- نشر شده در ویدیوها
ارایه کننده: مفکر سیاسی احمد خطوانی (ابوحمزه)
بیتالمقدس-سرزمین مبارک (فلسطین)
چهارشنبه،07 ذوالقعده 1440 هـ.ق/10 جولای 2019م
ارایه کننده: مفکر سیاسی احمد خطوانی (ابوحمزه)
بیتالمقدس-سرزمین مبارک (فلسطین)
چهارشنبه،07 ذوالقعده 1440 هـ.ق/10 جولای 2019م
خطبه جمعه توسط شیخ ابو عمران برق
بیتالمقدس-سرزمین مبارک (فلسطین)
جمعه، 09 ذوالقعده 1440 هـ.ق/12 جولای 2019م
فریاد نماز جمعه، از مسجد مبارک الاقصی توسط شیخ عصام عمیرة (ابوعبدالله)
بیتالمقدس-سرزمین مبارک (فلسطین)
جمعه 16 ذوالقعده 1440 هـ.ق/19 جولای 2019م
خطبه جمعه توسط شیخ عبدالله عبدالرحمن (ابو العز)
خرطوم، 02 ذوالقعده 1440 هـ.ق/05 جولای 2019م
برحسب احصائیههای که اخیراً منتشر شده است در سال 2018م در جریان هر سه روز در فرانسه یک زن توسط، شوهر، دوست پسر و یا شریک زندگی قبلیاش به قتل رسیده است.(منبع: https://www.parismatch.com -).
در خبر دیگری آمده است:
ماکرون رئیس جمهور فرانسه در پیامی در صفحۀ فیسبوکاش نامهای 50 زنی را نشر نموده که در نتیجۀ خشونتهای خانوادگی به قتل رسیدهاند و گفته:« دولت نتوانست از شما حمایت کند».
او همچنان افزوده:« خشونتهای نابود کنندهای که زندگی شما را فرا گرفته بیشرمانه و نا خوشایند است» و وعدۀ اتخاذ تدابیر جدید و روی دست گرفتن معیارهای بلندتری به منظور حمات حال زنان را سپرد.(منبع: لوماند)
تبصره:
این نتیجۀ اجتناب ناپذیر تطبیق قوانین غربی است که زنان طعم نابودی حیات خویش را تحت چتر آن میچشند، در غرب به زن جز به عنوان کالای تجارتی و اشباع کنندۀ غریزۀ جنسی دیده نمیشود، حتی به عنوان موجود بدون حقوق شده است، این دید پست و حقیر آنها نسبت به زن تا زمانیکه قسمت عظیم زندگی اجتماعی، سیاسی و اقتصادی آنها را منفعت و ارزشهای سرمایه داری تشکیل دهد تغییر و تبدیل نخواهد شد.
این نمونۀ زندگی فاسد غربی است که میخواهند آنرا در سرزمینهای ما نیز ترویج کنند تا زندگی ما نیز مانند زندگی آنها عاری از اخلاق شده، انحطاط ارزشها، کثرت جرایم، استمرار خشونت علیه زن و بلند رفتن میزان ظلم بر وفق گزارشهای بدست آمده به یک امر معمول مبدل شود، قضایای متنوعی مانند به اجاره گرفتن زنان، تعرض و تجاوز به آنها در اکثریت کشورهای غربی مخصوصاً در دولتهای که قوانین سخت گیرانهای در مورد مساوات میان زن و مرد دارند همه روزه بوقوع میپیوندد. به گونۀ مثال در سال 2016م 1.2 میلیون زن در شهر ویلز انگلیس مورد آزار و اذیت زبانی قرار گرفته است، و اما در امریکا خشونت خانوادگی به شکل روز افزون شایع میشود؛ آماری که واشنگتن پوست در 5 اپریل 2017 منتشر کرد پنج میلیون زن در امریکا از جانب دوست و شریک زندگی اش مورد ضرب و شتم قرار گرفته است.
نظامهای فاسد غربی، علیرغم ادعاهای دروغینی که مطرح میکنند که آنها حامی و پاسدار حقوق زن و حقوق انساناند این گونه بر آبرو و شرف زن تجاوز میکنند. تا زمانیکه ارزشها و افکار فاسد سرمایهداری در جوامع غربی حاکمیت داشته باشد، این تجاوزات و آبرو ریزیها در حق شرف و کرامت زن طور فزاینده و نا محدودی ادامه خواهد داشت. جستجوی حل معالجۀ این مشکل از مفاهیم غربی جز؛ استمرار و ازدیاد جرایمی که کرامت زن را زیر پا کرده و به سرعت در حال ویران نمودن مابقی عرصههای زندگی اجتماعی است، چیزی دیگری نخواهد بود.
حل این معضل اجتماعی با وصلهزدن از این افکار و مراجعه به آن نظام نیست؛ چون همۀ این ها از فرهنگ غربی اشتقاق یافته است که فقط بر معیارهای منفعت و مصلحت استوار میباشد که فرهنگ غربی به غیر از ارزشهای مادی همه ارزشهای دینی، اخلاقی و انسانی را بدور انداخته است، زنان غربی نیازمند یک نظام قضائی فعال و منبثق از هدایت رب العالمیناند که در تعامل با جرایم به سرعت وارد عمل شده و زن بتواند در برابر هر بیحرمتی به حقوق و شرفش به سرعت و سهولت در آن نظام خواهان عدالت شود، زیرا اسلام هرنوع ظلم و شکنجه علیه زن را تحریم نموده است، چه در منزل باشد و چه در جاده رسول الله صلی الله علیه وسلم میفرماید:
«لاَ تَضْرِبُوا إِمَاءَ اللَّهِ»
ترجمه: زنان را کتک نزنید
نویسنده: رنا مصطفی
مترجم: احمدقسیم راحل
(ترجمه)
اخوانالمسلین با انتشار اعلامیهای در تارنما/وبسایت رسمیاش بهتاریخ ۲۹ جون ۲۰۱۹ م، از مرگ محمد مرسی همچون نمونهای از یک تجربۀ دیموکراتیک عنوان کرد و نوشت که مرگ مرسی حقیقت تازهای از چهرۀ این درگیریها را رونما میکند، اینکه برنامۀ انقلابی در مصر باید بر محور فکر و جنبش، ساختاربندی مجدد شود. در این اعلامیه از سه مطلب یاد شدهاست که پس از اشاره به معنی این اعلامیه و اینکه چه چیز تازهای با مرگ دکتر مرسی اتفاق افتادهاست؟، به بیاناش خواهیم پرداخت. اینها موضوعاتی است که هنگام بحث در مورد این اعلامیه نباید از نظر انداخته شود.
واقعیت مصر با مرگ دکتر مرسی رحمه الله تغییر نکردهاست؛ هنوز همان حکومت غاصب و حکام مزدور و خائنی سرکار اند که از دساتیر غرب کافر پیروی میکنند، و وظیفۀ امت است که آنان را از صحنه بیرون کنند و خلیفۀ عادلی را که به اسلام حکم میکند و تمام سرزمینهای اسلامی را یکجا میکند، جایگزیناش کنند. این کار طریقۀ شرعی دارد که در سیرت رسول الله صلی الله علیه و سلم نشان داده شدهاست؛ چنانکه او صلی الله علیه وسلم با کار در مکه افکار کفری را از بین برد و برای به دست آوردن نصرت از اهل قدرت و حمایت فعالیت کردند؛ تا آنکه الله سبحانه و تعالی به وسیلۀ انصار برایشان نصرت داد؛ بنابراین او صلی الله علیه و سلم دولتاش را در مدینه تأسیس و اسلام را بدون کاستی و تطبیق تدریجی، کاملاً تطبیق کرد.
رسول الله صلی الله علیه و سلم پیش از این پیشنهادهای زیادی را دریافت کردهبود؛ مثلاً نصرت ناکامل، همانند آنانیکه گفتند ما تو را در برابر اعراب حمایت میکنیم نه در مقابل عجم؛ یا نصرت مشروط، مانند کسانیکه گفتند: «ما از تو به این شرط حمایت میکنیم که بعد از تو ادارۀ حکومت را خودمان بهدست گیریم»، یا کسانیکه به دنبال امتیاز بودند و گفتند: «یک سال ما خدای تو را عبادت میکنیم و سال دیگر تو خدایانمان را عبادت کن.» رسول الله صلی الله علیه و سلم همۀ این پیشنهادها را رد کردند و چیزی را جز حمایت بیقید و شرط و خاص بهخاطر رضایت الله سبحانه و تعالی نپذیرفتند. از آن روز به بعد، سرزمینمان دارالاسلام و یک دولت اسلامی شد؛ تا آنکه غرب کافر آن را ازبین برد، اقتدارش را گرفت، آن را سقوط داد و در عوضاش اشخاص بیکفایاتی را بالای مسلمانان حاکم کرد.
وظیفۀ امت مسلمه نسبت به رژیمهای دستساخت غرب، خواه رژیمهای نظامی یا مردمی، این است که آنان را ریشهکن کنند؛ امت باید اقتدارشان را باز پس گیرند و آن را به کسانی دهند که اسلام را بهگونۀ کامل و بدون کمی و کاستی از طریق دولت خلافت راشده بهطریقۀ رسول الله صلی الله علیه و سلم حاکم میکنند. این تنها نیازمند آن است که ارتشهای مسلمانان برای حمایت کامل و بیقید و شرط از ایدیولوژی امت و حمایتشان از کسانیکه خالصانه برای تأسیس خلافت راشده و تطبیق اسلام کار میکنند تنظیم و آماده شوند.
در حقیقت، این درگیری بین اردوگاه انقلابیون و نیروهای ارتش مصر نیست؛ بلکه درگیری بین مردم مصر و مزدوران امریکا است، و کسیکه غیر از این فکر میکند یا در مقابل امریکا خاموش است و او را بخشی از راهحل میپندارد، خام است و از گذشته درس نگرفتهاست، او از غرب و مزدوراناش فریب میخورد تا آنان به اهدافشان برسند و او را سلاخی کنند. آنچه را که پیش از این عبدالناصر و سپس سیسی انجام دادند، دیدیم؛ پس نگذارید بار دیگر فریبتان دهند!
ازجمله سه موضوعی که در اعلامیۀ اخوانالمسلمین آمده است: اول، مرگ داکتر مرسی رحمه الله است که با مرگ همۀ مظلومانی که توسط این رژیم کشته شده، یا در زندانها مرده، ویا به دار کشیده شدهاند، هیچ فرقی ندارد. اینها همه جنایاتی است که به پیشینۀ این رژیم اضافه شدهاست، و هرگز توسط سازمانهای بینالمللی یا دولتهای بزرگ محاسبه نشده و نخواهد شد. همۀ آنان در جنایاتشان در مقابل امت سهیم بوده و قاتلان امتاند و دستانشان در هر نقطۀ روی زمین به خونمان آلوده است، و آنانیکه در مقابلشان خاموشاند و به سخنان دروغشان اعتماد میکنند از هیچ چیزی در سیاست آگاه نیستند!
دوم، تا چه زمانی دیدگاهتان دربارۀ حکومت نظامی توسط کفار و یک حکومت ملی مردمی که باز هم به کفر حکم میکند – حتی اگر حاکماش یک مسلمان ریشدار و حافظ قرآن باشد – ولی بر نظریات غرب استوار باشد باقی خواهد ماند؟! چرا، به مانند اردوغان، خودتان و افکارتان را به غرب میفروشید تا ادارۀ انقلابها را بهدست گیرند و از منافعشان در سرزمینتان مراقبت کنند؟! چرا برای رسیدن به منافع امت و ایدیولوژیاش، که از عقیدۀ اسلامی سرچشمه میگیرد، فعالیت نمیکنید؟ چرا خودتان را به دستان غرب میاندازید و افکارش را در آغوش میگیرید، حال آنکه باید فکر اسلام را که از آن شعار میدهید حمل کنید و امتی را در آغوش بگیرید که شما را به روی شانههایشان بلند کردهاند و بدون اعتماد به دینتان و به فکر اینکه به اسلام حکم میکنید شما را به حاکمیتشان گماشته اند؟! اگر واقعاً اینها را رعایت کردید، دیگر هیچ مخلوقی در روی زمین قادر به گرفتن حکومت و قدرت از شما نخواهد بود.
برای بیرون رفتن از این بحران نیاز است یک برنامۀ واقعی اتخاذ شود که جزئیات چگونگی تطبیقاش در حکومت، از یک فکر قوی و یک رهبر سیاسی آگاه حاصل میشود. در واقع، تنها برنامۀ مناسب برنامۀ اسلام، یعنی خلافت راشده بر منهج نبوت است و حزبالتحریر آن را با جزئیات به شما و تمام امت حمل میکند و توانایی و آمادگی تطبیق فوریاش را نیز دارد. بناءً، برای حمل این برنامه با حزبالتحریر یکجا شوید، محتوایش را بگیرید و تطبیق فوریاش را با رسیدن به حاکمیت به امت تعهد کنید. این تنها راه بیرون رفت برای کسانی است که میخواهند از این بحران سر بیرون کنند، نه آنانیکه برای خارج شدن از بحرانشان از غرب طلب استعانت میکنند.
سوم، حرکت در مسیر راهحلهای غرب برای آوردن تغییر و حتی وحدت، دور از راهحلهای شریعت بهطریقۀ رسول الله صلی الله علیه و سلم، نه تنها باعث وحدت نمیشود؛ بلکه به ترک اصول اسلام تا سرحد جدایی کامل از آن نیز منجر میشود، و حرکاتمان را به نهضتهای ملی بدل میکند که هیچ تفاوتی با نهضتهای سیکولر اصیل ندارد؛ چون آنان نیز همان چیزی را میگویند که شما میگویید؛ طرحها و اقدامات فاسد و ناکامی که سرمایهداری را حفظ میکند و ملتهای انقلابی را در زنده ماندن یاری میدهد.
تکرار و شناسایی این اشتباهات بیفایده است اگر که انگیزهای برای تکرار نکردن موجود نباشد. تکرار اشتباهات و ادامۀ اعتماد به غرب و نظریاتاش یک خودکشی و ضیاع خونهایی است که بهخاطر دیموکراسی ریخته شدهاست! ما چندین بار به شما نصیحت کردیم و به نصیحت کردن ادامه میدهیم؛ اما نصیحتمان به گوشهای شنوا، قلبهای آگاه، چشمان بینا، و اذهان ژرفنگر خواهد رسید.
یگانه راه برای تغییر اتخاذ یک اقدام سیاسی در مطابقت با دساتیر شریعت، افشاسازی حکام و توطئههایشان علیه امت، و نابودسازی افکار غربی و وطنپرستی که در قلبهای امت جای گرفته است میباشد؛ اقدامیکه به مرزهایی؛ مانند سایکس پیکو اعتقاد ندارد، و برای ریشهکن کردن آنها و وحدت سرزمینهای اسلامی تحت خلافت راشده بهطریقۀ رسول الله صلی الله علیه و سلم میکوشد. اقدام سیاسی که ارتشها را با ندای راستین خطاب قرار میدهد و با آنان ستیزه نمیکند، چون آنها جزئی از امت بوده و سلاحشان استند که امروز در مالکیت دشمنانشان قرار دارند؛ ندایی که آنها را به کنار زدن مزدوران فاسد غرب از رهبریشان و قطع تمام ریسمانهایی وابسته به غرب و مزدوراناش تحریک میکند؛ ندایی که ارتباط شان را با الله سبحانه و تعالی برقرار میکند، اعتمادشان را قوی میکند، و از آنان حمایت اسلام و تأسیس مجدد دولتاش، خلافت راشده بهطریقۀ رسول الله صلی الله علیه و سلم، را مطالبه میکند؛ حمایت کامل و بیقید و شرطی که محض برای کسب رضایت الله سبحانه و تعالی و بهشتی باشد که او سبحانه و تعالی برای کسانیکه شمشیر و بیرق اسلام را حمل میکنند و خالصانه از آن حمایت میکنند در نظر گرفته است.
این تنها راه تغییر و برنامهای است که تمام امت و بهخصوص آنانیکه درفش اسلام را بلند میکنند باید برگیرند، و شما مناسبترین اشخاص برای حمل این بیرق و یکجا کردن مردم در زیر آن استید. این همان چیزی است که مردم به خاطرش شما را روی شانههایشان گذاشتهاند. پس آنان را ناامید نکنید و همانطوری باشید که الله سبحانه و تعالی از شما میطلبد، نه آنگونه که غرب میخواهد! به امید اینکه الله سبحانه و تعالی ما و شما را حفظ کند و از شر فتنههای شیطان نگه دارد. و آنچه را که اکنون برایتان میگوییم بهخاطر خواهید آورد. ما امورمان را به الله سبحانه و تعالی واگذار میکنیم، و الله سبحانه و تعالی بر بندگاناش بصیر است.
﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اسْتَجِيبُواْ لِلّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاكُم لِمَا يُحْيِيكُمْ وَاعْلَمُواْ أَنَّ اللّهَ يَحُولُ بَيْنَ الْمَرْءِ وَقَلْبِهِ وَأَنَّهُ إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ﴾
[الأنفال: ۲۴]
ترجمه: ای کسانیکه ایمان آوردهاید! دعوت الله (سبحانه و تعالی) و رسول الله (صلی الله علیه و سلم) را اجابت کنید هنگامیکه شما را به سوی چیزی میخواند که شما را حیات میبخشد، و بدانید الله (سبحانه و تعالی) میان انسان و قلباش حایل میشود، و همۀ شما (در قیامت) نزد او گردآوری میشوید.
دفتر مطبوعاتی حزبالتحریر – ولایه مصر
مترجم: محمد حارث پویا
(ترجمه)
صبح روز جمعه، ۵ جولای ۲۰۱۹ م، شورای انتقالی نظامی سودان و نیروهای اعلام آزادی و تغییر با وساطتهای افریقایی – ایتوپیایی بر سر ایجاد یک شورای حاکم یازده نفری مشتمل بر ۵ مأمور نظامی، ۵ غیرنظامی و یک غیرنظامی با پیشینۀ نظامی به توافق رسیدند. ریاست این شورا در دورههای انتقالی حداقل هر سه سال تغییر میکند. قسمیکه دورۀ اول به ریاست یک رهبر نظامی برای ۲۱ ماه و دورۀ دوم به ریاست یک رهبر غیرنظامی برای ۱۸ ماه به کار آغاز خواهد کرد. همچنان، بر سر ایجاد یک حکومت مستقل تکنوکرات و راهاندازی تحقیقات مستقلانه در رابطه به پراکندهسازی اعتراضات در برابر فرماندۀ عمومی ارتش بهتاریخ ۳ جون نیز توافق صورت گرفت، که سبب شد ایجاد شورای قانونگذاری به زمان دیگری موکول شود. همچنان یک هیأت مشترک برای نهاییسازی این توافقنامه پس از امضاء در طی یک محفل نیز تعیین شد.
حزبالتحریر – ولایه سودان بهخاطر حذف نیرنگها و وضوح حقایق در رابطه به این توافقنامه چنین میگوید:
مردم سودان بین انتخاب دو نظام، یکی رژیم نظامی که ادامۀ همان رژیم ناکام قبلی است و دیگری رژیم غیرنظامی که تغییر میآورد، سخت فریب خوردهاند! در حقیقت، هر دوی این نظامها دو روی یک سکه، یعنی سیکولریزم، است – جدایی دین از زندگی، طوریکه دین کنار گذاشته و امور نظام و قوانینشان با قبول اکثریت تنظیم میشود. این همان چیزی است که قبلاً رژیم نظامی بهپیش میبرد، و همان چیزی که نظام مدنی مطابق با این توافقنامه برپا خواهد کرد. بنابراین، نظام سیکولر حاکم بر این سرزمین تغییر نکرده؛ بلکه تنها رأس رژیم و علامتهایش تغییر کردهاست؛ بناءً، نتیجهاش برای مردم سودان چیزی جز بیعدالتی و زندگی سختتر نیست، الله سبحانهوتعالی میفرماید:
﴿وَمَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِكْرِي فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنْكاً وَنَحْشُرُهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ أَعْمَى﴾
[طه: ۱۲۴]
ترجمه: و هرکس از یاد من رویگردان شود، زندگی (سخت و) تنگی خواهد داشت، و روز قیامت او را نابینا محشور میکنیم.
سودان از زمان استقلالاش شش دوره را گذراندهاست. سه دورۀ غیرنظامی (۱۹۵۴-۱۹۵۸)، (۱۹۶۴-۱۹۶۹) و (۱۹۸۵-۱۹۸۹)، و سه دورۀ نظامی (۱۹۵۸-۱۹۶۴)، (۱۹۶۹-۱۹۸۵) و (۱۹۸۹-۲۰۱۹)، میباشند. همۀ این نظامهای نظامی و غیر نظامی تنها شکست و ناکامی را برای این سرزمین به ارمغان آوردهاند.
هر دو طرف توافق، وابسته به شورای نظامی بوده و ادامۀ همان رژیم پیشین که بهدنبال حفظ منافع امریکاست، میباشند. اکنون نیز امریکا از شورای نظامی حمایت میکند. شنبه، ۱۴ اپریل ۲۰۱۹ م، دو روز پس از برکناری رئیس رژیم، کوتسیس، کاردار سفارت ایالات متحده، به ملاقات داگلو، معاون رئیس شورای نظامی، آمد. او در اعلامیهاش گفت: «کاردار سفارت ایالات متحده نقش شورای نظامی سودان را در آوردن ثبات و امنیت تحسین میکند.» دونالد بوث، فرستادۀ امریکا برای سودان، در مصاحبهای با روزنامۀ الحیات بهتاریخ ۲۷ جون ۲۰۱۹ م گفت: «کاردار سفارت ایالات متحده همه روزه با تمام طرفها در تماس است.» به روز دوشنبه، ۱۵ اپریل ۲۰۱۹ م، عرفان صدیق، سفیر بریتانیا در خرطوم، با معاون رئیس شورای نظامی دیدار نموده و در صفحۀ تویترش جزئیات این ملاقات را منتشر کرد و گفت: «من داگلو را راضی کردم و گفتم که نباید روی هیچ قانونی مذاکره یا آن را امضاء کند؛ بلکه باید بر گامهایی که بریتانیا میخواهد برای پیشرفت اوضاع در سودان برداشته شود تأکید کند.»
در حقیقت، این یک اختلاف و کشمکش بینالمللی بین امریکا و بریتانیا بر سر داشتن نفوذ بیشتر در سودان است؛ طوریکه امریکا به دنبال تقویت نفوذ خویش بوده و بریتانیا نیز بار دیگر برای تحکیم نفوذ خویش تلاش میکند. این واقعیت، توافق دوبارۀ فرستادۀ ایالات متحده به سودان را واضح میکند، و میزان نفوذ این دو سفارت؛ یعنی امریکا و بریتانیا را در هر قسمت از این سرزمین نشان میدهد.
نظامیکه مسلمانان در مقابلاش مکلفاند، نظامی است که این نسل هرگز زیر سایۀ عدالتاش زندگی نکردهاند. نظامیکه باعث ایجاد یک تغییر واقعی میشود، نظام خلافت است. دولتیکه اسلام را برای مسلمانان تطبیق میکند، دساتیر و قوانیناش را از قرآن میگیرد، و احکاماش از وحی؛ یعنی قرآن، سنت و هر آن چیزیکه با دلایل قطعی ثابت شوند، میباشد. بگذارید صدایمان را بلند کنیم و بهخاطر آوردن تغییر واقعی توسط ایدیولوژی اسلام، به تأسیس خلافت دعوت کنیم. این تنها چیزی است که از ما بهترین امتی را میسازد که برای بشریت بیرون شدهاند؛ همانطورکه اصحاب نیک و سرافرازی را بار آورد که خیر را به جهانیان حمل کردند.
ای مردم سودان! این توافقی است که باز همان سناریوی گذشته را تکرار میکند؛ یک حکومت غیرنظامی سیکولر، ضعیف و ناکام که صحنه را برای یک نیروی نظامی سیکولر فراهم میکند که ناکامیاش را بیشتر کرده و صحنه را برای یک انقلاب چهارم آماده میکند، و به همین ترتیب زندگی بدون الله سبحانه و تعالی ضعف، حقارت و تباهی را بهبار میآورد و بیشتر به گناه وابسته میشویم. ما هیچ راه بیرون رفتی از این چرخه نداریم؛ مگر با تأسیس خلافت که اسلام را تطبیق میکند، امت و سرزمینهایمان را از ظلم استعمارگران و ابزارشان آزاد میکند، و امت را در مسیر پیشرفت و رونق سوق میدهد.
﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اسْتَجِيبُوا لِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاكُمْ لِمَا يُحْيِيكُمْ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يَحُولُ بَيْنَ الْمَرْءِ وَقَلْبِهِ وَأَنَّهُ إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ﴾
[الانفال:۲۴]
ترجمه: ای کسانیکه ایمان آوردهاید! دعوت الله (سبحانه و تعالی) و رسول الله (صلی الله علیه و سلم) را اجابت کنید هنگامیکه شما را بهسوی چیزی میخواند که شما را حیات میبخشد، و بدانید الله (سبحانه و تعالی) میان انسان و قلباش حایل میشود، و همۀ شما (در قیامت) نزد او گردآوری میشوید.
حزبالتحریر – ولایه سودان
مترجم: محمد حارث پویا
(ترجمه)
به تاریخ 12 ژوئیه 2019م "دادگاه مرکز بینالمللی برای حلوفصل منازعات سرمایهگذاری" فرمانی را بر اساس شکایت شرکت TCC در منطقۀ بلوچستان صادر نمود. این دادگاه پاکستان را وادار نمود تا تقریباً شش میلیارد دالر به عنوان جریمه به خاطر ملغی ساختن قرارداد برای شرکت TCC بپردازد. پس از اعلام این فرمان در سراسر کشور زمزمههایی فضاگیر شد که فرمانِ دادگاه عالی پاکستان در سال 2013م که منجر به ملغی شدن قرارداد با شرکت TCC گردید. فرمان مورد قبول همه بود؛ اما آن فرمان باعث خدشهدار شدن اعتماد سرمایهگذارانِ خارجی گردید و حالا پاکستان باید فاجعه و خسارات مالی را بر اساس فرمانِ دادگاه بینالملل متحمل شود. اگر خلافت بر منهج نبوت در کشور پاکستان احیا میشد، به هیچوجه این مشکل بروز نمیکرد. اسلام معادنِ طبیعی را ملکیت عامه قلمداد مینماید و بالای دولت حکم مینماید تا مراقبِ معادن، پروسس سنگهای معدنی و فروش آنها باشد و هر اندازه ثروتیکه از طریق چنین منابع به دست میآید، باید برای رفاه و آسایش مردم استفاده گردد؛ زیرا آنها مالکان اصلی این منابع هستند. بر اساس این فرمانِ اسلام؛ نفت، گاز و منابعمعدنی هیچگاه خصوصیسازی نشده؛ برای شرکتهای محلی یا خارجی واگذار نمیگردند و این چنین شرکتها اجازه ندارند تا مانند مالکانِ اصلی این منابع بالای این معادن سرمایهگذاری کنند. فلهذا؛ اسلام دولت را فرمان میدهد تا به نمایندهگی از مردم، منابع معدنی را مراقبت و مدیریت نمایند. رژیم بجوا – عمران خان کمیسیونِ کاملاً اغواگرایانۀ را روی این موضوع دایرنمود؛ زیرا لویسارنوالی این رژیم با جبین گشاده از فرمانِ مالک اصلی شرکت TCC پذیرایی نموده و برای حل مجدد موضوع قرارداد معدن "ریکو دیق" از طریقمذاکرات، تمایل نشانداده است. همچنان لویسارنوالی چنین گفتهاست که دولتِ پاکستان وامهای قانونی بینالملل را جدی گرفته است. این بدین معناست که این رژیم با استفاده از فرمانِ دادگاه بینالملل، یکی از پنج بزرگترین معدنِ طلای جهان را به سرمایهگذارانِ خارجی واگذار خواهد کرد. بنابراین؛ شرکت خارجی از این ثروت سهم شِیر را حاصل خواهد نمود و دولت پاکستان و ملت آن به جز از چند روپیه، چیزی بیشتری را نصیب نخواهند شد. به یاد داشته باشید که ما قبلاً تجربۀ پروژۀ "سندک" در بلوچستان را داشتهایم؛ جاییکه شرکت چینایی برای سالهای متمادی از معدنِ مس سود میبرد؛ ولی دولت پاکستان هیچ نوع فایدۀ را از ثروت پرثمر این پروژه برای تغییرِ سرنوشت حتی چند هزار نفر محلی که در منطقۀ "سندک" زندگی میکنند و حتی تا حال دچار فقر اند، به دست نیاورد.
ای مسلمانانِ پاکستان! نظامِ سرمایهداری بر اساس "آزادی ملکیت" شدیداً طرفدارِ خصوصیسازی منابع طبیعی میباشد. این بدین معناست که ذخایرِ باارزش ما زیرِ یوغ و سلطۀ تعداد محدودِ قدرتمندانِ سرمایهدار خواهد رفت و دولت با ملتاش فقیر باقی خواهند ماند. نظامِ سرمایهداری از طریقِ دموکراسی تضمین میدارد تا شرکتهای قدرتهای استعمارگر، به بهانۀ سرمایهگذاری خارجی مالکانِ اصلی این ثروت مانند معدن "ریکو دیق" شوند. اگر هر زمانِ که ظلم و خیانت شرکتهای استعماری برملا گردد و یا هم میانِ شرکت خارجی و کشوری ستمدیده و ملتاش نزاعی به میانآید؛ در آنصورت محاکم و دادگاهای تاسیسشدۀ استعماری، منافع شرکتهای استعماری بینالملل را تامین خواهد نمود. اینچنین امورِ سیاسی به شکل واقعی آن، وقتی تمام میشود که نظامِ دموکراسی را کاملاً منهدم و دولتِ خلافت بر منهج نبوت را در پاکستان تاسیس نماییم؛ تا معادن و منابع طبیعی را منحیث ملکیت عامه حفظ نماید، و دستِ قدرتهای استعماری بینالمللی را از غارت و بهرهبرداری چنین منابع از بازو قطع نماید. دولت خلافتِ راشده فرامین و قوانین بینالملل را ملغی خواهد نمود؛ زیرا الله سبحانهوتعالی مسلمین را اجازه نداده است تا اختیارشان را در حلِ مسایل برای کفار واگذار کنند ویا برای حلِ منازعات به کفار رجوع نمایند. الله سبحانهوتعالی میفرماید:
﴿وَلَن يَجْعَلَ اللَّهُ لِلْكَافِرِينَ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ سَبِيلًا﴾
] نساء: 144[
ترجمه: و خداوند هرگز کافران را بر مؤمنان تسلّطی نداده است.
دفترِ مطبوعاتی حزبالتحریر – ولایۀ پاکستان
مترجم: عبدالله صالحی
(ترجمه)
پس از آنکه نامزدی هند برای چوکی مؤقتی شورای امنیتِ سازمان مللمتحد که به تاریخ 25 ژوئیه 2019م توسط 55 عضو گروهِ صلحجویانۀ آسیایی – اقیانوسیه به شمول پاکستان به امضا رسید؛ این رژیم با انتهای قهر و غضب این مجلس روبرو شد؛ چون ظاهراً حمایت دشمنانۀ دولت هندو را رد میکند. بر اساس توجیهات آنها؛ سخنگویان این رژیم ادعا میکنند که عضویت در سازمان ملل اجباریست و در جهانِ امروز مسلمانان نمیتوانند که در انزوا قرار گیرند. با این طرزدید؛ این رژیم مسلمانان را در معرضِ خطر بزرگ قرار میدهد و سلطۀ آنها را در دستانِ مللمتحد میسپارند؛ که در حقیقت، یکی از ابزارِ قدرتهای استعماری بوده و اعضای دایمی شورای امنیتی این سازمان میباشند. قدرتهای استعماری، ملتهای دیگر را چنان در دامِ تار سازمانی انداختهاند که تنها خودشان از امتیاز حقوق "ویتو" مستفید میشوند. در واقع؛ مللمتحد چنان سازمانِ خونخواریست که شعارِ حقوقبشر را سر میدهد؛ ولی حتی برای یک لحظه، نه از کشتار مسلمانان فلسطین، سوریه و بوسنیا دست میکشد و نه از اشغال کشمیر، تامیرشرق، برما و افغانستان. در حقیقت؛ این ملل متحد است که در پی عادیسازی اشغالِ وحشیانۀ حاکمیت یهود و دولت هند در منطقه است؛ در حالی که مقاومت مسلحانۀ مسلمانان با شرف را عمل تروریستی قلمداد میکند.
ای مسلمانانِپاکستان! این رژیم، دولت پاکستان را به سازمانِ وابسته میسازد که تسلط کفار را بالای امور مسلمین تضمین مینماید در حالیکه الله سبحانهوتعالی میفرماید:
﴿وَلَن يَجْعَلَ اللَّهُ لِلْكَافِرِينَ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ سَبِيلًا﴾
[نساء: 144]
ترجمه: و خداوند هرگز کافران را بر مؤمنان تسلّطی نداده است.
در حقیقت؛ سازمان ملل طفلِ نامشروع از بطنِ اتحاد ملتهاست که در سال 1920م بعد از کنفرانسِ صلح پاریس در سال 1919م متولد شد. زمانیکه قدرتهای صلیبی استعماری وقت، تصمیم بر انهدامِ دولت خلافت را گرفته بودند. بدینترتیب ملل متحد به منظورِ پیاده نمودن دساتیرِ بینالمللی ایجاد شد؛ که در واقع دولت خلافت برای قرونِ متمادی چنین وحدتِ دوجانبه را شکل داده بود که رهبریاش را در جهان بینظیر و بیرقیب ساخته بود. فلهذا؛ هیچ مجبور نیستیم که در مقابل امر الله سبحانهوتعالی ایستادهگی کرده و باعثِ خشم و غضبِ الله سبحانهوتعالی گردیم. تنها خلافت بر منهجنبوت عضویتِ تمام بازیچههای استعماری را به شمول بانک جهانی IMF و ملل متحد رد مینماید. دولت خلافت با متحدساختن تمام امت، قدرت مسلمین را تحت دولت واحد، نیرومند خواهد ساخت تا در مقابل دشمنان، با یکهتازیاش در جهان مقابله نماید. این دولت مقتدر تلاش خواهد نمود تا اسلام را منحیث شیوۀ درست زندهگی در شبهقارۀ هند دوباره احیا نماید؛ همانگونه که قرنها قبل تمام ساکنین هند را از ظلم و بربریت عقیدوی حاکمیتِ هند آزاد ساخت که برای سالها باعثِ ذلالت و گمراهیِ این مردم گردیده بود.
دفترِ مطبوعاتی حزبالتحریر – ولایۀ پاکستان
مترجم: عبدالله صالحی
(ترجمه)
مسلمانان جهان باید رفتار غیرانسانیکه در حق مسلمانان اویغور صورت میگیرد و عکسالعمل غیرانسانی رهبران جهان که بیروح تماشاگر آن هستند را آشکار کنند.
از سوی دیگر، در میان اخبار بیارزش همیشهگی که وبسایت/تارنمای خبری بیبیسی را پر کرده؛ تنها یک مقاله دیده شده که قساوت و بیرحمیهای شدید حکومت چین را بر علیه شهروندان مسلمان در شهر شینیانگ شرح میدهد.
فعالان مهاجر مسلمانان اویغور؛ بهخصوص نشر عکس و ویدیوی شبکههای اجتماعی از مدتی به اینسو به جهانیان (و حکام بلاد اسلامی) در مورد تبعیض، بازداشت، تحمیل اجباری رفتار عقیدتی (نوشیدن شراب و...) و سرانجام به قتل رسانیدن اقارب آنها به جرم اینکه فرار کردند را آگاهی و نشان میدهند که ما در چنین وضعیت بد بهسر میبریم. حالآنکه تمام رسانههای غربی ظلم وحشتناک بر بالای مسلمانان ستمدیدهی اویغور را رد و چشمپوشی میکنند؛ چنان بهنظر میرسد که به آنان (حکام غرب و حکام مسلمان) هیچ خوشآیند نیست. در مورد پیامدهای پالیسی غرب تحت عنوان -جنگ برضد ترور- که در واقع جنگ برضد اسلام است، صدای خود را بلند کنند. گاهگاهی، فشارهایی ناشی از خبررسانی فعالان اویغور و دیگر مسلمانانیکه در مورد اویغور احساس دارند، باعث میشود که دولت و رسانههای غربی قساوت و بیرحمی چین را تصدیق کنند؛ هرچند که آنها نگران انجام هیچ اقدامات و توقف ظلم چین نیز نیستند.
انگلیس اکنون در یک مسئله دیپلوماتیک همراه چین درگیر است. حکومت انگلیس سفیر چین را احضار نمود تا به خاطر رفتار خشن پلیس/بازرس در برابر تظاهرات کنندهگان در هنگکنگ(Hong Kong) نکوهش شود؛ ولی از میلیونها مسلمان متاثر شدهی اویغور بهطور عمدی چشمپوشی شد و به خاطر اسلامشان در چنین شرایطی قرار گرفتند که رنج بکشند.
مسلمانان در غرب باید در خط مقدم کمپاین/مبارزات قرار گیرند تا افراطیت و قساوت حکومت چین را آشکار کنند؛ بناً با ایدیولوژی نشنلیزم/ملتگرایی خلاف فطرت انسانی که اعم چین و غرب به خود اتخاذ کردند، باعث میشود که میلیونها انسان تحت ظلم و ستم باقی بمانند؛ حالآنکه اقلیت افراد میتوانند از زندهگی لوکس/تجملی و امتیازات بیشمار ذلت ببرند.
مسلمانان دعوتگر در انگلستان باید این امر را بخشی از دعوت خود قرار دهند و به مردم انگلیس تذکر دهند که دنیا با برکسیت (Brexit) پایان نمییابد، باوجود تشنج روحی مردم و پوشش همهجانبه رسانهها در مسئله برکسیت، باز هم ظلم و ستم چین و به قتل رسانیدن مسلمانان اویغور پایان نیافته و با پایان یافتن جهان یکسان است.
یحیی نسبت yahya nisbet
نماینده مطبوعاتی حزب التحریر در انگلستان