جمعه, ۲۸ صَفر ۱۴۴۷هـ| ۲۰۲۵/۰۸/۲۲م
ساعت: مدینه منوره
Menu
القائمة الرئيسية
القائمة الرئيسية

معامله نظامی با فرانسه‌ی صلیبی، خیانت در حق الله‌سبحانه‌و‌تعالی، رسول الله صلی‌الله‌علیه‌وسلم و مؤمنین است

حزب التحریر-ولایه بنگله‌دیش با انزجار کامل، اقدام خبیثانه‌ شیخ حسینه برای امضای معامله همکاری(دوجانبه‌ای) دفاعی با فرانسه استعمارگر صلیبی که سابقه طولانی در خصومت علیه اسلام و مسلمانان دارد را به شدید‌ترین الفاظ محکوم می‌نماید. فرانسه نه تنها نقش بزرگی در سقوط و انهدام خلافت عثمانی به همراه بریتانیا/انگلیس در سال 1924م داشت، بلکه هم‌چنین تا امروز با حمایت نمودن غلامان حلقه‌به‌گوش‌ خود نفوذ استعماری خود را در الجزایر و سایر بلاد/سرزمین‌های اسلامی در آفریقا تأمین و حفظ نموده است. کسی‌که ادعای حاکمیت بالای مسلمانان را دارد، چگونه می‌تواند از امانوئل ماکرون خبیث خواهان همکاری دوجانبه باشد، علی‌رغم آن‌که کاملاً آگاهی و یقین دارد که کاریکاتورهای زشت شارلی ابدو در ساختمان‌های دولتی در فرانسه پخش می‌‌شد تا به محبوب ما رسول الله صلی الله علیه وسلم اهانت کنند! ایمان یک مسلمان چقدر می‌تواند فاسد شود که او  یک صلیبی را به دوستی برگزیند؛ حال آن‌که می‌داند این صلیبی مسلمانان را از نماز خواندن در خیابان‌ها منع می‌کند. چندین مدارس/مکاتب خصوصی اسلامی و صدها مساجد را در سراسر فرانسه مسدود نموده است؟! یقیناً این معامله پرده از آن راز می‌گشاید که تقارب و وفاداری(الولاء) حسینه خاص برای کافران استعمارگر است و نفرت و انکار(البراء) او خاص برای مؤمنان و اسلام است.

از آنجایی‌که بنگله‌دیش به طور فزاینده‌ای در حال تبدیل شدن به مرکز هماهنگ کننده رقابت ژئوپلیتیکی بین قدرت‌های مختلف است، معامله دفاعی با فرانسه منافع انگلیس استعمارگر را از طریق سوق دادن غلام‌اش یعنی دولت حسینه به سمت اتحادیه اروپا تا او را از نفوذ امریکا دور نگه دارد، تأمین خواهد کرد. این سیاست دیرینه انگلیس برای دور نگهداشتن غلامان حلقه‌به‌گوش خود از نفوذ امریکا توسط جلب حمایت سایر کشورهای قدرتمند است. به همین ترتیب در میانمار، خونتای نظامی خود را به سمت چین سوق داد و در گذشته معمر قذافی در لیبی و صدام در عراق را به سوی جماهیر شوروی سوق داد(البته، زمانی‌که این کشورهای واقعاً به کمک نیاز داشتند، بدون چون و چرا آن‌ها را به حال خود واگذار کرد). ‏بنابراین، حسینه حتی یک دولت‌مرد واقعی نیست که بتواند بر ضد استعمارگران کافر برای رهایی کشورش از چنگال آنان، مانورهای سیاسی و نظامی را اتخاذ نماید. در عوض، او صرف یک غلام حلقه‌به‌گوش استعماری است که فقط برای منافع ناچیر خود کشور را به بسترگرم خواست‌های استعماری مبدل می‌کند.

ای افسران مخلص در ارتش! این امت شریف شاهد حاکمان مثل سلطان عبدالحميد ثانی بود که فرانسه را با تهدید بر اعلان جهاد علیه‌ آن مجبور کرد تا نمایشی را که به مقصد توهین محبوب ما رسول الله صلی‌الله‌علیه‌و‌سلم بود، توقف دهد. این در حالی‌ست که نظام دموکراسی سکولار حاکمانی چون حسینه را برای ما هدیه  داده که با کسی هم‌دست می‌شود که به پیامبر اکرم صلی الله‌علیه‌وسلم اهانت کرده و نیز از جمله‌ی سرسخت‌ترین دشمنان اسلام به حساب می‌آید. بنابراین، هنگامی‌که حکمرانانی خائن ما از شما می‌خواهند که خادمان مطیع دشمنان ما (اسلام) باشید، در واقع این گناه کبیره است که سکوت اختیار می‌کنید و هیچ حرکتی نمی‌کنید؛ مخصوصاً وقتی قدرت واقعی را در دست دارید. پس، خویشتن را از هم‌چو حاکمان خفت‌آور سکولار  رهایی بخشیده و با نصرت دادن به حزب‌التحریر؛ حزب صادق و مخلص به سوی اعادۀ خلافت راشدۀ ثانی بشارت داده شده بر منهج نبوت بشتابید! خلافت قریب الوقوع شکوه و اقتدار از دست رفته شما را احیا خواهد کرد تا بار دیگر فرانسه برای نجات خودش از ذلت و تحقیر در برابر شما سر تعظیم فرود خواهد آورد. تاریخ گواه این حقیقت است که چگونه خلیفه ما سلیمان قانونی از قدرت نظامی خود برای نجات فرانسیس اول پادشاه فرانسه که در نبرد "پاویا (Pavia)" در سال 1525م، توسط رومیان اسیر شد، استفاده کرد. اجداد ماکرون جنایت‌کار ناسپاس از خلافت کمک خواستند تا خود را از ذلت و تحقیر نجات دهند و زمان آن به زودی فرا خواهد رسید که فرانسه دوباره به زانو در خواهد آمد و از ما طلب رحمت خواهد کرد. الله سبحانه وتعالی می‌فرماید:

﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ لاَ تَتَّخِذُواْ الْيَهُودَ وَالنَّصَارَى أَوْلِيَاء بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاء بَعْضٍ وَمَن يَتَوَلَّهُم مِّنكُمْ فَإِنَّهُ مِنْهُمْ إِنَّ اللّهَ لاَ يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ﴾ [مائده: 51]

ترجمه: ای کسانی‌که ایمان آورده‌اید، یهود و نصاری را به دوستی نگیرید؛ چون بعضی آن‌ها دوستان بعضی دیگر اند؛ اگر کسی از میان شما با آن‌ها دوست باشد، پس از آن‌ها خواهد بود. حقیقتاً الله(سبحانه‌وتعالی) مردم ظالم را هدایت نمی‌کند.

دفتر مطبوعاتی حزب التحریر-ولایه بنگله‌دیش

مترجم: داکتر زکریا

ادامه مطلب...

کجاست‌ خلیفه‌ای که افواج مسلح پاکستان را برای خاتمه بخشیدن جنایات مودی ظالم علیه مسلمانان کشمیر انسجام بخشد؟! Featured

  • نشر شده در پاکستان

پس از آن‌که نیروهای اشغالگر دولت هندو پنج کشمیری را در حین یک مواجه/درگیری ساختگی/قلابی پلیس/بازرس به شهادت رساند، خانواده‌های شهدا برای تحویل گرفتن اجساد آن‌ها در خیابان‌ها دست به اعتراض/راهپیمایی زدند. ‏این درحالی‌ست که دولت هندو تحت سیاست سرکوبگرایانه‌اش از سال 2020م، نیروهای اشغال‌گر اجساد آنان را در مکانی نامعلوم دفن کردند. ‏آنان به این ترتیب خانواده‌های شهدا را از حق دیدن مرده‌گان شان برای آخرین بار محروم کردند تا اطمینان حاصل کنند از این‌که مبادا به شکل مناسب تدفین شوند. ‏گذشته از  این، ویدیویی از دختر عاجز و یتیم کشمیری، که از ته دل می‌گریست، مسلمانان شریف پاکستان را عمیقاً تکان داد. اما برعکس، دولت قصی القلب باجوا-عمران که در حال حاضر برای بقای خود سخت مبارزه می‌کند، محکومیت معمولی خود را در مقابل این حادثه ابراز نموده و بار مسئولیت‌اش را بر دوش به اصطلاح جامعه‌بین‌المللی گذاشت. با این‌حال، ندا زدن برای کمک و تحرک از جانب جامعه‌بین‌المللی چیزی کمتر از یک روی‌گرانی کامل مبنی بر اتخاذ اقدامات لازم برای کشمیری‌ها نیست. افزون بر این، این امتناع ورزیدن حکومت باجوا-عمران از راه‌اندازی یک پاسخ نظامی است که مودی را به تشدید ظلم علیه مسلمانان در کشمیر اشغالی و فراتر از آن شجاعت بخشیده است.

ای نیروهای افواج مسلح پاکستان! الله سبحانه وتعالی می‌فرماید:

﴿يٰـاَيُّهَا الَّذِيْنَ اٰمَنُوْا مَا لَـكُمْ اِذَا قِيْلَ لَـكُمُ انْفِرُوْا فِىْ سَبِيْلِ اللّٰهِ اثَّاقَلْـتُمْ اِلَى الْاَرْضِ ۗ اَرَضِيْتُمْ بِالْحَيٰوةِ الدُّنْيَا مِنَ الْاٰخِرَةِ ۚ فَمَا مَتَاعُ الْحَيٰوةِ الدُّنْيَا فِى الْاٰخِرَةِ اِلَّا قَلِيْلٌ﴾ [توبه: 38]

ترجمه: ای مؤمنان! چرا هنگامی‌که به شما گفته می‌شود: (برای جهاد) در راه الله حرکت کنید، سستی می‌کنید و دل به دنیا می‌دهید؟ آیا به زندگی این جهان به جای زندگی آن جهان خوشنودید؟ (و فانی را بر باقی ترجیح می‌دهید؟ آیا سزد که چنین کنید؟) تمتّع و کالای این جهان در برابر تمتّع و کالای آن جهان، چیز کمی بیش نیست.

فلهذا، خواهران و دختران ما تحت ظلم و ستم راجا داهیر امروزی قرار دارند. این خواهران ما برای بزرگوارانی چون محمد بن قاسم، غوري و عبدلی امروزی فریان می‌زنند. الله سبحانه‌و‌تعالی بر شما واجب گردانیده پس از آن‌که خط کنترل را با قدوم عسکری‌تان زیری‌پا گذاشتید، از گردن مودی بگیرید. اگر شما تا هنوز در انتظار رهبری سیاسی و نظامی فعلی هستید تا بر شما دستور جهاد را بدهد، پس بدانید که این‌ خائنان تااکنون در لشکر مودی و بایدن هستند. این‌ حکمرانان جز تسهیل‌کنندگان اجیر پست‌فطرت کولبوشان، دوستان مودی و پیروان بایدن، چیزی دیگری نیستند.‌ ‏مسلمانان کشمیر اشغال‌شده دیگر تاب تحمل غفلت وظیفوی تان را در راه الله سبحانه‌و‌تعالی ندارد. دیگر ‏هیچ مجال بیشتری برای به تأخیر انداختن در تنفیذ امر الله سبحانه وتعالی نیست. ‏پس حرکت کنید و هر موانع را با قدوم نصرت‌دهنده‌تان زیری پای بگذارید. آزادی سازی سرینگر را با تکبیرات الله اکبر اعلان کنید، سپس سربازان بزدل و نامرد هندو را بخاطری اهانت‌شان بر محرمات مسلمین به مجازات و کیفر بکشانید!

یقیناً، هندوهای بزدل آماده فرار با سربازان‌شان که از ترس و افسرده‌گی دست به خود‌کشی می‌زنند، هستند. آنان پس از مواجهه با مقاومت شدید و قوی غیرنظامیان مسلمان کشمیر اشغالی، به تاکتیک‌های شدید متوسل شده اند. پس اگر این نیروهای اشغالگر با "سپاه اکس کور دہم(X Corps)"، فرماندهی نیروهای استراتژیک فوج، کماندوهای اس‌اس‌جی(SSG) و نیروی هوایی شاهین شما روبرو شوند، چه خواهند کرد؟ بناءً شما به تنهایی قادر به دفن استکبار دولت هندو در خاکی هستید که با خون شهدا آبیاری شده است. بدون‌شک، نصرت یا شهادت بهترین پاداشی‌ست که در انتظار شماست. ‏به یاد داشته باشید اگر شما حرکت(جهاد) نکنید، سپس فریاد و گریه‌های دختر یتیم کشمیری در روز حساب(آخرت) از شما محاسبه خواهد کرد. ‏ما را از شر طرف‌داران غربی، طرف‌داران فوج هندی و رهبرای سیاسی رهایی بخشید. فلهذا برای تأسیس مجدد خلافت راشده ثانی بر منهج نبوت، نصرت‌ تان را عطاء نمایید. وجیبه شرعی تان را برای تعیین و بیعت با خلیفه که سپر و محافظ امت خواهد بود، به اتمام برسانید. این خلیفه است که غل و زنجیرهای بیمار، پیر و ضعیف نظم جهانی امریکایی را درهم خواهد شکست و شیران امت را بخاطر جهاد برای آزادسازی سرزمین‌های اشغال شده از بند رها خواهد کرد.

دفتر مطبوعاتی حزب التحریر-ولایه پاکستان

مترجم: داکتر زکریا

ادامه مطلب...

بیت‌المقدس در دوراهی: کوچ اجباری و وفاداری

تعدادی از جمع۷۰ باشندۀ فلسطینی، که نیمی از آنان اطفال استند، در خطر کوچ اجباری از مجاورت طور بیت‌المقدس قرار دارند؛ طوری‌که منتظر اند ببینند محکمه/دادگاه دولت یهود(اسراییل) مبنی بر سرنوشت ساختمان‌های مسکونی‌شان چه تصمیمی صادر می‌کند؛ ساختمان‌هایی‌که پیش از تخریب‌شان اطلاع یافته بودند که برای ترک آن‌ها یک هفته وقت دارند. آن‌ها یا باید ۲۰۰ هزار شیکل (معادل ۶۴۴۰۰ دلار) را با یک بازپرداخت ممکن بپردازند و تا آخر ماه وقت دارند تا خودشان ساختمان‌ها را تخریب کنند، و یا هم دولت به ارزش دو میلیون شیکل (معادل ۶۴۴ هزار دلار) عملیۀ تخریب را انجام می‌دهد. این ساختمان پنج طبقه‌یی در مجاورت الطور، که بنام جبل الزیتون(کوه زیتون) نیز یاد می‌شود، واقع گردیده و مانند سایر منازل منطقه از زمان ساخت‌اش در ۲۰۱۲م بدون هیچ مجوزی، ۷۰ ساکن از ۱۰ فامیل را اسکان داده‌است. این ساکنان مکرراً برای دریافت جواز درخواست دادند و به‌خاطر ویران‌سازی خانه‌های‌شان، نزدیک به نه سال در کشمکش‌های محکمه/دادگاه به‌سر بردند، اما هر مرتبه به بهانه‌های متفاوت با جواب‌های رد مقامات اشغال‌گر مواجه می‌شدند.

ساخت‌وسازهای بدون جواز در طور و دیگر مجاورت‌های بیت‌المقدس نه به‌خاطر خواست مردم برای دریافت جواز، بلکه به‌خاطر رد صدور جواز ساختمان توسط مقامات اشغال‌گر در این همسایه‌گی و دیگر بخش‌های شرق بیت‌المقدس اشغالی می‌باشد. این بخش از پلان محدودکنندۀ حکومت به سبب افزایش سرسام‌آور نفوس در این مجاورت برای غیرممکن‌سازی کسب مجوز برای فلسطینی‌ها، مانع پیشرفت خانه‌سازی، زیربناها و معیشت ‌می‌شود. به‌علاوه، این دولت اشغال‌گر به بهانۀ بی‌جوازی در آن مجاورت‌ها و سراسر مناطق بیت‌المقدس برنامه کوچ اجباری و تخریب خانه‌ها را در چهارچوب تخلیه این سرزمین مقدس از مردم‌اش پیاده می‌کند. محاکم/دادگاه‌های اشغال‌گر به دولت‌شان برای اجرای این طرح‌ها پوشش قانونی می‌دهند. در مقایسه با ۴۲ فیصد اختصاص داده‌شده برای مهاجرین، مردم فلسطین تنها در  ۱۲ فیصد بخش شرقی بیت‌المقدس اجازه ساخت‌وساز دارند. تعدادی از ماستر پلان‌ها و پروژه‌های پیشنهادی، کنترول کامل بیت‌المقدس را می‌طلبد. ساخت گذرگاه بیت‌المقدس، که اصطلاحاً جادۀ امریکا نامیده می‌شد، یکی از طرح‌هایی بود که شرق و غرب را احاطه می‌کرد و فاز سوم آن شامل تونلی زیر کوه‌های زیتون می‌باشد که از آن بنام مجاورت الطور ذکر شده‌بود.

اطفال و زنانی‌که در این مجاورت می‌زیستند و خانه‌های‌شان در این مناطق قرار داشت، اکثراَ از این سیاست‌ها متاثر شده‌اند. به‌دلیل تهدیدات مداوم دولت یهود مبنی بر تخریب خانه‌های‌شان و دستور تخلیۀ خانه‌های آنان به بهانۀ ساخت‌وساز غیرقانونی، زندگی آن‌ها پُر از نگرانی، آشفته‌گی و ترس می‌باشد. آن‌ها نه احساس آرامش دارند و نه در خانه‌های خود زندگی می‌کنند. نظر به این‌که دولت یهود از لحاظ مالی و احساسی بر طبل ذهن و اعصاب‌شان کوبید، به‌طور ناگوار کاملاً زندگی آنان را متأثر کرد.

این اتفاقات زیر چشم و گوش ریاکاران بی‌جرئتی به‌وقوع می‌پیوندد که برای فلسطین، مقدسات‌اش و مردم‌اش تظاهر به گریه می‌کنند. نخست از همه، مقامات بی‌شرم فلسطینی که هنوز در برابر برنامه‌های مسکونی استعماری بیچاره‌ و خوش‌خدمت مانده اند؛ مقاماتی‌که کورکورانه اطاعت می‌کنند و در مقابل فریادهای زنان و کودکانی‌که صریحاً با تهدیدات دائمی مواجه اند و هیچ پوشش و حایلی برای محافظت و پناه گرفتن ندارند، کر می‌باشند؛ حال آن‌که شب و روز دربارۀ بیت‌المقدس و دفاع از آن فریادهای پوچ‌شان را به رخ می‌کشند؛ درحالی‌که این مقامات بازوی بدخواه اشغال علیه بیت‌المقدس، فلسطین و مردم آن می‌باشند.

بناءً ای مردم فلسطین و مالکین آن منازل!

بدانید که شما نه توسط اقدامات سازمان ملل محافظت می‌شوید و نه توسط محاکم/دادگاه‌های بین‌المللی؛ نه توسط سازمان‌های حقوقی بشری و نه توسط رویبیضات، کسی‌که با خیانت و شکست موافق است.  بدانید که هیچ‌چیزی از شما محافظت نخواهد کرد، مگر دولتی‌که توسط اسلام حاکمیت شود و کفار و تمام دسیسه‌کاران‌شان را جدا کند. این روز به اذن الله سبحانه وتعالی به زودی فراخواهد رسید و مهم نیست چی‌قدر بی‌عدالتی و ذلت رخ داده‌است. بنابراین برای پیروزی از جانب الله سبحانه وتعالی بیش‌تر از حد معمول اخلاص داشته باشید.

﴿وَمَا النَّصْرُ إِلَّا مِنْ عِندِ اللَّهِ الْعَزِيزِ الْحَكِيمِ [آل عمران: ۱۲۶]

ترجمه: وگرنه، پیروزی تنها از جانب الله عزیز حکیم است!

بخش زنان دفتر مرکزی مطبوعاتی حزب التحریر

مترجم: راشد مسلم

ادامه مطلب...

﴿أَفَحُكْمَ الْجَاهِلِيَّةِ يَبْغُونَ وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ حُكْماً لِقَوْمٍ يُوقِنُونَ﴾

  • نشر شده در سوریه

از زمان آغاز انقلاب‌مقدس شام علیه رژیم مزدور و جنایت‌کار، توطئه‌ کشور‌های دسیسه‌جو و تلاش آن‌‌ها برای نابودی انقلاب و مخلصین امت، توقف نکرده است. تنها به این دلیل که این کشور‌‌ها درک نمودند که مسلمانان، بزرگ‌ترین تهدید به رژیم مزدور و جنایت‌کار آن‌‌ها ‌‌می‌باشد که در حقیقت به منافع آن‌‌ها کار کرده و پلان‌های شوم آن‌‌ها را تطبیق ‌‌می‌نمایند.

علیه انقلابیون دیگر عرب نیز اقدامات جدی صورت گرفت، وقتی‌که آن‌‌ها این شعار "رهبر ما همیشه، حضرت محمد صلی الله علیه ‌‌و‌سلم است" را سر دادند. فرزندان انقلابیون به زنده‌گی تحت سایۀ عدالت اسلام امید‌وار شدند و به همین هدف، آمادۀ بزرگ‌ترین قربانی شدند، یعنی جان‌های خود را از دست دادند. مهم‌ترین و یگانه خواست آن‌‌ها سرنگونی رژیم جنایت‌کار و تأسیس حاکمیت اسلامی بود.

برای محار انقلاب؛ کفار غربی و مزدوران شان حیاتی‌ترین نقشه و دسیسه را طرح و هرکدام نقش خود را بازی کردند. آن‌‌ها انقلاب را وارد دام پول کثیف‌سیاسی نمودند. سپس تصمیم انقلابیون را تغییر، رهبران سیاسی و نظامی خود‌ساخته را ایجاد و بالای انقلابیون که هر کاری از آن‌‌ها خواسته ‌‌می‌شد، انجام ‌‌می‌دادند، مسلط گردید. در نتیجه انقلاب از هم پاشید و مردم متفرق گردیدند و برای تطبیق پلان‌های دشمن، مزدوران داخلی غرب نقش خود را به خوبی ایفا نمودند. بنابر آن؛ فضای انقلاب منحرف گردید، اهداف، شعار و خواست ثابت آن‌‌ها ناپدید شد. ازین بیش‌‌‌تر نمی‌شنویم که کسی در مورد سرنگونی این رژیم سخن گوید و نه نیاز حاکمیت اسلام مورد بحث است. با تطبیق راه‌حل سیاسی امریکا، بحث در مورد مرحله انتقالی و کمیتۀ مربوط به ‌‌‌قانون‌اساسی آغاز گردید. بدون شک هدف آن خاموش نمودن شعله انقلابی‌ست که تا هنوز قلب‌های مخلصین امت را با وجود شدت دسائس و زیان بزرگ بر امت، به تپش ‌‌می‌اندازد.

دولت‌های دسیسه‌گر به رهبری امریکا فکر ‌‌می‌نمایند که جنگ میان آن‌‌ها و فرزندان مخلص انقلاب شام مبارزۀ حیاتی و سرنوشت‌ساز است. هدف آن‌‌ها دور نگهداشتن اسلام از صحنه تطبیق و حتی ریشه‌کن نمودن مفکوره برگشت آن ‌‌می‌باشد، زیرا دارای عقیده سیکولریزم اند؛ یعنی "جدائی دین از دولت و از زنده‌گی".

به همین دلیل بر دولت سیکولر و ‌‌‌قانون‌اساسی ساختۀ‌بشر تأکید بیش‌‌‌تر ‌‌می‌نمایند. برای رسیدن به این هدف؛ امریکا اعضای کمیتۀ ‌‌‌قانون‌اساسی را انتخاب نمود و این کمیته با نماینده‌های رژیم خون‌خوار و نماینده‌های مخالف سیکولریزم با وجود اختلافات زیاد، تشکیل شده بود. ایجاد کمیتۀ ‌‌‌قانون‌اساسی تنها به این هدف بود تا ‌‌‌قانون‌اساسی ساختۀ‌بشر را اصلاح نمایند، همان قانونیکه ‌توسط قصاب دمشق بالای ما تطبیق ‌‌می‌گردید. گویی این که شهادت انقلابیون و تحمل سخت‌‌‌ترین شرایط زنده‌گی تنها به خاطر اصلاحات ‌‌‌قانون‌اساسی بوده که اگر امریکا مهربان گردد، قصاب جدید را جاگزین قصاب سابق نماید تا این قوانین را بالای ما تطبیق کند!!

ای مؤمنین حقیقی در انقلاب شام! هدف انقلاب، اصلاحات ‌‌‌قانون‌اساسی نبود تا از حاکمیت غیر نظام الله سبحانه ‌‌‌و‌تعالی تحت حاکمیت نظام که مخالف وحی و احکام الله سبحانه ‌‌‌و‌تعالی است، زنده‌گی نمائیم و از زیر سلطۀ خائن، تحت سلطۀ خائن دیگر استقرار یابیم؛ بلکه، هدف انقلاب مبارزه علیه نظام کفری و ظالم بود تا از ظلم و بد‌بختیِ آن به سوی نظام عادل برگردیم. بیائید نظام خالق علیم و حکیم را تطبیق نمائیم که تنها در آن پیروزی و رستگاری دنیا و آخرت نهفته است.

ما "برادران شما در حزب‌التحریر-ولایه سوریه" قانون‌اساسی اسلامی را به شما تقدیم ‌‌می‌کنیم که از عقیده اسلامی سرچشمه ‌‌گرفته است. تمام ماده‌های آن مبنی بر مصادر شرعی بر اساس اجتهاد شرعیِ درست، اخذ شده تا این‌که برای همۀ ما، میان ما و الله سبحانه ‌‌‌و‌تعالی، میان ما و امت و مردم ما حجت قرار گیرد تا برای تطبیق آن کار نمائیم. ما بالای همه در هر موقف که باشند و هر ظرفیت که داشته باشند و بالای فرزندان و برادارن مخلص امت صدا ‌‌می‌زنیم تا مسؤلیت خویش را در برابر الله سبحانه ‌‌‌و‌تعالی و امت اداء نمایند. پس بیائید و برای حاکمیت دوبارۀ نظام الله سبحانه ‌‌‌و‌تعالی با ما تلاش کنید و تمام نظام‌‌ها و قوانین ساختۀ‌بشر را رَد نمائید که انسان را بردۀ انسان و قوانین خالق بشر را از صحنۀ تطبیق دور ساخته است.

ای مؤمنین سرزمین شام! تفاوت میان اشخاص که تنها به شکل عام شعار اسلامی را سر ‌‌می‌دهند و اشخاصی‌که اسلام را به حیث نظام و شیوۀ زنده‌گی حمل ‌‌می‌نمایند، در این است که دستۀ دوم دارای برنامۀ درست، با تفصیل و طریقۀ درست شرعی می‌باشند که باید از آن پیروی گردد تا این برنامۀ کامل یعنی نظام اسلام حاکم و تطبیق شود. تنها با داشتن چنین برنامۀ کامل و جامع ‌‌می‌توان میان اشخاص که شعار‌های عام و پر زرق و برق را سر ‌‌می‌دهند که به زودی برخلاف چیزی که ‌‌می‌گویند عمل خواهند کرد و میان اشخاص که با قوت به این ایدیولوژی چنگ ‌‌می‌زنند و باوجود شرایط سخت و فتنه‌های بزرگ آن را رها نمی‌کنند، فرق نمود.

لهذا بر اساس مفاهیم محکم‌شرعی و برنامۀ کامل و جامع ‌‌می‌توانیم با بصیرت، اشخاصی‌که از این مسیر دور یا منحرف شده اند را محاسبه و دوباره بر مسیر درست بیاوریم. اما اگر از شکست ‌‌می‌هراسیم، پس روابط تنها به شکل فردی، اطاعت کور‌کورانه و مسیر نیز تصادفی خواهد بود طوری‌که با رهبران انقلاب خود، در ده سال گذشته چنین بودیم.

ای مؤمنین سرزمین شام! امروز برای شما ‌‌‌قانون‌اساسی دولت خلافت را پیشکش ‌‌می‌نمائیم تا این‌که تطبیق نظام‌‌ها، قوانین حکومت‌داری با ارگان‌های آن در ذهن‌‌ها و افکار مجسم گردد که در آن سیادت یا حاکمیت "قانون‌گذاری" حق شریعت و تطبیق آن مسئولیت امت است.

دولت خلافت، دولت عادل است که احکام اسلام را تطبیق ‌‌می‌نماید. دولت خلافت، دولت استبدادی، جنایت‌کار و خائن نیست که با قوانین ساختۀ‌بشر مبنی بر هوا و هوس بالای مردم هر نوع شرارت را انجام دهد.

ای مؤمنین سرزمین شام! مسئولیت کار برای حاکمیت دوبارۀ شریعت الله سبحانه ‌‌‌و‌تعالی بالای همۀ ما‌ست. تنها در صورتِ ‌‌می‌توانیم این تکلیف را ادأ نمائیم که طرح‌های دشمن را به خصوص ‌‌‌قانون‌اساسی ساختۀ‌بشر را که ‌‌می‌خواهند بالای ما تحمیل نمایند، را به کلی رد نمائیم. باید به یاد داشته باشیم که آزادی و عزت ما تنها با تطبیق نظام الله سبحانه ‌‌‌و‌تعالی و اظهار دین، تحت سایۀ خلافت راشده بر منهج پیامبر صلی الله علیه ‌‌و‌سلم امکان‌پذیر است. بدون شک که آن تأسیس خواهد شد؛ زیرا آن وعدۀ الله سبحانه ‌‌‌و‌تعالی و مژدۀ پیامبر صلی الله علیه ‌‌و‌سلم می‌باشد. لهذا دعوت حاکمیت دوباره اسلام را استجابت کرده و با ما یک جا شوید تا دست به دست هم برای این هدف تلاش نمائیم. الله سبحانه ‌‌‌و‌تعالی ‌‌می‌فرماید:

﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اسْتَجِيبُوا لِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاكُمْ لِمَا يُحْيِيكُمْ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يَحُولُ بَيْنَ الْمَرْءِ وَقَلْبِهِ وَأَنَّهُ إِلَيْهِ تُحْشَرُون﴾  ]انفال:24[

ترجمه: ای اهل ایمان! هنگامی‌که الله و پیامبرش شما را به حقایقی‌که به شما(حیات معنوی و زندگی واقعی می‌بخشد) دعوت می‌کند، اجابت کنید و بدانید که الله میان آدمی و دلش حایل و مانع می‌شود (تا حق را باطل و باطل را حق مپندارد) و مسلماً همه شما به سوی او حشر خواهید شد.

حزب‌التحریر-ولایه سوریه

مترجم: عبدالله صالحی

ادامه مطلب...

سیاسیون دنمارکی! آیا چیز دیگری برای ارائه ندارید؟

  • نشر شده در دنمارک

سیاسیون راست‌گرا و چپ‌گرا این هفته بر سر این رقابت دارند که چه کسی می‌تواند پست‌ترین احساسات را علیه حزب‌التحریر ابراز نماید. دلیل آن نامۀ سرگشاده ما به مسلمانان در مورد انتخابات اخیر محلی بود که خلاصه یکی از مطالب آن تشابه دموکراسی به "کشتی در حال غرق شدن" بود؛ نظامی‌که مردم کشورهای غربی از آن روگردان اند، چون‌ از یک طبقه کوچک حاکم به گون انحصاری نماینده‌گی می‌کند.

سیاسیون به انتقاد حزب‌التحریر از دموکراسی و سکولاریزم پاسخ نمی‌دهند، بلکه صرفاً با توهین‌ها و استدلال "به خانه برو" که در واقع استدلال ظالمانه و نژادپرستانه است که ضعف فکری شان را آشکار می‌کند، پاسخ می‌دهند. با این حال، این نباید تعجب‌آور باشد، زیرا سیاسیون این کشور از مدت‌ها قبل در مبارزه با اسلام پیش‌دستی کرده اند.

در دو دهه گذشته، احزاب سیاسی ارزش‌های خود را با قوانین تبعیض‌آمیز بر مسلمانان تحمیل کرده است، با این قوانین و تدابیر سیاسی آن‌ها صرف عدم اعتماد خود به دموکراسی و سکولاریزم را ثابت ساختند. آن‌ها با دستان خود ارزش‌های لیبرال و آزادی را دفن کرده و قانون اساسی که از مسلمانان تقاضا می‌شود تا به آن وفادار باشد را پایمال کردند. ساسیون مدام از مباحث فکری روی ارزش‌ها خودداری می‌نمایند؛ در عوض یگانه تبلغ خود مبنی بر "شر خواندن اسلام که باید بطور طبیعی از بین برده شود" را ادامه می‌دهند.

لذا ما در حزب‌التحریر-دنمارک سوالات ذیل را از سیاسیون دنمارکی می‌پرسیم:

آیا واقعاً شما جز پرچسپ‌های واهی بر شخصیت‌ها و گروه‌های اسلامی چیزی دیگری ندارید؟

"گر خواهی نشوی رسوا هم‌رنگ جماعت باش"، آیا این واقعاً بهترین استدلالی است که می‌توانید ارائه دهید؟

اگر شما کم‌ترین اعتماد را نسبت به ارزش‌های خود دارید، پس یک بحث واقعی-فکری را با حزب التحریر به راه اندازید. ما هر وقت آماده بحث هستیم. گرچه ما از قبل می‌دانیم که شما قصد ندارید چنین بکنید، زیرا چنین بحث فکری؛ ضعیف بودن، فریبنده بودن و ناقص بودن طرز تفکر سکولار شما را برملا خواهد ساخت.

با این حال، شما نمی‌توانید برای همیشه پشت مبارزات انتخاباتی ضد مسلمان پنهان شوید. کمی زمان نیاز تا مردم شما چهره ضعیف دموکراسی و نخبگان تان را ببینند.

دفتر مطبوعاتی حزب التحریر - دنمارک

مترجم:خالد "سیف الله"

ادامه مطلب...

افزایش قیمت نفت سفید؛ نمونۀ سیاست ظالمانه رژیم حسینه(غلام سرمایه‌داران)

جوبایدن رهبر کشورهای سرمایه‌داری در نشست اقلیمی COP۲۶ سازمان ملل خواستار لغو به‌اصطلاح معافیت مالیاتی مواد سوخت شد و رژیم حسینه بلافاصله قیمت نفت سفید را ۲۳ درصد افزایش داد. درحالی‌که مردم طبقۀ فقیر و متوسط ​​بنگله‌دیش در شرایط پسا کوید – ۱۹ مشکلات اقتصادی غیرقابل‌توصیفی را تجربه می‌کنند و با افزایش قیمت کالاها بین دو سنگ آسیاب: گرانی و فقر لِه می‌شوند، این افزایش قیمت رنج مردم عادی را به حد عمیق‌تری رسانده است. هم‌چنین شما شاهد بودید که چگونه مالکان حمل و نقل مردم را با اشارۀ ضمنی دولت به گروگان گرفته، کرایه اتوبوس را ۲۶ درصد و کرایۀ پرواز را ۳۹ درصد افزایش داده‌اند. وزرای این دولت با کمک اتحادیه‌های مالکان حمل و نقل در خارج از کشور خانه و موتر خریده، و مردم را طعمۀ هوس این مالکان قرار داده‌اند. رهبری اپوزیسیون BNP از یک سو از اعتصاب مالکان حمل و نقل که خواستار افزایش کرایه بودند، حمایت می‌کند، و از سوی دیگر با اعتراض به افزایش قیمت برای مردم اشک تمساح می‌ریزد. اخیراً قیمت پرچون فروشی گاز مایع  نیز به درخواست چند تاجر "خون‌آشام" واردکنندۀ‌ گاز مایع، تولیدکننده‌گان سیلندر و صاحبان کارخانه‌های بطری، ۲۲ درصد افزایش یافته‌است. به این ترتیب، این رژیم‌های ظالم و دست‌نشاندۀ‌ سرمایه‌داران، سیاست‌های استبدادی را اتخاذ می‌کنند تا منافع سرمایه‌داران را بدون توجه به مردم تأمین کنند.

دولت مدعی است که به‌دلیل افزایش قیمت سوخت در بازارهای جهانی چاره‌ای جز افزایش قیمت نفت سفید در کشور ندارد. با این حال، خود دولت تعرفه‌ها، مالیات افزوده بر ارزش و مالیات‌ تجاری ۳۰ درصدی را بر سوخت دریافت می‌کند و کشورهای سرمایه‌داری از اوپک پلاس برای کنترل و دست‌کاری بازار بین‌المللی استفاده می‌کنند. شرکت‌های سرمایه‌داری (شل، بریتیش پترولیوم، اکسون موبیل وغیره) مالکیت اکثر تولیدات نفتی جهان را از طریق تفاهم نامه‌ها و قراردادهای مختلف به دست می‌آورند؛ سپس آن‌ها را به قیمت‌های بالا در سراسر جهان می‌فروشند و سپس رژیم‌های دست‌نشاندۀ سرمایه‌داران بر آن مالیات وضع می‌کنند. این‌گونه دولت‌ها و شرکت‌های سرمایه‌داری و رژیم‌های دست‌نشاندۀ‌شان مردم را با تعیین قیمت‌های نفت و گاز استثمار می‌کنند. بلی، سیاست سرمایه‌داری چنین است.

ای مردم! در حکومت خلافت، قوانین شریعت اسلامی در مورد انرژی و مالیات راه‌حلی روشن و مؤثر ارائه می‌دهد که با ممانعت از گرانی نفت و گاز، این بار و مسؤولیت غیرانسانی را از دوش مردم برداشته‌است.

اولاً اسلام خصوصی‌سازی مالکیت نفت و گاز را بر اساس این حدیث منع کرده‌است: از انس رضی الله عنه روایت شده‌است که رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمودند:

«الْمُسْلِمُونَ شُرَكَاءُ فِي ثَلَاثٍ فِي الْمَاءِ وَالْكَلَإِ وَالنَّارِ وَثَمَنُهُ حَرَامٌ» [ابن ماجه]

ترجمه: مسلمانان در سه چیز: آب، چراگاه و آتش شریک اند.

نفت و گاز بر اساس این حدیث از اموال عام محسوب می‌شود و مالکیت جمعی مردم است. هیچ فرد، شرکت یا دولتی نمی‌تواند مالک این دارایی‌ها باشد. دولت این منابع را بین مردم تحت تسلط‌اش توزیع می‌کند و یا درآمد حاصله از این منابع را برای رفاه مردم هزینه می‌کند.  ثانیاً وضع مالیات و عوارض گمرکی بر کالاهای اساسی مانند نفت و گاز در اسلام منع شده‌است. رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمودند:

«إِنَّ صَاحِبَ الْمَکْسِ فِی النَّارِ»  [ابو داود]

ترجمه: همانا مکّاس (جمع‌کنندۀ ناعادلانۀ مالیات) در جهنم است.

ای مردم! الله سبحانه و تعالی می‌فرماید:

﴿وَ مَنْ لَمْ یَحْکُمْ بِما أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولَئِکَ هُمُ الظَّالِمُونَ ﴾ (مائده: ۴۵)

ترجمه: و هر کس به احکامی که الله (سبحانه وتعالی) نازل کرده‌است حکم نکند، ستم‌گر است.

بدون‌شک رژیم کنونی یا مزدور سرمایه‌داران یک رژیم ظالم و ستم‌گر است، زیرا مطابق با اسلام بر ما حکومت نمی‌کند، بلکه مدام توسط نظام سرمایه‌داری سکولار بر ما ظلم روا می‌دارد. به اعتراضات‌تان علیه ظلم آن‌ها ادامه دهید! به یاد داشته باشید که هرچه بیش‌تر خودتان را با ظلم وفق دهید، ظلم آنان بیشتر می‌شود. اعتراض به هرگونه سیاست ظالمانۀ ظالم وظیفه هر مسلمان است. رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمودند:

«أَیُّ الْجِهادِ أَفْضَلُ قَالَ کَلِمَةُ حَقٍّ عِنْدَ سُلْطَانٍ جَائِرٍ» [رواه ترمذی]

ترجمه: بهترین جهاد، گفتن سخن حق در برابر پادشاه ظالم است.

ای مسلمانان! تنها راه رهایی از این ظلم و ستم، از جمله افزایش قیمت نفت و گاز، اقامۀ مجدد حکومت اسلام – خلافت به منهج نبوت است. بنابراین، برای حذف حسینه (مزدور سرمایه‌داران)، نظام کپیتالیست – دمکراتیک و کارخانۀ تولید این حاکمان جاسوس، و برای ایجاد مجدد دولت خلافت، تحت رهبری "حزب‌التحریر" متحد شوید.

﴿إِنَّ اللَّهَ لَا يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ﴾ (رعد:۱۱)

ترجمه: (امّا) الله (سبحانه و تعالی) سرنوشت هیچ قوم (و ملّتی) را تغییر نمی‌دهد مگر آن‌که آنان آن‌چه را در خودشان است تغییر دهند!

حزب‌التحریر – ولایه بنگله‌دیش

مترجم: دانیال نور

ادامه مطلب...

نتیجه کمیتۀ شاهی؛ عصری‌سازی نظام ‌سیاسی، "شعله‌ور ساختن آتش" می‌باشد Featured

  • نشر شده در اردن

روز یک‌شنبه به تاریخ 2021/11/14، دولت؛ طرح اصلاحات سال 2021 را به قانون‌اساسی اردن، طرح قانون انتخابات و قانون احزاب سیاسی را برای تکمیل اقدامات قانون‌اساسی برای تصویب به مجلس پائین‌تر فرستاد. این قوانین دست‌آورد‌های کمیته شاهی برای عصری‌سازی نظام ‌سیاسی می‌باشد که نتیجۀ فرمان و ضمانت شاهی را شکل می‌دهد.

پیشنهادات این کمیته با نارضایتی، اختلاف ‌نظرهای متعدد و مناقشات گسترده در میان مردم مواجه شده است. نتایج یک نظرسنجی که توسط مرکز مطالعات استراتیژیک دانشگاه/پوهنتون‌ اُردن بالای کمیته شاهی؛ عصری‌سازی نظام‌ سیاسی انجام شد، نشان داد که تنها 31 در صد مردم به نتایج آن‌‌ها خوش‌بین هستند، یعنی 69 در صد دیگر اُردنی‌ها توقع جدید از وضعیت فعلی ندارند.

کمیسیون شاهی در یکی از پیشنهادات خود بالای نیاز تقویت هویت‌ملی جمعی تأکید کرد و گفت؛ این هویت‌ است که «همه را یکپارچه و متحد می‌سازد و یکی از شروط اساسی برای ساختن مودل ملی دموکراتیک می‌باشد» که در خصوص شهروندی بومی و‌ واگذاری حق عودت‌کننده‌گان که بالای آن نزاع و بحث است و انحراف افکار عامه با اتهامات و نظریات مختلف مواجه شد. رژیم اردن بی‌نهایت تلاش دارد تا برای تداوم بقای خود با پیشنهاد راه‌حل دو دلت، پروژه‌های استعماری را تطبیق نماید. این درحالی است که نیروهای امریکایی در سراسر کشور مستقر هستند و پروژه‌های مختلف همکاری با دولت یهود از جمله خرید آب و گاز و توافقات پی در پی که  این توافق را قوی ‌سازد، در حال گسترش است.

اگر قضیه چنین باشد که مسلماً در میان مردم اردن چنین است، پس این رژیم از همان اوایل حاکمیت اردن که توسط توافق سایکس-پیکو تأسیس گردید، هدف آن خدمت به مردم نبود، بلکه هدف آن حاکم ساختن یهود و اشغال‌گران کافر انگلیس و امریکا بالای اردن و مردم‌اش می‌باشد تا منابع آن را دزدی و ظرفیت این کشور را در خدمت دشمنان امت قرار دهند. در نتیجه ساکنین اردن دچار فقر شدید، بد‌بختی، ذلت، تشنگی گردیدند و تحت بهانه‌های سرمایه‌گذاری، اتحاد، همکاری با استعمارگران، جنگ علیه‌تروریزم و قرضه‌های صندوق بین‌المللی ‌پول، سرزمین‌شان به شکل واقعی اشغال گردید. اگر چنین است، پس چرا غفلت و بحث بر سر نتیجه کمیته‌ها می‌شود، در حالی‌که کم‌ترین چیزی‌که در مورد آن‌ می‌توان گفت اینست که آن‌‌ها «آتش را شعله‌ور می‌سازند» تا امت را از پروژه‌ بزرگ خود و اتحادشان تحت حکومت اسلامی و تطبیق قانون الله سبحانه‌ و‌تعالی که در آن شکوه و عزت مسلمین و نابودی واقعی حاکمیت یهود و بیرون راندن استعمارگران غربی نهفته است و زمینه استفاده از دارایی که الله سبحانه ‌و‌تعالی اعطا کرده را مساعد می‌سازد.

ای امت عزیز، ای اهل اُردن!

مهم‌ترین ویژگی ما این است که بخشی از امت هستیم که در اسلام ناب و با شکوه ریشۀ عمیق دارد و دارای چنان میراث ارزشمند و تاریخ گسترده‌ای است که بیش از هزار سال بر جهان سلطه داشت. بنابر‌این، نمی‌توان تاریخ ما را به صد‌سال موجودیت مرزها، بیرق، سرود‌ملی و رژیم که توسط قطعنامۀ استعماری برای توطئه علیه امت اسلامی ایجاد شد، محدود کرد. بلکه تاریخ ما به فتح سرزمین ما توسط اسلام، مسلمانان و حفظ و مراقبت آن در برابر دشمن توسط جهاد، عدالت و رحمت ارتباط دارد، و وابستگی ما به اولین حکومت اسلامی می‌باشد که پیامبر صلی الله علیه و سلم  در مدینه‌منوره تأسیس نمود و میثاق ما با الله متعال است و جز او محافظِ نداریم.

با تأسیس دولت‌های کاذب بر پیکرۀ نیمه‌جان خلافت اسلامی؛ این رژیم‌‌ها تلاش نمودند تا هویت‌جعلیِ را ایجاد کند که نه در میثاق امت اسلامی و نه در عقیدۀ آن‌‌ها ارتباط دارد. آن‌‌ها تلاش نمودند تا این اصطلاحات جعلی را در کشور‌های خود به حیث رابطه وطنی‌ترویج دهند که جوامع دولت‌های غربی به آن افتخار می‌نماید. در حالی‌که واقعیت زنده‌گی غربی‌‌ها برای همه معلوم است، به طرف شیوه زنده‌گی حیوانی روان اند. عزت، آزادی از ظلم، شکنجه و غلام بودن به کشور‌های استعماری وابسته به این رژیم‌‌ها‌ست.

اسلام تمام روابط قومی، نژادی، وطنی و ملی را تعصب جاهلیت خطاب کرده و مردود می‌داند و همه مردم را که تحت چطر حکومت اسلامی زنده‌گی می‌کنند را توسط عقیده اسلامی ذوب می‌نماید. هویت اسلامی توسط مفاهیم اسلام که جامعه اسلامی را با میثاقِ مانند ایمان به الله سبحانه و‌تعالی، پیامبر صلی الله علیه و‌سلم و جهاد فی سبیل‌الله متحد می‌سازد، شکل می‌گیرد. الله سبحانه و‌تعالی می‌فرماید:

﴿قُلْ إِن كَانَ آبَاؤُكُمْ وَأَبْنَاؤُكُمْ وَإِخْوَانُكُمْ وَأَزْوَاجُكُمْ وَعَشِيرَتُكُمْ وَأَمْوَالٌ اقْتَرَفْتُمُوهَا وَتِجَارَةٌ تَخْشَوْنَ كَسَادَهَا وَمَسَاكِنُ‌ترضَوْنَهَا أَحَبَّ إِلَيْكُم مِّنَ اللَّهِ وَرَسُولِهِ وَجِهَادٍ فِي سَبِيلِهِ فَتَرَبَّصُوا حَتَّىٰ يَأْتِيَ اللَّهُ بِأَمْرِهِ وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْفَاسِقِينَ﴾ ]توبه:24[

ترجمه: بگو: اگر پدران‌تان، فرزندان‌تان، برادران‌تان، همسران‌تان، خویشان‌تان، اموالی‌که فراهم آورده اید، تجارتی‌که از بی‌رونقی و کسادی‌اش می‌ترسید، خانه‌هایی‌که به آن‌ها دل خوش کرده اید، نزد شما از الله و پیامبرش و جهاد در راهش محبوب ترند، پس منتظر بمانید تا الله فرمان عذاب‌اش را بیاورد و الله گروه فاسقان را هدایت نمی‌کند.

اسلام تنها ایدیولوژی می‌باشد که عقیدۀ اسلامی اساس هویت، وفاداری و تابعیت پیروان آن را شکیل می‌دهد و تنها ایدیولوژی مناسبی است که می‌تواند امت را وحدت ببخشد و عزت و شکوه آن را دوباره برگرداند. بدون شک؛ این هویت بدون موجودیت دولت اسلامی " خلافت راشده بر منهج نبوت" به شکل درست آن بدست نمی‌آید.

پیرو این دین بزرگ بودن در حقیقت فضل و رحمتِ از جانب الله سبحانه ‌و‌تعالی می‌باشد که با هیچ نعمتِ دیگر برابری نمی‌کند. پس تکلیف و مسؤلیت ما‌ست که برای حمل این دین با دعوت‌گران تلاش نمائیم تا این دین را به مقام و ارزش واقعی آن یعنی جایگاه خلافت راشده برسانیم.

دفتر‌مطبوعاتی‌حزب‌التحریر-ولایۀ‌اُردن

مترجم: احمد احمدی

ادامه مطلب...

درگذشت حامل دعوت

  • نشر شده در سوریه

 

﴿إِنَّا للهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ

حزب التحریر-ولایه سوریه از درگذشت استاد فیصل کعکو (ابومحمود) ابراز تألم و سوگواری می‌کند.

استاد فیصل رحمه الله یک‌تن از سابقون شباب حزب‌التحریر-ولایه سوریه، ‌صبح امروز به تاریخ دو شنبه 15 نوامبر 2021م به عمر 73 سالگی درگذشت. وی که سال‌های زیادی از عمرش را در جهت حمل دعوت سپری نمود، مدت 17 سال را در زندان تدمر در زمان حاکمیت طاغوتی حافظ اسد پشت سر گذاشت. او طی این مدت به انواع شدید شکنجه و آزار مواجه گردید که با صبر و شکیبایی به امید اجر و پاداش از جانب الله سبحانه ‌وتعالی در برابر آن استقامت ورزید که در نهایت به عنوان قهرمان زندان تدمور در میان زندانیان لقب گرفت.

مهاجرت از دیار خویش و مریضیِ‌که عاید حالش بود، وی را از بیان حق و حمل دعوت باز نداشت. چنان‌که او عادت داشت، شباب  حزب را تحریک و تشویق می‌کرد تا برای احیای امت و تأسیس خلافت راشده بر منهج نبوت کار و فعالیت نمایند. روی این ملحوظ، ما وی را به عنوان یک شخص صادق می‌شناسیم. از الله سبحانه ‌و تعالی استدعا داریم که رحمت واسعه‌اش را به او عنایت فرماید و بهشت پهناورش را جایگاه او قرار دهد و او را با انبیاء، صدیقین، شهداء، صالحین و اصحاب محشور بدارد.

چشم‌ها اشک می‌ریزند و قلب‌ها محزون اند؛ ولی چیزی نمی‌گوییم، مگر آن‌چه که رضای پروردگار مان، سبحانه و تعالی باشد.

﴿إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ[بقره: 156]

ترجمه: ما از آنِ الله هستیم و به سوی او باز می‌گردیم.

احمد عبدالوهاب

رئیس دفتر مطبوعاتی حزب‌التحریر-ولایه سوریه

مترجم: ابوزید

ادامه مطلب...

سازمان ملل متحد با ظاهرِ خیرخواهانه در دشمنی با مردم افغانستان کمر بسته است Featured

در یک گزارش برنامه انکشافی سازمان ملل متحد (UNDP)، آمده است که سیستم بانکی افغانستان با بحران نقدینگی مواجه است، و این مشکل می‌تواند در چند ماه آینده باعث سقوط بزرگ نظام بانکی شود. همچنان دیبرا لاینز، نماینده‌ی ویژه‌ای سر منشی عمومی سازمان ملل متحد در امور افغانستان در سخن‌رانی خود در جلسه شورای امنیت گفت: "زمانی داعش به چند ولایت و کابل محدود بود، اما اکنون به نظر می‌رسد که تقریباً در تمام ولایات حضور و فعالیت فزاینده دارند."

                پس از آن‌که امریکا و ناتو با شرم‌ساری افغانستان را ترک کردند، حالا در عقب سازمان ملل متحد جبهه گرفته‌اند و از تریبیون و آدرس سازمان ملل فعالیت‌های شان را به پیش می‌برند. سازمان ملل نیز برای تعقیب منافع قدرت‌های غربی گزارش‌های منفی و غیرواقعی را به نشر می‌رساند تا توسط آن هرج و مرج و نگرانی را در میان مردم افغانستان دامن زده و حاکمان فعلی افغانستان را تحت فشار فزاینده قرار دهند. جامعه جهانی برای تحت فشار قرار دادن امارت اسلامی افغانستان و در نهایت ناکام ساختن آن‌ها در راستای تأسیس یک نظام اسلامی از سه گزینه منحیث ابزار فشار استفاده می‌کنند: اول، عدم برسمیت شناختن؛ دوم، تحریم‌های اقتصادی و مسدود ساختن ذخایر ارزی؛ سوم، فضاسازی برای داعش، تا باشد با این گزینه‌ها امارت اسلامی افغانستان را وادار به قبولی شرایط غیراسلامی شان سازند. در حالی‌که این واضح و روشن است که داعش در تمامی ولایات افغانستان فعالیت ندارد، و اما سازمان ملل متحد و رسانه‌های غربی گویی که کمپاین رسانه‌یی را برای بزرگ‌نمایی داعش به پیش می‌برند.

                در سوی دیگر، سازمان ملل متحد یک بازی دوگانه و منافقانه‌ای را با مردم افغانستان راه انداخته است. از یک‌ سو از فاجعه‌ای بشری، فقر، بیکاری و خشک‌سالی سخن می‌گوید و یا اشک تمساح می‌ریزد، ولی در سوی دیگر با نشر گزارش‌های منفی علیه نظام مالی و بانکی افغانستان، اعتبار این سیستم را زیر سوال برده و در صدد فلج ساختن کارکرد آن است.

                در واقع نشر همچو گزارشات منفی هنگامی که بانک‌های افغانستان با بحران نقدینگی مواجه‌اند پیامدهای خطرناکی در پی دارد. این کار می‌تواند منجر به هجوم بیشتر مردم به بانک‌ها گردیده و آینده‌ای نظام مالی و بانکی را با خطر کلان مواجه ساخته و بحران بشری را بیشتر و بیشتر سازد.

مردم مسلمان افغانستان باید بدانند که در حال حاضر سازمان ملل متحد در تأمین منافع امریکا و ناتو می‌کوشد، و تلاش دارد تا اعتبار از دست رفته‌ای آنان را با بدتر ساختن اوضاع اقتصادی و امنیتی و وضع تحریم‌ها بالای مردم افغانستان احیاء کند. در حالی‌که غرب نه تنها در افغانستان بلکه در جهان اعتبارش را از دست داده و این اعتبار پوشالی هرگز قابل احیاء نیست.

                مسوولین امارت اسلامی باید متوجه این نکته باریک باشند که سازمان ملل متحد یک سازمان بی‌طرف و خیرخواه نیست، بلکه در واقعیت سازمانی است که توسط قدرت‌های بزرگ تأسیس و به خدمت گرفته شده و به شکل مستقیم و یا غیرمستقیم در صدد تأمین منافع این قدرت‌ها می‌باشد. این سازمان و سایر سازمان‌ها و نهادهای بین‌المللی به ظاهر بشردوستانه همچو دست‌های شیطان (استعمارگران غربی) اند که منافع و اهداف آن‌ها را در سایر سرزمین‌ها تسهیل می‌کنند. پس هرنوع رابطه و دید مثبت نسبت به سازمان ملل و سایر نهادهای بین‌المللی و تلاش برای عضویت در همچو سازمان‌ها اشتباه بس بزرگ و جبران ناپذیر است.

﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا بِطَانَةً مِّن دُونِكُمْ لَا يَأْلُونَكُمْ خَبَالًا وَدُّوا مَا عَنِتُّمْ قَدْ بَدَتِ الْبَغْضَاءُ مِنْ أَفْوَاهِهِمْ وَمَا تُخْفِي صُدُورُهُمْ أَكْبَرُ [آل‌عمران:۱۱۸]

ای کسانی که ایمان آورده اید! از غیر خود محرم اسرار برنگزینید، آنان از هرگونه شر و فسادی در حق شما کوتاهی نمی‌کنند. آنان آرزوی رنج و زحمت شما را (در دل) دارند (و پیوسته در انتظار آنند. نشانه‌های) دشمنی از دهان آنان آشکار است، و آنچه در دل دارند بزرگتر است.

دفتر مطبوعاتی حزبالتحریر-ولایه افغانستان

ادامه مطلب...
  • نشر شده در فقهی

به پرسش عباده الشامي

پرسش
السلام عليكم ورحمة الله وبركاته!

1- در دوسیه ازاله‌ی زمین یا خاک در مورد حکم حاکم غاصب سلطنت چنین وارد شده است: «حکم غاصب سلطنت و قدرت این‌است که با وی باسلاح جنگ نمایی تا این‌که خلع سلاح یا کشته شود. ما می‌دانیم که عدالت یکی از شروط خلیفه می‌باشد و کسی‌که قتل و خون‌ریزی نموده، قدرت‌را از امت غصب می‌کند، فاقد عدالت می‌باشد.آیا با جواب سوال سابق تحت عنوان "طریقه شرعی برای اقامه خلافت و سلطان متغلب" بود در تعارض قرار ندارد؟ اگر تعارض ندارد آیا فهم و برداشت ما از سلطان متغلب جدید شده است یا اصلاً فهم گذشته ما ملغی گردیده است؟ امیدوارم که توضیح بدهید.
2- ما امروز شاهد این‌هستیم که حدود بالای مسلمان‌ها از طرف تنظیم الدوله(داعش) تطبیق می‌گردد. آیا تطبیق حدود شرعی از طرف داعش و بعضی دولت‌های دیگر باعث پاکی گناه وی در روز قیامت در نزد الله شده و محاسبه نمی‌شود؟ امید وضاحت دارم.

3- آیا به دولت خلافت که آمدن آن به اذن الله قریب است، جایز می‌باشد که دوستان و هم‌پیمانانی از دولت‌های کفری هرچند که مثل آلمان حربی هم باشند، داشته باشد؟ البته از باب تقویه دولت خلافت و فتح آن‌سرزمین‌ها، یا چنین کاری جایز نبوده؛ مگر با دولت‌هایی‌که از نظر حکم محارب اند، مانند وینزویلا. آیا جایز است که با دولت‌های محارب کنونی پیمان‌ها بسته شده به صلح حدیبیه که بین رسول‌الله صلی الله علیه وسلم و مشرکین قریش منعقد گردیده بود، قیاس کرد؟
الله برای‌تان خیر و برکت‌را نصیب نماید.

پاسخ

وعلیکم السلام ورحمت الله وبرکاته!

1- آن‌چه که در دوسیه و جواب سوال وارد شده است، باهم اختلاف ندارند. معلوم می‌شود که در پیش شما نسخه‌ای از دوسیه است که قدیمی می‌باشد و در آن حکم متسلط نمی‌باشد، و نسخه‌ای که نزد ما موجود است، در آن حکم متسلط می‌باشد و هم‌چنان در کتاب نظام حکومت‌داری در صفحه 57 حکم سلطان متسلط موجود می‌باشد. لهذا آن‌چه در دوسیه و جواب سوال آمده است، کدام تناقض ندارد.

اما این‌که عدالت شرط است، در خلیفه درست است. با سلطان متغلب بیعت کرده نمی‌شود تا این‌که توبه نکرده، کارش‌را درست ننموده و مردم‌را قناعت ندهد. عدالت قبل از بیعت باید موجود شود، طوری‌که شما می‌دانید، کسی‌که توبه نمود، مصلح شده و از عمل بدش برگشته عدل‌ را پیشه‌ی خود نمود، عادل محسوب می‌شود. معلوم دار است که شما دچار اشتباه شده گمان کردید که بیعت با وجود تسلط و ظلمش و بی‌عدالتی‌‌اش می‌شود که چنین نیست. اگر خلیفه توبه نموده، اصلاح شد و مردم‌ را قناعت داد، سپس بیعت کرده می‌شود. امیدوارم که قضیه واضح شده باشد.

2- تطبیق عقوبات از سوی دولتی‌که به اساس شریعت حکم می‌کند، مکفر گناه می‌باشد. به این سوال در سال22/01/2014م جواب دادیم که در زیر متن آن ‌را تکرار می‌نمایم:

«اما سوال دیگر: آیا عقوبت در دنیا مکفر گناه در روز قیامت می‌باشد؟ این درست است که عقوبت شرعی که از طرف دولت اسلامی اجرا می‌شود، کفاره گناه می‌باشد؛ نه از طرف قوانین وضعی. تفصیل آن چنین است:

«أخرج مسلم عَنْ عُبَادَةَ بْنِ الصَّامِتِ، قَالَ: كُنَّا مَعَ رَسُولِ اللهِ عليه الصلاة والسـلام فِي مَجْلِسٍ، فَقَالَ: «تُبَايِعُونِي عَلَى أَنْ لَا تُشْرِكُوا بِاللهِ شَيْئًا، وَلَا تَزْنُوا، وَلَا تَسْرِقُوا، وَلَا تَقْتُلُوا النَّفْسَ الَّتِي حَرَّمَ اللهُ إِلَّا بِالْحَقِّ، فَمَنْ وَفَى مِنْكُمْ فَأَجْرُهُ عَلَى اللهِ، وَمَنْ أَصَابَ شَيْئًا مِنْ ذَلِكَ فَعُوقِبَ بِهِ فَهُوَ كَفَّارَةٌ لَهُ، وَمَنْ أَصَابَ شَيْئًا مِنْ ذَلِكَ فَسَتَرَهُ اللهُ عَلَيْهِ، فَأَمْرُهُ إِلَى اللهِ، إِنْ شَاءَ عَفَا عَنْهُ، وَإِنْ شَاءَ عَذَّبَهُ»

ترجمه: مسلم از عباده بن صامت روایت می‌کند که گفت: همراه رسول الله در مجلسی بودیم، رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمود: با من بیعت کنید که به الله شریک قرار ندهید، زنا نکنید، دزدی ننمایید، نفسی را که الله کشتن آن را حرام قرار داده است، نکشید؛ مگر به حق. کسی که وفا نمود اجرش به الله است، کسی‌که آن را انجام داد و جزا داده شد، آن کفاره‌اش می‌باشد. کسی‌که به آن اقدام نمود، الله سترش نمود، امورش به الله محول می‌گردد؛ اگر خواست عفوش می‌کند و اگر خواست، عذابش می‌نماید.

حدیث بیان می‌دارد؛ کسی‌که در دنیا مجازات شد، در روز قیامت برایش کفاره می‌باشد و به آن‌گناه در آخرت عذاب نمی‌شود. از حدیث نیز واضح شد که مجازات مکفر گناه است که از طرف دولت اسلامی که به خلیفه به اساس اسلام بیعت شده باشد؛ چون در حدیث به قول تبایعونی... «فَمَنْ وَفَى مِنْكُمْ فَأَجْرُهُ عَلَى اللهِ، وَمَنْ أَصَابَ شَيْئًا مِنْ ذَلِكَ فَعُوقِبَ بِهِ فَهُوَ كَفَّارَةٌ لَهُ» شروع شده است. عقوبت کفاره شده می‌تواند که در آن بیعت باشد و بیعت به حاکم می‌شود که به اساس اسلام حکم کند. خلاصه این‌که دولتی‌که به اساس اسلام بوده، حد را بالای مجرم جاری نماید، در آخرت گناه وی مجازات ندارد. الله سبحانه وتعالی بهتر می‌داند.» پایان.

3- سوال شما در مورد پیمان با دولت‌های کفری به این معنی‌است که از ایشان کمک و استعانت می‌خواهی، از نظری شرعی جایز نمی باشد. بنا به دلایل ذیل:

الف: در جزء دوم کتاب شخصیه در باب "الاستعانة بالكفار" واضحاً چنین وارد شده است: «دلیلی‌که کمک گرفتن از کفار -که دولت مستقل است- در جنگ جایز نمی‌باشد؛ احمد و نسائی از انس روایت می‌کنند که رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمودند:

«لا تستضيئوا بنار المشركين»

ترجمه: به آتش مشرکین روشنی نخواهید(آتش قوم کنایه از قدرت‌شان در جنگ به گونه‌ای که قبیله و یا دولت مستقل باشند).

بیهقی حدیث صحیح دیگری ‌را چنین روایت می‌کند:

«خرج رسول الله عليه الصلاة والسـلامحتى إذا خلَّف ثنيَّة الوداع إذا كتيبة قال: من هؤلاء؟ قالوا بني قينقاع وهو رهط عبد الله بن سلام قال: وأسلموا؟ قالوا: لا، بل هم على دينهم، قال: قولوا لهم فليرجعوا، فإنّا لا نستعين بالمشركين»

ترجمه:رسول الله صلی الله علیه وسلم خارج شده و از ثنیه الوداع گذشت و گروهی از مردم را دید. فرمود: این‌ها کی‌ها اند؟ گفتند: اهل قینقاع و قبیله عبد الله بن سلام اند. فرمود: آیا مسلمان شدند؟ گفتند تا هنوز از دین‌شان برنگشتند. فرمود: بگویید که بر گردند، ما از مشرکین کمک نمی‌خواهیم.

رسول‌الله صلی الله علیه وسلم قبیله عبد الله بن سلام‌ را رد نمود؛ به خاطری‌که به حیث یک گروه کافر آمده بودند. تحت یک بیرق از بنی قینقاع که با رسول‌الله نیز معاهدات داشته، به گونه دولت بودند که رسول‌الله صلی‌الله و علیه وسلم ردشان نمود. با بیرق آمده بودند که نماینده‌گی از دولت ‌را می کردند، از همین سبب رسول‌الله صلی‌الله علیه وسلم آن‌ها‌را رد نمود؛ در خیبر که یهود آمده، افراد بودند، نه به شکل گروه و دولت. در حدیث علت شرعی عبارت از وجود حکومت می‌باشد. علت در متن حدیث آشکار است؛ مانند این قول: «إذا كتيبة قال: من هؤلاء قالوا: بني قينقاع وهو رهط عبد الله بن سلام» در این جا کتیبه یا گروه به معنای لشکر مستقل و بیرق می‌باشد. قبیله بنی قینقاع حیثیت دولت‌ را داشت که بین آن‌ها و رسول‌الله صلی‌الله علیه وسلم معاهدات نیز وجود داشت که علت رد شدن‌شان نیز شد.

این‌که رسول‌الله صلی الله علیه وسلم قزمان ‌را، که مشرک بود، در غزوه احد قبول کرد، وی از آدرس کدام قدرت و گروه نبود؛ بلکه فرد بود. گروهی‌که تحت بیرق مشخص و قبیله مشخص باشد، جایز نیست که از آن‌ها استعانت گرفته شود؛ ولی قبیله بنی خزاعه در وقت عقد پیمان رسول‌الله صلی الله علیه وسلم و قریش حضور داشته، تعهد نمود که با مسلمین می‌باشد و قبیله بنی بکر گفت که ما در پیمان قریش می‌باشیم، و این واقعه در صلح حدیبیه به اساس متن ذیل رخ داده است:

«وإنه من أحب أن يدخل في عقد محمد وعهده دخل فيه، ومن أحب أن يدخل في عقد قريش وعهدهم دخل فيه» [رواه أحمد]

ترجمه: کسی‌که دوست دارد در عقد محمد داخل شود، داخل شود و کسی‌که دوست داشت که در عقد قریش داخل شود، داخل گردد.

بناءً قضیه بنی خزاعه با قضیه بنی قینقاع متفاوت بوده، بنی خزاعه با رسول الله صلی الله علیه وسلم پیمان بسته نکرده بود. آن‌ها با پیمان رسول‌الله صلی الله وعلیه وسلم و قریش یک‌جا شدند که جزء از مسلمین محسوب شده، تحت بیرق ایشان بوده، جزء دولت اسلامی به شمار می‌رفتند.

هیچ‌گونه پیمان بستن و کمک خواستن با دولت کافر جایز نمی‌باشد و به کفار ذمی که تابع دولت اسلامی‌ست، جایز است که در ارتش دولت اسلامی باشد.

ب: در ماده شماره 190مقدمه دستور پیرامون موضوع معاهدات با کفار چنین آمده است:

"ماده 190: ،معاهدات نظامی و آن‌چه مربوط آن است قطعاً ممنوع می‌باشد. معاهدات سیاسی، پیمان‌های اجاره پایگاه‌های هوایی نیز ممنوع می‌باشد. عقد پیمان‌های حسن هم‌جواری، اقتصادی، تجاری و مالی، فرهنگی و آتش‌بس جایز می‌باشد."

شرح متن فوق: (معاهدات به آن پیمان‌های گفته می‌شود که دولت‌ها جهت تنظیم روابط‌شان با وضع شروط پذیرفته شده منعقد می‌گردد. فقها آن ‌را معاهدات مسمی نموده اند. شرط صحت معاهدات آن‌است که عقد‌های وضع شده ‌را، که مدت آن محدود است ،شریعت اجازه داده باشد. احکام شرعی دیگری در زمینه موجود است و معاهدات نیز انواع مختلف دارد. نظر به قول رسول‌الله صلی الله وعلیه وسلم پیمان‌های نظامی حرام است: «لا تَسْتَضِيئُوا بِنَارِ الْمُشْرِكِينَ»؛ از مشرکین کمک نخواهید. آتش قوم کنایه از قدرت جنگی‌شان است. هم‌چنان فرموده است: «فَلَنْ أَسْتَعِينَ بِمُشْرِكٍ»؛ هرگز من از مشرکین کمک نمی‌خواهم. مسلم از عایشه رضلی الله وعنها روایت نموده است. و رسول‌الله در حدیث دیگر فرموده است:

«لاَ نَسْتَعِينُ بِالْكُفَّارِ عَلَى الْمُشْرِكِينَ»

ترجمه: ما از کفار علیه مشرکین کمک نمی‌خواهیم. (ابن ابی شیبه از سعید بن منذر روایت نموده است)

استعانت از مشرکین منحیث دولت حرام بوده و پیمان‌ها نیز با ایشان به اساس دلایل واضح ذکر شده مشکل دارد.)
ج: موضوع صلح حدیبیه بین رسول‌الله صلی‌الله وعلیه وسلم و قریش شامل پیمان نمی‌شود؛ چون در پیمان در یک صف باهم می‌جنگند. آن‌چه که رخ داد، یک‌صلح آتش‌بس مؤقتی قبل از فتح بود. بناءً انعقاد آتش‌بس بین ما و کفار حربی جایز می‌باشد و اگر آن‌ها در سرزمین‌های اشغالی مسلمان‌ها حاکمیت می‌کنند، بستن هیچ نوع پیمان جایز نمی‌باشد؛ زیرا اعتراف و تأیید اشغال را نشان می‌دهد که شرعاً حرام می‌باشد. با یهود که سرزمین مسلمان‌ها را اشغال نموده است، عقد هیچ‌نوع پیمان درست نیست. در بند چهارم ماده 189چنین آمده است:

ماده 189: ارتباط با دولت‌های غیر در دنیا به چهار اعتبار صورت می‌گیرد:

چهارم: دولت‌های محارب فعلی مانند اسرائیل در تمام حالات جنگ مد نظر گرفته می‌شود. تعامل با آن‌ها جنگ است، برابر است که آتش‌بس باشد یا نباشد و تمام اتباع آن از ورود به سرزمین‌های اسلامی ممنوع می‌شود.

شرح ماده 189: با دولت‌های محارب صلح دایمی جایز نبوده؛ چون جهاد معطل قرار می‌گیرد، در حالی‌که جهاد تا روز قیامت ادامه دارد و آتش‌بس دایمی مانع جهاد و نشر اسلام می‌گردد، دین الله سبحانه وتعالی اظهار نمی‌گردد. الله تعالی می‌فرماید:

﴿وَقَاتِلُوهُمْ حَتَّى لَا تَكُونَ فِتْنَةٌ وَيَكُونَ الدِّينُ كُلُّهُ لِلَّهِ﴾ (انفال 39)

ترجمه: با آن‌ها بجنگید تا فتنه باقی نماند و دین کاملاً برای الله شود.

و رسول‌الله صلی الله وعلیه وسلم می فرماید:

«وَالْجِهَادُ مَاضٍ مُنْذُ بَعَثَنِي اللَّهُ إِلَى أَنْ يُقَاتِلَ آخِرُ أُمَّتِي الدَّجَّالَ» [أخرجه أبو داود من طريق أنس رضي الله عنه]
ترجمه: جهاد از زمانی‌که الله من را مبعوث نموده تا روزی‌که آخرین امت من با دجال می‌جنگد، ادامه دارد. (ابو داود از انس روایت کرده است)

اما صلح مؤقت با این دولت‌ها و آتش‌بس مؤقت در حالت جنگ شرایط ذیل در نظر گرفته می‌شود:

-‌ هرگاه دولتی‌که بین ما و آن‌ها فعلاً جنگ جریان دارد و آن‌سرزمین غیراسلامی است، صلح و آ تش‌بس با آن به صورت مؤقت جایز می‌باشد. توقف جنگ به مدت مؤقت مشکل ندارد، در صورتی‌که به مصلحت مسلمان‌ها بوده، مشروعیت شرعی داشته باشد.
دلیل آن صلح حدیبیه که بین دولت‌اسلامی در مدینه و دولت غیراسلامی قریش، که سرزمین غیر اسلامی بود، صلح صورت گرفت.
- ولی دولتی‌که در بین ما و آن‌ها بالفعل جنگ جریان دارد و آن دولت به سرزمین اسلامی مسلط است، مثلاً اسرائیل که غاصب سرزمین فلسطین بوده، صلح با آن جایز نمی‌باشد. بودن چنین دولتی شرعاً باطل است. صلح با آن به معنای تنازل و نادیده گرفتن سرزمین اسلامی‌ست که جرم بوده، حرام می باشد. با چنین دولتی جنگ ادامه داده می‌شود، هرچند که حکام نامشروع سرزمین اسلامی با آن آتش‌بس انعقاد کرده یا نکرده باشد.

صلح با دولت یهود و لو در یک وجب جای‌هم باشد، شرعاً حرام است؛ زیرا یهود غاصب و تجاوز‌گر است که سرزمین مسلمین ‌را غصب نموده است. صلح در این صورت به معنای مشروعیت دادن به مالکیت آن‌هاست که شرعاً حرام می‌باشد. اسلام از مسلمان‌ها می‌خواهد با آن محاربه و جنگ نمایند، لشکر کشی و تجمع کنند تا مسلمان‌ها از شر آن‌ها نجات پیدا نمایند. الله سبحانه وتعالی می‌فرماید:

﴿وَلَنْ يَجْعَلَ اللَّهُ لِلْكَافِرِينَ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ سَبِيلًا﴾ (نساء:141)

ترجمه: الله هرگز راه تسلط کفار را بالای مسلمان‌ها قرار نداده است.

در دیگر جای می فرماید:

﴿فَمَنِ اعْتَدَى عَلَيْكُمْ فَاعْتَدُوا عَلَيْهِ بِمِثْلِ مَا اعْتَدَى عَلَيْكُم﴾ بقره: 194)

ترجمه: کسی بالای شما تجاوز نمود، شما به مانند آن‌ها بالای شان تجاوز نمایید.

در جای دیگر فرموده است:

﴿وَأَخْرِجُوهُمْ مِنْ حَيْثُ أَخْرَجُوكُمْ﴾ (بقره: 191)

ترجمه: بیرون شان بکنید از جایی‌که شما را بیرون نموده اند.

صلح حدیبیه کدام پیمان نبود، صرف یک آتش‌بس مؤقتی بین دولت اسلامی و دولت قریش در سرزمین غیر مفتوحه بود. پس آتش‌بس مؤقتی با دولت‌های کافر بنا به دلایل فوق جایز می‌باشد، به شرطی‌که به مصلحت مسلمان‌ها باشد و با دولت غاصب هیچ صلحی جایز نمی‌باشد.»

برادر شما عطا بن خلیل ابو رشته

مترجم: بدرالدین "حسینی

ادامه مطلب...
Subscribe to this RSS feed

سرزمین های اسلامی

سرزمین های اسلامی

کشورهای غربی

سائر لینک ها

بخش های از صفحه