- مطابق
فتنۀ غزه
(ترجمه)
الله سبحانه وتعالی چنین میفرماید:
الٓمٓ ﴿١﴾ أَحَسِبَ ٱلنَّاسُ أَن يُتْرَكُوا أَن يَقُولُوا آمَنَّا وَهُمْ لَا يُفْتَنُونَ ﴿٢﴾ وَلَقَدْ فَتَنَّا ٱلَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ فَلَيَعْلَمَنَّ ٱللَّهُ ٱلَّذِينَ صَدَقُوا وَلَيَعْلَمَنَّ ٱلْكَٰذِبِينَ ﴿٣﴾ [عنكبوت: ١-٣]
ترجمه: الف، لام، میم. آیا مردم پنداشتهاند همین که بگویند ایمان آوردیم، رها میشوند و مورد آزمایش قرار نمیگیرند؟! به یقین کسانی را که پیش از آنان بودند آزمودیم تا الله آنان را که راست گفتند بشناسد و دروغگویان را نیز بشناسد.
ابنکثیر در تفسیر این آیهٔ مبارکه میگوید: «مقصود از جملهی: ﴿ أَحَسِبَ ٱلنَّاسُ أَن يُتْرَكُوا أَن يَقُولُوا آمَنَّا وَهُمْ لَا يُفْتَنُونَ ﴾ استفهام انکاری است، یعنی الله سبحانه وتعالی حتماً بندگان مؤمن خود را به اندازهٔ ایمانی که دارند میآزماید؛ همانگونه که در حدیث صحیح چنین آمده است:
«أَشَدُّ النَّاسِ بَلَاءً الْأَنْبِيَاءُ ثُمَّ الصَّالِحُونَ، ثُمَّ الْأَمْثَلُ فَالْأَمْثَلُ، يُبْتَلَى الرَّجُلُ عَلَى حَسَبِ دِينِهِ، فَإِنْ كَانَ فِي دِينِهِ صَلَابَةٌ زِيدَ فِي الْبَلَاءِ...» ترجمه: سختترین مردم از نظر بلا و آزمایش پیامبراناند، سپس صالحان، سپس کسانی که از نظر دین برترند و به همین ترتیب. انسان به اندازهٔ دینش آزموده میشود؛ اگر در دینش استوار باشد، بر بلا و آزمونش افزوده میشود...
الله سبحانه وتعالی هیچ انسانی را نیافرید، مگر اینکه به اندازهٔ ایمانش در برابر او فتنهها و آزمونهایی قرار داد تا روشن گردد چه کسی در برابر این آزمونها شکیباست و بر الله سبحانه وتعالی توکل میکند تا الله سبحانه وتعالی او را نجات دهد و چه کسی در این امتحان میلغزد. آنکه سقوط میکند، در حقیقت به سبب سوء تقدیر و به سبب بیاعتناییاش به اوامر الله سبحانه وتعالی و سستی ایمانش است.
از جمله فتنههایی که امروز سراسر امت اسلامی به آن دچار شده، فتنهٔ غزه و آن واقعیتی است که در آن جریان دارد و نیز موضع مسلمانان در برابر این حادثه از شرق تا غرب جهان. بسیاری از مسلمانان – و مقصود ما از مسلمانان، منافقان، متقاضیان عادیسازان روابط با دشمن، بزدلان و هممسیرانشان نیست – کسانیکه چنین میگویند: اگر حماس آنچه کرد انجام نمیداد، این فجایع نیز رخ نمیداد و این کشتار بزرگ در میان مردم غزه به وقوع نمیپیوست و خانههایشان ویران نمیشد و ایشان دچار گرسنگی نمیشدند. زبان حالشان اینست که «آنها داشتند زندگیشان را میکردند!» گویا انسان مسلمان تنها برای خوردن و تولید نسل آفریده شده است، همانند حیوانات – الله سبحانه وتعالی شما را از چنین قیاسی در امان بدارد – و حال آنکه چنین دیدگاهی نه با واقعیت زندگی مسلمانان سازگار است و نه با اهداف والای آنان. مگر کسانیکه به زندگی حیوانگونه رضایت دارند که اینان را نمیتوان از زمرهٔ مسلمانان آگاه و تلاشگر برای بازپس گیری عزت و کرامتشان از چشم دشمنانشان دانست.
الله سبحانه وتعالی دو نمونهٔ از حوادث پنداور را اندکی پیش از حوادث غزه و همزمان با آن برای ما نشان داد تا عبرتی باشد برای مردم در ۶ فبروی ۲۰۲۳م مناطق قهرمان و مرعش در ترکیه و سوریه به وسیلهٔ زلزلهای مهیب تقریباً به طور کامل ویران شدند؛ صدها ساختمان مسکونی بر سر ساکنانشان فروریخت و قربانیان به صدها نفر رسیدند، بهگونهای که در سمت ترکیه شمار کشتهها ۴۴٬۲۱۲ نفر و در سمت سوریه ۵٬۹۱۴ نفر گزارش شد، که در مجموع بیش از پنجاههزار کشته تنها در چند ثانیه به جا ماند! و دو شب پس از آن، در شبهای ۱۰ و ۱۱ سپتامبر، فاجعهٔ فروپاشی دو سد در منطقهٔ درنهٔ لیبی رخ داد که در پی طوفان «دانیال»، حدود ۳۰ میلیون مترمکعب آب به سمت خانههای مردم در مسیر رودخانه سرازیر شد و مرگ حدود ۴٬۳۳۳ تن را به قتل رساند؛ رقمی که هنوز نهایی نشده است. ما از الله سبحانه وتعالی مسئلت داریم که بر همهٔ آنان رحمت آورد.
بدین ترتیب درمییابیم که انسان – چه بهصورت فردی و چه جمعی – در هر لحظه در معرض مرگ از راههای گوناگون است. آنان که در زلزله جان باختند و آنان که در سیل ویرانگر غرق شدند، در میدان جنگ نبودند و سلاحی در برابر دشمنان خویش بلند نکرده بودند؛ بلکه در خواب و آرامش، در خیال روزی خوش برای فردای خود بودند. پس چرا یکباره چنین مردند؟ این همان مشیت الهی است؛ زیرا اوست که سرنوشت بندگانش را هرگونه که بخواهد و به هر شیوهای که بخواهد تدبیر میکند.
بنابراین، شمار بالای شهیدان ما در غزه نباید دلیلی شود تا مجاهدان آنجا را سرزنش کنیم که چرا دشمن را خوار و ذلیل کردند، همهٔ خطوط دفاعیاش را در هم شکستند، اسیر گرفتند، شماری از سربازان ترسو و بزدل او را کشتند و پرده از رسوایی "دولتچهٔ خوکها" برداشتند؛ دولتی سستپایه که اگر خیانت و توطئهٔ حکام سرزمینهای اسلامی در این منطقه نبود، اساساً وجود نداشت و باقی نمیماند. آنان که در غزه جان باختند، درست در همان لحظهای مُردند که اجلشان توسط الله سبحانه وتعالی مقدر شده بود، نه زودتر و نه دیرتر؛ با این امتیاز که به دست دشمن بزدل و خیانتپیشه شهید شدند و شرافت شهادت یافتند.
اگر کسی بر کثرت شهدا ایراد بگیرد، باید بداند که ممکن بود، همین شمار انسان در زلزلهای همانند زلزلهٔ ترکیه بمیرند یا در سونامی هولناکی غرق شوند؛ همانند سونامی چند سال پیش اندونزی که حدود ۲۲۷ هزار نفر را به کام مرگ کشاند. پس تعداد شهدا در غزه هیچگاه دلیلی برای اعتراض به قضای الهی و تدبیر او در امور بندگان نیست. از این رو باید در این مصیبت بزرگ به درون خود بنگریم و بپرسیم: آیا من با فتنهٔ غزه در آزمونم و در کنار آن ایستادهام؟ یا در این فتنه شکست خوردهام، از آن کنارهگیری کردهام، مجاهدانش را سرزنش و کارهایشان را کوچک شمردهام؟
«اللهم أرنا الحق حقًا وارزقنا اتباعه، وأرنا الباطل باطلًا وارزقنا اجتنابه»
ترجمه: بارالها! حق را به ما چنان که هست نشان بده و توفیق پیروی از آن را نصیبمان فرما و باطل را همانگونه که هست به ما بنمایان و توفیق دوری از آن را به ما عطا کن.
برگرفته از شماره 469 مجله الوعی مورخ: صفر 1447هـ.ق. اگست 2025م.
مترجم: محمد علی مطمئن