روسیه که مسکو را تشویق به جنگ می‌نمود، در ابتدای جنگ واضح نبود. چنان‌که امروز پس از بیش‌تر از نصف سالی‌که از ورودش به اوکراین می‌گذرد، واضح شده است. بناءً امریکا سعی نمود کمک‌های نظامی‌اش را به تدریج به اوکراین بفرستد و واکنش روسیه را در قبال آن بررسی نماید. اما خطوط سرخ روسیه با گذشت زمان یکی پس از دیگری از هم‌پاشید و به این ترتیب امریکا و به دنبال آن هم‌پیمانانش خطوط سرخ روسیه را یک به یک زیرپا نمودند؛ طوری‌که وقتی یک خط سرخ را زیر پا می‌نمودند بدون این‌که روسیه بتواند از آن ممانعت کند به جانب خط دیگر حرکت می‌کردند. درهم شکستن این خطوط با ارسال کمک‌های نظامی به اوکراین و افزایش کمی، کیفی و نوعی آن صورت می‌گرفت. به این ترتیب امریکا که قبلاً اوکراین را تشویق نمی‌کرد که در جزیرۀ کریمیه به روس‌ها حمله کند، اینک آن را تشویق می‌کند.

4. روسیه به دلیل حماقت استراتژیکی که دارد با بی‌پروایی کامل اقدام به اشغال اوکراین نمود، و به دلیل این‌که احساس می‌کرد بالای اوکراین مسلط می‌باشد مستقیماً به جانب پایتخت آن کی‌یف حرکت کرد، اما نتوانست پایتخت را اشغال کند و دوباره به مناطق دونباس برگشت. در واقع این برگشت پرده از ضعف شدید اردوی روسیه برداشت. طوری‌که نتوانست با ارسال هواپیماهای نظامی فضای اوکراین را زیر تسلط خود در آورد و نه هم کمک‌های لوجستیک لازم را به نیروهایش -که در حال پیش‌روی بودند- بفرستد، و از آن طرف ناگهان با حجم عظیم مقاومت اوکراین درست برعکس انتظار استخبارات‌اش مواجه شد. به این ترتیب بود که ضعف نظامی خطرناکی در اردوی روسیه دیده شد، و این ضعف واشنگتن را به شکست روسیه در اوکراین امیدوارتر نموده آشکار کرد که ادعاهای پوتین در خصوص نیروهای نظامی آن کشور با عمل‌کرد ضعیف میدانی اردوی روسیه هم‌خوانی ندارد. برملا شدن این ضعف در میدان جنگ باعث شد که سفارت‌های بسیاری از کشورها مجدداً به کی‌یف برگردند. در حالی‌که قبلاً در آغاز جنگ این سفارت‌خانه‌ها بسته شده بودند. برعلاوه مقام‌های غربی یکی پس از دیگری شروع به رفت و آمد به پایتخت اوکراین نمودند.

5. سپس امریکا اهداف کمک‌های نظامی به اوکراین را اعلان نمود و اعلان این اهداف توسط امریکا به سان صاعقه‌ای بالای مسکو بود. امریکا هم‌چنین اقدام به جمع‌آوری معلومات استخباراتی میدانی از طریق ماهواره‌هایش به نفع اوکراین نمود، و مشوره‌های مختلف نظامی را به اوکراین داد؛ در حدی‌که رئیس ارکان اردوی امریکا گفت: وی در هر هفته، هفت بار با همتای اوکراینی‌اش تماس بر قرار می‌کند. (منبع: کانال الجزیره، سپتمبر 2022م) با درنظرداشت تمام معیارها این بدان معناست که امریکا جنگ اوکراین را کاملاً جنگ خوداش می‌داند و اما بدون مشارکت مستقیم در این جنگ. امریکا عملاً هر هفته اعلان می‌کند که میلیاردها دالر کمک نظامی اضافی به اوکراین می‌فرستد. یعنی این‌که امریکا عزم‌اش را برای شکست دادن روسیه در اوکراین جزم نموده و آن را از لیست دولت‌های بزرگ حذف نموده است. روسیه به این واقعیت پی برده و اما پس از آن که فرصت را از دست داد.

6. یکی دیگر از نشانه‌های ضعف استراتژیکی روسیه این است که روند صدور نفت و گازش را در جریان شش ماه از آغاز جنگ هم‌چنان به اروپا ادامه داد،‌ در حالی‌که اروپا به صراحت کامل اعلان نمود که قطعاً دست از واردات نفت و نیز گاز روسیه برخواهد داشت. به این معنا که روسیه روند ارسال نفت و گازش را به دولت‌هایی‌که صبح و شام اعلان دشمنی با آن را می‌کنند نسبت و این بیان‌گر نیاز شدید مسکو به پول را نشان می‌دهد؛ برخلاف شعارهایی‌که مبنی بر عدم متأثر شدن روسیه از تحریم‌های غرب و استوار بودن روبل در برابر این تحریم‌ها سر می‌دهد. اگرچه روسیه خط گاز "نورد استریم 1" را در شروع ماه سپتمبر 2022 و قبل از انفجارهایی آن به صورت کامل متوقف نمود، اما این کار را بسیار ناوقت انجام داد، و پیوسته اعلان می‌نمود که روسیه هم‌چنان منبع قابل اعتماد انرژی می‌باشد. این از یک جهت و از جهت دیگر، سایر خطوط صدور گاز به اروپا هم‌چنان فعال بوده و گاز مورد نیاز اروپا را تأمین می‌کند؛ مانند: خط "یامال" که از پولند می‌گذرد، خط "بروجرس" و "سیوز" که از اوکراین می‌گذرد و نیز خط "ترک استریم" که از ترکیه می‌گذرد؛ به استثنای برخی خطوط فرعی که پولند و اوکراین آن را قطع نموده است و نه روسیه. پس نیاز روسیه به پول، کرامت و حیثیت بین‌المللی آن را از آن گرفته و این با تلاش‌هایی‌که روسیه قبل از جنگ برای استحکام جایگاه بین‌المللی خود به خرج می‌داد، منافات دارد.

7. موقف‌گیری‌های اخیر چین که در جریان نشست رهبران سازمان شانگ‌های در نیمۀ سپتمبر 2022م در سمرقند ظاهر گردید، برای روسیه غیر منتظره و غافل‌گیرانه بود. این موقف‌گیری‌ها پس از شکست‌های روسیه در خارکوف ظاهر شد، و رئیس‌جمهور روسیه شخصاً در هنگام اظهار نظر در خصوص درک "نگرانی‌های چین" از جنگ اوکراین از آن این گونه یاد کرد: «پوتین در نخستین دیداری‌که از زمان شروع جنگ روسیه در اوکراین با همتای چینی‌اش داشت گفت: روسیه موقف‌گیری "متوازن" چین در خصوص بحران اوکراین را تحسین می‌کند.» (منبع: الجزیره نت 15 سپتمبر 2022م) به این ترتیب، برای روسیه واضح شده که هرچند چین اندکی پیش از شروع جنگ در اوکراین توافق‌نامۀ همکاری "بی‌حد و حصر" با روسیه را امضاء نموده است، اینک موقف "متوازن" را در پیش گرفته است. یعنی چین نه در کنار روسیه قرار دارد و نه هم با اوکراین و غرب یکجاست. چین عملاً چنین موقفی را پیش گرفته است. چنان‌چه حتی از ذکر نام "اوکراین" در بیانیه‌های مشترک‌اش با روسیه در نشست شانگ‌های از زبان رئیس‌جمهورش خودداری نمود، بلکه فقط به آن اشاره می‌کرد و بس. هیچ عاقلی شک نمی‌کند که امریکا خطر عواقب هرگونه همکاری با روسیه در جنگ اوکراین را برای چین توضیح داده و این هشدار بدون شک چیزی است که چین به دلیل ترسی‌که در خصوص تجارت جهانی خود دارد آن را جدی خواهد گرفت. به همین دلیل بود که چین، روسیه را علیه فیصلۀ شورای امنیت که الحاق مناطق چهارگانه در اوکراین را تقبیح می‌نمود، تأیید نکرد. چنان‌چه فرانس24 با نشر خبری به تاریخ 1 اوکتوبر 2022م گفت: «روسیه روز جمعه در فیصله‌ای که توسط شورای امنیت برای تقبیح اقدام الحاق چهار منطقه از اوکراین مطرح گردید، از حق ویتویش استفاده نمود. متن فیصلۀ مذکور را که ایالات متحده امریکا و البانی آماده نموده بودند که توسط ده عضو شورای امنیت تأیید و چهار عضوی که عبارت اند از چین، هند، برازیل و گابُن بودند از رأی دادن خودداری نمودند.»

8. در روشنایی تمام آن‌چه تا کنون گفته شد دانسته می‌شود که حمله‌ای ناکام در وادار نمودن اوکراین به تسلیم شدن در برابر شرط‌های روسیه پرده از ضعف خطرناک نظامی روسیه بر می‌دارد. همچنان پرده از حمایت گسترده و همه‌جانبۀ امریکا و غرب از اوکراین بر می‌دارد، حمایت‌هایی‌که بعضاً علنی و بعضاً غیر علنی می‌باشد. روسیه این واقعیت‌های جدید را که پیش از جنگ هرگز انتظار آن را نداشت مشاهده نمود، لاوروف وزیر خارجه‌ روسیه به تاریخ 12 اوسپتمبر 2022م یادآور شد که روسیه مخالف مذاکره با اوکراین نیست. (منبع: کانال الجزیره 12 سپتمبر 2022م) اما او می‌داند شرط‌هایی را که روسیه در روزهای نخست جنگ روی میز اوکراین گذاشته بود اینک تبدیل به بخار شده و ناپدید گشته است. یعنی دیگر هیچ امیدی برای برگشتن آن شرط‌ها باقی نمانده است، مگر این‌که روسیه بخواهد از سلاح هسته‌ای استفاده نماید، و این شاید مطلقاً آخرین توانِ باشد که روسیه در اختیار خود دارد. در عین حال روسیه می‌داند که استفاده از سلاح هسته‌ای پای امریکا را به نحوی از انحاء در جنگ باز خواهد نمود. روسیه‌ای که نتوانسته در جنگ با اردوی اوکراین که از کمک‌های امریکا برخوردار است موفق شود، چگونه خواهد توانست -در صورت مشارکت اردوی امریکا در این جنگ- موفق شود؟ بنابر این، روسیه پس از حمله به اوکراین در وضعیت فرار به سر می‌برد.

9. روسیه به تمام این خطرها پی‌برده و رئیس‌جمهور آن شکست را نپذیرفته است. چنان‌چه «پوتین، رئیس‌جمهور روسیه اعلان فراخوان جزئی برای پیوستن به اردو را اعلان نموده اشاره کرد که کشورش در معرض تهدید هسته‌ای قرار دارد.» (منبع: الجزیره نت 21سپتمبر 2022م) هم‌چنین «نماینده‌گان مناطق لوگانسک، دونیتسک، خرسون و زاپوریژیا که توسط روسیه حمایت می‌شوند اعلان کردند که قصد دارند از تاریخ 23 الی 27 سبتمبر جاری برای پیوستن به روسیه همه‌پرسی راه اندازند.» (منبع: آژانس اناضول ترکیه 21 سپتمبر 2022م) این همه‌پرسی عملاً صورت گرفت و مناطق مذکور به روسیه ملحق گردید. سایت الجزیره نت به تاریخ 30 سپتمبر 2022م با انتشار این خبر نوشت: «پوتین، رئیس‌جمهور روسیه اعلان کرد که مناطق لوگانسک، دونیتسک، زاپوریژیا و خرسون اوکراین دیگر جزء خاک روسیه است. وی در یک سخن‌رانی طولانی از آن‌چه که او تسلط غرب بر نظم جهانی خواند هشدار داد. از جانب دیگر، زلینسکی رئیس‌جمهور اوکراین تأکید نمود که کشورش در پاسخ به اقدامات روسیه "گام قاطعی" را برخواهد داشت.» با آن‌هم اردوی اوکراین فعالیت‌های نظامی خود را در داخل این مناطق چهارگانه هم‌چنان ادامه می‌دهد. سایت فرانس 24 به تاریخ 1 اوکتوبر 2022م نوشت: «یک سخنگوی اردوی اوکراین گفته است که نیروهای اوکراینی پس از محاصرۀ نیروهای روسیه در اطراف پایگاهی فوق‌العاده مهم برای مسکو، وارد شهرک لیمان در شرق کشور شده‌اند. از جانب دیگر، روسیه تأکید نمود که هزاران تن در جریان تداوم جنگ از این شهرک بیرون رفته‌اند. این در حالی است که مسکو پس از تأیید الحاق چهار منطقه از اوکراین به خاک روسیه توسط پوتین سعی دارد تنش‌های سیاسی را هم‎چنان افزایش دهد. وزارت دفاع اوکراین در یک تویتی نوشت: «نیروهای تهاجم هوایی اوکراین وارد لیمان در منطقه دونیتسک شده‌اند. اندکی قبل از آن، اردوی اوکراین گفته بود که آنان هزاران تن از سربازان روس را در این شهرک واقع در منطقه دونتیسک که روسیه روز جمعه آن را به خود ملحق نموده است، محاصره کرده‌اند.»

10. با دقت نمودن به این موقف‌گیری‌های روسیه پس از تمام اتفاقاتی که رخ داده چنین بر می‌آید:

أ‌. طرز تفکر روس‌ها در طول تاریخ طوری بوده که به دست‌آوردهای زمینی نگریسته و سعی می‌کنند به هر قیمتی از آن حفاظت نمایند. به همین دلیل است که این بار نیز روسیه پس از  تصرف کلی و یا جزئی مناطق یاد شده، اقدام به همه‌پرسی نموده و آن را به خود ملحق کرد. یعنی روسیه می‌خواهد بگوید که مناطق جدید "لوگانسک، دونیتسک، زاپوریژیا و خرسون" پس از این خاک روسیه بوده و هرگونه تهاجمی به آن، تهاجم به روسیه خواهد بود و در آن صورت ممکن است برای دفاع از آن از سلاح هسته‌ای استفاده شود، و این باوری است که روسیه آن را "عقیدۀ نظامی-هسته‌ای" می‌خواند. به این معنا که روسیه قصد دارد امریکا و دولت‌های اروپائی را بترساند که اردوی اوکراین را برای حمله به خاک روسیه حمایت نکنند، و در عین حال اردوی اوکراین را نیز از چنین اقدامی هشدار دهد. بدون شک تمام این واقعیت‌ها بیان‌گر ضعف اردوی روسیه می‌باشد. چنان‌چه پس از آن که نتوانست در اوکراین پیروز شود اینک به استفاده از سلاح هسته‌ای اشاره می‌‎کند، با وجود آن‌که در خصوص تحریم استفاده از این سلاح در جنگ‌ها تقریباً توافق جهانی صورت گرفته است.

ب‌. اعلان فراخوان جزئی برای جلب و جذب 300 هزار سرباز اضافی که ممکن است به شمار خیلی بیشتری از این تعداد نیز نیاز شود، به گونۀ غیرمستقیم بیانگر ضعف اردوی روسیه بوده و نشان می‌دهد که روسیه نتوانسته اهدافش را در اوکراین برآورده سازد، و این‌که حجم بزرگ خسارات جانی را که روسیه متحمل گردیده آن را وادار به جذب نیروی احتیاطی نموده است. مگر روسیه هنوز هم طوری وانمود می‌کند که انگار وارد جنگ نشده است، بلکه این یک عملیات ویژۀ نظامی می‌باشد.

1. به گمان اغلب جنگ در اوکراین وارد مرحلۀ پرتنشی شده است که خطرهای بزرگی را با خود حمل می‌نماید. طوری‌که اگر روسیه بخواهد اعتبار از دست رفتۀ خود را بازگرداند، قطعاً در روزهای آینده دست به سوزاندنِ تر و خشک در اوکراین خواهد زد. البته در صورتی‌که توان و ارادۀ چنین کاری را داشته باشد، و نشانه‌های زیادی وجود دارد مبنی بر این‌که توان روسیه کاهش یافته و ارادۀ آن ضعیف گردیده است. روسیه اینک که فرصت را از دست داده متوجه شده که در اوکراین به نحوی از انحاء با امریکا و دولت‌های اروپائی طرف است. اگر دولت‌های اروپائی هنوز دروازه‌اش را در برابر روسیه تا حدود اندکی نیمه‌باز گذاشته، اما امریکا با اهانت کامل به آن پشت کرده است. برنامه‌ریزی‌های اروپا برای دست برداشتن از نفت روسیه در اواخر سال جاری و سپس گاز آن، همه و همه باعث خواهد شد اروپا در تقابل با روسیه تندخو‌تر عمل کند، و این تندخویی از بالا رفتن تُن صدای آلمان علیه روسیه و افزایش حجم تسلیحاتی آن به خوبی هویداست. هدف روسیه از همه‌پرسی‌ها در مناطق مذکور اوکراین برای ملحق کردن آن به خاک خود این بود که دست‌آوردهای خود را در این مناطق تبدیل به واقعیتی نماید که همه به آن تن دهند. به همین خاطر استفاده از سلاح هسته‌ای برای دفاع از این مناطق را در هاله‌ای از ابهام نگهداشت. اما غرب این همه‌پرسی‌ها را رد نموده و اعلان کرد که به حمایت نظامی از اوکراین ادامه خواهد داد, حتی سیستم دفاع هوائی پیش‌رفته‌تری را در اختیار اوکراین قرار خواهد داد، اینجاست تنگنایی که روسیه در آن گیر کرده است پیچیده‌تر می‌شود.

2. اما در خصوص موضوع اعلان فراخوان جلب و جذب نیروهای اختیاطی؛ باید گفته شود که تحلیل‌گران نظامی به این باور اند که مسئلۀ فراخوان و جلب و جذب نیروهای احتیاطی که تجربۀ نظامی ندارند کمک زیادی به اردوی روسیه نخواهد کرد. زیرا ضعف اردوی روسیه عمیق‌تر از آن است که افزایش شمار نیرو بتواند آن را جبران کند. یعنی این مشکل رهبری و نبود تجهیزات است که دامنگیر روسیه شده است. هرچند روسیه کارخانه‌های نظامی و کارخانه‌های تولید دوگانه‌اش را با تمام توان در خدمت اردو قرار داده است، طوری‌که انگار در یک جنگ جهانی به سر می‌برد. اما تمام این تلاش‌ها هرگز کافی و فیصله‌کننده نخواهد بود، زیرا از آن طرف امریکا و دولت‌های اروپائی نیازهای اردوی اوکراین را برآورده می‌کنند، و در صورتی‌که خسارات سنگین جانی اردوی روسیه در اوکراین هم‌چنان ادامه یابد کرملین از داخل روسیه با فشارهای زیادی برای توقف جنگ مواجه خواهد شد. انفجارهای خطوط گاز نورد استریم روسیه در بحر بالتیک و قطع شدن امید اروپا به گاز طبیعی و ارزان روسیه، فشارهای مذکور را افزایش خواهد داد. تمام این موارد روسیه را در برابر دشمنی بیش‌تر اروپا قرار خواهد داد، دشمنی که در قالب حمایت از اردوی اوکراین و ضعیف شدن صدای اروپا در درخواست برای مصالحه با روسیه به هدف دست‌رسی به گاز ارزان، تمثیل می‌شود. به علاوۀ برگشت موقف چین و افزایش احساس تنهایی روسیه در رویارویی با امریکا و غرب، به این معنا که چین تا حدود زیادی دست از طرف‌داری از روسیه برداشته است. تمام این موارد انتقادهای گستردۀ داخلی علیه کرملین را بر می‌انگیزد که چرا روسیه را با چنین محاسبات اشتباه خود را در پرتگاه جدیدی قرار داده است.

3. در خصوص تهدیدهای هسته‌ای روسیه باید گفت که اولاً ارادۀ عملی در مورد استفاده از آن وجود ندارد، چنان‌چه استخبارات غرب هیچ‌گونه تحرک جدیدی از جانب نیروهای هسته‌ای روسیه مشاهده نکرده‌اند، و این باور غرب را که تهدیدهای پوتین بیش‌تر جنبۀ ترسانیدن دارد تا استفادۀ عملی از سلاح هسته‌ای، تقویت می‌نماید. هم‌چنین امریکا و دولت‌های اروپائی هراس خویش از سلاح‌های هسته‌ای روسیه را آشکار نکرده‌اند، هرچند گفته‌اند که این تهدیدها را جدی می‌گیرند. مخصوصاً که هدف غالباً میدان اوکراین است و نه خود غرب. هم‌چنین امریکا اعلان نمود که به هرگونه استفاده از سلاح هسته‌ای توسط روسیه در اوکراین پاسخ خواهد داد. حتی اگر این پاسخ توسط سلاح‌های معمول و غیر هسته‌ای برای جلوگیری از جنگ هسته‌ای میان روسیه و امریکا باشد. بازهم ممکن است این موارد قدرت بازدارندۀ آخرین سلاحی را که روسیه در اختیار دارد از آن بگیرد، و ممکن است این سلاح در حل و فصل قضایای ما بعد جنگ برای روسیه مصیبت‌بار شود.

4. در مورد آن بخش از پرسش که آیا امکان این وجود دارد که روسیه از طرح الحاق مناطق دست بکشد؟ باید گفت که چنین کاری به معنای حذف روسیه از موقف بین‌المللی و پایان دادن به تأثیرگذاری روسیه در آن خواهد بود. چنین چیزی برای رهبران روسیه بسیار سنگین می‌باشد. بنابر این، انتظار می‌رود روسیه به این مناطق چهارگانه اکتفاء کند؛ یعنی مناطقی را که در آن همه‌پرسی صورت گرفته است. ممکن است با تلاش برای پس گرفتن مناطقی‌که در خارکوف از دست داده است اندکی بیش‌تر از خود تحرک نشان دهد تا به این ترتیب رئیس‌جمهور روسیه برای مردم‌اش "توانا" جلوه داده شود که توانسته پس از الحاق جزیرۀ کریمیه در سال 2014م، دست‌آوردهای جغرافیایی جدیدی را برای روسیه به ارمغان آورده است. در این صورت چنین دست‌آوردی برای دولتی‌که در لباس دولت بزرگ خودنمایی می‌نمود و هشدار بلعیدن تمام اوکراین را در مدت کوتاهی سر می‌داد یک هدف بسیار کوچک خواهد بود. اما در مقابل، امریکا و دولت‌های غربی اقدام به تشویق اوکراین و حمایت از اردوی آن برای آزادسازی مناطقی‌که روسیه اشغال نموده است خواهند کرد. به گمان زیاد میدان جنگ میان حمایت نظامی غرب از اوکراین و فراخوان روسیه برای جلب و جذب نیروی بیش‌تر، شاهد جنگ‌های خونین و فرسایشی خواهد بود، و این جنگ‌ها مدت زیادی ادامه خواهند یافت. نکتۀ دیگر این است، در حالی‌که احتمال موفقیت روسیه در این جنگ اندک است، مگر این‌که از سلاح هسته‌ای استفاده نماید. باید دانست که جنگ در اوکراین با خطرهای بین‌المللی بیش‌تری مواجه است. لاوروف وزیر خارجۀ روسیه یادآور می‌شود که روسیه گفتگوها را رد نمی‌کند، اما امریکا و همراهان آن مخصوصاً انگلیس، خود را برای استفاده از میدان اوکراین برای حذف نام روسیه از لیست دولت‌های بزرگ، مصمم نشان می‌دهند. در این کشاکشِ خواست‌ها و اهداف قدرت‌ها میدان اوکراین هر لحظه در معرض اتفاقات ناگهانی و غیر مترقبه‌ای باقی خواهد ماند که ممکن است اوضاع را کاملاً تغییر داده و دگرگون سازد.

5. در اخیر باید گفت که دولت‌های بزرگ امروزی جهان تنها برای برآوردن خواسته‌های وحشیانۀ خود بدون اندک توجهی به هیچ ارزش انسانی یا اخلاقی کشمکش دارند. ظلم برای آنان به معنای عدل خواهد بود اگر اهداف آنان را تأمین کند، حتی اگر به ضرر دیگران تمام شود و حتی اگر سراسر شر باشد. شکی نیست که این دولت‌ها فسادافگنی در زمین را از حد گذرانیده‌اند و شکی نیست که اوضاع جهان بهبود نخواهد یافت مگر با زوال این دولت‌های وحشی؛ آن‌گاه است که خلافت بر منهج نبوت با تلاش تلاش‌گران و یاری پروردگار جهانیان به صحنه بر خواهد گشت.

﴿وَيَوْمَئِذٍ يَفْرَحُ الْمُؤْمِنُونَ(4) بِنَصْرِ اللَّهِ ۚ يَنصُرُ مَن يَشَاءُ ۖ وَهُوَ الْعَزِيزُ الرَّحِيمُ﴾ [روم: 4-5]

ترجمه: در آن روز مؤمنان به نصرت الله شادمان خواهند شد و الله هر کی را بخواهد نصرت می‌دهد و او تعالی عزیز و رحیم است.

 

 

ادامه مطلب...
Subscribe to this RSS feed

سرزمین های اسلامی

سرزمین های اسلامی

کشورهای غربی

سائر لینک ها

بخش های از صفحه