سه شنبه, ۲۴ ربیع الاول ۱۴۴۷هـ| ۲۰۲۵/۰۹/۱۶م
ساعت: مدینه منوره
Menu
القائمة الرئيسية
القائمة الرئيسية

عقیم‌سازی اجباری زنان اویغور در اردوگاه‌های چین: حربه دیگری از کمپاین نسل‌کشی رژیم چین علیه مسلمانان ترکستان شرقی

(ترجمه)

در هفته‌های اخیر، رسانه‌های معتبر، مانند روزنامه مستقل انگلیس، گزارشاتی را از حالت زنان اویغور که قبلاً در اردوگاه‌های کار اجباری چین در شرق ترکستان بازداشت شده بودند، منتشر کرد. بر اساس این گزارشات زنان مسلمان اویغور در هنگام بازداشت در معرض عقیم‌سازی اجباری قرار می‌گیرند. بازداشت شدگان بیان می‌کنند، پس از آن دوره قاعدگی آن‌ها متوقف می‌شود که مرتباً با داروهای ناشناخته تزریق می‌شوند. آن‌ها هم‌چنين بیان كردند که دستور داده شده است تا توسط مأموران زندان لخت و برهنه شوند و شكنجه و انواع سوء استفاده در کنار این‌كه در سلول‌هایی پرازدحام و كوچك كه حدود 50 زن  را در آن نگهداشته بودند، ادامه داشته باشند. پیش از این، گزارش‌های بی‌شماری از مقامات چینی در ترکستان شرقی گزارش شده بود که زنان مسلمان اویغور را مجبور به سقط جنین اجباری می‌کردند، حتی در ماه سوم بارداری.

مؤسسه تحقیقات جمعیت، که طرفداران ممنوعیت برنامه‌های کنترل غیرانسانی جمعیت است، چین را به عقیم‌سازی اجباری در مقیاس گسترده متهم کرد و اظهار داشت: «جمعیت فعلی اویغور کمتر از 1 درصد از کل جمعیت چین است. محدود کردن و کنترل رشد طبیعی جمعیت به این اندازه در هر کشور، نابودی و نسل‌کشی آن‌هاست.» بنابر این، سیاست کنترل تولد چینی در مورد سقط جنین اجباری و عقیم‌سازی اویغوری‌ها سیاستی برای تضمین کیفیت کلی جمعیت اویغور نیست. برخلاف، این است که با تحمیل همه ابزارها و محدودیت‌های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی، آن‌ها را به تدریج نابود می‌کند. همه این‌ها علاوه بر برنامه رژیم چین برای ارائه کمک‌های مالی به مردان غیرمسلمان چینی‌هان برای ازدواج با زنان مسلمان اویغور به منظور تولید فرزندان مخلوط هان-اویغور برای جلوگیری از افزایش جمعیت مسلمانان در شرق ترکستان است. این یک عمل شناخته شده به عنوان "شستشوی ژن-نسل" است؛ یعنی سیاست تولید مثل با هدف پاکسازی قومی مسلمانان اویغور.

رژیم ظالم چین هم‌چنان با استفاده از وحشتناک‌ترین تاکتیک‌های مهندسی/انجیینری اجتماعی، سعی در نابودی جمعیت مسلمان اویغور در ترکستان شرقی و هویت اسلام دارد. در همین حال، رژیم‌های بی‌ستون فقرات جهان اسلام، به امید حمایت و گسترش منافع مالی خود با پکن، این پلان‌های شوم ضد اسلام و ضد مسلمانان را در آغوش گرفتند و اعتراض هم نکردند که بیش از 1 میلیون مسلمان را در اردوگاه‌های اجباری چین به عنوان بخشی از کمپاین نسل‌کشی فرهنگی وحشیانه به هدف پاک کردن کلیه آثار اسلام از ترکستان شرقی، نگهداری کرده اند. در ماه جون/ژوئیه همین سال چندین رژیم مسلمان، از جمله پادشاهی عربستان سعودی، امارات، کویت، عمان، مصر، پاکستان و سودان نامه سرگشاده برای حمایت از آنچه که آن‌ها ظاهراً از آن یاد می‌کردند: "دستاورد چشمگیر چین در زمینه حقوق‌بشر" امضا کردند که در واقع دفاع از حبس گسترده چین و تلقین الحاد کمونیستی بالای مردان، زنان و کودکان مسلمان بی‌گناه است. رهبران پاکستان، هم‌چنین بطور بی‌شرمانه از چین در شورای حقوق بشر سازمان ملل بخاطر "مراقبت از شهروندان مسلمان" خود تمجید کرد و در ضمن پاکسازی قومی علیه مسلمانان اویغور را به عنوان "امور داخلی چین" تلقی کردند.

هم‌چنین اخیراً گزارش‌هایی منتشر شده مبنی بر این‌كه ترکیه در حال اخراج مسلمانان اویغور است، از جمله زنانی‌كه به دنبال پناهگاه در این كشور بودند، دوباره به دست دولت وحشی چینی بازگردانده می‌شوند تا به بازداشت احتمالی در اردوگاها روبرو شوند. بدون شک، چشم‌انداز تأمین معاملات چند میلیارد دالری و هم‌چنان واگذاری 1میلیارد دالر توسط بانک مرکزی چین برای تقویت ذخیره ارزی/پولی ترکیه همانطور که توسط بلومبرگ گزارش شده است نقش بیشتری را در خیانت اردوغان علیه مسلمان اویغور دارد. واضح است که "برنامه‌ریزی منظم مهندسی/انجیینری اجتماعی و نسل‌کشی فرهنگی که توسط رژیم چین انجام می‌شود تا نسل آینده مسلمانان را در ترکستان شرقی از بین ببرد، به معنای هیچ چیز برای این رژیم‌های بی‌شرمانه مسلمان نیست که روح خود را به دالر فروخته اند. مطمئناً این نابودی فرهنگی هویت اسلامی برادران و خواهران اویغور ما مجاز نیست که ادامه یابد! مطمئناً ما باید به دستور الله سبحانه وتعالی که می‌فرماید پاسخ دهیم:

﴿وَإِنِ اسْتَنصَرُوكُمْ فِي الدِّينِ فَعَلَيْكُمُ النَّصْرُ

ترجمه: «هرگاه این گروه (مؤمنان غیر مهاجر) از شما به خاطر حفظ دین و آئین‌شان یارى بطلبند (یعنى تحت فشار شدید دشمنان قرار گیرند) بر شما لازم است که به یارى آن‌ها بشتابید!» [انفال:72]

اما تنها راه تحقق واقعی وظیفه ما در قبال مسلمانان ترکستان شرقی، تأسیس فوری خلافت بر منهج نبوت است؛ زیرا این رهبری واقعی اسلامی است که به تنهایی اراده سیاسی برای ایستادگی در برابر هرکسی را دارد که مسلمانان را مورد آزار و اذیت قرار می‌دهد و با ثروت هرگز خریداری نمی شود؛ بلکه از هر زرادخانه‌ای در توان خود استفاده می‌کند تا ترس را در قلب دشمنان اسلام ایجاد کند و هر مسلمان مظلوم را از چنگال جنایتکاران نجات دهد.

داکتر نسرین نواز

رئیس بخش زنان دفتر مطبوعاتی مرکزی حزب التحریر

ادامه مطلب...

مؤمن واقعی آنست که مردم او را به جان و مال شان امین بدانند

(ترجمه)

از ابوهریره رضی الله عنه روایت است که رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمود:

«الْمُسْلِمُ مَنْ سَلِمَ النَّاسُ مِنْ لِسَانِهِ وَيَدِهِ، وَالْمُؤْمِنُ مَنْ أَمِنَهُ النَّاسُ عَلَى دِمَائِهِمْ وَأَمْوَالِهِمْ» (رواه نسائی)

ترجمه: مسلمان (راستين و حقيقی) کسی است که مسلمانان از دست و زبان او در امان باشند و احساس امنيت کنند و مؤمن (واقعی) کسی است که مردم از سوی وی نسبت به جان و مال خود احساس خطر نکنند.

تشریح حدیث

این حدیث شریف مسلمان و مؤمن را برای ما معرفی می‌نماید؛ زیرا هر مسلمان مؤمن نیست، اما هر مؤمن مسلمان است، چنان‌چه الله سبحانه وتعالی می‌فرماید:

﴿قَالَتِ الأَعْرَابُ آمَنَّا قُلْ لَمْ تُؤْمِنُوا وَلَكِنْ قُولُوا أَسْلَمْنَا وَلَمَّا يَدْخُلِ الإِيمَانُ فِي قُلُوبِكُمْ[حجرات: ۱۴]

ترجمه: اعراب (که به تو منت گذارده) گفتند (بدون جنگ) ايمان آورديم، بگو هرگز ايمان نياورده ايد بلکه بگوييد اسلام آورديم؛ چون ايمان داخل قلب شما نشده است.

بدین اساس، اسلام به معنای داخل شدن در دین محمد صلی الله علیه وسلم، تسلیم و گردن نهادن می‌باشد. از مقتضیات اسلام این است که مسلمانان از شر زبان و دست‌مان در امان باشند، برابر است که اذیت کوچک باشد یا بزرگ؛ پس تهمت زدن، عیب جویی، تعدی با دست و هر آن‌چه برای مردم اذیت پنداشته شود، گناه بزرگ و سر کشی در مقابل احکام الله سبحانه وتعالی می‌باشد. اما ایمان همانا تصدیق قاطع به یگانگی الله سبحانه وتعالی ونبوت رسول الله صلی الله علیه وسلم و باور به قرآن و آن‌چه در آن آمده است، می‌باشد. از مقتضیات ایمان است که انسان را مردم به جان و مال شان امین دانسته از او ترسی نداشته باشند و از شر او خود را به امن بدانند. پس کسی که ایمان به الله سبحانه وتعالی دارد، باید هتک حرمت و خون مردم را یک امر بزرگ دانسته و به این حرام نزدیک نگردد. اما هستند کسانی که بالای مردم تسلط می‌یابند، خون های شان را می‌ریزانند، اموال شان غصب نموده و امانت ایمان را در حق شان خیانت می‌نمایند، بدین لحاظ مردم ایشان را در حق خود امین نمی‌دانند، آن ها کسانی هستند که صفت ایمان از ایشان رخت بسته است.

این حدیث برای همه مردم و حکام خاص می‌باشد، پس کسانی که به این دین راضی شده اند، برای شان لازم است که به آن ثبات وپایداری داشته باشند، تا وقتی که حکم شرعی یک عمل معلوم نگردیده است به انجام آن اقدام نکنند؛ زیرا هر عمل از خود حکم شرعی دارد که مسلمان باید آن را در نظر داشته باشد. حکامی که سلطه این امت را به دوش دارند این را بدانند که آن به‌حیث یک امانت در دست شان می‌باشد، در اجرای حکمرانی افراط (از حدود الله سبحانه وتعالی تجاوز) ننمایند، امنیت مردم را از بین نبرده و بالای شان ظلم نکنند، و در مراعات نمودن احوال مردم از ایستاد شدن به نزد الله سبحانه وتعالی و روز قیامت خوف داشته باشند.

خلاصه‌ی حدیث

مؤمن به کسی گفته می‌شود که به اوامر و نواهی الله سبحانه وتعالی پابند باشد و مردم بالای او اعتماد و اطمینان کامل داشته و از تلف نمودن مال و ریختاندن خون‌شان از او هراسی نداشته باشند. هم‌چنان در حق حکام چنین صدق می‌نماید، اگر در حق مردم از الله بترسند و احوال مردم را مراعات نمایند حکام مؤمن و خوبی هستند، در غیر آن صفت مؤمن از آن ها سلب گردیده است.

ادامه مطلب...

انتخابات تحت نظام سرمایه‌داری(کپیتلزم) یک‌ روند فریبنده است و احیای مجدد خلافت فرض است

  • نشر شده در تونس

(ترجمه)

به تاریخ 13 محرم 1441هـ.ق مطابق با 2 سپتامبر 2019م، حزب التحریر-ولایه تونس با صدور بیانیه‌ای به مسلمانان تونس ندا بلند نمود و گفت: «فریب انتخابات فعلی کشور را نخورید؛ زیرا این روند اراده حقیقی امت را منعکس نمی‌کند. از از سوی دیگر، پس از آن‌که اسلام مردم تونس از تاثیر مستقیم بر زنده‌گی‌شان منزوی و به حاشیه رانده شد، بناً کسانی‌که به واقعیت سیاسی که توسط قدرت‌های استعمارگر به روش گستاخانه و تحقیر‌آمیز کنترول می‌شود، مطیع و تسلیم شده بودند، به این فکر شدند که چه چیزی از ارزش‌های‌‌شان در برابر اراده مردم مسلمان تونس به سرقت رفته است. ‏حال‌آن‌که انتخابات‌های گذشته بر اساس عقیده غربی که مغایر با عقیده مردم تونس است برگزار شد و هم‌چنین یک نظام غربی که تحت جبر و اکراه، حیله‌گری و پول بر بالای مردم تحمیل شد و نامزدان(ریاست جمهوری) طبق خصوصیات و ارزش‌های اروپایی منتخب شده بودند و نیز این روند تحت بازدید مستقیم استعمارگران و یا غلامان حلقه به گوش آنان انجام شد؛ فلهذا هیچ امری از کنترول غربی‌ها‌ خارج نیست. بناً این امر امکان پذیر نبود؛ مگر توسط آن حکامی‌که بخاطر رسیدن به قدرت سیاسی، نظام‌های غربی‌ را قبول نمودند و غرب توان گسترش نظام‌اش را پیدا نمود.»

در عین‌حال، در بیانیه‌ پرسشی را مطرح نمودند: «آیا یک شخص عاقل و منطقی بعد از این گفته می‌تواند که تونس یک پروسه انتخابات شفافی داشت که واقعاً اراده حقیقی امت را منعکس می‌دهد؟»

بعداً حزب التحریر به مسلمانان تونس خطاب نمود، و فرمود: «راه‌حل واضع است و نه هم مبهم و مجهول. عمل یک انسان نیز قابل قبول نیست؛ مگر این‌که از عقیده انسان سرچشمه بگیرد و عمل،‌ اراده انسان را بیان می‌کند.» و نیز به آنان هویت اسلامی‌شان را متذکر و یاد آور شد و نظامی‌که الله سبحانه وتعالی برای تطبیق‌اش برای آنان دستور داده است. ‏حزب به آنان ندا زد تا حاکمیت از دست رفته شان را توسط دعوت برای احیای مجدد اسلام به‌شکل یک نظام مقتدر که تنها می‌تواند این نظام خلافت راشده ثانی بر منهج نبوت باشد دوباره به دست بیاورند. بناً پس از اجرای این امر امت یک تغییر پرثمری می‌داشته باشد. ‏در بیان مذکور طریقه‌های عملی برای رسیدن به چنین هدف بزرگ را نیز اظهار نمود از جمله چشم پوشی از عقیده سرمایه‌داری و دموکراسی که از بطن آن نشأت گرفته است و هم‌چنین اخراج نمودن استعمارگران و غلامان داخلی‌شان و سرانجام عقیده اسلامی را بر اساس حکم شرعی‌اش در صحنه حاکم بسازند. ‏حزب هم‌چنین اشاره نمود که این امر صرفاً با تحریم کردن انتخابات انجام نمی‌شود، بلکه توسط رد کردن روند انتخابات و کناره گیری از این پروسه صورت می‌گیرد و تا اسلام را من‌حیث یک پروژه تمدن به عوض این پروژه غربی اتخاذ نمایند.

 ‏در پایان، حزب در سخنرانی خود با خطاب نمودن افراد متنفذ افزود و نیز بیان کرد که حمایت شما من‌حیث قدرت حقیقی در میان امت اسلامی قادر به ریشه‌کن کردن استعمارگران است و می‌توانید حاکمیت اسلام را احیا نماید، و نیز به آنان ندا زد تا مناقشه(داخلی) را بخاطر خیر امت حل و فصل کنید تا از بند غلامی‌ و حاکمیت غربی نجات پیدا کنید.

دفتر مطبوعاتی حزب التحریر-ولایه تونس

مترجم: زکریا وهاج

ادامه مطلب...
  • نشر شده در ویدیوها

بخشی از خطبۀ جمعۀ محترم شیخ یوسف مخازره( أبوهمام)

سرزمین مبارک فلسطین

جمعه، 29 ذوالحجه 1440هـ.ق مؤافق به 30 اگست 2019م

ادامه مطلب...

آن‌چه از قضیۀ داکتر ذاکر نایک پنهان مانده‌است و باید بدانید Featured

  • نشر شده در مالیزیا

(ترجمه)

 مسئلۀ داکتر ذاکر نایک سروصداهای زیادی را در مالیزیا بلند کرده و همۀ رهبران بلندپایۀ ملی و سیاسی، مسلمانان و غیرمسلمانان، پولیس/بازرس، نهادهای غیرحکومتی، مفتی‌ها، روشنفکران، لیبرالیست‌ها و عامۀ مردم را به خود درگیر کرده‌است. قضیه از جایی شروع شد که داکتر ذاکر نایک به‌تاریخ ۱۰ آگست/اوت ۲۰۱۹م در کلانتان در یک سخنرانی، سخنانی را ایراد کرد که ظاهراً به احساسات چینی‌ها و هندو‌های مقیم مالیزیا خدشه وارد کرده‌است. از آن پس، احزاب بسیاری بر حکومت پاکاتان هاراپان فشار آوردند تا او را به کشورش، هند، بازگرداند.

باوجود این‌که داکتر نایک مکرراً گفته که از حرف‌هایش سوءتعبیر شده‌است و حتی از کسانی‌‌که سخنان‌اش مایۀ رنج آنان شده نیز عذرخواهی کرده‌است؛ ولی بازهم غیرمسلمانان و لیبرالیست‌های مخالف او، شدیداً خواهان اخراج‌اش از مالیزیا استند. داکتر ماهاتیر بن محمد، نخست‌وزیر مالیزیا، ابتدا در اثر فشارهای بسیار، تصمیم به اخراج داکتر ذاکر نایک به زادگاهش گرفت؛ اما پس از تقریباً یک ماه مباحثه، سرانجام تصمیم گرفت که او را برنگرداند، ولی گفت که او دیگر اجازۀ هیچ‌گونه سخنرانی را در هیچ‌کدام از ایالت‌های مالیزیا ندارد.

متأسفانه عده‌ای از فرصت استفاده کرده و کارزاری را برای اخراج او از مالیزیا به راه انداخته‌اند. حرف‌های داکتر ذاکر نایک در مقایسه با سخنان خطرناک بسیاری از سیاسیون و رؤسای نهادهای غیرحکومتی در مالیزیا، که به حساسیت‌های نژادی دامن می‌زنند، بسا ناچیز است. در واقع، اغلباً این خود مردم مالیزیا استند که شعلۀ بحث‌های نژادپرستانه را در این کشور می‌افروزند. در حقیقت، سخنان داکتر نایک چنان بزرگ نبود که بعضی احزاب، برای رسیدن به اهداف‌شان، آن را بزرگ جلوه می‌دهند. با نگاه کوتاه به این موضوع، درمی‌یابیم که مخالفان داکتر ذاکر نایک، اعم از غیرمسلمانان و لیبرالیست‌ها، به دلیل تنفر بیش از حد از وعظ‌هایش، خواهان اخراج او از مالیزیا اند. احزاب زیادی، ازجمله وزیر امور مذهبی، از شیوۀ دعوت داکتر نایک که بر مقایسۀ ادیان تمرکز دارد، انتقاد کرده‌اند، چون این شیوه برای جامعۀ کثرت‌گرایی چون مالیزیا مناسب نیست.

در همین رابطه، حزب‌التحریر–مالیزیا چنین می‌گوید:

۱. داکتر ذاکر نایک یکی از هزاران واعظی است که باید امنیت‌اش توسط دولتی‌که ادعای یک دولت اسلامی را می‌کند تأمین شود. شاید او اشتباهی را انجام دهد که بعداً نیازمند اصلاح باشد، ولی این دلیلی بر اخراج‌اش از کشور نیست. پیامبر صلی الله علیه وسلم فرمودند که تسلیم کردن یک مسلمانان به کفار (تا بالایش غیرعادلانه حکم کنند و او را به قتل برسانند) حرام است:

«الْمُسْلِمُ أَخُو الْمُسْلِمِ، لاَ يَظْلِمُهُ وَلاَ يُسْلِمُهُ» (رواه بخاری)

ترجمه: مسلمان برادر مسلمان است، نه به او ظلم می‌کند و نه او را به دشمن تسلیم می‌کند.

۲. حکومت به داکتر ذاکر نایک حق اقامت دائم داده‌است. این امتیاز نه‌تنها به داکتر نایک، بل باید به تمام مسلمانانی‌که در جستجوی حمایت اند یا می‌خواهند در مالیزیا مقیم شوند نیز داده شود. در حقیقت، مسلمانان بیشتری نسبت به داکتر ذاکر نایک به حمایت نیاز دارند، مثلاً مسلمانان روهینگیا، سینکیانگ، بنگله‌دیش، اندونیزیا، سیام، سوریه، فلسطین وغیره کسانی‌که بنابر ناآرامی‌های سیاسی، حکام ظالم و یا وقوع فجایع در مناطق‌شان به مالیزیا فرار کرده‌اند. وظیفۀ حکومت است که، مطابق تقاضای اسلام، مردم را دادرسی و حمایت کند و همراه‌شان هم‌چون شهروندان قانونی‌اش تعامل کند، خواه داکتر نایک باشد یا هرکس دیگری‌که نیازمند کمک و حمایت است و می‌خواهد در این کشور باقی بماند. رسول الله صلی الله علیه وسلم و خلفای راشدین تمام مسلمانانی را که نزدشان می‌آمدند و خواهان زندگی در زیر چتر دولت اسلامی بودند، استقبال می‌کردند و با آنان، نه هم‌چون پناهنده‌گان، بلکه مانند رعیت‌شان رفتار می‌کردند. این بدان دلیل است که سرزمین‌های مسلمانان مربوط همۀ مسلمانان است و هرگز به قوم یا نژاد خاصی محدود نمی‌شود و هر مسلمان سزاوار آن است که در هر بخشی از این سرزمین‌های اسلامی که می‌خواهد، زندگی کند.

۳. اسلام نه‌تنها دروازه‌هایش را بر مسلمانان، بل بر تمام غیرمسلمانانی‌که می‌خواهند به این سرزمین‌ها بیایند و در زیر سایۀ دولت اسلامی زندگی کنند نیز باز می‌کند. حتی اسلام برای ورود کفار حربی به دولت اسلامی تا کم‌تر از یک سال اجازه می‌دهد؛ اگر (بعد از یک سال) خواستند باقی بمانند باید جزیه بپردازند، سپس حالت کافر ذمی (وثیقه‌ای) را به خود می‌گیرند و شهروند دولت به‌شمار می‌روند. این‌گونه اسلام بیش از سیزده قرن بر جهان حاکمیت کرده‌است و عدالت و شکوفایی را با زندگی زیر قوانین اسلام به‌صورت یکسان برای مسلمانان و غیرمسلمانان تأمین کرده‌است.

۴. نباید فعالیت واعظ‌هایی‌که از مباحثه‌های فکری، عقلی و واقعی و روش‌های عاری از خشونت استفاده می‌کنند، توسط هیچ حزبی ممنوع شود. راه مبارزه با مباحثه، مباحثه است، نه استعمال قدرت. حقانیت عقاید و ادیان باید توسط بحث‌های فکری ثابت شود. بدبختانه، این‌گونه موضوعات و کشمکش‌های نژادپرستانه را نه این واعظ، بلکه بیشتر احزابی دامن می‌زنند که در بحث‌های فکری شکست خورده‌اند. اگر آن‌ها از لحاظ فکری و اخلاقی واقعاً چیزی برای گفتن دارند، پس در عوض فرار کردن و دامن زدن به موضوعات نژادی و شهروندی، بیایند و بحث را با بحث جواب دهند. همین‌طور، حکومت باید برای رسیدن به حقیقت از بحث‌ها و مناظره‌های فکری حمایت کند، نه این‌که دعوت را با زور سرکوب کند یا اختیارش را به دشمنان اسلام بسپارد.

اخیراً موضوع جستجوی نقاط مشترک بین ادیان یا گفتگوی ادیان، مورد قبول حکومت و در صدر برنامه‌های بعضی گروه‌های خاص قرار گرفته‌است. این موضوعی‌ست که غرب کافر برای تخریب عقیدۀ مسلمانان ترتیب داده‌است، تا امت مسلمه به حق بودن تمام ادیان (کثرت‌گرایی) باور کنند و در آینده هیچ مسلمانی ادعا نکند که اسلام تنها عقیدۀ بر حق است. این همان چیزی است که غرب بالایش برنامه‌ریزی کرده‌است، اما با کمال تأسف بسیاری از رهبران و پژوهش‌گران مسلمان، خواسته یا ناخواسته، آن را پذیرفته‌اند. کافران و لیبرالیست‌هایی‌که به لحاظ فکری شکست خورده‌اند، این واقعیت را که ادیان و اعتقادات‌شان اشتباه و اسلام تنها دین بر حق جهان است نمی‌توانند قبول کنند. حکام و قدرت‌مندان به بهانۀ حساسیت دینی از دعوت برای حمل حقایق ممانعت می‌کنند. در واقع، اکثر واعظ‌ها، مشمول داکتر ذاکر نایک، که تنها روی حقانیت عقیدۀ اسلامی در مقابل عقاید عجیب و غریب غیراسلامی بحث می‌کنند، دعوت‌شان را نه با خشونت، بل با روش‌های فکری و عاری از اجبار و توهین انجام می‌دهند. از آن‌چه گذشت معلوم می‌شود که دیگر افکار لیبرالی و کثرت‌گرایی تنها برای مسلمانان مالیزیا تهدید به‌شمار نمی‌روند، بلکه مشتاقانه راه را برای گسترش این مفاهیم در حکومت جدید نیز هموار می‌کنند.

عبدالحکیم عثمان

سخنگوی حزب‌التحریر-مالیزیا

مترجم: محمد حارث پویا

 

ادامه مطلب...

تصمیم برای افزایش قیمت‌ها و فشاری‌که در نتیجه‌ی آن بر مردم وارد می‌شود، کاملاً ناعادلانه است!

  • نشر شده در ترکیه

(ترجمه)

دولت ترکیه از تاریخ اول سپتامبر 2019م، تصمیم جدیدی را مبنی بر افزایش قیمت نفت تا 14.9درصد گرفته است و  اگر افزایش 14.97درصدی که در ماه آگست گذشته تحمیل شد را درنظر بگیریم، افزایش تحمیل‌شده بر قیمت نفت به 30درصد خواهد رسید. این نرخ با پنج برابر افزایش پی‌در‌پی در سال گذشته، 53.8درصد بلند رفته‌است. این افزایش قیمت‌ها در تناقض با بیانیه‌ی فاتح دونمز وزیر انرژی و منابع طبیعی، در 27 مارچ 2019م قراردارد که در آن گفته است: «با آرزوی خیر و برکت برای شهرواندان در دوره‌ی پیش‌رو هیچ افزایشی را بر قیمت نفت و برق شاهد نخواهیم بود.» در حقیقت، قیمت نفت در ترکیه در حال بلندرفتن است، حال آن‌که قیمت آن در بازار جهانی اُفت 50درصدی داشته است.

افزایش قیمت‌ها فقط به گاز محدود نمانده، بل شامل تمام چیزها می‌شود، از برق و آب شروع تا به خدمات مکاتب/مدارس اطفال و از قیمت غذا تا به ترانسپورت عمومی، که این موضوع نتیجه‌ی تصمیمی‌ست که در نیمه‌شب و در غیاب مردم گرفته شده و توسط آن افزایش قیمت‌ها بر همه چیز تعمیم داده شده است. مدت زیادی نمی‌شود که قیمت شکر و چای 16درصد، حمل و نقل عمومی 25درصد افزایش داشته و سوخت‌های مایع قیمت‌های متفاوتی را به‌خود دیده است. با هر افزایش قیمت، مردم قدرت خرید خود را از دست می‌دهند و به‌سوی فقر و اختناق کشانیده می‌شوند.

عام‌ترین ویژه‌گی‌های حکام کاپیتالیست، فریب مردم و شکستن وعده‌های‌شان است، گویا که این یک ژن بوده که وارد ژن‌های بدن‌شان شده و این ساحه تبدیل به ساحه‌ی کارشناسی و تخصص‌شان شده باشد. بنابر این، افزایش معاشات و دستمزدها شکل دیگری از فریب است که توسط حکام بر مردم انجام می‌شود، قسمی‌که آن‌ها همیشه انجام می‌دهند. در حقیقت، شیوعِ تورم و افزایش قیمت‌ها حیرت‌آور نیست؛ مقامات از زمان انتخابات شهرداری در 31 مارچ 2019م، این افزایش قیمت‌ها را طرح‌ریزی کرده بودند، اما برای جلوگیری از خسارات در انتخابات مجدد در استانبول این قضیه را به تعویق انداختند. اکنون این افزایش به‌تعویق‌افتاده‌ی قیمت‌ها یکی بعد از دیگری به زنده‌گی ما می‌آیند. در همین حال، این افزایش قیمت‌ها به شکل استهزاء و بی‌احترامی به مردم تحت نام قوانین و نوسازی بالای‌شان اعمال می‌شوند.

زمانی‌که دولت‌ قیمت‌ ضروریات اولیه‌، مانند لوازم گرمایشی، حمل و نقل و کالاهای مصرفی را بین 30 تا 50درصد افزایش داده، تصمیم گرفته است تا معاش کارگران و کارمندان را 4درصد افزایش دهد، حال‌آن‌که معاش مقامات و کارمندان ارشدِ بروکراتِ ادارات دولتی، مبلغ بسیار زیادی افزایش داشته است! زمانی‌که مردم، علی‌رغم فقر و بحران‌های اقتصادی به‌دنبال راه‌های رهایی از این وضعیت هستند، اراکین دولتی به‌شکل بسیار راحت و مسرفانه‌ای زنده‌گی می‌کنند. آن‌ها به فکر زنده‌گیِ مردم نبوده و به‌ نیازهای‌شان توجهی نمی‌کنند، تنها چیزی‌که مورد توجه شان است، زنده‌گی و منفعت خودشان بوده که در صدر همه‌چیز دیگر قرار دارد؛ امور مردم چیزی نیست که آن‌ها حفاظت‌اش کنند، به‌جز از مواردی که منافع خودشان را تأمین کند.

باوجود این همه، رئیس‌جمهور اردوغان و وزیر خزانه‌داری برات آلبایراک با توهین به شعور مردم، همیشه از رشد اقتصادی و خوب‌بودن وضعیت سخن گفته اند. اما ادعای برات آلبایراک مبنی بر "کاهش تورم و اُفت هزینه‌ها"، دیگر برای مردم ارزشی ندارد، به‌خاطری‌که مردم دیگر روی سفره/دسترخوان خود دراگون فروت (میوه اژدها) نمی‌بینند، اکنون فقط نان خشک روی سفره‌ی‌شان قرار دارد و مردم دیگر توسط ریاکارانی‌که فقط برای به‌دست‌آوردن رأی شان تقلا می‌کنند، فریب نخواهند خورد. اما سفره‌ی مقامات رسمی و حکام با فقر و محرومیت بسیار ناآشناست. به این معناست که شکاف عمیقی بین دنیای حکام و دنیای شهروندان وجود دارد و افزایش قیمت‌ها فقط جیب شهروندان را هدف قرار داده، اما هرگز دروازه‌ی حکام را نمی‌کوبد.

دولتی که 17 سال بر کشور حکومت کرده، فقط هزینه‌های بحران اقتصادی را برای مردم به ارمغان آورده است، بحرانی‌که نتیجه‌ی نظام اقتصادی کاپیتالیست در حال تطبیق و سیاست‌های اقتصادی ناکامی‌ست که تورم و افزایش قیمت‌ها را با خود داشته و این یک بی‌عدالتی بس بزرگ است. هرچند این حکامی‌که در حال تطبیق نظام کاپیتالیسم استند، خوب آگاه اند که این نظام ظالمانه برای بحران‌ها و مشکلاتی‌که زاییده‌ی خودش اند، هیچ راه حلی ندارد، اما هنوز هم، بدون کدام عدالت و دلسوزی آن‌را تطبیق و از آن حمایت می‌کنند. آن‌ها هرگز نباید فراموش کنند که این بی‌عدالتی و منافع شان "تا زمانی" ادامه خواهد یافت که این نظام اقتصادی کاپیتالیست تطبیق شود. الله سبحانه وتعالی می‌فرماید:

﴿كَيْ لَا يَكُونَ دُولَةً بَيْنَ الْأَغْنِيَاء مِنكُمْ﴾ [حشر: 7]

ترجمه: تا امکانات مالی میان ثروت‌مندان شما دست به دست نگردد.

دفتر مطبوعاتی حزب‌التحریر–ولایه ترکیه

مترجم: تمیم افشار

ادامه مطلب...

درگذشت یک‌تن از حاملین دعوت

﴿مِّنَ الْمُؤْمِنِينَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَيْهِ فَمِنْهُم مَّن قَضَىٰ نَحْبَهُ وَمِنْهُم مَّن يَنتَظِرُ وَمَا بَدَّلُوا تَبْدِيلًا﴾ [احزاب: 23]

ترجمه: در میان مؤمنان مردانی هستند که بر سر عهدی‌که با الله (سبحانه‌و‌تعالی) بستند، صادقانه ایستاده‌ اند؛ برخی از آنان پیمان خود را به آخر رساندند (و در راه او شربت شهادت نوشیدند) و برخی دیگر در انتظار اند و هرگز تغییر و تبدیلی در عهد و پیمان خود راه ندادند.

(ترجمه)

با ایمان کامل به قضا و قدر الله سبحانه وتعالی، ما نهایت سوگواری و تسلیت خود را به امت مسله نسبت وفات یک‌تن از رجال افضل‌ امت ابراز می‌داریم:

مهندس صلاح الدين حسن

موصوف به شب سه‌شنبه به تاریخ چهارم محرم 1441هـ.ق مصادف به 3 سپتامبر 2019م، از اثر مریضی طویل المدت به عمر هشتادسالگی دار فانی را ودا گفت.

صلاح الدین حسن شخصی بود که همیشه در کارهای خیر از جمله سابقون شناخته می‌شد؛ او حامل دعوت اسلام در هفت دهه گذشته بود؛ وی دعوت اسلام را به شکل موثر، با‌ شهامت و خستگی‌ناپذیر و بدون هیچ‌ تاخری در هرگونه شرایط ناگوار حمل نمود، در عین حال از رفع مسوولیت شانه خالی نکرد. فلهذا وی با نسلی از امت روبرو شد که بخاطر صفات نیک‌اش مانند فروتنی، جوان‌مردی، شهامت و اخلاق واعلی و مهربانی به خلق پروردگار، او را دوست می‌داشتند و به او احترام قایل می‌شدند. شخصیت او در عزم متین، سخاوت و قربانی‌هایش در راه حمل دعوت یک مثال خوب برای کسانی بود که وی را می‌شناختند، که باعث شده بود امیر دوم/ثانی حزب التحریر عبد القديم زلوم رحمه الله در وصف وی چنین بگوید: «نادر است که شخصی مانند او را دریافت کنیم!»

ما از الله سبحانه وتعالی استدعا می‌داریم که وی را غریق رحمت وسیع خودش قرار بدهد و جنت را مسکن اخروی او قرار داده و در زنده‌گی پس از مرگ، وی را در زمره صالحین قرار بدهد و با نبیین، صدیقین، شهداء و صالحین حشر نماید! بی‌گمان این سه گروه بهترین دوست نزد الله سبحانه وتعالی هستند.

ای ابا محمود! ما بخاطر وفات تان غمگین شدیم و تنها آنچه را که پروردگار ما را راضی می‌سازد، می‌گویم:

﴿إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ﴾ [بقره: 156]

ترجمه: ما از آن الله ايم و به سوی او باز میگرديم!

دفتر مطبوعاتی حزب التحریر-آلمانی زبان

مترجم: زکریا وهاج

ادامه مطلب...

ممنوعیت پوشش اسلامی در دانشگاه وعد مدنی؛ گامی واضح جهت وادار نمودن مردم برای پذیرش ارزش‌های سیکولری

  • نشر شده در سودان

(ترجمه)

تظاهراتی در شهر "وعد مدنی" بر ضد ممنوعیت پوشیدن نقاب در داخل دانشگاه "وعد مدنی" رخ دادند. بیانیه‌ای مبنی بر پوشیدن لباس رسمی (دامن و پیراهن) برای محصلین اناث در این دانشگاه توسط مسئولین صادر شد. بخش زنان دفتر مطبوعاتی حزب‌التحریر-ولایه سودان موضوعات ذیل را در رابطه به این ممنوعیت بیان می‌کند:          

اول: ممنوعیت پوشش اسلامی بخشی از حالت دولت‌های ضد اسلامی علیه اسلام می‌باشد. تعداد کسانی‌که در این‌ دولت‌ به‌ قدرت رسیده و بر ضد اسلام و قوانین آن به‌ مراتب تاخته‌اند: اسماعیل التاج، سخنگوی اتحاد برای آزادی و تغییر، کسی‌که درحال ترویج تساوی جنسیتی بین زنان و مردان است، اولین شخص در این راستا نبوده و انتصار صاغرون، وزیر تحصیلات عالی نیز آخرین آن نخواهد بود. او در یک برنامه‌ی تلویزیونی اظهار داشت که مذاهب چهارگانه، اخلال‌گر می‌باشند! یا هم نخست وزیر، کسی‌که اظهار داشت که اقتصاد امروزی بر پایه‌ی مصلحت‌گرایی و جدا از ایدیولوژی استوار بوده و هم‌چنین، وزیر اوقاف، کسی‌که سخنانی را درمورد اسلام به زبان آورد که هیچ کس دیگری این کار را نکرده بود. همه‌ی این اظهارات ضد اسلامی به هیچ عنوان تصادفی نبوده بلکه این سخنان قصداً توسط کسانی‌که خواهان تغذیه‌ی افکار عمومی به وسیله‌ی مفاهیم دموکراتیک غربی می‌باشند، به زبان آورده شده تا تصویر منفوری را از اسلام ارائه کنند. این‌ها همانا حملات و تاخت و تازهای واضحی‌اند که توسط این اشخاص مغرض علیه اسلام و قوانین ناب‌اش تهیه می‌شوند.     

دوم: ممنوعیت پوشش اسلامی در این دانشگاه‌ صریحاً قانون اساسی‌شان را که آزادی شخصی را برای هر یک از شهروندان کشور تأمین کرده، زیر سوال می‌برد. این موضوع ثابت می‌سازد که ارزش‌های لیبرالی‌که از مسلمانان خواسته می‌شود که به آن متعهد باشند، چیزی جز فریب و نیرنگ نبوده و قابلیت تطبیق را با وجود به قدرت رسیدن کسانی‌که در غرب تربیت شده، ارزش‌های تمدن غربی در مغزشان رسوخ یافته و لاف آزادی بیان را سر می‌دهند، ندارند. اکنون، آن‌ها در گام‌های نخستین حکومت خود به اجبار، زنان را مجبور به نپوشیدن لباسی می‌کنند که خودشان آن‌را آزادانه انتخاب کرده‌اند. درحالی‌که این عمل خود را به هیچ عنوان منحیث اجبار بالای زنانی‌که مجبور می‌شوند که کاری را انجام دهند که مایل به آن نیستند، نمی‌پندارند. همانا این نشان‌دهنده‌ی سراسیمه‌گی و آشفته‌گی است که این سیکولریستان از آن رنج می‌برند.

سوم: اگر این ممنوعیت پوشش اسلامی در این دانشگاه‌ به حال خود گذاشته شود، بدون شک مصیبتی بزرگ به‌شمار رفته و آغازی برای ممنوعیت دیگر احکام فردی باقی‌مانده‌ی اسلام خواهد بود. این عمل، سیکولریستان را قادر می‌سازد که دیگر احکام فردی را نیز توسط قوانین خود از بین ببرند. همان‌گونه که ما شاهد آن در سرزمین‌های تونس و مصر بعد از انقلاب بودیم که آن‌ها نیز این گام‌ها را دنبال نموده و درحالی‌که مسلمانان لحظه‌ای در مقابل آن مدارا نموده و در مقابل، ادای نماز در نهادهای تحصیلی ممنوع گردید.

ای مردم سودان، آیا شما منتظر آن‌چه هستید که برادران شما با آن مواجه شدند؟ این چنین اعمال تحریک آمیز به احساسات مسلمانان به معنی وادار کردن مردم سودان برای ورود به‌گونه‌ی کامل به تمدن غربی به‌شمار رفته و این هرگز اتفاق نخواهد افتاد. ان شاءالله! بگذارید کسانی‌که از اسلام تنفر عمیقی دارند، بدانند که مردم سودان بر ضد حکومت سابق انقلاب کردند، نه اسلام. و این‌که مسلمانان هرگز کسانی‌ را که خواهان از بین بردن عزت‌شان بوده، اجازه نداده و روزی فرا می‌رسد که اسلام عزیز توسط دولت خلافت که همانا مشت محکمی بر دهان کسانی‌ استکه در پی تأسیس ارزش‌های سیکولریزم در سرزمین‌های مسلمانان‌اند تطبیق شود.

حزب‌التحریر_ولایه سودان خطاب به کسانی‌که به عقیده‌ی امت مسلمه ایمان داشته، می‌گوید که جهت تأسیس مجدد دولت خلافت راشده‌ی ثانی بر منهج نبوت که ریشه‌ی نفوذ فکری، سیاسی و نظامی کفار استعماگر را از سرزمین‌های اسلامی قطع کرده، حمایت کنند.

سخنگوی رسمی بخش زنان

دفتر مطبوعاتی حزب‌التحریر-ولایه سودان

مترجم: مرصاد مرصوص

ادامه مطلب...

کافر گفتن به یک مسلمان مانند کشتن اوست

(ترجمه)

از ثابت بن ضحاک روایت است که رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمود:

«لَيْسَ عَلَى العَبْدِ نَذْرٌ فِيمَا لاَ يَمْلِكُ، وَلاَعِنُ الْمُؤْمِنِ كَقَاتِلِهِ، وَمَنْ قَذَفَ مُؤْمِنًا بِكُفْرٍ فَهُوَ كَقَاتِلِهِ، وَمَنْ قَتَلَ نَفْسَهُ بِشَيْءٍ عَذَّبَهُ اللَّهُ بِمَا قَتَلَ بِهِ نَفْسَهُ يَوْمَ القِيَامَةِ» (رواه الترمذی(

ترجمه: هركس چيزی را نذر كند كه مالك آن نيست، نذرش صحيح نمیباشد و هركس مؤمنی را نفرين يا متهم به كفر كند، مانند اين است كه او را به قتل رسانده است و هركس در دنيا با چيزی خودكشی كند، روز قيامت بوسيله‌ی همان چيز، عذاب داده خواهد شد.

مفهوم حدیث

از این حدیث واضح می‏شود که اگر شخصی به چیزی نذر نماید که آن در ملکیت وی نیست، وفا به آن واجب نمی‌باشد؛ مثل این که بگوید: برای فلان یک هزار افغانی می‌دهم؛ در حالی‌که همان مبلغ نه در ملکیت وی است و نه توان دریافت آن را دارد.

هم‌چنین برای یک مسلمان سزاوار نیست که برادر مسلمان خود را لعنت گفته و یا او را متهم به کفر نماید؛ زیرا این اتهام از سخت‌ترین تهمت‌ها و خروج از دایره‌ی اسلام به حساب رفته و فاعل آن حیثیت قاتل را داشته و قتل جرم بزرگی نزد الله سبحانه وتعالی می‌باشد. و نیز بیان می‏دارد: هرکه در دنیا خودکشی می‌نماید در روز قیامت با آن‌چه خود را کشته است عذاب و شکنجه کرده می‏شود.

بناً این را باید بدانیم که انسان هرگناهی را مرتکب می‏شود و یا عمل و فعلی را انجام می‏دهد، الله سبحانه وتعالی او را به‌خاطر آن‌ها محاسبه می‌نماید؛ زیرا هیچ عملی از انسان وجود ندارد که برای او حکم شرعی وجود نداشته باشد و هیچ گناهی نیست که در دنیا کفاره‌ای جهت پاک شدن بنده وجود نداشته باشد تا در آخرت عذاب داده نشود.

از الله سبحانه و تعالی مسئلت داریم که نفس‌های مان را از گناهان محفوظ داشته و به راه راست هدایت فرماید و توفیق اجتناب از حرام در فعل و سخن را نصیب گرداند. اللهم آمین!

ادامه مطلب...

"حالا زمان مناسب برای تجربۀ اسلام نیست" تبصره بالای مقالۀ فوق توسط محترم داکتر عبدالطیف محمد

  • نشر شده در سودان

(ترجمه)

السلام‌علیکم و رحمت‌الله و برکاته!

برادر محترم، شما در مقالۀ خویش در مجلۀ‌الجریده به تاریخ 10 اکتوبر 2019م تحت عنوان فوق چنین گفتید: «ما با سخنان برادر عثمان موافق نیستیم.» وقتی که او می‌گوید: «چیزی‌که سودان نیامند آن است تنها افراد شایسته نه، بلکه سودان به مفکورۀ سیاسی نیازد دارد که توانمندی حل مشکلات را داشته و با هرنوع بحران مقابله نماید. ضمناً انرژی را واحد ساخته و امور مردم را تنظیم نماید. بر علاوه؛ شرایط زنده‌گی مطمئنانه و مملو از آرامش را برای رعیت‌خویش فراهم‌سازد. این کار ممکن نخواهد بود، مگر زیر چطر نظام اسلام که قوانین‌اش بر اساس تنظیم‌امور مردم شکل گرفته است.»

ما چنین می‌گوییم که فضای‌ فعلی در جستجوی یک تجربۀ جدید است و شاید وی چنین پنداشته باشد که هدف ما اصلاح فرد فرد جامعه و یا هم شعار‌های محکوم کننده‌ای‌ست که تجربه ‌اسلامی را در سودان به سمت ناکامی کشاند. از طرفی؛ عاقلانه نیست که در شرایط‌فعلی به هرنوع نظام، برچسب اسلامی زده، سپس بعد از اندکی آن را ترک و دفن تاریخ کنیم، ختم.

یکم: برادر عزیز، ابتدا تشکر از این که وقت خود را وقف افکار ما، راجع به اسلام و خلافت نمودید و آن هم در زمانی‌که صحبت در مورد اسلام و دولت‌اش در رسانه‌های ضد اسلامی، جرم محسوب شده و چنان فرض می‌شود که با رژیم سابق در تضاد است.

دوم: تجربۀ نظام‌فعلی "حکومت‌انتقالی" چیزی جدیدی نیست؛ این بقایای رژیم‌قبلی با چهرۀ جدید و بعضی تفاوت‌هایی‌که هیچ تغییری در اساسات این نظام "نظام دموکراتیک سرمایه‌داری-ساختۀ بشر" نمی آورد، می‌باشد. هر کسی که انتظار نتایجِ متفاوتی از نظام‌فعلی دارد؛ در حقیقت توقع رفع تشنه‌گی از سراب و توقع آب از ابر بدون باران می‌نماید.  

سوم: اصلاح فرد فرد جامعه، خود روش سیکولری‌ست. در واقع رژیم‌قبلی، رژیم سیکولر بود؛ اما نه به تمام معنی؛ اما رژیم حاکم فعلی رژیم کاملاً سیکولر می‌باشد. اما اگر اصلاح فرد که در حقیقت برای فریب مردم‌ساده‌لوح صورت می گیرد، به معنی مخالفت با نظامیان باشد؛ پس دیده می‌شود که رژیم‌فعلی دارای افراد نظامی بیشتری نسبت به نظام می‌باشد.

چهارم: به همه هوایداست که رژیم‌قبلی حتی برای یک روز هم، اسلام را تطبیق نکرده است؛ بلکه شعار‌های اسلامی را سر می‌دادند؛ ولی بر خلاف عمل می‌کردند؛ فلهذا هرگز گفته نمی‌توانیم که آن نظام، اسلامی بود. چیزی‌که ناکام شد، نظام اسلام نبود؛ بلکه اسلام گرا‌های بودند که با شعار‌های اسلامی، سیکولریزم را تطبیق و به اصلاح افراد پرداخته بودند.

نتیجه: نظام اسلام، نظام واحد است نه تجربه‌های بشر؛ زیرا تجربیات همواره در نظام‌های ساخته بشر موجود اند و از مغز‌های پوچ و ناقص‌جامعه تولید می‌گردند. به همین دلیل معلوم نیست که فردا چی کسب می‌کنند و در کدام سرزمین منهدم می‌شوند.

نظام‌اسلام جز "خلافت" چیزی دیگری نیست؛ قوانین و احکام آن از مرجع وحی‌الهی نازل شده است که تطبیق آن بالای تمام مسلمان فرض می‌باشد؛ حتی برای یک روز حق انتخاب عدم‌تطبیق آن را نداریم. پس چگونه می‌توان برای مدت طولانی سه سال دیگر منتظر ماند؟ الله سبحانه‌و‌تعالی می‌فرماید:

﴿ وَمَا كَانَ لِمُؤْمِنٍ وَلا مُؤْمِنَةٍ إِذَا قَضَى اللَّهُ وَرَسُولُهُ أَمْراً أَنْ يَكُونَ لَهُمُ الْخِيَرَةُ مِنْ أَمْرِهِمْ وَمَنْ يَعْصِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ فَقَدْ ضَلَّ ضَلالا مُبِيناً [احزاب: 36[

ترجمه: هیچ مرد و زن با ایمانی حق ندارد هنگامی که الله و پیامبرش امری را لازم بدانند، اختیاری (در برابر فرمان الله) داشته باشد و هر کس نافرمانی الله و رسولش را کند، به گمراهی آشکاری گرفتار شده است.

و پیامبر صلی الله علیه‌و‌سلم چنین می‌فرماید:

«وَمَنْ مَاتَ وَلَيْسَ فِي عُنُقِهِ بَيْعَةٌ مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّةً»

ترجمه: هرکس در حالی بمیرد که بر گردن وی بیعتی نباشد، به مرگ جاهلیت مرده است.

ابراهیم عثمان ابوخلیل

سخنگوی رسمی حزب‌التحریر-ولایه سودان

مترجم: عبدالله صالحی

 

ادامه مطلب...
Subscribe to this RSS feed

سرزمین های اسلامی

سرزمین های اسلامی

کشورهای غربی

سائر لینک ها

بخش های از صفحه