جمعه, ۲۷ ربیع الاول ۱۴۴۷هـ| ۲۰۲۵/۰۹/۱۹م
ساعت: مدینه منوره
Menu
القائمة الرئيسية
القائمة الرئيسية

فریادخواهی دیوارها و ساحات مسجدالاقصی و اهل قدس برای آزادی

خبر

نیروهای مسلح رژیم یهود متعاقباً کارکنان مخصوص مسجدالاقصی را از پرداختن به هرنوع کاری اعم از؛ تنظیف و یا ترمیم ناحیه شرقی مسجد مانع شدند.

منابع قدس صحنه­ی المناکی را که مربوط به داخل مسجدالاقصی و به طور دقیق مربوط به ناحیه شرقی آن است، نقل نموده اند، به گونه‌ای که در آنجا خاک­ها و اشیاء نابکار از سال­ها بدین­سو موجود است و علت آن را می­توان؛ عدم دسترسی اوقاف اسلامی به آنجا  و هم‌چنین عدم اجازه بیرون آوردن آن­ها از آنجا را بر شمرد.

هر روز منطقه الاقصی با عملیات ویرانگری از سوی ده­ها باشنده صهیونست مواجه می­شود، که هدف شان تخلیه مسجدالاقصی از نمازگذاران و محافظان آن می­باشد.

باشندگان صهیونست در آنجا قصد ادای مراسم یهودیت را می­کنند و برای مدت­های طولانی در آنجا می­نشینند و حتی بعضی اوقات کار به جای می­رسد که در منطقه بول و قضای حاجت می­کنند.

از سال 1996م. پروژه­های آبادانی و شهرسازی تحت اشغال قرار گرفت تا اوقاف اسلامی از آبادانی و بازسازی سلب صلاحیت شود و اولین برنامه آن در اخیر سال 2000م. به صحنۀ اجراء در آمد.

زمانی­که نیروه­های اشغالگر از بیرون آوردن اجزاء آخری فرو ریختگی دیوار که در اثر باز کردن دروازه­های بزرگ مصلی اموی بوجود آمده بود، منع کردند، آن فروریختگی­ها در ساحات زراعتی زیتون در شرق مسجدالاقصی مبارک ریختانده شد، به این دلیل که ضررش کمتر و در عین زمان راهی بوجود می­آید برای اخراج آن. این فروریختگی­ها تا به امروز همچو کپه­ای باقی­ست، که بارزترین روزنه را برای صهیونست­ها و اشغال ایجاد کرده تا ناحیه شرقی الاقصی مبارک مورد هدف قرار گیرد.

درماه ژانویه 2019م نیروه­های اشغالگر صلاحیت ترمیم و بازسازی دیوار جنوب غربی اقصی را سلب نمودند، سپس در عین سال در ماه می صلاحیت ترمیم(الخلوة الجنبلاطیة) در صحن گنبد الصخره را نیز سلب کردند.

 اشغالگر تلاش می­ورزد که ساحات اقصی را تقسیم کند و این تقسیم را تا باب الرحمة ادامه دهد و نمازگذاران را از محوطۀ آن به علت فروریختگی­های متراکم باز دارد.

اکثریت مردم قدس در سال 2019م بازگشایی مصلی را بر اشغالگر تحمیل کردند. وی تلاش ورزید که مجدد با استفاده از ابزاری هم‌چو بند کردن، تبعید کردن، زندانی کردن و لت­و­کوب کردن آن را مسدود سازد، اما با شکست مواجه شد. (منبع: مرکز خبررسانی فلسطین)

تبصره

رژیم صهیونست یهود مسجد الاقصی را تنها یافته است، بی‌حرمتی به آن را مباح می­داند، باشندگان و لشکریان آن را علیه مسلمانان در سرزمین مبارک قدس به فجیح­ترین حالت تحریک می­کند. این برنامه و نقشۀ شان که مسلمانان را از مسجد الاقصی بیرون می­رانند، چنان حالتی را پدید آورده است که هر مسلمان با دیدن مسجدالاقصی در آن حالت جانگداز و رها شده در غفلت، نابودی و ذلت در تمام عرصه­ها، متأثر شده و اشک در چشمانش خشک می­شود.

در عرصه آبادانی و عمرانی، فروریختگی و پاشیدگی مسجدالاقصی نمایانگر ذلت اهل قوت و نیرو می­باشد؛ همان کسانی‌که آن را به این شکل رها نموده اند که این شکل نتیجه دست برداشتن شان از آن است، بنابر این، دیوارهای مسجدالاقصی، ساحات، عبورگاها و اجزاء آن؛ حالت نسیان و کوتایی را نسبت به سفرگاه رسول الله صلی الله علیه وسلم تجسم می­کند. بنابر این، نزدیک است که تو فریادخوانی دیوارها و ساحات آن را بشنوی که امت و نیروهای زنده آن را برای نجات خود و اعاده هیبت خود از طریق آزادسازی و عمرانش توسط نماز و تکبیرات نصر به فریاد می­خواند.

در عرصه سیاسی، در نظام­های حاکم در سرزمین­های اسلامی هیچ اثر و وجودی در نقشه سیاسی عملی آن­ها از مسجدالاقصی و سرزمین مبارک قدس یافت نمی­شود و هم‌چنین در آن هیچ تذکری از پاک­سازی سرزمین قدس و مسجدالاقصی از یهود پلید وجود ندارد، این در حالی­ست که در بیانات سیاسی هیچ تذکری از آن نمی­رود و دسیسه­سازی­ها بخاطر تثبیت رژیم یهود ادامه دارد تا باشد که از طریق اشغال دو دولت؛ قسمت اعظم سرزمین مبارک قدس تحت تصرف رژیم یهود در آید.

راه‌حل بنیادین برای مسجد الاقصی که حالتش چشمان و دل­ها را اشکباران می­کند و صحنۀ یورش بردن روزانه به آن حالت امت نابوده شده را که چشمانش را در برابر بی­حرمتی به سفرگاه رسول الله صلی الله علیه وسلم می­پوشاند تجسم می­سازد. راه حل بنیادین فقط اینست که امت باید نیروی سلب شده خود را بازخواهد و حکام خائن را از ریشه برکند و خلافت بر منهج نبوت را که عزت و کرامتش را باز می­گرداند اقامه نماید؛ خلافتی‌که رونق و عظمت مسجدالاقصی را باز خواهد گشتاند و آن وقت شما آوازهای نصر و تکبیر را بلند نموده و مسلمانان از هرگوشه و کنار تحت بیرق­های اسلام بسوی قدس مبارک حرکت می­کنند و برای جهان بازگشت بهترین امت را که برای مردم خلق شده است به جایگاه حقیقی‌اش اعلان می­کنند و هم‌چنین بازگشت مسجد الاقصی برای اهل و جایگاهش را نیز اعلان می­کنند، این مأموریت لشکریان امت اسلامی است که الآن زمانش فرا رسیده که حرکت کند و نداء الله سبحانه وتعالی را لبیک بگوید و ساحات سفرگاه رسول الله صلی الله علیه وسلم را نصر و یاری دهند.

نویسنده: دکتور مصعب ابو عرقوب

مترجم: محمد مزمل

ادامه مطلب...

قرنطین کامل یا جزئی؛ دولت‌های فدرال و سند از شیوع ویروس کرونا امتیاز سیاسی می‌گیرند، این درحالی‌ست که هیچ یک از آن‌ها نگران ضرورت‌های اقتصادی و صحی نیستند

  • نشر شده در پاکستان

بتاریخ 30 جولای 2021م وزیر ایالت سند قرنطین ناگهانی 9 روزه را در شهر کراچی، بزرگترین شهر مسلمان‌نشین که دارای بیشتر از بیست میلیون نفوس می‌باشد، اعلان نمود و ادعا نمود که این اقدام برای جلوگیری از شیوع نوع دلتا ویروس کرونا در نظر گرفته شده است. قرنطین شامل مسدود شدن تمام مارکیت‌ها و کسب کار تجارتی از جمله محدودیت گشت‌و‌گذار بیشتر از یک نفر در موتر سایکل؛ محدودیت ساعات کاری برای نانوایی‌ها و مغازه‌های مواد خوراکی، محدودیت شدید بر عبور و مرور مردم عام که سبب بیکاری صدها هزار کارگران روزمزد شده و ده‌ها هزار بیکار بر میلیون‌ها بیکار دیگر افزود شد. هم‌چنان این قرنطین میلیون‌ها تن بر زیادتر از 20 درصد جمعیت پاکستان که از  سوءتغذی رنج می‌برند، اضافه خواهد کرد.

گرچه بعد از فشار‌های جمعی اندک قیودات برداشته شد، اما دموکراسی وضعیت میلیون‌ها قربانی قرنطین را که از امکانات اولیه زندگی محروم شده بودند را در نظر نگرفت. از جانب دیگر دولت فدرال به قرنطین شهر کراچی طوری واکنش نشان داد که گویا بهترین اسلوب مبارزه با ویروس همه‌گیر کرونا بوده و آب از آب تکان نخورده است. آیا این دولت فدرال نبود که در وارد نمودن واکسین تعلل نمود، قبل از این‌که موج سوم این ویروس کشور را درهم کوبید؟ ما می‌پرسیم که آیا مسولیت حکومت تنها مانع شدن از انتشار ویروس هست و یا نجات مردم از فقر، گرسنه‌گی و بدبختی؟ ما می‌پرسیم که آیا این حکام توانایی انجام چند صد هزار معاینات ویروس کرونا را در روز دارند، حتی بعد از سپری شدن یکسال و نیم از اولین شیوع ویروس تا بتوانند افراد مبتلا را از سالم جدا کنند؟

بعد از سه موج ویروس کرونا حکام پاکستان باید به مردم پاسخ بدهند که چقدر ظرفیت سیستم ارایه خدمات صحی در بخش‌های تهیه وینتلاتور (ماشین اکسیجن مصنوعی)، تهیه اکسیجن، سیت‌های شفاخانه‌ها، بخش مراقبت‌های عاجل و وسایل محافظت فردی بلند برده شده است تا بتواند هزاران مبتلا به ویروس کرونا بدون مختل شدن روند زندگی مراقبت و تداوی شود.

تا چه مدت این حکام بی‌کفایتی خود را پشت پرده قرنطین مکمل و جزیی پنهان خواهند کرد؟ حتی امروز هم هزاران تن بدون درنظرداشت تدابیری احتیاطی برای گرفتن واکسین در مراکز صحی مزدحم صف بسته اند؛ برعلاوه آن‌ها باید به نظام فاسد این حکام پول بپردازند تا از سیستم ترانسپورتی برای تجارت خود استفاده نمایند تا از عواقب قرنطین کامل و قسمی در امان باشند.

حکام ایالتی و فدرال هردو بطور ظالمانه مردم را نادیده گرفته و از شیوع ویروس کرونا بهره سیاسی برای انتخابات بعدی می‌برند. در نخستین روزهای شیوع ویروس کرونا این حکام دستور اسلام مبنی بر قرنطین کامل منطقه آلوده به ویروس را نادیده گرفتند و با این کار اجازه دادند تا ویروس در سراسر کشور پخش شده و به بحران تبدیل شود.

بعداً به عوض جستجوی راه‌حل از اسلام به تقلید کورکورانه از غرب با تطبیق قرنطین کامل پرداختند. اما اگر این حکام دستور اسلام را در نظر می‌گرفتند؛ آنان افراد مبتلا را با استفاده از معاینات جدی و دقیق از افراد صحتمند جدا می‌کردند و مانع مختل شدن روند زندگی عادی می‌شدند. در حقیقت حکومت تحریک انصاف پاکستان(PTI) در مرکز و هم‌چنان حکومت حزب مردم پاکستان (PPP) در ایالت و دموکراسی احکام الله سبحانه‌وتعالی را نادیده گرفتند. PTI و PPP هر دو مصروف تعصب هستند و هیچ یکی از آن‌ها برای اسلام به پا نخاسته اند، آن‌ها مصروف این کار خود هستند گرچند رسول الله صلی الله علیه و سلم ما را چنین هشدار می‌دهد:

«وَمَثَلُ الَّذِي يُعِينُ قَوْمَهُ عَلَى غَيْرِ الْحَقِّ كَمَثَلِ بَعِيرٍ رُدِّيَ فِي بِئْرٍ فَهُوَ يَنْزِعُ مِنْهَا بِذَنَبِهِ» [مسند احمد]

ترجمه: و مثال کسی‌که قوم و خویش را بغیر از حق (اسلام) حمایت می‌کند مانند شتری است که در چاه افتاده است و از دمش اورا می‌کشند.

ابتلای الله سبحانه‌وتعالی بطلان دموکراسی را در سراسر جهان افشا ساخت. حالا وقت آن است تا با تأسیس خلافت بر منهج نبوت، جهان با نور اسلام منور ساخته شود. تنها خلافت می‌تواند با تطبیق احکام اسلام خدمات اساسی صحی و ضرورت‌های اولیه زندگی را به جامعه فراهم نماید.

دفتر مطبوعاتی حزب التحریر-ولایه پاکستان

مترجم: خالد "سیف الله"

ادامه مطلب...

رژیم شیطانی سعودی بار دیگر مانع امت واحد برای انجام مناسک مقدس حج شد!

رژیم شیطانی سعودی و غاصب الحرمین شریفین تحت رهبری شاه سلمان و فرزند بی‌بندوبارش محمد بن سلمان مسلمانان خارجی را از انجام مناسک حج برای سال دوم منع کرد. این رژیم شیطانی مدت‌هاست چهره منفور خود را تحت نقاب سرپرستی از مسجدالحرام در مکه مکرمه و مسجدنبوی در مدینه منوره پوشانیده است. حالا که جنگ جهانی علیه اسلام شدت گرفته است؛ دست نشانده‌های غرب صلیبی نیز در حال خود نمایی به باداران خود هستند. بن سلمان نیز می‌خواهد نقش خائنانه خویش را در جنگ علیه اسلام برای رضایت باداران غربی‌اش بازی کند؛ طوری‌که از یک جانب در حال سرعت بخشیدن پروسه غرب‌گرایی با اجازه دادن به تمام اعمال و فعالیت‌های شیطانی در سرزمین مقدس ما که فضای اجتماعی را مسموم کرده است، می باشد تا ارزش‌های اسلامی را نابود سازد و از جانب دیگر به بهانه شیوع ویروس کرونا امت محمد صلی الله علیه وسلم  را از انجام فریضه حج از کعبه شریفه منع کرد. او مهمانان و خواننده‌های خارجی (رقاصه‌ها و سیاحان)  را برای برگزاری کنسرت‌ها و گردهمایی‌های اجتماعی در زمان شیوع ویروس کرونا اجازه ورود به عربستان سعودی داد که همه‌اش مملو از جاهلیت و فحشا بود؛ اما برای انجام صلاة و حج این غاصبان صدها عذر و بهانه تراشیدند تا مانع آن شوند. برای میزبانی از بزرگترین مراسم سپورتی و تفریحی که جز برنامه دراز مدت دولت شاهی (ماموریت 2030) می‌باشد؛ پروسه واکسیناسیون به سطح ملی به شکل سریع در عربستان سعودی در حال تطبیق است؛ اما خادم نمایشی الحرمین الشریفین هیچ‌گونه تدابیر قبلی برای برگذاری حج ندارد. زیرا آن‌ها در تلاش اند تا هر فرصتی‌که سبب ضربه زدن به احساسات و اعمال نیک مسلمانان می‌شود را از دست ندهند.

ما هرگز فراموش نخواهیم کرد که نیاکان بن سلمان از جمله کسانی بودند که در برچیدن گلیم اقتدار و حاکمیت اسلام که همانا خلافت بود، با کفار استعمارگر نقش اساسی داشت؛ آن‌ها کسانی بودند که دربرابر خلافت عثمانی بغاوت کردند و نسل شیطان صفت او حالا دست به دست کافر داده تا امت اسلامی را از شعایر ایشان یکی پی دیگر منجمله حج دور کنند. رسول الله صلی الله علیه وسلم درین مورد چنین می‌فرماید:

«لَيُنْقَضَنَّ عُرَى الْإِسْلَامِ عُرْوَةً عُرْوَةً فَكُلَّمَا انْتَقَضَتْ عُرْوَةٌ تَشَبَّثَ النَّاسُ بِالَّتِي تَلِيهَا وَأَوَّلُهُنَّ نَقْضًا الْحُكْمُ وَآخِرُهُنَّ الصَّلَاةُ» [مسند احمد]

ترجمه: زنجیره‌های اسلام یکی پی دیگر گشوده می‌شوند؛ چنان‌چه یکی آن گشوده شود، مردم به سوی دیگر آن می‌شتابند طوری‌که اولین آن حاکمیت اسلام ( خلافت) خواهد بود و آخرین آن نماز.

بدون شک حکام دست نشانده و سکولار سرزمین‌های اسلامی دشمنان اسلام و مسلمانان هستند؛ از بدو سقوط خلافت این حکام با دشمنان ما همدست شده اند تا سلطۀ آن‌ها را زنده نگهدارند. درین وضعیت حساس که امریکای صلیبی، رژیم سعودی را مجبور به ایفای نقش جدید در خاورمیانه کرده است، از همه حکام مزدور سرزمین‌های اسلامی در آسیای جنوبی خصوصاً پاکستان و بنگله‌دیش می‌خواهد تا نقش قدم رژیم مجرم سعودی را تعقیب نمایند. بناً ما هیچ‌گونه عکس‌العمل را از حکام همچون عمران خان و شیخ حسینه در مقابل این تصمیم ظالمانه رژیم سعودی مشاهده نکردیم.

چرا باید حسینه این تصیم را محکوم کند، وقتی حتی خودش نگران عبادات مردمش نیست؟ مانند حکام سعودی او نیز دستور داده است تا در مساجد از بدعت فاصله در نماز پیروی شود؛ حتا او کوشش کرد تا مردم را از اشتراک در نماز جمعه و سایر نماز‌های جمعی منع کند که با مخالفت شدید مردم مواجه شد. در حقیقت آن‌ها دشمنی و کینه شدید را در قلب‌های خود نسبت به اسلام پنهان کرده اند. آنها از هیچ نوع تلاش برای سرکوب و کم ارزش جلوه دادن ارزش‌های اسلام دریغ نخواهند کرد، چی رسد به دفاع و حافظت از آن.

ای مسلمانان! این حکام سکولار تنها مانع بین شما و خلافت راشده دوم بر منهج نبوت می‌باشد؛ چنانچه رسول الله صلی الله علیه وسلم ما را در مورد سقوط حاکمیت اسلام (خلافت) هشدار داده است؛ گره‌های اسلام بشمول حج یکی پی دیگر گشوده خواهند شد و امروز ما شاهد این حقیقت هستیم که از انجام صلاة و حج خانه الله سبحانه‌وتعالی و مدینه منوره منع شدیم.

بناءً، با تلاش و مبارزه یکجا با حزب التحریر برای اقامه حاکمیت اسلام (خلافت)؛ دولتی‌که با ایجاد فضای ایمانی زمینه انجام عبادات فردی را با قلب مطمئن فراهم می‌سازد، به دسیسه‌های کفار استعمارگر و مزدوران شان نقطه پایان گذاشته.

دفتر مطبوعاتی حزب التحریر-ولایه بنگله دیش

مترجم: خالد "سیف الله"

 

ادامه مطلب...

دستگاه استبدادی رژیم اردن عضوی دیگری از حزب التحریر را دستگیر کرد

  • نشر شده در اردن

 به روز پنج‌شنبه ۸ آوریل/ اپریل ۲۰۲۱م دستگاه امنیتی رژیم اردن، استاد محمود سرسور را در مسیر راه کارش دستگیر‌ و به مرکزی امنیتی منتقل نمودند. وی بعد از مدت کوتاهی به دادستانی دادگاه امنیتی کشور معرفی و پنج مورد اتهام بر وی وارد گردید که عبارت از: تحریک (مردم) بر مخالفت در برابر نظام حاکم، انجام اقداماتی‌که باعث برهم  زدن روابط میان  دو کشور خلیجی می‌گردد و هم‌چنین اتهام برای ایجاد اختلافاتی‌که نظم عمومی و ثبات اجتماعی را بر هم می‌زند، عضویت در گروه ممنوعه حزب التحریر و توضیع جزوه های آن. 

نگرانی این رژیم فقط دستگیری مردم صادق و مخلص این سرزمین است. رژیم اردن پس از این همه ناکامی شرم‌آورش در انجام کلیه وظایفی‌که باید در مراقبت از منافع مردم و حفظ معیشت، آموزش و سلامتی آن‌ها داشته باشد، به خاموش ساختن صدای کسانی اقدام می‌ورزد و آن‌ها را با تهمت و افترا زندانی‌ می‌کند که آن را محاسبه نموده (و امر به معروف می‌کنند)؛ در حالی‌که دروغ‌های شاغدار رژیم برای همه واضیح و روشن است.                                                      

بگذارید این رژیم بداند که دستگیری شباب حزب التحریر آن‌ها را از حمل دعوت دل‌سرد نخواهد کرد و آن‌ها آماده هستند که وقت قیمتی شان را جهت مسایل مهم سپری نمایند و به اذن الله هیچ گونه آسیبی برای شان نخواهد رسید، نه از جانب کسانی‌که در جستجوی دشمنی علیه آنان اند و نه هم از جانب  کسانی‌که به دست‌گیری آن‌ها می‌پردازند و تا زمانی نصرت الله سبحانه‌وتعالی در این مسیر ثابت قدم خواهند ماند. بی‌گمان نصرت الله سبحانه‌وتعالی خیلی نزدیک است و وعدۀ اش برای بندگانش محقق خواهد شد و اقتدار مسلمانان باز خواهد گشت و خلافت بر منهج نبوت به خواست الله تأسیس خواهد شد، هرچند جانیان را ناخوش آید.                 

(وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنقَلَبٍ يَنقَلِبُونَ) [شعراء: 227]

ترجمه: و آنان که ظلم و ستم کردند، به زودی خواهند دانست که بازگشت شان به کجاست.

دفتری مطبوعاتی حزب التحریر-ولایه اردن

مترجم: ابوزید

ادامه مطلب...

شهادت «حمید الرحمن شریفی» از دعوتګران حزب‌التحریر را تسلیت می‌گوییم!

حمیدالرحمن شریفی یکی از اعضای حزب التحریر به تاریخ ۱۷ اسد سال جاری در اثر برخورد مرمی هاوان ناشی از جنگ در کندز به شهادت رسید.

إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ!

شریفی فارغ‌التحصیل دانشکده‌ی اقتصاد و از دعوت‌گران فعال حزب‌التحریر بود و همواره می‌کوشید تا برای دعوت به تأسیس خلافت بر منهج نبوت مخلصانه فداکاری نماید. الله متعال شهادت‌اش را مورد قبول درگاه خویش قرار داده و جایگاه‌اش را در جمله‌ای شهدای صدر اسلام قرار دهد.
جنگ جاری افغانستان نتیجه‌ای بیست سال اشغال امریکا است که زیر نام جنگ با تروریزم در واقع جنگ با اسلام و مسلمانان آغاز گردید. از این‌رو از ابتدا استراتیژی و نیتِ امریکا در افغانستان برقراری ثبات و آرامش نبود، بلکه به هدف مقابله با ارزش‌های اسلام و سرکوب مسلمانان به این جغرافیا لشکرکشی کرد.
در این شکی نیست که امریکا باوجود میلیاردها دالر هزینه در افغانستان شکست خورده است. افغانستان از بوش گرفته تا اوباما و از ترامپ گرفته تا جوبایدن را سخت رنجانیده است. شعله‌های آتش جنگ در هر کوچه و پس‌کوچه‌های افغانستان به سان سوریه، عراق، یمن و لیبیا بیانگر نیتِ امریکا بوده که استوار بر بی‌ثباتی می‌باشد. آن‌هایی که در بیست سال گذشته به امریکا اعتماد کردند باید نتیجه‌ای همدستی با اشغال‌گران را درک کرده باشند که سرنوشت مردم را به کجا می‌کشاند. نتیجه‌ای اشغال نه تنها این‌که جنگ و ناامنی را از سر مردم کم نکرد، بلکه فساد، فقر، بیکاری، مهاجرت و مهم‌تر از همه ترویج ارزش‌های غربی را در جامعه بیشتر نمود.
در حال حاضر و با بیشتر شدن جنگ و نیز حملات بم افگن‌های B-52 امریکا روزانه ده‌ها و حتا صدها تن از مردم بی‌گناه کشته و یا زخمی می‌شوند. برعلاوه روزانه مردم جوقه جوقه از خانه‌های شان بی‌جا شده آواره می‌شوند.
بناً رهبران سیاسی، متنفذین و علماء این را به ذهن داشته باشند که کشتار و جنایتِ امریکا و غرب نتیجه ۲۰ سال اشغال می‌باشد. ازین‌رو باید علیه امریکا، غرب و مزدوران شان ایستادگی نمایید تا باشد که این نظام فاسد غربی یکجا با جنگ، ظلم و بدبختی از میان ما کوچ کند. پس با دعوت‌گران حزب‌التحریر برای برپایی نظام خلافت بر منهج نبوت دست بکار شوید؛ نظامی که باعث رضایت الله متعال و حفاظت جان، مال، عزت و مقدسات مردم می‌گردد. همانگونه که حمید الرحمن شریفی نیز از کسانی بود که به همین هدف دعوت می‌نمود و نتیجه‌ای فداکاری چنین دعوت‌گران است که امروزه هزاران تن از دعوت‌گران حزب‌التحریر در سرتاسر افغانستان برای احیای زندگی اسلامی فعالیت می‌نمایند.

مِّنَ الْمُؤْمِنِينَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَيْهِ ۖ فَمِنْهُم مَّن قَضَىٰ نَحْبَهُ وَمِنْهُم مَّن يَنتَظِرُ ۖ وَمَا بَدَّلُوا تَبْدِيلًا [احزاب: 23]
در میان مؤمنان مردانی هستند که با خدا راست بوده‌اند در پیمانی که با او بسته‌اند. برخی پیمان خود را بسر برده‌اند (و شربت شهادت سرکشیده‌اند) و برخی نیز در انتظارند (تا کی توفیق رفیق می‌گردد و جان را به جان آفرین تسلیم خواهند کرد). آنان هیچ گونه تغییر و تبدیلی در عهد و پیمان خود نداده‌اند (و کمترین انحراف و تزلزلی در کار خود پیدا نکرده‌اند).
دفتر مطبوعاتی حزب‌التحریر-ولایه افغانستان

ادامه مطلب...

متنفذین و رهبران سیاسی نباید مردم را پیش‌مرگ‌های نظام دموکراتیک و حُکام چندپاسپورته قرار دهند

اشرف‌غنی، رییس جمهوری افغانستان در دیدار با شماری از رهبران سیاسی و متنفذین قومی بر بقا و تداوم جمهوریت تأکید نموده و در باره انسجام، تقویت و تجهیز سریع خیزش‌های مردمی در برابر هجوم مخالفین مسلح دولت به تفاهم رسیده‌اند.

دفتر مطبوعاتی حزب‌التحریر ـ ولایه افغانستان رهبران مخلص سیاسی و متنفذین قومی را هُشدار می‌دهد که در این جنگ ویران‌گر مردم را دخیل نسازید و خون جوانان مسلمان را در راستای تقویت حاکمیت پوسیده، خون‌خوار و فاسد کنونی به هدر ندهید.
تیم حاکم همان چندپاسپورته‌های فاسدی هستند که در حال دزدی و چپاول دارایی‌های مردم افغانستان بوده و در صورت وخامت اوضاع به سوی غرب فرار می‌کنند. این قشر هیچ ارزش و اهمیتی به مردم این سرزمین قائل نیستند. اما از این‌که با سرنوشت مرگ و زندگی دست‌وپنجه نرم می‌کنند و پایه‌های قدرت شان به لرزه افتاده، به رهبران و متنفذین رجوع نموده‌اند تا با استفاده از نفوذ آنها و دخیل ساختن مردم در جنگ، تا چند صباحی دیگر حاکمیت فاسد شان را تداوم بخشند.
جا دارد که رهبران مخلص سیاسی و متنفذین قومی در چنین زمانی که از هر سُو فتنه‌های داخلی و خارجی مردم را احاطه نموده، هوشیاری بخرج داده، متوجه رسالت اصلی و تکلیف شرعی شان گردند تا مبادا در دام طرح‌های بیگانه افتاده و به جای جلوگیری از  خون‌ریزی، آتش جنگ را شعله‌ور سازند. زیرا هدف اصلی قدرت‌های اشغال‌گر، نوکران و دستگاه‌های جاسوسی شان ایجاد آشوب و کشتار در افغانستان است تا با ریختن خون بیشتر منفعت بیشتر کسب کنند. پس در چنین شرایطی نباید در تجارت پُرمنفعت و خونین خیزش‌های مردمی دخیل شده و مردم را پیش‌مرگ‌های دفاع از نظام دست‌نشانده و فاسد بسازند. در غیر آن، با دخیل ساختن و تشویق مردم به جنگ این آیت هُشدار بزرگی برای این رهبران است:

وَمَنْ يَقْتُلْ مُؤْمِنًا مُتَعَمِّدًا فَجَزَاؤُهُ جَهَنَّمُ خَالِدًا فِيهَا وَغَضِبَ اللَّهُ عَلَيْهِ وَلَعَنَهُ وَأَعَدَّ لَهُ عَذَابًا عَظِيمًا [نساء:93]
هر کس، فرد باایمانی را از روی عمد به قتل برساند، مجازاتِ او دوزخ است؛ در حالی که جاودانه در آن می‌ماند؛ و خداوند بر او غضب می‌کند؛ و او را از رحمتش دور می‌سازد؛ و عذاب عظیمی برای او آماده ساخته است.

در عوض، حزب‌التحریر مخلصین امت، گروه‌ها، اهل قوت و قدرت را در افغانستان دعوت می‌کند تا به وجوب و اهمیت سرنوشت‌ساز برپایی خلافت پی برده و بدانند که راه حل مشکلات افغانستان و منطقه در پروسه‌ی صلح و تداوم جنگ نهفته نیست، بلکه در اقامه‌ی خلافت و تطبیق همه‌جانبه‌ی اسلام نهفته است. پس در این راه با حزب‌التحریر همگام شده و بدانند که دست الله سبحانه وتعالی بالای دست‌هایی است که اسلام را اقامه و نصرت می‌دهد.

دفتر مطبوعاتی حزب‌التحریر-ولایه افغانستان

 

ادامه مطلب...

افغانستان در یک آزمون تاریخی میان اقامه خلافت و رفتن به سوی نظام‌های بشری قرار گرفته ، نگذارید که فرصت برپایی خلافت به هدر برود

تحولات سریع و غیرقابل پیش‌بینی یک‌بار دیگر افغانستان را در مسیری قرار داده است تا جهت‌های مختلف سیاسی، رهبران قومی و متنفذین مردمی روی نظام آینده‌ی افغانستان تصمیم‌گیری کنند.

دفتر مطبوعاتی حزب التحریر ـ ولایه افغانستان برای تمامی رهبران سیاسی، متنفذین قومی، مجاهدین اسبق، گروه‌ها، اهل قوت و قدرت خاطرنشان می‌سازد که افغانستان در یک فرصت بسیار تاریخی و در کشاکش دو انتخاب بزرگ قرار دارد: گزینه‌ی اول، اقامه‌ی دین الله و برپایی خلافت و گزینه‌ی دوم، رفتن به سوی نظام‌های بشری و تکرار تجارب تلخ گذشته.

در مقطع فعلی امریکا، اروپا، ملل متحد و کشورهای منطقه با جهت‌های مختلف سیاسی روی طرح یک نظام مشارکتی که دارای پسوند یا پشوند اسلام بوده و پای‌بند به قوانین بین‌الملل، محدود به سرحدات ملی و مخلوطی از سیکولاریزم و اسلام باشد رایزنی و گفت‌وگو دارند تا نظام آینده‌ی افغانستان مورد قبول جامعه جهانی قرار بگیرد. نظامی که در آن چهره‌ها تغییر خورده، اما قوانین، اساسات نظام و ساختارها پابرجا می‌ماند. چنگ زدن به همچو نسخه‌ها در چند دهه‌ی گذشته افغانستان را در سراشیب جنگ داخلی، سقوط و هرج و مرج سیاسی قرار داد.

در سُوی دیگر، خواست اکثریت مردم مسلمان افغانستان پایه‌گذاری دولت اسلامی و حاکمیت اسلام است. فرصتی که پس از سال‌ها مبارزه‌ی فکری، سیاسی و نظامی علیه اشغال‌گران بدست آمده و نباید با ساده‌ اندیشی و معامله از دست برود. چنان‌چه چند بار قبلی به دلیل اشتباهات احزاب سیاسی و متنفذین مردمی از دست رفت.

حزب‌التحریر یک‌بار دیگر از تمامی رهبران سیاسی، متنفذین قومی و گروه‌ها صمیمانه دعوت می‌کند که طرح‌های پیشنهادی امریکا، ملل متحد، کشورهای منطقه را در ارتباط با نوعیت نظام آینده‌ی افغانستان با قاطعیت ردّ کنند و نگذارند تا قربانی‌های مردم در راستای حاکمیت اسلام یک‌بار دیگر مورد معامله قرار گرفته و به نتیجه‌ی مطلوب نرسد. در عوض، تلاش نمائید تا در راستای اقامه‌ی دین الله و برپایی خلافت انرژی تان را بسیج نموده و از فرصت بدست آمده حداعظمی استفاده نمائید. در واقع، افغانستان و منطقه در دلِ خود ظرفیت بزرگ فکری، سیاسی، اقتصادی و نظامی را پرورش داده است که در صورت لبیک گفتن و استجابت دین الله، انشاءالله تغییرات بزرگی به رهبری این قوم درد دیده در این گوشه‌ی از جهان پدیدار خواهد گشت. اگر مردانی وجود داشته باشد که به این هدف ایمان داشته باشند و در برابر سختی‌های آن استقامت بخرج داده و معیار عمل شان حکم شرعی باشد. بدون شک، فرصت انصار الله شدن و اقامه‌ی دین فرصت بس بزرگی برای کسانی است که می‌خواهند در راه قدم صحابه کرام رضی‌الله عنهم اجمعین گام بردارند و باغ‌های جنت را بر لذات زودگذر دنیوی ترجیح می‌دهند. چه فرصت بزرگی‌ست برای اصحاب خرد!

يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اسْتَجِيبُوا لِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاكُمْ لِمَا يُحْيِيكُمْ ۖ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يَحُولُ بَيْنَ الْمَرْءِ وَقَلْبِهِ وَأَنَّهُ إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ [انفال:24]

ای کسانی که ایمان آورده‌اید! دعوت الله و پیامبر را اجابت کنید هنگامی که شما را به سوی چیزی می‌خواند که شما را حیات می‌بخشد! و بدانید الله میان انسان و قلب او حایل می‌شود، و همه‌ی شما (در قیامت) نزد او گردآوری می‌شوید!

دفتر مطبوعاتی حزب‌التحریر-ولایه افغانستان

ادامه مطلب...

وَمَكَرُوا وَمَكَرَ اللَّهُ وَاللَّهُ خَيْرُ الْمَاكِرِينَ و مکرورزیدند و الله (نیز در برابر مکر آنان) مکر ورزید؛ الله بهترین مکر انگیزان است.

خبر

قیس سعید رئیس جمهور تونس گفت: شرایط موجود وی را وادار به اتخاذ برخی از "تدابیراستثنائی" نموده است و این‌که تمام تلاش وی تطبیق قانون اساسی می‌باشد. این درحالی است که راشد غنوشی رئیس پارلمان تونس، در پاسخ به درخواست معترضینی‌که برای دفاع از دیموکراسی در جاده‌های تونس دست به راه‌پیمایی زده بودند، اعلام داشت که آماده است از موقف خویش کوتاه آمده و دیموکراسی را به حکومت بازگرداند.

رئیس جمهور تونس اظهار داشت که دولت عروسک نمایش‌گاهی نیست که ذریعۀ تارهای کارگردان‌ها تحرک داشته و بازیچۀ دست دیگران باشد، چون برخی از فاسدین و لوبی‌گران می‌خواهند از پشت پرده رشته‌های این دولت را در دست گرفته و آن‌را بازیچۀ دست خود قرار دهند، درحالی‌که هیچ شانسی برای به بازی گرفتن دولت، تقسیم و یا فروپاشی آن از داخل وجود ندارد.

جریدۀ رسمی تونس اعلانی را به نشر رساند که حاکی از صدور فرمان ریاست جمهوری مبنی بر به تعلیق در آوردن صلاحیت‌های پارلمان و رفع مصونیت اعضای آن به مدت یک ماه بود، افزود بر آن، بیان داشت که این مدت قابل تمدید است. (منبع: الجزیره نت)

تبصره

اتفاقاتی‌که در تونس به وقوع پیوسته غیرمترقبه می‌باشد؛ طوری‌که راه‌ها بر تمام جهات سیاسی در تونس مسدود شده و تمام مقامات و سمت‌های دولتی سلب صلاحیت شده و تمام اقتدار در دست رئیس جمهور قرار گرفته است.

آنچه اتفاق افتاده است، اگر در واقع یک انقلاب می‌بود و بطور کامل صفحۀ میز را برگردانده، به ریسمان الله سبحانه وتعالی چنگ می‌زد، در آن زمان واقعاً باعث خوش‌حالی بزرگی می‌شد. اما ما می‌بینیم که رئیس جمهور سعید بر تطبیق قوانین سرمایه‌داری حریص بوده و می‌خواهد تمام اقتدارکشور را تنها در دست خود داشته باشد، هرگونه ساختار و تشکیلات اسلامی از میان برمی‌دارد، حتی آنچه را کسانی‌ مثل غنوشی و امثال آن اسلام میانه‌رو می‌نامند؛ زیرا وی می‌خواهد که فقط از ملیت هویت تونیسی پاسبانی کند.

آن‌چه امروز درحال وقوع است، صفحه‌ای از وقایع گذشته می‌باشد و این‌که این انقلاب علیه تونس بوده، تمام مقامات و سمت‌های دولتی را  جمع‌آوری نموده و آن را در چنگال یک قدرت قرار دهد، طوری‌که آن را رئیسی ادارۀ کند که دست تمام رؤسای خویش را بسته باشد. این موقف ما را به گذشته بر گردانده و چرخۀ تونس را به جهت عقب می‌چرخاند، اما امروز چرخه تونس با تمام دقت و با نهایت اهتمام ورزی به آن به سمت حاکمیت دوبارۀ سکولاریزم پلید می‌چرخد و این سرزمین به روزهای پس از انقلاب باز می‌گردد.

بلی غنوشی در کوتاه آمدن‌ها و سازش‌های خویش هیچ‌گاه نماینده‌گی از اسلام نمی‌کند و برای ما شایسته نیست که از وی به صفت نمایندۀ اسلام دفاع کرد؛ بلکه ما می‌دانیم که در گیری‌های امروز تونس هیچ ارتباط دور و یا نزدیکی به اسلام نداشته هدف آن یکجا نمودن قدرت مقامات و سمت‌های دولتی در یک قبضه می‌باشد، تا آن‌که حاکم واقعی تونس به ساده‌گی بتواند از اقتدار و نفوذ خویش بر تونس مراقبت کرده و بدون هیچ گونه موانعی به راحتی به اهداف خویش دست یابد.

این انقلاب علیه دیموکراسی برای تحقق دیموکراسی می‌باشد؛ شگفت‌آور این است که از کدام دیموکراسی صحبت می‌کنیم، چون دیموکراسی برعلاوه بر مفهوم واقعی خود اشکال متفاوت غربی دارد، اگرچه ما به دلیل مخالفت آن با اسلام از ریشه و اساس آن را رد می‌کنیم.

راه‌حل واقعی از بین بردن کامل تمام پیوندها با غرب می‌باشد، بلکه نه تنها این، ما باید در عوض، شریعت الله سبحانه وتعالی را حاکم سازیم؛ چیزی‌که در اصل راه نجاتی برای تمام امت است. به هیچ وجه قطع ریسمان جهت معین و چنگ انداختن به ریسمان غربی دیگری، راه‌حل نیست، نه هم جمع‌آوری مقامات و سمت‌های دولتی به معنی محروم ساختن دیگران است.

آن‌چه در تونس در حال وقوع است، انقلابی‌ست که هیچ ارتباطی به قانون اساسی و دیموکراسی و یا چیز دیگری نداشته، بلکه تمام هدف آن جمع‌آوری مقامات و سمت‌های دولتی و درآوردن آن‌ها در یک قبضه می‌باشد، تا این‌که سرزمین را همان‌گونه که می‌خواهند اداره کنند.

بنا براین، نتیجه می‌گیریم؛ وضعیتی‌که ما اکنون در آن قرار داریم، بازگشت ساختار حکومتی می‌باشد که قبل از انقلاب داشتیم. اما پس از این‌که چهرۀ اسلام سیاسی را ذریعۀ کسانی‌که به حومۀ قدرت نزدیک شده بودند، مخشوش ساخته اند، ذریعۀ کسانی‌که امروز به سادگی دور انداخته شده و از قدرت دست آنان کوتاه شده است، با آن‌که آنان از اسلام جزء نام آن را حمل نمی نمودند.

طریقه و راه‌حلی‌که منجر به تغییر جامعۀ سرمایه‌داری به جامعۀ اسلامی که در آن بر اساس کتاب الله و سنت رسول الله صلی الله علیه وسلم حکومت شود، از طریق نظام سرمایه‌داری قانون اساسی آن و ساختارهای آن بدست نخواهد آمد. هرکسی‌که این وقایع را دنبال کند، به این باور دست پیداخواهد کرد که تمام این احزاب به تمام ساختارها و عنوان‌های‌شان به شکست مواجه می‌شوند. لازم است که صفحۀ میز را برگردانده، تمام ساختارها و تشکیلات نظام سرمایه‌داری را  از میان برداشته و در عوض احکام اسلام را تطبیق نماییم، چون احکام و قوانینی‌که الله سبحانه تشریع نموده و ساخته و پرداخته دست بشر نیست. این همان حلقۀ نجات این امت و بلکه تمام بشریت می‌باشد.

ای فرزندان امت اسلامی در تونس و در تمام جهان آیا زمان آن فرا نرسیده که ما دریابیم راه نجات کجاست؟ بلکه اکنون زمان آن است که با تمام هوشیاری درک کنیم که تمام این حوادث پی در پی برای مخشوش‌سازی چهرۀ مبارک اسلام عزیز و درو نگهداشتن آن از حکومت می‌باشد. پس بنابراین بیائید دست در دستان کسانی‌بگذارید که شب و روز برای اقامۀ دین الله سبحانه وتعالی و حاکم نمودن شریعت اسلامی و اعلای دین الله سبحانه وتعالی در روی زمین تلاش می‌نمایند، چون با اذن و ارادۀ الله سبحانه وتعالی امت اسلامی به زودی این حکام دون‌مایه و مذدور را دور انداخته و آنان را راهی جهنم می‌سازند.

الله سبحانه تعالی چنین می‌فرماید:

(وَمَكَرُوا وَمَكَرَ اللَّهُ وَاللَّهُ خَيْرُ الْمَاكِرِينَ) [آل عمران: آیه 3]

ترجمه: و مکرورزیدند و الله (نیز در برابر مکر آنان) مکر ورزید، الله بهترین مکر انگیزان است.

نوسنده: دارین الشنطی

مترجم: علی مطمئن

ادامه مطلب...

مترجمان افغان؛ نه شما و نه هم رهبران‌تان خوش آمدند!

خبر

تعداد از اعضای مجلس پارلمان کویت از تصمیم کشورشان در خصوص اسکان مترجمان افغان و خانواده‌های‌شان که با ارتش امریکا هم پیمان بودند، انتقاد نموده و در رابطه به این موضوع چنین تصمصیم گرفتند.

نائب احمد مطیع عازمی، تأکید نمود که به شکل قاطع هرتصمیمی را که برای اسکان مترجمان افغان که با ارتش امریکا همکاری داشتند را نمی‌پذیریم.

عضوی دیگری از مجلس پارلمان کویت در صفحه رسمی تویترش نوشت: «کویت قادر به این نیست که جهت‌های‌که برای دیگران طلب اسکان را دارد، به آغوش بگیرد؛ چون آن‌ها تهدید واضح و صریح برای امنیت مردم‌مان و استراتیژی‌مان هستند.» هم‌چنان افزود: «باید نخست‌وزیر، خواست امریکا را در این خصوص قبول نکند.» و گفته خود را به این جمله ختم نمود: «همانا کویت خط سرخ است.»

مرزوق خلیفه، عضوی مجلس پارلمان کویت از شیخ احمد ناصر محمد صباح، وزیر خارجه سوال را در این خصوص پرسان نمود و خواستار توضیح حقیقت این موضوع شد که در روزنامه‌های امریکائی منتشر شده است و تعدادی از مترجمان که به زودی داخل کویت می‌شوند که در صورت انجام مذاکرات تأیید و نهاد مسئول هزینه‌های آن‌ها...

به گفته روزنامه والستریت جورنال، این حرکات پس از آن رخ داد که توسط رسانه‌های محلی تحت نظارت قرار گرفت، که ارتش امریکا تا 35000 مترجمان افغان و اعضای خانواده‌آن‌ها را در آیووا در دو پایگاه آمریکایی در کویت و قطر آماده می‌کند. (منبع: صحیفة القدس العربی، 1 آب 2021)

تبصره

حزب التحریر در حساب تویتر خود نوشت: «قبل از این‌که کویت را محل استقرار پایگاه‌های نظامی امریکا قرار گیرد، بر مخلصین لازم است که کویت را محل دفن خائنین قرار دهند. این منکر است که ما آن را نمی‌پذیریم.

در واقع، هر مسلمان باید از همکاران کفار بیزار باشد و از کسانی‌که مرتکب این جنایت می‌شوند، متنفر باشند. الله سبحانه و تعالی میفرماید:

﴿لَا يَتَّخِذِ الْمُؤْمِنُونَ الْكَافِرِينَ أَوْلِيَاءَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنِينَ وَمَنْ يَفْعَلْ ذَلِكَ فَلَيْسَ مِنَ اللَّهِ فِي شَيْءٍ إِلَّا أَنْ تَتَّقُوا مِنْهُمْ تُقَاةً وَيُحَذِّرُكُمُ اللَّهُ نَفْسَهُ وَإِلَى اللَّهِ الْمَصِيرُ ﴾ [آل عمران: 28]؛ ترجمه: مؤمنان نباید کافران را به جای مؤمنان دوستان خویش گیرند و هرکس این کار را کند او را در هیچ چیز از دوستی الله بهره‌ای نیست. مگر آن‌که به نوعی از آنان حذر کنید و الله شما را از کیفر خود بر حذر می‌دارد و بازگشت به سوی الله است.

و هم‌چنان می‌فرماید: ﴿بَشِّرِ الْمُنافِقِينَ بِأَنَّ لَهُمْ عَذاباً أَلِيماً * الَّذِينَ يَتَّخِذُونَ الْكافِرِينَ أَوْلِياءَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنِينَ أَ يَبْتَغُونَ عِنْدَهُمُ الْعِزَّةَ فَإِنَّ الْعِزَّةَ لِلَّهِ جَمِيعاً . [نساء: 138-139]؛ ترجمه: منافقان را بشارت ده كه برايشان عذابى دردناك است.  آنان كه كافران را بجاى مؤمنان، سرپرست و دوست خود مى‌گيرند آيا عزّت را نزد آنان مى‌جويند؟ همانا عزتّ به تمامى از آن الله است.

و نیز می‌فرماید: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا الْيَهُودَ وَالنَّصَارَىٰ أَوْلِيَاءَ ۘ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْضٍ ۚ وَمَنْ يَتَوَلَّهُمْ مِنْكُمْ فَإِنَّهُ مِنْهُمْ ۗ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ*فَتَرَى الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ يُسَارِعُونَ فِيهِمْ يَقُولُونَ نَخْشَىٰ أَنْ تُصِيبَنَا دَائِرَةٌ ۚ فَعَسَى اللَّهُ أَنْ يَأْتِيَ بِالْفَتْحِ أَوْ أَمْرٍ مِنْ عِنْدِهِ فَيُصْبِحُوا عَلَىٰ مَا أَسَرُّوا فِي أَنْفُسِهِمْ نَادِمِينَ﴾ [مائده:51-52]؛ ترجمه: ای اهل ایمان! یهود و نصاری را سرپرستان و دوستان خود مگیرید، آنان سرپرستان و دوستان یکدیگرند [و تنها به روابط میان خود وفا دارند]. و هرکس از شما، یهود و نصاری را سرپرست و دوست خود گیرد از زمره آنان است؛ بی تردید الله گروه ستمکار را هدایت نمی کند(.کسانی‌که در دل‌هایشان بیماری [دورویی] است، می‌بینی که در دوستی با یهود و نصاری شتاب می‌ورزند و [بر پایه خیال باطل‌شان که مبادا اسلام و مسلمانان تکیه‌گاه استواری نباشند] می‌گویند: می‌ترسیم آسیب و گزند ناگواری به ما برسد [به این سبب باید برای دوستی به سوی یهود و نصاری بشتابیم]. امید است الله از سوی خود پیروزی یا واقعیت دیگری [به نفع مسلمانان] پیش آرد تا این بیماردلان بر آنچه در دل‌های‌شان پنهان می‌داشتند، پشیمان شوند.

این‌ها کسانی هستند که که به کافران کمک کردند تا یک سرزمین مسلمان را اشغال کنند.

آیا ما باید معنی کافر، معنی اشغال یک سرزمین مسلمان و معنای همکاری با اشغالگران را توضیح دهیم؟!

چگونه یک مسلمان که به الله و به اسلام به عنوان دین و به محمد صلی الله علیه وسلم به عنوان فرستاده الله ایمان داشته باشد و از میزبانی چنین خائنین امتناع نورزد و چگونه خود را مجبور نکند که به این بدی، نه نگوید؟

کویت و قطر سرزمین عزیزی در میان سرزمین‌های اسلامی است و نباید به غیر از از اهداف اسلامی به هیچ هدف غیر اسلامی دیگری استفاده شود!

نویسنده: م. اسامه الثوینی

مترجم: پارسا «امیدی»

ادامه مطلب...
  • نشر شده در فقهی

به جواب راغب ابوشامه

پرسش

السلام علیکم و رحمت الله و برکاته!

 این برای امیر ما است الله سبحانه وتعالی آن‌را حفظ نموده و در پناه خودش داشته باشد.

شیخ و امیر بزرگوار ما! الله سبحانه وتعالی شما را حفظ و در پناه خود داشته، به خیر فتح را به دستان شما بیاورد و الله سبحانه وتعالی ما و آنانی‌ را که به دست‌شان فتح صورت می‌گیرد، علم نصیب فرماید تا اصطلاحات را از معانی اجنبی حفظ نموده و معانی واقعی آن‌را نهادینه سازیم! سخن من در این‌جا در خصوص اصطلاح "خیانت" و وصف نظام‌های حاکم در سرزمین‌های اسلامی به عنوان نظام‌های خائن می‌باشد.

شیخ بزرگوار ما! طوری‌که شما می‌دانید، اصطلاح "خیانت" تقاضا می‌کند که شخص بر حالت و جایگاه قرار داشته باشد، سپس بر آن‌ جایگاه خیانت کند و یا این‌که شخص امانت‌را به عهده گرفته باشد، ولی بعداً به آن خیانت کند و یا این‌که شخص پیمانی بسته باشد، سپس بر آن پیمان خیانت کند؛ این در حالی است که نظام‌های حاکم یک روز هم امانت و پیمان را با امت و الله سبحانه وتعالی نبستند و یک روز هم امانت‌را به عهده نگرفته و حفظ نکرده اند؛ این‌ها نظام‌های ساختگی غربی‌اند که هیچ ارتباطی به امور و دین ما نگرفته به جز این‌که نیرنگ، مزدوری و اجرای اوامر سازندگان خود را به جا می‌آورند.

پس این گفته‌ی ما که این دولت‌ها خائن هستند، معنی آن این است که گویا قبلاً این نظام‌ها کدام جایگاه شرعی داشتند که امروزه از آن جایگاه شرعی‌شان تخطی کرده‌اند؟ پس آن‌چه این فرزند و شاگرد شما نظر دارد این است که نظام‌ها را به اصطلاح "خیانت" توصیف نکنیم، بلکه این نظام‌ها را از ابتداء تا انتهاء، از ریشه و اساس و از پیدایش تا بقای‌شان به اجیری و مزدوری توصیف کنیم.

الله سبحانه وتعالی به عمر شما برکت دهد شیخ ما! فرزند و شاگردت و سهم در کنانه‌ی شما، راغب ابوشامه (سیف الدین عابد)-فلسطین.

پاسخ

 و علیکم السلام و رحمت الله وبرکاته!

در ابتداء توجه و علاقه‌مندی‌ات را به زبان می‌ستایم؛ اما نظرت را به دو مطلب جلب می‌دارم:

اول: این‌که هر فعل مرتبط به زمان است، مثلاً وقتی می‌گوئی جاء یجیء و حضر یحضر و احضر هرکدام از این افعال وابسته به زمان ماضی مضارع و حال می‌باشد. بناءً گفته می‌شود خان، یخون و خن و هریکی از ازین صیغه‌ها خیانت را در گذشته، حال و یا آینده واضح می‌سازد.

دوم: مصدر لفظ دال‌بر حدث است که خالی از زمان بوده و حروف فعل خود را لفظاً و یا تقدیراً و یا عوضاً در ضمن دارد، مثل علم علما، قاتل قتالا، وعد و عدة و سلم تسلیما...

به این ترتیب لفظ "خیانت" بر حدوث خیانت دلالت داشته و بر زمان دلالت نمی‌کند؛ یعنی هرجا و هر زمانی ‌که خیانت باشد، خیانت مصداق پیدا می‌کند که این واقعیت در خصوص نظام‌های فعلی از سال‌ها وجود داشته و اکنون هم وجود دارد.

پس وقتی تو می‌بینی که امروزه بر غیر احکام شرعی سیاست می‌شود، این خود خیانت بوده ضرورت نیست که قبلاً خیانت نبوده؛ امروز خیانت صورت گیرد تا اصطلاح "خیانت" مصداق پیدا کند؛ چنان‌که در نامه‌ی تو ذکر شده که قبلاً هم خیانت بوده است؛ لذا این گفته‌ی تو که خیانت به معنی اینست که قبلاً امانت بوده باشد، بعداً به امانت خیانت شود، آنگاه خیانت مصداق پیدا می‌کند، یعنی شما خیانت‌را مرتبط به زمان می‌دانید؛ این درست نیست و این تعریف نیاز به قرینه‌ای دارد که هرگاه خیانت به وجود آید، آن‌را ظاهر سازد.

سپس طوری معلوم می‌شود که در این‌جا التباس وجود دارد! مثلاً تو در اخیر سوال خود گفتی، ما به این مورد خیانت نمی‌گوئیم؛ زیرا خیانت به این معنی است که قبلاً در نزد صاحب خود امانت بوده باشد، ولی در عین زمان وصف خیانت را به حکام اجیر نسبت می‌دهی، پس این چطور می‌شود؟ اگر تو طوری فکر می‌کنی که خیانت قبلاً خیانت نبوده کلمه‌ی (عمالة) یعنی اجیری هم همان طور است؛ زیرا خیانت و عمالة هردو مصدر اند که معنی هریکی بر دیگری از لحاظ حدوث و زمان منطبق می‌شود.

خلاصه این‌که مصدر به حدوث تعلق گرفته، نه به زمان، اما فعل به زمان تعلق می‌گیرد.

از نامه‌ی تو معلوم می‌شود که تو بر زبان اهتمام و توجه داری و هرکسی چنین واقعیتی داشته باشد، انشاء الله که به ریشه‌های زبان دست می‌یابد و من از الله سبحانه وتعالی استدعاء می‌کنم که  فقه، علم  و حکمت ترا بیفزاید.

اما آن‌چه در نامه‌ات نوشته شده که «فرزندت و شاگردت» چی خوب فرزند و شاگردی هستی! الله سبحانه وتعالی ترا از هر بدی حفظ نموده و از هر شری وقایه کند!

و السلام علیکم و رحمت الله و برکاته

برادر شما عطاء بن خلیل ابوالرشته

امیر حزب التحریر

مترجم: مصطفی اسلام

ادامه مطلب...
Subscribe to this RSS feed

سرزمین های اسلامی

سرزمین های اسلامی

کشورهای غربی

سائر لینک ها

بخش های از صفحه