چهارشنبه, ۰۵ صَفر ۱۴۴۷هـ| ۲۰۲۵/۰۷/۳۰م
ساعت: مدینه منوره
Menu
القائمة الرئيسية
القائمة الرئيسية

بر مسلمان جایز نیست در جایی زندگی کند که دینش را تهدید می‌کند!

(ترجمه)

خبر:

با توجه به تعدد اخبار در مورد آزار و اذیت گسترده‌ای که مسلمانان در غرب، به ویژه در سوئد، فرانسه و دیگر اماکن با آن روبرو اند و زنان مسلمان مجبور می‌شوند که پوشش اسلامی خود را بردارند یا فرزندان‌شان دزدیده شده به خانواده‌های کافر تحویل داده می‌شود، لازم و ضروری است که حکم شرعی درباره ادامه زندگی در این کشورها بیان گردد.

تبصره:

در واقع مسلمانان بخاطر محدودیت‌هایی که در کشورهای خودشان داشتند، به کشورهای غربی مهاجرت کرده و زندگی‌شان در غرب استقرار یافته است؛ زیرا بدون داشتن هیچ محدودیت قابل توجهی در انجام مناسک دین‌شان تا حدودی در آسایش به سر‌می‌برند.

امروزه دین به حد گسترده‌ای در محدودیت واقع شده و این محدودیت‌ها در ساده‌ترین شعائر اسلام، مانند پوشاندن عورت، نخوردن گوشت خوک و آلوده کردن افکار کودکان به زنا و هم‌جنسگرایی نمایان گردیده است. از این‌رو عوامل هجرت تقویت یافته؛ زیرا رزق و روزی در زندگی مسلمان از دینش عزیز‌تر نیست؛ بنابراین اگر کسی دید که در محل زندگی خود نمی‌تواند به ساده‌ترین مناسک دینش پایبندی نماید، باید هجرت کند؛ حتی اگر در جنجال‌های مادی هم قرار گیرد.

ما می‌دانیم که انجام این کار ساده نیست؛ به ویژه برای فرزندان مسلمان که از دو، سه و حتی چهار نسل پیش در غرب هستند و در آنجا متولد شده و پرورش یافته‌اند؛ کسانی‌که غرب را سرزمین خود می‌دانند و سرزمین‌های مسلمانان زادگاه پدران‌شان نیست؛ لیکن داشتن امکانات و اقامت چه ارزشی دارد؛ اگر مسلمان بابت شرافت و دین فرزندان خود امنیت نداشته باشند؟

برای مسلمان جایز نیست که بخاطر حفاظت از گیرودار مادی یا ترس از هجرت به یک کشور دیگر، در حفظ دین و شرافت خود کوتاهی کند! الله سبحانه وتعالی می‌فرماید:

﴿إِنَّ الَّذِینَ تَوَفَّاهُمُ الْمَلآئِكَةُ ظَالِمِی أَنْفُسِهِمْ قَالُواْ فِیمَ كُنتُمْ قَالُواْ كُنَّا مُسْتَضْعَفِینَ فِی الأَرْضِ قَالْوَاْ أَلَمْ تَكُنْ أَرْضُ اللّهِ وَاسِعَةً فَتُهَاجِرُواْ فِیهَا فَأُوْلَئِكَ مَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ وَسَاءتْ مَصِیرًا﴾ [نساء: 97[

ترجمه:بی‌گمان كسانی‌كه فرشتگان به سراغ‌شان می‌روند و(می‌بینند كه به سبب ماندن با كفّار در كفرستان و هجرت نكردن به سرزمین ایمان) بر خود ستم كرده‌اند، بدیشان می‌گویند: كجا بوده‌اید؟ گویند: ما بیچارگانی در سرزمین(كفر) بودیم(و چنان‌كه باید به انجام دستورات دین نرسیدیم! فرشتگان بدیشان) گویند: مگر زمین الله وسیع نبود تا در آن كوچ كنید؟ جایگاه آنان دوزخ است و چه بد جایگاهی و چه بد سرانجامی.

مسلمانانی‌که در غرب زندگی می‌کنند، بیش از هرکس دیگری از وضعیت خود آگاه هستند؛ اگر  به احتمال زیاد فکر می‌کنند که ماندن در کشورشان آن‌ها را در معرض خطر قرار نمی‌دهد، می‌توانند به زندگی در آنجا ادامه دهند؛ اما اگر برعکس آن را دیدند، ماندن در آن کشور بر آن‌ها حرام می‌شود و باید نقل مکان کنند. بنابراین، یا باید به سوی سرزمین‌های اسلامی رهسپار شوند یا به کشور دیگری بروند که دین و زندگی‌شان در امان باشد.

اصل این است که مسلمانان در میان برادران خود زیر چتر دولت اسلامی زندگی کنند؛ دولتی‌که دین و دنیای‌شان را حفاظت می‌کند. رسولﷲ ﷺ می فرماید:

«أَنَا بَرِیءٌ مِنْ كُلِّ مُسْلِمٍ یقِیمُ بَینَ أَظْهُرِ الْمُشْرِكِینَ، قَالُوا: یا رَسُولَ اللهِ، وَلِمَ؟ قَالَ: لَا تَرَاءَى نَارَاهُمَا»

ترجمه: من از هر مسلمانی‌که در میان مشرکان ساکن است، بیزارم. گفتند: چرا ای رسولﷲ صلی الله علیه وسلم؟ فرمود: آتش‌شان را نباید دید.

اما با نبود دولت اسلامی و سختی، محدودیت‌ و هرج و مرجی که قشرعظیمی از مسلمانان در سرزمین‌های خود با آن دست و پنجه نرم می‌کنند، گزینه‌ای جز هجرت برای آن‌ها نگذاشته است.

بنابراین، اگر در کشورهای غربی نیز محدودیت و سختی ایجاد شود، آنگاه واجب است به جایی هجرت کنند که  مسلمان ابتدا در دین سپس در زندگانی خود امنیت داشته باشد.

جای تأسف است که مسلمانان مجبور شوند به کشورهای کفار نقل مکن کنند؛ زیرا در سرزمین‌های اسلامی در دین و دنیای خویش امنیت ندارند. آن روزگار گذشت که دولت خلافت پناه‌گاه و جایگاه امنی برای تمام مستضعفین جهان از سرزمین‌های مختلف بود. دولت اسلامی از این مستضعفین استقبال نموده، به آنان پناه می‌داد و زندگانی توأم با امنیت و آرامش را برای‌شان فراهم می‌نمود؛ اما امروز، زیر سایه دولت‌های سکولار، ملی‌گرا و فاسد سرزمین‌های ما به رانشکدۀ استعدادها و صادرکننده مسضعفین و پناه‌جویان تبدیل شده است؛ چنانچه اگر این افراد بخواهند به سرزمین‌های خود باز گردند، این دولت‌ها قادر به جذب آن‌ها نخواهد بود.

تطبیق احکام اسلام تنها چیزی است که زندگانی مردم را امن، آسوده و با سعادت می‌کند، و در جایی که اسلام حاکم نباشد، پریشانی چه زود و چه دیر خلاء‌ها  را پر می‌کند. تنها از ﷲ ﷻ می‌خواهیم که هرچه زودتر نصرت و فرج را بر ما نصیب فرماید.

نویسنده: محمد عبدﷲ

مترجم: خالد یوسفی

ادامه مطلب...

احیای زمین

(ترجمه)

بیهقی در سنن کبری از عبدالله بن ابی‌بکر روایت کرده که گفت: بلال بن حارث مزنی نزد رسول الله صلی الله علیه وسلم آمد و از ایشان زمین طلب کرد. رسول الله صلی الله علیه وسلم زمین بزرگی را به او داد؛ سپس عمر بن خطاب رضی الله عنه به خلافت رسید و به او گفت: ای بلال! زمینی از رسول الله صلی الله علیه وسلم طلب کردی و ایشان زمین بزرگی به تو داد؛ زیرا آن حضرت درخواست کسی را رد نمی‌نمود. اکنون زمین وسیعی در دست تو است که نمی‌توانی همۀ آن را آباد کنی. بلال گفت: درست است. عمر رضی الله عنه گفت: پس به اندازه‌ای که می‌توانی آباد کنی، برای خود بردار و بقیه را به من بسپار تا در میان مسلمانان تقسیم کنم. بلال گفت: به الله سوگند زمینی را که رسول الله صلی الله علیه وسلم به من داده است، پس نمی‌دهم. عمر گفت: به الله سوگند که این کار را می‌کنی. پس بخشی از زمین مورد نظر را که نمی‌توانست آباد کند از او گرفت و در میان مسلمانان تقسیم کرد.

زمین گنجی است که از سایر اموال و املاک تفاوت دارد... زمین مزایایی دارد که در  سایر املاک یافت نمی‌شود؛ زیرا زمین محل کشت‌وکار بوده و از دل آن گنج‌ها و معادن استخراج می‌شود. زمین محل اعمار ساختمان‌هایی است که برای اهداف گوناگون به کار می‌رود؛ خواه اهداف تجاری مانند اعمار ساختمان‌های تجاری، صنعتی و انبار/گدام تجاری باشد، خواه برای اهداف شخصی مانند ساختمان‌های مسکونی و یا هم برای اهداف تأسیساتی مانند ساختمان های خدمات دولتی از قبیل شفاخانه‌ها، مدارس و ادارات.

بنابراین جایز نیست که زمین، متروکه و بلا استفاده گذاشته شود؛ زیرا بیکار گذاشتن زمین باعث خسارت و اتلاف مصالح ضروری زندگی مردم می‌شود. ازاین‌رو شریعت تملک زمین از طریق خرید و فروش، ارث احیاء یا سهمه‌بندی دولتی را مشروع قرار داده تا به ضرورت بهره‌برداری از زمین تأکید شود؛ بلکه وقتی به دولت حق داده است که بر زمین‌هایی که صاحبان آن سه سال متوالی از آن استفاده نکرده دست بگذارد و آن را به کسی بدهد که می‌خواهد به کشاورزی و بهره‌برداری از آن بپردازد. لزوم بهره‌برداری از زمین از طریق کشاورزی به صورت خاص و سایر استفاده‌های مباح به صورت عام را تأکید کرده است.

در حدیث فوق اشاره‌ای بر این تأکید وجود دارد. بلال از رسول الله صلی الله علیه وسلم یک زمین بزرگ طلب کرد و رسول الله صلی الله علیه وسلم آن زمین را به او داد. اما زمین مذکور بزرگتر از این بود که بلال بتواند تمام آن را بکارد؛ بنابراین آن را بدون کشت و آبادی رها کرد؛ اما خلیفه مسلمین که الله سبحانه وتعالی رسیدگی به مصالح مسلمانان و تطبیق احکام الهی را به او سپرده بود، به خلافت رسید و از این حقیقت که بلال زمینی را گرفته و آن را بلا استفاده گذاشته است، مطلع شد و پی برد که بیکار گذاشتن زمین باعث اتلاف مصالح مردم می‌شود. پس بلال را مجبور کرد تا آن مقدار زمینی را که نمی‌تواند آباد کند، پس بدهد، و آن اندازه‌ای را که می‌توانست آباد و کشت کند، برایش گذاشت. این کار در مقابل چشمان اصحاب رضوان الله علیهم انجام شد و اصحاب بر این امر اجماع داشتند که اگر کسی از یک زمین استفاده نکند حق ملکیت آن را از دست می‌دهد.

این مسأله تمام زمین‌ها را در بر می‌گیرد و تنها شامل زمین‌هایی که دولت به مردم داده یا زمین‌های احیا شده نمی‌گردد؛ بلکه این نوع زمین‌ها و زمین‌های موروثی و مبادلاتی تا زمانی‌که زراعتی باشند، تحت این موضوع قرار می‌گیرد. ما از رسول الله صلی الله علیه وسلم حدیثی داریم که می‌فرمایند:

«من کانت له أرض فلیزرعها أو لیمنحها أخاه»

ترجمه: هرکس که زمینی دارد، باید آن را بکارد یا به برادرش ببخشد.

رسول الله صلی الله علیه وسلم نوع زمین یا طریقه تملک آن را تعیین نکردند؛ بلکه به صورت کلی درباره تمام زمین‌ها سخن گفته‌اند؛ صرف نظر از این‌که تملک آن از طریق احیاء، سهمیه، خرید و فروش یا ارث باشد.

اجماع صحابه با رضایت نشان دادن بر کاری که در حدیث امروزی بیان شد، نشان داد که اگر کسی زمینی را که دولت به او داده استفاده نکند، دولت می‌تواند زمین را از او گرفته و به دیگران بدهد.

دوستان گرامی! از این حدیث شریف درک می‌کنیم که حکمت مشروعیت احیاء و سهمیه‌بندی زمین برای کار و بهره‌برداری است، نه برای افزایش دادن زمین‌های تحت ملکیت. بنابراین کسی‌که حق زمین را از لحاظ کار و بهره‌برداری ادا کند، تملکش ادامه می‌یابد و کسی‌که از روی بی‌توجهی یا عدم توانایی در بهره‌برداری، زمین را سه سال متوالی بیکار و بلا استفاده بگذارد، حق ملیکیت آن را از دست می‌دهد و حق دریافت و بهره‌بردازی از آن به دیگران داده می‌شود. اگر زمین مذکور سهمیه‌بندی دولتی باشد، حق استرجاع و بخشش آن به دیگران برای زراعت به عهده دولت قرار می‌گیرد.

شایان به ذکر است که برای فعال گذاشتن زمین، الزامی نیست که خود مالک در آن کار کند، بلکه می تواند خودش در زمین کار کند و از اموال خود در آن مصرف کند، همانطور که می‌تواند کارگر استخدام کند و به آن‌ها مزد بدهد و از مال خود برای پرداخت مزد کارگران، پول بذر و ابزاری که در آن استفاده می‌شود، مصرف نماید. هم‌‌چنان اگر نمی‌توانست پول مصرف کند، دولت در پرداخت مصارف با او کمک می‌نماید. اما اگر میلی به زراعت زمین نداشت، باید آن را بلا عوض به کس دیگری بدهد؛ زیرا رسول الله صلی الله علیه وسلم از اجاره دادن زمین برای کشاورزی نهی فرموده اند.

مترجم: طه خالد

ادامه مطلب...

حکم اجاره در اسلام

(ترجمه)

‏ از عبدالله بن عمر رضی‌الله عنه روایت است که رسول اللهﷺ فرموند:

«‌‏أَعْطُوا الْأَجِيرَ أَجْرَهُ قَبْلَ أَنْ يَجِفَّ عَرَقُهُ»

ترجمه: مزد اجیر را قبل از این‌که عرق‌ش خشک شود، بپردازید.

در سند شرح سنن ابن ماجه آمده:

‏فرمودۀ آن حضرت صلی الله علیه وسلم: (أَعْطُوا الْأَجِيرَ) یعنی شایسته است که بلا فاصله بعد از اتمام کار، پاداش عمل کارگر پرداخت شود. فرمودۀ: (قَبْلَ أَنْ يَجِفَّ عَرَقُهُ) یعنی قبل از این‌که عرقی که از انجام کار به وجود آمده، خشک شود. اجاره عقدی است که منافع را در مقابل عوض تملیک کند، و بر سه نوع می‌باشد:

نوع اول: آن است که عقد بر اساس منفعت حاصل شده از اشیاء صورت می‌گیرد، مانند: اجاره خانه، حیوانات، وسایل نقلیه وغیره...

نوع دوم: آنست که قرارداد بر اساس منعفت حاصل شده از کار صورت می‌گیرد، مانند استخدام پیشه‌وران و صنعت‌گران در انجام کارهای خاص. بنابراین، آنچه بر اساس آن قرارداد صورت می‌گیرد، منفعتی است که از انجام کار حاصل می‌گردد، مانند استخدام کردن رنگ‌کار، آهنگر، نجار وغیره...

نوع سوم: آنست که قرارداد بر اساس منفعت حاصل شده از نفس شخص صورت می‌گیرد: مانند استخدام خدمت‌کار، کارگر و امثال آن...

وروى البخاريُّ: تمام انواع اجاره در شریعت جایز است. بر اساس این فرموده الله سبحانه وتعالی :

﴿وَرَفَعْنَا بَعْضَهُمْ فَوْقَ بَعْضٍ دَرَجَاتٍ لِيَتَّخِذَ بَعْضُهُم بَعْضًا سُخْرِيًّا﴾ ]زخرف: 32[

ترجمه: و برخي را بر برخي ديگر برتري‌هایی داده‌ايم تا بعضی از آنان بعضی ديگر را به كار گيرند(و به يكديگر خدمت كنند).

و یا این فرموده الله سبحانه وتعالی:

﴿فَإِنْ أَرْضَعْنَ لَكُمْ فَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ]طلاق: 6[

ترجمه: اگر آنان (حاضر شدند، بعد از جدائی، فرزندان) شما را شير دهند، مزدشان را به تمام و كمال بپردازيد.

بخاری روایت کرده:

«أنّ النبيَ والصِدَّيقَ استأجَرَا رجلاً مِن بنيْ الدِّيْلِ هادِيَاً خِرِّيتَاً» (بخاری: 2264)

ترجمه: رسول اللهﷺ و ابوبکر رضی‌الله عنه مرید از بنی الدیل را به عنوان راهنمای بیابان (که بر همه جای و گوشه و کنار آن آگاه بود) اجیر گرفتند.

مترجم: خالد یوسفی

ادامه مطلب...

شِکاف‌ها و جدال‌ها در انتخاب رئیس جمهور جدید برای ائتلاف ساخته و پرداخته‌ی جناح مخالف

  • نشر شده در سوریه

(ترجمه)

مجمع عمومی ائتلاف موسوم به جناح مخالف به تاریخ 12/9/2023، هادی البحرا را به عنوان رئیس جمهور جدید خود انتخاب کرد. مخالفت‌ها حتی قبل از انتخاب هادی البحرا به اوج خود رسیده بود تا جایی‌که برخی‌ها ائتلاف مذکور را مرده اعلام کردند.

خطاب به مخلصین در سرزمین شام!

ائتلاف جناح مخالف چیزی بیش از یک نهاد مهندسی‌شده سیاسی تحت نظر سازمان‌های اطلاعاتی مختلف و حامیان آن‌ها نیست. هدف آن ایجاد رهبری سیاسی برای نیروهای انقلابی به عنوان ابزاری جهت اجرای توطئه‌های سیاسی علیه انقلاب شام است.

 برخی از اعضای آن برای شرکت در انقلاب شام انتخاب شدند و در شکست آن پس از نزدیک شدن به دمشق نقش داشتند. از میان آن‌ها هیئتی برای مذاکره درباره برخی اصلاحات سطحی قانون اساسی با حفظ ماهیت سکولار دولت و جدا نگهداشتن دین از دولت و بی‌توجهی به خواسته‌های مردم شام و اصول انقلاب آن‌ها که خواستار سرنگونی رژیم جنایت‌کار و تاسیس حکمرانی اسلامی در جای آن اند، انتخاب شد.

اختلافات درون این نهاد ساختگی چیزی جز مبارزه ابزار برای منافع شخصی و مزایای خصوصی نیست. این صرفاً رقابتی میان باداران است تا مزدوران‌شان به آن‌ها خدمت نمایند؛ خدمت به منافع دولت‌هایی توطئه‌گر علیه انقلاب شام. آن‌ها به دنبال حذف آن از طریق راه‌حل سیاسی امریکا و اجرای مفاد قطع‌نامه 2254 سازمان ملل هستند. این ائتلاف و اعضای آن هیچ ارتباطی با انقلاب، اصول آن و اهداف واقعی پسران و دختران‌اش ندارند. آن‌ها فراموش کرده اند که بمثابه ابزارهای موقتی هستند که توسط دولت های توطئه‌گر مورد استفاده قرار می‌گیرند و می‌توان آن‌ها را بر اساس مقتضیات مرحله جای‌گزین کرد و به طرق مختلف دور انداخت.

ای انقلابیون مخلص سرزمین شام! فداکاری‌های بزرگی که در طول سال‌های طولانی انقلاب به ثبت رسانده‌اید، رهبری سیاسی اصیل را از برادران و فرزندان شما می‌طلبد؛ رهبری برآمده از عقیده شما: "لا اله الا الله محمد رسول الله." رهبریی که تنها برای خشنود کردن الله سبحانه وتعالی کار می‌کند و با بصیرت پیش می‌رود تا سرنوشت انقلاب ما را دوباره به دست بگیرد. ما با ایمان راسخ و با توکل محض به الله سبحانه وتعالی راهپیمایی می‌کنیم و انقلاب خود را تا رسیدن به مرام آن ادامه می‌دهیم که مهم‌ترین آن‌ها سرنگونی رژیم جنایت‌کار و قانون اساسی و همه ارکان و نمادهای آن و تاسیس حکمرانی اسلامی به جای آن اند. این پیروزی نصیب کسانی نمی‌شود که تصمیمات ما را به دست دشمنان انقلاب‌مان می‌سپارند و خود را در دسیسه‌های آن‌ها گرفتار می‌کنند. در عوض، پیروزی ما توسط فرزندان مخلص و آگاه در میان پسران و د‌ختران ما حاصل می‌شود که معتقدند پیروزی تنها از جانب الله سبحانه وتعالی است و تنها بر دستان و دل‌هایی که مخلصانه و محکم به الله سبحانه وتعالی متصل هستند نازل می شود. با اطمینان کامل به وعده الله سبحانه وتعالی و بشارت رسول‌اش صلی الله علیه وسلم بدون شک به ثمر خواهد نشست. الله سبحانه وتعالی می‌فرماید:

﴿وَعَدَ اللهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنكُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِي الْأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ وَلَيُمَكِّنَنَّ لَهُمْ دِينَهُمُ الَّذِي ارْتَضَى لَهُمْ وَلَيُبَدِّلَنَّهُم مِّن بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْناً يَعْبُدُونَنِي لَا يُشْرِكُونَ بِي شَيْئاً وَمَن كَفَرَ بَعْدَ ذَٰلِكَ فَأُولَٰئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ﴾ [نور:۵۵]

ترجمه: الله به کسانی از شما که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام داده‌اند، وعده می‌دهد که قطعاً آنان را حکمران روی زمین خواهد کرد، همان گونه که به پیشینیان آن‌ها خلافت روی زمین را بخشید و دین و آیینی را که برای آنان پسندیده، پابرجا و ریشه‌دار خواهد ساخت و ترس‌شان را به امنیّت و آرامش مبدّل می‌کند؛ آن‌چنان که تنها مرا می‌پرستند و چیزی را شریک من نخواهند ساخت. کسانی که پس از آن کافر شوند، آن‌ها فاسقان‌ اند.

دفتر مطبوعاتی حزب التحریر-ولایه سوریه

28 صفر 1445هـ.ق.

چهارشنبه، 13 سپتامبر 2023م.

ترجمان: ابوبکر کابلی

ادامه مطلب...

ربیع‌الاول، درس‌هایی به مسلمانان به طور عام و به افسران نظامی مسلمانان به طور خاص!

  • نشر شده در پاکستان

(ترجمه)

ای مسلمانان! بعثت حضرت محمد صلی‌الله علیه وسلم به عنوان رحمة‌للعالمین، رسول و پیامبر خاتم در ماه ربیع الاول صورت گرفته است.

 ابوالحسن علی بن حسین بن علی مسعودی (متوفی 346 ق) در کتاب "التنبیه والإشراف" چنین روایت نموده است: «فلما بلغ أربعين سنة بعثه الله عز وجل الى‌الناس كافة يوم الاثنين لعشر خلون من شهر ربيع الأول... وله ﷺ يومئذ أربعون سنة وتنوزع في أول من آمن به من الذكور، بعد إجماعهم على أن أول من آمن به من الإناث خديجة؛ و چون به چهل سالگی رسید، الله سبحانه وتعالی وی را در روز دوشنبه در ده روز اول ماه ربیع‌الاول بر تمام بشر به پیامبری برگزید... در آن روز رسول‌الله صلی‌الله علیه وسلم چهل‌ساله بود و او اولین کسی از جملۀ مردان بود که ایمان آورد و به اتفاق (اصحاب رضی‌الله عنهم) خدیجة رضی‌الله عنها اولین زنی بود که ایمان آورد.»

احمد بن محمد بن ابوبکر بن عبدالملک قسطلانی، القطیبی، المصری، ابوالعباس، شهاب‌الدین (متوفی: 923 ق) در کتاب "المواهب اللدنیة بالمنح المحمدیة(اعطای محمد صلی‌الله علیه وسلم موهبتی برای زمین)" نقل می‌نماید: «ولما بلغ رسول‌الله ﷺ أربعين سنة... وقال ابن عبد‌البر: يوم الاثنين لثمان من ربيع الأول سنة إحدى وأربعين من الفيل. وقيل: فى أول ربيع: بعثه‌الله رحمة‌للعالمين، ورسولا إلى كافة الثقلين أجمعين؛ هنگامی‌که رسول‌الله صلی‌الله علیه وسلم به سن چهل سالگی رسید... و ابن عبدالبر گفت: دوشنبه هشتم ربیع‌الاول چهل و یک سال بعد از سال فیل، گفته‌شد که الله سبحانه وتعالی وی را در ربیع‌الاول رحمتی برای تمام بشریت و تمام نژادها قرار داد.»

بنابراین، در ماه ربیع‌الاول، رسول‌الله صلی‌الله علیه وسلم برای همۀ مردم اعم از عرب و عجم، آفریقایی و آسیایی، اروپایی و آمریکایی مبعوث گردید. الله سبحانه وتعالی می‌فرماید:

﴿وَمَا أَرْسَلْنَاكَ إِلاَّ رَحْمَةً لِلْعَالَمِينَ [انبیاء: 107]

ترجمه: ما تورا نفرستادیم، مګر رحمتی بر عالمیان.

رسالت وی رحمتى بود براى همۀ انسان‌ها و غلبه بر تمام روش‌های دیگر از زندگى، هرچند مشرکین را خوش نیاید.

ای مسلمانان! ربیع‌الاول شاهد هدیۀ دیگری بود، هجرت رسول‌الله صلی‌الله علیه وسلم تا برای اولین‌بار اسلام را به عنوان دولتی در مدینه‌ منوره "منور به نور هدایت" تأسیس نماید.

پس از تأمین نصرت از دو قبیلۀ قوی مدینه، بنی خزرج و بنی‌ اوس، زمینۀ هجرت رسول‌الله صلی‌الله علیه وسلم از ظلم در مکه تا حاکمیت اسلام در مدینه فراهم گردید. بخاری در صحیح خود از ابن شهاب روایت می‌کند که عروه بن‌الزبیر به وی گفت:

«وَسَمِعَ المُسْلِمُونَ بِالْمَدِینَةِ مَخْرَجَ رَسُولِ اللَّهِ ﷺ مِنْ مَکَّلَه... بِظَهْرِ الحَرَّةِ، فَعَدَلَ بِهِمْ ذَاتَ الیَمِینِ، حَتَّی نَزَلَ بِهِمْ فِی بَنی عَمْرِو بْنِ عَوْفٍ، وَذَلِکَ یَوْمَ الِاثْنَیْنِ مِنْ شَهْرِ رَبِیعٍ الأَوَّلِ»

ترجمه: مسلمانان مدینه خبر خروج رسول‌الله صلی‌الله علیه وسلم از مکه را شنیدند... و رسول‌الله صلی‌الله علیه و سلم را در روز دوشنبه و در بنی عمرو بن عوف در ماه ربیع الاول ملاقات نمودند.

و ابن هبان در صحیح خود از براء روایت نموده است که گفت:

«أَنَّ قُدُومَهُ الْمَدِینَةَ کانَ یَوْمَ الِاثْنَیْنِ لِاثْنَتَیْ عَشْرَةَ لَیْلَةً خَلَّت مِن رَبِیعٍ الأَوَّل»

ترجمه: یمن قدوم رسول‌الله به مدینه در روز دوشنبه شب دوازدهم ربیع‌الاول بود.

طبری در "تاریخ رسولان و امراء" نقل نموده است:

«حَدَّثَنَا ابْنُ حُمَیْدٍ، قَالَ: حَدَّثَنَا سَلَمَةُ، عَنِ ابْنِ إِسْحَاقَ، عَنِ الزَّهرِیَّ، قَال: قدم رسول اللَّه: ِاَلمَدِينَةَ يَوْمَ الاثْنَيْنِ، لاثْنَتَيْ عَشْرَةَ لَيْلَةً خَلَتْ مِنْ شَهْرِ رَبِيعٍ الأَوَّلِ»

ترجمه: از ابن حمید شنیدیم که گفت: سلمة از ابن اسحاق، و او از زهرى شنیده است که گفت: رسول‌الله صلى‌الله علیه وسلم در روز دوشنبه شب دوازدهم ربیع‌الاول وارد مدینه شد.

بنابراین، ربیع‌الاول ماهی بود که در آن به رسول‌الله صلی‌الله علیه وسلم حکم (حاکمیت) داده شد. حالا دیگر اولین دولت اسلامی تأسیس گردیده بود؛ دولتی‌که اجازه می‌داد تا اسلام با تمام شکوه آن تطبیق گردد.

ای مسلمانان! بیایید تا ماه ربیع‌الاول و هدایایی‌که این ماه شاهد آن بوده است، مارا برانگیزد و الهام دهد تا پیام اسلام را به عنوان آرامشی برای مظلومان و هشدار جدی برای حکام ظالم، بلند و اظهار نماییم. بیایید تا برای شکرگزاری از هدایایی که این ماه برای ما عطا نموده است، علی‌الرغم ظلم و ستم حکام ظالم، در راه‌پیمایی‌های اسلام تزلزل ناپذیر باشیم. بیایید تا محبت ما به رسول‌الله صلی‌الله علیه وسلم ما را برانگیزد تا مرزهای دروغین ملی را که مارا به بیش از پنجاه کشور تقسیم نموده است، از بین برده و به عنوان یک دولت خلافت تحت پرچم لا اله الا الله محمد الرسول الله خودرا وحدت بخشیم.

ای افسران نظامی مسلمان! بیایید تا امروز هجرت رسول‌الله صلی‌الله علیه وسلم که ماه ربیع الاول شاهد آن بوده است، مردان جنگی را در میان نیروهای مسلح ما برانگیزد تا نصرت(حمایت مادی) خودرا برای تأسیس خلافت بر منهج نبوت اعطا نمایند. بیایید برای بازگشت امت به عنوان امت شاهد بر تمام بشریت تلاش نماییم و اسلام را به عنوان یک دولت تطبیق نموده و نور هدایت آن‌را به گونه‌ای حمل نماییم که بالای سایر روش‌های زندگی غالب گردد.

دفتر مطبوعاتی حزب‌التحریر-ولایه پاکستان

4 ربیع الاول 1445هـ.ق.

شه‌شنبه 19 سپتمبر 2023م.

مترجم: عبدالرحمن "قاطع"

ادامه مطلب...
  • نشر شده در فقهی

 (ترجمه)

به جواب محمد خطیب

سوال:

السلام علیکم ورحمت الله وبرکاته!

به اجازۀ شما در مورد رزق سوالی دارم؛ سوال این است که آیا سعی باعث افزایش رزق مقدرشدۀ می‌گردد؟ یعنی اگر شخصی در خانۀ خود نشسته باشد رزق‌اش همان مقدار رزقی است که در صورت تلاش و کار کردن به‌دست می‌آورد؟ به عبارت دیگر، آیا اعلانات و یا بازاریابی به خاطر ارتقای سطح کار، در مقدار رزق تعیین شده می‌افزاید؟ تشکر، تقاضا دارم که در صورت ممکن جواب این سوال زودتر داده شود. الله سبحانه وتعالی شیخ ما را حفظ نموده و عمر شان را طولانی گرداند!

جواب:

وعلیکم السلام و رحمة الله و برکاته!

به نظر می‌رسد که در مورد مسألۀ رزق در نزد شما اندکی پوشیدگی و التباس وجود دارد. به هر حال، این موضوع قبلاً توضیح داده شده، مخصوصاً در" دوسیۀ پرسش و پاسخ فقهی"؛ شما می‌توانید به آن مراجعه نمائید که به صورت کامل در آن موجود می‌باشد و جهت جواب به سوال شما، من قسمتی از آن را برایت در این‌جا به صورت خلاصه بیان می‌کنم:

«اما مسألۀ رزق، آیات قطعی‌الدلالة‌ی بسیاری وجود دارد که این آیات برای مؤمنین جای شک و تردیدی باقی نگذاشته و مجالی نمی‌گذارد؛ مگر این‌که ایمان بیاورند که رزق به‌دست الله سبحانه وتعالی بوده و برای هر کسی‌که خواسته باشد، می‌دهد. مسألۀ رزق غیر از مسألۀ قدر است؛ زیرا قدر آن است که الله سبحانه وتعالی وقوع فلان امر(حادثه) را قبل از به‌وقوع پیوستن آن می‌داند؛ زیرا آن نوشته و مقدر شده، اما در خصوص رزق علاوه بر این‌که الله سبحانه وتعالی می‌داند که فلان شخص رزق داده می‌شود رزق‌اش را تعیین و مقدر نموده است، معلوم است که رازق تنها الله سبحانه وتعالی بوده، نه بنده؛ زیرا آیات مبارکه به این مسأله دلالت دارد:

﴿لَا نَسْأَلُكَ رِزْقاً نَّحْنُ نَرْزُقُكَ وَالْعَاقِبَةُ لِلتَّقْوَى﴾ [طه: 132]

ترجمه: ما از تو روزی نمی‌خواهيم، بلكه ما به تو روزی می‌دهيم. سرانجام (نيك و ستوده) از آن (اهل پرهیزگاری و) تقوی است.‏

﴿وَكُلُواْ مِمَّا رَزَقَكُمُ اللهُ حَلاَلاً طَيِّباً وَاتَّقُواْ اللهَ الَّذِيَ أَنتُم بِهِ مُؤْمِنُونَ﴾ [مائده: 88]

ترجمه: و از نعمت‌های حلال و پاكيزه‌ای كه الله به شما روزی داده است بخوريد، و از (مخالفت با دستورات) الهی تقوی کنید كه شما بدو ايمان داريد.‏

این آیات قطعی الدلالة بوده و صراحت دارد که تنها الله سبحانه وتعالی رازق بوده و او است که برای هرکسی‌ خواسته باشد، رزق را فراخ و برای هرکسی خواسته باشد، رزق را تنگ می‌کند. در تمام این موارد نسبت رزق به سوی الله سبحانه وتعالی داده شده و در این آیات ذکر شده که جز الله سبحانه وتعالی دیگر رازقی نبوده و تنها او رزق می‌دهد. نسبت فعل رزق به سوی الله سبحانه وتعالی نسبت حقیقی می‌باشد.

پس می‌بینیم که در آیات مبارکه نسبت فعل رزق تنها به سوی الله سبحانه وتعالی داده شده، نه به سوی انسان. هم‌چنان در کدام حدیثی نیامده که نسبت فعل رزق به سوی انسان داده شده باشد. به این ترتیب، در تمام نصوص نسبت رزق به الله سبحانه وتعالی داده شده؛ اما مواردی‌که نسبت رزق برای انسان داده شده، هدف این است که برای شان مال و صدقه بدهید؛ نه رزق؛ مثلاً این فرمودۀ او تعالی:

﴿وَلاَ تُؤْتُواْ السُّفَهَاء أَمْوَالَكُمُ الَّتِي جَعَلَ اللهُ لَكُمْ قِيَاماً وَارْزُقُوهُمْ فِيهَا وَاكْسُوهُمْ﴾ [نساء: 5]

ترجمه: اموال كم‌خردان را كه در اصل اموال شماست، به خود آنان تحويل ندهيد؛ چرا كه الله این اموال را برای‌تان قوام زندگی گردانده است. از (ثمرات) آن خوراك و پوشاك ايشان را تهيّه كنيد و با سخنان شايسته با آنان گفتگو كنيد(و ايشان را نيازاريد و با ايشان بدرفتاری نكنيد).

وقال تعالى: ﴿وَإِذَا حَضَرَ الْقِسْمَةَ أُوْلُواْ الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينُ فَارْزُقُوهُم مِّنْهُ﴾ [نساء: 8]

ترجمه: و هرگاه خويشاوندان(فقير شخص مرده) و يتيمان و مستمندان(غيرخويشاوند) بر تقسيم(ارث) حضور پيدا كردند، چيزی از آن اموال را بدانان بدهيد و به گونه زيبا و شايسته با ايشان سخن بگوئيد(و از آنان دلجوئی و معذرت‌خواهی كنيد).‏

هدف آیۀ اولی این است که برای شان طعام بدهید و هدف از آیۀ دوم این است که از رزقی‌که برای شما داده شده، برای دیگران بدهید و این نسبت رزق به سوی انسان نبوده و به معنی رزق دهنده نیست. شما در تمام آیات می‌بینید که چنین صراحت دارد:

﴿نَّحْنُ نَرْزُقُكُمْ﴾ [انعام: 151]

ترجمه: ما شما را روزی می‌دهیم.

و در آیۀ دیگری فرموده است:

 ﴿وَرِزْقُ رَبِّكَ﴾ [طه: 131]

ترجمه: و رزق پروردگارت.

و در آیۀ دیگری فرموده است:

﴿كُلُواْ وَاشْرَبُواْ مِن رِّزْقِ اللهِ﴾ [بقره: 60]

ترجمه: از رزق الله (سبحانه وتعالی) بخورید و بنوشید.

در تمام این آیات دیده می‌شود که فعل رزق به الله سبحانه وتعالی نسبت داده شده، این معنی، تأویل را قبول ننموده و او تنها الله است که رزاق بوده و رزق به دست او است.

بنابر این، واجب است که ایمان داشته باشیم تنها الله سبحانه وتعالی رازق مخلوقات است؛ زیرا دلیل قطعی‌الثبوت و قطعی‌الدلالة است. پس ایمان به آن فرض بوده و کفر به آن کفر است؛ پس کسی‌که به الله سبحانه وتعالی به عنوان رازق ایمان نداشته باشد، کافر بوده و به الله سبحانه وتعالی از آن حالت پناه می‌بریم.

این مسألۀ رزق از ناحیۀ ایمان و دلیل است؛ اما یک مسألۀ دیگری‌که قابل ذکر است؛ این‌که الله سبحانه وتعالی، به علاوۀ این‌که امر نموده که باید به رازق بودنش ایمان داشته باشیم؛ انسان را امر به سعی و تلاش برای کسب رزق نموده است؛ چنان‌که فرموده است:

﴿هُوَ الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ الْأَرْضَ ذَلُولاً فَامْشُوا فِي مَنَاكِبِهَا وَكُلُوا مِن رِّزْقِهِ﴾ [ملک: 15]

ترجمه: او كسی است كه زمين را رام شما گردانيده است. در اطراف و جوانب آن راه برويد و از روزی الله بخوريد.‏

هم‌چنان او تعالی فرموده است:

﴿فَإِذَا قُضِيَتِ الصَّلَاةُ فَانتَشِرُوا فِي الْأَرْضِ وَابْتَغُوا مِن فَضْلِ اللهِ﴾ [جمعه: 10]

ترجمه: آنگاه كه نماز خوانده شد، در زمين پراكنده گرديد و به دنبال رزق و روزی الله برويد و الله را (با دل و زبان) بسيار ياد كنيد تا اين‌كه رستگار شويد.

پس این دو آیه امر به تلاش و سعی برای طلب رزق نموده و وقتی این امر مقترن به سعی برای طلب رزق در آیات شد که صراحت بر رزاق بودن الله سبحانه وتعالی دارد، واضح می‌گردد که تنها الله سبحانه وتعالی رزاق است و چنین تشریح می‌شود که باید ایمان آورد که تنها الله سبحانه وتعالی رزاق است. پس آیات اولی به صورت قطعی دلالت به این دارد که تنها الله سبحانه وتعالی رزاق بوده و الله است که رزق را می‌دهد، نه انسان. این دو آیۀ مبارکه ما را به کارکردن برای حصول رزق امر می‌کند.

حقیقت این است که سعی سبب رزق نیست؛ زیرا سبب مسبب را حتماً به وجود می‌آورد. مسبب بدون سبب‌اش به وجود نمی‌آید؛ مثلاً کارد سبب قطع است، یعنی کارد است که  قطع می‌کند و آتش سبب سوختاندن است یعنی آتش است که می‌سوزاند؛ پس بریدن بدون کارد، یعنی بدون آلۀ تیز به وجود نمی‌آید و سوختاندن بدون آتش به وقوع نمی‌پیوندد؛ این است واقعیت سبب. سعی برای طلب رزق این چنین نیست اگر چنین می‌بود در این صورت سعی باید رزق می‌آورد. یعنی مثلی‌که کارد سبب قطع و آتش سبب سوختاندن می‌شود، سعی برای طلب رزق سبب حصول رزق نمی‌گردد و گاهی هم رزق بدون سعی حاصل می‌شود، یعنی اگر فرضاً سعی را سبب بگیریم، گاهی دیده می‌شود که سبب یعنی سعی به وجود می‌آید؛ ولی مسبب یعنی رزق حاصل نمی‌شود؛ گاهی مسبب بدون سبب‌اش به وجود می‌آید که این مسأله به صورت قطعی دلالت بر این دارد که سعی سبب رزق نیست.

مثال‌ها در این خصوص در میدان واقعیت زندگی بسیار زیاد است؛ تاجری‌که برای بدست آوردن مفاد کار می‌کند، ولی نتیجۀ تجارت آن خساره است؛ در حالی‌که سعی توسط آن صورت گرفته، ولی رزق حاصل نشده است. به این معنی که سبب به وجود آمده؛ اما مسبب به وجود نیامده است؛ لذا سبب گفته نمی‌شود؛ زیرا سبب حتماً نتیجۀ وجود مسبب است. هم‌چنان وارث مال میراث را مستحق می‌شود، بدون این‌که برای حصول آن سعی و تلاش کرده باشد؛ اگر سعی سبب رزق می‌بود، مال بدون سعی حاصل نمی‌گردید؛ زیرا مسبب بدون سبب‌اش به وجود نمی‌آید. پس حصول مال میراثی بدون سعی دلیل بر این است که سعی سبب رزق نیست؛ زیرا رزق بدون وجود سعی به وجود آمده است.

همۀ این موارد به صورت قطعی ثابت می‌سازد که سعی برای طلب رزق سبب رزق نبوده، یعنی سعی نمی‌تواند رزق بیاورد و سعی مانند کارد که وظیفۀ عملیۀ قطع را انجام می‌دهد و مانند آتش که عملیۀ سوختاندن را انجام می‌دهد، رزق را نمی‌آورد؛ زیرا سعی سبب رزق نیست.» ختم

به این ترتیب، رازق مطلق الله سبحانه وتعالی بوده و این باور بخشی از عقیدۀ ما است. اما سعی یک حکم شرعی است؛ اگر شما برای کسب رزقی‌که الله سبحانه وتعالی برای شما قضا و مقدر نموده سعی کنید، از سعی خود ثواب می‌برید؛ اما اگر سعی و تلاش نکنید، رزق مقدرشده را کسب خواهید کرد و عدم سعی و تلاش تان خلاف حکم شرعی می‌باشد؛ زیرا به گونه‌ای که الله سبحانه وتعالی دستور داده، سعی و تلاش نکردید.

ان‌شاء الله که جواب به همین حد کافی باشد. طوری‌که در فوق ذکر نمودم، موضوع ‌به صورت کامل‌اش در "الکراسة" ذکر شده، اگر چیزی برایت مبهم ‌باشد، می‌توانید به آن کتاب مراجعه کنید. الله متعال شما را یاری کند!

برادرتان عطاء ابن خلیل ابوالرشته

27 صفر1445هـ.ق.

12سبتمبر2023م.

مترجم: مصطفی اسلام

ادامه مطلب...

نظام اردن و ادامۀ نقش آن به عنوان نگهبان وفادار رژیم یهود!

(ترجمه)

خبر:

محکمه اردن اولین جلسۀ محاکمه عماد العدوان نماینده مجلس و 13 متهم دیگر را قرارست امروز چهارشنبه 20 سپتامبر پس از تعیین 4 اتهام از سوی قاضی القضات آغاز کند. اسرائیل آوریل گذشته، عماد العدوان نماینده مجلس را به اتهام قاچاق اسلحه و طلا دستگیر کرده و پس از حدود یک ماه او را به مقامات کشورش تحویل داد. این منابع توضیح دادند که اتهامات موجه علیه العدوان عبارت از«صادرات سلاح گرم به قصد استفاده غیرقانونی و فروش سلاح گرم به قصد استفاده غیرقانونی از آن» می‌باشد.

تبصره:

نظام اردن بدون کوچک‌ترین شرم و حیا و با گام‌های استوار، راه خود را به عنوان نگهبان وفادار رژیم یهود، به هر قیمت و عواقبی که باشد ادامه می‌دهد، و مانند روز اول به تلاش‌های خستگی ناپذیر خود، به هدف ایجاد امنیت و اطمینان بخشیدن به مرزهای شرقی رژیم یهود، علی‌رغم تمام جنایات یهودیان علیه فلسطین، مردم آن و مسجد الاقصی ادامه می‌دهد.

نظام اردن، که صاحب دروغ حفاظیت هاشمیان بر اماکن مقدسه است، از متهم کردن فردی که قصد قاچاق اسلحه به فلسطین را داشت، خجالت نمی‌کشد، و نیت او را برای استفاده از آن علیه یهودیان غاصب غیرمشروع می‌داند!

اقدامات مشروع این رژیم خائن، آن دسته از اقداماتی است که در خدمت عادی‌سازی روابط و قدرت بخشیدن به یهودیان خون‌خوار سرزمین مبارک فلسطین باشد. هر اقدامی که حتی از راه دور باعث ایجاد مزاحمت برای یهودیان شود، از نظر نظام اردن اقدامی محکوم و جرم است و باید با آن مبارزه و مقابله کرد. این نظام به کدام وقاحت رسیده است؟!  اما جای تعجب نیست، زیرا اردن از روز اول خود، به چیزی جز خیانت و سهل‌انگاری عادت نکرده است، درست مانند تشکیلات خودگردان فلسطین که از بطن خیانت متولد شد.

مهم ترین مهره‌های یهودیان در منطقه، نظام‌های عربی اطراف آن ( اردن، مصر، سوریه و لبنان) هستند. اگر تلاش‌های خستگی ناپذیر آن‌ها برای تأمین امنیت این رژیم غاصب نبود، یهود این همه مدت در سرزمین مبارک فلسطین جایگاه ثابتی نمی‌داشت، پس چقدر امت مسلمه به رهایی از این نظام‌های خائن نیازمند است تا سپس بتواند با لشکریان خود به سوی مسجدالاقصی با صدای بلند و شادی رهایی‌بخش حرکت کند.

نویسنده: مهندس باهر صالح

چهارشنبه 5 ربیع الاول 1445 هـ.ق.

20 سپتامبر 2023م.

مترجم: محمد یاسین سادات

ادامه مطلب...

جشن خیانت، بدتر از چوب خطاست!

(ترجمه)

خبر:

اردوغان به مناسبت روز پیروزی در 30 آگوست پیام تبریکی صادر کرد. وی در این بیانیه گفت: «به قول غازی مصطفی کمال، پیروزی 30 آگوست "عمل بزرگی است که بار دیگر قدرت و قهرمانی عالی ارتش ترکیه، افسران و کارکنان ترک را در تاریخ مشخص کرد." مردم ما با این پیروزی که یادگار جاودانی اندیشه آزادی و استقلال ملت ترکیه است. به تمام جهان اعلام کردند که اجازه نخواهند داد اراده‌اش را زیر سلطه خود درآورند. به همین مناسبت، بار دیگر از غازی مصطفی کمال، بنیانگذار جمهوری‌مان، فرمانده معظم کل قوا و هم‌چنین از تمام همرزمانش با سپاس فراوان یاد می‌کنم، و از خداوند متعال برای همۀ شهدا و جانبازان طلب رحمت می‌کنم.»  (منبع: خبرگزاری‌ها،30 آگوست 2023)

تبصره:

جمهوری ترکیه که بر روی آواره‌های خلافت عثمانی بنا شده، دولتی است که تعطیلات رسمی زیادی دارد. نظام جمهوری سکولارِ که علی‌رغم مسلمان بودن و ایمان به الله سبحانه وتعالی، تأسیس شده، از بدو تأسیس تاکنون هیچ موفقیت چشمگیری در برابر کشورهای کفری دشمنش به دست نیاورده است. پیروزی را با تصاحب داستان‌های قهرمانی مسلمانان در تاریخ، با دروغ و تحریف جشن می‌گیرد. روز پیروزی 30 آگوست، که از معنا و حقیقت خود جدا شده است، یکی از این روزهای رسمی می‌باشد، که از سال 1935 بدین‌سو رسماً جشن گرفته می‌شود.

در این که نمی‌توان چهره واقعی تاریخ را در یک مقاله کوتاه آشکار کرد، شکی نیست، اما می‌دانیم که تمام جنگ‌هایی که خلافت عثمانی در ترکیه تا زمان اعلام جمهوریت انجام داد، برای اسلام بوده است. اراضی آناتولی که توسط کشورهای متفق به سرکردگی انگلیس اشغال شده بود، در نتیجه مقاومت، امت اسلامی متشکل از مردمان بسیاری از شرق و غرب، در جنگی به نام "جنگ استقلال" که حدود چهار سال به طول انجامید، آزاد شد. مسلمانان در این جنگ با روحیه اسلام و با درک مفهوم جهاد با کفار مبارزه کردند. سنگ قبرهای یادمان شهدای (چناق قلعه) که نام و زادگاهشان روی سنگ‌ها درج است، هنوز شاهدان زنده هستند.

آخرین قسمت این درگیری، نبرد معروف به نبرد میدانی فرماندۀکل، علیه یونانی‌ها تحت کنترل بریتانیا انجام شد. حمله در 26 آگست 1922 علیه یونانی‌هایی که إزمیر و اطراف آن را اشغال کردند آغاز شد. در 30 آگوست، یونانی‌ها با تخریب مکان‌هایی که از آن‌ها عبور کرده بودند، عقب‌نشینی کردند. پس از آن به طور کامل قلمرو آناتولی را ترک کردند. در این جنگ علاوه بر مبارزه صادقانه سربازان، بازی عمدی انگلیس نیز در جریان بود. انگلیس از یک طرف می‌خواست فرانسه، ایتالیا و یونان را که با آن وارد جنگ شده بودند، محروم کند و تنها حرفش را بر باقیمانده خلافت عثمانی داشته باشد. از طرفی می خواست مصطفی کمال را که به عنوان فرماندۀکل از طرفش در این جنگ شرکت کرده بود، با یک پیروزی در کنار خود  نگهدارد. بنابراین عقب‌نشینی یونانی‌ها به درخواست خود انگلیس بود.

با این حال، حتی اگر با فریب‌هم که شده باشد، پیروزیی بدست آمده، که  اگر قرار است از او تجلیل شود، باید مطابق به روحیه و هدف آن باشد. اما این پیروزی مانند پیروزی نبرد گالیپولی و دیگر پیروزی‌ها از روحیه و هدف خود منحرف شده. اول از همه، تقریباً تمام موفقیت آن به مصطفی کمال و کادر مؤسس جمهوری که در آن روز در نظر گرفته شده بود، نسبت داده می‌شود. ثانیاً مسلمانانی که در این جنگ‌ها جنگیدند و جان خود را فدا کردند، تنها ترک نبودند. ثالثاً مسلمانانی که در جبهه‌ها جان خود را فدا کردند و مردمی که در پشت جبهه‌ها انواع حمایت‌ها را انجام دادند، با روحیه اسلام و برای ارزش‌های اسلامی مبارزه کردند. اما در کتب تاریخ نه تنها به یاد این پیروزی از کادر بنیانگذار جمهوری و ناسیونالیسم ترک تجلیل شده است؛ بل تأکید می‌شود که این نبرد تنها با روحیۀ ترکی و به خاطر جمهوریت و سکولاریسم صورت گرفت است.

در پیام امسال اردوغان، از همان زبان گمراه کننده استفاده می‌شود. افسران و اعضای رهبری ارتش ترکیه را ستایش می‌کند، اما او از اسلام و خلافت که مسلمانان برای آن جنگیدند و به شهادت رسیدند، اشاره ای نمی‌کند. کاری‌که اردوغان انجام می‌دهد، فریب آشکار مسلمانانی است که از او حمایت کردند تا از عقاید و دیکته‌های کمالیستی رهایی یابند.

چنانچه پیامبر صلی الله علیه وسلم فرمودند: «مَنْ غَشَّنَا فَلَيْسَ مِنَّا»  ترجمه: کسی که مارا فریب دهد، از ما نیست. و نیز فرمودند: «مَا مِنْ عَبْدٍ يَسْتَرْعِيهِ اللهُ رَعِيَّةً يَمُوتُ يَوْمَ يَمُوتُ وَهُوَ غَاشٌّ لِرَعِيَّتِهِ إِلَّا حَرَّمَ اللهُ عَلَيْهِ الْجَنَّةَ». ترجمه: هیچ بندۀ نیست که الله (سبحانه وتعالی) عده‌ای را تحت سرپرستی او قرار دهد و او در حالی بمیرد که به زیردستانش خیانت کرده است، مگر این‌که الله (سبحانه وتعالی) بهشت را بر او حرام می‌گرداند.

در نهایت بر اساس عبارات "ارتش باشکوه" و "ارتش قوی" که در هر جشن 30 آگوست برجسته می‌شود، باید این سؤالات را مطرح کرد: اگر واقعاً از ارتشی باشکوه و قدرتمند صحبت می‌کنیم که همینطور است، پس چرا به مسلمانان نصرت نمی‌دهد؟! وقتی مسلمانان در فلسطین، سوریه، کشمیر، ترکستان شرقی، آراکان و جاهای دیگر سلاخی می شوند، این ارتش چه می‌کند؟! چگونه می‌تواند جایگاه خود را به عنوان "بیت پیامبر" حفظ کند؟! این ارتش که سربازانش به نام "مهمتچیک(سرباز ترک)" معرفی می‌شوند، چگونه می‌توانند بخشی از ناتوی صلیبی کافر باشند؟!

جواب این سوال‌ها را باید در ساختار نظام جعلی جمهوری که بر خون مسلمانان و خیانت حاکمان پاسدار آن بنا شده است، جستجو کرد؛ زیرا هرچقدر هم که قوی باشی، تا زمانی که کفار ریسمان تو را در دست دارند، جلال و شکوه‌ات چیزی به جز چشم‌اندازی از فخر و افتخار در صفحات زیبای تاریخ نخواهد بود و قدرت تو در برابر مسلمانان خواهد بود، نه به نفع شان.

نویسنده: محمد أمین یلدریم

یکشنبه،  2 ربیع الاول 1445هـ.ق.

17 سپتامبر 2023م.

مترجم: محمد یاسین سادات

ادامه مطلب...

میرضیایف 286 زندانی را آزاد؛ اما هزاران تن دیگر هنوز در زندان بسر می‌برند!

(ترجمه)

خبر:

به مناسبت سی‌ودومین سالروز استقلال ازبکستان، شوکت میرضیایف، رئیس جمهور ازبکستان فرمان عفو ۲۸۶ محکوم را امضا کرد. از میان این عفو شده‌ها، 109 نفر از اجرای حکم اصلی خود به طور کامل آزاد شدند، 116 نفر به صورت مشروط از اجرای حکم آزاد گردیدند و 25 نفر نیز با تخفیف مجازات مواجه شدند. هم‌چنین مجازات 36 نفر از محکومان کاهش یافت. در میان عفو شده‌ها 39 زن، 22 مرد بالای 60 سال، 30 نفر از کشورهای خارجی و 3تن که در فعالیت‌های سازمان‌های ممنوعه شرکت داشتند، موجود می‌باشد.

تبصره:

قابل ذکر است که شوکت میرضیایف از زمان به قدرت رسیدنش از اصلاحات، بخصوص در سیستم قضایی ازبکستان خبر داده است. او بارها به طور علنی از اسالیب نیروهای امنیتی برای مبارزه با مخالفان در دوران کریموف انتقاد نموده و حتی هزاران زندانی متهم به مشارکت در سازمان‌های مذهبی و سیاسی مختلف را آزاد کرد. با این حال، آزار و شکنجه به دلایل مذهبی و سیاسی در ازبکستان ادامه دارد.

در تاریخ 13 اکتوبر 2021 به اساس گزارش کمیسیون آزادی مذهبی بین‌المللی ایالات متحده (USCIRF) در مورد زندانیان مذهبی و سیاسی در ازبکستان نشان داد که از اواخر سال 2016 هزاران زندانی آزاد شده‌اند و زمانی که رئیس جمهور ازبکستان تغییر کرده بیش از 2000 نفر تا هنوز در زندان به اتهامات مبهم و با تفسیر گسترده، مانند تلاش برای براندازی نظام قانونی، داشتن کتاب‌های ممنوعه و یا عضویت در گروه‌های ممنوعه زندانی هستند.

این گزارش بر اساس داده های دولتی، مصاحبه با مسئولین و افرادی که اخیراً از زندان آزاد شده و فعالان حقوق بشر، بستگان زندانیان فعلی و اسناد دادگاه تهیه شده است. گزارش می‌رساند که این تعداد بیشتر از مجموع زندانیان مذهبی در تمام جمهوری‌های شوروی سابق و یکی از بزرگ‌ترین تعداد در جهان است.

این گزارش اشاره می‌کند که هزاران زندانی عقیدتی در ازبکستان بیش از 20 سال است که در زندان به سر می‌برند و این یکی از طولانی‌ترین حکم‌ها در جهان برای اعتقادات مذهبی است. نویسندگان گزارش دادند که زندانی شدن چندین عضو خانواده از طیف‌های مختلف به اتهامات مربوط به مذهب، غیرمعمول نیست. بر اساس گزارش‌ها، تعداد زیادی از زندانیان مذهبی فقط به اتهام عضویت در گروه‌های اسلامی ممنوعه بدون موجودیت دلیل و سند که دلالت بر دخالت آن‌ها در خشونت داشته باشد، محکوم شدند.

بنابراین، گرچه میرضیایف هزاران زندانی سیاسی را آزاد کرد؛ اما هنوز هم هزاران نفر دیگر در پشت میله‌های زندان هستند. همانطوری که فعالان حقوق بشر گزارش داده اند، اکثر جوانان حزب التحریر هنوز در زندان هستند، پس مسئولین ازبکستان فعال‌ترین و تحصیل کرده‌ترین آن‌ها را آزاد نمی‌کنند، حتی برخی‌های آن که 24 سال است که در اسارت به سر می‌برند.

نویسنده: محمد منصور

مترجم: پارسا امیدی

 

ادامه مطلب...

در دولت اسلامی، برق از جملۀ ملکیت عامه به شمار می‌رود!

(ترجمه)

خبر:

افزایش هزینه هولناک برق در پاکستان تعدادی از مردم را به سرحد انفجار رسانده است.

تبصره:

بعد از خصوصی‌سازی برق در پاکستان قبض‌های برق افزایش یافته و بیشترین سود به شرکت‌های خصوصی می‌رسد. این قبض‌ها شامل کار مزد ضرفیت تولید است که حتی در زمانی که برق تولید نمی‌شود، به شرکت‌ها پرداخته می‌شود! علاوه بر هزینه زیاد برق دولت آن‌ها را شامل مالیات کرده و سهمی از قبض را برای عواید و پرداخت بدهی‌هایش می‌گیرد.

برق به عنوان انرژی برای راه‌اندازی کارخانه‌ها یعنی به عنوان سوخت موترها و همچنین یرای روشنایی استفاده می‌شود. اما در مورد استفاده از آن به عنوان سوخت، کلمه "النَّار" در این حدیث بر آن اطلاق می‌شود. چنانچه رسول الله صلی الله علیه وسلم می‌فرمایند:

«المُسلِمُونَ شَرَکَاءُ فِي ثَلَاث: فِي الکَلَاءِ وَالمَاءِ وَالنَّارُ» (رواه أبو داود)

ترجمه: مسلمانان در سه چیز شریک اند: چراگاه، آب و آتش.

ابن ماجه از ابوهریره رضی الله عنه روایت می‌کند که رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمودند:

«ثَلَاث لَا یُمنَعنَ؛ المَاءُ وَالکَلَاءُ وَالنَّارُ»

ترجمه: سه چیز است که (از استفاده‌ی آن) منع کرده نمی‌شود، آب، چراگاه و آتش.

پس آتش و آنچه تحت مدلول آن واقع می‌شود، از انرژی خواه مصدر آن مواد سوختی باشد یا برق، پس همۀ آن‌ها تحت مالکیت عامه قرار می‌گیرند؛ لذا جایز نیست برای دولت، افراد و شرکت‌ها که مالک و مصادره کنندۀ برق باشند؛ چون از برق مانند انرژی در کارخانه‌ها از آن استفاده می‌کنند. پس این ملکیت عامه که دولت بر آن نظارت دارد و سود آن را پس از کسر هزینه‌های تولید بین رعیت خود توزیع می‌کند. علاوه بر این، ربا در اسلام اکیداً حرام است. با همه این‌ها اسلام مشکل برق را معالجه می‌کند.

زمان آن فرارسیده که اسلام در امر حکومت و زمام امور در صدر قرار گیرد و خلافت بر طریقه نبوت است که اسلام را برای خیر دنیا و آخرت تطبیق می‌کند.

نویسنده: مصعب عمیر

مترجم: پارسا امیدی

تاریخ: 6 سپتامبر 2023م

ادامه مطلب...
Subscribe to this RSS feed

سرزمین های اسلامی

سرزمین های اسلامی

کشورهای غربی

سائر لینک ها

بخش های از صفحه